1392 اسفند 11، 18:24
ویرایش شده
(1392 اسفند 9، 12:23)گل سرخ نوشته است: ============================================================
1- الان ثابت شده کشورهایی قدرت و پیشرفت زیادی دارن که از لحاظ " تحقیقات و پژوهش " سر آمد باشن.
پژوهش هم بدون امکانات نمیشه. و این یه بهونه نیست. واقعا نمیشه! یعنی پشتوانه مالی لازمه.
لذا کشورهایی مثل آلمان و ژاپن که به این نکته رسیدن ، در سال چیزی بیشتر از 5% از بودجه شون رو مخصوص تحقیقات علمی و بخش آکادمیک جامعه شون قرار میدن.
این رقم تو ایران کمتر از 1% هست.
با ارقام بخوام مقدار بودجه برای بخش پژوهش رو بگم در سال 89:
( ژاپن = 50 میلیارد دلار در سال ،
دانشگاه هاروارد به تنهایی = 32 میلیارد دلار ،
دانشگاه فهد عربستان = 7.5 میلیارد دلار
کل ایران = 2 میلیارد دلار)
همونطور که میبینید بخش پشتیبانی از تحقیقات تو جامعه ما وضع خوبی نداره.
بخش خصوصی هم تو ایران هیچوقت پشتیبانی و سرمایه گذاری نکرده. ( برعکس کشورهای دیگه...یعنی بخشی از ارقام بالا رو بخش خصوصی در اختیارشون گذاشته نه فقط دولتشون)
البته تو بخش نظامی و انرژی هسته ای ایران سرمایه گذاری های خوبی شد. نتیجه شو هم همه ما دیدیم. یعنی سرمایه گذاری، سود آوری بود.
این قسمت صحبتتون را قبول دارم اما دانشگاه خودم (نمی دونم بقیه دانشگاه ها چه طوره) تو بخش پزوهش سرمایه گذاری زیاد می کنه دانشجو داریم که بیش از سیصد ملیون تومن از دانشگاه تا به حال بودجه گرفته!! ما موضوع تحقیق را که اراعه می دیم خود دانشگاه یک ملیون می ده اگر تحقیق مشایهش انجام نشده توجیه علمی و اقتصادی داشته باشه بودجه را دانشگاه تامین می کنه و تو این مورد واقعا همکاری می کنن.
کار قشنگ دیگه ای که انجام دادن خیلی اصرار دارن موضوع و ایده از خود دانشجو باشه و برای خودش کار کنه نه برای استاد (به قول خود دکتر کار کارگری نکنه)
================================================================
2- شما یه خونه 200 متری بخوای بسازید چیکار میکنید؟
اول 50 متر زمین میخرید و میسازید..بعد تموم شد میرین 50 متر دیگه کنارش زمین میخرید و دوباره میسازید...الی آخر؟
یا اول کل 200 متر رو یه جا میخرید و بعد شروع به ساخت و ساز میکنید؟
مشخصه همه راه دوم رو در پیش میگیرن! یعنی اول کمیت رو به حد نصاب میرسونن و دوم روی کیفیت کار میکنن.
برای اینکه یه کشور بتونه پیشرفت کنه ، اول باید نیروی انسانی داشته باشه! یعنی محقق....یعنی با سواد...یعنی تحصیل کرده.
از لحاظ استاندارد جهانی یونسکو ، تعداد محقق در یک کشور باید 3 هزار نفر در یک میلیون جمعیت باشه. این یه شاخص ارزیابی هست. چه کسایی محقق محسوب میشن = اعضای هیت علمی + دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد + پژوهشگران.
از لحاظ آماری در 10 سال پیش ، این رقم در کشورهای مختلف این بوده :
ژاپن = 7 هزار نفر در یک میلیون
روسیه = 6 هزار نفر
آلمان = 5 هزار نفر
ایران = هزار و 200 نفر
یعنی حتی از سطح استاندارد هم پایین تریم!
واسه همین دولت اومد، ظرفیت دانشجوهای دکتری و ارشد رو زیاد کرد. ( مثال ساختن خونه)
تا از لحاظ کمیت به حد نصاب برسیم. و اینجا بود که همه گفتن : دولت داره مدرک رو بی ارزش میکنه! این همه فارغ التحصیل بیکار!
در صورتی که این برنامه و هدف پشت سرش هست.
که قراره تا سال 1404 به حد نصاب رسیده باشیم. ( برنامه چشم انداز 20 ساله )
( در سال 1404 = 2000 هیت علمی تمام وقت + 3.5% دانشجو دکتری + 30 % دانشجو ارشد + مابقی لیسانس )
خب حرفتون کاملا صحیحه.
اما مشکل اینجاست ازمایشگاه و امکانات تا 12 شب دست کمیته تحقیقات بعد چرا تعداد دانشجو هایی که دنبال نوشتن یک مقاله خوب(دقت کنید مقاله ای که کاربردی باشه نه cv پر کن) به انگشت های دستم نمی رسن!!! درد من اینه که خودمون چرا شروع نمی کنیم؟
=======================================================================
3- اینکه از یه سطح و حالتی بخوایم به سطح و حال دیگه برسیم رو بهش میگن حالت گذار ( transient )
حالتی هست که هنوز شرایط پایدار نشده و قراره به پایداری ( steady state ) برسه
الان ما کشورمون در حالت گذرا قرار داره
و این دیگه بر میگرده به شانس بد ما که تو این فاز قرار گرفتیم!
یکی از اتفاقایی که تو حالت گذار می افته چیه؟ اینکه مدیریتش سخته
پژوهش هایی که انجام میشه هدف دار نیست زیاد. هر کسی تو هر دانشگاهی داره کار خودشو انجام میده
و هزاران پایان نامه با عنوان های مختلف داریم.
در صورتی که اگه این پایان نامه ها و تحقیقات متمرکز و هدف دار بشن کلی از مشکلات مملکت حل میشه.
که ما این مدیریت صحیح پایان نامه ها رو نداریم
این کار رو ژاپن انجام داد و تحقیقاتش رو هدفدار کرد و طی چند سال، همونطور که الان میبینیم : معضل زلزله رو برای خودشون کاملا حل کرده.
هدف دار شدن تحقیقات بعد از حالت گذرا اتفاق می افته. یعنی وقتی کمیتی تکمیل شدیم و رفتیم روی بحث کیفیت.
======================================================================
4- دومین اتفاقایی که تو حالت گذار می افته چیه؟
مادر شما فرضا یه جمله بهتون میگه : " اهورا خان بر می گشتی خونه سر راهت برو سوپری و بخر! "
عجب جمله مبهمی. چی رو باید خرید؟ شما الان میدونید باید " بخرید" ولی مساله اینه " چی رو؟ "
این جا خب یکم انگیزه مهمه دیگه. یکی از اساتید شیراز چوپان بود الان از پنج جراح بزرگ کبد و پیوند کبد دنیاست!!!!همه ما می تونیم مثل ایشون باشیم ولی پشتکار می خواد. من اون رو از این ناراحت بودم جلسه ای بود بعد تنها سوالی که اکثرا می پرسیدن این بود که تو چه زمینه ای تحقیق کنیم راحت تر می تونیم از ایران بریم؟ تو ایران نمی شه زندگی کرد!!!!!! اخه چرا کسی نباید بپرسه تو چه زمینه ای تحقیق کنیم که به درد مملکت بخوره؟ بتونه گرهی از مشکلات کشور باز کنه...
الان این وضع دانشجویی ماست .
ما همه میدونیم باید درس " بخونیم "
اما مساله اینه " چجوری و چی رو خوندن رو بلد نیستیم ".
وقتی هدف و آینده معلوم نباشه ، انگیزه کم میشه، آدما تنبل میشن. فکر میکنن درس خوندن یه وظیفه است که باید از سر باز بشه.
هیچکی به ما نگفت تو داری درس میخونی تا " علم تولید کنی."
دقیقا... دقیقا چیزی هست که درس خوندن برای خیلی ها تحمیلی هست و بعد هم به شب امتحانی بودن و پاس کردن هم افتخار می شه جالبیش اینجاس.کاری که الان دانشگاه برای ورودی های جدید انجام داده یک سری کلاس گذاشته به نام تفکر انتقادی ... خیلی خوبه یاد می ده که چه طور به درس نگا شه چه طور ایده جدید بگیریم و... که ای کاش از تو دبیرستان این اموزش ها بود.
علت این نگاه به درس هم بیشتر به خاطر سیستم اموزشیه غلط ایرانه که تئوری محوره حجم زیاد درس و بی ارتباط و... که چون بحثی مجزاس واردش نمی شم.
همیشه فکر میکنیم یه سری افراد فوق تیزهوش وجود دارن که وظیفه تولید علم به گردن اوناست.
نه اینطور نیست.
همین تحقیق ها ، همین مقاله هایی که از الزویر و اسکاپوس و هزار تا سایت دیگه در میارید و میدین بیرون ترجمه کنن واسه نمره، اینا قدم های اولیه برای پژوهش و تولید علم هست.
همه دانشجوهای ما یاد گرفتن تو همین قدم اول بمونن و جلوتر از اون پیش نرن.
میدونید اون به اعتماد به نفس تو دانشجوها وجود نداره
به قول شما :
نقل قول: شاهدش یک سرچ تو اینترنت بزنید ببینید درباره دانشجو چی می گیم========================================================================
5-
نقل قول: همه مشکلات هم می ندازیم گردن دولتاز نظر من هم دولت مقصره و هم خود ما. ( بنا به دلایلی که بالا گفتم )
رک بگم نه کرم از خود درخته....
اونا محقق رو خوب ساپورت نمیکنن، ما هم اونطور که باید تلاش نمیکنیم.
بیشتر ما تا نوک دماغمون رو میبینیم.
نقل قول: حتی حاضر نیستیم از هوسمون بگذریم ...نقل قول: می گیم کار نیست کار است ما اهلش نیستیم طرف.پزشکه توقع داره در همون لحظه اول جذب هیئت علمی شه و بهترین نقطه شهر مطب بزنه خب معلومه نمی شه اما حاضر نیست ده دقیقه بره منطقه محروم کار کنه!و فوقش زندگی 50...60 سال آینده خودومونو فقط نگاه میکنیم . فکر نسل های بعدیمون نیستیم.
کلا خیلی باید تو رفتار و گفتار و شخیصت های اجتماعیمون تجدید نظر کنیم.
در کل ممنون آقا اهورا. حرف دل ما رو زدین.
ببخشید من پستم طولانی شد.
کاملا موافقم
(1392 اسفند 10، 16:54)کریم نوشته است: سلام دوستان گرامیخب حرفتون صحیحه وقتی بخش خصوصی وارد شه تحقیقات قطعا می ره به یمتی که کاربردی باشه. و در اینده بازده باشه. البته شرکت ها هم باید ریسک پذیر باشن.
ممنون از بحثی که شروع فرمودید.
به نظر من، مهمترین تفاوت بین ایران و کشورهای پیشرفته اینه: سیستم مدیریتی ما دولتی است و سیستم اونها خصوصی. در کشور ما، به طور مثال یک اداره وجود داره که از دولت بودجه می گیره و در قبالش موظفه یه سری خدمات رو به مردم ارائه بده. اما در کشورهای اروپایی این کارها از دولت شروع نشدن، بلکه یک سری سرمایه دار، شرکتهای خدماتی رو تاسیس کردند و در قبال خدماتشون پول گرفتند. در این حالت، دولت بیشتر نقش نظارتی داره.
در کل این سیستم شما رو به سمتی می بره که بیشتر که افزایش تعداد مقالاتتون اهمیت بدید تا اینکه دنبال حل مسائل واقعی و انجام پژوهشهای مرتبط باشید. کسانی که طرز فکرشون به این صورت نباشه، از سیستم حذف میشن.
باز یک مثال از دانشگاه خودمون.
یکی از دانشجویان فیزیک پزشکی یک دستگاه لیزری اختراع کرده برای ککاهش درد. خب دانشگاه بررسی کرد دید نمونه ازمایشگاهی نزدیک 2 تومن در می اد.
یک متخصص صنعتی را اوردن که بررسی کنه در ابعاد صنعتی چقدر می شه. براورد اولیه قیمت چیزی بین 200 تا 500 هزار تومن هست.
نکته جالب اینجاست که بعد از جلیه خود متخصص صنعتی پیشنهاد داده که شرکتش حاضره تولید صنعتی و ادامه تحقیقات این پروژه را به عهده بگیره در عوض 50 درصد درامد برای شرکت 30 درصد دانشگاه و بیست درصد دانشجوی محقق باشه.
خب تو این مثالی که زدم کاملا واضحه که هم بخش خصوصی داره سود می کنه هم دانشگاه هم دانشجو چون خیلی وسیله کاربردی هست قطعا با بازار یابی خوب خیلی پر سود خواهد بود
جمله اخرتون واقعا زیبا بود نمونش هزاران هیئت علمی که تنها به دنبال ارتقا علمی خودشونن و زحمات دانشجو را به نام خودشون تموم می کنن و جالبه از بین چند ده تحقیقی که انجام دادن یکیش هم کاربردی نیشت تنها هدفشون پر کردن cv ...
نتیجش هم علم و انرژی انسانی که صرف تربیت و اموزش شده هدر می ره هم سرمایه های مادی.
سوال من اینجاس.
چرا خودمون بیکار نشستیم؟
چرا همش منتظریم یک نفر بیاد و تغییر ایجاد کنه؟
جرا خودمون کمر همت را نمی بندیم تا شرایط را تغییر بدیم؟
بعد از جنگ جهانی ژاپن و چین مگر بیشتر از خرابه ای بودن؟مگر امکاناتی داشتن ؟
البته ایران هم اینده روشنی داره ولی چرا جامعه ی پویای دانشجویی کمتر از 10 درصد کل دانشجویان را شامل می شه؟
الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه