عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نماز راه رستگاری

#16
4fvfcja
ولی به نظر من بالا ترین فلسفه نماز "ستایش" هست

درس و زندگی و این ها و هر فایده دیگه ای که داره ، آخرش برای اینه که ما بهتر عبودیتش کنیم ، بهتر ستایشش کنیم ، پس ته هدفمون از همه کار ها اینه که آخرش بتونیم یه نماز حسابی بخونیم ، نماز حسابی وقتی حاصل میشه که تمام روز رو به یادش بوده باشی و خالصانه اطاعتش رو کرده باشی ، و بشی از کسایی که تو قران میگه صلوةشون "دائمون" هست .
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
 سپاس شده توسط
#17
سلام دوستان

ممنونم از همراهی دوستان عزیز . و اما ادامه مطلب : راز وضو را در ادامه برایتان بیان میکنم .

اولا وضو طهارت است که برای شروع یک رابطه پاک باید طاهر شویم . اما چرا از صورت شروع میکنیم؟ صورت نقطه شروع یک ارتباط است . ابتدا نقطه شروع ارتباط را پاک میکنیم .بعد دست ها را دست نشانه قدرت است . قدرت خانم ها در لطافتشان است و قدرت آقایون در زور بازوشون . پوست داخلی دست لطیف است شاید به همین دلیل خانمها آب رو داخل دست و آقایون پشت دست می ریزند . با این کار لطافت خانمها پاک میشود و این لطافت رو نباید بیهوده از بین برد زیرا پاک شده . همین طور آقایون قدرتشون و زور بازوشون با این کار پاک شده و نباید آن را در همه راهی به مصرف برسانند .آرنج جایی است که دست شکسته میشود آب از آرنج ریخته میشود یعنی اگر مرد و زن لطافت و قدرتشان را پاک نگه ندارند شکسته میشوند و به راه کج میروند . در ادامه راز مسح کشیدن رو بیان خواهم کرد.

بچه ها من اینو از سایت تبیان برداشتم خودم توش موندم خیلی جالبه!
 سپاس شده توسط
#18
تا حالا دقت کردین وقتی می خواین نماز بخونین خلاقیت شیطان به اوجش میرسه؟
خود من وقتی می رم نماز بخونم قبل نماز شیطون همه چیز رو برام جذاب می کنه!
حتی از ترک دیوار هم برامون یه موضوع می سازه که از نماز منحرف بشیم!
حتی ممکنه یک ربع تمام بشینیم و به یه موضع بی ربط که موقع عادی حاضر به فکر کردن به اون نیستیم ، فکر کنیم!
یا مثلا همین پریروز ، من که هیچ وقت سریال پرستاران رو نگاه نمی کنم! نشستم از تنبلی نماز خوندن تمامش رو نگاه کردم!17
من از عهد آدم تو را دوست دارم ---------از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شبها من و آسمان تا دم صبح--------سروديم نم نم: تو را دوست دارم
نه خطي، نه خالي! نه خواب و خيالي!-- من اي حس مبهم تو را دوست دارم
سلامي صميمي تر از غم نديدم ---------به اندازه ي غم تو را دوست دارم
بيا تا صدا از دل سنگ خيزد --------------بگوييم با هم: تو را دوست دارم
جهان يك دهان شد هماواز با ما: ---------تو را دوست دارم، تو را دوست دارم
[تصویر:  hosein.jpg]
 سپاس شده توسط
#19
سلام دوستان

قرار شد در ادامه راز مسح کشیدن را براتون بیان کنم . سر نماد تفکر است . یعنی فکر ما با وضو گرفتن پاک میشود . پاها نماد قدم برداشتن است . باهمین دستی که فکر را پاک کردیم پاها را نیز پاک میکنیم. یعنی با فکر پاک ، قدم در راه زندگی بر می داریم .

پس در وضو از سر تا پا را پاک کردیم . از وقتی که چشم انسان به دنیا باز میشود تا هر جا که قدم بر میدارد باید پاک شود . و با وضو پاک میشود پس نباید ما آن را آلوده کنیم .

حال راز قبله : کعبه شرافت مکانی دارد . شریف ترین مکان روی زمین است که این از نظر علمی هم ثابت شده .بالای کعبه فرشته ها طواف میکنند . پس وقتی میلیونها مسلمان به یک نقطه توجه میکنندکعبه میشود یک نقطه معنوی و نورانی . ایستادن به طرف قبله آموزش زندگی هدفمند است .



در ادامه به راز اعمال خود نماز خواهیم پرداخت.
 سپاس شده توسط
#20
سلام دوستان

و اما راز اعمال نماز :

اول نیت:نیت نماز برای این است که یاد بگیریم در زندگی هر کاری میکنیم برای خدا باشد و نیتمان تنها قربه الی الله باشد.هر کاری که ما انجام میدهیم مزدی دارد مثلا غذا میخوریم مزدش این است که شکم سیر میشود .حال اگر نیتمان برای هر کاری قربه الی الله باشد علاوه بر مزد ، مقام هم به ما میدهند . مثلا همین غذا خوردن را اگر با نیت الهی بخوریم( مثلا با این نیت که خدایا غذا میخورم تا توان داشته باشم و بتوانم تو را عبادت کنم و به خلقت خدمت کنم ) علاوه بر سیر شدن که مزدش است مقامی هم برای ما نزد خداوند ثبت میشودو در واقع آن کار برایمان عبادت محسوب میشود . پس میتوان حتی همین کارهای مباح را هم با نیت الهی به عبادت تبدیل کرد .

برای نیت دست ها را بالا می آوریم و کارهای بد را پشت سر می اندازیم با دستمان .سپس دست ها به سمت آسمان بالا آمده میگوئیم الله اکبر با دستانمان خدا را میخواهیم که بزرگترین است و میخواهیم با خدا اوج بگیریم و به دریای وجود خداوند بپیوندیم و چیزهای دنیایی و حتی خودمان را در مقابل خدا کوچک ترین ها ببینیم .

ادامه دارد....
 سپاس شده توسط
#21
....وخدایی که در این نزدیکی است.

سلام دوستان

بعد از نیت میرسیم به راز سوره حمد :بسم الله الرحمن الرحیم : به نام خداوند بخشنده مهربان از همین اول که وارد نماز میشویم خداوند میگوید من مهربانم و بخشنده تا احساس آرامش کنیم . فرض کنید شما نزد یه بزرگی مثلا رهبر معظم دعوت شده اید . قبل از اینکه برید برای این دعوت چقدر اضطراب دارید که چی میشه . و بالاخره با استرس زیاد میرید نزد اون بزرگ . اگه وقتی وارد میشید ایشون بیان جلو و نوازشتون کنن و با مهربانی و لبخند باهاتون راحت صحبت کنند چه حسی بهتون دست میده؟ مسلما خیلی آروم میشید دیگه اون اضطراب رو ندارید و با آرامش و خوشحالی قرار میگیرید . در اول نماز هم خداوند مهربان دست نوازش به سر ما میکشد و میگوید من مهربانم راحت باشید .


منبع تبیان
 سپاس شده توسط
#22
بچه ها سلام!
ببخشید!
خیلی خیلی ببخشید!
از وقتی دانشگام شروع شد دیگه وقت نکردم سرچ بزنم یا تنبلی کردم یا موارد دیگه!
به هر حال دوباره میخوام اینجا رو راه بندازم!
فقط بحثه نماز رو ادامه نمیدم!


آموزش آرایش نماز! مواد لازم: 1- ...


قال رسول الله صلی الله علیه و آله: الخُشوعُ زِينَةُ الصَلوةِ

پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله فرمود: خشوع و فروتنی آرايه و زيبايى نماز است.
امیدوارم از برنامه امروز خوشتان آمده باشد و در اولین نمازی که بجا می‌آورید این دستور العمل را رعایت کرده و یک نماز خوشگل بیافرینید! راستی شنیده‌اید که در آخرت نماز به شکل یک جوان خوش‌چهره میاید و از صاحبش دستگیری می‌کند؟!


بحارالانوار ، ج 77 ، ص 131
#23
تفاوت آداب و آثار با اسرار نماز


قبل از هر چیز باید دانست که سرّ نماز به ملکوت و باطن نماز برمی گردد و به تعبيرديگر وجود غیبی يا تحقق عيني هر موجود را تاويل يا سرّ آن موجود می گویند مثلا وقتي خانواده حضرت يوسف در مقابل او سجده نمودند و روياي كودكي او تحقق خارجي يافت فرمود: «هذا تاويل روياي» ، اين تاويل و حقيقت روياي من است. عرفا حقیقت و تاویل نماز را پیمودن قوس صعود و رسیدن به قله انسانیت که خداگونه شدن و فنای ذاتی است می دانند.[i]

البته سرّ نماز غير از حكمت آن است، زيرا حکمت نماز، عموما به فوائد و آثار ظاهری نماز که عاید نمازگزار می شود اشاره دارد. اما سر نماز، حقیقتی خارج از ذات نمازگزار، و تا حد زیادی پوشیده از فهم های عادی است که مصلی باید با رعایت آداب باطنی نماز ، به آن برسد.

احکام و آداب نماز نیز به مسائلی اشاره می کند که نمازگزار باید قبل یا بعد یا در حین نماز رعایت نماید تا از آثار و فوائد نماز بهره ببرد. پس اموری نظیر رعایت حضور قلب واخلاص و یا پوشیدن لباس مناسب، که وظایف نمازگزارند، جزء آداب و احکام نمازند نه اسرار آن.

نباید فراموش نمود که بدون رعایت احکام و آداب نماز، هرگز نمی توان به اسرار و ملکوت آن راه یافت. اصولاً مسیر رسیدن به حقیقت نماز چیزی جز عبور از شاهراه طریقت و شریعت نمی باشد. پس نمازگزار می بایست دقیقاً همانند انسان کامل یعنی رسول گرامی اسلام نماز بخواند تا نمازش مایه معراج و وسیله وصول به حق تعالی باشد.
مردن پايان تو نيست، آغازی دگر بايد تو را
 سپاس شده توسط
#24
اسرار نماز در کلام امیر مومنان علی علیه السلام


جابر بن عبدالله انصارى گوید:
روزى به همراه مولاى متّقیان، امام على علیه السلام بودم، شخصى را دیدیم كه مشغول نماز است، حضرت به او خطاب كرد و فرمود: آیا معنا و مفهوم نماز را مى‌دانى كه چگونه و براى چه مى‌باشد؟
اظهار داشت: آیا براى نماز مفهومى غیر از عبادت هم هست؟
حضرت فرمود: آرى، به حقّ آن كسى كه محمّد صلّى الله علیه و آله را به نبوّت مبعوث گردانید، نماز داراى تأویل و مفهومى است كه تمام معناى عبودیّت در آن خواهد بود.
آن شخص عرض كرد: پس مرا تعلیم فرما.
امام فرمود: معنا و مفهوم اولین تكبیر آن است كه خداوند، سبحان و منزّه است از این كه داراى قیام و قعود باشد.
دومین تكبیر یعنى؛ خداوند موصوف به حركت و سكون نمى‌باشد.
سومین تكبیر یعنى؛ نمى‌توان خداوند را به جسمى تشبیه كرد.
چهارمین تكبیر یعنى؛ چیزى بر خداوند عارض نمى‌شود.
پنجمین تكبیر مفهومش آن است كه خداوند، نه محلّ خاصى دارد و نه چیزى در او حلول مى‌كند.
ششمین تكبیر معنایش این است كه زوال و انتقال و نیز تغییر و تحوّل براى خداوند مفهومى ندارد.

و هفتمین تكبیر یعنى؛ بدان كه خداوند سبحان همچون دیگر اجسام، داراى أبعاد و جوارح نیست.
سپس در ادامه فرمایش خود فرمود:
معناى ركوع آن است كه مى‌گویى: خداوندا! من به تو ایمان آورده‌ام و از آن دست بر نمى‌دارم، گرچه گردنم زده شود.
و چون سر از ركوع بر مى‌دارى و مى‌گوئى: «سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ الحَمْدلله ربّ العالمین» یعنى؛ خداوندا! تو مرا از عدم به وجود آورده‌اى و من چیزى نبوده و نیستم، پس هستى مطلق تویى.
و هنگامى كه سر بر سجده فرود آورى، گویى: خداوندا! مرا از خاك آفریده‌اى؛ و سر بلند كردن از سجده یعنى؛ مرا از خاك خارج گردانده‌اى.
و همین كه دومین بار سر بر سجده گذارى یعنى؛ خداوندا! تو مرا در درون خاك بر مى‌گردانى؛
و چون سر بلند كنى گویى: و مرا از درون همین خاك در روز قیامت براى بررسى اعمال خارج مى‌گردانى.
و مفهوم تشهّد، تجدید عهد و میثاق و اعتقاد به وحدانیّت خداوند؛ و نیز شهادت بر نبوّت حضرت رسول و ولایت اهل‌بیت او علیهم صلوات الله مى‌باشد.
و معناى سلام، ترحّم و سلامتى از طرف خداوند بر بنده نمازگزار است، كه در واقع ایمنى از عذاب قیامت باشد.
منبع:
مستدرك الوسائل، ج 4، ص 105، ح 5/ بحار الانوار:، ج 84، ص 253، ح 38.
مردن پايان تو نيست، آغازی دگر بايد تو را
 سپاس شده توسط
#25
اسرار نماز در كلام امام خميني

پسوند فایل : doc
حجم : 434 KB

دانلود
مردن پايان تو نيست، آغازی دگر بايد تو را
#26
دوستان من دارم میگردم برای شما مطالب مفید و خلاصه پیدا کنم!
خیلی حرفا در رابطه با نماز پیدا کردم ولی واقعا طولانی بوده و خواندنش از حوصله خارج!


راز و نهان طهارت كامل


روايتى است در خصوص نماز و مقدمات، اركان و شرايط آن اين حديث را على بن ابراهيم از پدرش ابراهيم، از ابن ابى عمير، از ابن اذينه از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه ايشان خطاب به ابن اذينه فرمود: اين ناصبى ها چه چيز روايت میكنند؟ گفتم: فداى شما شوم در چه زمينه اى فرمود در اذان و ذكر ركوع و سجودشان گفتم: اينان میگويند: اين مسائل را ابى بن كعب در خواب ديده است. فرمود: دروغ میگويند دين خدا عزيزتر از آن است كه در خواب ديده شود. راوى میگويد: آن گاه سدير صيرفى گفت: فدايت گردم پس براى ما در اين باره سخنى بيان فرما، امام صادق عليه السلام فرمود: خداى عزوجل چون پيامبرش را به آسمانهاى هفت گانه بالا برد....

سپس به من گفته شد: اى محمد سرت را بلند كن، چون سر را بلند كردم، طبقات آسمان شكافته شد و پرده ها بالا رفت، گفتند: سر فرود آور بنگر چه میبينى! چون نگاه كردم خانه اى ديدم مانند بيت الله شما، و حرمى ديدم چون اين حرم مسجدالحرام چنان كه اگر چيزى از دستم رها میكردم جز بر اين حرم نمى افتاد، آن گاه به من گفته شد: يا محمد، اين حرم است و تو محترم هستى و براى هر صورتى مثالى است، سپس به من وحى كرد كه اى محمد: به صاد نزديك شو، اعضاى سجده خويش را بشوى و آنها را پاك گردان و بر پروردگارت نماز بگذار؛ پس رسول خدا به صاد نزديك شد - صاد، آبى است كه از ساق راست عرش جارى است - و با دست راست آب را برگرفت، بدين سبب وضو با دست راست انجام میگيرد. سپس خداوند به او وحى فرستاد: صورت خود را بشوى، كه عظمت مرا خواهى نگريست، پس از آن دو ذراع راست و چپ را بشوى كه با دستت كلام مرا خواهى گرفت، سپس با باقى مانده همان آب دست، سر و پاها را تا برآمدگى، مسح كن كه من بر تو فرخنده میگردانم و گامهايت را به جايى میرسانم كه جز تو هيچ كس آنجا گام ننهاده باشد. اين است علت اذان و وضو!

منبع تبیان
#27
راز ركوع و سجود

تاءويل ركوع و سجود آن است كه نمازگزارى كه با پروردگار خويش مناجات میكند، هنگام ركوع گرچه پشت و گردن خويش را به جلو میكشد و سپس براى فرمان بردن از خداوند میايستد و خويش را استوار میكند، ولى همه اينها نسبت به دشمن خدا و دشمن امر و نهى اوست، كه همان شيطان فريبكار، نفس اماره و دنياى سر تا پا فريب باشد. اما نسبت به خداوند متعال هر قيامى نزد او قعود و هر اعتدال و استقامتى نزد او خميدگى و هر گردن كشيدنى نزد او شكستگى است؛زيرا هر زنده اى نسبت به او مرده، و هر دانايى نسبت به او نادان، و هر توانايى نسبت به او ناتوان است، چون هر چيزى نسبت به وجه الله باقى، نابود و فانى شدنى است.

از اين رو اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: كل قوى غيره ضعيف، و كل مالك غيره مملوك، و كل عالم غيره متعلم، و كل قادر غيره يقدر و يعجز، و كل سميع غيره يصم عن لطيف الاصوات، و يصمه كبيرها، و يذهب عنه ما بعد منها، و كل بصير غيره يعمى عن خفى الالوان و لطيف الاجسام، و كل ظاهر غيره باطن و كل باطن غيره غير ظاهر.

بر اين پايه، نمازگزارى كه با خدا مناجات میكند، بايد خم شود و ركوع كند يا سجده بجاى آورد تا هر آنچه راز نهان در مرحله تنزل است به شكل ركوع و سجود نمودار شود، چنان كه خم كردن پشت و كشيدن گردن به علامت آماده بودن براى جانبازى گرچه عنوان ركوع يا سجود بر خداوند متعال را همچنان داراست، ليكن نسبت به دشمنان دين خدا قيام و استوارى است. همان گونه قيام نيز گرچه براى دفاع از كيان دين، قيام به شمار میآيد ولى نسبت به حضرت قيوم محض، كرنش و انحطاط است، چنان كه امير موحدان، على عليه السلام درباره خداوند فرمود: غنى كل فقير، و عز كل ذليل، و قوة كل ضعيف زيرا هر چيزى نزد خداوند خاكسار و ساجد است، و هيچ چيز سود و زيان چيز ديگر را دارا نيست.
 سپاس شده توسط
#28
من هم خیلی آدم نماز خونی نیستم اما چیزایی که در مورد نماز شنیدم ایناست:
نماز یه حرکت نمادینه اولین کار نماز تکبیر گفتنه........مولانا می گه:
معنی تکبیر این است کی امیم
کی خدا ما پیش تو قربان شدیم
قربانی کردن خود به معنی از خود گذشتن و قربانی کردن نفس و در واقع اینه که هر کاری که انجام می دیم، قبلا به این فکر کنیم که کار درست و حق چیه؟ نه به اینکه کدوم کار به نفع منه یا به ضررم. چون حق و درستی همون خداست و زیر پا گذاشتن حق زیر پا گذاشتن خداست. با این کار ما دیگه نمی گیم : من چی دلم میخواد .......میگیم او چی می خواد؟ او ........از دکتر الهی قمشه ای شنیدم که می گه عالم همه یه ساز می زنن و می گن او.......حالا اگر ما بگیم من......ساز مخالفی با این سمفونی بزرگ جهان زدیم.......نماز در واقع یعنی هماهنگی و هم شما با تمام آفرینش!
دکتر سروش می گفت: پیغمبر در واقع این موسیقی تسبیح رو می شنید و اینکه در قرآن گفته "هر چی در آسمان و زمینه خدا رو تسبیح می کنه" رو احساس می کرد و نماز پاسخی بود به این درک بزرگ پیامبر! با اون ها هم آهنگ می شد و می گفت: سبحان ربی...........
دکتر الهی قمشه ای باز می گفت: پیغمبر عظمتی رو می دید بعد تعظیم می کرد اما ما تعظیم می کنیم به امید اون عظمت رو درک کنیم!
دکتر شریعتی از نماز برداشت های انقلابی می کنه و مثلا در کتاب "نماز تسلیم انسان عصیانگر" تعظیم در برابر خدا رو به معنی انکار و سرپیچی از هر طاغوت و قدرت دیگر می دونه.
در کل فکر می کنم بهترین معنی سجده رو حافظ می گه:
سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
که هر چه بر سر ما می رود، ارادت اوست
التماس دعا
.................................................
توجه این گفته ها عینا نقل نشده و نقل به مضمون و مفهومه!
 سپاس شده توسط
#29
سيماى نماز





بحث هايى پيرامون عبادات و شرايط و فلسفه آن گذشت . پس از ذكر آن كليّات ، به مصاديق آن مى پردازيم و به بارزترين نوع بندگى كه نماز است وارد مى شويم . ابتدا بايد جايگاه نماز را در متون دينى (قرآن و حديث ) بشناسيم ، سپس به جزئيات و اسرار آن برسيم . اينك ، به گوشه اى از نظرهاى مكتب وحى پيرامون نماز، توجه كنيد:
نماز، از مهمترين سفارش هاى انبيا بوده و از بارزترين مصاديق عبادت است . حضرت لقمان به فرزندش مى گويد:
پسركم ! نماز را بر پاى دار: يَبُنَىَّ اءَقِمِ الصَّلَوةَ(141)
نماز، داروى نسيان و وسيله ذكر خداوند است : اءَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِكْرِىَّ(142)
نماز، پيمان خداوند است .
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اَلصَّلوةُ عَهْدُ اللّه (143)
نماز، نور چشم پيامبر عزيز است كه فرمود: قُرَّةُ عَيْنى فىِ الصَّلوةِ(144)
نماز، اهرم استعانت در غمها و مشكلات است . خداوند مى فرمايد: از صبر و نماز در مشكلات كمك بگيريد و بر آنها پيروز شويد: وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَو ةِ(145)
نماز، داروى تكبّر است . على عليه السلام مى فرمايد: خداوند، نماز را واجب كرد تا انسان را از كبر، دور كند: وَالصلَوة تَنْزيهاً عن الكِبْر(146)
نماز، وسيله تشكر از خداوند بر نعمت هاى اوست : فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ(147)
نماز، سيماى مكتب است : اَلصَّلوةُ وجهُ دينِكُمْ(148)
نماز، به منزله پرچم و آرم و نشانه مكتب اسلام است : پيامبر فرمود: عَلَمُ الاِسْلامِ الصَّلاةُ(149)
نماز، پايه و ستون دين است : وَ هِىَ عَمُوُد دينِكم (150)
نماز، به منزله سر نسبت به تن مى باشد. پيامبر اسلام فرمود: مَوْضِعُ الصَّلاةِ مِنَ الّدين كَموضِعِ الرَاءس مِنَ الجَسَدِ(151)
نماز، كليد بهشت است : اَلصَّلاةُ مِفْتاحُ الْجَنَّةِ(152)
نماز، وسيله سنجش مردم است : اَلصَّلاةُ ميزانٌ(153)
نماز، اساس دين است : بُنِىَ الاِسْلامَ عَلَى ... الصَّلاةِ(154)
نماز، اولين سؤ ال در قيامت است : اَوَلُ ما يُحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلاة (155)
نماز، گناهان را از بين مى برد. در حديث ، نماز به نهرى تشبيه شده كه انسان روزى پنج بار در آن شستشو مى كند وديگر چركى باقى نمى ماند.(156)
نماز، رابطه مخلوق با خالق است ، انسان مادّى را معنوى مى كند و انسان را علاوه بر آشنا كردن با خدا، با طبيعت نيز آشنا مى سازد، با آب ، خاك ، قبله ، طلوع ، غروب و وقت و...
نماز، تنها عبادتى است كه حتى در حال غرق شدن و جنگ هم ساقط نمى شود و برترين فرياد آزادگى انسان از سلطه قدرتمندان و اعلام بندگى در آستان خداوند است .
نماز، زنده نگهداشتن سنّت ابراهيم ومحمّدوحسين ومهدى عليهم السلام است .
نماز، وسيله نزديك شدن انسان به خداست : اَلصَّلاةُ قُرْبانُ كُلِ تَقى (157)
نماز، آخرين سفارش انبياء وَ هى آخرُ وصايا الانبياء و آخرين سفارش امام صادق عليه السلام پيش از وفات است كه همه خويشاوندان و فرزندان را دور خود جمع كرد و توصيه نمود كه هر كه نماز را سبك شمارد، مشمول شفاعت ما در قيامت نخواهد شد.(158)
نماز، براى اولياء خدا شيرين و براى منافقان دشوار و بار سنگين است : وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلا عَلَى الْخَشِعِينَ(159)
نماز، كوبنده شيطان است : مُدحِرةً لِلشَّيطان (160)
مردن پايان تو نيست، آغازی دگر بايد تو را
#30
اخلاص در نيّت


گرچه نيّت ، اولين واجب در متن نماز است ، امّا بنا به اهميّت آن و ملاك ارزش بودنش در هر كارى ، از جمله در عبادات و نماز، فصلى مستقّل و مفصّل به بررسى ابعاد آن اختصاص داديم تا از اين رهگذر، در ارزش ‍ بخشيدن بيشتر به اعمال عبادى ، توفيق يابيم .
نيّت ، ملاك ارزش
عنصرى كه به عمل يك انسان بها مى دهد، نيّت و انگيزه و هدف اوست . از همين رو، در آيات قرآن ، كلمه فى سبيل اللّه فراوان به كار رفته (70 بار) و اين هشدارى است كه انسان ها مواظب اعمال و نيّات خود باشند كه در راه خدا باشد، نه براى غير خدا يا انگيزه هاى نفسانى . مانند جاده خطرناكى كه تابلوهاى هشدار دهنده فراوانى در آن نصب مى كنند، بندگى خدا هم راهى است كه لغزشگاه هاى فراوانى دارد و اين همه تاءكيد، هشدار براى دورى از انحراف هاست . بخصوص در عبادات ، كه بدون قصد قربت و نيّت خدايى ، كمترين ارزشى ندارد.
نيّت ، ركن عبادت است . اگر عملى بدون نيّت انجام شود، يا نيّت غير خدايى داشته باشد، باطل است .
نيّت ، اصل و اساس عمل است .
مقدّس ترين كارها بخاطر نيّت بد، فاسد مى شود و ساده ترين كارها، با نيّت خوب ، ارزشى بسيار پيدا مى كند.
نيّت خدايى ، عامل جذب الطاف الهى است . هر كه در راه خدا تلاش كند، خداوند هم راه هاى خودش را به او مى نماياند: وَالَّذِينَ جَهَدُواْ فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا(234)
نيّت ، شرط قبولى عمل است .
امام صادق عليه السلام از قول خداى متعال نقل مى كند: لَمْ اَقْبَلْ اِلاّ ما كانَ خالِصاً لى (235) جز آنچه را خالص براى من باشد، نمى پذيرم .
نيّت ، كار اندك را بزرگ مى كند.
امام صادق عليه السلام فرمود: مَنْ اَرادَ الّلهَ بِالْقَليلِ مِنْ عَمَلِه اَظْهَرَهُ اللّهُ اَكْثَرَ مِمّا اَرادَ وَ مَنْ اَرادَ الْنّاسَ بِالْكَثيرِ مِنْ عَمَلِهِ اَبَى اللّهُ اِلاّ اَنْ يُقَلّلَهُ فى عَيْنِ مَنْ سَمِعَهُ(236) هر كس ، كار اندك خود را بخاطر خدا انجام دهد، خداوند آنرا بيش از آنچه خواسته ، در چشم ديگران جلوه مى دهد. و هر كس از كار بسيار خود، هدف غير خدايى (براى مردم ) داشته باشد و بجاى جلب رضاى خدا به فكر جلب توجّه مردم باشد، خداوند كار زياد او را در نظر مردم ، كم جلوه مى دهد.
آرى عزت و ذلت بدست خداست ، و اوست كه دلها را بسوى كسى متحوّل مى سازد، پس بايد براى او كار كرد، تا خودش كارها را درست كند.
حضرت ابراهيم ، بخاطر خدا، همسر و فرزند خود را در بيابان هاى داغ مكّه مى گذارد، آنگاه از خداوند مى خواهد كه دل هاى مردم را به سوى آن ها متمايل و شيفته گرداند.(237) قرآن هم مى گويد:
إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّلِحَتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدّاً(238)
آنان كه ايمان به خدا آورند و كارهاى شايسته انجام دهند، خداوند برايشان محبوبيّت ايجاد مى كند.
و اين يكى از پاداش هاى دنيوى خداوند است . البته محبوبيّت خداداد، غير از شهرت هاى زودگذر و كاذب در ميان مردم است . چه بسا افرادى مشهور، پس از مرگشان فراموش مى شوند، و گمنامانى همچنان در عمق جان مردم جا و مكان دارند...!
پس محبوبيّت را هم بايد از خداوند خواست كه او مقلّب القلوب است و دل هاى مردم در دست اوست . اگر كسى براى خدا كار كند، خداوند هم جبران خلوص او را به بهترين وجه انجام مى دهد.(239)
انسان بايد دربان دل باشد و در حريم و حرم دل ، جز خدا را راه ندهد.
امام صادق عليه السلام فرمود: اَلْقَلبُ حَرَمُ اللّهِ وَ لا تُسكِنُوا حَرَمَ اللهِ غَيْر اللّه (240)
دل ، حرم الهى است ، جز خدا را در آن وارد نسازيد.
مردن پايان تو نيست، آغازی دگر بايد تو را
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان