عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
خب خب،
جالبه که من فکر می‌کردم جواب سوال شما رو بلدم اما در واقع این وقت شب خوابم نمی بره چون دلم شور می زنم و فکرهای توی مغزم آروم نمی گیرن و مدتیه اصلا بخاطر همین شبا خواب ندارم فکر می کردم بی خوابیه، نگو این بود! Khobam


امشب دیگه میون خواب و بیداری گفتم
پاشو عارفه، اینجوری نمی‌شه خستگی مردی، تو باید شب بتونی بخوابی! اون ترفنده رو به کار بگیر، بیا همه این فکرها رو همین نصف شبی، همین حالا حالاا بنویس و بگو بهتون فکر می کنم فلان ساعت فلان روز تا بتونی بخوابی!

الان که مشرف به حضورتونم با چشم های قلمبه و سری که از بی خوابی گیج می‌ره چراغ ملایمی نسبتا روشن کردم و هر فکری دارم که داره میگه آهاااای عارفه به من فکر نکردی! برام تصمیم بگیر بهم روز و ساعت اجرا اختصاص بده! Kill  رو پیدا می کنم و می نویسم.

دیدم اینا یک سری کار تلنبار شده ست که اول از همه شفاف نیست یعنی توده های مبهم و در هم بر همی هست که سر و تهش معلوم نیست.
خب. این کارهای مهم که یکیش یک مقاله کوچیکه باید تا پایان ترم ببنویسم و شروع هم نکردم یکیش همین کار پیشبرد تالار روانشناسیه و یکیش یه کار دیگه،
شایدم دیر نشده باشه اما
تا وقتی که من کاری نکنم که قابل انجام بشن دارن مرتب دیر میشن! 53258zu2qvp1d9v

قابل انجام یعنی چی عارفه؟

یعنی
تا من اینا رو خرد نکنم به کارهای کوچیکِ
 اولا قابل دیدن 17 (که از ابهام دربیاد و تبدیل به قدم های ملموس بشه نه انبوهی از کار)
دوما قابل اندازه گیری (که بتونم بگم مثلاً این مرحله از کار یک ساعت زمان می خواد نه که برم سرش یهو نصف روزمو بگیره)
سوما برنامه ریزی پذیر (که بتونم بگم مثلاً این کار نیاز به پرینت گرفتن پیدا می کنه، فردا میرم بیرون پرینتش رو بگیرم که لنگ نمونم.)

هیچ پیشرفتی نخواهم داشت و نهایتا هیچ آرامشی در شب Khab

نشستم ریزریزش کنم.
کنفرانسم رو از کجا شروع کنم؟
خب از اونجایی که برای یک ارایه خوب باید مسلط باشم به موضوع، چندین کار هست که باید انجام بدم ولی کمترین کار برای کنفرانس خوندن کتابمونه که استاد معرفی کرده.
اول ببینم چند صفحه ست قسمتی که باید ارائه بدم،
که ببینم این بخش از کار که خوندن این دو فصل کتابه، چقدر طول می کشه؟ که بعداً هم وسط خوندن این دو فصل، بفهمم چیا رو باید بیشتر بخونم (مشخص شدن قدم بعدی) از کتاب های جانبی. چه ملزوماتی لازم خواهم داشت برای پاورپوینت؟ عکس؟ متن؟ (قدم بعدی)


یک چیز دیگه هم امشب توی این وضعیت خستگی پیش اومد که گمونم روزی شما بود،
بیدار که شدم این فکرها که بالا براتون نوشتم داشت کم کم تو ذهنم جمع می شد که دیدم ای بابا گرسنه هم هستم. 
رفتم توی آشپزخونه گفتم حالا نصف شبی، من می خوام برم بخوابم! چی بخورم خوابم نپره؟! آسون بدست بیاد، شیرین نباشه که تا صبح بچسبه به دندونام. 


خلاصه رفتم سر یخچال. سوپ دیدم داریم اول به فکرم رسید یک کاسه سوپ. دیدم الان میرم می خوابم معده م به هم می ریزه. wacko2 چی دیگه؟ دنبال یه بیسکوییت بودم دیدم نیست چنین چیزی. نگاه کردم به گاز گفتم آب جوش عسل بخورم راحت. معده م به هم نمی ریزه، شیرینیش باعث میشه بلافاصله سیر بشم الان رو و به دندون هم نمی چسبه. سه سوت آب داغ میشه.

بعد گفتم نبابا آبکی تازه دستشویی باید برم،
بعد،
نکته همین جا به ذهنم خطور کرد:

عارفه! می دونم بهترین تصمیم نیست اما کارت رو که راه میندازه! فعلا همین تصمیم رو بگیر چیز بهتری به ذهنت رسید عوضش کن.  128fs318181


که تجربه ثابت کرده یا نمی رسه یا خبر زندگیش انقد دیر می رسه که نوش دارو پس از مرگ سهراب! 22 

حالا شما هم همین کارو کنین،
تصمیم درست نمی دونین چیه؟ 
راه اصلی خب اینه که با پرس و جو، اطلاعات جمع کردن، بررسی اینا، دربیابید چیکار کنید درسته.
اما 
این که الان نون و آب نمیشه برای استرس شما
استرس شما هم بخاطر همین چیزیه که تعریف کردم، بخاطر گذر زمانه پس هر چه زودتر به حالش فکری کنید رنگ آرامش رو زودتر می بینید. 4chsmu1


فعلا پس به خودتون بگید،
امیرعباس، فعلا با همین راه (راه حل ۶۰ درصدی) پیش میریم، این راه هم این، این، این خوبیارو داره. و از همه مهم تر اینکه بهتر از اینه که فعلا زمان رو از دست بدم. daghighan
هر وقت فکر بهتری به سرم زد اگر وقت بود برنامه رو عوض می کنیم.
اما یادم باشه من باید دنبال این باشم که چطور تو این موضوع خاص میشه بهترین تصمیم رو گرفت. 49-2


که با همون روش خرد کردن مسیله بزرگ پیش برید میتونید ریزه ریزه این سوال بزرگ رو که همون روش درس خوندنتونه خرد کنید و یکمش رو از این و اون بپرسید، یه دو صفحه کتاب بخونید درباره شکل گیری عادت، ...، دو تا سوال دیگه از من بپرسید، از بقیه،بقیه، چند بار راه حل های مختلف رو امتحان کنید، ساعت های سرحالیتون رو دربیارید، شب خوب بخوابید، صبحونه بخورید مثلاً، تکنیک فکرای مزاحم رو اجرا کنید و خلاصهههه ریزه ریزه حل میشه. 53258zu2qvp1d9v
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
سلام و درود.
فکر کنم آقای آرا دیگه عادت کردن به این وضع پاسخگویی من. 4chsmu1
اما خب چون می دونم که می‌دونن برای عمیق پاسخ دادنه، میام و باز ادامه میدم.

خب کجا بودیم؟ 7

نقل قول: چون من با توجه به شرایطم و کلا هر آدمی که تا الان با اسلام اشنا نبوده فک میکرده مثلا هدف زندگیش یه جراح خوب شدنه....یه مهندس خبره شدنه..... خب این شغلا نیاز وقت هست الان برای من حداقل 10 سال دیگه می طلبه ک به درجه ی علمی مدنظرم برسم.... شاید بگی خوب توقعت رو کم کن...... ولی واسه ی انسان بی نهایت طلبی ک از جنس خداست ...-کم- معنی نداره... واقعا کار درست چیه؟ کی موفق واقعیه؟...

من درک می کنم دهنتون مشغول باشه،
اما سنت خدا اینه که از همون اول یه سنت سخت رو جا میندازه.
سبک ارتباط با خدا یک ویژگی و ضرورت داره تا اصلا پیش بره.
اونم اینکه باید بپذیرید یه چیزایی رو نمی دونید و لازم هم نیست بدونید. این یعنی اعتماد.
خب البته اعتماد به خدا سخت شده چون که ...بقیه حرفامو نمی تونم بزنم چون به قول آقای افرا سی یا سی میشه. 42

خودتون می دونید، به حرفم ضربه ای نمی زنه نگفتنش.

از این جا به بعد من از تریبون عارفه دارم حرف می زنم نه اسلام.
چون خودم هم مثل شما خیلی کنجکاو بودم و همه اینا برام سوال بود اما پاسخی نبود.
تو دلم گفتم خدایا من به تو اعتماد می کنم اما تو هم راهنمایی هایی سر راهم بذار که بتونم ببینمشون. با ایمان ضعیف من همخونی داشته باشه. 42
سال ها دعام این بود خدایا همنشین خوب روزیم کن. تا ازش یاد بگیرم درست زندگی کردن و و این پازل هزار تکه زندگی رو نخوام زورکی جور کنم. می دونم بعضی قسمت ها بعداً قراره تکمیل شه و من تحمل ندارم.

تو همین پاراگرافی که نوشتم چند تا آیه یادم اومد و تو دلم گفتم آخی چه خدای خوبی دارم...
خدا میگه 
نقل قول: وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا ﴿٢﴾
وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا ﴿٣﴾

عشق وسیع خدا و آغوش باز و پشت گرمی داشتن تو این آیه موج‌می زنه...

خدا میگه هر کی " يتقّ " (زود معنی نکنید تقوا پیشه کند)
براش یک راه خروج از بن بست ها قرار میده حالا شما فکر کنید آدم مونده تو بن بست، می‌تونه بد بشه تا از بن بست بیاد بیرون. می‌تونه به خدا اعتماد کنه و با شرط "يتق" خدا براش راه باز می کنه، بخونید درهای بسته رو باز می کنه، بخونید معجزه می کنه، بخونید پارتی خدایی درست می کنه، بخونید یهو لحظه آخر طرف راضی میشه، بخونید...

و يرزقه من حيث لا يحتسب یعنی از جایی که روش حساب نکرده بهش روزی میده. ادامه ی همون حرف های بالاست.
روزی یعنی چی؟ روزی که فقط غذا و خونه و ماشین نیستروزی هر چیزیه که به ما می رسه، قسمتمون میشه. از شله زرد گرفته تا هر چی...
بعد
میگه هر کی به خدا توکل کنه خدا "حَسبُه" حسبه می دونید یعنی چی؟ یعنی کاور می کنه همه کارهای اون ادمو. 4chsmu1 

اخرش هم میگه خدا برای هر چیزی اندازه قرار داده.
من اینطور می فهمم که خدا انگار سربسته گفته‌ ببین من می دونم کجا چقدر بهت سختی بدم، چند روز منتظرت بذارم، چقدر بهت مثلا استعداد بدم چند تا خواهر بهت بدم و همه چیز هوایی که یک مقیاسی از اندازه توشه. من می‌دونم مامان چقدر مهربون بهت بدم.
اینجوری که بهش نگاه کنید و اعتماد هم باشه شما دیگه میگی پس همه چیز هست شاید من خوب نگاه نکردم! 

از من می شنوید یکسری سوال ها رو جواب نگرفتید نگه دارید،
به خدا بی اعتماد نشید. بگید عوضش حتما به صلاحمه. بلاخره می فهمم Khansariha (121)
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
انسان بی نهایت طلب رو‌ می خواستم بگم یادم رفت.
اینایی که میگم رو فقط میتونم بگم بشنوید،
نه شما منو قضاوت کنید، نه من انتظار دارم در لحظه درک کنید.
اینارو تا نچشید متوجه نمیشید.
واقعا میگم.

یکسری لذت ها هست که تا نچشید متوجه نمیشید.
فکر کنید یک آدم نابینا ازتون بپرسه دریا چجوریه.
چطور میشه بهش توضیح داد؟

بعد یک نکته دیگه،
مثال ورزشی می زنم چون آقا هستید.
توی ورزش برای قوی شدن عضله توی بدنسازی، به حدی تمرین رو تکرار می‌کنند که آخراش دیگه قشنگ باید درد رو تحمل کرد.

از طرفی
یک سری درد ها نشون دهنده آسیب هست.

پس درد خوب داریم و درد بد.

درد خوب سازنده ست. برای رشد لازمه. و فرق کسیه که نشون داده واقعا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مرد میدونه و اونی که فقط حرف می زنه.

سختی کشیدن ها تو زندگی هم سازنده و مخرب داره،

رنج کشیدن در برابر مسائل مربوط به دین و خدا و این ها هم سازنده و مخرب داره.
یکسری رنج ها باعث رشد ماست باعث بزرگ شدن ظرفیت صبر ماست، لازمه به عضله ی صبر فشار بیاد و بخوایم این درد رو تحمل کنیم تا این عضله کم کم قوی بشه‌. 53258zu2qvp1d9v


و جواب شما رو من ندارم، من تجربه خودم اینه که،
آدم وقتی رشد می کنه کم کم چیزای دیگه ای براش مهم میشه مثلا خانواده. دیگه شغل از اون اهمیت میفته. دیگه صاف چیده شدن دفترها مسخره ست. این کارها مال وقتیه که آدم چیز مهم تری نداره که براش مهم باشه.


فرصتی شد یکبار توی یک جمع بزرگ از استادهای دانشگاه قرار گرفتم که سر میز غذا بودن.
ظاهر این استاد ها نمی دونید چقدر ساده بود! بعضی ها رو نمی شد تشخیص داد استادن حتی. پیراهن شلوار ساده، اخلاق فروتنانه شون که بماند... به نظرتون چرا اینطوریه؟
یعنی شلختگیه؟ یا شاید اهمیت دادن به چیزهای بزرگتر؟
این موضوع اگه براتون جالبه یک کتاب بهتون معرفی کنم.

لو بدم جواب رو. هرچند خدا اینجوری نیست. 4fvfcja
 بله انسان کمال گراست اما درک شما به مرور از کمال گرا عوض میشه با تجربیات زندگی و می بینید که میشه. اصلا گاهی آدم نیاز به زمان زیاد هم ندارم برای عالی شدن. اصلا همه پیش فرض هاتون عوض میشه.


آقای آرا یک چیزی دوست دارم بهتون بگم.
این سوال ها سوال های ارزشمندی هستن،
لطفا به خودتون لطف کنید و جواب های سرسری و برای سرکوب این صداها بهشون ندید. بذارید مثل آتش فشان فعال خاکسترش بیاد بیرون و بشینه توی لحظه هاتون اینجوری شما یک جوینده تمام وقت میشید و ممکنه یهو حتی یک صحنه توی اتوبوس براتون الهام بخش بشه. 53258zu2qvp1d9v
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
 سپاس شده توسط
بسم الله الرحمن الرحیم

امام صادق علیه السّلام:
مَن قَرَا القُرآن و هو شابٌّ مُؤمِنٌ ، اختَلَطَ القُرآنُ بلَحمِهِ و دَمِهِ ...
هر کس قرآن بخواند و جوانی مؤمن باشد، قرآن با گوشت و خونش بیامیزد ...

درد دل من اینه:
این روزا فضای کتابخوانی در کانون رونق گرفته ..
بچه‌ها .. من نمیخوام و کسی نیستم که بخوام چیزی رو تحمیل کنم به کسی ..
ولی هر کی با خودش فکر کنه ..
آیا در نفس کتاب خوندن فضیلتی وجود داره؟ .. یعنی هر کتابی هر رمانی بخونیم خوبه و بهتر از نخوندنه ..
این خودش یکی از گزاره‌های نابدیهیه که نیاز به دلیل داره .. ولی این روزا این جمله تقریبا بدیهی شده که انگار کتاب خوندن کلا خوبه ..

بچه های عزیز کانون ..
خصوصا شماهایی که هنوز نوجوونید ..
به نظرتون قرائت قرآنمون جا نداره بیشتر بشه؟
قرآن کتابی برای فقط خوندن به نیت ورد و ثواب نیست .. خب این رو همه میدونیم ..
اما وقتی پای مطالعه قرآن میاد وسط، انگار یه حسی میگه خب نه .. اون که جاش رو سرمون .. ولی اینکه مطالعه نیست ..
مثلا انسان در جستجوی معنایی آنا کارنینایی مردی به نام اوه ای سه قطره خونی ملت عشقی دختری که رهایش کردی‌ای خودت باش دختری عادتهای اتمی‌ای هفت عادت مردم موثری چیزی ...

حالا این یه حرف از برادرتون رو روش یه کم فکر کنید خواهشا
اگر یه مدتی مثل کسی که برا امتحان آماده میشه، با جدیت و استمرار قرآن بخونیم، و اگر میخونیم، بیشتر بخونیم و اگر بیشتر میخونیم، تدبر کنیم و اگر تدبر میکنیم، باور داشته باشیم که میتونه حرفهای حقیقی و یقینی، از اونا که بشه روش حساب کرد، بهمون بده،
اگر این کار رو بکنیم، جای دوری میره؟
ممکنه ضرر کنیم؟

قرآن، قرآن هست ها
غیر قرآن، قرآن نیست ها
قرآن، غیر قرآن نیست ها

بچه‌ها دیگه خدا چه جوری باید میگفت به نظرمون؟ :
يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَ هُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ
ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است؛ و درمانی برای آنچه در سینه‌هاست؛ و هدایت و رحمتی است برای مؤمنان!

مگر وقتی گم کردیم راه رو .. موعظه نمیخواهیم؟
مگر وقتی حالمون بده .. سینه‌امون تنگ و بیمار نشده؟ .. شفای صدرمون رو نمیخواهیم؟
مگر وقتی از پا نشستیم دستگیری نمیخواهیم؟ .. هدایت نمیخواهیم؟
مگر وقتی کم میشیم، ترس داریم و .. رحمت و مهربونی نمیخواهیم؟
دیگه چی میخواهیم که قرآن نداره؟

الان که فقط ۱۷-۱۸ سالته غواص دریای قرآن بشی و مرواریدهای گرانبها صید کنی میدونی وقتی به سن ۳۰ برسی چقدر خوشگل شدی؟
اونوقت دیگه حسرت نمیخوری ها ..

بچه ها .. به نظرتون من اشتباه دارم میگم؟ جوگیر شدم .. این همه حافظ قرآن و قاری قرآن داریم دیگه .. نه؟
ولی یه سوال .. چرا در سوره فرقان این آیه وجود داره:
وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (۳۰)
و پیامبر عرضه داشت: «پروردگارا! قوم من این قرآن را رها کردند».



سلام خدا بر شما بنده‌های خوب و مومنش
و الحمد لله رب العالمین
(1400 آذر 24، 23:01)مرد مجاهد نوشته است: بسم الله الرحمن الرحیم

امام صادق علیه السّلام:
مَن قَرَا القُرآن و هو شابٌّ مُؤمِنٌ ، اختَلَطَ القُرآنُ بلَحمِهِ و دَمِهِ ...
هر کس قرآن بخواند و جوانی مؤمن باشد، قرآن با گوشت و خونش بیامیزد ...

درد دل من اینه:
این روزا فضای کتابخوانی در کانون رونق گرفته ..
بچه‌ها .. من نمیخوام و کسی نیستم که بخوام چیزی رو تحمیل کنم به کسی ..
ولی هر کی با خودش فکر کنه ..
آیا در نفس کتاب خوندن فضیلتی وجود داره؟ .. یعنی هر کتابی هر رمانی بخونیم خوبه و بهتر از نخوندنه ..
این خودش یکی از گزاره‌های نابدیهیه که نیاز به دلیل داره .. ولی این روزا این جمله تقریبا بدیهی شده که انگار کتاب خوندن کلا خوبه ..

بچه های عزیز کانون ..
خصوصا شماهایی که هنوز نوجوونید ..
به نظرتون قرائت قرآنمون جا نداره بیشتر بشه؟
قرآن کتابی برای فقط خوندن به نیت ورد و ثواب نیست .. خب این رو همه میدونیم ..
اما وقتی پای مطالعه قرآن میاد وسط، انگار یه حسی میگه خب نه .. اون که جاش رو سرمون .. ولی اینکه مطالعه نیست ..
مثلا انسان در جستجوی معنایی آنا کارنینایی مردی به نام اوه ای سه قطره خونی ملت عشقی دختری که رهایش کردی‌ای خودت باش دختری عادتهای اتمی‌ای هفت عادت مردم موثری چیزی ...

حالا این یه حرف از برادرتون رو روش یه کم فکر کنید خواهشا
اگر یه مدتی مثل کسی که برا امتحان آماده میشه، با جدیت و استمرار قرآن بخونیم، و اگر میخونیم، بیشتر بخونیم و اگر بیشتر میخونیم، تدبر کنیم و اگر تدبر میکنیم، باور داشته باشیم که میتونه حرفهای حقیقی و یقینی، از اونا که بشه روش حساب کرد، بهمون بده،
اگر این کار رو بکنیم، جای دوری میره؟
ممکنه ضرر کنیم؟

قرآن، قرآن هست ها
غیر قرآن، قرآن نیست ها
قرآن، غیر قرآن نیست ها

بچه‌ها دیگه خدا چه جوری باید میگفت به نظرمون؟ :
يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَ هُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ
ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است؛ و درمانی برای آنچه در سینه‌هاست؛ و هدایت و رحمتی است برای مؤمنان!

مگر وقتی گم کردیم راه رو .. موعظه نمیخواهیم؟
مگر وقتی حالمون بده .. سینه‌امون تنگ و بیمار نشده؟ .. شفای صدرمون رو نمیخواهیم؟
مگر وقتی از پا نشستیم دستگیری نمیخواهیم؟ .. هدایت نمیخواهیم؟
مگر وقتی کم میشیم، ترس داریم و .. رحمت و مهربونی نمیخواهیم؟
دیگه چی میخواهیم که قرآن نداره؟

الان که فقط ۱۷-۱۸ سالته غواص دریای قرآن بشی و مرواریدهای گرانبها صید کنی میدونی وقتی به سن ۳۰ برسی چقدر خوشگل شدی؟
اونوقت دیگه حسرت نمیخوری ها ..

بچه ها .. به نظرتون من اشتباه دارم میگم؟ جوگیر شدم .. این همه حافظ قرآن و قاری قرآن داریم دیگه .. نه؟
ولی یه سوال .. چرا در سوره فرقان این آیه وجود داره:
وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (۳۰)
و پیامبر عرضه داشت: «پروردگارا! قوم من این قرآن را رها کردند».



سلام خدا بر شما بنده‌های خوب و مومنش
و الحمد لله رب العالمین

سلام وقتتون  بخیر باشه 

راستش  قران خوندن  برا خوده  من  خیلی  جالب  نیست چون نمیتونم معانی  که  خودشون الکی ترجمه کردنو باور کنم  و برام سخته ،  سره تک تک  ایات کلی تضاد  هست  و کسی نیست  مارو راهنمایی کنه   یکی میگ این ایه راجب حضرت علی  یکی دیگ میگ نه این راجب حضرت محمده  و انگار بازاری  شده برا خودش  که هر کسی رفته بالای ممبر  و برای خودش یه چیزمیگ  و ادم میمونه  کدومو باور کنه   اینقد اون جو معنویو  خراب  کردن که وقتی  تو کلاسهای  قران شرکت میکنی  ببخشیدا  حالت  بهم  میخوره  چون همه  چیزو وصل میکنن به شهادت    و  کلن شستشو ذهنی  میدن اماده  میکنن برا شهادت  و یا اگر دختری  باید شوهر کنی مجرد موندنه تو باعث فساد میشه و از اینجور چرتو پرتا  که تو دنیای  مدرن امروزی واقعا  حرفاشون خنده داره  و ادم از قران زده  میشه  فکر نکنم  اگر خوده امام زمانم  بود کتاب رو اینجوری  پیچ و تاب  میداد  و بدون  علم صحبت نمیکرد   همین روضه  هایی  که خانوما  میرن دیگ شورش دراومده  که  پسرام دست به کار شدن و تو صفحه های مجازی مسخره  میکنن  که حق میدم بهشون دقیقن عین واقعیته  که هر کسی به خاطر پول  هر کاری  میکنه  و یه چیزایی راجب قران و اهل بیت میگ که  اصلا  علمی  نیست  و فقط  میخواد  احساساتی شی  و گریه کنی انگار مثلا  من  غم  نداشتم  برا گریه کردن   با این جوی  که اینا ساختن  به نظرتون جوونا  به سمت  قران و ... میرن؟
سروی شدم به دولت ازادگی که سر/ با کس  فرو نیاورد این طبع سرکشم 
سلام خانم بنت الهدی
خیلی ممنونم .. شبتون بخیر و برکت باشه

میدونین چیه؟ .. با حرفایی که زدین موافقم .. یعنی شما درد دل خیلی خوبی کردین که درد دل منم هست
تو پست قبلی گفتم:

نقل قول: قرآن، قرآن هست ها
غیر قرآن، قرآن نیست ها
قرآن، غیر قرآن نیست ها


شما هم نکته مهمی گفتین ..
چیزی که غیر قرآن باشه و به اسم قرآن بذارنش خیلی جالب نیست ..
خب پس بیایم خود قرآن رو بخونیم ..
مشکل ترجمه هم مشکل مهمی نیست ..

اولا خود قرآن نامه دلبره .. آدم حتی اگر از نامه دلبر سر در نیاره هم به چشمش میکشه مدام

ثانیا .. مگه میشه دلبر مهربون ما طوری حرف بزنه که ما نفهمیم .. به قول شما مشکل از پیچ و تابهای ماست
مشکل از پیشفرضهای غلط ماست که انقدر گاهی مخفی شدن که به سختی حاضریم باور کنیم غلطن
ولی چه جای نگرانی .. قرآن سر جاشه .. هیچکدوم از اون پیشفرضهای اشتباه به قرآن راه پیدا نکرده

ثالثا .. ترجمه‌های عادی قرآن کمابیش مثل هم هستن و تفاوت زیادی ندارن .. یعنی هر ترجمه ای آدم برداره بخونه کمابیش معنیهای ظاهری رو گفتن .. یه سری چیزا رو ممکنه درست یا دقیق نگفته باشن ولی بزر گی خود قرآن باعث میشه آدم از اون کم‌دقتی‌ها به سمت حقیقت راه پیدا کنه .. وقتی با قلب پاک و بدون پیشفرض بریم سراغش و از خدا بخواهیم نامه‌ای که برامون فرستاده رو بهمون بفهمونه دیگه مشکلی نیست ..
مگه نفرستاده که بفهمیم؟

رابعا .. اصلا بیاید یه کار دیگه بکنیم ..
یه سوال ..
سوره بقره چندتا سوره است؟!!! .. وا! .. خب یکی
سوره عصر چطور؟ .. خب اونم یکی!

یعنی من چه سوره عصر رو بخونم و تدبرش کنم چه سوره بقره رو .. یه سوره رو تدبر کردم و فهمیدم

خب .. تحقیق کردن درباره ترجمه سه تا آیه نباید کار زیاد سختی باشه ..
خب .. بیایم از سوره‌های کوتاه شروع کنیم .. خوب نیست؟
اگر پناه بر خدا الان همه آدمها تصمیم بگیرن سوره عصر و فلق و ناس رو از قرآن حذف کنن چی میشه؟
به کی بر میخوره؟
ولی خدا همونطور که سوره بقره رو در قرآن نازل کرده سوره عصر هم نازل کرده
پس سوره عصر هم نامه خداست .. حرف مهمی توشه
سوره فلق هم همینطور
توحید
کوثر
ناس

حرفهایی توشه که انقدر مهمه که خدا به خاطرشون یه سوره نازل کرده.
(1400 آذر 25، 0:39)مرد مجاهد نوشته است: سلام خانم بنت الهدی
خیلی ممنونم .. شبتون بخیر و برکت باشه

میدونین چیه؟ .. با حرفایی که زدین موافقم .. یعنی شما درد دل خیلی خوبی کردین که درد دل منم هست
تو پست قبلی گفتم:

نقل قول: قرآن، قرآن هست ها
غیر قرآن، قرآن نیست ها
قرآن، غیر قرآن نیست ها


شما هم نکته مهمی گفتین ..
چیزی که غیر قرآن باشه و به اسم قرآن بذارنش خیلی جالب نیست ..
خب پس بیایم خود قرآن رو بخونیم ..
مشکل ترجمه هم مشکل مهمی نیست ..

اولا خود قرآن نامه دلبره .. آدم حتی اگر از نامه دلبر سر در نیاره هم به چشمش میکشه مدام

ثانیا .. مگه میشه دلبر مهربون ما طوری حرف بزنه که ما نفهمیم .. به قول شما مشکل از پیچ و تابهای ماست
مشکل از پیشفرضهای غلط ماست که انقدر گاهی مخفی شدن که به سختی حاضریم باور کنیم غلطن
ولی چه جای نگرانی .. قرآن سر جاشه .. هیچکدوم از اون پیشفرضهای اشتباه به قرآن راه پیدا نکرده

ثالثا .. ترجمه‌های عادی قرآن کمابیش مثل هم هستن و تفاوت زیادی ندارن .. یعنی هر ترجمه ای آدم برداره بخونه کمابیش معنیهای ظاهری رو گفتن .. یه سری چیزا رو ممکنه درست یا دقیق نگفته باشن ولی بزر گی خود قرآن باعث میشه آدم از اون کم‌دقتی‌ها به سمت حقیقت راه پیدا کنه .. وقتی با قلب پاک و بدون پیشفرض بریم سراغش و از خدا بخواهیم نامه‌ای که برامون فرستاده رو بهمون بفهمونه دیگه مشکلی نیست ..
مگه نفرستاده که بفهمیم؟

رابعا .. اصلا بیاید یه کار دیگه بکنیم ..
یه سوال ..
سوره بقره چندتا سوره است؟!!! .. وا! .. خب یکی
سوره عصر چطور؟ .. خب اونم یکی!

یعنی من چه سوره عصر رو بخونم و تدبرش کنم چه سوره بقره رو .. یه سوره رو تدبر کردم و فهمیدم

خب .. تحقیق کردن درباره ترجمه سه تا آیه نباید کار زیاد سختی باشه ..
خب .. بیایم از سوره‌های کوتاه شروع کنیم .. خوب نیست؟
اگر پناه بر خدا الان همه آدمها تصمیم بگیرن سوره عصر و فلق و ناس رو از قرآن حذف کنن چی میشه؟
به کی بر میخوره؟
ولی خدا همونطور که سوره بقره رو در قرآن نازل کرده سوره عصر هم نازل کرده
پس سوره عصر هم نامه خداست .. حرف مهمی توشه
سوره فلق هم همینطور
توحید
کوثر
ناس

حرفهایی توشه که انقدر مهمه که خدا به خاطرشون یه سوره نازل کرده.
سلام   ممنون  .
من   حدود دو سال پیش  که  رفتم  اعتکاف  و معتکف  شدم  برای خدا و احساس  میکنم تنها  بعد از اون بود که روح من  احساس  لیاقت و شایستگی  و تازگی  میکرد  چون  خدای  منرو بخشیده بود  و قلب از هرچیزی که فکرشو کنید کینه  و کدورت  و دشمنی  پاک شده بود  بعد از اون  تو کلاس های  قران  اسم  نوشتم و خب  برای  تست دادن که رفتم  گفتن  صدات  خوبه  برا  قاری  شدنو  اینا  و  من هم قبول کردم که تو این بخش فعالیت  کنم  ولی میدونین  چیه  همه دخترای اونجا چادری  بودن   به جز من  و  من خشم  نمیومد چادر  بپوشم  و خیلی اذیت شدم  تا دلتون  بخواد  تو روم حتی  گفتن با این حجابت چرا میای  قران  یاد بگیری  و خب واقعا  دلم  شکست   و از طرفی به  افراد اونجا  پوشش  من ربطی  نداشت  فوقش  میتونستن  یه تیکه بندازن  کع منم  اهمیتی  ندم  ولی از طرف  خانواده خیلی  تحت فشار بودم   مخصوصا مادرم  که شرط گذاشت که  یا با چادر میری بیرون یا کلن نمیری   مامانم  هر روز از خودش یه چیزی  میگفت  اینقد تو فشار و تنش  بودم  که  نگید  اینقد گفته  بود فلا ن  فلان   من هر وقت میرفتم بیرون استرس  نوع  لباس  میگرفتم  حتی ورداشت منو برد پیش  معلم  قرانم و کلی ابروی  منو ریخت  که این حجابشو درست نمیکنه   باورتون  میشه؟   یه سوال ؟  چرا من نباید از لحاظ پوشش  ازادی داشته  باشم  ؟ اینقد  از اون روز  از اون دعوا ها  از اون  حرفای چرت خسته شده بودم  که قید قرانو  زدم  اصلا  ازش  زده شدم  و یه جوری لجبازی  افتاد تو خودم  که رو همین پوششم  پافشاری  کنم و حجاب خوب نشد که هیچ  بدترم شد هر روز بد تر تر  تا جایی  که دیگ هیچکسو  هیچکوحا برام  مهم  نیست  اخه  چرا  حجاب اجباریه ؟ من خسته  شدم   من کوجا  میتونم راحت  باشم؟   من کوجا میتونم بدون دغدغه  اینکه  کسی به من نگاه  نمیکنه  راه برم ؟ تو خونه  که همش باید  مراقب  برادرا  و پدر باشی  اینو بگم حتی مامانم  جلو اونام بهم گیر میده  مثلا  میگ چرای  جلوی داداشت این شلوارو پوشیدی  اعثابمو خورد میکنه  و تو بیرونم که همش باید مراقب اطرافت باشی  اخرشم  به بهونه  مروارید  در صدف  خفت میکنن این  انصافه ؟  من دیگ  مغزم  نمیکشه  سمت قرانو اینام  نمیرم که بهم گیر ندن  حصلشونو ندارم  خصله چرتو پرتا خزولاتیم که خودشون به خورد مغزاشون دادنو ندارم    بعد از اون قضایا  کلن از قران دست کشیدم فضاش  سمیه  سمیه    الانم  به جای اینکه وارد این فضای سمی بشم فقط دلم میخواد رو شغل  ایندم سرمایه گذاری  کنم و تایمو وقتمو بزارم رو اون  تا یه شغل خوب داشته باشم  یه دانشگاه  خوب دربیام و از  حرفاشون خلاصصصص  بشم  از حرفای  پوچ  و بدرد نخورشون ازادی پوشش داشته باشم  کسی بهم نگه بالا چشت ابروعه  الکی به بهونه  زن بودن نتونن حبسم  کنن
سروی شدم به دولت ازادگی که سر/ با کس  فرو نیاورد این طبع سرکشم 
Hanghead  حانیه. یه کم بی انصافی نیست ؟ رفتار بنده های خدا چه ربطش به خود خدا. 
قرآن یه کتاب اختصاصی از سمت خدا برای منه. نویسنده اش خدا است.اصلا حرف های خصوصی خدا به منه. خواندنش یا چجوری خواندنش بین خودمه و خدا .من فقط برای اینکه سر در بیارم این خدا چه جوریه. حرفش چیه. چی میخواد از من قرآن را میخوانم همین و بس. خدا خودش قشنگ تر از همه خودش را معرفی کرده. فکر نکنم کسی بتونه بهتر از خدا اون را معرفی کنه.

در کل خواستم بگم برای خواندن قرآن حتی لازم نیست خانواده اتم بفهمن. تو نت صفحه های قرآن زیاده با هر ترجمه ای که خواستی. مثلا  تو گوگل بزن سوره بقره آیه ۳۰ سایت ویکی اهل البیت را باز کن  با ترجمه های متفاوت و تفسیر های متفاوت میاره   هر کدوم را دوست داشتی بخوان.
یا مثلا اگر صفحه ای میخوای تو گوگل بزن صفحه ۳ قرآن این سایت را انتخاب کن تو این هم عربی میاد هم فارسی از دکمه فهرست هم میتونی صفحه تصادفی انتخاب کنی از دکمه انتخاب هم میتونی ترجمه های متفاوت را انتخاب کنی.
امیدوارم بسی موفق باشی 302
هدف از ترک  / حس خوب ۱۵۷ روز /علت شکست 157 روز/   علت شکست 10 روزه  /  اهرم رنج و لذت / 1401   Khansariha (58)

دلایل وسوسه  / هدف از ترک تاثیر پاکی
خدایا چنان کن سرانجام کار  Confetti تو خشنود باشی و ما رستگار 317 بهترین خدای دنیا Khansariha (63) دعا میکنم بشم بهترین بنده دنیا برات  Khansariha (2)  الحمدلله رب العالمین Thankyou خداوندا مرا پاکیزه بپذیر  fly2  صبر داشته باش  خدا با صابران است  49-2  خداوند توبه کنندگان را دوست دارد Khansariha (84)  

 امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمى کند و از چشم خدا مى افتد.  Hanghead
(1400 آذر 25، 14:42)_رعنا_ نوشته است: Hanghead  حانیه. یه کم بی انصافی نیست ؟ رفتار بنده های خدا چه ربطش به خود خدا. 
قرآن یه کتاب اختصاصی از سمت خدا برای منه. نویسنده اش خدا است.اصلا حرف های خصوصی خدا به منه. خواندنش یا چجوری خواندنش بین خودمه و خدا .من فقط برای اینکه سر در بیارم این خدا چه جوریه. حرفش چیه. چی میخواد از من قرآن را میخوانم همین و بس. خدا خودش قشنگ تر از همه خودش را معرفی کرده. فکر نکنم کسی بتونه بهتر از خدا اون را معرفی کنه.

در کل خواستم بگم برای خواندن قرآن حتی لازم نیست خانواده اتم بفهمن. تو نت صفحه های قرآن زیاده با هر ترجمه ای که خواستی. مثلا  تو گوگل بزن سوره بقره آیه ۳۰ سایت ویکی اهل البیت را باز کن  با ترجمه های متفاوت و تفسیر های متفاوت میاره   هر کدوم را دوست داشتی بخوان.
یا مثلا اگر صفحه ای میخوای تو گوگل بزن صفحه ۳ قرآن این سایت را انتخاب کن تو این هم عربی میاد هم فارسی از دکمه فهرست هم میتونی صفحه تصادفی انتخاب کنی از دکمه انتخاب هم میتونی ترجمه های متفاوت را انتخاب کنی.
امیدوارم بسی موفق باشی 302
سلام  

من به صورت تخصصی گفتم وقتی که  بخوای  مدرک بگیری و وارد کلاسهایی  که تو کشور برگزار میشه بشی
سروی شدم به دولت ازادگی که سر/ با کس  فرو نیاورد این طبع سرکشم 
آقا الان یکی از این کانال های خبری یه مطلب علمی گذاشته بود که ترک باید به صورت تدریجی باشه و اگه به صورت یهویی صورت بگیره باعث کاهش تمرکز و کاهش حواس میشه.
الان منم دارم به همین نتیجه میرسم نظر شما چیه؟
تا صورت پيوند جهـــــــــــــــان بود علي بود
تا نقش زمين بود و زمــــــــان بود علي بود

آن قلعه گشايي که در قلعـــــــــه ي خيبر
برکند به يک حملــــــــه و بگشود علي بود

آن گُرد سرافراز که انـــــــــــــــدر ره اسلام
تا کـــــــــار نشد راست نياسود، علي بود

آن شيــــر دلاور که براي طمـــــــــــع نفس
بر خوان جهـــــــــــــان پنجه نيالود علي بود

شاهي که ولي بود و وصــــي بود علي بود
سلطان سخــــــــــــــا و کرم و جود علي بود

هم آدم وهم شيث و هم ادريس و هم الياس
هم صالــــــــــح پيغمبــــــــر و داوود علي بود

هم موسي و هم عيسي و هم خضر و هم ايوب
هم يوسف و هم يونس و هم هــود علي بود

مسجـــــود ملايک که شد آدم، ز علي شد
آدم چو يکي قبلـــــــــــه و مسجود علي بود

آن عارف سجّاد ، که خاک درش از قــــــــدر
بر کنگــــــره عرش بيفـــــــــــــــزود علي بود

هم اول و هم آخـــــر و هم ظاهـــــر و باطن
هم عابـــــــد و هم معبد و معبود ، علي بود

آن لحمک لحمـــــي ، بشنو تــــــا که بداني
آن يـــــــــــــار که او نفس نبي بود علي بود

موسي و عصــــا و يــــــــد بيضــــــــا و نبوت
در مصــــــــــر به فرعون که بنمود ، علي بود

عيسي به وجود آمدو في الحال سخن گفت
آن نطق و فصـــــــاحت که در او بود علي بود

خاتم که در انگشت سليمان نبي بود علي بود
آن نور خدايــــي که بر او بــــــــــــود علي بود

آن شاه سرافـــــــراز که اندر شب معــــــراج
با احمــــــــــد مختــــــــــار يکي بود علي بود

آن کاشف قرآن که خــــــــــــدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستــــــــود علي بود

آن شيـــــــــر دلاور که ز بهر طمــــــــع نفس
بر خوان جهـــان پنجه نيالـــــــــــود علي بود

چندان که در آفـــــــــــــاق نظر کردم و ديدم
از روي يقين در همه موجــــــــــود ، علي بود

اين کفر نباشد، سخـــــــن کفر نه اين است
تا هست علي باشد و تابــــــــــود علي بود

سرّ دو جهــــــــــــــان جمله ز پيدا و ز پنهان
شمس الحق تبريز که بنمـــــــود، علي بود
(1400 دي 3، 12:50)عقاب علوی نوشته است: آقا الان یکی از این کانال های خبری یه مطلب علمی گذاشته بود که ترک باید به صورت تدریجی باشه و اگه به صورت یهویی صورت بگیره باعث کاهش تمرکز و کاهش حواس میشه.
الان منم دارم به همین نتیجه میرسم نظر شما چیه؟
خوب بستگی به افراد مختلف داره نمیشه نسخه مشترکی برای همه پیچید مطمنا هر روشی یه سری معایبی داره یه سری مزایا ولی تا جایی که میدونم و تجربه کردم وقتی ترک تدریجی پیش میرفتم وقتی به هدف مورد نظر میرسیدم باید روز هارو صفر میکردم و دوباره شروع میکردم این خودش باعث میشد انگیزم کاهش پیدا کنه از برنامه هام تا مدت ها عقب میوفتادم خیلی مواقع هم باعث میشد سریالی بشم ولی خوب چند نفر هستن توی دنیای واقعی میبینمشون میگن که همین تدریجی خوبه و توی زندگی شون خللی ایجاد نمیکنه باید دید هر شخصی چه روشی بهش سازگارتره  ولی خوب من به شخصه اصلا توصیه نمیکنم ترک تدریجی را چون یه جایی باید این روند قطع بشه با این روش ما فقط تعداد روزها را ممکنه بتونیم بالا ببریم ولی در اصل روند قطع نمیشه چون اخرش باعث شکست میشه مثل این نمودار های رشد آخر بعد رسیدن به هر هدف دوباره سقوط میکنیم به نقطه اول(در بهترین حالت) در بدترین حالت هم ممکنه سریالی بشیم و از بدترین نقطه ای هم که بودیم بدتر بشیم برای کسایی سریالی میشن مخصوصا ممکنه این حالت پیش بیاد
راستیتش چن وقتیه فک میکنم مثلا اگر فرض کنم من پسری داشته باشم چطور میتونم متقاعدش کنم به صورت عقلانی نه متعصبانه که دچار انحرافات جنسی نشه و پی اینکارا نره.
در اصل میخواستم یه جواب قاطع و یه راه حل ساده و بستر بی خطر پیدا کنم برا خودم.
جوابیه ها  عموما اینا به ذهنم رسید
1. بشین درستو بخون یه چیزی بشی به این چیزا فکر نکن 
2. چند سال تحمل کن بعدا ازدواج میکنی
3. خودتو به کارای جورواجور سرگرم کن که وقت خالی نمونه برات تا در این باره فکری نکنی
4. برو با فلانی تو آشناها صیغه کن من با باباش صحبت کردم اونم حاضره برا پاک موندنه بچش صیغه شید.
5. برو با فلانی ازدواج کن من با باباش صحبت کردم جواب مثبته با اینکه تو17 سالته واون مثلا 16 -13 ولی بازم اونا به این وصلت راضین به خاطر اینکه بچه هاشون پاک بمونن.

به نظرم گزینه 1و2 مسخرس.
گزینه 4و5 تا حد خیلی زیادی رویاییه .تو مرورد پنج که اولا باید بیخیال پول شد دوما یهو دیدی اصن اینا بدون شناخت تصمیم گرفتن بعد چن سال گندش در بیاد بپوکه زندگیشون
تو مورد چهارم4 که امرا تو جامعه الان. 
ولی شاید مورد 5 بشه با هوشیاری دو خانواده و زرنگیشون ولی بازم در واقعیت امکانش کمه

پس فقط میمونه مورد3 که تو این موردم منی که بچه شیطونی نیستم اولا باید از بن تغییر شخصیت بدم دوما بچه ای که پر جنب وجوشه عموما تو سن 18 تو پارک الافه.
پس شاید باید یه قشر ضد گلوله رویایی از پسرم اانتظار داشته باشم . که دور ازانتظاره ولی شاید غیر ممکن نباشه.فقط شاید غیر ممکن نباشه.


خیلی دوست داشتم یه جایی تو کانون درست بشه در این باره نطر خواهی بشه .
و خصوصا کسایی که روزای پاکیشون زیاده بگن جواب چیه و  راه حل محکم چیه.
 شایدم راه حل محکمی نیس چون اگه بود شاید اینقدر فساد نبود  39
شایدم هس و من نمیدونم
 سپاس شده توسط
(1400 بهمن 2، 13:09)amirabbas.s2021 نوشته است: راستیتش چن وقتیه فک میکنم مثلا اگر فرض کنم من پسری داشته باشم چطور میتونم متقاعدش کنم به صورت عقلانی نه متعصبانه که دچار انحرافات جنسی نشه و پی اینکارا نره.
در اصل میخواستم یه جواب قاطع و یه راه حل ساده و بستر بی خطر پیدا کنم برا خودم.
جوابیه ها  عموما اینا به ذهنم رسید
1. بشین درستو بخون یه چیزی بشی به این چیزا فکر نکن 
2. چند سال تحمل کن بعدا ازدواج میکنی
3. خودتو به کارای جورواجور سرگرم کن که وقت خالی نمونه برات تا در این باره فکری نکنی
4. برو با فلانی تو آشناها صیغه کن من با باباش صحبت کردم اونم حاضره برا پاک موندنه بچش صیغه شید.
5. برو با فلانی ازدواج کن من با باباش صحبت کردم جواب مثبته با اینکه تو17 سالته واون مثلا 16 -13 ولی بازم اونا به این وصلت راضین به خاطر اینکه بچه هاشون پاک بمونن.

به نظرم گزینه 1و2 مسخرس.
گزینه 4و5 تا حد خیلی زیادی رویاییه .تو مرورد پنج که اولا باید بیخیال پول شد دوما یهو دیدی اصن اینا بدون شناخت تصمیم گرفتن بعد چن سال گندش در بیاد بپوکه زندگیشون
تو مورد چهارم4 که امرا تو جامعه الان. 
ولی شاید مورد 5 بشه با هوشیاری دو خانواده و زرنگیشون ولی بازم در واقعیت امکانش کمه

پس فقط میمونه مورد3 که تو این موردم منی که بچه شیطونی نیستم اولا باید از بن تغییر شخصیت بدم دوما بچه ای که پر جنب وجوشه عموما تو سن 18 تو پارک الافه.
پس شاید باید یه قشر ضد گلوله رویایی از پسرم اانتظار داشته باشم . که دور ازانتظاره ولی شاید غیر ممکن نباشه.فقط شاید غیر ممکن نباشه.


خیلی دوست داشتم یه جایی تو کانون درست بشه در این باره نطر خواهی بشه .
و خصوصا کسایی که روزای پاکیشون زیاده بگن جواب چیه و  راه حل محکم چیه.
 شایدم راه حل محکمی نیس چون اگه بود شاید اینقدر فساد نبود  39
شایدم هس و من نمیدونم

سلام  

من  اگ پسر داشته باشم  در اینده   اصلا  نمیزارم  تو دلش اب تکون بخوره  اینقد باهاش صمیمی  میشم  که  بدون ترس بیاد همه چیزو بهم بگه  و خیلی حواسم  بهش هست  نمیزارم راه خطا بره 

خودتون میدونید  پایین  ۱۸ سال سن مزخرفیه  و کمتر عقلانی تصمیم میگیرن  و خیلی تو هیاجان  و .... هستن  بچه ها  و شاید پایین ۱۸ سال از رو احساسات  از یه دختر خوشش بیاد بعد بیاد بگه جه غلتی کردم  دختره گاه  ولی  دیگ باید بگیرمشو ......  و وارد یک زندگی مزخرف بشه 

اونقدر محدودش  نمیکنم اونقدر احنق بارش  نمیارم که اولین بار تو مدرسه  دوستای منحرفش  بهش  معنای  رابطه جنسیو اونم بد بفهمونن  خودم  بهش  میگم  کم کم  براش کتابهایی  از  این مورد میخرم و سعی میکنم کتابخون  بارش  بیارم   و همش  نمیگم برو دنبال ریاضی  و .... تا دانسحو شی  راستش  روان ادما  خیلی  مهم تره 
بعد ک بزرگتر شد  سعی  میکنم خودشناسی  و .... باهاش  حرف بزنم و استعدادشو کشف  کنه و بره  دنبال علایقش  نه دنبال  دختر مردم راه بیفته  

یا تو سن کم  صیغه  کنه  !!!  اخه چه کاریه  !؟  صیغه  چیه دیگ 

راستش  فک نمیکنم  تو جامعه  الان  دختری  یا خانواده ای  اونم تو سن ۱۳  سالگییییی  اجازه بدن دخترشون وارد رابطه جنسی  بشه  ۱۳ سالگی بشه ۱۸  سالگی  میخواد  چیکار  کنه  اثلا ۲۵ سالکی میخواد چیکار کنه  
اصلا  زمانی  که یک خانوم  میتونه لذت جنسیرو بچشه  و لذت ببره  ۲۵ سالگیه  و یا حداقل  ۱۸  یا ۱۹ سالگی     دختر ۱۳ ساله  درک و شعوری نداره  لطفا این ظلمو  به خودتون  و طرف  مقابل  و نسلهای اینده نکنید 
من بچمو  جوری تربیت  میکنم حتی اگر موقعیتشم  جور اومد  حتی اگر دختری زیبارو  رفت رو مخش  خودش  بگه  نه   نه گفتنو بلد باشه نه اب دهنش  راه بیفته  و ...... 
خودش  کنترل کنه  و هدفمند  زندگی  کنه .

رابطه جنسیرو شما  دیر یا زود خواهید  چشید هر چقد سن بالاتر بهتر و به بلوغ  بیشتری رسیدید  من خودم ۱۴ سالم بود واقعا  دلم میخواس والی وقتی ۱۸  سالم  شد به این نتیجه  رسیدم اون حس  مزخرف ۱۴ سالگی  یه هیجان  کاذب  یه چیزی  که  فقط میخوایم  ولی در واقع در واقعیت  هیچ  درکی ازش  نداریم  و الانم  که ۱۸ سالمه  به نظرم  زوده وقتی اهداف  بلندی  دارم  چرا خودمو درگیر این حرفا کنم 

بعدشم  رابطا فقط این  نیس  که  شما  شبش  کارو تموم  کنیدو  تموم  بشه  اینجوری با حیوون   فرقی  نداریم  وقتی با یه نفر امیزش میکنید روحتون  باهاش انس میگیره  وابستش  میشید  و  کم کم  عاشق و فک کنید مثلا  یه دختره ۱۳ ساله  بچه بیاره  درحالی  که خودش  بچس  درحالی  که   انگار با یه  کودک وارد رابطه  شدید  نه ادم بالغ و کامل  من خودم خواهر ۱۳ ساله دارم اونقد  بچه  و کودکه  که من گاها عصبی  میشم  

و اگر واقعا  خواهر ۱۳  ساله من بیاد بگه  من حس نیاز دارمو نیاز به یه مرد دارم من خودم اولین  نفر میزنم دهنش   مگه چن سالشه  ادم خب غیرتی میشه    حالا  نه با اون خشونت  ولی قانش میکنم  که بره دنبال اهدافش   و  به اینا گیر نده  بهش  میگم  هر جقد بزرگ تر شی ادمای بهتر  و خفن تری  دور  و برت  میان  و مثل الان  هیجانی  نیستی  دلت برا پسر  تو خیابونم  بره  و به یه بلوغ نسبی  رسیدی  و مضرات رابطه زودرسو  میگم خودش نمیره سمتش 

خلاصه  اینکه  اصلا  به صیغه  و.... فک  نکنید  صبور باشید  تحمل کنید  پیامبر خدا  را یاد کنید  که خداوند به او ۴۰ سال فرزندی  نداد و او صبر کرد  و اجرش  رو گرفت 

شاید شما   بگی  شما خانومی  ما اقایونو  درک نمیکنید  ما  از این نظر از  شما خیلی  بیشتر تحریک  میشیم   خیلی خوب میدونم  چی میگید  ولی تحمل  کنید شما مگه چن  سالتونه  بخاطر نیاز جنسی  برید زیر بار مسئولیت  زندگی  اونم بدون هیچ  شغلی  و ....  واقعا  زندگی کردن  اونم  ایده ال سخته  


وای چقد نوشتم !!  راستش  مورد ۴ و ۵  تون  خیلی  ناراحتم  کرد اصلا  اینکارو  نکنید  اثلااااا   به اون دختر ۱۳  ساله  نابالغ  رحم کنید

یه اقایی  بود  داشت با لذت تمام از رابطش با دختر ۹  ساله تعریف میکرد  و اونقدر عصبیم  کرد که با کیف زدم دهنش   
تو مترو فک کنید داشت  تعریف  میکرد 
خیلی  ادم ناراحت میشه  خیلیییی  زیاد  
شاید اسلام  بگه دختر  ۹  ساله  به بلوغ  میرسه  ولی اینجوری نیس
یه خانوم چه از لحاظ  جنسی  و چه جسمی  چه روحی چه فکری حتی ۱۸  سالگیم  به بلوغ  نمیرسه 

و  ای کاش  خدا وقتی  به یه خانواده ای  دختر میده  ببینه لیاقت نگه داری از این گوهر رو دارن یا نه؟ 
واقعا  پدری که  رضایت  میده دختر ۹ سالش صیغه بشه  پدر نیس که بی غیرتع یا معتاده  یا  بدبخ
سروی شدم به دولت ازادگی که سر/ با کس  فرو نیاورد این طبع سرکشم 
 سپاس شده توسط
من قبلا  خیلی  با خانوادم  دعوا  میکردم  شما نمیزارید من جایی برم منو محدود کردید  همش میگید درس بخون 
ولی الان  که بزرگتر شدم  و جامعرو میبینم  و الان میفهمم پدر و مادرم چقد برا  من زحمت  کشیدن  و جقدر راحت  میتونستن از شرم خلاص  بشن  ولی گذاشتن  من تو تنهاییا  خودمو پیدا کنم و بسازم  و برا خودم کسی بشم   

واقعا  یه  دختره  ۹  ساله  قدرت تصمیم  گیری نداره تابع  پدر و مادرشه  ولی وقتی  ۱۹ یا ۲۰  سالش بشه  میفهممه  چه ظلمی   در حقش شده  و خیلی  زود وارد زندگی  شده  که هیچ درکی ازش نداشته  یا رابطه  ای که  خودش از لذتش هیچی نمیفهمیده  و به برده بودن  تو رابطه  کوتاه  اومده   

لطفا  شما حتی  اگر  خانواده  ای  اینکارو خواستن بکنن نکنید  شما نکنید  بخدا اینا دردای  جامعس   ادم تمام غیرت  و غرور زنونگیش له میشه  اینارو میشنوه
سروی شدم به دولت ازادگی که سر/ با کس  فرو نیاورد این طبع سرکشم 
 سپاس شده توسط
وای یسم الله الرحمن الرحیم.
پروردگارا خودت حفظمون کن.

من نگفتم حالا بیاید نظرات منو واکاوی کنید البته خوبه ها . خب اینو که خودمم گفتم و تهش به هیچ راه حلی نرسیدم . 
اما میخواستم هر آنچه که فکر میکنم در ذهن کسی در این باره نقش مینده رو نوشتهه باشم.
و اگه راه حلی به ذهن کسی رسید بگه.


 خوبه اول مطلب گفتم بدون تعصب و زورگویی فقط معقولانه بخوام به بچم بگم دچار انحرافات نشو.
دوما به خدا من نه کسیو پیدا کردم نه چیزی وات د فاز گرفتی مارو میزنی فقط یه فرضیس همش .
سوما بنده گفتم سیزده تا شونزده بعد شما سییزده رو گرفتی رفتی رو نه.
 اصلا بیخیال اینا.
من فقط میخوام با دلایل عقلانی ما تمام انحرافاتو رد کنیم تا بهونه ای برا وسوسه ههانمونه ویه راه حل درست حسابی بدیم بهش .
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان