امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مذهبی از همه نوع

سلام

کلامی از آیت الله بهجت(ره)

در فكر هم، يار هم، غمخوار هم باشيم
انبياء و ائمّه ـ عليهم ‏السّلام ـ نيامده‏ اند كه بگويند مردم از دنيا هيچ بهره ‏اى نداشته باشند، بلكه آمده ‏اند طريقه ‏ى دنيا دارى با سعادت و عزت و... را هم به ما نشان بدهند.
انفاق، احسان، صداقت، دوستى و محبّت و در فكر هم بودن يكى از راه‏هاى سعادت دنيوى ما است.
اگر در فكر هم، يار هم، غمخوار هم باشيم، در واقع در فكر خود هستيم و در نتيجه دنياى خود را هم نگهدارى كرده ‏ايم.

روش سلوكى و محبّت با مخالفان
اساتيد ما در سامرا با سنّى ها مخلوط بودند و حتّى بعضى از سنّى ها با علماى شيعه رفت و آمد داشتند. آقايى مى فرمود: يك نفر از سنّى ها به خانه ى ما آمد و گفت: در فلان آبادى خود باغى دارم، آيا هنگام مسافرت به آن جا بايد افطار كنم؟ گفتم: از فلان راه برو و از فلان راه برگرد، به روزه ات صدمه نمى زند. راحت شد، با اين كه سنّى بود. هم چنين يك سنّى مى گفت: اگر بخواهم از شيعه تقليد كنم، از فلانى تقليد مى كنم.
گويا سنّى ها خوش سلوكى و محبّت قلبى علماى شيعه را مى ديدند و نسبت به آن ها تمايل پيدا مى كردند!

چرا تعاطف نداريم؟
اين نكته از معلومات و واضح و آشكار و از مسلّميّات شرع است كه چنان چه مسلمانى ديد كه مسلمانى گرفتار است و با اندك همت، گرفتارى او رفع مى شود، در اين صورت اگر همت نكند، معاقَب خواهد بود.
از پنجاه ميليون نفر شيعه كه در ايران است، حدّاقل ده ميليون نفر الآن مى توانند، دست كم ماهى يك تومان در صندوق خيريّه بريزند. اگر كسى بگويد كه اين مقدار را هم نمى توانم، دروغ مى گويد! آيا با اين پول هاى ذخيره شده، نمى توان گرفتارى هاى ضرورى اهل مملكت را رفع نمود؟!

نمى دانيم از دست خودمان به چه كسى شكايت كنيم؟!
با اين حال، به هر كس كه بگوييم شما متصدّى جمع آورى تبرّعات و انفاقات براى محرومين و محتاجان باشيد، مى گويد: ما از همه محتاجتر هستيم؟ بهاييها كه از دين هيچ ندارند جز تعاطف از راه كمك كردن مردم را به مرامشان دعوت مى كنند. وقتى مى فهمند كسى ضعيف و محتاج است، از او دستگيرى مى كنند. مثلاً به او مى گويند در فلان مكان بنشين سيگار وكبريت بفروش، و مى آيند و عوض يك ريال يك تومان به او مى دهند تاپس از چند روز مستغنى شود. و يا وقتى مى ديدند شخصى از هم مذهب هاى آن ها ضعيف است، فورا در اداره يا كارخانه اى، كارى براى او پيدا مى نمودند. چرا ما تعاطف نداريم، و اين همه با رخاء و گشايش يكديگر دشمنيم؟!
منبع: تبیان
در پناه خدا !
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله
غیرت

غیرت ورزی بجا در خانواده نیازمند یک مدیریت صحیح اسلامی در این زمینه است. پدر یا سرپرست خانواده باید نسبت به رفت و آمدها، ساعات حضور افراد خانواده در بیرون از منزل و نیز افراد و مکانهایی که اعضاء خانواده با آن در ارتباطند حساسیت داشته باشد؛ بی تفاوتی در این امور بی شک نمونه ای از تفریط در غیرت است.

و این حساسیت باید به شکل یک مدیریت صحیح رفتاری اعمال، شود؛ یعنی هر کجا که احساس خطر شد با برخوردی دوستانه و درعین حال مقتدارانه، منتهی به دور از خشونت، باید غیرت را اعمال کرد و زمینه تجاوزِ غیر را از بین برد.
و چه فضیلتى بالاتر از این كه انسان اجازه ندهد بیگانه اى به حریم ناموس او خانواده، سرزمین، دین و آیین او دستبرد بزند؛ در مقابل او بایستد، و تا سر حد جان دفاع كند.

امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «اِنَّ اللّهَ غَیُورٌ یُحِبُّ كُلَ غَیُور وَلِغیرَتِهِ حَرَّمَ الْفَواحِشَ ظاهِرَها وَ باطِنَها» خدا غیور است و هر غیرتمندى را دوست دارد، و چون غیرت دارد كارهاى زشت آشكار و پنهان را حرام كرده است (وسائل الشیعه20/153)
در زندگی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام که مظهر کاملی از غیرت الهی اند موارد متعدد و شگفت انگیزی از این غیرت ورزی به چشم می خورد:
علت جنگ قینقاع که بعد از جنگ بدر به وقوع پیوست، غیرت اسلامی مسلمانان و در رأس آنها رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. زرگری یهودى در بازار، لباس زن مسلمانى را كنار زد. یهودیان به آن زن پاكدامن خندیدند. زن شرمنده شد. مسلمانى به غیرت آمده به یهودى حمله ور شده و او را كشت. یهودیان به آن مسلمان حمله کرده و او را شهید كردند. بستگان مرد مسلمان كه شهید شده بود مسئله را مطرح ورسول اكرم در روز شنبه لشكرى براى محاصره یهودیان تشكیل داد.(مغازى1/177)
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله
غیرت خشونت نیست مدیریت است
از تبیان
قسمت اول -

یکی از صفات نفسانی كه در روایات اسلامى به عنوان یك فضیلت مهم اخلاقى از آن یاد شده، «غیرت» است.

[تصویر:  239512065160611534311620515718320019942154.jpg]

تعریف غیرت
«غیرت» در اصل به معنى دفاع از عرض و ناموس یا مال و مملكت و دین و آیین است، این واژه مخصوصاً در مواردى به كار مى رود كه چیزى حق اختصاصى شخص یا گروهى باشد و دیگران بخواهند در حریم او وارد شوند که صاحب آن برای دفاع از حریم خود عکس العمل باز دارنده نشان می دهد. (ر.ک: معراج السعاده/221)
متأسفانه در دنیاى امروز كه ارزش هاى اخلاقى كمرنگ شده و انحراف های اخلاقى پنجه در کیان خانواده ها انداخته و یا آنها را تهدید می کند کار به جایی رسیده که در بین برخی جوامع و یا خانواده ها، ارتباط خارج از ضوابط شرعی بین زنان و مردان، عیب شمرده نمى شود. پیامد این انحراف اخلاقی، فراموشی تدریجی چیزی به نام «غیرت» است. این عده، کم کم، «غیرت» را ضد ارزش لقب داده و آن را ناشى از تعصبی كور قلمداد مى کنند.
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله
غیرت خشونت نیست مدیریت است

قسمت دوم -

تعادل در غیرت ورزی
این وصف نفسانی به مانند سایر فضایل اخلاقی دیگر دارای یک حد تعادل است. جای تأسف دارد که هر گاه سخن از رعایت اعتدال به میان می آید عده ای گمان می کنند که منظور نویسنده یا گوینده تضعیف آن ارزش است در حالی که رعایت اعتدال از نظر اخلاق اسلامی یعنی مدیریت عاقلانه قوای نفسانی؛ مثلا خشم که یکی از این نیروهای درونیست اعتدالش به این است که تحت مدیریت عقل (1) اعمال شود و الا یا افراط است و تهور یا تفریط است و بزدلی.
غیرت هم از این قاعده مستثنی نیست و اگر به دور از افراط و تفریط در انسان وجود داشته باشد، فضیلتى بزرگ محسوب خواهد شد.

افراط در غیرت
امیرالمؤمنین علیه السلام در نامه 31 نهج البلاغه به فرزند گرامیشان امام مجتبى علیه السلام می فرمایند: « اِیّاكَ وَ التَّغایُرَ فِى غَیْرَ مَوْضِعِ غَیْرَةٍ» مبادا در جایی که جای غیرت ورزی نیست؛ غیرت خود را اعمال کنی «فَاِنَّ ذلكَ یَدْعُوا الصَّحِیحَةَ إِلَى السَّقَمِ وَ الْبَرِیَّةَ اِلَى الرَّیْبِ» زیرا این غیرت ورزی بیجا انسان پاک و سالم را به ناپاکی می کشاند و او را به شک و دودلی می اندازد.

تفریط در غیرت
اگر کسی در جایی که عقل و نقل حکم به غیرت ورزی می کنند، بی تفاوت باشد و غیرتش را اعمال نکند، دچار تفریط در غیرت و یا بی غیرتی شده است که مرحوم نراقی در توضیح آن می نویسد: « و آن، كوتاهى و اهمال كردن است در محافظت آنچه نگاهبانى آن لازم است از دین و عرض و اولاد و اموال. و این مرض، از مهلكات عظیمه، و صفات خبیثه است.»(معراج السعاده/220)

ادامه دارد ...
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله
غیرت خشونت نیست مدیریت است

قسمت سوم -

اعتدال در غیرت

[تصویر:  16813050166163011873515116919415392225152.jpg]

مصداق اعمال عادلانه یک صفت نفسانی را عقل و نقل معتبر مشخص می کنند. مصداق یابی برای اعمال غیرتی عادلانه کار چندان سختی نیست. ما باید بدانیم که غیرت یعنی غیر زدایی از حریم خود و دیگری؛ نه اجازه دهیم دیگری به حریم ما وارد شود و نه به خود این اجازه را بدهیم که حریم خصوصی دیگری را شکسته و به آن وارد شویم.
بنابراین در فرهنگ دینی به کسی که نسبت به خانواده خود یقه چاک می کند اما به راحتی به حریم خانوادگی دیگران تعرض می کند غیور گفته نمی شود؛ غیور کسی است که حریم دیگران را هم به مانند حریم خانواده خود محترم بشمارد. امیرالمؤمنین علیه السلام در این باره می فرماید: « مَا زَنَى غَیُورٌ قَطُّ » محال است که انسان غیوری خود را به بی عفتی آلوده کند. (نهج البلاغه/ق305)

ادامه دارد ...
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله
غیرت خشونت نیست مدیریت است

قسمت چهارم و آخر -

یک نکته مهم

غیرت ورزی بجا در خانواده نیازمند یک مدیریت صحیح اسلامی در این زمینه است. پدر یا سرپرست خانواده باید نسبت به رفت و آمدها، ساعات حضور افراد خانواده در بیرون از منزل و نیز افراد و مکانهایی که اعضاء خانواده با آن در ارتباطند حساسیت داشته باشد؛ بی تفاوتی در این امور بی شک نمونه ای از تفریط در غیرت است.
و این حساسیت باید به شکل یک مدیریت صحیح رفتاری اعمال، شود؛ یعنی هر کجا که احساس خطر شد با برخوردی دوستانه و درعین حال مقتدارانه، منتهی به دور از خشونت، باید غیرت را اعمال کرد و زمینه تجاوزِ غیر را از بین برد.
و چه فضیلتى بالاتر از این كه انسان اجازه ندهد بیگانه اى به حریم ناموس او خانواده، سرزمین، دین و آیین او دستبرد بزند؛ در مقابل او بایستد، و تا سر حد جان دفاع كند.


امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «اِنَّ اللّهَ غَیُورٌ یُحِبُّ كُلَ غَیُور وَلِغیرَتِهِ حَرَّمَ الْفَواحِشَ ظاهِرَها وَ باطِنَها» خدا غیور است و هر غیرتمندى را دوست دارد، و چون غیرت دارد كارهاى زشت آشكار و پنهان را حرام كرده است (وسائل الشیعه20/153)
در زندگی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام که مظهر کاملی از غیرت الهی اند موارد متعدد و شگفت انگیزی از این غیرت ورزی به چشم می خورد:
علت جنگ قینقاع که بعد از جنگ بدر به وقوع پیوست، غیرت اسلامی مسلمانان و در رأس آنها رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. زرگری یهودى در بازار، لباس زن مسلمانى را كنار زد. یهودیان به آن زن پاكدامن خندیدند. زن شرمنده شد. مسلمانى به غیرت آمده به یهودى حمله ور شده و او را كشت. یهودیان به آن مسلمان حمله کرده و او را شهید كردند. بستگان مرد مسلمان كه شهید شده بود مسئله را مطرح ورسول اكرم در روز شنبه لشكرى براى محاصره یهودیان تشكیل داد.(مغازى1/177)

پی نوشت:
(1) با توجه به دو روایت « كَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِیرٍ تَحْتَ هَوَىً أَمِیرٍ » (نهج البلاغه/ق211)و « الْعَقْلُ ... مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ » (کافی1/11) مراد عقلی است که خود، بنده هوا و هوس نبوده و قوای درون را در جهت بندگی خدا مدیریت می کند.

در پناه خدا !
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله
سلام

الله سلطان یکتاست

یک کرامت بخوانید...از حضرت ابراهیم علیه السلام که خداوند نشانش می دهد

ارواح پیش از اجسام انسانی آفریده شده اند....روز الست

بزرگی وعظمت عظمت خداوند بزرگ لااله الاالله آفریدگاری جز او نیست

مزد خواستن حضرت ابراهیم و دیدنش ملکوت آسمانها و زمین



در کتاب جواهر السنیه از حضرت امام صادق علیه السلام روایت است که فرمود در شبى از شبهاى ظلمانى که هفت ساعت از شب گذشته بود حضرت ابراهیم على نبیا و اله و علیه السلام از خانه اش بیرون آمده متوجه درگاه الهى شد عرض کرد پروردگارا براى تو یک بیت و هفتاد مسجد بنا کرده ام ، از جانب پروردگار به ابراهیم ندا رسید که مزد تو در نزد من است ، ابراهیم به طرف آسمان و زمین و مشرق و مغرب و زیر پا نظر انداخت چیزى ندید بار دیگر همان سخن را عرض کرد باز همان جواب را شنید عرض کرد خدایا مزد من چیزى نرسید پس ندا رسید که یا ابراهیم آیا شکم گرسنه اى از شیعیان على را سیر کرده اى یا عورت یا بدن برهنه اى را از ایشان پوشانیده اى که زیادى مزد مى طلبى ابراهیم علیه السلام عرض کرد پروردگارا آیا على به وجود آمده یا بعد از این موجود خواهد شد ندا رسید که بعد از این از ممکن غیب پا به مملکت وجود خواهد گذاشت یا ابراهیم آیا مى خواهى که على را ببینى عرض کرد نعم یا رب پس حق تعالى رفع حجابها از پیش چشم او نمود سرادق عرش به نظرش درآمد و همین است که خداوند در کلام خود مى فرماید: (( و کذالک نرى ابراهیم ملکوت السموات و الارض )) همچنین است که نمودیم به ابراهیم ملکوت آنها و زمینها راحضرت ابراهیم قندیل بزرگى از قندیلهاى عرش را دید عرض کرد الهى این چند قندیل است حق تعالى فرمود در این قندیل روح حبیب من محمد صلى الله علیه و آله است پس عرض کرد این قندیل دیگر چیست ؟ فرمود که در این روح على بن ابیطالب است علیه السلام است عرض کرد این قندیل دیگر چیست که بعد از آن است خطاب رسید که در آن روح فاطمه زهرا علیها السلام دختر سید انبیاء المصطفى صلى الله علیه و آله است عرض کرد این دو قندیل دیگر چیست ؟ خطاب رسید که در آن روح حسن و حسین علیه السلام که اولاد گرامى ایشانند، عرض کرد این قندیل دیگر که بعد از ایشان است چیست ؟ خطاب آمد که در آن ارواح نه گانه فرزندان محمد و على است پس عرض کرد: (( ما هذه القنادیل المشبکة التى لایعلم عددها غیرک )) یعنى این قندیلهاى مشبکه بسیار که عدد آنها را کسى غیر از تو نمى داند چیست ؟ خطاب رسید که در اینها ارواح بندگان صالح از شیعه هاى على هستند ابراهیم عرض کرد که خدا مرا از شیعیان على گردان و این است که خداى تعالى مى فرماید: (( و ان من شیعته لابراهیم )) یعنى از جمله شیعه على هر آینه ابراهیم است (3)

......................
یا صمد
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


برا من خیلی جالب بود:
ملیکا ، مادر امام زمان

امام هادى عليه‏السلام به بِشر فرمود: به بغداد برو در فلان روز كنار دجله كشتى اسرا مى‏آيد. تو در فلان نقطه بايست و به فلان كشتى توجه كن و از دور مواظب صاحب كشتى كه اسمش فلان است باش. يك عده‏اى از دربار بنى‏العباس مى‏آيند يك عده از جوانهاى مرفه و پولدار مى‏آيند. اسرا را هم از روم مى‏آورند، قيصر روم شكست خورده است روم شرقى شكست خورده است كه همين تركيه فعلى است و اسرار را از دربار قيصر روم مى‏آورند. و روميها هم غير از آفريقائى‏ها و زنگى‏ها هستند راغب براى خريد زياد است تو مواظب باش كه بانوئى در بين اسرا است كه هر چه مي خواهند او را بخرند حاضر نمى‏شود و زير بار نمى‏رود. 220 دينار طلا هم به بِشر داد و نامه‏اى به خط رومى مرقوم فرمودند و در پاكت گذاشته و سر آن را بسته و مُهر فرمودند و به دست بِشر دادند فرمودند وقتى صاحب كشتى عاجز شد از اينكه چرا هر چه مشترى براى آن بانو مى‏آيد قبول نمى‏كند و مي گويد من با تو چكار كنم و داد و فرياد صاحب كشتى بلند شد، وقتى به اين حد رسيد، شما برو و اين نامه را بدست صاحب كشتى بده و بگو نامه را به اين بانوى محترمه و معظمه كه لباس حرير به تن دارد و پوشش روى خود انداخته است بده. - آن بانو خيلى هم جوان بوده وقتى به سامرا رسيد زير بيست سال سن داشته است - خوب شما به صاحب كشتى نگو نامه از طرف چه

كسى است بگو نامه‏اى از طرف يكى از اشراف است. صاحب كشتى هم نمى‏توانست خط رومى را بخواند بگو در نامه تعهد كرده است كه هر چه اين بانو بخواهد برايش انجام دهد. چون هر چه مشترى براى او مى‏رفت او را رد ميكرد و مي گفت اينها وفادار نيستند و من اينها را نمى‏خواهم، هر قيمتى مى‏گفتند حاضر نمى‏شد
.
بِشر نامه را از حضرت گرفت و سوار شد و از سامراء به بغداد رفت و در خانه‏اى ساكن شد و روز معين به كنار دجله رفت و همان جور كه حضرت امام هادى عليه السلام فرموده بودند كشتى‏ها بعد از ديگرى آمد. بِشر به آن كشتى كه امام هادى عليه السلام مشخصات آن را به او گفته بود توجه كرد. ديد مشغول فروش غلام و كنيز هستند. لحظه‏اى بعد متوجه بانوى محترمه‏اى شد كه خود را پوشانيده و هر كس ميرود و هر قيمتى پيشنهاد ميكند قبول نمى‏كند. مى‏گويند اين جوان از دربار است، از دربار بنى‏العباس است از محترمين است، ابدا قبول نمى‏كند. بِشر ديد صاحب كشتى عاجز شده مي گويد من با تو چكار كنم؟ شما كه به هيچ كس راضى نمى‏شوى. بِشر حركت ميكند و نامه امام هادى عليه السلام را به صاحب كشتى مي دهد و مي گويد اين نامه يكى از اشراف است و به زبان خودشان است برو بدست او بده ببين قبول مى‏كند يا نه؟ صاحب كشتى نامه را گرفت و رفت بدست آن بانو داد. تا نامه را ديد فرياد شيونش بلند شد و ضجّه زد و به كشتى‏بان گفت يا مرا به صاحب اين نامه بفروش يا خودكشى مى‏كنم صاحب كشتى گفت صبر كن، چشم، حرفى نيست حالا هى نامه را مى‏بوسد. هى مى‏گذارد روى چشم، مى‏گذارد روى صورت و هى مى‏لرزد و گريه مى‏كند و فرياد مى‏زند كه يا خودكشى مى‏كنم يا بايد مرا به صاحب اين نامه كه آمده است مرا بخرد بفروشى. كشتيبان كه از خدا مي خواست چون تا به حال كه راضى نمي شده و حالا اين طور شده، آمد به نزد بِشر در مسئله قيمت و چانه زدن و تا بالاخره بِشر مي گويد مبلغى را كه حضرت داده بودند 220 سكه طلا و در دستمالى بسته بودند باو دادم و با بانو از كشتى بيرون آمديم و به بغداد به منزل خودمان رفتيم. وقتى وارد منزل شديم ديدم كه بانو هى نامه را مى‏بوسد و روى چشم مي گذارد و روى صورت مى‏گذارد و اشك مى‏ريزد به او گفتم شما از كجا مي دانى كه صاحب اين نامه كيست كه اين قدر آن را مى‏بوسى؟ گفت چقدر معرفت تو كم است. اولاد انبياء را نمى‏شناسى. تو چقدر بى‏معرفت و كم‏معرفت هستى تو نمى‏دانى كه اين كسى كه بمن نامه نوشته است چه كسى است حجت خدا و امام عصر خودت يعنى حضرت امام هادى صلوات ‏الله و سلامه‏ عليه را نمى‏شناسى؟ بِشر ميگويد: ديدم خيلى قشنگ عربى صحبت مى‏كند با اينكه رومى است اما عربى را خوب صحبت مى‏كند. از او پرسيدم كه شما از كجا عربى مي دانيد. شروع كردم به صحبت كردن، گفت:
من دخترزاده قيصر روم هستم و نَسَبَمْ به عيسى‏بن مريم مى‏رسد. خيلى براى جدّم محترم بودم.
تا اينكه قيصر تصميم گرفت مرا در سن 13 سالگى به ازدواج برادرزاده‏اش در آورد، جلسه‏اى شاهانه در قيصر گرفتند و 300 نفر از قسيسين و كشيشهاى مسيحى را دعوت كردند. 700 نفر از اعيان و اشراف و بزرگان و وزرا دعوت كرد چند هزار نفر از ارتشيان و فرماندهان را دعوت كرد. انجيل آوردند با تشكيلات مفصلى كه مرسوم عقد آنها بوده است. قيصر دستور داد عريشه‏اى درست كردند. مكان بسيار بلندى از چوبهاى آبنوس و ... خيلى مفصل درست كردند كه در آن بالا عروس و داماد بنشينند. و در اينجا هم صيغه عقد جارى شود. صليب هم آوردند - همان صليبى كه اينها مى‏بندد كه در اسلام هم ساختنش حرام و بدعت است و فروش آن هم حرام است و تقريبا يك بت است - صليبها را اطراف عريشه نصب كردند. قيصر دستور داد حالا مشغول خواندن شويد. انجيلها را باز كردند. داماد هم رفته آن بالا نشسته تا وقتى صيغه عقد جارى شد عروس هم برود آن بالا. در همين حين يك مرتبه لرزه‏اى آمد. تمام اين تشكيلات خرد شد و روى زمين ريخت و داماد هم از بالا افتاد پائين، اينها بقدرى ناراحت شدند، مخصوصا كشيشها. گفتند اين علامت شكست در دين مسيحيت است كَاَنّ تفعّل بدى زدند.
خوب موقعى كه انجيلها را باز كردند كه بخوانند همه چيز خرد شد و شكست. و خيلى جدّ من ناراحت شد كشيشها گفتند بگذاريد ما برويم فعلا" عقد نشود كه ما مى‏ترسيم، حتما در اين قضيه يك سرى است. جدّ من به آنها گفت: نه، نحس و نحوست اين جريان مربوط به اين برادرزاده‏ام ميباشد يك برادر ديگر دارد. او را به عنوان داماد معرفى كرد و گفت بگذاريد همين جا از ما رفع نحوست شود. شما اجازه بدهيد ما دو مرتبه تا شما اينجا نشسته‏ايد آن را درست مى‏كنيم. كشيشها هم بالاجبار قبول كردند و نشستند، خوب دو مرتبه محكم ساختند و برادرزاده ديگر را آوردند و آن بالا نشاندند دو مرتبه بدتر از اول عريشه خرد شد و روى زمين ريخت. اينجا ديگر قضيه تمام شد آب در دهانها خشك شد. مسيحيها و كشيشها و اسقف‏ها گفتند اين يك بلايى است كه مي خواهد براى مسيحيت پيش بيايد. ميهمان ها همه برخاستند و از مجلس بيرون رفتند و جدّ من از اين مسئله بشدت ناراحت بود و مى‏گفت خدايا چه مي خواهد بشود - قطعا خود اين دختر سيزده ساله هم ناراحت شده است. دخترى كه اين جور عقدش بهم بخورد مسلما ناراحت مي شود - مى‏گويد شب شد و خواب ديدم كه حضرت مسيح على نبينا آله و عليه‏السلام آمد در قيصر، و شمعون هم كه جدّ اين دختر مى‏شود و وصىّ عيسى بود همراه با عده‏اى از حواريون آمدند همين جا كه عريشه خراب شده بود نشستند و يك منبرى از نور نصب كردند كه از بلندى و ارتفاع سر به آسمان ميزد. در همين حال يك مرتبه حضرت خاتم‏الانبياء محمد صلى‏الله‏ عليه و آله و سلم همراه با دامادش و وصيش على‏ بن ابى‏طالب صلوات‏الله و سلامه عليهم اجمعين و فرزندانش تا حضرت امام عسكرى صلوات‏ الله عليهم اجمعين وارد اين قصر شدند عيسى تا ديد پيغمبر اسلام آمد بلند شد احترام كرد و پيغمبر را در آغوش گرفت و معانقه كرد - حالا از اينجا اين نكته را بفهميم كه سرّ اينكه عيسى بايد پشت سر امام‏ زمان نماز بخواند. اصلا" اسرارى در اين عالم هست كه انسان مبهوت مى‏شود - حضرت عيسى بلند شد و از پيغمبر اكرم احترام كرد و همه نشستند. بعد خانم انبياء به عيسى‏ بن مريم فرمود اَنَ خاطبٌ من آمده‏ام از اين دختر كه نسبش به شمعون‏الصفا مى‏رسد خواستگارى كنم براى فرزندم، شمعون هم كه در خدمت عيسى بود. يك مرتبه عيسى بلند شد و خطاب به شمعون گفت، شمعون مي دانى چه شرفى نصيبت شده است پيغمبر اسلام آمده است و دخترت را براى فرزندش خواستگارى ميكند شرفى است بزرگ، شرفى است با عظمت، شمعون افتخار كن، شمعون از آن حضرت استقبال كن، شمعون گفت: چشم، اطاعت ميشود، به كداميك از فرزندان اشاره كرد؟ به حضرت ابو محمد امام حسن عسكرى صلوات‏اله و سلامه عليه، پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمودند: من آمده‏ام دخترت را براى اين آقا خواستگارى كنم - حضرت امام عسكرى عليه السلام در عنفوان و شباب جوانى بوده است. حتما سن آن حضرت آن موقع زير بيست سال بوده است چون در سن 28 سالگى به شهادت رسيد - شمعون عرض كرد چشم اطاعت ميشود، ظاهرا پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله بر فراز منبر قرار گرفت و شروع كرد به خواندن خطبه عقد. خطبه عقد مفصلى خواند ولى اجراى صيغه عقد توسط خود حضرت مسيح عيسى بن مريم برگزار شد - احترامى از طرف پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله به حضرت مسيح كه مثلا" شما صيغه عقد را جارى كنيد – آن طرف هم كه شمعون است يكى ايجاب مى‏كند و يكى قبول مى‏كند، آنوقت عيسى و شمعون اجراى صيغه عقد كردند.
حالا مليكه دارد خوابش را در آن منزل در بغداد براى بِشْر تعريف مى‏كند. مي گويد اين خواب را من شب بعد از آن جريان ديدم صبح كه از خواب بيدار شدم جرأت نكردم براى جدّم يا پدرم تعريف كنم. گفتم اگر برايشان تعريف كنم الآن است كه مرا بكشند. پيغمبر اسلام صلي الله عليه و آله كه اينجا آمده يعنى اسلام خواهد آمد و مسيحيت و امپراطورى و شاهنشاهى را از بين خواهد برد. خلاصه جرأت نكردم براى كسى تعريف كنم ولى يك عشقى از امام عسكرى عليه السلام ، يك علاقه‏اى از امام عسكرى در قلبم افتاد كه نه نمى‏توانستم غذا بخورم، نه خواب داشتم و نه استراحت. ديگر گوشت بدنم ريخت، مريض شدم و در بستر افتادم. مكررا پدر ميگويد چه شده؟ - مي گويم نمي دانم مريض هستم، تمام اطبائى كه بود - آنجا مركز اطبا بوده - خيلى بمن علاقه داشت هر چه طبيبها مرا معالجه ميكردند روز بروز حال من بدتر ميشد. روزبروز سخت‏تر ميشد، جدّم از معالجه و خوب شدن من نااميد شد. يك روز آمد پهلويم نشست و مثل آنكه هر وقت كسى ميخواهد از دنيا برود به او مي گويند اگر هر آرزوئى دارى بگو تا برايت انجام بدهيم تقريبا شبيه به همين با من صحبت كرد كه ديگر بابا چيزى نميخواهى؟ گفتم يك آرزوئى دارم كه از تو مي خواهم. گفت چيست؟ گفتم: اين اسراى مسلمان كه در زندان دارى - چون بين كشور اسلامى و امپراطورى روم جنگ بوده است - اينها را آزاد كن، مراقبت كن شايد مسيح و مادرش به من شفا بدهند، گفت چشم، اگر اين آرزوى تو است چشم، آمد و يك مقدار ملاطفت كرد. احسان كرد غذايشان بهتر شد، جايشان بهتر شد.
من هم به هر زحمتى بود يك مقدار غذا خوردم جدّم گفت پس بحمدالله خوب شد. هى بيشتر به مسلمانها احسان كرد. بعد از چهارده شب كه از آن قضيه گذشته بود و من آن همه ناراحتى كشيده بودم باز در عالم رؤيا و عالم خواب ديدم و مشاهده كردم بانوى بزرگ اسلام حضرت صديقه كبرى سيده زنان عالم فاطمه زهرا صلوات‏الله و سلامه‏عليها با هزار نفر از زنهاى بهشتى و حضرت مريم در خدمت فاطمه زهرا به قصر ما وارد شدند، مريم گفت اين سيده زمان عالم فاطمه زهراست، من بلند شدم و ادب و احترام كردم و گفتم گله‏اى دارم، فرمود چيست؟ گفتم - چون مريم به من گفته بود مادر شوهرت همين ايشان است - گفتم از آقازاده شما گله‏اى دارم، فرمود چيست؟ گفتم سراغم نمى‏آيد من كه از عشقش، از فراقش دارم تلف مى‏شوم. حضرت زهرا سلام الله عليها بمن فرمود تو مشركه هستى هنوز كافرى و اين هم مريم هست كه تصديق ميكند كه مسيحيتى كه شما بوجود آورده‏ايد شرك است و باطل و فرزندم امام عسكرى عليه السلام كه پيش تو نمى‏آيد به خاطر همين است، حالا اگر تو دست از شرك بردارى خدا را راضى كنى، مريم هم كه الان حاضر است راضى كنى و به وحدانيت خدا و رسالت پدرم خاتم انبياء شهادت بدهى و مسلمان شوى، من هر شب پسرم را مى‏فرستم پهلوى تو. گفتم چه جورى است؟ فرمود بگو «اشهد ان ‏لا اله ‏الا لله و اشهد انّ ابى محمدا رسول‏الله صلى‏الله عليه و آله و سلم»
گفت در عالم خواب اين دو كلمه را گفتم و بر زبان جارى كردم. فاطمه زهرا سلام الله عليها بلند شد و مرا در آغوش گرفت و بوسيد - معلوم مي ود تا آن موقع حضرت به او نزديك نمي د. چون مسلمان نبوده - مرا در بغل گرفت خيلى نوازش كرد لطف كرد. گفت ديگر از الا كه مسلمان شدى بفرزندم امام عسكرى مي گويم هر شب به ملاقات و ديدنت بيايد. خوشحال از خواب بيدار شدم و انتظار شب بعد مي كشيدم مي گويد از وقتى اين قضيه واقع شد هر شب امام عسكرى را در خواب مى‏ديدم. تشريف مى‏آورد پهلوى من و اين فراق مبدّل به وصال شد. امام عسكرى عليه السلام تشريف مى‏آورد به قصر ما و من در عالم خواب او را مى‏ديدم و بحث و صحبت داشتيم، مي گويد همان شب اول كه تشريف آوردند به امام عسكرى عليه السلام عرض كردم خوب چرا لطف نكرديد در اين مدت نيامديد و حالا آمده‏اى؟ فرمود تو مشركه بودى و حالا كه بدست جدّه‏ام زهرا مسلمان شده‏اى از اين به بعد مى‏آيم آن وقت كه كافره و مشركه و مسيحى بودى نمى‏توانستم بيايم. از آن به بعد هر شب مي آمد تا يكى از شبها به من فرمود. جدّت به كشور اسلامى لشكركشى ميكند و به من فرمود تو لباسهاى سلطنتى را بيرون بياور و لباسهاى ساده بپوش و چند نفر از زنها - حالا كنيز يا هر چه بودند -همراه ببر كه شناخته نشويد و همراه لشكر پشت سرشان به جبهه برو و خودت را اصلا" معرفى نكن، كاملا" ناشناس. آنجا لشكر جدّت شكست مي خورد و مسلمانها اسير مي گيرند و تو را اسير مى‏كنند و به بغداد مى‏آورند آنوقت در سامراء بمن خواهى رسيد. همين جور هم شد، قيصر لشكركشى كرد و لشكر اسلام هم از طرف يكى از خلفاى بنى‏العباس آمد و جنگ شد و لشكر قيصر شكست خورد و مسلمانها اسير گرفتند و ما را هم جزء اسرا به كشتى سوار كردند و اسرا را سهميه‏بندى كردند و من هم جزء سهم يكى از شيوخ شدم و او از من سئوال كرد اسمت چيست؟ گفتم اسمم نرجس است. گفت بله اسم نرجس، اسم كنيزهاست - اسمش مليكه بوده است آنجا براى تقيه كه او متوجه نشود گفته است اسمم نرجس است - بالاخره ما را سوار كشتى كردند و به اينجا آوردند و همين جور منتظر بودم تا شما نامه امام هادى عليه السلام را آوردى و من بوسيدم و خواندم و فهميدم كه همه چيز درست است.
بِشر مى‏گويد به او گفتم اى بانوى محترمه شما عربى از كجا ياد گرفته‏اى شما كه رومى هستى؟ گفت، بله جدّ من خيلى به بچه‏هايش و بچه‏زاده‏هايش علاقه داشت. در دربار براى ما معلم خصوصى گرفت و من در همان جا عربى ياد گرفته‏ام. بِشر ميگويد حركت كرديم و آمديم به سامراء و به خانه امام هادى عليه‏الصلاة والسلام رفتيم. به امام عرض كردم كه اين همان است كه فرموديد حضرت امام هادى عليه السلام خيلى لطف و محبت كردند و تحويل گرفتند. بعد به مليكه فرمودند مي خواهم جايزه‏اى به تو بدهم. يا اينكه ده هزار دينار طلا به تو بدهم و يا يك بشارتى به تو بدهم؟ مليكه گفت نه آقا همان بشارت را بمن بده، طلا نمي خواهم - آزمايشى بود از طرف امام هادى عليه‏السلام تا ميزان شخصيت و فكر و طرز تفكر و عقلش معلوم شود - امام هادى فرمود: از تو فرزندى متولد مي شود كه مالك شرق و غرب عالم ميشود «و يَمَلاءُاللهُ به ‏الارض قِسطا و عدلا" كَما ملئَت ظلما و جورا» يك چنين فرزندى خداى تبارك و تعالى به تو عنايت ميكند.
مليكه ميگويد عرض كردم از چه كسى؟ فرمود: از همان كسى كه مسيح عقد كرد. عرض كردم: مسيح مرا براى آقازاده شما عقد كرد. فرمود: از همان براى تو فرزندى متولد مي شود كه شرق و غرب عالم را مالك مي شود و زمين را پر از عدل وداد مي كند همچنانكه پر از ظلم و جور شده باشد. امام هادى بعد فرمودند: اگر او را ببينى مى‏شناسى؟ - معلوم است امام عسكرى هنوز آنجا نبوده و در جاى ديگرى بوده است - گفتم چطور او را نمى‏شناسم، او هر شب به ديدن من مى‏آمده گفتم آقا چطور نمى‏شناسـمش او كه هر شب تشريف مـى‏آورده است - شايد هم سـرّى بوده است بين او امام عسكرى به هر حال او فاش كرد - على‏الحال بِشْر ميگويد حضرت امام هادى كافور خادم را به منزل خواهرش حكيمه فرستاد كه حكيمه عمه امام عسكرى است، فرمودند برو به حكيمه بگو بيايد. حكيمه دختر امام جواد چادر پوشيده، آمد و سلام كرد. حضرت امام هادى به حكيمه فرمودند: اين همان است كه مى‏گفتم. حكيمه هم بلند شد و مليكه را در آغوش گرفت و بوسيد و احترام كرد و امام هادى فرمودند: حكيمه! اين بانو را بمنزل خودت ببر و معالم و معارف اسلام و احكام اسلام را به او تعليم بده، او مسلمان شده است ليكن بايد خوب معارف اسلام را ياد بگيرد.
.
سلام317


دستور العمل قبل از خواب از پیامبر اکرم (ص)





محدث فیض در خلاصه الاذکار نقل کرده که از حضرت زهرا (س) روایت شده که شبی حضرت رسول (ص) بر من وارد شد در وقتی که رختخواب خود را پهن کرده و مهیای خوابیدن بودم، فرمود: ای فاطمه مخواب مگر آنگاه که این چهار عمل را انجام داده باشی.



اولاً یک ختم قرآن بخوان و بخواب و دیگر یک حج و یک حج عمره بجای آور و بخواب، سوم آنکه همه مؤمنین را از خود راضی گردان و چهارم آن که من و همه انبیاء را شفیعان خود قرار دهی



.
پیغمبر اکرم (ص) فرمود: عزیزم! خدای تعالی روی لطفی که به پدر تو و تو دارد این دستور را به قدری سهل و آسان قرار داد که شما و شیعیان عمل نمایید و اجر و مزد بسیاری برای شما خواهد بود.



هر گاه سوره (قل هو الله احد) را سه مرتبه بخوانی ثواب یک ختم قرآن خواهی برد و هر گاه تسبیحات اربعه را بگویی صواب حج و عمره برده‌ای و هر گاه طلب مغفرت جهت اموات نمایی همه آنها از تو خشنود می‌گردند و هر گاه بر من و سایر انبیاء صلوات فرستی همه آنها شفیعان تو خواهند بود، به این قسم:


اَللّهُمَّ صَلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدْ اَللّهُمَّ صَلَّ عَلی جَمیعِ الأنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلین

........................
یا رحیم
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


سلام

چرا آیة الکرسی می‌خوانیم؟

آیة‌الکرسی نام یک آیه است که با الله لا اله الا هو الحی القیوم آغاز و با هو العلی العظیم پایان می‌یابد و دو آیه بعد از آن جزء آیة‌الکرسی نمی‌باشد، هر چند در برخی از موارد به خواندن آن‌ها همراه آیة‌الکرسی تاکید شده است.


[تصویر:  49120136251616222512512185207159102236111222.jpg]
فضیلت و عظمت

رسول اکرم صلی الله علیه و آله به علی علیه‌السلام فرمودند: «قرآن کلامی برتر و بزرگ است و سوره بقره، سید قرآن و آیة‌الکرسی سید بقره است.». سپس فرمودند: «آیة‌الکرسی از گنجینه‌ای در زیر عرش به من عطا شده است و قبل از من به هیچ پیغمبری چنین عطائی نشده است.»

سفارش به خواندن آیة‌الکرسی در روایات
حضرت علی علیه‌السلام فرمودند: بر مسلمان لازم است که شب را به پایان نیاورد مگر آنکه آیة‌الکرسی را بخواند و اگر می‌دانستید که آیة‌الکرسی چیست و در آن چیست، هرگز آن را رها نمی‌کردید. پیامبر به من فرمود: «آیة‌الکرسی» از گنجینه‌ای در زیر عرش به من عطا شده است و قبل از من به هیچ پیغمبری چنین عطائی نشده است. سپس حضرت فرمود: «از وقتی این مطلب را از پیامبر صلی الله علیه واله شنیدم، در تمام شب‌ها آن را خواندم و هرگز آن را ترک نکردم.» سپس فرمودند: «هر شب در سه وقت آیة‌الکرسی را می‌خوانم.»2

همچنین حضرت علی علیه‌السلام فرمودند: پیامبر صلی الله علیه واله مرا خواست و فرمود: آنگاه که به بستر خواب رفتی بسیار استغفار کن و صلوات بفرست و زیاد قل هو الله احد (سوره توحید) را بخوان که نور قرآن است و بر تو باد به قرائت آیة‌الکرسی که در هر حرف آن هزار برکت و هزار رحمت است.3
امام باقر علیه‌السلام فرمودند: هر کسی در پی وضو گرفتن، آیة‌الکرسی بخواند، خداوند ثواب چهل سال عبادت به وی عطا کند و ...4

امام موسی بن جعفر علیه‌السلام فرمودند: هر فردی که می‌خواهد سفر کند به طرف در بایستد و سه آیة‌الکرسی به طرف راست، چپ و مقابل خود بخواند و این موجب حفظ و دفع بدی‌ها و پریشانی می‌شود.8


پیامبر صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه‌السلام فرمودند: آنگاه که از منزل در پی حاجتی بیرون شدی آیة‌الکرسی تلاوت کن، زیرا موجب برآورده شدن حاجت می‌باشد.5
امام حسن عسگری علیه‌السلام فرمودند: آنگاه که در سفر احتمال خطر دادی، قبل از سفر سوره‌های حمد، معوذتین، آیة‌الکرسی و قدر را بخوان.6
امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: هر وقت خواستی سفر کنی با میمنت است، به شرط اینکه قبل از آن صدقه بدهی و آیة‌الکرسی بخوانی.7

امام موسی بن جعفر علیه‌السلام فرمودند: هر فردی که می‌خواهد سفر کند به طرف در بایستد و سه آیة‌الکرسی به طرف راست، چپ و مقابل خود بخواند و این موجب حفظ و دفع بدی‌ها و پریشانی می‌شود.8

پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمودند: هر وقت شخص آیة‌الکرسی بخواند و بر اهل قبور اهداء کند، خداوند از هر حرف آن، ملکی می‌آفریند که تا قیامت برای آن شخص تسبیح می‌کند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله درباره آیة‌الکرسی فرمودند: «در خانه آیة‌الکرسی بخوانید که شیطان به شما نزدیک نمی‌شود.»9

پی نوشت ها:
1. نشریه قرآنی بشارت، شماره 14
2. بحارالانوار، ج 86 ص 125.
3. بحارالانوار، ج 76، ص 231.
4. بحار الانوار، ج 80، ص 317.
5. بحارالانوار، ج 92، ص 159.
6. بحارالانوار، ج 59، ص 24.
7. بحارالانوار، ج 59، ص 28
8. بحارالانوار، ج 76، ص 39.
9. بحارالانوار، ج 63، ص 316.

منبع سایت www.tebyan.net

..............
یا جلیل
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


[highlight=#ffffff]
(1390 مرداد 9، 11:34)davoodgt نوشته است: گرفتن روزه چه فوایدى براى بدن و سلامتى دارد؟
روزه دارى مى تواند به تغذیه مناسب کمک شایانى نماید، بدن انسان براى حفظ سلامتى خود همواره مقدارى از چربى موادغذایى را در نقاط مختلف ذخیره مى کند به مرور زمان چربى هاى ذخیره شده تغییر رنگ داده و فشرده مى شوند و احتمال اینکه مورد استفاده مجدد قرار بگیرند بسیار کمتر مى شود.

روزه دارى حتى در افراد لاغر و یا با وزن طبیعى به بدن فرصتى مى دهد تا این چربى ها را از ذخایر آن آزاد کرده و مصرف نماید و پس از پایان روزه دارى به جاى آن چربى هاى تازه و مناسب ترى را جایگزین نماید.

غذا خوردن سبب مى شود خون فراوانى به دستگاه گوارش سرازیر شود که به دنبال آن بى حالى و کاهش توان فعالیتهاى دقیق فکرى اتفاق مى افتد. روزه با استراحت دادن به دستگاه گوارش و فرستادن خون کافى به سراسر بدن بالاخص به سیستم اعصاب مى تواند به سلامتى بدن کمک شایانى بنماید.

از نظر روانى هم روزه دارى بسیار مفید است چرا که مبارزه با خود در زمینه جلوگیرى از خوردن سبب افزایش اعتماد به نفس مى شود که عامل اساسى در پیشگیرى از مشکلات روانى است.
چه غذاهایى براى سحرى و چه غذاهایى براى افطارى مناسب است و اساساً آیا بدن میان این دو وعده تفاوتى از لحاظ موادغذایى که مورد استفاده قرار مى گیرد قائل شد یا خیر؟
بسیارى از افراد معتقدند هنگام سحرى بایستى از موادغذایى که انرژى بالایى دارند استفاده کنند تا در طول روز احساس گرسنگى نکنند به خاطر همین مسأله خوردن غذاهاى چرب را ترجیح مى دهند ولى بایستى توجه داشت که به دنبال مصرف موادغذایى پرچرب، تشنگى شدیدى عارض شده که باعث ایجاد مشکلات عدیده اى در این افراد مى گردد. از طرف دیگر عده اى موادقندى را ترجیح مى دهند که ذکر این نکته ضرورى است که مصرف مواد قندى و شیرینى به مقدار زیاد و در یک وعده باعث افزایش ناگهانى هورمون انسولین در خون شده و با توجه به اینکه این هورمون باعث کاهش قند خون مى گردد ممکن است عوارضى چون سرگیجه، بى حالى، پرخاشگرى، عصبانیت و ضعف ناگهانى به وجود آید.

پس بهتر است در وعده غذایى سحرى از موادغذایى استفاده شود که بتواند هم انرژى روزانه را تأمین کند و هم از افت ناگهانى قند خون جلوگیرى کند و مهمتر از همه اینکه باعث ایجاد تشنگى شدید نشود.
آیا مى شود سحرى را به طور کلى حذف کرد؟
بسیارى از افراد هستند که وعده سحرى را به دلیل مختلف از جمله عدم توانایى در بیدار شدن صبحگاهى حذف مى کنند. بایستى توجه داشت که در روزهاى عادى فاصله زمانى بین دو وعده غذایى شام و صبحانه روز بعد حدود ??ساعت است که تقریباً هفت ساعت از آن در حالت خواب مى گذرد.

در ماه مبارک رمضان هم بایستى سعى شود همین حداکثر فاصله زمانى بین وعده هاى غذایى رعایت شود. در صورت عدم مصرف موادغذایى در سحرى و حذف آن فاصله بین وعده افطار و شام تا وعده افطار بعدى حدود ۱۸ تا ۲۴ ساعت مى شود که خالى ماندن دستگاه گوارش و نداشتن منبع انرژى براى این مدت زمان طولانى بسیار مضر است چرا که کلیه فعل و انفعالات بدنى از جمله روند ترشح اسید و آنزیمهاى گوارشى، عدم در دسترس بودن آب براى فعل و انفعالات حیاتى و اتمام انرژى به علت مصرف یک وعده غذا دچار اختلال شده وعوارض مختلفى چون سوزش سردل، زخم معده، عدم تمرکز فکرى، بیخوابى و عصبانیت دیده مى شود. چرا که در این حالت در کمترین زمان فعالیت (شب) بیشترین غذا خورده مى شود و در بیشترین زمان فعالیت (طول روز) که بدن ما نیازمند به سوخت و ساز فعال براى انجام فعالیتهاى روزمره هست هیچ گونه منبع انرژى در دسترس نیست و این مسأله سبب افت در میزان و کیفیت فعالیتهاى مورد نیاز مى گردد.
تفاوت بین وعده سحرى و افطارى را لطفاً بفرمایید.
بدن ما در زمان افطار در حالت استراحت کامل است بنابراین هنگام افطار بایستى از موادغذایى استفاده شود که به طور ناگهانى به دستگاه گوارش فشار وارد نشود .

بنابراین توصیه مى کنیم در زمان افطار روزه خود را با چند عدد خرما همراه با یک استکان چاى یا شیر ولرم باز کنید و بین افطارى و شام خود فاصله اى را در نظر بگیرید مثلاً در این فاصله مى توانید وضو گرفته و نمازتان را بخوانید که هم ثواب نماز اول وقت را برده و هم حرکات نماز باعث شود بدنتان کمى از حالت استراحت درآید.

توصیه مى شود که شام را با غذاهاى سبک، کم قند و فیبردار مثل سوپ و سبزیجات یا سالاد که فشار چندانى به معده وارد نمى کنند شروع کرده و سپس به سراغ شام اصلى بروید. چرا که مصرف بیش از حد موادغذایى شیرین و پرچرب هنگام افطار منجر به تشنگى مى شود و مصرف نوشیدنیهاى زیاد بالاخص مایعات خنک با رقیق کردن اسید و آنزیمهاى دستگاه گوارش سبب اختلال در هضم و جذب موادغذایى مى گردد، این مسأله پیامدهاى مهمى چون درد شکم و نفخ پیش مى آورد.
براى از بین بردن یا کمتر کردن عطش شدید در این ماه چه باید کرد؟
براى فهم این سؤال به این مثال توجه کنید. مزرعه اى را در نظر بگیرید که در کنار یک رودخانه پرآب است براى اینکه بتوانیم این مزرعه به صورت دائم آبیارى شده و از حملات احتمالى آب در فصول گوناگون در امان باشد، سدى مقابل آب مى زنیم تا بتوانیم آب را مهار کرده و با ایجاد روزنه هایى در سد به صورت دائم و کنترل شده مزرعه مان را آبیارى کنیم.

در ماه مبارک رمضان نیز بایستى سدى در بدنمان بسازیم که بتوانیم آب و موادغذایى را که در سحرى مصرف کرده ایم به صورت یکنواخت ودائم در طول روز به قسمتهاى مختلف بدنمان برساند. این کار را مى توانیم با مصرف مواد غذایى پرفیبر (سبزیجات و میوه ها) انجام دهیم.

این دسته از موادغذایى با احاطه سایر گروههاى غذایى خورده شده اولاً باعث مى شود آنزیمهاى گوارشى به صورت آرام آرام روى موادغذایى اثر کند و ثانیاً با کم کردن سرعت جذب مواد غذایى باعث مى شود که بدن به آهستگى و در فراخى وقت اقدام به جذب مواد غذایى بکند که هم دچار خستگى کمترى مى شود وهم از آن توفان قندى و انسولین بالاى بعد از آن جلوگیرى مى کند بنابراین توصیه مى شود در سحرى از مواد غذایى پرفیبر مثل سبزیجات و بالاخص میوه ها استفاده کنید چرا که میوه ها اولاً منبع سرشارى از فیبر هستند و ثانیاً قند موجود در میوه ها در حالت خالص و بدون فیبر هم دیرتر از قندهاى ساده جذب مى گردد که این امر سبب مى گردد فرد دیرتر احساس گرسنگى نماید.
مواد غذایى پرفیبر آب زیادى را در خود جذب کرده و بدن مى تواند آن را به آهستگى جذب کند و احساس تشنگى دیرتر عارض مى گردد.

یکى از مکانیسم هاى احساس گرسنگى، خالى بودن معده است فیبرها سرعت حرکت مواد غذایى را نیز کاهش مى دهند و این مسأله باعث مى شود که مکانیسم مذکور دیرتر شروع شود. مصرف آب به مقدار فراوان در وعده سحرى و بالاخص ما بین غذا توصیه نمى شود چرا که طى اشاره اى که قبلاً شد باعث رقت اسید و آنزیمهاى گوارشى شده و اختلال در روند هضم را باعث مى شود.
خانمهاى شیرده با رعایت چه تغذیه اى در هنگام روزه دارى سلامت شان تضمین مى شود؟
درکتب تخصصى تغذیه آمده است که حدود یک سوم نیاز براى ترشح شیر از ذخایر چربى بدن که در سه ماهه سوم حاملگى تشکیل شده است تأمین مى گردد و دو سوم دیگر از طریق تغذیه بایستى مهیا گردد رژیم غذایى مادر شیرده بایستى غنى از پروتئین، کلسیم، آهن و ویتامین ها باشد و در صورت لحاظ نکردن این مواد در رژیم غذایى وى دچار کمبودهاى شدید و نهایتاً عوارض خطرناکى چون پوکى استخوان، خرابى دندانها، کم خونى و ریزش مو مى شود. طبق فتاوى مراجع عظام مادران شیرده مى توانند روزه بگیرند ولى اگر بعد از چند روز احساس کردند که روزه سبب کاهش در مقدار شیر آنها شده است روزه گرفتن جایز نیست.

به مادران در دوران شیردهى توصیه مى شود در وعده هاى غذایى سحرى، افطار و شام از مواد سرشار از آهن (مثل گوشت و حبوبات) و کلسیم (مثل شیر و لبنیات) بیشتر استفاده کنند و از خوردن ادویه جات، فلفل، سیر، پیاز و زیره که سبب بد بو شدن شیر مى شود پرهیز کنند چرا که مکیدن فرزند یکى از عوامل مؤثر در ترشح شیر است و بد بو شدن شیر سبب عدم مکش نوزاد شده ومنجر به کاهش یا قطع شیر مى گردد.
آیا در سنین مختلف هنگام روزه دارى باید تغذیه متفاوت باشد؟
نیازهاى تغذیه اى در سنین مختلف متفاوت است نیاز به انرژى با افزایش سن کاهش مى یابد که در ارتباط با کاهش اندازه بدن، کاهش توده چربى و کاهش فعالیت فیزیکى است.

نیازهاى پروتئینى در سالمندان کمى بیشتر از افراد جوانتر مى باشد چرا که براى حفظ تعادل نیتروژنى و پیشگیرى از تعادل منفى نیتروژنى وجلوگیرى از تحلیل عضلات لازم است.

با توجه به اینکه افراد سالمند به علت کم تحرکى اکثراً دچار یبوست هستند مصرف کربوهیدراتهاى پیچیده مثل سبزیجات، غلات کامل و میوه ها در وعده هاى سحرى و افطارى نسبت به سنین جوان بیشتر توصیه مى شود چرا که این گروه از مواد غذایى ذکر شده باعث جلوگیرى از یبوست مى شوند.
در افرادى که از رژیم هاى غذایى استفاده مى کنند، باید به چه صورت در مدت این ماه عمل کنند؟
افرادى که به جهت کاهش یا افزایش وزن از رژیم هاى غذایى استفاده مى کنند بایستى ناهار رژیم را در سحرى میل کنند و وعده غذایى مربوط به صبحانه رژیم را براى افطار در نظر گرفته و شام رژیم را هم در جاى خود و به جاى شام ماه مبارک رمضان استفاده کنند.
زولبیا وبامیه به صورت سنتى از قدیم سر سفره هاى افطار است، ضرورتى در مصرف آن وجود دارد؟
همانگونه که قبلاً نیز عرض کردم هنگام افطار ذخیره قندى بدن بسیار کم است و به همین دلیل بهتر است در زمان افطار با خوردن مواد قندى این کمبود جبران شود هنگام افطار توصیه مى شود زولبیا یا بامیه البته به مقدار کم مصرف شود چرا که مصرف بیش از حد آن به خاطر استفاده از روغن، کره و ماست و ادویه جات مختلف درترکیبات این نوع شیرینى جات و عدم اطمینان کافى به منابع مذکور ممکن است سبب مسمومیت هاى غذایى شود.

علاوه بر آن مصرف بیش از حد زولبیا و بامیه با توجه به اینکه اشتها را کاهش مى دهد باعث عدم مصرف مواد مورد نیاز دیگر مى شود.
احتیاجات کالرى در زنان و مردان به چه میزانى است؟
لازم به توضیح است که در ماه مبارک رمضان میزان نیاز به کالرى تفاوت چندانى باحالات غیر روزه نداشته و فقط نحوه زمان بندى مصرف مواد غذایى در جهت آزاد شدن ذخایر چربى فشرده و قدیمى و جایگزین شدن آنها با بافت جدید و قابل دسترسى متفاوت است که در جدول زیر براساس وزن و میزان فعالیت نشان داده شده است.
میزان کاهش وزن در ماه مبارک رمضان تا چه حدى باید باشد؟
با توجه به اینکه در ماه مبارک رمضان در بیشترین زمان فعالیت (طول روز) کمترین مصرف مواد غذایى را داریم به همین خاطر با توجه به اینکه فعالیتهاى روزمره سبب از دست رفتن کالرى مى شود و وزن کم خواهد شد این مسأله در مورد افراد مختلف با توجه به جنس (مرد یا زن) ، وزن و سن متفاوت است ولى در حالت معمول بین ? الى ?کیلوگرم کاهش وزن وجود دارد که این کاهش قسمتى به از دست دادن کالرى و قسمتى هم به عدم دریافت مواد غذایى و آب مربوط است.
چه مواد غذایى را در این ماه بهتر است در رژیم غذایى و تغذیه خانواده قرار داد؟
به طور خلاصه توصیه مى شود از مواد غذایى زیر در ماه مبارک رمضان بیشتر استفاده شود:
در وعده سحرى:
از غذاهایى که داراى قندهاى مرکب هستند مثل میوه جات بیشتر استفاده شود.
- ازغذاهاى حاوى فیبر مثل سبزیجات ومیوه جات بایستى بیشتر استفاده شود.
- از موادغذایى سرخ کرده، پرچرب و شیرینى پرهیز گردد.
- از غلات و حبوبات به میزان دلخواه در ترکیبات غذاى سحرى لحاظ گردد.
- مصرف بیش از حدگوشت در سحرى توصیه نمى گردد.
- مصرف آب قبل از شروع سحرى و در مابین وعده هاى غذایى توصیه نمى شود.
- مصرف ادویه جات وغذاهایى مثل کله پاچه، سیرابى و… در سحرى توصیه نمى شود.
در وعده افطارى وشام :
- شروع افطارى بایستى با چند عدد خرما همراه کمى آب ولرم یا شیر ولرم باشد
- سعى شود بین افطارى و شام فاصله وجود داشته باشد.
- شروع افطارى با نوشیدنى هاى خنک نباشد بلکه حتماً بایست ولرم یا سوپ باشد.
- مصرف بیش از حد مواد غذایى پرچرب و شیرین در افطار سبب تشنگى شده و به دنبال آن آب زیادمصرف مى شود و در نتیجه با کاهش غلظت اسید و آنزیمهاى گوارشى موجب اختلال در هضم و جذب مواد غذایى مى شود.
در پسران ودخترانى که مى خواهند براى نخستین بار روزه بگیرند آیا تفاوتى در نوع مواد غذایى مصرفى شان وجود دارد؟
نیاز به انرژى در خانمها و آقایان متفاوت است که مربوط به میزان فعالیتهاى آنها و اثرات هورمونهاى مختلف مى باشد. در خانمها با توجه به اینکه در دوره عادات ماهیانه کمبودهایى از قبیل آهن ممکن است دیده شود میزان نیاز به برخى از مواد غذایى بیشتر است

بنابراین توصیه مى شود خانمها بالاخص افرادى که تازه به سن بلوغ رسیده وتوفیق روزه دارى در ماه رمضان را کسب کرده اند نسبت به تغذیه خود دقت بیشترى نموده و با مصرف بیشتر مواد سرشار از آهن مثل پروتئینها (نسبت به آقایان) باعث جلوگیرى از عوارضى مثل کم خونى، ریزش مو و… شوند
منبع : پزشکان بدون مرز
یک کارشناس ارشد علوم تغذیه گفت: عوارض سوء حاصل از روزه گرفتن، ناشی از تغذیه نامناسب به ویژه در وعده سحر است و ارتباط مستقیمی با خود روزه داری ندارد.
لادن صدیقیان در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه انرژی مورد نیاز جهت انجام فعالیت روزمره، با صرف سحری تأمین خواهد شد، اظهار کرد: غذاهای دیرهضم نظیر نان، برنج و سیب زمینی که دارای کربوهیدرات های پیچیده هستند و همچنین میوه، سبزی، غلات و حبوبات گروه‌های غذایی مناسبی برای وعده سحری هستند. از سویی دیگر بهتر است از مصرف غذاهای سرخ شده، پرچرب و شیرین در این وعده غذایی خودداری گردد.

وی افت فشار خون روزه داران را به هنگام افطار یکی از عوامل سر درد عنوان کرد و افزود: بهترین رژیم غذایی برای افطار، رژیمی حاوی مایعات و قندهای ساده و با قابلیت جذب سریع می باشد، لذا بهتر است روزه داران با خرما، آب گرم ، چای و شیر افطار کنند تا بدنشان جهت صرف دیگر مواد غذایی آماده گردد.

این کارشناس ارشد تغذیه ادامه داد: در صورتی که افطار با حجم زیادی از غذاها و مایعات آغاز گردد، اشباع ناگهانی معده موجب اختلال در جریان خون خواهد شد و این امر ممکن است سوء هاضمه و دیگر علائم ناراحت کننده گوارشی را در پی داشته باشد.

صدیقیان اضافه کرد: عدم پیروی روزه داران از برنامه صحیح و مناسب غذایی می تواند عوارضی همچون افزایش چربی‌ های نامطلوب خون را به همراه داشته باشد و از سوی دیگر موجب افزایش وزن، افزایش فشار خون ، یبوست، ضعف حافظه ، نفخ، خستگی ، گیجی و احساس سنگینی در دستگاه گوارش گردد.

این کارشناس ارشد علوم تغذیه، روزه گرفتن را فرصت مناسبی برای استراحت دستگاه گوارش دانست و اظهار داشت: بدن انسان برای حفظ سلامتی ، همواره مقداری چربی را به عنوان منبع انرژی در نقاط مختلف ذخیره می نماید و چنانچه این چربی ها به مدت طولانی در بدن باقی بمانند، به شکل فشرده در می آیند و احتمال مصرف بخش های مرکزی این توده های چربی توسط بدن کاهش می یابد و حتی ممکن است این چربی ها به مرور تغییر رنگ دهند لذا روزه داری فرصت مغتنمی برای کاهش چربی های اضافی در افراد چاق می باشد.

صدیقیان افزود: روزه داری حتی به کسانی که از وزن طبیعی برخوردارند ، این امکان را می دهد که چربی های ذخیره شده را سوزانده و چربی های جدید و مناسب را جایگزین نمایند.

وی یادآور شد: روزه گرفتن در افراد سالم و دارای آمادگی جسمانی مناسب، جز اندکی کاهش طبیعی وزن، هیچ نقصان و عوارض غیرطبیعی که پس از یک ماه نیاز به جبران آن باشد، ایجاد نخواهد کرد.
[/highlight]
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
535353چه نيكوست مرگ و چه ناگوار است زبونى! 535353

و چه نيكوست به اندك ساختن و چه ناگوار است از اين و آن خواستن.

آنچه مقدر است اگر بى كوشش به دست نيايد به كوشش نيز نصيب كس نگردد.

و زمانه دو روز است: روزى به نفع تو و روزى به ضرر تو،

پس اگر روزى به نفع تو باشد، سركش مشو،

53 و اگر روزى به ضرر تو باشد، صبر كن و شكيبا باش!53
گل نیلوفر در مرداب می روید، تا همه بدانند
در سختی ها باید زیبایی آفرید

مراحل نه گانه ترک اعتیاد خود ارضایی

سلام،
مطلب زیر اگرچه طولانی اما واقعا زیباست
بی لطف نیست خوندنش53


بخشی از وصیت امیرالمومنین (ع) به فرزندش امام مجتبی(ع)


خدایی که کار تو را به هیچ میانجی و واسطه ای واگذار نکرده
و بدان!
آن خدایی که گنجینه های آسمانها و زمین به دست اوست،
وقتی به تو اجازه دعا داده است، یعنی که اجابت را بر عهده گرفته است.و
وقتی فرمان داده است که از او بخواهی، یعنی بنایش بر عطا کردن است
و از او طلب بخشش کنی، یعنی اراده اش بر بخشیدن است.


و میان تو و خودش، حاجب و پرده دار قرار نداده
و کار تو را به هیچ میانجی و واسطه ای واگذار نکرده.
و اگر بدی کردی،تو را از توبه باز نداشه.
و درکیفر شتاب نکرده.


و انجا که سزاوار رسوایی بودی رسوایت نساخته.
و در پذیرش توبه، بر تو سخت نگرفته.
و چند و چون گناهت را به رخت نکشیده.
و از بخشش و رحمت مایوست نگردانده. بلکه کندن تو را از گناه ،تحسین کرده.
هر گناهت را یکی برشمرده،اما هر خوبی ات را ده به حساب آورده.
و در توبه را برایت باز گذاشته.


اگر او را بلند بخوانی، صدایت را می شنود.
و اگر با او آهسته نجوا کنی،راز و نیازت را می فهمد.


پس نیازهایت را از او بخواه،
رازهایت را با او درمیان بگذار،
گلایه ها وشکوه هایت را نزد او ببر،
بر طرف شدن غم ها وغصه هایت را از او طلب کن و درکارهایت از او مدد بگیر.
و هر چه می خواهی از خزائن رحمت او بخواه،
چیز هایی که هیچکس جز او توان بخشیدنش را ندارد، از افزایش طول عمر تا سلامتی و تندرستی، تا وسعت و گشایش در روزی.


او کلید های گنجینه هایش را در دو دستت نهاده وقتی که درخواست از خودش را به تو رخصت داده.
پس هر گاه اراده کردی، درهای نعمتش را با دعا باز کن و نزول باران رحمتش را از او بخواه.
پس مبادا که تاخیر در پاسخ و اجابتش، اسباب نومیدی ات گردد.
چرا که بخشش ومرحمت مبتنی است بر مختصات نیت.
و چه بسا فلسفه تاخیر در اجابت این باشد که پاداش بیشتر نصیب خواهنده شود وهدایای ارجمندتری به دست آرزومند برسد.



و چه بسا چیزی از خدا خواسته ای و به خواسته ات نرسیده ای، ولی به این حقیقت رسیده ای که چیزی بهتر از آن دیر یا زود برایت تدارک دیده اند. یا دریافته ای که خیر و صلاحت در نداشتن آن چیز بوده است.
چه بسا حاجتی داشته ای که رسیدن به آن باعث تباهی دینت می شده.

پس سعی کن از خدا چیزی بخواهی که زیبایی اش برایت جاودان بماند و وجودت از رنج و سختی اش در امان بماند



[تصویر:  23e325e16617.png]
[تصویر:  nasimhayat.png]



الهي، من به حور و قصور ننازم، اگر نفسي با تو پردازم از آن هزار بهشت مي‌سازم.
الهي، مي‌پنداشتم كه ترا شناختم، اكنون آن پنداشت و شناخت را در آب انداختم.
الهي، همه شاديها بی ياد تو غرور است، و همه غمها با ياد تو سرور.

اِلـهی.... وَرَبّی.... مَنْ لی غَیْرُکَ ...
الهی ... حالا دیگه من و تو و عبدَک ... (:
نشان 100 روزه
.........[تصویر:  medal.png].........

[تصویر:  94569885795166256103.jpg]
تنها راه رهایی مان ابراز عشق به اوست
عاشق خدا باشیم تا شیطان عاشق ما نباشد
[تصویر:  banner2.gif]
[تصویر:  jangjooyan.png]
سلام؛

53شستن روح در بزرگ روز عرفه53

53روز عرفه از ایام باشکوه و عظیم است. روزی است که در‌های آسمان را برای پذیرش تضرع‌های عاشقانه‌ بندگان ذات اقدس اله می‌گشایند و باز هم آن فاعل بالعشق خواهان بازگشت اشرف مخلوقاتش به بارگاه امن‌اش است . آری باز هم فرصت برای بازگشت انسان به اصل و جایگاه اعلی اولیه‌اش را فراهم می‌کنند، چقدر بزرگوارند و بزرگوارانه رفتار می‌کنند. چقدر ظلم کردیم! چقدر نادیده گرفتیم آن همه رحمت را! ولی باز هم می‌خوانندمان، دعوتمان می‌کنند و می‌خواهند همچو شب قدر به ارزش و منزلت خود نائل شویم. آری روز عرفه، روزی است که حق تعالی بندگان خویش را به عبادت و اطاعت خود دعوت کرده و از آن سوی سفره جود خود را برای آنها گسترانیده است.

53شیطان را در این روز در غل و زنجیر می‌کشد و باز هم زمینه پیروزی انسان را بر نفس فراهم می‌کند. امام صادق (علیه السلام) فرموده‌اند: اگر شخص گناه‌کاری نتواند در شب‌های قدر خود از قدر و منزلت خود به نحو احسنت استفاده کند و بهره گیرد، می‌تواند در این روز از امتیازات برخورداری از رحمت الهی برخوردار شود.

53یکی از زیباترین و شیرینترین دعاها مناجات امام حسین(ع) در روز عرفه می باشد. آن حضرت در این دعای پرمحتوا و شیوا که در عصر روز عرفه و مناسبترین وقت دعا عرضه شده است، عالیترین مضامین توحیدی را در قالب کلماتی دلنشین بیان می کند. روح عرفان و معرفت در عرصه توحید الهی در فرازهای مختلف این دعا موج می زند و سالکان راه حقیقت را در طی مراحل سیر و سلوک استوارتر، مصمم تر و مشتاق تر می سازد. امام حسین(ع) این مناجات عاشقانه را در فضائی معنوی و در کنار کعبه مقدسترین جایگاه مسلمانان و با دلی پرسوز و چشمانی اشکبار قرائت کرده و به عنوان منشور جاویدان توحید برای اهل ایمان به یادگار گذاشته است.

53فرازهایی از دعای امام حسین علیه السلام در روز عرفه :
خدایا!
به که واگذارم می کنی؟
به سوی که می فرستی ام؟
به سوی آشنایان و نزدیکان تا از من ببرند و روی بگردانند یا به سوی غریبان و غریبگان تا گره در ابرو بیفکنند و مرا از خویش برانند؟
یابه سوی آنان که ضعف مرا می خواهند و خواری ام را طلب می کنند؟
من به سوی دیگران دست دراز کنم در حالی که خدای من تویی و تویی کارساز و زمامدار من؟
من شکوه از غربت و تنهایی و دوری ام را به دامن تو می ریزم و در آستان تو می گریم و شکایت کارگزاران را به درگاه تو می آورم.
پس تو فقط روی غضبت را به من منمایان و خشمت را بر من فرو مریز که باک من تنها از خشم توست و از هیچکس جز تو نیست...
خدایا!
من خودم را به تو منسوب می کنم، خود را به سوی آغوش تو می کشانم، مرا از خودت دور مکن!
مرا که به درگاه تو پناه آورده ام از خویش مران

.
.
.

53معبود من کدامیک از نعمتهایت را بشماره درآورده و یاد کنم یا براى کدامیک از عطاهایت به سپاسگزارى اقدام کنم در صورتى که آنها اى پروردگار من بیش از آن است که حسابگران بتوانند آنها را بشمارند یا دانش حافظان بدانها رسد سپس اى خدا آنچه را از سختى و گرفتارى از من دور کرده و باز داشتى بیشتر بوده از آنچه برایم آشکار شد. (فرازی از دعای امام حسین (ع) در روز عرفه )

53عرفه روز دعاست و دعا در لغت به معنای «خواندن و صدا زدن» است که همان ارتباط بنده با خدای خویش به دل و زبان، و روح عبودیت و اصل بندگی است.


53طرح کلّی دعای عرفه :
1- اعتراف به یگانگی خداوند،

2-
ستایش خداوند؛ ستایشی زیبا و یکتا.
3- یاد آوری نعمتهای بی پایان خداوند
4- صلوات بر پیامبر و آلش
5- طلب عفو وبخشش


53خداى سبحان در عرفه به ملائکه مى فرماید: اى فرشتگان من! آیا بندگان و کنیزانم را که عبادت می کنند مى‏بینید که از گوشه و کنار دنیا ژولیده موى و غبار آلوده آمدند آیا مى‏دانید چه مى‏خواهند؟ فرشتگان عرضه مى‏دارند از تو درخواست آمرزش دارند پس خداى مى‏فرماید: شاهد باشید که من ایشان را آمرزیدم
53خداوندا، چنان کن که از تو بیم داشته باشم، آنچنان که گویی تو را می‎بینم و مرا با تقوایت رستگار کن! اما به خاطر گناهانم مرا به شقاوت دچار مساز! مقدر کن که سرنوشت من به خیر و صلاح من باشد. و در تقدیراتت خیر و برکت به من عطا فرما!

53اعمال روز عرفه در کتاب مفاتیح در قسمت اعمال 9 ذی الحجه بطور کامل ذکر شده و بطور خلاصه عبارتند از :
1- غسل به نیت توبه و پاک شدن
2- خواندن دعای شب و روز عرفه
3- زیارت امام حسین علیه السلام که مقابل هزار حجّ و هزار عمره و هزار جهاد بلکه بالاتر است.
4- بعد از نماز عصر پیش از آنکه مشغول بخواندن دعاهاى عرفه شویم خواندم دو رکعت نماز با حضور قلب و آمرزش گناهان.
5- گرفتن روزه به شرط آنکه از خواندن دعا خسته نشویم مستحب است.


53التماس دعا
[تصویر:  23e325e16617.png]
[تصویر:  nasimhayat.png]



الهي، من به حور و قصور ننازم، اگر نفسي با تو پردازم از آن هزار بهشت مي‌سازم.
الهي، مي‌پنداشتم كه ترا شناختم، اكنون آن پنداشت و شناخت را در آب انداختم.
الهي، همه شاديها بی ياد تو غرور است، و همه غمها با ياد تو سرور.

اِلـهی.... وَرَبّی.... مَنْ لی غَیْرُکَ ...
الهی ... حالا دیگه من و تو و عبدَک ... (:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان