عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
افراجان آره تو این زمونه معمولا جوون بیست ساله نمیتونه یه خانواده رو اداره کنه.(به نظرتون این به دلیل درگیری با انحرافات جنسی نیس عموما؟)
اینی که تو پرانتز نوشتم معضل منه ....
(1400 بهمن 5، 14:32)افرا نوشته است:
نقل قول: امیر عباس :


هم خانوم سلین هم خانوم بنت الهدا و هم آقا افرا این طور برداشتم بود که به شناخت قبل از درگیر شدن به انحرافات تاکید دارید.

آره شاید من خیلی سخت میگرفتم که اینو اصلا راه حل نگرفتم.
آخه پدر من کلا همیشه از اواسط راهنمایی در این باره ا صحبت میکرد و کاملا شناخت کامل رو تو این زمینه به من داد.
در مورد عوارضش چه روحی چه جسمی و حتی
 جنسی  بهم میگفت .

ببین امیر عباس جان اون بالا توضیح دادم که مجموعه ایی از عوامل هستن که میتونن باعث اعتیاد به خ.ا بشن....

اینکه ما بیاییم به بچه بگیم فلان کار بده به هیچ عنوان کفایت نمیکنه... 

خیلیا هستن که ضرر سیگار رو میدونن و پدر مادرشون و یا تلویزیون و یا معلم بهشون اموزش داده ولی بازم میرن سیگار میکشن!!!

گفتم مجموعه ایی از عوامل هست که خب جا نیست اینجا همرو توضیح بدم...اندازه ی یک کتاب میشه و از حوصله خارجه...

چند مورد رو من خیلی کوتاه فقط نام میبرم و بازش نمیکنم ، انشالاه در سایت "کانون تربیت فرزند" چند سال دیگه در موردش بحث میکنیم Gigglesmile 

(این سایت تخیلات من بود ، سرچ نکنید! Gigglesmile )

صرفا چنتارو نام میبرم تا این اطمینان خاطر رو داشته باشی که چنین چیزی وجود داره که به موقش بری دنبالش...

اولیش شکل گیری عقده هاست و مهمترینش عقده ی حقارته...

ادلر سه تا دلیل براش نوشته 

1: حقارت عضوی (یعنی کودک به خاطر نقص عضو یا تفاوت در ظاهر ممکنه خودش رو از دنیای اطراف کمی جدا کنه و تلاش برای جبران اون رو داشته 

باشه . و همین مورد کلی بلا سر بچه ممکنه بیاره (خیلی خیلی خلاصه گفتم دیگه))

2:لوس کردن (اسمش یکم با نمکه ولی توی رفرنس ها هم همین ترجمه رو داریم... توضیح کوتاهش اینه که توی این مورد بچه کانون اصلیه توجه قرار

میگیره تا جایی که لوس میشه و ممکنه زمانی که به دنیای بیرون پا میذاره ضربه ایی بهش وارد بشه که امادگی مقابله با اون رو نداره....

در این راستا کودک فکر میکنه که حتما نقایصی داره که توانایی مقابله با این مشکلات رو نداره! پس عقده ی حقارت درونش شکل میگیره)

3:غفلت : والدینی که از فرزندشون غافل هستن باعث چنین مشکلی میشن...


این یه توضیح کوتاه در مورد عقده ها بود .... حالا افسردگی و اضطراب و باقی موارد رو اگه بخوام توضیح بدم یه طومار اینجا تشکیل میشه...

زمانی که شما قصد ازدواج میکنی باید این موارد رو بخونی و روش درست برخورد رو هم یاد بگیری ...

پدر مادر ما خوشبختانه مارو در برابر خیلی از اسیب های فیزیکی محافظت کردن ولی توی چنتا مورد مشکل خوردیم که نهایتش سر از اعتیاد 

به خ.ا دراورده...

امیدوارم خیالت راحت شده باشه...


نقل قول: رعنا :

منم با ازدواج در سن پایین بیشتر موافقم 

واقعا قابل کنترل نیست. الان چند درصد مجردها درگیر خ.ا ان؟
ولی بنظرم نمیشه یهو گزینه ازدواج زود یا حتی کنترل کردن را برای بچه بگذاری رو میز
اگر واقعا هدف ازدواج زود هست. برای تحقق این هدف باید تلاش کرد. به بچه مفهوم مسئولیت پذیری را زودتر یاد داد. اگر پسر ، بدونه باید کار کنه. زودتر کار کردن را در کنار درسش داشته باشه. نه که بعد درس تازه بخواد شروع کنه و ندونه از کجا. اگر دختر، اندکی کارهای خونه بهش محول بشه. مثلا من با ۲۵ سال سن بلد نیستم هنوز حموم دستشویی را بشورم.



اگه اجازه بدید مقداری با فرمایش شما توی ازدواج زودهنگام مخالف باشم 53 با کلیات صحبتتون موافقم و زیبا نوشتید ولی من با ازدواج زودهنگام 

به علت مشکل کنترل نیاز جنسی کمی مخالفم....

فکر کنم مجید بود که یه مثال جالبی زده بود...میگفت ازدواج زودهنگام به خاطر اعتیاد به خ.ا مثل اینه که از چاله به چاه بیوفتیم...

توجه کردم که شرایط ازدواج زودهنگام رو هم توضیح دادید  Khansariha (8)  بسیار عالی....ولی نکته ایی که این وسط هست اینه که صرفا با اموزش دادن 

نمیشه شخصی رو اماده ی ازدواج کرد!

چرا ؟

چون ازدواج نیازمند چیزی فراتر از کارهای معمولی هستش....

شاید روی کاغذ بشه ما بگیم که به یه پسر 18 یا 20 ساله میتونیم پول بدیم ... یه شغل ساده توی یک ماه بهش اموزش بدیم و یک ماه هم 

اموزش های مربوط به اداره کردن یه زندگی !

مثلا اموزش مربوط به بانک و نظام پولی و معاملات.

اموزش مربوط به نگهداری یه خونه

اموزش راه ها و نقشه های شهر!

اموزش ادارات مربوطه و اقدامات لازم

اموزش نحوه برخورد با جنس مکمل (یا مخالف) (مهم)

و.... 

تا اینجاش خیلی ساده به نظر اومد اره ؟ ولی در عمل در 90 درصد این اموزش ها اجرا نمیشن!

متاسفانه برای اداره کردن اصولیه یک زندگی زمان بیشتری لازمه...

این حرفم رو کاملا تجربه کردم در محیط های مختلف....

توی سربازی اکثر پسرا فوق العاده براشون سخته که زود بیدار بشن و یه تختشون رو تمیز و مرتب کنن! رعایت بهداشت فردی هم براشون سخته!

منظم بودن بهشون فشار میاره! 

این اتفاق توی خوابگاه دانشجویی هم میوفته! 

بسیاری از پسرا (دور از جون بچه های کانون و گل ها گلاب ) وحشتناک بی مسئولیت تشریف دارن ! 

چطور میشه تضمین کرد این افراد توی زندگی مشترک این موارد ساده رو رعایت کنن...

همین بالا نوشتم میشه اموزش داد ولی چند درصد اجرا میکنن؟

دو روز اجرا میکنن بعدش تموم...ولی اینجا دیگه مسئول خوابگاه نیست که تذکر بده!....یا فرمانده اضافه خدمت رد نمیکنه! همسر خودشه که 

تنفر توی دلش شکل میگیره و به سادگی یه زندگی از هم میپاشه!

اونقدر به من مراجعه کردن زن و شوهرایی که سن کمی هم دارن که کسی باورش نمیشه ادما سر چنین مسائل کوچیکی از هم متنفر بشن!

باهاشون صحبت میکردم و سعی میکردم رد این تنفر رو بگیرم ببینم به کجا میرسم یواش یواش میرسیدم به مسائل ساده ی بهداشت فردی!

(جاش نیست اینجا بنویسم و گرنه تاپیک تبدیل میشه به تاپیک کمدی! Gigglesmile )




ولی ازونطرف میرفتم توی اتاق کسانی که 5 یا 10 سال بزرگترن... فوق العاده متفاوت رفتار میکردن... اکثرشون منظم و مرتب بودن

توی این 5-10 سال چه اتفاقی افتاده؟





نقل قول: خلاصه خواستم بگم هر تصمیمی برای بچه اتون میگیرید چه ازدواج زود. چه کنترل کردن. یهو و یکدفعه نمیشه گزینه بیاد رو میز. نیاز هست که از قبل آماده اش کنین. 

بسیار عالی.... 53





نقل قول: سها :

سلام
تربیت بچه از بیست سال قبل از تولدش شروع میشه!
یعنی تربیت والدینش!!
خیلی چیزا تو مبتلا شدن و نشدن بچه ها موثره..


تمنای جنسی ی نوع هیجانه.. اگه من تو کودکی ب بچه ام یاد بدم با هیجانات زندگیش چطوری برخورد کنه تو نوجوانی هم میتونه درست برخورد کنه.. و این لازمه اش اینه ک من خودم بلد باشم..(یا برم یادبگیرم)

[تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]

خدا ب هممون کمک کنه..
یاعلی.


و تربیت والدینش هم بیست سال قبل شروع میشه یعنی تربیت والدینه والدینش 4chsmu1  

(شوخی با مدیر اول کانون Khansariha (49)  Khansariha (8))


بسیار عالی گفتید 53 

خیلی خوبه که دوستان براشون مهمه و در جهت یادگیریش قدم بر میدارن...

انشالاه منم به جایی برسم که امادگیش رو داشته باشم 53




نقل قول: بنت الهدا :



سلام  اقا افرا 


راستش   نمیتونم  در اینجور مواقع  خونسردیمو  حفظ کنم  فک میکنم جزو  خط قرمزهای  منه  

نمیخوام  مقابله  کنم  نمیخوام  بجنگم  نمیخوام  بگم  من خوبم   من فقط میخوام  یکم  دوراندیش  باشیم  و  به اینده فرد مقابلمون هم فک کنیم  چرا یه نفرو به راحتی قربانی  نفس  و شهوت خودمون کنیم  چرا واقعا؟!!  
به راحتی وقتی  یه نفر میگ صیغه  با ی دختر ۹  یا ۱۳ ساله  یعنی  ب فکرشه  یعنی  دیده  همچین چیزایی رو   ولله  من  که تاحالا  ندیدم  خداروشکرانه ک  اگر   میدیدم  همونشب خودمو میکشتم  

من  اوج  فاجعه  ای که دیدم  و خیلیم  روم تاثیر گذاشتت  اینبود که  یکی از همسایه هامون  که افغان  بود  دخترشو  فروخت  اونم در سن ۱۶ سالگی   و من میتونم  بگم  افسردگی ام  گرفتم  سر این قضیه فک کن  با  یه نفر دوستی  میرید میاید   همون دختر شاد  و خندان  حالا  باید بره بشه زن  یه مرد ۳۰ یا ۴۰ ساله  چون باباش  فروختتش ! 
حالا  به قول خودشون صیغش  بود   اصلا به کلمه  صیغه  الرژی  پیدا کردم  [تصویر:  22.gif]


و میدونید جی بیشتر منو عصبانی کرد  اینکه اقای امیر عباس نوشتن دختره ام راضیه  و پدرش برا حفظ پاکی میگ صیغه  احتمالا اقای امیر عباس تاحالا  دختر ندیدن  یا اون ۱۳ ساله هایی ک دیدن اینقد بزرگ میزدن انگار ۲۵ ساله بودن   
هیچ  دختر  پایین ۱۸  سالی  با اراده  خودش دوست نداره اینکار باهاش انجام بشه هرچقدم شهوتی باشه  من خودم دوستمو دیدم  ک با گریه از ما خدافظی  کرد   و  بزور پدرش اینکارو باهاش کرده بود  خیلی تاسف  باره

خانم بنت الهدا به قسمتی که بولد کردم توجه بفرمایید....


حرفتون صحیحه ، حق دارید ناراحت بشید ولی احساس میکنم میزان واکنشاتون مقداری بیشتر از حد عادی باشه....

اون موقعی که ناراحت شده بودید خاطرتون هست که خودتونو جای اون دختر میذاشتید؟ چون بعضیا اینکارو میکنن و بعدش کلی ناراحت میشن...

اینکارو اگه میکنید جلوش رو بگیرید...

خیلی ارومتر...

گفتم سطح استاندارد شما از بقیه بالاتره ولی قرار نیست همه اینطوری باشن... و وظیفه ی اموزش و هدایت اونا هم به عهده ی شما نیست...

هیچی مهمتر از روحیه ی خودتون نیست.... شما میتونید خیلی از مشکلات توی اطرافتون رو حل کنید و یا از به وجود اومدنش جلوگیری کنید.ولی قبلش باید خودتون اروم 

باشید.

من از نزدیک ازدواج با سن کم (حدود 13 ) دیدم و شرایط ازدواج بعضی از دوستان افغان رو هم دیدم و اشنایی دارم... اما صحبتم صرفا در مورد خودتون و روحیاتتونه که باید 

مراقبش باشید...

عمق فاجعه زیاده ولی به امید خدا حل شدنیه... 53258zu2qvp1d9v
چی  بگم  اقا  افرا  اگر واقعا  همه  خوب فک میکردیم  الان اینجا شبیه کشورهای  پیشرفته بود نه جهان سومی 
هر چی درده میکشیم  از همین جاها  شروع میشه 

چجور ادم  میتونه  ارامش خودشو  کنترل  کنه 
سعیمو  میکنم .
سروی شدم به دولت ازادگی که سر/ با کس  فرو نیاورد این طبع سرکشم 
 سپاس شده توسط
نقل قول: امیرعباس :


افراجان آره تو این زمونه معمولا جوون بیست ساله نمیتونه یه خانواده رو اداره کنه.(به نظرتون این به دلیل درگیری با انحرافات جنسی نیس عموما؟)


اینی که تو پرانتز نوشتم معضل منه ....

نه صرفا اون... انحراف جنسی ممکنه بعد از ازدواج هم ادامه پیدا کنه که مشکل به وجود میاره ولی تنها دلیل برای عدم توانایی فرد نیست...

حالا باز از بقیه نظر ها همون جوری که خانم رعنا گفتن باید ببینیم بقیه دوستان چه نظری دارن... 53


نقل قول: رعنا :

چه خوب میشد اگر کسی از نظر اسلام چیزی میدونست میگفت تا ما هم اندکی یاد میگرفتیم 
[تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]

انشالاه که بنویسن ، من که تو این موارد زیاد نمیدونم... 53

دوستان تواضع رو بذارید کنار بنویسید cheshmak

.............
سلام به همگی نظر تخصصی نمیخوام بگم البته افرا جان کامل آنچه که می باید را گفته به نظر من ولی باید این را در نظر بگیریم که زندگی هممون بدون عیب نیست هر کدوم توی یه زمینه ای نقص داریم نمیشه بگیم انسان کاملی باشیم و بعد به فکر ازدواج بیوفتیم به نظرم بهتره که به این فکر کنیم که برای اینکه ازدواج موفقی داشته باشیم لازمه توی زندگی مون چه چیزایی داشته باشیم تا اون ازدواجه موفق باشه اگه تموم اون فاکتور هایی که می‌خواهیم را داشته باشیم اون موقع اقدام کنیم اگه نه بریم روی اون فاکتور ها کار کنیم وسعی کنیم به صورت نسبی حالا نه صد درصد ولی مقدار قابل قبولی از اون را به دست بیاریم ولی باید بگم اینکه ازدواج را به وسیله قراره بدیم برای رسیدن به خواسته هامون تا ۶۰درصد مخالفم (چون بالاخره ازدواج یه سری دستاورد های هم داره که نمیشه منکرش شد)ولی باید دید اون آمادگی ۶۰درصدی را داریم که بتونیم ۴۰درصد بقیشو به دست بیاریم؟ یا نه اگه ازدواج کنیم فقط مشکلات مون را بزرگ تر کردیم؟
سلام .
سن ازدواج.
چیزی من بهش اعتقاد دارم اینه که توسن 19تا22سالگی احساسات و نیاز عاطفی به اوج خودش میرسه.
به نظر این موقع هست که آدم به یه مونس  همدم و غمخوار احتیاج داره.
یه نظرم آدم تو سن سی سالگی به حالت عقلایی خودش رسیده.و از اون عاطفهه خبری نیست و زندگیه سردتری رو تجربه خواهد کرد ولی خب بهتر میتونه اداره کنه.
البته ازدواج پیش نیازایی داره که باید تا حدودی اونا رو کسب کرد

 سپاس شده توسط
سلام
الان بحث شد سن ازدواج..
نه کاری ک برای بچه باید کرد!

اتفاقا یکی از اقداماتی ک برای محافظت و تربیت بچه میشه انجام داد همین ب هنگام(دقت کنین میگم ب هنگام .. یعنی اساسا سن ازدواج برای هر کی خاص خودشه، نسخه نداره... فقط میشه فاکتور هایی برای تشخیص هنگام مناسب مطرح کرد..) ازدواج کردنه تا انحراف حداقلی رو والد داشته باشه..


مثال نقض برای حرف بنت الهدا مشاهد عینی توی دوست خودمه.. تو۱۵ سالگی عاشق ی پسر ۲۰ ساله شد وخانواده ها اینها رو محرم کردن و بعد از ۵ سال ک ب امکانات حداقلی رسیدن عقد کردن و الان بچه شون چند ماهه اس.. میخوام بگم همیشه ی جور نمیشه نگاه کرد..

و

نقل قول: تربیت والدینش هم بیست سال قبل شروع میشه یعنی تربیت والدینه والدینش [تصویر:  4chsmu1.gif]  

(شوخی با مدیر اول کانون [تصویر:  khansariha%20(49).gif]  [تصویر:  khansariha%20(8).gif])


بسیار عالی گفتید [تصویر:  53.gif] 

خیلی خوبه که دوستان براشون مهمه و در جهت یادگیریش قدم بر میدارن...

انشالاه منم به جایی برسم که امادگیش رو داشته باشم [تصویر:  53.gif]
اره واقعا..
اگر منه والد متوجه اشکالات تربیتیم نشم مسیر والدینم رو ادامه میدم و چرخه ۲۰ سال ها ادامه پیدا میکنه..

لطفی ک خدا ب ادم کرده همینه ک میتونه متوجه بشه و مسیرش رو عوض کنه.. 
فقط باید اولویت ها درست چیده بشن و خودشناسی اتفاق بی افته..

و
نقل قول: [تصویر:  hanghead.gif]  ببخشید این برخورد با هیجانات زندگی یعنی چی؟
اگر میشه بیشتر توضیح میدین ؟
مثالی ندارین براش؟ [تصویر:  hanghead.gif]
سلام
البته ک من خودمم دارم یاد میگیرم... Shy

اما مثلا ! ی مادر ب خاطر ریختن اب رو فرش بچه اش رو کتک میزنه.. این واکنش مامان ظاهرا ب خاطر شلختگی بچه بوده.. اما وقتی دقیق میشه میبینه این خشم نتیجه خستگیه.. اگه قبل از رفتار حال خودش رو میفهمید و از خودش دلجویی میکرد و نیاز اصلیش رو تامین، دیگه ب بچه اش اسیب نمیزد!
(مثال بهتر ب ذهنم نمیاد !)

یا من ب خاطر ی فقدان(حالا هر چی) خیلی غمگینم بعد پا میشم ی اهنگ شاد میذارم و خودمو شاد میکنم .. اما حالم ده دقیقه بعد دوباره بده!
این یعنی برخورد نامناسب با هیجانه غم.. من باید اون فقدان رو جبران کنم تا حالم واقعا خوب بشه...

نمیدونم خوب گفتم یا نه.



موفق باشین.
یاعلی.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

به نظرم یه کم بحث داره گسترده میشه.
اگه من بحث رو به اون حالت دراورذم و بعضا ازکلماتی استفاده کردم مثل صیغه که میدونستم شاید نگاها نسیت به من بد بینانه بشه  صرفا به خاطر این بود که اگر کسی نظری داره که روش نمیشه بگه .روش بشه وگرنه وقتی نه کسی هس نه چیزی .حساس شدن دیگران رو برا خودم نمیخریدم . لطفاً درک کنید.




ببینید سوالمو اینطور اصلاح میکنم.
اگر دقت کنید عزیزان کثیری هستن تو کانون که بعد6ماه یا حنی یه سال دوباره لغزش داشتن (بعضا برا  چند بار)ابن چرا اتفاق میوفته؟
فرضیه من:  چون ما اومدیم میل جنسی رو خقه کنیم این عملا نشدنیه. اگه نیاز به خفه کرنش بود خب خدا دیرتر بهمون میداد چه کاری بود. بلکه به نظر من باید بهش جهت بدیم به شرط اینکه زیادم تاخیر ندیم که حس کتجکاویه خراب کاری کنه(برا پاکا).
اما چطوری بهش جهت بدیم؟

(1400 بهمن 6، 6:52)amirabbas.s2021 نوشته است: به نظرم یه کم بحث داره گسترده میشه.
اگه من بحث رو به اون حالت دراورذم و بعضا ازکلماتی استفاده کردم مثل صیغه که میدونستم شاید نگاها نسیت به من بد بینانه بشه  صرفا به خاطر این بود که اگر کسی نظری داره که روش نمیشه بگه .روش بشه وگرنه وقتی نه کسی هس نه چیزی .حساس شدن دیگران رو برا خودم نمیخریدم . لطفاً درک کنید.




ببینید سوالمو اینطور اصلاح میکنم.
اگر دقت کنید عزیزان کثیری هستن تو کانون که بعد6ماه یا حنی یه سال دوباره لغزش داشتن (بعضا برا  چند بار)ابن چرا اتفاق میوفته؟
فرضیه من:  چون ما اومدیم میل جنسی رو خقه کنیم این عملا نشدنیه. اگه نیاز به خفه کرنش بود خب خدا دیرتر بهمون میداد چه کاری بود. بلکه به نظر من باید بهش جهت بدیم به شرط اینکه زیادم تاخیر ندیم که حس کتجکاویه خراب کاری کنه(برا پاکا).
اما چطوری بهش جهت بدیم؟

سلام داداش خب برای این سوالت که چطور بهش جهت بدیم اینه که باید از این نیرو استفاده کنیم و ذخیرش کنیم، اگر بخوایم خیلی حرفه ای واردش بشیم بحثی هست به اسم استحاله نیروی جنسی که ما میتونیم از این نیرو به عنوان یه نیروی خیلی زیاد تو کل بدن استفاده کنیم و این نیرو رو منتقل کنیم به مغز که ازش تو راه های کسب درآمد و پیشرفت تو زندگی استفاده کنیم، ولی باید پرهیزات کامل باشه و اجازه هیچ شهوترانی به خودمون ندیم چشممون پاک باشه، و این انرژی رو تو عرصه های مختلف هدایت کنیم تو ورزش کردن میتونیم خیلی رشد کنیم بدن رو رشد بدیم، تو درس خوندن خیلی ذهن میتونه قوی بشه، حافظه قوی میشه، جدا از اینا شما قدرت روحیه خیلی بالایی هم پیدا می کنی میتونی از لحاظ معنوی چه قدر رشد کنی، ببین تا یه جایی بحثه ترک کردنه ما هست که این اعتیاد رو ترک کنیم و اما بعد از اون هدایت و استفاده از این انرژیه تا حالا وقتی که ازدواج کنیم، میتونیم از این انرژی تو اون راهه موفق شدن تو زندگی و رسیدن به کمال استفاده کنیم چون شما وقتی این گناه رو ترک کردی اولا کار بزرگی کردی جلوی نفست وایسادی و بعد با تغییر و اصلاح زندگی خودت مثلا خواب منظم نماز های اول وقت ورزش کردنه حرفه ای، درس خوندن کار کردن و... حالا یه چیزی که شنیدم شما با ذخیره این انرژی (آقایون) این انرژی که از کمرشون میره با ذخیره شدن و طولانی مدت از همین کمر پر میشه و به مغز میرسه و اینجاس که مغز باز و قوی میشه، یه همچین چیزی هست و جالبه حالا اگر بخوای متونی بیشترم تحقیق بکنی استحاله نیروی جنسی بهش میگن
اللهم عجل لولیک الفرج  302

بر آن عهد که بستم هستم 27 /04 / 1401
عید غدیر خم ‌18 /12 /1443
(1400 بهمن 6، 6:52)amirabbas.s2021 نوشته است: به نظرم یه کم بحث داره گسترده میشه.
اگه من بحث رو به اون حالت دراورذم و بعضا ازکلماتی استفاده کردم مثل صیغه که میدونستم شاید نگاها نسیت به من بد بینانه بشه  صرفا به خاطر این بود که اگر کسی نظری داره که روش نمیشه بگه .روش بشه وگرنه وقتی نه کسی هس نه چیزی .حساس شدن دیگران رو برا خودم نمیخریدم . لطفاً درک کنید.




ببینید سوالمو اینطور اصلاح میکنم.
اگر دقت کنید عزیزان کثیری هستن تو کانون که بعد6ماه یا حنی یه سال دوباره لغزش داشتن (بعضا برا  چند بار)ابن چرا اتفاق میوفته؟
فرضیه من:  چون ما اومدیم میل جنسی رو خقه کنیم این عملا نشدنیه. اگه نیاز به خفه کرنش بود خب خدا دیرتر بهمون میداد چه کاری بود. بلکه به نظر من باید بهش جهت بدیم به شرط اینکه زیادم تاخیر ندیم که حس کتجکاویه خراب کاری کنه(برا پاکا).
اما چطوری بهش جهت بدیم؟

در مورد سوالی که پرسیدی یه نظریه هست توی کتاب عادت های اتمی که میگه وقتی عادتی را ترک کردی بعد از مدتی اگه دوباره توی محیطی قرار بگیری که محرک های اون عادت دوباره در معرض دید و رفتار تو باشن احتمال زیاد دوباره تو اون عادت را تکرار میکنی پس با این اوصاف نمی تونیم بگیم هممون ترک را می تونیم کامل انجام بدیم مگه اینکه محیط اطراف را کاملا ایزوله کنیم و سر نخ هایی را که به این عادت میرسن کور کنیم اون موقع میتونیم به یه پاکی تضمینی برسیم در مورد این هم که چطوری بهش جهت بدیم نیروی جنسی صرفا برای عمل جنسی طراحی نشده منتهی خیلی ها انقدر با این عمل اون را تخلیه کردن که فکر میکنن تنها راه کنترل اون همینه ولی انسان موجود چند بعدیه با این نیرو میتونی توی کار زندگی و درس و خلاصه هر هدفی که توی زندگی داری پیشرفت کنی کافیه به جاهای خالی که توی زندگیت هست دقت کنی میتونی این نیرو را اهرم کنی و در راه استفاده از اونها این نیرو را استفاده کنی
302  بسی ممنون سها خانم جان. اندکی فهمیدم راه حل چیه. یه چیزی شبیه نمودار که بچه ها برای علت شکستشون مینویسن. علت هر رفتار را ریشه ای پیدا کنیم و حل کنیم. حتی علت علت را هم پیدا کنیم.
مشابه این ایده را  اینجا دیدم .(پناهیان) 



این قسمت از حرفاتون چقدر جالب بود   Hanghead
نقل قول: نیروی جنسی صرفا برای عمل جنسی طراحی نشده 


برای سن ازدواج هم اینو دیدم برام جالب بود (پناهیان)
بنظرم آقای امیر عباس در مسیری قدم گذاشتن که گزینه های روی میز باعث بشه شرایط کنترل کردن به حداقل برسه.  Hanghead
ولی اینجا معتقدن باید راه کنترل کردنش را یاد گرفت .
اصلا معتقدن هدف از خلقت همینه
نه تنها به ازدواج در سن کم توصیه نشد. بلکه به تمرین و قوی شدن در این راه توصیه شد Unsure
Hanghead جالبه Hanghead
پس به گمانم طبق گفته سها جان باید بازم به بچه ها یاد داد که چجوری کنترل کنن
چقدر سخته Hanghead
ادم هایی مثل ما نتونستن کنترل کنن چجوری میتونن به بچه اینده اشون بگن کنترل کن؟117
Khansariha (56)خیلی سخته Hanghead امکان موفقیت به گمانم خیلی کمه Shy البته فقط یه نظر Shy
هدف از ترک  / حس خوب ۱۵۷ روز /علت شکست 157 روز/   علت شکست 10 روزه  /  اهرم رنج و لذت / 1401   Khansariha (58)

دلایل وسوسه  / هدف از ترک تاثیر پاکی
خدایا چنان کن سرانجام کار  Confetti تو خشنود باشی و ما رستگار 317 بهترین خدای دنیا Khansariha (63) دعا میکنم بشم بهترین بنده دنیا برات  Khansariha (2)  الحمدلله رب العالمین Thankyou خداوندا مرا پاکیزه بپذیر  fly2  صبر داشته باش  خدا با صابران است  49-2  خداوند توبه کنندگان را دوست دارد Khansariha (84)  

 امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمى کند و از چشم خدا مى افتد.  Hanghead
 سپاس شده توسط
نقل قول: ادم هایی مثل ما نتونستن کنترل کنن چجوری میتونن به بچه اینده اشون بگن کنترل کن؟[تصویر:  117.gif]

[تصویر:  khansariha%20(56).gif]خیلی سخته [تصویر:  hanghead.gif] امکان موفقیت به گمانم خیلی کمه [تصویر:  shy.gif] البته فقط یه نظر [تصویر:  shy.gif]
Swear1 

ما می تونیم کنترلش کنیم نشد نداریم هیچ چیزی وجود نداره که نشه از بین برد و درستش را ساخت این خود ما هستیم که تصمیم میگیرم میتونیم یا نمیخوایم که بتونیم سخته ولی شدنیه باید دید اون هدف هرچقدر برای ما مهم تر باشه بیشتر براش تلاش میکنیم نشد ندارییییییم Swear1 Swear1 65 4chsmu1
سلام


(1400 بهمن 6، 0:42)amirabbas.s2021 نوشته است: سلام .
سن ازدواج.
چیزی من بهش اعتقاد دارم اینه که توسن 19تا22سالگی احساسات و نیاز عاطفی به اوج خودش میرسه.
به نظر این موقع هست که آدم به یه مونس  همدم و غمخوار احتیاج داره.
یه نظرم آدم تو سن سی سالگی به حالت عقلایی خودش رسیده.و از اون عاطفهه خبری نیست و زندگیه سردتری رو تجربه خواهد کرد ولی خب بهتر میتونه اداره کنه.
البته ازدواج پیش نیازایی داره که باید تا حدودی اونا رو کسب کرد


کلا بردی زیر سوال!!!!!!!!



مرد در سی سالگی به بلوغ کامل میرسه

منظورم بلوغ جنسی و جسمانی و .. نیست 


منظورم بلوغ درونیه
بلوغ فردی 

رشد عقلانی 


نقل قول: سلام داداش خب برای این سوالت که چطور بهش جهت بدیم اینه که باید از این نیرو استفاده کنیم و ذخیرش کنیم، اگر بخوایم خیلی حرفه ای واردش بشیم بحثی هست به اسم استحاله نیروی جنسی که ما میتونیم از این نیرو به عنوان یه نیروی خیلی زیاد تو کل بدن استفاده کنیم و این نیرو رو منتقل کنیم به مغز که ازش تو راه های کسب درآمد و پیشرفت تو زندگی استفاده کنیم، ولی باید پرهیزات کامل باشه و اجازه هیچ شهوترانی به خودمون ندیم چشممون پاک باشه، و این انرژی رو تو عرصه های مختلف هدایت کنیم تو ورزش کردن میتونیم خیلی رشد کنیم بدن رو رشد بدیم، تو درس خوندن خیلی ذهن میتونه قوی بشه، حافظه قوی میشه، جدا از اینا شما قدرت روحیه خیلی بالایی هم پیدا می کنی میتونی از لحاظ معنوی چه قدر رشد کنی، ببین تا یه جایی بحثه ترک کردنه ما هست که این اعتیاد رو ترک کنیم و اما بعد از اون هدایت و استفاده از این انرژیه تا حالا وقتی که ازدواج کنیم، میتونیم از این انرژی تو اون راهه موفق شدن تو زندگی و رسیدن به کمال استفاده کنیم چون شما وقتی این گناه رو ترک کردی اولا کار بزرگی کردی جلوی نفست وایسادی و بعد با تغییر و اصلاح زندگی خودت مثلا خواب منظم نماز های اول وقت ورزش کردنه حرفه ای، درس خوندن کار کردن و... حالا یه چیزی که شنیدم شما با ذخیره این انرژی (آقایون) این انرژی که از کمرشون میره با ذخیره شدن و طولانی مدت از همین کمر پر میشه و به مغز میرسه و اینجاس که مغز باز و قوی میشه، یه همچین چیزی هست و جالبه حالا اگر بخوای متونی بیشترم تحقیق بکنی استحاله نیروی جنسی بهش میگن

افرین



با هر بار شهوترانی و خ ا مرد ها اون انرژی مردانه درون خودشون و از دست میدن


شما  با اون انرژی نمیدونید که چه ها میشه کرد....


این انرژی مردانه شما میتونید ازش یه فکر بزرگ بسازید...
یه ایده خیلی بزرگ و...
یه کارآفرینی بزرگ...

با هر بار خ ا قدرت خودمون و از دست میدیم...
این تو مرداس...

نقل قول: منم تو کانون دیدم کسانی که گفتن ما آگاهی کامل داشتیم . از عوارضشم آگاهی کامل داشتیم . خیلی هم علمی . ولی بازم نشد و درگیر شدیم و  حالا به سختی میتونیم ترک کنیم
بنظر من چیز ساده ای نیست. 
واقعا نیاز هست به نحوه رفعش فکر کرد.


مشکل ما ضمیر ناخوداگاهمونه که توش این عادت ثبت شده
و بدتر از اون 95 درصد ذهن رو ضمیر ناخوداگاه تشکیل میده
از اونور نورون های داخل مغز با هر بار خ ا سیم کشی میشه 
ااما اگر ترک کنیم کم کم اون نورون انقدر نازک میشه از یه تار عنکبوت هم ریز تر میشه و خود به خود میشکنه
مشکل ضمیر ناخوداگاهمونه
 سپاس شده توسط
سلام بچه ها من میخوام که دیگه شکست نخوریم.
نمدونم چرا شما میخواین یا بگید نمیشه شکست ناپذیر بود
یا اینکه صجبتایی میکنید که بیشتر تو نوشته ها عملیه.
ما پسرا 12 13 14 15 16 سالگی به بلوغ میرسیم بعد شما توقع داری سی سالگی ازدواج کنم تازه .
اصلا نیاز جنسیو بیخیال نیاز عاطفیو چه کنیم ماها معمولا تا سی سالگی احساساتمون میچربه که اگه بهش پاسخ درست ندیم تو  این برهه حال خوبیو نخواهیم داشت.
دخترا که دیگه نیاز عاطفیشون تو این سن به شدت زیاد تره.
میدونم راه حل هست ولی به نظرم باید خیلی خیلی کار کنم.


من میخواستم این مطلبو طوری حل کنم که با توجه به شرایط و گزینه ها توقع پاکی رو از خودم(پسر فرضیم) داشته باشم و شکست نخورم. میخواستم به یه گزینه خوب برسم که تو گزینه های خودم ندیدمش واونو شما بگید
ولی انگار باید با توجه به شرایط حال توقع شکستو داشته باشم ولی شکست نخورم. اونم تا 12 سال و بعدشم تا ابد.......
میدونمم استحاله لازمه اما اول باید فشار از روم برداشته شه و بفهمم چی کار باید کنم
 سپاس شده توسط
سلام داداش گلم شرمنده که دیر اومدم و شاید نظرم مفید نباشه ببین داداش جان وقتی شما با این دید نگاه کنی که 12 سال دیگه ازدواج کنی خوب معلومه تو ذهن این تبدیل میشه به یه مقاومت بزرگ
اصلا نباید به خ.ا فکر کرد خیلی ها هستند شاید دوماه یا سه ماه بعد از عروسی به خاطر شرایط کاری از همسرشون دور باشند اون وقت چکار کنند؟؟
ببین داداش هدف از ازدواج فقط ارضای عواطف و میل جنسی نباید باشه  ازدواج برای کامل شدنه درسته سن ازدواج رفته بالا متاسفانه ولی انسان هر چی پخته تر باشه شکستش کمتره
شما با این دید نگاه کن که اصلا خ.ا وجود نداره و بهش فکر نکن برای خودت 12 سال را در ذهنت ایجاد نکن هیچ معلوم نیست کی ازدو.اج میکنیم شاید 1سال دیگه شاید یک ماه دیگه مشخص نیست کی همسر مورد علاقه را پیدا کنیم
باید توکل کنی به خدا و راه پاکی را پیش بگیری سعی کن تمرکزت روی اهدافت باشه مثلا بگو چند وقت دیگه میخواهم ان شاءالله ازدواج کنم باید برای ازدواج حد اقل هایی داشته باشی حداقل یه شغل و درامد و ....
برای پر کردن نیاز عاطفی میتونی با دوست های خوب معاشرت کنی بری مسجد تفریح های لازم را داشته باشی با خانواده بری گردش از بودن در کنار خانواده لذت ببری 49-2
 سپاس شده توسط
(1400 بهمن 7، 10:37)amirabbas.s2021 نوشته است: سلام بچه ها من میخوام که دیگه شکست نخوریم.
نمدونم چرا شما میخواین یا بگید نمیشه شکست ناپذیر بود
یا اینکه صجبتایی میکنید که بیشتر تو نوشته ها عملیه.
ما پسرا 12 13 14 15 16 سالگی به بلوغ میرسیم بعد شما توقع داری سی سالگی ازدواج کنم تازه .
اصلا نیاز جنسیو بیخیال نیاز عاطفیو چه کنیم ماها معمولا تا سی سالگی احساساتمون میچربه که اگه بهش پاسخ درست ندیم تو  این برهه حال خوبیو نخواهیم داشت.
دخترا که دیگه نیاز عاطفیشون تو این سن به شدت زیاد تره.
میدونم راه حل هست ولی به نظرم باید خیلی خیلی کار کنم.


من میخواستم این مطلبو طوری حل کنم که با توجه به شرایط و گزینه ها توقع پاکی رو از خودم(پسر فرضیم) داشته باشم و شکست نخورم. میخواستم به یه گزینه خوب برسم که تو گزینه های خودم ندیدمش واونو شما بگید
ولی انگار باید با توجه به شرایط حال توقع شکستو داشته باشم ولی شکست نخورم. اونم تا 12 سال و بعدشم تا ابد.......
میدونمم استحاله لازمه اما اول باید فشار از روم برداشته شه و بفهمم چی کار باید کنم


امیرعباس جان سلام

نکته ای میخواستم بگم 

اینکه ما نباید تو برنامه ریزی های خدا دست ببریم
تنها چیزی که خدا از ما خواسته اینکه بخواییم و تلاش کنیم 
از این به بعدش دست ما نیست که خدا چجوری و کی اون خواسته ما رو برآورده کنه
و نباید هم اصرار کنیم بر چیزی که میخوایم چون خدا همیشه خوب ما رو میخواد پس اگه اونی که میخوایم نشه مطمئنا یا زمانش نرسیده یا خدا یکی بهترشو برامون کنار گذاشته

شما اصلا نمیتونی بگی که صددرصد تو 30 سالگی ازدواج میکنی چون از برنامه ریزی خدا خبر نداری شما فقط تلاش کن که خدا بهترین ها رو برای تک تک بنده هاش کنار گذاشته

در مورد پاکی و احساس نیاز
زیاد مسئله رو برای خودت سختش نکن
ما میتونیم پاک باشیم
اما چون طی سالیان  این عادت خ.ا در مغزمون مسیر های عصبی ایجاد کرده زمان نیاز داریم تا مغزمون برای پاسخ به شکل دیگه ای به این نیاز نورون های عصبی جدیدی ایجاد کنه
که حداقل 66 روز میگن تلاش و دوری پیوسته نیازه تا عادت جدید در مغز شکل بگیره
  [تصویر:  zko_mxcpx3irr8xxxrsdbdjwa0n2.png]
 یک راند دیگر مبارزه کن 
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان