عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نقل قول: چقدر به این نکته تا حالای زندگی تون توجه داشتید؟

چقد بدون اینکه متوجهش باشم برچسبایی رو به خودم زدم که مستحقش نبودم 65 انگار این مدل برچسبایی که ادم به خودش میزنه مثل این مواردی که گفتین ادم رو شبیه اون برچسب میکنه  53258zu2qvp1d9v یه بخشیش اندکیش حس میکنم برمیگرده به تربیت خانواده مثلا وقتایی که ادم تو سن پایین تر یه کارایی رو اشتباه انجام میده بهش میگن " شد تو یه کارو بتونی درست تمومش کنی؟ " و این تاثیرش رو بعدا تو آینده آدم متوجه میشه.
آقا امیرالمؤمنین علیه السلام:

حکایت دنیا،حکایت سایه‌ی توست؛
اگر بایستی،می‌ایستد
و اگر دنبالش کنی؛
از تو دور میشود... 53258zu2qvp1d9v

غررالحکم_حدیث۹۸۱۸

(1402 خرداد 24، 22:23)عارفه نوشته است: ۱۰) شخصی‌سازی و سرزنش

خود را بی جهت مسئول حادثه ای قلمداد می کنید که به هیچ وجه امکان کنترل آن را نداشته اید.


وقتی زنی از آموزگار پسرش شنید که او در مدرسه خوب درس نمی خواند با خود گفت: «این نشان می دهد من مادر بدی هستم.» و چه بهتر که این مادر علل واقعی درس نخواندن فرزندش را می جست تا او را کمک کند.

شخصی سازی منجر به احساس گناه، خجالت و ناشایسته بودن می شود.

بعضی ها هم عکس این کار را می کنند و سایرین و یا شرایط را علت مسائل خود تلقی می کنند و توجه ندارند که ممکن است خود در ایجاد گرفتاری سهمی داشته باشند. «علت زندگی مشترک بد من این است که همسرم منطقی نیست.» سرزنش به خاطر ایجاد رنجش اغلب موثر واقع نمی شود.

اینجا نظراتتون رو بگین  53


نمی دونم، گاهی می‌خوایم خلاص بشیم از فکر کردن؟ که یهو همه تقصیرها رو گردن می گیریم یا برعکس گردن بقیه میندازیم... مشکل کجاست؟ 
تجربه شما چی میگه؟
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
(1402 خرداد 24، 22:26)عارفه نوشته است:
(1402 خرداد 24، 22:23)عارفه نوشته است: ۱۰) شخصی‌سازی و سرزنش

خود را بی جهت مسئول حادثه ای قلمداد می کنید که به هیچ وجه امکان کنترل آن را نداشته اید.


وقتی زنی از آموزگار پسرش شنید که او در مدرسه خوب درس نمی خواند با خود گفت: «این نشان می دهد من مادر بدی هستم.» و چه بهتر که این مادر علل واقعی درس نخواندن فرزندش را می جست تا او را کمک کند.

شخصی سازی منجر به احساس گناه، خجالت و ناشایسته بودن می شود.

بعضی ها هم عکس این کار را می کنند و سایرین و یا شرایط را علت مسائل خود تلقی می کنند و توجه ندارند که ممکن است خود در ایجاد گرفتاری سهمی داشته باشند. «علت زندگی مشترک بد من این است که همسرم منطقی نیست.» سرزنش به خاطر ایجاد رنجش اغلب موثر واقع نمی شود.

اینجا نظراتتون رو بگین  53


نمی دونم، گاهی می‌خوایم خلاص بشیم از فکر کردن؟ که یهو همه تقصیرها رو گردن می گیریم یا برعکس گردن بقیه میندازیم... مشکل کجاست؟ 
تجربه شما چی میگه؟


وقتی میخوام از بار گناه خلاص شم همه چیزو میندازم گردن بقیه ...
شاید چون خودم تحمل فاجعه رو ندارم  Hanghead

ای کاش میشد یه سری چیزا رو اینجا عنوان کرد ...
و کمک گرفت
53258zu2qvp1d9v
نقل قول: وقتی میخوام از بار گناه خلاص شم همه چیزو میندازم گردن بقیه ...
شاید چون خودم تحمل فاجعه رو ندارم  [تصویر:  hanghead.gif]

ای کاش میشد یه سری چیزا رو اینجا عنوان کرد ...
و کمک گرفت
[تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]

اگر میشه و فکر می کنی میتونم کمکی کنم چرا که نه،


بقیه دوستان هم اگر هر وقت تمرین آخر تاپیک رو انجام دادید و حرفی، دلنوشته ای داشتید اینجا بزنید و اگر نظر منو می خواین حتما قید کنید، چون هدف این تاپیک آشنایی شما بود با این خطاها من پاسخ نمی دادم اما همه گفته ها رو می خوندم و تامل می کردم.



ممنون که همراه بودید.

ان‌شاءالله برای هفته بعد یه معرفی کتاب داریم 317
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
(1402 تير 15، 12:06)عارفه نوشته است: در تاپیک قبل درباره خطاهای شناختی صحبت کردیم.

دیدیم که خیلی وقتا فکرهای ما دچار خطا هستند و دور از واقعیتن اما بلاخره باعث بروز احساساتی هرچند نابه جا در ما میشن. درباره ارتباط میان فکرها و احساس هم در تاپیک قبل ترش صحبت کردیم.


اما این سوال پیش میاد که خب این احساس ها بلاخره هستن، فکر پشتش احتمالا یادمون می‌ره ولی احساس ها کمرنگ نمیشن و گاهی تا سال ها یاد ما می مونن.
و حالا که این احساس های ما از افکار دور از واقعیت شکل گرفتن چیکارشون باید کرد؟


بر اساس شناخت درمانی خطاهای شناختی و افکار غیر واقعی منجر به افکار منفی ناسالم از نوع افسردگی و اضطراب می‌شود. اگر مثبت و واقع بینانه به مسائل خود بیندیشید می توانید احساستان را تغییر دهید. اثرات این تغییر اغلب عالی و درخور توجه است.

در عمل از کجا بدانیم که باید احساسات خود را بپذیریم چه موقع باید احساسات خود را ابراز کنیم و چه موقع باید آنها را تغییر دهیم؟

سوالات زیر می‌توانند شما را در این تصمیم گیری کمک کنند.

۱) چه مدتی است که این احساس را دارم؟

۲) آیا در برخورد با مسئله رفتارم سازنده است؟

۳) آیا افکار و احساسات من واقع بینانه هستند؟

۴) آیا ابراز احساسات به سود من است؟

۵) آیا به خاطر حادثه‌ای که خارج از کنترل من است خود را ناراحت می‌کنم؟

۶) آیا از مسئله‌ای که به راستی مرا ناراحت کرده فرار می کنم؟

۷) آیا انتظارات من از جهان واقع بینانه هستند؟

۸) آیا انتظاراتی که از خودم دارم واقع بینانه است؟

۹) آیا احساس عجز می‌کنم؟

۱۰) آیا احساس می‌کنم که عزت نفسم را دارم از دست می‌دهم؟



پ.ن: هر هفته یکی از این سوالات رو بررسی می کنیم.
پ.ن۲: نظراتتون رو اینجا بگین. 53
پ.ن۳: این تاپیک برگرفته از فصل چهارم کتاب از حال بد به حال خوب هست.

سلام دوستان عزیز
تاپیک جدید رو دیدید شروع کردیم؟

در ده هفته آینده به ده سوال بالا می پردازیم.

به چی فکر کردید وقتی مطالب بالا رو خوندین؟
اینجا بنویسید تا گفتگو کنیم.
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
 سپاس شده توسط
(1402 تير 15، 12:45)عارفه نوشته است: ۱) چه مدتی است که چنین احساسی دارم؟

گاه مدت‌های مدید بی‌فایده به احساسی می‌چسبیم؛ اگر هنوز به خاطر حادثه‌ای مربوط به گذشته‌ها احساس خشم و تقصیر می‌کنید از خود بپرسید:
«راستی تا کی می‌خواهم اسیر این احساسات باقی بمانم؟ چه فایده دارد که این همه و تا این اندازه خودم را ناراحت کنم؟»

سلام به همگی  49-2
نظرتون درباره تاپیک جدید چیه؟
ضعف و قوتش چیاس؟
با سرعت پیش رفتنمون موافقید؟
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان