مکتبخونه (سرپرست: فرید، العبد المرحوم)

[Roza_r]

معمولا روی شیشه فروشگاهشون پوستر طرح تخفیفی رو می زنن. من خودم همینطوری متوجه شدم حالا می خوای ببین توی اینترنت شاید توضیحی پیدا کنی. 

متشکرررم عزیزم بچه ها اینجا لیست کتابفروشیای فعال در طرح تابستانه 1400 شهرتون رو میتونید ببینید. امیدوارم همین باشه  البته اگه هم چنان هزینه نسخه چاپی کتاب واستون بالاست طرح گردونه اپلیکیشن طاقچه رو بهتون پیشنهاد میکنم. کتاب رایگان هم هرچند روز یکبار میذارن.

رزا/ 27 روز دوستی با کتاب

[تاج]

سلام
تاج/127 روز دوستی با کتاب
 
کشف الاسرار __ اسرار هزار ساله

[عاشق فاطمه زهرا]

عاشق فاطمه زهرا / ۲۰۵ روز دوستی با کتاب

[محسنین]

سلام

محسنین / ۱۲۰ روز دوستی با کتاب

 گلستان سعدی

مرور و تأمل در حکایات

فعالیت گروه استوا

[karma]

خانم رزا 

آره یادمه خودم که اول کتاب رو دست گرفته بودم چه جوری بود نوع نوشته های  بکمن فرق داره با باقی نویسنده ها و یه کم طول میکشه تا اون ارتباط برقرار شه و اولاش یه کم نچسبه... و حرف هایی که به ظاهر شوخی نیستن ولی میفهمی اینجا طنز آمیزه یه جورایی مثل این که یکی با حالت جدی جوک بگه.. من خودم بار اول با خودم میگفتم طرف فکر کرده خیلی با نمکه کتاب نوشته   و همین طور جایی هم که شروع میشه اوه اومده تبلت بخره و آدم هیچی نمیدونه چی به چیه چرا پیر مرده انقدر خرفته و چه قدر رو مخه... ولی بعد فلش بک میزنه و داستان رو تعریف میکنه و این بار که به مغازه میرسه دیگه اون فکر اصلا به ذهن آدم نمیاد من خودم به اونجاش که رسیدم این صورت رو گرفتم (  )  و گفتم : آخی  چون اوه برام از اون پیر مرد بد عنق رو مخ به یه پیر مرد نقلی گوگولی تبدیل شده بود  

امیدوارم یه بار دیگه با حوصله کتاب رو بخونید تجربه خوبیه   

---

محسنین من یه چی بگم ناراحت نمیشی در مورد سعدی خوندن؟    یعنی میخوام نظر خودمو بگم و بعد نظر تو رو بپرسم    

خودم فکر کنم
8 روز دوستی با کتاب 

شب میام توضیح میدم که چیا دارم میخونم یه مشورتی هم میخواستم باهاتون بکنم 

[محسنین]

---

محسنین من یه چی بگم ناراحت نمیشی در مورد سعدی خوندن؟    یعنی میخوام نظر خودمو بگم و بعد نظر تو رو بپرسم    

سلام 

نه داداش ، بفرما 
یه دور قبلاً خوندمش   دارم دوباره از نو میخونمش .

یه جاهایی زیاده روی داره درکل   ...

[صابرین]

یا امیرالمؤمنین / 25 مهر 99 / 86 روز / تاریخ تحلیلی اسلام (شهیدی)

[Silent Voice]

هارت تنها / ۴۶ روز/۱۸ خرداد ماه
کتاب های معجزه سحرخیزی 
نیروی حال 
گفتگو با خدا 

بنویس تا اتفاق بیوفتد

[karma]

محسنین
وایسا با سوال شروع کنم   برا چی سعدی میخونی و روش فکر میکنی؟ توی کتابش دنبال چی هستی؟ 

---

خودم رو بگم چیا خوندم :
سه گانه ورونیکا راف (سنت شکن، شورشی، هم پیمان) اولین کتابش رو خوندم البته قبلا فیلمش رو دیدم ولی کتاب یه لطف دیگه ای داره و اگه بخوام توی یه جمله بگم... محشره بیشتر از اونی که فکرش رو بکنید 

بعد کتاب وحشی رو دوباره میخوام بخونم : تا حالا از هیچ کتابی به اندازه این لذت نبردم... خیلی خیلی خیلی 
خواستم بگم دوسش دارم ولی گفتم لوس میشه   خیلی خیلی خیلی دلنشینه 


پریروز یه کتابی به اسم دلایلی برای زنده ماندن رو به عارفه خانم معرفی کردم( با چه اشتیاق و آب و تابی ) (کتابش در مورد غلبه بر افسردگیه) نیم ساعت بعدش با خودم گفت کتاب به این خوبی رو چرا خودم گذاشتمش کنار برداشتم و از اول شروع کردم به خوندن حدودای 120 صفحش رو خوندم دیدم 50 صفحه اولش دقیقا همون طوریه که تعریف کردم.. ولی متاسفانه بعدش نه البته کتاب همونه ها رویه هیچ فرقی نکرده ولی همین بده چون چیز زیادی یاد نمیده فقط احساسات رو توضیح میده تا یه جایی جذاب بود ولی از یه جایی به بعد دیگه تکراری شد البته توی مقدمه ذکر شده بود که یه راه مفید برای درمان گفتن و شنیدن و صحبت در مورد افسردگیه و کتاب نوشته شده تا این ها رو با بقیه در میون بزاره.. و یه جورایی بهشون بگه که تنها نیستن و خب باید توقع این روند رو میداشتم حالا باز میخونم ببینم چی میشه 


کتاب تولستوی و مبل بنفش رو هم شروع کردم باز فکر کنم 100  صفحه ای ازش خوندم  کتاب خوبیه بعدا در موردش میگم 

یه کتابی هست که باید بخونمش به خاطر انتخاب رشته 
خوشبختانه یا متاسفانه بنده چند پتانسیلی هستم از اونایی که سریع به یه چیز علاقه مند میشه میره داخلش و بعد یه مدت یه عشق جدید پیدا میکنه و میره سراغ اون یکی و به قول معروف از این شاخه به اون شاخه میپره این کتاب راهنمایی برا این جور آوماس که چه جوری از این میل به تنوع و علایق زیادشون استفاده کنن و خوشحال باشن توی جامعه ای که ارزش هاش بر اساس تخصص گراها ساخته شده اینم باز روز های آینده بیشتر میگم   


گفتم میخوام باهاتون مشورت کنم.. بچه ها یه کتاب بهم معرفی کنید   ولی نمیدونم چه جور کتابی میخوام مغزم یه داستان مفهومی مثل کوری میخواد ولی ذهنم کشش رو نداره حالا   نمیدونم چ کنم  به نظرم یکی از کتاب های مهرداد صدقی خوب باشه   شما ها چه پیشنهادی دارید؟؟

[Roza_r]

سلام سلام
ممنون درمورد توضیحاتت برای مردی به نام اوه کتابم شهر دیگست احتمالا چند ماخ دیگه برش میگردونم خونه

خببب من یه آدم متعصببب درمورد شعر و نثر خوووب فارسی ام و حافظ و سعدی عشق منن. به همین خاطر دلم خواست فضولی کنم  برادر محسنین ادامه بده تامل در آثار این دو بزرگوار راه گشای زندگی و درس زندگیه. 

رمان خوب که ذهنتو درگیر کنه اگه کشش داری جنایت و مکافات فک کنم انتخاب خوبی باشه ولی اگه ذهنت استراحت و شادی میخواد اره با کتابای صدقی موافقم

[karma]

خببب من یه آدم متعصببب درمورد شعر و نثر خوووب فارسی ام و حافظ و سعدی عشق منن. به همین خاطر دلم خواست فضولی کنم  برادر محسنین ادامه بده تامل در آثار این دو بزرگوار راه گشای زندگی و درس زندگیه. 

اصلا بحث رو اینجا آوردم که بقیه هم شرکت کنن 

اشتباه نشه من خودم دیوونه شعر و مخصوصا حافظم یه دیوان حافظ برا خودم دارم... اگه بیچاره رو ببینید   انقدر خوندمش جلد براش نمونده   با سعدی هم میونم خوبه کلا شعر خیلی میخونم ولی بحث من اینه که واقعا این ها چیزی برای یاد دادن بهمون دارن؟؟

ممنون درمورد توضیحاتت برای مردی به نام اوه کتابم شهر دیگست احتمالا چند ماخ دیگه برش میگردونم خونه 

آره حتما بخونیدش 

رمان خوب که ذهنتو درگیر کنه اگه کشش داری جنایت و مکافات فک کنم انتخاب خوبی باشه ولی اگه ذهنت استراحت و شادی میخواد اره با کتابای صدقی موافقم 

نه فکر نکنم کشش جنایات و مکافات رو داشته باشم  صدقی کدوم کتاب هاش بهتره؟ سری آبنبات رو چند روز پیش گفتم یه کم این که با لهجه حرف میزنن سخته برام باهاش ارتباط بگیرم ولی طنزش خیلی خوب بود   نظرتون  در مورد بقیه کتاب هاش چیه ؟

[محسنین]

برا چی سعدی میخونی و روش فکر میکنی؟ توی کتابش دنبال چی هستی؟ 

سلام و درود مجدد 

خب داداش ، بگیم چرا شروع کردم به سعدی خوندن ؟

کلا طی یه سری رویداد ها  به عرفان و معرفت علاقه مند شدم 

سعی کردم از اُدَبا و عُرَفا کتاب بخونم  

اندکی از مثنوی معنوی خوندم ، سنگین بود برام 

یه کتاب بود اسمش عرفان مولانا بود ، اونو خوندم ، بیشتر علاقه مند شدم . مخصوصاً حکایات آموزنده که مفاهیم و روشهای شگفتی برای ی زندگی بهتر داشت .

اما گلستان ، خیلی نکات جالب و آموزنده ای توی حکایاتش دیدم پراکنده ،  همون‌طور که مولانا هم حکایات شگفت انگیزی داشت . رفتم سراغ گلستان یه نسخه که لغات سخت رو معنی کرده و اشعار سختش رو نیز .

رفتم گرفتمش ، و نشستم پی پیدا کردن نکته جدید ، نقد روش زندگیم ، و سنجیدن نظرات و بیانات سعدی با منطق خودم و عرف .

بنظرم نکات خیلی جالبی داره ، ولی بعضی جاها هم منتقدشم .

ولی برایندش از نظر من کتاب پر بار و مثبتیه 



اصلا همین دیباچه گلستان ، آدمو میبره یه دنیا دیگه 

چهارتا حکایت هم خدمتت :

---

دزدی به خانه پارسایی در آمد چندانکه جست چیزی نیافت دل تنگ شد پارسا خبر شد گلیمی که بر آن خفته بود در راه دزد انداخت تا محروم نشود
شنیدم که مردان راه خدای
دل دشمنان را نکردند تنگ
ترا کی میسر شود این مقام
که با دوستانت خلافست و جنگ
مودت اهل صفا، چه در روی و چه در قفا، نه چنان کز پست عیب گیرند و پیشت بیش میرند.
در برابر چو گوسپند سلیم
در قفا همچو گرگ مردم خوار
هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد
بی‌گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد

---

یاد دارم که در ایام طفولیت متعبد بودمی و شب خیز و مولع زهد و پرهیز شبی در خدمت پدر رحمة الله علیه نشسته بودم و همه شب دیده بر هم نبسته و مصحف عزیز بر کنار گرفته و طایفه ای گرد ما خفته پدر را گفتم از اینان یکی سر بر نمی‌دارد که دوگانه ای بگزارد چنان خواب غفلت برده اند که گویی نخفته اند که مرده اند گفت جان پدر تو نیز اگر بخفتی به از آن که در پوستین خلق افتی.
نبیند مدعی جز خویشتن را
که دارد پرده پندار در پیش
گرت چشم خدا بینی ببخشند
نبینی هیچ کس عاجزتر از خویش

---

لقمان را گفتند ادب از که آموختی گفت از بی ادبان هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از فعل آن پرهیز کردم.
نگویند از سر بازیچه حرفی
کزان پندی نگیرد صاحب هوش
و گر صد باب حکمت پیش نادان
بخواند آیدش بازیچه در گوش

---

پارسایی را دیدم بر کنار دریا که زخم پلنگ داشت و به هیچ دارو به نمی‌شد. مدت‌ها در آن رنجور بود و شکر خدای عزّوجل علی الدوام گفتی. پرسیدندش که شکر چه می‌گویی؟ گفت: 

شکر آن که به مصیبتی گرفتارم نه به معصیتی.

 

گر مرا زار به کشتن دهد آن یار عزیز

تا نگویی که در آن دم غم جانم باشد

 

گویم از بنده مسکین چه گنه صادر شد

کاو دل آزرده شد از من غم آنم باشد

---

روح آدم رو جلا میدن 

[عارفه]

 این کتاب راهنمایی برا این جور آوماس که چه جوری از این میل به تنوع و علایق زیادشون استفاده کنن و خوشحال باشن توی جامعه ای که ارزش هاش بر اساس تخصص گراها ساخته شده اینم باز روز های آینده بیشتر میگم   


گفتم میخوام باهاتون مشورت کنم.. بچه ها یه کتاب بهم معرفی کنید   ولی نمیدونم چه جور کتابی میخوام مغزم یه داستان مفهومی مثل کوری میخواد ولی ذهنم کشش رو نداره حالا   نمیدونم چ کنم  به نظرم یکی از کتاب های مهرداد صدقی خوب باشه   شما ها چه پیشنهادی دارید؟؟

اینو حتما بگید من بهش احتیاج دارم
به جایی رسیدم که آچار فرانسه شدم اما متخصص هیچی به حساب نمیام  



من کوری رو نخوندم اما کتاب های پائولو کوییلو همیشه یکم فکرین. و البته تعریف سه دختر حوا از الیف شفق رو شنیدم. یکبار از وسطش یجا رو آوردم خوندم خوشم اومد اما دیگه ادامه ندادم

[Roza_r]

نه فکر نکنم کشش جنایات و مکافات رو داشته باشم  صدقی کدوم کتاب هاش بهتره؟ سری آبنبات رو چند روز پیش گفتم یه کم این که با لهجه حرف میزنن سخته برام باهاش ارتباط بگیرم ولی طنزش خیلی خوب بود   نظرتون  در مورد بقیه کتاب هاش چیه ؟

منم فقط ابنباتا رو خوندم اونم فقط سری اول و سری دومم یه بار نصفه رها کردم (البته رها کردنش به خاطر مسائل خودم بود نه کتاب)، درمورد لهجش باید بگم این از همون موار اختلاف سلیقه بین آدماست. من تقریبا عاشق تموم لهجه هام   فک کنم نصف حال کردنم با کتاب به خاطر لهجش بود برای من با وجودی که لهجش ربطی به من نداشت خیلی شیرین بود، مغازه خودکشی هم کتاب سبک و تقریبا طنزه. 
من همین جا بگم هر کتابی رو پیشنهاد میکنم لزوما خودم نخوندم. یکی از تفریحاتم خوندن مطلب درمورد کتاباست.
درمورد سعدی و حافظ بلهههههه به نظر من خییییلی میشه مطالب کاربردی و اخلاقی برای زندگی ازشون یاد گرفت. مخصوصا سعدی که اشعارش معروفند به سهل ممتنع بودن (یعنی در عین ساده بودن، گنجاندن مفهوم عمیق به نحو کوتاه و موجز که کار هرکسی نیست) نمونشم همین حکایت هایی که قرار دادند که جداا لذت بردم از خوندنسون اما خب خواهش هم میکنم مطالب طولانی تر رو تو تاپیک های جملات قصار بذارید که بقیه هم استفاده کنند و اینجا گم نشه.

[عاشق فاطمه زهرا]

عاشق فاطمه زهرا / ۲۰۶ روز دوستی با کتاب