میز گرد کانون

[آسمون آبی]

اما آقا کریم شما دارید پا میذاری روی یکی از اساسی ترین نیازهای جوون

ینی مقبولیت که پشت بندش محبوبیت رو میاره، اونی که زلفش فکل میکنه

واقعا بیمار نیست فقط کمبود مقبولیت و محبوبیت داره، یکی از راهش ینی درس و ورزش و اخلاق

وارد میشه

یکی نمیتونه میره از راه های غیر معمول وارد میشه! برا همین میگن تا میتونید در جوونی استعداداتون

شکوفا کنید اما از راهش!

یاعلی

[Ma Sa]

شرایط دارم ولی قسطشو ندارم میخوام فقط دوست عادی باشیم که فکر کنم کسی دوستم داره

همه تون این هس من رو میدونید ولی نمیدونم چرا نمیتونم با کسی رابطه ای درست برقرار کنم دخترهای

خوب و مناسب که با کسی حرف نمیزنن ولی دختر ازوناشم خیلی هستنند ولی حتی اوناشم با من ارتباط برقرار نمی

کنند نمیدونم در نگاه اول من چه سوتی میدم که کسی دوست نمیشه با من

داداشم منم به نوبه خودم میگم نکن این کارو!
کلا از فکرش بیا بیرون.
فکر میکنی اولا که یکیو وابسته خودت کنی..حتی شاید یه دختری که تا امروز پاک بوده کار خوبیه؟؟؟
یا اینکه مثلا اگه با یکی باشی و دم ب دیقه بگه عاشقته واقعا گفته؟
این دوستیا سر تا پا دروغ هستن.
اگرم دوروبرت میبینی کسایی که از این روابط دارن و شادبه نظر میرسن اینا یا هنو داغن نمیفهمن یا هم این ظاهر قضیشونه.یه روزی می رسه که داغون داغون میشن.می فهمی چی میگم؟داغون.
اینیم که میگی رابطه معمولی فقط یه اسمه!
چون هرطوری بری جلو وابستگی و مشکلات دنبالت میان.
پس چرا میخوای با دست خودت خودتو بندازی تو آتیش؟
ببین من نه خیلی آدم پاکیم نه واعظم نه هیچی..
ولی از رو تجربم میگم..این روابط فقط داغونت میکنن.تا میتونی سعی کن پاک باشی.
اینکه هیچ وقت نری توش خیلی بهتره که دچارش بشی بعد بخوای بیای بیرون..
این روابط مثل باتلاق میمونه...وقتی افتادی توش دیگه تمام.
چه بسیار تو دوستام دیدم که پاک پاک بودن ولی وقتی برای اولین بار اتفاق افتاد حتی بعد از تموم شدنش نتونستن این روابط رو ترک کنن رفتن سراغ یکی دیگه و افتادن تو باتلاق های بدتر و بدتر..
بعدش کی گفته که کمک میکنه به ترک خ.ا؟؟؟
به نظر من حتی میتونه عامل خ.ا هم باشه.از ما گفتن بود

[می توانم]

منم بگم؟
یه دختر ممکنه از یه پسر خیلی عادی ک نه خوش تیپ باشه نه خوش قیافه نه پولدار نه به خودش برسه نه لباس انچنانی بپوشه اصلا به قول بچه ها شبیه کله پاچه باشه خوشش بیاد
اما همون دختر بعد از اینکه می فهمه اون پسر دو تا دوست دختر داشته قبلا کاملا قیدشو می زنه
حتی وقتی اون پسر کاملا با قصد ازدواج وارد قضیه می شه

خود دانید تصمیم با شماست

هر کسی رو تو قبر خودش می ذارن من حس کردم وظیفه باشه بگم تجربه مو

[کریم]

اما آقا کریم شما دارید پا میذاری روی یکی از اساسی ترین نیازهای جوون

من امتحان کردم جواب میده
من خودم این دوره رو گذروندم. سالهای اول دوره کارشناسی اوج این موضوع بود. مثلاً فرض کن یه روز یه دختری می اومد یه سوالی ازم می پرسید (مثلاً یه سوال درسی) شاید تا یه هفته حالم خوب بود و احساس می کردم دیگران دوستم دارن و ... . این احساس ادامه پیدا می کرد تا اینکه مثلاً وقتی داشتم از راهرو رد می شدم، حس می کردم که یکی از دخترها با اخم بهم نگاه می کنه و دوستم نداره و ... ، دوباره می رفتم توی مد ناراحتی و عم و ... (یعنی تا این حد شدید)
خیلی روشها رو هم برای افزایش اعتماد به نفس تجربه کردم. ولی مسئله باید پایه ای حل بشه. از بین روشهایی که امتحان کردم، یکی این هست که گفتم. یه سری کتاب و ... در زمینه اعتماد به نفس هست که اونهایی که من خوندم خیلی فایده نداشت. یه سری سی دی های صوتی برای افزایش اعتماد به نفس از "دکتر آرنت اشتاین" هست که یه حس بی خیالی به آدم میده، سحرخیزی خیلی خوبه (یعنی خواب از 9 شب تا 5 صبح)
اگه ترس از تاریکی و ... هم دارید سعی کنید رفعش کنید (یعنی با اون موقعیت ترسناک روبرو بشید)
فکر کنم تو این زمینه آقا مجتبی اطلاعات خوبی داشته باشند.
به تالار دوپینگستان هم سر بزنید.
موفق باشید

[saeid-bibak]

دوستان خیلی ممنون خیلی بهم روحیه دادید حالا یک چیز رو فهمیدم این دوستی ها بدرد نمیخوره واقعا راست میگید خیلی ها رو هم دیدم که به فنا داده

ازدواج خیلی بهتره دو نفر که عاشغ هم بشن ارزوی همچین چیزیو دارم

ولی نمیدونم این حسی که من دارم ماله شهوت است یا عاطفی ولی به نظر خودم شهوت است

[darling]

چه درددل متفاوتی!!!!!!!
آقا سعید!!!بچه ها دارن شما رو راهنمائی میکنن چون واسشون مهمی اگه مهم نبودی که این همه دلیل و استدلال نمیاوردن. ببین داداش من میدونم الان فکر میکنی ما هممون یه سری آدم خشک مذهبیم که باهات مخالفت میکنیم درصورتیکه اینطور نیست. ببین تو اگه با کسی دوست بشی نه چیزی از ما کم میشه نه اضافه میشه پس اگه حرص میزنیم میگیم اینکارو شروع نکن آخروعاقبت نداره صلاحتو میخوایم . نمیخوایم چن روز دیگه خدایی نکرده یه پست بزنی و از حال بد خودت بگی.دوست نداریم کلمه "ای کاش"رو بکار ببری که ای کاش اون روز بهش شماره نمیدادم ...و امثال اینا.من با آقا کریم موافقم آدما تو یه سنی کاملا احساسی هستند نیاز دارن حس کنن یکی دوسشون داره ولی باور کنین لذت این حس به حسرت خوردن گذشته نمی ارزه . شما فکر کن اینا همش نصیحته ولی فقط یکم روش وقت بزار و با دقت بخونش .
اصلا فرض میکنیم شما با یکی دوست شدی ایشونم دختر پاکیه و به شما هم علاقه مند میشه شما هم حس خوبی داری بعد از چن روز دلتونو میزنه مثه یه دستمال کاغذی باهاش رفتار میکنی ... خب تکلیف اون چیه ؟؟؟ میگی بدرک ما ک قولو قراری باهم نزاشتیم میخواست دل نبنده!!!!باشه اون دختر میره دنبال زندگی خودش ولی خدایی که بالاسرمونه که میبینه چطوری باهاش بازی کردی!! آقا سعید چوب خدا صدا نداره !پاخوری داره داداش من
بیخیال شو اصلا آخروعاقبت نداره . اصلانم فکر نکن اگه باکسی باشی خ.ا نمیکنی این فکر اشتباه ست و از رو احساسه . تجربه ثابت کرده وقتی باکسی هستی بیشتر تحریک میشی به انجام اینکار.


سعید سیزده ! بهتون پیشنهاد میکنم یس و آیه الکرسی بخونید خودتون معجزشو میبینید
ایشالا که از این حال درمیاید

[محب الزهرا]

اشتباه میکنی یه جور حس مرد شدن و استقلال داشتنه نه شهوت.
این حسو تقریبا همه گذروندیم
به خدا من شاید تو کل عمرم 20صفحه قرآن یه دفعه نخوندم
خوشحالم نیستم شرمنده خدام
ولی راجع به این روابط و طریقه ارضا شهوت قشنگ توضیح داده
گفته کسی که شرایط داره ازدواج کنه
کسیم که نداره تقوا پیشه کنه خدا خودش اون نیازو برطرف میکنه
امیدوارم راه درستو تشخیص داده باشی.

[کریم]

آقا سعید، الآن یادم اومد:
این وابستگی بیش از حد به نظر دیگران در مورد خودمون رو بهش میگن "دگر خوشنودی" یا "people pleasing"
اگه مطلبی دربارش پیدا کردم معرفی می کنم

[محب الزهرا]

قابل توجه برادر سعید

سلام .يك حكايت براتون ميذارم .فقط بگم از خودم نيست مال يك نفر ديگست.وقتي خوندمش قلبم درد گرفت وزدم زير گريه)برای نام کاربری انسان است(




زانوهامو بغل کرده بودمو نشته بودم کنار ديوار
ديدم يه سايه افتاد روم
سرم رو آوردم بالا
نگاه کرد تو چشمام، از خجالت آب شدم
تمام صورتم عرق شرمندگي پر کرد
گفتي:تنهايي
گفتم:آره
گفتي:دوستات کوشن؟
گفتم: همشون گذاشتن رفتن
گفتي: تو که مي گفتي بهترين هستن!
گفتم:اشتباه کردم
گفتي: منو واسه اونا تنها گذاشتي
گفتم:نه
گفتي:اگه نه،پس چرا ياد من نبودي؟
گفتم:بودم
گفتي:اگه بودي،پس چرا اسمم رو نبردي ؟
گفتم:بردم، همين الان بردم
گفتي:آره،الان که تنهايي،وقت سختي
گفتم:…..(گر گرفتم از شرم-حرفي واسه جواب نداشتم)
-سرمو اينداختم پايين-گفتم:آره
گفتم:تو رفاقتت کم آوردم،منو بخش
گفتي:ببخشم؟
گفتم:اينقدر ناراحتي که نمي بخشي منو؟ حق داري
گفتي:نه! ازت ناراحت نبودم! چيو بايد مي بخشيدم؟
تو عزيز تريني واسم،تو تنهام گذاشتي اما تنهات نذاشته بودمو نمي ذارم
گفتم:فقط شرمندتم
گفتي:حالا چرا تنها نشستي؟
گفتم:آخه تنهام
گفتي:پس من چي رفيق؟
من که گفتم فقط کافيه صدا بزني منو تا بيام پيشت
من که گفتم داري منو به خاطر کسايي تنها مي ذاري که تنهات مي ذارن
اما هر موقع تنها شدي غصه نخور،فقط کافيه صدا بزني منو
من هميشه دوست دارم،حتي اگه منو تنها بزاري،
هميشه مواظبت بودم،تو با اونا خوش بودي،منو فراموش کردي تو اين خوشي
اما من مواظبت بودم،آخه رفيقتم،دوست دارم
ديگه طاقت نياوردم،بغض کردمو خودمو اينداختم بغلت،زار زدم،گفتم غلط کردم
گفتم شرمنده ام،گفتم دوست دارم،گفتم دستمو رها نکن که تو خودم گم بشم
گفتم دوست دارم…
گفتم: داد مي زنم تو بهترين رفيقيييييييييييييييي
بغلت کردم گفتم:تو بن بست رفيقي
يک کلام،خدا تو بهترينی

[Alireza 68]

سلام

ماشاء الله چه خبر پست زده شده و چقدر دل گرفته به حق مولا علی (ع) همه دلهای گرفته باز بشه

سعید جان حس و حالت قابل درک هست همه ما هم درک کردیم حس تورو

ی حسی هست که هر از چند گاهی میاد سراغ آدم ی مدت میره رو مخ آدم و دوباره میره

اگه بگم منم توش هستم الان دروغ نگفتم

اما ی نگاه کردم به خودم دیدم چندتا عامل باهم داره منو به این افکار وا میداره

که یکیش نیاز عاطفیه یکیش ش.ه.و.ت.ه و ی نگاه به خودم کردم دیدم تو اوج فشار وسوسه و اینا هستم

پیش خودم حساب کتاب کردم که من خواسته دلم ازدواجه اما شرایطشو ندارم نه مالی نه خانوادگی رودربایستی هم که ندارم با خودم

و از طرفی هم اهلش نیستم که با جنس مخالف دوستی برقرار کنم برای خودم ی سری اعتقاداتی دارم که خودت هر جور باشی همسرتم همونجور خواهد بود و من دوست ندارم همسر آینده ام اینطوری باشه

تا اینکه دیروز اخبار ورزشی گوش میدادم کانال 3 بعدش برنامه به سمت خدارو نشون دادم کلا تو عمرا دوبار بیشتر ندیدم

اما دیروز واقعا بهم چسبید

که برای جلوگیری از طولانی شدن پست الان میگم تو پست بعدی

http://www.ktark.com/showthread.php?tid=2&page=856

[آسمون آبی]

آقا امیرحسین گل سلام

داداشی من فکر کنم منظورم نرسوندم تو اون پیام، منظورم این نیست که

این روابط آزاد بشه! بلکه همونطور که گفتم از راهش وارد شد که ازدواج به موقع و صحیح

منظور من این بود استعدادامون رو شکوفا کنیم، یه فرد رشد کرده بشیم

که دیگران ببیننمون! نه جنس مخالف همه.. مثلا به عنوان یه دانشجوی نمونه

ینی وقتی برمیگردیم به گذشته نگاه میکنیم حسرت نخوریم که تواناییش

داشتم و انجام ندادم. روابط و این دوستی ها که تککلیفش معلوم

ضرر خالص.. خ.ا که استعداد نیستش که،

نیاز کاذب و بی موقعست،

من بحثم شکوفا کردم استعدادهای بالقوه ست

تا اول از همه خودمون احساس رضایت کنیم

به بقیه چیکار داریم

گفتم عزیزم که هم خودم متنبه بشم هم شاید یه دوست

آسمون آبی جان

قبول دارم که این سرکوب کردنه
این پا گذاشتنه
با این حرفت هم که گفتی استعداد ها رو باید از راهش شکوفا کرد موافقم.

اما
سرکوب کردن گاهی اوقات بهترین راهه
برای ماها
و این مشکلاتی که قبل ازدواج داریم
چه راهی غیر از سرکوب کردن هست؟
یه جوون احتیاج به رابطه عاطفی با جنس مخالف داره
اما چون خدا گفته بدون ازدواج نباشه
چون خواست خداست
ماها سرکوبش می کنیم.

[darling]

بیشترمون سعیدو از انجام این کار منع میکنیم درصورتی که خودمون تجربش کردیم و چون شکست خوردیم مخالفت میکنیم . من با آقا میلاد حدودا موافقم احتمالا چون آقا سعید نیاز عاطفی دارن فکر میکنن یه جنس مخالف میتونه تامینش کنه درسته؟؟؟
نمیخوام بگم اینجور دوستیا باعث میشه خ.ا نکنی نه!!! اصن اینطوری نیست منظور میلاد این بود که شاید اگه سعید با یکی دوست بشه دیگه گناه کبیره نکنه . از اندازه بقیه ی گناهاش کم میشه منم موافقم .
ولی اشتباهه ما آدما اینه که گناهو اندازه میگیریم مگه گناه وزن داره!!؟؟؟

[هما بانو]

قرآن دو جا از دوستی دختر و پسر نهی میکنه ...
الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حِلٌّ لَّكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلُّ لَّهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلاَ مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَن يَكْفُرْ بِالإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ / مائدة﴿5﴾

امروز هرچه پاکیزه است شما را حلال شد ، و طعام اهل کتاب برای شما و طعام شما

برای آنها حلال است. و نیز حلال شد نکاح زنان پارسای مومنه و زنان پارسای اهل


کتاب ، در صورتی که اجرت و مهر آنها را بدهید و پاکدامن باشید نه زناکار و نه رفیق باز


و هرکس به ایمان کافر شود عمل او تباه شده و درآخرت از زیان کاران خواهد بود.
...................................




وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإيمانِکُمْ بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَناتٍ غَيْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ ذلِکَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ/ سوره نساء(25)


خدا آگاه تر است به (مراتب) ایمان شما ، که شما اهل ایمان بعضی از بعض دیگرید

( و همه مومن و در رتبه کسانید) پس با کنیزان مومنه با اذن مالکشان ازدواج کنید و
مهر آنان را به طرز پسندیده بدهید ، کنیزانی که عفیف باشند نه زناکار و رفیق و
دوست باز ، پس چون شوهر کردند چنانچه عمل زشتی از آنها سر زند ، بر آنها نصف عذاب (یعنی حد) زنان پارسای آزاد است . این حکم درباره کسی است که بترسد
مبادا به رنج افتد. و صبر کردن برای شما بهتر است و خدا بخشنده و مهربان است.

ولی یه چیزی بگم که دریافت خودمه ...
بچه ها شما اول تو چشم جنس مخالف نگا میکنین ...جزوه میگیرین ...شماره ...ایمیل ...
ولی بعد میبینین که راهی که توش وارد شدین یه سراشیبی با شیب خیلی زیاده ...
یه جایی میبینین دیگه توقف هم دست خودتون نیست ...
و البته خ.ا شما بیشتر از حالت عادی میشه چه اول یه رابطه عادی ....
و چه با پیش رفتنش که خیلی بیشتر میشه
کسایی که فکر میکنن با اینجور روابط یا با دیدن فیلم های ... نگاهشون به جنس
مخالف عادی میشه و میتونن ترک کنن سخت در اشتباهن
همونطورم که بچه ها گفتن آیه 32 سوره اسراء همه حرفو میزنه ... و لا تقربوا الزنا انه کان فاحشه و ساء سبیلا .... و این حرف که فلان کارو بکن گناهش که از خ.ا کم تره یه حرف شیطانیه ...

[سها]

سلام
اصلا حس بحث نداشتم و ندارم.. اما خو زور داره بعضي حرفا!!

همین که اکثر کانونی ها افراد مذهبی هستند گواه بر این نکته است.

چ استدلال غلطي! اصلا درست نيست فك كني محدوديتي ك مذهبيون براي خودشون قرار دادن منجر ب اين شده ك گناه خفي رو انتخاب كنن!
چون چاره اي نداشتن!!
اين شيوه اي بوده ك شيطان ب كار گرفته...ربطي ب محدوديت ها نداره.. محل نفوذ شيطان براي مذهبيون از اين زاويه بوده..
كما اين ك براي يوسف زيباييش وسيله امتحانش شد و براي ابراهيم كشتن فرزندش!

حضرت زهرا (س)به کررات با ابوذر و سلمان مراوده داشته اند.روایات به اندازه کافی موجود است...

مراوده؟!؟
اسم اين چند تا مورد رو ميذارين مراوده و بهش استناد هم ميكنين!؟
ضرورت مواردي ك بوده رو هم خوندين شما؟!؟
حديث هايي ك از حضرت زهرا هست رو چطور؟

حد رابطه جنسی 100 ضربه شلاق و حد خودارضایی مرگ هست...

كي گفته؟!؟حكمشو شما از كجا ميگين؟!؟

ولی مثلا اگه از یک خانم می خواهید جزوه بگیرید،چه اشکالی داره تو چشماش نگاه کنید؟؟
فکر میکنم گناهش کمتر از خودارضایی باشه...!!!!

اولا ك قياس اشتباهي كردين..
ثانيا در مورد نگاه ب نامحرذم..(حتي عادي..) سخن ها بسيار هست.. واضح تر از روز..
پس هدف كسب اعتماد ب نفس اصلا وسيله نگاه وتقويت ارتباط چشمي رو توجيه نميكنه!


اخوي..
شما و من و بقيه در حدي نيستيم ك باتوجه ب شرايطي ك جامعه ايجاد كرده و با توجه ب ناخالصي هايي ك تو فضا هست شيوه ها و اصولي ك برامون تدوين شده رو تغيير بديم!
هنر اينه ك با توجه ب اين مسموميت ها ثابت قدم بر همون اصول بمونيم..

و
اين ك لطفا همه چي رو با خ.ا قياس نكنين.. اساس قياس بايد رعايت بشه...

هيچ ربطيبين دو تا گناه نيست.. آره.. بايد مرد باشيم و مردونه همه رو بذاريم كنار و ب هيچ كدوم تن نديم..
اما نه ك چون ي كار بدي ميكنم پس ي كار بدتر ..يا برعكس چون ي كار بدتر ميكنم ي كار بد رو انجام بدم!


اينهايي ك گفتنم خيلي عقلي بودن..نياز ب فكر داره..نه اثبات..
ضمنا من ب هيچ عنوان قصد جدل ندارم..ب كسي برنخوره حرفام..


در پناه خدا..
ياعلي.

---

بیشترمون سعیدو از انجام این کار منع میکنیم درصورتی که خودمون تجربش کردیم و چون شکست خوردیم مخالفت میکنیم . من با آقا میلاد حدودا موافقم احتمالا چون آقا سعید نیاز عاطفی دارن فکر میکنن یه جنس مخالف میتونه تامینش کنه درسته؟؟؟
نمیخوام بگم اینجور دوستیا باعث میشه خ.ا نکنی نه!!! اصن اینطوری نیست منظور میلاد این بود که شاید اگه سعید با یکی دوست بشه دیگه گناه کبیره نکنه . از اندازه بقیه ی گناهاش کم میشه منم موافقم .
ولی اشتباهه ما آدما اینه که گناهو اندازه میگیریم مگه گناه وزن داره!!؟؟؟

سلام
عزيزم..
گفتم.. ماها ي اشتباهي كرديم..
حالا كبيره و صغيره اش اصلا مهم نيست.. صرف اين ك ميدونيم اشتباه بوده كافي براي اين ك ديگه انجامش نديم..
حالا ب نظر تو عقلاني هست ك من بيام ي اشتباه ي ذره كوچيكتر رو انجام بدم تا اشتباه بزرگتر نكنم!؟؟
نه!
هدف ب هيچ وجه وسيله رو توجيه نميكنه...

يادمون باشه... خدا حق رو تو راه باطل قرار نميده..
اگه ميخواي ي كار درست رو انجام بدي.. بايد و بايد راهش رو هم درست انتخاب كني...ابزارش رو هم...

سعيد اگه ميخواد گناه نكنه.. بايد خودشو قوي كنه..
اگه ميخواد دوست داشته بشه بايد خوب باشه..
اگه ميخواد دوست بداره بايد محبت كردن از راه درست رو ياد بگيره..

اهداف عالي توي راه هاي عالي ان..
هيچ وقت كسي جواهر رو لاي پوست شكلات نميپيچه!

در پناه خدا..
ياعلي.

[سها]

سلام

پس بتازید!!
بسم الله

عجب..

بيخيال اخوي..
كسي قصد تازش نداره...سبقت ب اين چيزا نيست..

در پناه خدا..
ياعلي.