عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مطالب خواندنی: جااالـــب ... علمییییی ... مفیـــــــــددد

#16
هفت اصل بیل گیتس


«بیل گیتس»، رئیس «مایکروسافت»، در یک سخنرانی در یکی از دبیرستان‌های آمریکا، خطاب به دانش‌آموزان گفت: «در دبیرستان خیلی چیزها را به دانش‌آموزان نمی‌آموزند». او هفت اصل مهم را که دانش‌آموزان در دبیرستان فرا نمی‌گیرند، بیان كرد.
به گزارش اصول بیل گیتس به این شرح است:
۱) اصل اول: در زندگی، همه چیز عادلانه نیست، بهتر است با این حقیقت کنار بیایید.
۲) اصل دوم: دنیا برای عزت نفس شما اهمیتی قایل نیست. در این دنیا از شما انتظار می‌رود که قبل از آن‌که نسبت به خودتان احساس خوبی داشته باشید، کار مثبتی انجام دهید.
۳) اصل سوم: پس از فارغ‌التحصیل شدن از دبیرستان و استخدام، کسی به شما رقم فوق‌العاده زیادی پرداخت نخواهد کرد. به همین ترتیب قبل از آن‌که بتوانید به مقام معاون ارشد، با خودرو مجهز و تلفن همراه برسید، باید برای مقام و مزایایش زحمت بکشید.
۴) اصل چهارم: اگر فکر می‌کنید، آموزگارتان سختگیر است، سخت در اشتباه هستید. پس از استخدام شدن متوجه خواهید شد که رئیس شما خیلی سختگیرتر از آموزگارتان است، چون امنیت شغلی آموزگارتان را ندارد.
۵) اصل پنجم: آشپزی در رستوران‌ها با غرور و شأن شما تضاد ندارد. پدر بزرگ‌های ما برای این کار اصطلاح دیگری داشتند، از نظر آنها این کار «یک فرصت» بود.
۶) اصل ششم: اگر در کارتان موفق نیستید، والدین خود را ملامت نکنید، از نالیدن دست بکشید و از اشتباهات خود درس بگیرید.
۷) اصل هفتم: قبل از آنکه شما متولد بشوید، والدین شما هم جوانان پرشوری بودند و به قدری که اکنون به نظر شما می‌رسد، ملال‌آور نبودند.
یک لحظه تفکر بهتر از 70 سال عبادت است.
 سپاس شده توسط
#17
فرصت های دوباره را دریاب












▪ شما هزاران بار در زندگی شكست خورده اید، هر چند ممكن است به یاد نیاورید.
▪ نخستین بار كه خواستید راه بروید، زمین خوردید.
▪ نخستین بار كه سعی كردید شنا كنید، نزدیك بود غرق شوید.
▪ نخستین بار كه می خواستید توپ بسكتبال را داخل سبد پرت كنید، نتوانستید.
▪ هزار بار خواستید گل بزنید و توپ از بغل دروازه قل خورد و به بیرون از زمین رفت.
▪ رمان نویس بزرگ انگلیسی، جان كریزی، قبل از این كه بتواند نخستین كتاب از ۵۶۴ كتابش را چاپ كند، ۷۵۳ بار از سوی ناشران، پس رانده شد.
▪ باب روث درست است كه توانست ۱۳۳۰ بار توپ بسكتبال را داخل سبد بیندازد و گل كند، ولی ۷۱۴ بار هم نتوانست.
▪ نگران شكست هایتان نباشید.
▪ نگران فرصت هایی باشید كه در صورت دوباره سعی نكردن، از دست می دهید.

نقل این مطلب و نوشته قبلی از aftab.ir
یک لحظه تفکر بهتر از 70 سال عبادت است.
 سپاس شده توسط
#18
سلام به این آدرس برید جالبه!
http://www.3jokes.com/games/concentration_test.htm
یک لحظه تفکر بهتر از 70 سال عبادت است.
 سپاس شده توسط
#19
تو و فقط تویی که در نهایت
مسئول آن چیزی هستی که برایت پیش می آید
تو و فقط تویی که در نهایت
مسئول آن چیزی هستی که برایت پیش می آید
.این را بخاطر داشته باش
.این کلید اصلی است
,اگر ناشادی ، مسئول تویی
.اگر درست زندگی نمیکنی، مسئول تویی
.اگر سردرگمی ، مسئول تویی
.آری بار مسئولیت تمام و کمال بر شانه های توست
It is you in the final analysis - always you.
the decisive factor- who decides.
whatsoever happenes to you.remember it.
this is the very key.
if you are unhappy, it is you.
if you are not living rightly, it is you.
if you are missing, it is you.
the responsibility is totally yours
نقل از aftab.ir
یک لحظه تفکر بهتر از 70 سال عبادت است.
 سپاس شده توسط
#20
نمی دونم این یکی چه طوره اصلا جاش اینجا هست یا تو تاپیک روانشناسی اصلا جالب هست یا حتی ارزش خواندن هم نداره؟ اما به هر حال:
تو چه رنگی هستی ؟


در صورتی که تاریخ تولد شما در:
۲ دی تا ۱۱ دی باشد رنگ شما قرمز است
۱۲ دی تا ۲۱ دی باشد رنگ شما نارنجی است
۲۲ دی تا ۴ بهمن باشد رنگ شما زرد است
۵ بهمن تا ۱۴ بهمن باشد رنگ شما صورتی است
۱۵ بهمن تا ۱۹ بهمن باشد رنگ شما آبی است
۲۰ بهمن تا ۲۹ بهمن باشد رنگ شما سبز است
۳۰ بهمن تا ۹ اسفند باشد رنگ شما قهوه ای است
۱۰ اسفند تا ۲۰ اسفند رنگ شما کبود است
۲۱ اسفند تا ۲۹ اسفند رنگ شما لیمویی است
اول فروردین ماه باشد رنگ شما سیاه است
۲ فروردین تا ۱۱ فروردین باشد رنگ شما ارغوانی است
۱۲ فروردین تا ۲۱ فروردین باشد شما سرمه ای هستید
۲۲ فروردین تا ۳۱ فروردین باشد شما نقره ای هستید
۱ اردیبهشت تا ۱۰ اردیبهشت باشد شما سفید هستید
۱۱ اردیبهشت تا ۲۴ اردیبهشت باشد شما آبی رنگ هستید
۲۵ اردیبهشت تا سوم خرداد باشد شما طلایی رنگ هستید
۴ خرداد تا ۱۳ خرداد باشد رنگ شما شیری است
۱۴ خرداد تا ۲۳ خرداد باشد رنگ شما خاکستری است
۲۴ خرداد تا ۲ تیر باشد رنگ شما خرمایی است
۳ تیر تا باشد رنگ شما خاکستری است
۴ تیر تا ۱۳ تیر باشد رنگ شما قرمز است
۱۴ تیر تا ۲۳ تیر باشد رنگ شما نارنجی است
۲۴ تیر تا ۳مرداد باشد رنگ شما زرد است
۴ مرداد تا ۱۳ مرداد باشد رنگ شما صورتی است
۱۴ مرداد تا ۲۲ مرداد باشد شما آبی هستید
۲۳ مرداد تا ۱ شهریور باشد شما سبز هستید
۲ شهریور تا ۱۱ شهریور باشد رنگ شما قهوه ای است
۱۲ شهریور تا ۲۱ شهریور باشد شما کبود رنگ هستید
۲۲ شهریور تا ۳۱ شهریور باشد شما لیمویی هستید
۱ مهر باشد شما زیتونی هستید
۲ مهر تا ۱۱ مهر باشد رنگ شما ارغوانی است
۱۲ مهر تا ۲۱ مهر باشد رنگ شما سرمه ای است
۲۲ مهر تا ۱ آبان باشد رنگ شما نقره ای است
۲ آبان تا ۲۰ آبان باشد رنگ شما سفید است
۲۱ آبان تا ۳۰ آبان باشد شما طلایی رنگ هستید
۱ آذر تا ۱۰ آذر باشد شما شیری رنگ هستید
۱۱ آذر تا ۲۰ آذر باشد شما خاکستری رنگ هستید
۲۱ آذر تا ۳۰ آذر باشد رنگ شما خرمایی است
۱ دی باشد رنگ شما نیلی است
▪ قرمز: با نمک و دوست داشتنی هستید مشکل پسند ید، با روحیه و بشاشید ، اما در عین حال می توانید بد اخلاق هم شوید. قادرید با مردم بسیار خوب و با ملاطفت برخورد کنید. آدم هایی را که راحت صبحت می کنند را دوست دارید. این آدم ها باعث می شوند احساس راحتی بیشتری داشته باشید.
▪ شیری رنگ: اهل رقابت و بازی هستید، دوست ندارید ببازید ولی همیشه بشاش هستید. قابل اعتماد و امین هستید و خیلی علاقه دارید وقت خود را بیرون از خانه بگذرانید. به سادگی عاشق نمی شوید.
▪ نیلی: بیشتر متوجه نگاهتان هستید. در انتخاب عشق استانداردهای بالایی دارید. هر راه حلی را با دقت و تفکر انتخاب می کنید. به ندرت مرتکب اشتباه احمقانه می شوید. دوست دارید رهبر باشید و به راحتی می توانید دوستان جدید پیدا کنید.
▪ خاکستری: جذاب و فعال هستید. هرگز احساس تان را پنهان نمی کنید. هر آنچه که درونتان است آشکار می سازید. اما ضمنا می توانید خودخواه هم باشید.می خواهید مورد توجه باشید . نمی خواهید به طور نابرابر با شما بر خورد شود . شما می دانید در زمان مناسب چه بگویید ، بسیار خوش اخلاق هستید.
▪ سبز: خیلی خوب با افراد تازه کنار می آیید. در واقع آدم خجالتی نیستید. اما گاهی اوقات با کلمات به عواطف دیگران آسیب می رسانید. دوست دارید مورد توجه و علاقه دیگران باشید ولی اغلب اوقات تنهایید و به انتظار فرد مورد نظرتان می مانید.
▪ طلایی: می دانید چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است. آدم بشاشی هستید . زیاد بیرون می روید. بسختی فرد مورد نظرتان را پیدا کنید ولی وقتی او را یافتید تا سالیان متمادی دوباره عاشق نمی شوید.
▪ صورتی: همواره در تلاش هستید تا در هر چیزی بهترین باشید و دوست دارید به سایرین کمک کنید. اما به سادگی قانع نمی شوید. دارای افکاری منفی هستید و در جست و جوی عشقی شور انگیزید مانند آنچه در قصه هاست.
زرد: شیرین و معصومید. مورد اعتماد بسیاری از مردم و دارای رهبریتی قوی در ارتباطاتشان هستید. خوب تصمیم می گیرید و انتخاب درستی در زمان متناسب دارید. همواره در فکر روابط محبت آمیز به سر می برید.
▪ خرمایی: با هوشید. می دانید چه چیزی درست است. می خواهید همه چیز را مطابق میل خودتان باشد و گاه می توانید به دلیل عدم توجه دیگران مشکل ساز باشید. اما در مورد عشق تان صبور هستید.
▪ نارنجی: در مقابل اعمالتان مسوولیت پذیر هستید. می دانید چگونه با مردم رفتار کنید. همواره اهدافی برای دستیابی دارید و برای رسیدن به آنها تلاش بسیار می کنید. فردی آماده رقابت هستید. دوستانتان برایتان بسیار مهم هستند. قدر آن چه را که دارید می دانید.
▪ ارغوانی: اسرار آمیز هستید. به هیچ وجه خود خواه نیستید. زود و آسان نظرتان جلب می شود. روزتان با توجه به خلق تان می تواند غمگین ویا شاد سپری باشد. بین دوستان محبوب هستید. به سادگی امور را فراموش می کنید.
▪ لیمویی:آرام هستید. اما به سادگی عصبانی می شوید. به آسانی حسادت می ورزید و در مورد چیزهای کوچک اعتراض می کنید. نمی توانید به یک کار بچسبید . اما دارای شخصیتی هستید که اعتماد و علاقه دیگران جلب میکنید.
▪ نقره ای: خیال پرداز و با مزه اید. دوست دارید چیز هایی جدید بیاموزید. علاقه دارید خود سازی کنید. به سادگی همه چیز را می آموزید. صحبت با شما راحت و آسان است. از شما می توان نصایح خوبی شنید. وقتی موضوع دوستی در میان باشد ، متوجه می شوید به کسی نمی توان اعتماد کرد.
▪ سیاه: یک مبارز هستید. دارای انگیزه بالایی هستید. اما تغییر در زندگی را نمی پسندید. زمانی که تصمیمی می گیرید ، روی تصمیتان تا مدت ها پا فشاری می کنید. زندگی عشقی شما نیز توام با مبارزه است.
▪ زیتونی: روشن قلب و آدم گرمی هستید. همراه خوبی برای فامیل و دوستانید. خشونت را نمی پسندید. مهربان و بشاش هستید. گاه به دیگران حسادت می کنید. تصمیم های شما درست و منطقی است.
▪ قهوه ای: فعال و ورزشکارید. برای دیگران مشکل است که به شما نزدیک بشوند. زمانی که متوجه می شوید نمی توانید به چیزی که می خواهید دست یابید، به سادگی تسلیم شده و آن را رها می کنید.
▪ آبی: اتکا به نفس کمی دارید. خیلی ایراد گیرید. هنرمند هستید. معمولا درمسائل عشقی ناموفقید. چون در این مورد از مغزتان فرمان می گیرید نه از قلبتان .
▪ سرمه ای: جذابید. عاشق زندگی خود هستید. نسبت به همه چیز دارای احساسی قوی هستید. خیلی زود گیج می شوید. زمانی که از دست کسی عصبانی هستید ، به سختی می توانید او را ببخشید.
▪ سفید: آرزو و اهدافی بزرگی در زندگی دارید . گاه حسادت می ورزید. نسبت به دیگران متفاوت و گاهی اوقات عجیب هستید. اما همه این حالت شما را دوست دارند.
▪ کبود: احساسات شما به سادگی و ناگهانی تغییر می کند. اغلب تنها هستید چون دوست ندارید زیاد در میان جمع باشید. مسافرت را دوست ندارید. انسان صادقی هستید. ولی حرف مردم را زود باور می کنید. از پچ پچ و غیب دیگران آزرده خاطر می شوید.
یک لحظه تفکر بهتر از 70 سال عبادت است.
 سپاس شده توسط
#21
شکست را چگونه تعریف می کنند؟

● گفتند: شکست یعنی تو یک انسان در هم شکسته ای
▪ گفت: نه ! شکست یعنی من هنوز موفق نشده ام.
● گفتند شکست یعنی تو هیچ کاری نکرده ای
▪ گفت نه! شکست یعنی من هنوز چیزی یاد نگرفته ام. گفتند : شکست یعنی تو یک آدم احمق بودی.
▪ گفت نه! شکست یعنی من به اندازه کافی جرات و جسارت داشته ام.
● گفتند : شکست یعنی تو دیگر به آن نمی رسی.
▪ گفت : نه شکست یعنی می باید از راهی دیگر به سوی هدفم حرکت کنم.
● گفتند : شکست یعنی تو حقیر و نادان هستی
▪ گفت: شکست یعنی من هنوز کامل نیستم.
● گفتند: شکست یعنی تو زندگیت را تلف کردی.
▪ گفت نه! شکست یعنی من بهانه ای برای شروع کردن دارم.
● گفتند: شکست یعنی تو دیگر باید تسلیم شوی!
▪ گفت : نه! شکست یعنی من باید بیشتر تلاش کنم.
این چه طوره؟
یک لحظه تفکر بهتر از 70 سال عبادت است.
 سپاس شده توسط
#22
خانه ام چه بزرگ است!












همین چند وقت پیش بود که تازه معنی حرفی را که کسی سال ها پیش به من گفته بود، فهمیدم!
او به من گفته بود: «هیچ خبر داری خانه ات اتاق های زیادی دارد » من راستش عادت کرده بودم این طور فکر کنم که خانه من همین یک اتاق نشیمن خیلی بزرگ و پاکیزه را دارد که اتفاقاً اتاق خیلی قشنگی هم هست. هم خوب تزئینش کرده ام و هم کاملاً پاک و پاکیزه است. همه کارهایم را هم در همین اتاق انجام می دادم. آنجا زندگی می کردم، کار می کردم، سر خودم را گرم می کردم و خلاصه خیلی به من خوش می گذشت. اما آن روزی که به یاد حرف آن آدم افتادم، یکمرتبه هوایی شدم و دیدم این اتاق بزرگ، چندین در دارد و رفتم یک کمی از درها را باز کردم و خدا می داند که پشت آن در چه دیدم! یک اتاق تاریک مرطوب پر از خرت و پرت و تار عنکبوت! واقعاً ترسیدم و نخستین حسی که به من دست داد این بود که در را ببندم و دیگر هرگز آن را باز نکنم. بعد یادم آمد که بالاخره این اتاق هم جزئی از خانه من است و گیریم که هزار بار هم به خودم بگویم که چنین اتاقی در خانه من نیست، ولی هست و چاره ای ندارم که آن را تمیز کنم، خرت و پرت های اضافی را دور بریزم، اسباب و اثاثیه پاکیزه در آن بچینم و در آن زندگی کنم. برای همین جستی زدم توی اتاق و سه چهار ساعت تقلا کردم و عرق ریختم و حاصل کار، اتاق قشنگ آفتابرویی شد که از تماشایش کیف کردم. حالا من دو تا اتاق دارم و می توانم آدم های بیشتری را که دوست دارم، به خانه ام دعوت کنم.
خانه من هفت در دیگر هم داشت و من هر هفت در را باز کردم. یک در مرا به سوی موسیقی برد، دیگری به سوی نقاشی، سومی به سوی عشق، چهارمی به سوی زیبایی، پنجمی به سوی شادی و... حالا یک عالمه اتاق دارم که همه شان هفت در دارند و این قصه، پایان ندارد.
هیچ کسی تا به حال نتوانسته است برای اتاق های خانه اش پایانی پیدا کند. این کار را می شود تا بی نهایت ادامه داد.
یک لحظه تفکر بهتر از 70 سال عبادت است.
 سپاس شده توسط
#23
قانون خلا و تاثیر آن بر موفقیت


قبل از اینکه قانون خلاء و نقش آن در موفقیت گفته شود لازم است در مورد مفهوم قانون خلا توضیح کوتاهی بدهم.
قانون خلا در واقع این حقیقت را بیان میکند که برای رسیدن به آرزوها و خواسته هایتان می بایست از هر چیز ناخوشایند دوری کنید باید درونتان را تهی از هرگونه امر غیر خواستنی کنید؛ بدین گونه هنگامی که درونتان را از هر نا خواستنی رها کردید جا برای خواستنی باز میشود ؛ آن عامل نا مطلوب میتواند هر چیزی در اطرافتان باشد از وسایل داخل اتاق گرفته تا ارتباط با دوستانتان، هر آن چیزی که غیر لازم میبینید باید اززندگی تان خارج سازید.
با دقت در تجربه های زندگی درک خواهید کرد که علت عدم موفقیت در کارهایتان این بوده است که میبایست در زندگی چیزهایی را رها میکردید تا جا برای آنچه میخواسته اید باز کنید؛ تا بدین صورت قانون خلاء به کمک شما آمده و در راه رسیدن به امور یاریتان کندکه البته برای رسیدن به آن لازم است دلی جسور و ایمانی قوی داشته باشیم تا بتوانیم از نتایجش بهره برداری کامل را بکنیم.
در اجرای قانون خلاء قبل از هر چیز شما باید نگرش مثبتی نسبت به خود و اطرافتان داشته باشید ، با دیدی دلسوزانه و غیرمنتقدانه خود را ارزیابی کنید سپس با تمام نیرو در برابر احساس عجز و درماندگی بعد از شکست مقابله کنید و بدانید با چنین ایمانی طبیعت هم سر تسلیم فرو خواهد آورد و برکت همواره همراه شما خواهد بود. به خاطر داشته باشید نباید منتظر فرصتها نشست بلکه باید خود فرصتها را به وجود آورد و از تمام ابزارهای که هم اکنون در دست داریم برای رسیدن به آرزویمان استفاده کنیم .
اگر در زندگی شکستی یا مشکلی سد راه شما شد هرگز درون و اطرافتان را با یاس و پریشانی پر نکنید برای اینکه اثر قانون خلاء را دریابید خودتان را از هر گونه امر غیر مطلوب رها سازید و جا برای خواسته تان باز کنید و این را باور کنید که آدم موفقی هستید و به آن عمل کنید.
این را به خود تلقین کنید که در زندگی خواهان بهترین هستید، پس هم اکنون جرات به خود راه بدهید و خلاء را در زندگی بیافرینید
شرمنده یادم رفت . نقل هر سه مطلب از aftab.ir
یک لحظه تفکر بهتر از 70 سال عبادت است.
 سپاس شده توسط
#24
لیوان را زمین بگذار!
استاد وارد کلاس شد و لیوان آبی را که در دستش بود ، بالا گرفت تا همه ببینند. از شاگردان پرسید که به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟ شاگردان جواب دادند ، ۵۰ گرم ، ۱۰۰ یا۱۵۰ گرم . استاد گفت: من هم بدون وزن کردن نمی دونم که وزن آن دقیقا چقدر است؟
اما سوال من این است که اگر این لیوان چند دقیقه دستم باشد چه اتفاقی می افتد؟ شاگردان جواب دادند: دست تان درد می گیرد. پرسید اگر یک روز نگه دارم چه می شود؟ بچه ها گفتند ، عضلاتتان به خاطر فشار زیاد ، بی حس می شود و درد می گیرند . یکی از آنها به شوخی گفت احتمالا باید به بیمارستان بروید.
استاد گفت: چرا دست من بی حس می شود. مگر در این مدت ، وزن این لیوان تغییر کرده است ؟ چرا فشار آن روی دستم بیشتر می شود؟ حالا من باید چکار کنم؟ بچه ها گیج شدند و نمی دانستند چه جوابی بدهند. بالاخره یکی از آن ها گفت: لیوان را زمین بگذارید. استاد گفت: دقیقا این همان کاری است که باید انجام دهید.
لیوان را زمین بگذارید ، درست مثل مشکل های زندگی ، اگر چند دقیقه آنها را قوی در ذهن تان نگه دارید، هیچ اتفاقی نمی افتد . اگر یک ساعت به آنها فکر کنید مغزتان درد می گیرد. اگر مدت طولانی تری به آنها فکر کنید شما را فلج می کنند .
فکر کردن به مشکلات زندگی مهم و لازم است ولی مهم تر از آن است که در پایان هر روز ، آنها را زمین بگذارید و بخوابید! به این ترتیب ذهن تان در فشار قرار نمی گیرد و صبح می توانید با انرژی و روحیه ی کافی از خواب بیدار شوید و هر مسئله و مشکلی را حل کنید.
نقل از aftab.ir
یک لحظه تفکر بهتر از 70 سال عبادت است.
 سپاس شده توسط
#25
آیا می د‌انید‌ که...

▪ ‌اثر لب و زبان هرکس همانند‌ اثر انگشتش منحصربه‌فرد‌ است.
▪ رشد‌ کود‌ک د‌ر بهار بیشتر است.
▪ ۸ د‌قیقه و ۱۷ ثانیه طو ل می‌کشد‌ تا نور خورشید‌ به زمین برسد‌.
▪ شد‌ید‌ترین نعره‌ ، متعلق به وال‌ها است که برابر با صد‌ای موتور جت است.
▪ د‌لفین‌ها، همانند‌ گرگ‌ها هنگام خواب، چشم‌هایشان را باز می‌گذارند‌.
یک لحظه تفکر بهتر از 70 سال عبادت است.
 سپاس شده توسط
#26
عمرا اگه اینا رو بدونی ...

۱) توماس ادیسون از تاریکی وحشت داشت.
۲) صدای اردک اکو ندارد.
۳) چشم های شتر مرغ از مغزش بزرگتر است.
۴) مورچه ها نمی خوابند
۵) الفبای مردم هاوایی ۱۲ حرف دارد.
۶) کد کشور روسیه ۰۰۷ است.
۷) اگر سر سوسک را قطع کنند برای چند هفته زنده می ماند.
۸) ارتفای برج ایفل در سرما و گرما بر اثر انقباض و انبساط ۱۶ سانتی متر تغییر می کند.
۹) آدامس توسط یک فرمانده جنگی اختراع شد.
۱۰) رانندگان شرکت کوکاکولا سال هست از محصولات این شرکت برای تمیز کردن موتور ماشین هایشان استفاده می کنند.
نقل این مطلب و قبلی از aftab.ir
یک لحظه تفکر بهتر از 70 سال عبادت است.
 سپاس شده توسط
#27
قلب متلاطم

وقتی شما در جای خود نشسته اید یا هر کار دیگری انجام می دهید قلب شما سخت مشغول کار است.
سرعت قلب را مغز کنترل می کند و در شرایط مختلف سرعت آن تغییر می کند. احساسات شما هم بر سرعت قلب تأثیر می گذارد. برای مثال علت تندتر شدن ضربان قلب قبل از امتحان همین است. قلب شما در یک روز به اندازه پر کردن یک تانکر ۱۰ هزار لیتری، خون تلمبه می کند و در طول یک زندگی متوسط قبل بیش از چهار میلیارد بار می زند و بیش از ۳۰۰ میلیون لیتر خون را تلمبه می کند که این مقدار برای پر کردن ۱۵ هزار و ۵۰۰ استخر شنای بزرگ کافی است!


به چی فکر می کنید؟!!
یک لحظه تفکر بهتر از 70 سال عبادت است.
 سپاس شده توسط
#28
......معبودا! ......
گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم.گفتی: .::من به شمانزدیکم ( بقره/186 ) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شم . گفتی:.:: خدای خودراباتضرع وپنهانی وبی آنکه آوازبرکشی ،درصبح وشام یادکن (اعراف/205) ::.

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!گفتی:.:: آیا دوست نمی داریدکه خدا هم درحق شما مغفرت (واحسان)فرماید ؟! (نور/22) ::.

گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی
گفتی: .:: از خدای خودآمرزش طلبید وبه درگاهش توبه وانابه کنید (هود/90) ::.

گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی: .:: آبا مومنان ندانسته اندکه محققا خداست که توبه بندگان را می پذیرد ؟! (توبه/104) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم گفتی: .:: خدا بخشنده گناه وپذیرنده توبه (بندگان باایمان)است.(غافر/2-3) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟ گفتی: .:: البته خدا همه‌ی گناه‌ها ن را، چون توبه کنیدخواهدبخشید. (زم53)

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟ گفتی: .:: به جز خدا کیست که گناهان را ببخشد؟ (آل عمران/135) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌کنم
گفتی: .:: هماناخداآنان راکه پیوسته به درگاهش توبه کندو هم پاکیزگان دوراز هرآلایش را دوست می دارد (بقره/222)

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک گفتی: .:: آیا خدای مهربان برای بنده‌اش کافی نیست؟ ( زمر/36)

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی: .:: ای کسانیکه ایمان آورده اید. ذکرحق ویاخدا (به دل وزبان ) بسیارکنیدودائم صبح وشام به تسبیح ذات پاکش بپردازید. اوست خدایی که هم اووهم فرشتگانش برشمابندگان رحمت می فرستندتاشما را ازظلمتها ی جهل وگمراهی بیرون آرد وبه عالم نوررساند. و اوبراهل ایمان بسیارمهربان است (احزاب 41-43)
خدایا!فرصت راز و نیازم ر ا در خلوت دلپذی بندگی به بار می نشانم . من همان گدای غریبی هستم که عرض حاجت دل بینوا و درد مندم را با جام تهی ای که دست گرفته ام به پیشگاه مقدست می آورم و از درگاهت خواستارم که رویای وصال مرا تعبی کنی
.
نقل از 1hamidreza.blogspot.com
یک لحظه تفکر بهتر از 70 سال عبادت است.
 سپاس شده توسط
#29
گوش چپ "گوش عشق" است!

دانشمندان کشف کردند گوش چپ که اطلاعات خود را به نیمکره راست مغز ارسال می کند گوش "عشق" است و بنابراین عبارات احساسی را برای درک بهتر باید در این گوش نجوا کرد.

بخش چپ مغز منطق، توجه به جزئیات، زبان، علم و استراتژیها را نشان می دهد و طرف راست تصورات، اشراق و سیر و سلوک، دید همزمان، تخیلات و احساسات را حاکمیت می کند.

هر یک از این بخشهای مغز قسمت مخالف بدن را کنترل می کنند. بنابراین منطقی است که تصور شود یک جمله احساسی اگر مستقیما از طرف چپ بدن ارسال شود سریعتر به مراکز احساسی می رسند.

به طور طبیعی چشم راست با زکاوت بیشتری می تواند رنگها را درک کند این درحالی است که بهتر است مادران گونه چپ کودک را ببوسند و یا با دست چپ کودک را در آغوش بگیرند.

در حقیقت دانشمندان دانشگاه ساسکس انگلیس در تحقیقات خود نشان دادند که 85 درصد از زنان چپ دست یا راست دست کودک خود را با دست چپ در آغوش می گیرند. به این ترتیب واکنشهای فیزیکی و احساسی کودک مستقیما به طرف راست مغز مادر می رسند.

به تازگی گروهی از محققان با آزمایش هزار و 120 نفر مشاهده کردند که گوش چپ در این افراد "گوش عشق" است. به طوری که 69 درصد از موارد خاطر نشان کردند تمام عبارات شیرین و عاطفی را هنگامی که از راه گوش چپ می شنوند بهتر درک می کنند و تنها 56 درصد از موارد اگر این عبارات را با گوش راست بشوند می توانند عمق آنها را درک کنند.
نقل از jalebastbedanid.blogfa.com
یک لحظه تفکر بهتر از 70 سال عبادت است.
 سپاس شده توسط
#30
چند حكايت از پائولوكوئيلو

شهسواري به دوستش گفت: بيا به كوهي كه خدا آنجا زندگي مي كند برويم.ميخواهم ثابت كنم كه اوفقط بلد است به ما دستور بدهد، وهيچ كاري براي خلاص كردن ما از زير بار مشقات نمي كند.
ديگري گفت: موافقم .اما من براي ثابت كردن ايمانم مي آيم .
وقتي به قله رسيد ند ،شب شده بود. در تاريكي صدايي شنيدند:سنگهاي اطرافتان را بار اسبانتان كنيد وآنها را پايين ببريد
شهسوار اولي گفت:مي بيني؟بعداز چنين صعودي ،از ما مي خواهد كه بار سنگين تري را حمل كنيم.محال است كه اطاعت كنم !
ديگري به دستور عمل كرد. وقتي به دامنه كوه رسيد،هنگام طلوع بود و انوار خورشيد، سنگهايي را كه شهسوار مومن با خود آورده بود،روشن كرد. آنها خالص ترين الماس ها بودند...
مرشد مي گويد: تصميمات خدا مرموزند،اما همواره به نفع ما هستند .

-------------------------------------------

رام كنندگان حيوانات سيرك براي مطيع كردن فيلها از ترفند ساده اي استفاده مي كنند.زماني كه حيوان هنوز بچه است، يكي از پاهاي او را به تنه درختي مي بندند. حيوان جوان هر چه تلاش مي كند نمي تواند خود را از بند خلاص كند اندك اندك اي عقيده كه تنه درخت خيلي قوي تر از اوست در فكرش شكل مي گيرد.وقتي حيوان بالغ و نيرومند شد ،كافي است شخصي نخي را به دور پاي فيل ببندد و سر ديگرش را به شاخه اي گره بزند. فيل براي رها كردن خود تلاشي نخواهد كرد .پاي ما نيز ، همچون فيلها،اغلب با رشته هاي ضعيف و شكننده اي بسته شده است ، اما از آنجا كه از بچگي قدرت تنه درخت را باور كرده ايم، به خود جرات تلاش كردن نمي دهيم، غافل از اينكه : براي به دست آوردن آزادي ، يك عمل جسورانه كافيست .
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان