عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

من و دلتنگی و این بغض مدام ...

پاییز گاهی در زیر سیگاری روی میز، زیر انبوهی از خاکستر است،
گاهی حوالی عطری تلخ پشت یقه ی لباسی تا شده،
گاهی هم نم بارانی‌ست که گوشه چشمانت می‌درخشد.
پاییز که همیشه لای برگ های زرد و نارنجی نیست،
گاهی در دل کاجی‌ست میان یک کاجزار همیشه سبز،
گاهی قهوه ای‌ست که سر می‌رود، غذایی‌ست که ته می‌گیرد و لبخندی‌ست که بی بهانه بر لبانت می نشیند.

ساده بگویمت،
دلتنگ که باشی پاییز نزدیک است...


#روزبه_معین
خوبی بخواهیم به تمام جهان به همسایه ها به رهگذرانِ پیاده روهای شهر،خوبی بخواهیم و خوب باشیم و خوب بمانیم
این دنیا نیاز مُبرَم به انرژیهای مثبت دارد
به نگاه های محبت آمیزِ آدمیزاد به دستهای یاری دهنده، به تبسم های صورتی رنگ هستی ،به کلماتی برنگ عشق
این دنیا دستی می خواهد تا پاک کند تمام رنگهای کدر بدخواهی را، دلهایی صاف، آسمانی آفتابی ، افقی معجزه آسا
خوبی را دریغ نکنیم هر چقدر خوبی برای دیگری بخواهیم دنیا همانقدر خوبی ها را نثارمان خواهد کرد،...
 سپاس شده توسط
می خواستم تو درد و دلها بنویسم دیدم یه بنده خدا دیگه یه چی دیگه نوشته و ما آدما بهتر دیده بشیم
نه دلم میخواد از اینجا برم
هم‌ می‌خوام از اینجا برم پر تناقض شدم
دل کندن از اینجا هم سخته ولی باید از اینجا دل بکنم...چون من دیگه نمیتونم ظرفیتشو ندارم واقعا میگم...
جدیدا ظرفیت تنهایی پیدا کردم اگر خالی شه ب تموم دوستام سر میزنم ولی اگر پر بشه بمدت غیبم میزنه تا دوباره خالی شم

چقدر این ثانیه ها نامردند
گفته بودند که برمی گردند
 سپاس شده توسط
دلم برای چند سال پیش تنگ شده  809197ps94ijjhwg
اون موقع همه چیز خیلی قشنگ تر بود ...

ولش کن شاید چند سال دیگه دلت واسه الان ات تنگ بشه ، پس حالا ازش لذت ببر... 65
کبوتر هوایی شدم
ببین عجب گدایی شدم 
دعای مادرم بوده که 
منم امام رضایی شدم 
 سپاس شده توسط
مارا سریست باتو که گر خلق روزگار


                 دشمن شود سر ببرد هم در آن سریم



                                   ....
            دیوانه تر از خویش کسی می‌جستم

دستم بگرفتند و به دستم دادند..
.
 سپاس شده توسط
کاش می‌شد گذشته را دور ریخت
کاش می شد خاطرات را محو کرد
کاش می شد از نو متولد شد
کاش می‌شد مرد و این روز ها را ندید
 سپاس شده توسط
کاش گذشته در گذشته میماند
وا با تعویض اسمش به خاطره
بخشی از وجودمان نمیشد
            دیوانه تر از خویش کسی می‌جستم

دستم بگرفتند و به دستم دادند..
.
 سپاس شده توسط
ای کسی که برای اولین بار یادم کردی به کمکم بیا که در ورطه نابودی اسیر چنگال شهوتم
            دیوانه تر از خویش کسی می‌جستم

دستم بگرفتند و به دستم دادند..
.
 سپاس شده توسط
منم که دیده به دیدار دوست کردم باز 
وز چه شکر گویمت ای کارساز بنده نواز 


حافظ
 سپاس شده توسط
اختر بخفت و شمع فرو مرد و همچنان

بیدار بود دیدهٔ شب زنده دار من
:'(
            دیوانه تر از خویش کسی می‌جستم

دستم بگرفتند و به دستم دادند..
.
 سپاس شده توسط
چه غریب ماندی ای دل نه غمی، نه غمگساری
نه به انتظار یاری، نه ز یار انتظاری

غم اگر به کوه گویم بگریزد و بریزد
که دگر بدین گرانی نتوان کشید باری












:-(
            دیوانه تر از خویش کسی می‌جستم

دستم بگرفتند و به دستم دادند..
.
 سپاس شده توسط
عمریست که با فتنه و شَر میگردی

ناحقی و بی سود و ثمر میگردی

من آینهٔ شکسته بودم ای سنگ

شرمنده که ناامید برمیگردی
 

سیامک کیهانی
 سپاس شده توسط
دعا گوی غریبان جهانم
             و اَدْعو بِا التَّواتُر و التَّوالی
                            به هر منزل که رو آرد خدارا
                                            نگه دارش به لطف لایزالی
            دیوانه تر از خویش کسی می‌جستم

دستم بگرفتند و به دستم دادند..
.
مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
                                   که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست
من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق
                                   چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست
            دیوانه تر از خویش کسی می‌جستم

دستم بگرفتند و به دستم دادند..
.
 سپاس شده توسط
گر برگ گل سرخ بگیری پیرهنش را 

از نازکی آزار رساند بدنش را 

طرب اصفهانی
شيءٌ ما ينقصني،
رُبَّما أمل، رُبَّما نسيان، رُبَّما صديق، رُبَّما أنا

چیزی مرا کم است
شاید امید، شاید فراموشی، شاید دوست
 شاید من ...
تو خوب بمون، نذار خوبا تموم شن


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان