عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مذهبی از همه نوع

#31
اللهم خص انت اول ظالم باللعن مني،وابدا به اولأ ثم الثاني و الثالث و الرابع ،اللهم العن يزيد خامسأ،والعن عبيدالله بن زياد ،وابن مرجانة و عمربن سعد و شمرأ،و آل ابي سفيان وآل زياد و آل مروان الي يوم القيمة:
سجده كنيد و بخوانيد.
اللهم لك الحمد حمد الشاكرين لك علي مصابهم الحمدلله علي عظيم رزيتي ، اللهم ارزقني شفاعةالحسين
يوم الورود و ثبت لي قدم صدق عند مع الحسين،الذين بذلوا مهجهم دون الحسين عليه السلام .
به جهان خرم از آنم كه جهان خرم از اوست
***
دل قوي دار كه بنياد بقا محكم از اوست
#32
اسم اعظم حسين
كعبه و زمزم حسين
شور محرم حسين
يا ثارالله يا ثارالله
اسم خود جوش حسين
فراتر از هوش حسين
يا ثارالله
‏_‏____________________
با حسين هر دلي خدايه
كه حسين معنيه رهايه

حك شده بر ورودي سه راه
رد بشه هر كي كربلايه
رد بشه هر كي كربلايه

‏_‏__________________
كل قرآن حسين
لؤلؤ و مرجان حسين
شاه شهيدان حسين
يا ثارالله
به جهان خرم از آنم كه جهان خرم از اوست
***
دل قوي دار كه بنياد بقا محكم از اوست
#33
چرا ما فقط برای امام حسین(علیه السلام) این همه عزاداری می‌کنیم و برای بقیه ائمه(علیهم السلام) اینگونه عزاداری نمی‌کنیم ؟

پاسخ:


اگر چه همه ائمه علیهم السلام در راه دین نهایت تلاش و فداکاری را نمودند و جان خود را فدا کردند اما در این میان فداکاری امام حسین علیه السلام و تلاشهای او و رنجها و مصیبتهایی که دید از مصائب سائر ائمه علیهم السلام بیشتر بوده است. و بُعد مظلومیت ایشان جلوه ی ویژه‌ای دارد. زیرا آن حضرت علاوه بر اینکه خود در راه خدا شهید شد، یاران و فرزندانشان نیز مظلومانه به شهادت رسیدند و حتی طفل شیر خواره را نیز فدا کردند، آنهم با لب تشنه و بعد از کشته شدن هم بدن آن حضرت مورد تهاجم سم اسبان قرار می‌گیرد و عیالات و خانواده‌اش اسیر می‌شوند و اموال و خیام آن حضرت آتش زده می‌شود و فرزندانش مورد آزار اذیت و اهانت قرار می‌گیرند. پس عمق فاجعه بسیار زیاد است و به همین خاطراست که عزاداری برای آن حضرت هم بسیار مفصل‌تر است، و خدای متعال هم محبت خاصی را در دلهای دوستداران آن حضرت افکنده است علاوه بر این، تمامی ائمه ما نسبت به عزاداری امام حسین (ع) عنایت خاصی داشتند و در هر جای مناسبی، ذکری از مصائب امام حسین (ع) می‌فرمودند.
برای اطلاع بیشتر شما را به مطالعة کتابهایی که در این زمینه تألیف شده است مانند حماسة حسینی شهید مطهری (ره)، قصة کربلا بضمیمه قصة انتقام علی نظر منفرد توصیه می‌کنیم.

منبع:http://tmu-basij.blogfa.com/
اینجا سیم دلت به آسمان وصل میشود درنگ نکن

وعده گاه ما : تاپیک قرار عاشقی


[تصویر:  nasimhayat.png]

مطلب زیر تقدیم به برادران کانونی ام

https://www.ktark.com/Thread-%D8%AD%D8%A...#pid202152

اللهم مولای کم من قبیح سترته

و کم من فادح من البلا اقلته

و کم من عثار وقیته

وکم من مکروه دفعته

و کم من ثنا جمیل لست اهلا له نشرته
#34
53ولادت امام حسن عسگری برشما مبارک باد53
[تصویر:  14221421785133154119609923265742055219860.jpg]

امام حسن بن علی عسکری (ع) یازدهمین امام شیعیان، در سال 232 هجری به دنیا آمد و در هشتم ربیع الاول سال 260 رحلت کرد. آن حضرت پس از رحلت پدر، در سال 254، عهده‏دار امامت‏شد و در سن بیست و هشت‏سالگی رحلت کرد.

زمانی که متوکل عباسی، امام هادی (ع) را به سامرا آورد، خانواده آن حضرت نیز همراه وی بودند. در تمام این مدت، امام عسکری (ع) نیز در سامرا بود و هم چنان تا رحلت در همین شهر زندگی می‏کرد. آن حضرت در این مدت تحت نظر حکومت‏بوده و به ایشان توصیه شده بود که همچون افراد تبعید شده، حضور مداوم خود را به اطلاع حکومت‏برساند. افزون بر آن، بر وی بود تا هر دوشنبه و پنجشنبه در دار الخلافه حاضر شود.

ارتباط شیعیان با امام، بیشتر در میانه راه و یا از طریق خادمان ایشان صورت می‏گرفت. به شیعیان، توصیه شده بود که به صورت آشکار با امام تماسی نداشته باشند. امام به دلیل موقعیت‏خانوادگی و علمی خود، مورد احترام و علاقه مردم بودند. با این حال، این مانع از آن نبود که حکومت مزاحم ایشان نشود. یک بار در سال 256 در زمان مهتدی و بار دیگر در زمان معتز(به احتمال در سال 258) امام عسکری (ع) زندانی شدند. خبر دیگر حاکی است که امام در سال 259 هجری نیز در زندان بوده است.
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
#35
دستورات اسلامي براي حفظ سلامت بدن
1-پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
از پرخورى بپرهيزيد كه بدن را تباه مى كند و بيمارى مى آورد و مايه سستى و تنبلى در عبادت است .
- طعام خود را با ذكر خدا و نماز هضم كنيد، و پس از آن نخوابيد كه دلهايتان سخت مى شود.
-روزه بگيريد تا تندرست شويد.
-به علاوه به سفر برويد تا تندرست شويد و غنيمت يابيد.
-به شب خيزى (نماز شب ) پايبند باشيد كه آن شيوه صالحان پيش از شما بوده است . و برخاستن در شب تقرب جستن به خداوند است ، و گناهان را پاك مى كند، و از بديها و زشتى ها باز مى دارد، و درد و رنجورى را از بدن مى راند.
2 -امام زين العابدين (عليه السلام ) فرمود:
حج و عمره گزاريد تا تندرست شويد و روزى هايتان فراخ گردد و ايمانتان درست شود و بار و خرجى مردم و نانخوران خود را كفايت كنيد.
3 - و اميرالمؤ منين (عليه السلام )، فرمود:
شب خيزى يا (نماز شب ) تندرستى بخش است.
4- و امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
نماز شب روى را زيبا و خلق را نيكو و بوى را خوش مى سازد، و روزى را فراوان و ريزان مى كند و دين را ادا مى كند، و غم را مى برد، و ديدگان را جلا مى بخشد. و به نماز شب پايبند باشيد كه آن سنت پيامبر شماست ، و دور كننده بيمارى از تن هاى شماست .
5-امام صادق مي فرمايند:
-ناخنهايت را بچين و از انگشت كوچك دست چپ شروع به انگشت كوچك دست راست ختم كن .
-چيدن ناخنها روز جمعه ، از جذام و برص و كورى ايمنى مى بخشد، و اگر ناخنها به چيدن نرسيده اند، آنها را اندكى بساى .
-سرمه كشيدن به هنگام خواب امان از آب چشم است .
-وقتى چهار چيز براى طعام جمع شد و كامل مى شود:
حلال باشد، دستهاى زيادى در آن برود، با نام خدا شروع شود و با حمد خدا پايان يابد.
-شستن سر با ختمى امان از سر درد و دورى از فقر است ، و سر را از شوره پاك مى كند.
6 - و امام محمد باقر (عليه السلام ) فرمود:
شگفتا از كسى كه از بيم بيمارى ، از غذا پرهيز مى كند، و چگونه از بيم آتش ، از گناه پرهيز نمى كند.
#36
[تصویر:  (shr)big.jpg]

گفتم که از فراغت عمريست بي قرارم
گفت از فـــراق ياران من نيز بي قرارم

گفتم به جز شما من فرياد رس ندارم
گفتا به غير شيعه من نيز کس ندارم

گفتم که ياوررانت مظلوم هر ديــارند
گفتا مرا ببينند مظلــــــــــوم روزگارم

گفتم که شيعيانت در رنـج و در عذابند
گفتا به حال ايشان هر لحظه اشکبارم

گفتم که شيعيانت جمعند به ياري تو
گفتا که من شب و روز در انتظار يارم

گفتم به شــــيعيانت آيا پيـــــام داري
گفتا که گفته ام من هر دم در انتظارم

گفتم که اي امامم از ما چرا نهانــــــي
گفتا به چشم محرم همواره آشکارم

گفتم به چشم انوار آيا که پا گـــذاري
گفتا که شستشو ده شايدکه پا گذارم

[تصویر:  gole%20narges.jpg]

در ادینه ای دیگر دوباره نوای العجل سر دهیم تا چشمانمان به جمال دلربای گل نرگس روشن شود

العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان
اللهم ارنی الطلعه الرشیده

التماس دعا
یا مهــــــــــــــــــــــدی
دیری است که دعاهایمان »ندبه« شده است و هر صبح جمعه مشعل چشم های ما با زلال اشک روشن می شود. و من در کوچه های سرگردان »غیبت« تو را می جویم شاید مرا به میهمانی نگاهت بخوانی.
...«ღღ
کویر وجودم در انتظار باران ظهور توست
ღღ»...
[تصویر:  14a5beeb2cd5ff.gif]
#37

آداب نماز


1-استفاده از انگشتر عقيق
2 - پوشيدن لباس پاكيزه
3 - شانه كردن موها
4- مسواك كردن قبل از نماز.
5 - خود را براى نماز خوشبو نمودن
6 - خواندن نماز در اول وقت ؛ هر چه به اول وقت نزديكتر باشد، بهتر است ، مگر آنكه تاءخير آن از جهاتى بهتر باشد؛ مثلا صبر كند، تا نماز را به جماعت بخواند
7 - خواندن نماز به جماعت
8 - گفتن اذان و اقامه به گونه اى كه بين اذان و اقامه به اندازه يك سجده فاصله بيندازد و دعاهاى وارده را بخواند
9 - همراه داشتن عمامه با تحت الحنك در نماز
10 - پوشيدن لباس سفيد و عبا براى نماز
11 - مستحب است كه پيش از گفتن ذكر ركوع ، دعاى وارده خوانده شود.
12 - مستحب است كه نمازگزار در حالت ركوع ، آرنج ها را باز كند
13- مستحب است كه نمازگزار در هنگام ركوع ، انگشتان كف دست خود را از هم باز كرده و آنها را از زانوهاى خود پر كند.
ادامه دارد...
#38
بسم الله الرحمن الرحيم

چراحضرت مهدي (عليه اسلام) را مهدي مي نامند: علت اين است كه حضرت هدايت شده به تمام امور اشكار و پنهان مي باشد. از امام باقر(عليه السلام) روايت شده كه فرمودند :«و انما سمي المهدي،لانه يهدي الي امر خفي ويستخرج التوراه والانجيل من ارض يقال لها انطاكيه»يعني به اين جهت نام مبارك قائم (عليه السلام) مهدي ناميده شد كه او از جانب خدا به هر كار نهان و سري هدايت مي شود و تورات و انجيل را از نقطه اي از زمين كه انطا كيه (قسمتي از شام مي باشد )نام دارد خارج مي سازد



(ملاحم ابن طاوس ص 67)

[تصویر:  ya_mahdi_1.jpg]

التماس دعا
#39
آیا می دانید؟

آیا میدانید که عمر مفید انسان در جوانی است؟

آیا میدانید اکثر پیروان پیامبران جوانان بودند؟

" " " که بیشترین توجه پیامبر (ص) به جوانان بوده

و مسئولان را از میان جوانان انتخاب می کردند؟

" " "که امام زمان (عج) جوان هستند؟

" " " که یاران حضرت مهدی (عج) از جوانان هستند؟

" " " که در قیامت از جوانی سوال می شود؟

" " " که همه اهل بهشت جوان هستند؟

" " " که استکبار جهانی برای انحراف جوانان ، دام های

بسیاری گسترده است؟

" " " راه انحراف یک جامعه از طریق انحراف جوانان

آن جامعه است؟

در آسمان عمر، جوانی ستاره ای است

یک بار بیشتر نکند در جهان طلوع

چون اصل عمر توست ، بدان قدر و قیمتش

اصل اگر فنا شود نبری نفع از فروع.



پس جوانی را قدر بدانید . . .
#40
آداب نماز(2)
مستحبات و مكروهات اذان و اقامه
1-بلند كردن صدا در اذان و اقامه براى مرد مستحب است ؛ به گونه اى كه بلندى صدا در اقامه ، بلندتر از صداى اذان نباشد
2 - مستحب است كه زن موقع نبودن مرد نامحرم كلمات اذان و اقامه را آهسته بگويد.
3 - مستحب است كه نمازگزار اذان را آرام و شمرده بگويد؛ (يعنى كلمات اذان را آشكارا ادا كند، به طورى كه شنونده بتواند حروفش را بشمارد( و همچنين مستحب است كه وقف كردن در آخر هر بخش ‍اذان را كمى طول بدهد)
4 - به سرعت گفتن اقامه مستحب است ؛ آن به اين معنى كه وقف در آخر هر بخش را طول ندهد
5 - مستحب است كه اذان گو در جايى بلند، مانند مناره ، بايستد تا صدايش ‍به نمازگزاران برسد
6 - مستحب است كه اذان گو در وقت گفتن اذان و اقامه ، مخصوصا در اقامه رو به قبله باشد و كراهت دارد كه انسان در گفتن بعضى جملات اذان روى خود را به طرف راست يا چپ بچرخاند
7 - سخن گفتن در بين جمله هاى اذان و اقامه مخصوصا در بين جمله هاى اقامه مكروه است
8 - مستحب است كه اذان گو در وقت گفتن اذان با طهارت و وضو باشد
9 - مستحب است كه انسان وقتى صداى اذان را مى شنود آن را همراه مؤ ذن آهسته تكرار كند
10 - اگر مؤ ذن صدا را در گلو بيندازد، چنانچه غنا نشود، مكروه است
11 - اگر نماز جماعت داخل مسجد باشد و او بخواهد در بام مسجد نماز بخواند مستحب است اذان و اقامه بگويد
12 - اگر نمازگزار بين اذان و اقامه و نماز بقدرى فاصله دهد كه اذان و اقامه آن نماز حساب نشود، مستحب است كه دوباره براى آن نماز،اذان و اقامه بگويد
ادامه دارد.....
#41
آداب نماز

مستحبات قيام
1 - در قيام ، هنگام خواندن حمد و سوره ، مستحب است كه دست ها و انگشتان حركت نكند
2 - در حال ايستادن ، مستحب است كه بدن راست نگه داشته شود و شانه ها پايين انداخته شود
3 - مستحب است كه نمازگزار در حال ايستادن ، دست ها را روى رانها بگذارد و انگشتها را به هم بچسباند
4 - مستحب است كه نمازگزار در حال ايستادن جاى سجده را نگاه كند
5 - مستحب است كه نمازگزار سنگينى بدن را به طور مساوى روى دو پا بيندازد و با خضوع و خشوع باشد
6 - مستحب است كه نمازگزار پاها را پس و پيش نگذارد
7 - مستحب است كه مرد پاها را سه انگشت باز تا يك وجب فاصله دهد، اما زن سزاوار است پاها را به هم بچسباند

مستحبات و مكروهات ركوع
1 - مستحب است كه ذكر ركوع ، سه ، پنج يا هفت مرتبه و يا بيشتر قرائت شود
2 - مستحب است كه نمازگزار قبل از ركوع ، در حالى كه راست ايستاده تكبير بگويد
3- مستحب است هنگام ركوع ، زانوها به عقب داده شود و پشت صاف نگهداشته شود؛ گردن نيز كشيده و مساوى پشت باشد
4 - مستحب است كه انسان هنگام ركوع ،بين دو قدم خود را نگاه كند
5 - مستحب است كه هنگام ركوع ، پيش از ذكر يا بعد از آن صلوات فرستاده شود.
6 - مستحب است كه نمازگزار بعد از ركوع هنگامى كه برخاست و راست ايستاد، در حال آرامى بدن بگويد: ((سمع اللّه لمن حمده ))
7 - مستحب است كه زنها در ركوع ، دست را از زانو بالاتر بگذارند و زانوها را به عقب ندهند
8 - مستحب است كه انسان پيش از گذاشتن دست چپ بر زانوى چپ ، دست راست را بر زانوى راست بگذارد
9 - مستحب است كه نمازگزار در هنگام ركوع ، انگشتان كف دست خود را از هم باز كرده و آنها را از زانوهاى خود پر كند
10- مستحب است كه نمازگزار در حالت ركوع ، آرنج ها را باز كند
11 مكروه است كه نمازگزار در حال ركوع ، سر را به زير انداخته و دستها را به پهلو بچسباند و يا دستها را در بين دو زانوى خود قرار دهد
12 مكروه است كه نمازگزار در حال ركوع ، دو دست خود را زير جامه هاى خود پنهان كند
#42
جواني علي (ع) الگويي براي جوانان

مي گويند بايد از حضرت علي (ع) الگو بگيريم! اما چگونه؟!... من يک جوان هستم! يک جوان با خصوصيات خاص دوران جواني! يک جوان با شور و نشاط خاص اين دوران که به خنده و تفريح , به شور و احساست نياز دارد و الگویی که مرا به شور آورد

با تمام اين حرفها , باز هم الگو براي تو و براي همه , مولاي متقيان است : و بخصوص جواني شان

الگو گرفتن يک الگو

بله! خود امير المومنين در جواني شان , الگو داشته اند. الگويشان نيز پيامبر بوده است . از علي (ع) از شش سالگي همراه و همراز پيامبر و در خانه ايشان زندگي مي کرده اند و در همه امور زندگي شان , حتي جزيي ترين مسايل هم به پيامبر اقتدا مي نمودند يعني خود ايشان هم از يک انسان کامل و والاي ديگر الگو مي گرفته اند

اما چگونه؟

پيامبر اکرم (ص) و علي(ع) همواره با هم بودند. از هنگام عبادت و خلوت در غار حرا گرفته تا مراحل مختلف دعوت خويشان دعوت عمومي در خانه خدا و حتي سفرههاي تبليغي پيامبر. علي (ع) هميشه اول صبح به ديدار پيامبر مي رفت و آنگاه يکديگر را شاداب در آغوش مي کشيدند و احوال هم را مي پرسيدند . آندو بزرگوار اوقات زيادي از شبانه روز را در کنار هم به کار و تلاش مي پرداختند و گاه علي (ع) خالصانه عرق از پيشاني پيامبر پاک مي کرد و ايشان صميمانه از او تشکر مي نمود

علي (ع) خود در اين باره مي فرمايد : (( پيامبر (ص) مرا در دامان خود پروريد. من کودک بودم , پيامبر مرا چون فرزند خود درآغوش گرمش مي فشرد و در استراحتگاه مخصوص خود جاي مي داد... هرگز نيافت که من دروغي بگويم و در کردار من اشتباهي رخ دهد. من همچون بچه شتري تازه که پيوسته به دنبال مادرش هست , دنبال او مي رفتم . او هر روز نکته اي تازه اي از اخلاق براي من آشکار مي ساخت و مرا فرمان مي داد که در خط او حرکت کنم . ان حضرت مدتي از سال در کوه حرا به سر مي برد و کسي جز من او را نمي ديد... من نوروحي و رسالت را مي ديدم و بوي خوش و دل انگيز نبوت را احساس مي کردم ... موقعيتي که من در محضر رسول الله داشتم براي هيچ کس نبود))ـ

بسيار خوب!تمام اين حرف ها درست ! اما حضرت علي (ع) , پيامبر را مي ديده اند و وجود ايشان را لمس مي کرده اند و به ايشان اقتدا مي کرده اند اما من چه که حضرت علي (ع) را نمي بينم , چگونه مي توانم از ايشان الگو بگيرم !؟

تاريخ که روح , افعال و رفتار اميرالمومنين را ديده و نقل کرده است . از او استفاده کن ! از ديدگان تاريخ!؟

شجاعت , جوانمردي و شورمندي حضرت علي (ع)

آري ! مگر تو نمي گفتي الگويي مي خواهي که تو را به شور بياورد . آنچه مي تواند يک جوان را به شور بياورد , ديدن حماسه آفريني ها و شورمندي هاي کسي است که به او علاقه مند است . حال چه کس ديگري را سراغ داري که به اندازه اميرالمومنين , حماسه آفريده باشد

در همان کودکي که مصادف بود با آغاز بعثت پيامبر , کودکان به تحريک مشرکان پيامبر را آزار مي دادند و سنگ مي پراندند, با شجاعت از اطراف پيامبر دور مي کرد . چه کسي , شب را در بستري پر خطر بجاي ديگري , بجاي محبوبش خوابيده و از آن شب بعنوان لذت بخش ترين شب عمرش ياد کرده است ؟ مگر رشادت هاي امير المومنين در جنگ بدر را نشنيده اي؟ آن هنگام او فقط 25 سال داشته است و به گفته مورخين نيمي از کشته شدگان اين جنگ با ضرب مشير علي (ع) از پاي درامده بودند. مي داني در جنگ احد زماني که علي (ع) 26 سال داشت , آنجا که در همان اوايل جنگ 9 پرچمدار لشگر دشمن را به خاک انداخت و بعد هنگامي که پيامبر در خطر محاصره بود پروانه وار به دور آن حضرت مي چرخيد و از وجود مبارکشان محافظت مي کرد همه مردم چه ندايي را از آسمان شنيدند

لا فتي الا علي , لا سيف الا ذولفقار

علي از همه جوان ها بهتر است و ذوالفقار او از همه شمشيرها برنده تراست

اما جنگ خندق و شجاعت بي همتاي علي (ع) و داوطلب شدن ايشان جهت مبارزه با عمروبن عبدو يکي از نيريمند ترين مردان عرب آري همانجا بود که پيامبر به واسطه اخلاص علي (ع) در اين مقابله بي نظير فرمود

ضربه علي يوم الخندق , افضل من عباده ثقلين

به راستي که چنين جمله اي در وصف هيچ دلير مرد ديگري بيان نشده ! در ان زمان امير المومنين 28 سال بيشتر نداشت!؟

در جنگ خيبر نيز هنگاميکه تمام مردان با تجربه و جنگ ديده سپاه اسلام شکست خورده بازگشتند , علي (ع) به ميدان آمد و با فتح قلعه محکم و مقاوم خيبر ان پيروزي بزرگ را براي اسلام به ارمغان اورد

به راستي که هيچ جوان ديگري , چنين جواني پر شور و هيجان انگيزي نداشته است

همه مردان بزگ تاريخ بشريت و پيشاپيش همه آنها علي (ع) در دوران جواني از رموز موفقيت به خوبي بهره برده , راههاي پر پيچ و خم آن را با درخشندگي پشت سر نهاده , توانسته اند کارهاي بزرگي را به انجام رسانند

تفريح و شادي علي (ع)

مي داني اي دوست عزيز : من هم حرفهاي تو را مي پذيرم . اما جنگ و شور و حماسه بخشي از زندگي انسان است . چيزهاي ديگري هم هستند که آدمي بايد به آنها هم توجه کند. يک الگوي کامل , بايد در ان زمينه ها هم حرف براي گفتن داشنه باشد. اينطور نيست ؟

حتما همينطور است و من به تو مي گويم که امير المومنين در آن موارد هم , الگويي قابل قبول و کامل ارايه مي دهد . آخر تو درباره زندگي اميرامومنين چه فکر کرده اي؟

فکر مي کني تمام زندگي حضرت علي (ع) در جنگ و عبادت خلاصه شده؟

يعني اينطور نبوده است !؟

نه که نبوده است ! حضرت علي (ع) , مردي خوش رو و خندان بوده اند . هميشه تبسم بر لب داشته اند که دل مومنان را شاد مي کرده است . ايشان تفريح هم مي کرده اند. منتها تفريح در ديدگاه امام علي (ع) ولگردي و اتلاف وقت يا روز را به شب رساندن نبود؟

پس تفريح علي (ع) چگونه بود؟

علي (ع) کار را تفريح مي دانست

تفريح او را , مسافرت ,کمک به ديگران ,تحصيل و تدريس , سرودن , نوشتن , حفظ و قرائت قران , مباحثه , نگريستن به طبيعت و ورزش تشکيل مي داد . پرداختن به ورزشهاي شمشير بازي , پرتاب نيزه , اسب سواري , کشتي , وزنه برداري و شرکت در مسابقات ورزشي هم براي ايشان جنبه تفريح داشته است

چقدر جالب بوده است ! احتمالا به دليل همين ديدگاه اميرالمومنيننسبت به تفريح و زندگي بوده است که اگر سرتاسر زندگي شان را مرور کنيم , لحظه اي توقف و سکون در ان نمي يابيم. گويي حتي يک لحظه هم با لحظه قبلي اش مشابه نبوده است و درست بدليل همين ديدگاه بود که شوخي و خنده هم در سيره مولاي متقيان شکل ديگري داشت

امير المومنين اهل شوخي و مزاح بود. اما نه شوخي هاي زننده و بي مزه ! بلکه مزاح هاي معنادار و آموزنده

هر گاه يکي از ياران و دوستانش را گرفته مي ديد با شوخي او را خوشحال مي کرد تا اندکي از اندوهش کم شود. از همه مهمتر اينکه شادي علي (ع) هنگامي بود که يک کافر , مسلمانمي شد. جنگي به پيروزي ختم مي شد , غذايي به فقير مي رساند , دل غمديده اي را شاد مي کرد , مشکلي را از کسي مرتفع مي کرد و کودک يتيمي را ذوق زده مي نمود

نکته ديگر هم اين بود که مولاي متقيان در شوخي هايش مراقب و محافظ حدود شرعي بود تا حتي به شوخي دروغ نگويد , دل مومني را نشکند و يا با زن و دختر نامحرمي , شوخي نمايد

علي(ع) و اتباط با زنان و دختران

به طور مثال همين چگونگي ارتباط داشتن با زنها و دخترهاي نا محرم در جامعه , يکي از معضلات امروز ما جوانهاست.بخاطر اينکه نه الگوي مناسبي در مورد ان ارائه شده و نه ديدگاه دين در مورد آن به خوبي مشخص و تبيين شده است. تازه , تندروي ها و کج روي هاي گروهها و طبقات گوناگون در مرحله عمل را هم به آن اضافه کن

اگر به سيره اميرالمومنين دقت کني , مي بيني که حضرت , در سنين جواني با زنان سالخورده سلام و احوالپرسي مي نمود ولي با دختران و زنان جوان نه ! حتي سلام هم نمي کرد . در حاليکه پيامبر در همان زمان با زنان و دختران جوان هم سلام و احوالپرسي مي کردند چون زماني که علي (ع) 20 ساله و در عنفوان جواني چنين عمل مي نمود , پيامبر اکرم قريب 50 سال از عمر شريفشان مي گذشت. بنابراين از آنجا که احتمال پيش امدن گناه دست کم براي طرف مقابل دور از ذهن نبود , علي (ع)اين تربيت شده مکتب پيامبر به عنوان يک جوان سعي داشت مسائل ارتباطي و حدود بين دختر و پسر و به عبارتي زن و مرد را مراعات کند. هر چند وجود نازنين آن حضرت مبراو پاکيزه از هرگونه آلودگي بود

از طرفي پيامبرسه دختر جوان به نامهاي زينب , ام کلثوم و فاطمه در خانه داشتند , بااينکه علي(ع)از کودکي به اين خانه رفت و آمد داشتند , اما در اين رفت و امدها نهايت دقت را بعمل مي آوردند. درحالي که همين علي (ع) در دوران خلافتش وقتي که حدود 60 سال سن داشت و همسر شهيدي را نياز به کمک ديد به ياري او شتافت

پس در ارتباط با افراد نامحرم , چيزي که بيش از همه اهميت دارد

نيت و انگيزه طرفين و از همه مهمتر عدم امکان وجود مفسده در اين ارتباط براي هر دو نفر است

ياري رساندن به نيازمند و در طلب رضاي خدا آنهم در حد ضرورت مطلوبست و ليکن اين سيره جدايي از بهانه جويي براي آشنايي و استمتاعات و لذت جويي و هرگونه آلودگي ديگر است

به راستي كه كسي چون حضرت علي (ع) , در سنين جواني اش و در ريزترين حرکات و رفتارهايش بهترين الگوي نسل جوان ماست



يا حق
#43
امام صادق عليه‏السلام :

عَلَيكَ بِالأَحداثِ فَإِنَّهُم أسرَعُ إلى كُلِّ خَيرٍ ؛(1)

جوانان را درياب، زيرا كه آنان سريع‏تر به كارهاى خير روى مى‏آورند.


منبع : كافى، ج 8، ص 93، ح 66 .

امام على عليه‏السلام :

فى وَصِيَّتِهِ لاِبْنِهِ الحَسَنِ عليه‏السلام اِنَّما قَلْبُ الْحَدَثِ كَالاَْرضِ الخاليَةِ ما اُ لْقىَ فيها مِنْ شَىْ‏ءٍ قَبِلَتْهُ فَبادَرتُكَ بِالاَْدَبِ قَبْلَ اَنْ يَقْسُوَ قَلْبُكَ وَيَشْتَغِلَ لُبُّكَ ؛(1)

در وصيّت به فرزندش امام حسن عليه‏السلام : دل جوان ، مانند زمين كشت‏ناشده است . آنچه در آن افكنده شود، مى‏پذيرد . از اين رو ، پيش از آن‏كه دلت سخت گردد و خِرَدَت سرگرم شود ، به تربيت تو همت گماشتم

منبع : نهج البلاغة ، از نامه 31 .

4fvfcja
#44
با سلام

بسم الله
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ
صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ
فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ
وَ مِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا


در ميان مؤمنان مردانى هستند
كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستاده‏اند
بعضى پيمان خود را به آخر بردند
[و در راه او شربت شهادت نوشيدند]
و بعضى ديگر در انتظارند
و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند


يا حق !
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله
#45
با سلام

چهار پناهگاه قرآنی

رئیس «محدثین شیعه»، مرحوم صدوق، در كتاب ارزشمند «خصال» از رییس مذهب شیعه امام صادق(ع) چنین نقل كرده است:
از چهار گروهی كه از چهار چیز می‌ترسند و نسبت به آن نگران هستند، تعجب می‌كنم، چرا به چهار چیز پناه نمی‌برند:

1 .آنكه از ترس می‌نالد، چرا به این كلام خداوند عزّوجل پناه نمی‌برد كه فرموده است:
«حسبنا الله و نعم الوكیل؛[لطف و یاری]خدا برای ما بس است و چه خوب وكیلی است!» .(آل عمران، ایه 173)
زیرا خدای جلّ جلاله به دنبال این آیه فرموده است:«آنان كه چنین گفتند، با پیروزی و سرافرازی، بی‌آنكه اندكی به آنها برسد، از جهاد برگشتند».

2 .در شگفتم از كسی كه از غم در هراس است، چرا به دعای یونس(ع) پناه نمی‌برد، آنجا كه خداوند عزّوجل از قول او فرمود: «لا اله الا انت سبحانك انی كنت من الظالمین؛ جز تو خدایی نیست، تو از اینكه مورد اعتراض باشی، منزّهی به راستی كه من از ستمكاران بودم» .(سوره انبیاء، ایه 87)؛
زیرا خداوند، به دنبال این آیه فرموده است:«یونس این گونه به خدا پناه برد، ما او را از غم رهایی دادیم و این گونه، مؤمنین را از غم نجات می‌دهیم» .

3 .در تعجبم از شخصی كه درباره‌اش مكر و حیله شده است، چرا به این گفتار خداوند پناه نمی‌برد كه فرمود: «و افوض امری الی الله انّ الله بصیر بالعباد؛ كار خود را به خدا واگذار می‌كنم، بی شك او نسبت به بندگان بیناست» .(سوره مؤمن، ایه 44)؛زیرا خداوند درباره گوینده این سخن فرمود:«فوقاه الله سیئات ما مكروا؛خداوند از بدی‌ هایی كه درباره‌اش اندیشیده بودند، او را نگه داشت» .

4 .و در شگفتم از كسی كه دنیا و زینت آن را می‌خواهد كه چرا پناه نمی‌برد به ایه «ما شاء الله لا قوة الا بالله» .(سوره كهف، آیه 39)؛
زیرا خداوند از قول شخص مؤمنی كه در حال «مناظره» با رفیق ناسپاس خود بود، می‌فرماید:«چرا وقتی داخل باغت شدی، این جمله را نگفتی .«هر چه خدا خواست و نیرویی نیست جز از سوی خداوند» .

زیرا من از امام صادق(ع) شنیدم كه خداوند به دنبال این گفتار، از قول آن مؤمن، به یار همراهش گفت: اگر می‌بینی من مال و فرزند كمتری دارم، پس، امیدوارم كه خداوند بهتر از باغ تو را نصیبم كند:«فعسی ربّی ان یؤتین خیراً من جنّتك؛ممكن است، خداوند بهتر از باغ تورا به من ببخشد» .(سوره كهف، ایه 40) و امیدش به تحقق پیوست؛ زیرا عسی در آیه موجبه است .

منبع: الخصال، مرحوم صدوق، ص 218


يا حق !
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان