عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نماز راه رستگاری

#46
سلام
اصلا میدونی چیه گل سرخ؟
میخوای نماز بخونی اصلا به این فکر نکن که داری با یه شخص خیلی بزرگی صحبت پس باید خیلی شکیل با محتوا صحبت کنی
فکر خدا یکی از بهترین دوستاته(که همینطورم هست) با هر زبونی با هر لهجه ای که دوست داری باهاش حرف بزن
اصلا به نظر من نماز حتی میتونی فارسی هم بخونی
بهش فکر کن در روز ساعتهای زیادی برای دوستات وقت میزاری کلی وقت برای کارای میزاری که شاید زیاد با اهمیت نباشن
حالا فکر کن در روز فقط 3تا 10 دقیقه میخوای با خدا حرف بزنی سختیت میگیره
به همون خدا قسم بهت قول میدم اگه چند ماه بخوای مدام نماز بخونی و از ته دلت با خدا حرف بزنی
اونقدر برات لذت بخش میشه که پشیمون میشی که چرا تو این مدت نماز نمیخوندی
میدونم الان میگی که حوصله نصیحت شنیدن نداری و مثل اخوندا دارم حرف میزنم
ولی باور کن منم مثل خودتم از ماه رمضون تا حالا که توبه کردم نماز میخونم
و اونجوری که من حساب کردم حدود 10 سال نماز قضا دارم و هر موقع که وقت کنم چند رکعت نماز قضا میخونم
باشد که خدا ببخشدمان
نشان 100 روزه
.........[تصویر:  medal.png].........
[تصویر:  23e325e16617.png]

اگه يه روزبه مشكل بزرگي برخوردي نروبه خدابگومن يه مشكل بزرگ دارم بلكه برو به مشكلت بگو من يه خداي بزرگ دارم...

[/size]بعلت مشغله فعلا متروکه میباشد[/color]
 سپاس شده توسط
#47
سلام مگه چفدر وقتتو میگیره توی یک شبانه روز 24 ساعت هست مگه چقدرشو میگیره باور کن وقتی نماز میخونی ارامشی بهت دست میده که لذت میبری مخصوصا اگه اگه اول صبح باشه.varzeshMuscular4fvfcja31741Khansariha (48) جلوی ضرر رو از هرجا بگیری سوده و ماهی رو هر وقت از اب بگیری تازه هست
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


 سپاس شده توسط
#48
خیلی ممنون دوستای خوبم...همه صحبتاتون درست....
اما چه جوری بگم...من قران زیاد میخونم...خیلی هم بهم حال میده وقتی میخونم...خوشم میاد
اما نماز اصلا اینطوری نیستم...میگین خیلی وقت گیر نیس...اما من به جز وقت اش..مشکلم اینم هست که حس و حال اش رو ندارم

وقتش هم مثلا من که از 8 صب تا 6 عصر تو دانشگام...کلا یه ساعت واسه ناهار وقت دارم...چه جوری برم نماز بخونم اخه...میدونین چه عذابیه تو دانشگاه وضو گرفتن؟!؟!؟!؟
شما اقایون 1 دقیقه اماده میشین اما واسه ما اماده شدنش حداقل 10 دقیقه وقت میبره...
چه تو خونه چه بیرون
شاید بگین اینا بهونه است..اما ادم نمیتونه کاری رو که دوست نداره به زور انجام بدهKool
نماز خوندن خیلی سخت ام میا....
یا عباس
 سپاس شده توسط
#49
سلام کار واسه انسان نشد نداره کار شیطان رانده شده ی ملعون اینه که به اولین چیزی که گیر میده نمازه نماز فقط خم و راست شدن نیست بلکه عبادت هستش که تو خدای واحد رو عبادت میکنی قضیه ی آفرینش انسان رو همتون میدونین شیطان سر اون موضوع به عزت خدا قسم خورد که همه ی انسان ها رو من از راه به در میکنم مگر انهایی مخلص تو باشند که ان هم چون خدا میخواد نمیتونه گول بزنه و قسم خورد که از 4 طرف چپ راست عقب و جلو انسانو وسوسه میکنم فرشتگان دلشون سوخت و گفتند که خدایا انسان گناه داره خدا هم گفت ناراحت نباشین من 2 راه برای انسان باقی میزارم یکی پایین و یکی بالا
پایین وقتی که سجده میکنی بالا هم وقتی که دستتو واسه دعا بالا میبری
من امیدوارم اهمیت نماز خوندنو تا حدودی رسونده باشم واسه یک بار هم که شده واقعان از ته دلت به خدا و معصومین توکل کن به شیطان نه بگو باور کن این حرفا که حس و حال نماز نماز خوندن ندارم حرف تو نیست حرف شیطان رانده شده هستش که در گوش شما میخونه

ببخشید که پستم زیاد شد ببینم چیکار میکنی مطمئن باش خدا کمکت میکنه منم دعات میکنم
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


 سپاس شده توسط
#50
متاسفانه بعضيها از نماز خواندن هيچ لذتي نميبرند و فقط بعضي مواقع آنهم به زور نماز مي خوانند و گويي نماز خواندن سخت ترين كار دنيا براي آنها است و اين افراد بعضا نماز را ترك مي كنند و بعضا دوباره نماز خواندن را شروع مي كنند براي حل مشكل اين افراد و براي لذت بردن از نماز به دستور زير مداومت شود :
زياد اين آيه را بخوانند ( و ربك الغني ذو الرحمة ) ( پروردگار تو بي نياز و رحمتگر است )

نمازی که با راست و دلا شدن ظاهری باشد که نماز نیست
نماز حقیقی با حضور دل است و آن همه عین لذت است و بلکه حتی برتر است. آیا هیچ عاشقی از بوس و کنار معشوقه سیر شد یا شکایت کرد؟ مگر آنکه کوردل باشد و قادر به کسب معرفت به جلوه جمال بینهایت خورشید رخ آن شاهد دردانه نباشد. که هر که او به عیان دید, از ازل تا به ابد غرقه در خوبی و خوشی و لذت ورای توصیف شد.

کسیکه از نماز خواندن لذت نمیبرد, او از دل خود بیخبر است و در نتیجه بخیال کاذبی قاعدتآ در پی لذت نفس و تن خود است. چنین کسی نه تنها از لذت واقعی بویی نبرده است, بلکه حتی در عذاب است ولی خودش خبر ندارد.

انسان ذاتآ بدنبال خوشی و لذت و موفقیت است, ولی در این ظلمت آخرزمانی بسیاری هستند که بخیالی به یقین رسیدند و بدنبال سرابی میدوند. و البته ارزشهای اجتماعی اساس راه عامه مردم است. در این دنیای مادی که ساخته و پرداخته ارزشهای مادی فرعون جهانگیر زمان ماست, که البته زاهد آخرزمان هم ظاهرآ بسیاری از همان ارزشها را برگزید, بسیاری هستند که بدنبال سراب مال و جاه و مقامات میدوند ولی هیچگاه به لذت حقیقی و خوشی باقی, و تکمین دل نمیرسند. نفس طامع هیچوقت راضی نمیشود, و گنج قارون خود بهترین دلیل آنست. این راه نفس و فرعون است و ممکن است که یک خیال کاذب و خوشی گذرا هم ایجاد کند, ولی این حرس دنیا سرابی است که هیچگاه به تمکین دل و لذت و موفقیت واقعی نمیرسد, زیراکه آن کار دل است.

من بدین وقت معین ای دلیر .. می‌نگردم از محاکات تو سیر
پنج وقت آمد نماز و رهنمون .. عاشقان را فی صلاة دائمون
نه به پنج آرام گیرد آن خمار .. که در آن سرهاست نی پانصد هزار
نیست زر غبا وظیفه‌ی عاشقان .. سخت مستسقیست جان صادقان
نیست زر غبا وظیفه‌ی ماهیان .. زانک بی‌دریا ندارند انس جان
..
در دل معشوق جمله عاشق است .. در دل عذرا همیشه وامق است
در دل عاشق به جز معشوق نیست .. در میانشان فارق و فاروق نیست
بر یکی اشتر بود این دو درا .. پس چه زر غبا بگنجد این دو را
هیچ کس با خویش زر غبا نمود .. هیچ کس با خود به نوبت یار بود
آن یکیی نه که عقلش فهم کرد .. فهم این موقوف شد بر مرگ مرد
ور به عقل ادراک این ممکن بدی .. قهر نفس از بهر چه واجب شدی
با چنان رحمت که دارد شاه هش .. بی‌ضرورت چون بگوید نفس کش _ حضرت مولانا قدس الله سره
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


 سپاس شده توسط
#51
چرا از نماز لذت نمی برم. راه رسیدن به لذت عبادات چیست؟
روزی حضرت موسی بن عمران(ع) در راه به جوانی بی ادبی برخورد کرد. آن جوان در کمال وقاحت و بی شرمی گفت: «ای موسی! من آنچه را خدای تو گفته به جا بیاور، انجام نخواهم داد و آنچه را که امر کرده ترک کنم، به جا خواهم آورد. از طرف من به او بگو که تو هم به هر نحوی می خواهی مرا عقوبت کن.» حضرت موسی(ع) از او صورت برگرداند و به راه خویش ادامه داد تا این که روزی در حال مناجات، خداوند متعال به او فرمود: «ما پیغام آن جوان را که به تو داده بود تا به ما برسانی شنیدیم گرچه تو شرم داشتی که آن پیغام را به ما برسانی. از طرف ما نیز این پیام را به آن جوان برسان و به او بگو ما تو را به عقوبتی مبتلاساخته ایم که بالاتر از آن تصور نیست. اما اکنون درد آن را درک نمی کنی. روزی درد آن را می فهمی که راه گریزی برایت نیست. حضرت موسی(ع) عرض کرد: پروردگارا! من آن جوان را بسیار سرحال و خرسند دیدم و در او هیچ گونه گرفتاری مشاهده نکردم. خطاب شد: ای موسی! هر گاه من به بنده ای غضب کنم، بزرگترین عقوبتی که به او می کنم، آن است که لذت عبادت خود را از او می گیرم تا در اثر عدم لذت از عبادت من را ترک عبادت کند و مستحق عقوبت دائم و خلود در آتش جهنم شود و این جوان را به چنین عقوبتی مبتلانموده ام، ولی اکنون متوجه نیست و به زودی متوجه خواهد شد.
راه اصلی رسیدن به لذت عبادت، خودسازی و ترک لذت های نفسانی و مبارزه با خواهش های افراطی و کسب معرفت خداوند و عشق به او و حضور قلب است. زیرا لذت بردن از نماز مستقیما معلول حضور قلب و معرفت خداوند و عشق به او است, ولی کسی در معرفت و عبادت موفق است که با نفس خود مبارزه و جهاد اکبر داشته باشد.
بنابراین اگر از نماز لذت نمی بریم یکی به خاطر این است که در بخش تخلیه نفس و نفی موانع خوب عمل نکرده ایم و لذت و هواهای نفسانی و گناه در قلب ما مانعیت ایجاد کرده است و دیگری هم به خاطر این است که در بخش اثباتی خودسازی در معرفت خداوند و عشق به او و حضور قلب نکوشیده ایم.
ما دو نوع لذت داریم. لذت های دنیوی و مادی، لذت های معنوی. این دو نوع لذت در مقابل هم قرار دارند. اگر کسی بخواهد از معنویت لذت ببرد، باید از دنیا دور و از لذت های مادی فاصله بگیرد، وقتی ما با گرایش افراطی به دنیا و لذت های آن از خدا دور می شویم، نتیجه طبیعی آن این است که دیگر از انس با خدا و قرب به او لذت نمی بریم.
گرایش افراطی به دنیا و لذت طلبی افراطی و در نتیجه آن گناه, بزرگترین مانع و حجاب انسان در کسب لذت های معنوی خواهد بود.
اوج لذت های معنوی بستگی به اوج عبادت و عشق انسان به خداوند دارد. عرفا و اولیای خدا چون در اوج بندگی و عبادت و ریاضت نفس بودند، بیشترین لذت را از خدای متعال می بردند، آنچنان که حاضر نبودند حتی یک لحظه از این حالات خود را با تمام دنیا عوض کنند.
بنابراین یکی از مهمترین و مؤثرترین عواملی که باعث میشود لذت مناجات از انسان گرفته شود گناه است . همان گونه که انجام هر کاری مستلزم فراهم کردن مقدمات آن کار است , امور عبادی نیز همچون نماز یک سری مقدماتی دارد که اساسی ترین مقدمه , ترک معاصی در عقیده و عمل است . علامه جوادی آملی ( حفظه الله تعالی ) می فرمایند : کسی که جز حلال نمی خورد و جز به حلال نمی اندیشد , حتما ً از عبادت لذت می برد . چنان که انسان گرفتار سرما خوردگی و گرفتگی بینی , از بوی خوش لذت نمی برد و ... انسان گنهکار نیز از عبادت لذت نمی برد . فطرت شفاف و شکوفا شده , از عبادت لذت می برد .
کسی که در خارج از عبادت , محوریت همه امورش خدای رحمان باشد مسلما ً در حین انجام عبادت , بهترین حال را دارد . به هر میزان که انسان از معاصی اجتناب کند , مسلما ً بهتر می تواند عظمت خالق و معبود خویش را درک کرده و از هم صحبتی با او لذت ببرد . اگر انسان اهل مراقبه باشد احوال قبل و بعد از عبادت را مراقبت و مواظبت نماید , به طور قطع از عبادت حظ و بهره خواهد برد .
اگر بخواهیم کامل شویم , چاره ای جز تهذیب روح نیست و تهذیب روح راه ندادن بیگانه به حریم دل است وقتی هر گونه , سخنی را می گوییم , به هر جایی نگاه کرده , به هر چیزی گوش فرا می دهیم , هر غذایی را خورده و .... بدانیم که بیگانه را در دل خود جای داده ایم (1)
زمانی که دل , جایگاه بیگانه شد دیگر خدا را در آن کاری نیست , بنابراین انسان از انجام عبادت لذت نمی برد . هر چند که به فرموده ی امام ( رضوان الله تعالی علیه ) : در همین ها که به طور ضعیف دعا می خوانند و ذکر خدا می گویند , به اندازه ی همان مقدار تأثیری که ( در آنهاست ) طوطی وار هم هست , لکن درشان تأثیر کرده , بهتر از آنهایند که تارک هستند .
اگر مدت زمانی حال دعا در شما زیاد بوده و متأثر می شده اید , شاید گرفتن حال دعا از شما تلنگری باشد برای اینکه این حال را از خود نبینید و مغرور نشوید و این را از فضل خدای رحمان ببینید چرا که هو اضحک و ابکی . شیطان هیچ گاه بیکار نیست و برای هر کسی مکاید خاصی را به کار می برد . ابتدا تلاش می کند که انسان , اهل عبادت نشود ؛ وقتی از این طریق موفق نشد اتفاقا ً او را تشویق به عمل می کند تا او را دچار آفاتی کند , مثل عجب , غرور و ... که گناهانی بسیار عظیم هستند .
چنین شخصی به جایی می رسد که بر اثر انجام عبادات , خود را از خدای غنی , طلبکار می بیند و نعوذ بالله بر قادر مطلق , منت می گذارد , به خدای مهربانی که به او هستی بخشیده و ..... به همین دلایل است که کسانی که این مسیر پر پیچ و خم سلوک و عبودیت را به سلامت طی کرده اند سفارشی می کنند که : پس از انجام محاسبه ی روزانه , برای کارهای نیکی که انجام داده ای خداوند متعال را شکر کن چرا که همه ی توفیق ها از جانب حضرت حق است .
فان احسنت حمدت الله و ان اسأت استغفرت الله اگر کار نیکی انجام دهی شکر خدا به جا آوری و اگر بد کردی از خدا آمرزش خواهی . (2)
لذا اینکه گاهی اوقات انسان بر اثر اعمال صالحه , به خود غره می شود , از الطاف الهی است که مدت محدودی , توفیق انجام آن حسنه ازاو گرفته می شود ؛ چرا که لا حول و لا قوة الا بالله
امیر بیان مولا علی ( علیه السلام ) می فرماید : سیئة تسووک خیر عند الله من حسنه تعجبک گناهی که تو را پشیمان کند بهتر از کار نیکی است که تو را به خود پسندی ( عجب ) وا دارد . (3)
حقیقتا ً این حکمت , حکمت تکان دهنده ای است . از این سخن , به خوبی فهمیده می شود که عجب تا چه اندازه برای انسان خطر ناک است .
شاید حالت سابق شما , فقط حال بوده و در درون شما ملکه و تثبیت نشده ؛ لذا پس از مدتی نوسانات و فراز و فرودهای روحی , تغییر می کنند . انسان با تمرین و تکرار حسنات , و طلب کردن توفیق آن از خدای متعال و داشتن جدیت و خلوص در مسیر , انشاءالله آن حسنات درونش , ملکه شده و تثبیت خواهد شد .
گاهی اوقات گرفتاری و مشکلات زیاد , انسان را به خدا نزدیک تر می کند و حالت تضرع و مناجات در انسان , قوی تر می شود و با رفع گرفتاری و حل مشکل , انسان غالبا ً دچار غفلت شده , کمتر حال مناجات می یابد . فاذا رکبوا فی الفلک دعوالله مخلصین له الدین فلما نجاهم الی البر اذا هم یشرکون هنگامی که سوار بر کشتی شوند خدا را با اخلاص می خوانند ( و غیر او را فراموش می کنند ) اما هنگامی که خدا آنان را به خشکی رساند و نجات داد باز مشرک می شوند .
مشغولیات ذهنی مختلف , که انسان درروزمره با آنها درگیر است می تواند یکی ازموانع ارتباط صحیح با معبود باشد ؛ همان طور که قبلا ً نیز اشاره شد , اگر انسان همه ی مشغولیات و امورش درراستای عبودیت و بر محور خدا باشد از عبادات لذت خواهد برد.
قلب انسانها با توجه به مراتب شان دچار اقبال و ادبار می شوند . به عبارت دیگر , انسان در برخی مواقع بسیار شور و اشتیاق انجام عبادات رادارد و گاهی اوقات , ممکن است خدای ناکرده حتی برای عبادات واجب هم کسالت داشته باشد . البته هر چه انسان در مسیر بندگی و عبودیت بیشتر طی طریق کرده باشد لحظات اقبال و نشاطش بیشتر خواهد بود .
امام علی ( علیه السلام ) می فرمایند : ان للقلوب شهوه واقبالا و ادبارا" فاذا اقبلت فاحملوها علی النوافل و اذا ادبرت فاقتصروا بها علی الفرائض بنابراین قلب انسان گاه اقبال به خدا و معنویات دارد و گاه پشت می‏کند. در این رابطه فرموده‏اند: در هنگام اقبال دل به مستحبات و مندوبات بپردازید و در صورت ادبار به واجبات اکتفا کنید. البته هر قدر انسان مجاهده نفس بیشتری کند و با خدا و قرآن و اهل‏بیت(ع) انس بیشتری گرفته و دل از هواهای نفسانی تخلیه کند به تدریج اقبالش بیشتر شده و به صورت ملکه راسخه در می‏آید. آن گاه است که در همه حالات به یاد خدا و متوجه اوست و هیچ چیز نمی‏تواند او را از محبوب حقیقی باز دارد. این همان حالتی است که ازآن تعبیر به "نماز دائم" شده است. (4)
برخی عواملی که می‏تواند عبادت را برای انسان لذت بخش کند چند چیز است:
الف) قبل از عبادت انسان خود را مستعد و مهیا سازد؛ یعنی، قدری به خود تلقین کند من در صدد نیایش و نماز هستم و سعی کند افکار متفرق را از ذهنش دور کند.
ب) حتی الامکان در بهترین وقت عبادت کند؛ مثلاً، با کسالت - خستگی و خواب آلودگی - وارد نماز نشود. "لاتقربوا الصلوة و انتم کسالی".
ج) در محیط پر سر و صدا و آشوب به مناجات نایستد، بلکه محیط آرام و با فراغتی را انتخاب کند.
د) در حین عبادت مصمّم بر مراقبت باشد و اگر احیاناً افکار دیگری به او هجوم آورد، همین که متوجه شد، سعی کند خود را از دام آن افکار برهاند.
( هذا من فضل ربی ) . امیدوارم در رسیدن به مقصود موفق باشید .
1- علامه جوادی آملی / تفسیر موضوعی قرآن کریم / ج 10 / ص 59
2- نهج البلاغه / حکمت 94
3- نهج البلاغه / حکمت 46
4- نهج البلاغه / حکمت 312

منبع سایت لقمان
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


 سپاس شده توسط
#52
(1390 ارديبهشت 1، 15:51)گل سرخ نوشته است: خیلی ممنون دوستای خوبم...همه صحبتاتون درست....
اما چه جوری بگم...من قران زیاد میخونم...خیلی هم بهم حال میده وقتی میخونم...خوشم میاد
اما نماز اصلا اینطوری نیستم...میگین خیلی وقت گیر نیس...اما من به جز وقت اش..مشکلم اینم هست که حس و حال اش رو ندارم

وقتش هم مثلا من که از 8 صب تا 6 عصر تو دانشگام...کلا یه ساعت واسه ناهار وقت دارم...چه جوری برم نماز بخونم اخه...میدونین چه عذابیه تو دانشگاه وضو گرفتن؟!؟!؟!؟
شما اقایون 1 دقیقه اماده میشین اما واسه ما اماده شدنش حداقل 10 دقیقه وقت میبره...
چه تو خونه چه بیرون
شاید بگین اینا بهونه است..اما ادم نمیتونه کاری رو که دوست نداره به زور انجام بدهKool
نماز خوندن خیلی سخت ام میا....

ببین نماز واجبه ،

و خدا دوست نداره به بنده هاش سخت بگیره

برای همین برنامه ریزی دین به روش سهل گرفتن و آسون گرفتنه طوری که بتونی به آسونی واجب رو انجام بدی

اما متاسفانه این برنامه ریی پیاده نمیشه

مثلن اسلام میگه توی سفر به جای 4 رکعت 2 رکعت بخون ، چون میدونه مسافر ، خسته است ، غریبه ، شاید جای مناسب پیدا نکنه و ...

برای همین تدابیر و برنامه ریزی های جامعه هم باید در جهت آسون کردن نماز باشه ، این که توی تالار ها و فضای دانشکده نماز خونه دم دست زیاد باشه ، آب گرم باشه ، وقت استراحت طولانی تر و مناسب باشه ، مسجد ها توی شهر خوب پخش شده باشن و ....

حتی برای نماز صبح اسلام میگه شب زود بخواب

ولی آیا ما بر نامه ریزیمون توی این جهت هست ؟

در صورتی که دانشمند ها میگن هر ساعت خواب قبل از نیمه شب معادل دو تا سه ساعت خواب بعد از نیمه شب خستگی رو رفع میکنه

برنامه واقعی خواب اسلام میدونستین ، خواب یکی دو ساعت بعد از نماز مغربه ؟

وقتی که اوج برنامه های ما و میهمانی ها و تلوزیون و شبکه های ماست ....

برای همین این سخت شدن بیدارشدن
سخت شدن نماز خوندن

اشکالش از برنامه هامونه نه خدا .......
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
 سپاس شده توسط
#53
سلام
01نماز جلوگیری میکند از فحشاو منکر

02نماز بهترین قرب الهی است

03نماز حصاری در مقابل مکر شیطان است

04نماز بهترین اعمال بعد از شناخت خداست

05نماز بهتر از بیت حج است

06نماز رضایت پروردگاراست

07نماز چراغ قلب مومن است

08نماز نزول رحمت است

09نماز روزی را زیاد میکند

10.نماز مهریه حورالعین است

11.نماز در محشر تاج سر است

12.نماز توشه ی مومن برای آخرت است

13.نماز دور میکند از آتش

14.نماز آرامش برای بدن است

15.نماز معراج مومن است

16. نماز ستون دین است

17. نماز کلید بهشت است

18. نماز بهترین اعمال بسوی خداست

19.نماز سیره ی انبیا است

20.نماز دعا را مستجاب میکند

21.نماز نوری در صورت نماز گزار است

22.نماز سلاح است در مقابل دشمن

23.نماز جواز عبور از پل صراط است

24.نماز در قبر چراغ است

25.نماز تکیه گاهی در قبر است

26.نماز جواب بر نیکرو منکر است

27.نماز اولین سوال قیامت است

28.نماز مایه تقرب هر متقی است

29.نماز نور مومن است

30.نماز بهایی برای بهشت است

31.نماز نور چشم من است

32. نماز گزار محبوب ملاءکه است

33. نماز مناجات با پروردگار است

34.نماز برکت است بر مال

35.نماز از کفاره گناهان است

36. نماز نور وسایه ای در محشر است

37. نماز نجات میدهد بدن را از آتش

38.نماز شفاعت میدهد بین او وملک الموت

39. نماز گزار اعمالش قبول میشود

40. نماز کفاره آنچه قبول نشده است
...................................
یا دافع البلایا
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


 سپاس شده توسط
#54
حواس پرتی در نماز!

قسمت اول -

[تصویر:  78183312422541651141727818654973710518720.jpg]
:icon_biggrin:

اشاره:
نوشتار پیش رو، به صورت گزینشی به شرح احادیث شیعی می پردازد، بیشتر احادیث این مجموعه توسط آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی (سخنرانی معظم له در مسجد بازار تهران) از مراجع عظام تقلید شرح و بسط یافته اند.

حدیث:
رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِ عَلَیهِ السَّلَامُ قَالَ:
إِذَا قَامَ الْعَبْدُ إِلَى الصَّلَاةِ أَقْبَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ بِوَجْهِهِ فَلَا یَزَالُ مُقْبِلًا عَلَیْهِ حَتَّى یَلْتَفِتَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَإِذَا الْتَفَتَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ أَعْرَضَ عَنْهُ. 1

ترجمه:
هرگاه بنده به نماز بایستد، خداوند عزّوجل به او رو می‏كند و مدام متوجّه بنده خویش است، تا اینكه او سه مرتبه از خدا روبرگرداند. هنگامی كه بنده برای مرتبه سوم از خدا منصرف شد، خداوند نیز از او رو برمی‏گرداند.

شرح:
روایت از امام صادق (علیه‏السلام) منقول است كه حضرت فرمودند: آنگاه كه بنده به نماز بایستد، به سوی او ‌خداوند رو می‏كند. تعبیر «أَقْبَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ بِوَجْهِه» كنایه از این است كه خداوند نسبت به او عنایت تام و خاص می‏فرماید. ما این‏طوری هستیم كه وقتی می‏خواهیم به كسی خیلی توجه كنیم، با تمام چهره متوجهش می‏شویم. بعد دارد: «فَلَا یَزَالُ مُقْبِلًا عَلَیْهِ حَتَّى یَلْتَفِتَ ثَلَاثَ مَرَّات»؛ یعنی خدا رویش را از او بر نمی‏‏گرداند، تا اینكه این بنده سه بار رویش را از خدا برگرداند. حالا می‏گویم که منظور از این رو برگرداندن چیست. در ادامه می‏فرماید: «فَإِذَا الْتَفَتَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ أَعْرَضَ عَنْهُ». یعنی دفعه سوم كه این بنده رویش را از خدا برگرداند، اینجا دیگر خدا رویش را از او بر می‏گرداند.

ادامه دارد ...
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله
#55
حواس پرتی در نماز!

قسمت دوم -

این ترجمه تحت‏اللّفظی روایت بود؛ امّا به چند نكته هم اشاره كنم. نکته اوّل اینكه معلوم می‏شود اگر بنده رو می‏كند به سوی خداوند، خداوند هم به سوی او رو می‏كند. مطلب اصلی كه از روایت پیدا می‏شود همین است. «إِذَا قَامَ الْعَبْدُ إِلَى الصَّلَاةِ أَقْبَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ بِوَجْهِهِ»؛ چرا؟ چون نماز روی‏آوردن به خدا است. این اصل كار است. اگر روی بیاوری به خدا،‌ خدا هم رویش را به طرف تو می‏كند، آن‏هم ‌آن‏طور رو كردن که عرض کردم «ِبوَجْهِه» است؛ یعنی توجّه تام و عنایت خاص به بنده‏اش می‏کند.

نکته دوم این است كه تو اگر رویت را از خدا برگردانی، ‌خدا رویش را از تو بر نمی‏گرداند؛ امّا این سقف دارد. یك بار که از او روی برگرداندی، او رویش را بر نمی‏گرداند. بار دوم هم که برگرداندی، باز ‌رویش را بر نمی‏گرداند. امّا دفعه سوم اگر از خدا رو برگرداندی، دیگر او هم روی خود را بر می‏گرداند. البته این روایت در مورد نماز است. در نماز رو برگرداندن از خدا عبارت از

این است كه انسان در بین نماز توجهش به غیر خدا باشد. ما در روایات داریم كه اگر كسی دو ركعت نماز بخواند و در نماز حضور قلب داشته باشد، این نماز نمازی است كه یكی از آثارش این است كه تمام گناهان صغیره او آمرزیده می‏شود. در روایتی هم این‏طور آمده است كه توجّه به خدا به این معنا است كه انسان هنگام نماز، نسبت به امور دنیایی حدیث نفس نكند. یعنی حالا که ایستاده‏ای و داری نماز می‏خوانی، این چند دقیقه را دیگر نرو در مغازه‏ات! فكرت را نبر این طرف و آن طرف! این نماز، همین چند دقیقه كه بیشتر نیست؛ چه خبر است؟!

ادامه دارد ...
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله
#56
حواس پرتی در نماز!

قسمت سوم و آخر -

من یك قضیّه‏ای الآن یادم آمد در مورد یكی از علمای تهران (رضوان‏الله ‏تعالی ‏علیه) که نمی‏خواهم اسم ببرم و چندین سال است که فوت كرده است؛ شاید این قضیه را نقل كرده باشم. یادم است كه روز وفاتی بود و به‏اصطلاح ‌تعطیل بود. من هم اتفاقاً نزدیك ظهر جایی در خیابان بودم. ظهر شد و چون ایشان را می‏شناختم رفتم به مسجد ایشان و نمازم را آنجا به جماعت خواندم. نماز تمام شد و بعد آن آقا، در حالی که جمعیت ایستاده بود، متوجه من شد. البته من جایی ایستاده بودم كه متوجه من نشود، ولی فهمید و آمد پیش من سلام كرد. من همین‏طور رفاقتانه گفتم شما خیلی نمازت را تند می‏خوانی! ایشان گفت به من نگو كه نمازت را تند می خوانی؛ به آنهایی بگو كه دو تا نمازشان را با یك نماز من می‏خوانند!

حالا غرضم این است که این عجله در نماز برای چیست؟! چند دقیقه كه بیشتر نیست؛ چرا عجله می‏کنی؟! چون در نماز هیچ التفاتی به خدا نیست. این روایت را نگاه كنید؛ می‏گوید كه اگر تو رو بیاوری، من رویم را از تو بر نمی‏گردانم؛ با تمام چهره به تو رو می‏كنم؛ «أَقْبَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ بِوَجْهِه»؛ من با تمام چهره به تو توجه می‏كنم. اگر یك دفعه هم برگرداندی، من رو بر نمی‏گردانم؛ دو مرتبه هم که رو برگرداندی و رفتی، باز هم مورد عنایتی؛ امّا دفعه سوم دیگر از تو رو بر می‏گردانم.

حالا می خواستم این را عرض كنم که می‏دانید که یكی از ابزار استجابت دعا نماز است. اصلاً روایت داریم كه هر كسی نماز بخواند ـ‏همین نماز واجب‏ـ و بعد از نماز دعا كند، ‌یك دعای مستجاب دارد. خوب، دعاهی ما پس از نماز مستجاب نمی‏شود؟ چون در نماز متوجه خدا نبودی! متوجه چه بودی؟! متوجه امور دنیایی‏ات بودی. وقتی متوجه نبودی، دیگر اثری ندارد.2
تنظیم: شکوری - گروه دین و اندیشه تبیان

در پناه خدا !
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله
 سپاس شده توسط
#57
بسمه تعالی
سلام

ماهيت نماز سخن گفتن با کسي است که همه هستي امان را به ما هديه داده است و هميشه از لطف و محبت او برخورداريم. ما که از هر کسي که عطش يک نياز ساده اي از ما را مثل آب به هنگام تشنگي و غذا به هنگام گرسنگي و آمي/زش در وقت ميل شديد ج.ن.س.ي بر مي آورد، احساس خوبي داريم و به او عشق مي ورزيم، چگونه است که از خدا که همه اينها را براي ما آفريده احساس خوب و لذت نمي کنيم و آنگاه که وقت نماز مي شود، با کسالت و بي ميلي به سوي نماز مي رويم و با غفلت و حواس پرتي و کراهت نماز مي گزاريم؟
اين سئوالي است که ممکن است، بسياري مطرح کنند. پاسخ آن در حد بضاعت اينجانب از اين قرار است:
* مشکل ما در ارتباط با خدا چند چيز است:

يکي آن که ما همواره غرق نعمت هاي الهي بوده ايم و لذا چندان احساس اعطاي آن را نکرده ايم. به همين رو وقتي نعمتي را از دست مي دهيم، مي فهميم که خدا چه چيزي را به ما داده بود و گرفت. اين زمان است که به ياد خدا مي افتيم؛ چنان که در قرآن آمده است:
وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَى اْلإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَا بِجانِبِهِ وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعاءٍ عَريضٍ (فصلت،51)؛ و چون به انسان نعمت بدهيم، روي مي گرداند و به کناري مي کشد و چون بدي به او برسد، همواره خدا را مي خواند.
به همين رو گفته شده است، روزه بگيريد و به مساکين برسيد و از بيچارگان دستگيري کنيد. چنين اعمالي موجب مي شود، نعمت هاي الهي را درک کنيم.



دوم، آن که خدا نعمت هايش را با واسطه مي هد. اگر اين طور بود که ما هر وقت چيزي را مي خواستيم، در غيب باز مي شد و نعمت به ما داده مي شد، روشن تر درک مي کرديم که خدا منعم ماست. اما اين طور نيست. ما تصور مي کنيم که اين خودمان هستيم يا اين ديگران هستند که به ما نعمت مي دهند. ما هيچ توجه نداريم که اگر نفسمان قطع شود، نمي توانيم به جريان بياندازيم و اگر ضربان قلبمان بايستند، نمي توانيم آن را به حرکت بياندازيم. ديگران هم مثل ما اين گونه عاجزند.

سوم، آن که خدا نامحسوس است. اگر خدا جسماني و براي ما قابل مشاهده بود، روشن تر وجودش را حس مي کرديم. ما ناگزيريم خدا را از راه آثارش بشناسيم. دست خدا را در طبيعت و جهان ببنيم. به شگفتي هاي جهان بنگريم و دقت کنيم که آيا مي تواند اينها خود به خود ايجاد شده باشد و کسي آن را پديد نياورده باشد و آيا مي تواند بي هيچ غرض و هدفي آفريده شده باشد؟
به هر حال، تا خدا براي ما محسوس و ملموس نشود، از سخن گفتن با او احساس لذت نمي کنيم و آن هم به اين است که تمام وجود ما اعم از قلب و زبان و همه جوارج ما به ياد خدا و در راه خدا فعاليت کند.
*‏ سخن کوتاه کنم و خيلي خلاصه عواملي را ياد کنم که مي تواند نماز را براي ما لذت بخش کند.
1. هميشه با وضو و دائم الذکر باشيم.
2. نماز را سر وقت بخوانيم و از وقت خود به تأخير نياندازيم.
3. با حال خستگي و دلمشغولي وارد نماز نشويم. قبل از نماز، مدت کوتاهي در جايي خلوت استراحت کنيم.
4. بي مقدمه وارد نماز نشويم و با خواندن نوافل و ذکر، خود را براي نماز واجب آماده کنيم.
5. معناي الفاظ و عبارات نماز را بدانيم.
6. در يک جاي خلوت و بي سر و صدا نماز بخوانيم.
7. کلمات نماز را شمرده و با توجه به معنايش ادا کنيم.
8. خود را در مقابل خدا احساس کنيم.
9. اذکار نماز را با صداي غُنَّه اي (تو دماغي) بخوانيم، به گونه اي که سر و سينه و تمام وجودمان بلرزد و خود را در نماز غرق کنيم.
10. آنچه از ادعيه که مناسب حال ماست و در حال ما تأثيرگذار است، مثل ادعيه خمس عشر با حال تضرع و گريه در تعقيبات نماز بخوانيم.
11. در شبانه روز حد اقل يکبار سعي کنيم، به ياد خدا گريه کنيم. براي اين منظور به مردن خود فکر کنيم. به اين که ما هيچ هستيم و بي اذن خود مريض مي شويم و مي ميريم. به گناهاني که کرده ايم. گاهي داد بزنيم. گاهي بر سر و روي خود بزنيم. گاهي به عيادت مريضي برويم. گاهي از ناتواني دستگيري کنيم. گاهي روزه بگيريم. گاهي به مساجد و مشاهد برويم. گاهي به قبرستان برويم. گاهي به ديدار مردان خدا برويم و خلاصه از هر فرصتي استفاده کنيم که قلبمان را نازک کنيم و اشکمان را سرازير سازيم.
تا اشک نريزد، لذت نماز درک نمي شود.

منبع

.................
یا محق
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


 سپاس شده توسط
#58
مرحوم قاضی مکرر می فرمودند: هر کسی نمازش رو درست کرد و در مقامات معنوی به جایی نرسید، آب دهن به صورت من پرت کنید.

بچه ها امروز می خوام (با توجه به حرف هایی که بچه ها زدند) خیلی خودمونی و خلاصه درباره نماز باهاتون صحبت کنم

چطوری باید نماز خوب بخونیم؟

خیلی ساده است ، نماز یه عبادتی نیست که لازم باشد شما این نماز رو باحال بخوانید، با اشک بخوانید، با گریه و سوز عشق بخوانید،

چون شما خیلی هم اهل سوز و اشک و گریه باشید، امیرالمونین فرمود: برای دل آدم ها اقبال و ادبار هست، بعضی وقتها آمد حال عبادت دارد و بعضی وقت ها آدم حال عبادت ندارد .

به هیچ وجه عبادتی که آدم باید روزی پنج مرتبه انجا بده، این عبادت لازمش این نیست که شما حتما سر نماز باید گریه کنی،

اگه بنا بود وقت نماز باید گریه گنی ( در واقع هر وقت حس و حال نماز داشتی نماز بخونی) اون وقت خداوند به ما دستور می داد نماز رو هر دفعه حال داشتیم بخونیم!!!!!!!!

ولی اتفاقا خداوند متعال یه جوری دستور نماز رو صادر کرده که حالت رو هم بگیره!!!!!

ما چه کار کنی از نماز خوندن لذت ببریم؟

جواب: ما کی می خوایم آدم بشیم!!

یعنی چی ؟

خدا یه عبادتی رو برای ما قرار داده که ازش لذت نبریم تا تو سختی و تلخی این عمل مکرر ( که طبیعتا چون تکراری است لذتش از بین می ره) ما آدم بشیم، رشد پیدا کنیم.
اگه از نماز خوندن در ابتدای راه لذت ببریم رشد پیدا نمی کنیم. اون وقتی نماز خوندن شروع می کنه آدم رو رشد دادن، اون وقتی نماز چرک روح آدم رو می گیره که لبه زبر نماز بیاد روح آدم رو بسابه (وپاک کنه). در حال بازی، در حال کار یا استراحت، ناگهان صدای اذان رو می شنوی ( الله اکبر ) حال آدم گرفته می شه آدم دلش نمی خواد بلند بشه .می خواد به بازیش ادامه بده به خوابش ادامه بده . ولی
باید بلند بشیم تا آدم بشیم . باید سختی نماز رو بکشیم تا رشد پیدا کنیم.
نباید زود با خدا پسر خاله بشیم. خدایا من حالش رو ندارم الان نماز بخونم مگه فوتباله که هر موقع حال داشتیم بریم سراغش .
چرا خدا خواب شیرین ما رو سر صبح به هم می زنه می گه بیا نماز بخون ، چون می خواد حالمون رو بگیره تا بالا بریم به تعالی برسیم
قرار نیست هر موقع حال پیدا کردیم نماز بخونیم( این حرف درستی نیست)
باید خودمونو با نماز به سختی بیاندازیم تا به مقامات بالاتر برسیم. خدا به ما پیشنهاد نمی کنه مثل مرتاض های هندی یه هفته رو میخ بخوابیم و رو آتیش راه بریم و ....
تا رشد پیدا کنیم و به قدرت برسیم. می خوای با خودت مبارزه کنی سر نماز مبارزه کن.
چرا نمی تونیم جلوی چشم هامون رو بگیریم، چرا هر چی سعی می کنیم نمی تونیم جلوی زبانمون رو بگیریم،چرا نمی تونیم جلوی خود ارضایی رو بگیریم،
واسه اینه که یه کار می تونستیم انجام بدیم ولی انجام ندادیم اونم اینه که به وقت بلند بشیم و نماز بخونیم!!
از امام رضا سوال شد چرا وقتی یه آمدی زنا می کنه بهش نمی گن کافر ولی وقتی یه آدم نماز رو ترک بهش می گن کافر .
حضرت فرمود: چون اونی که اون کار زشت رو انجام داده گناه فشار آورده به روحش بدبخت شده و گناه کرده. ولی کسی که نماز نخونده مگه نماز نخوندن چقدر لذت داره؟!! چقدر به ادم فشار میاره؟؟ جز این که خواسته بی احترامی کنه به خدا؟؟!!! کسی دیگه نبود بهش بی احترامی بکنیم جز خدا!!
آره بچه ها! نماز واسه اینه که حالمون گرفته بشه . وسط کار و درس و بازی یهو صدای اذان رو می شنویم باید بلند شیم نماز بخونیم.
نماز در مرحله اول رعایت ادب است نه عشق بازی با خدا . نماز در مرحله اول سختی دادن به خود است نه خوشی داشتن معنوی .
به نظر من ما تو این دنیا باید بیشتر از همه کاری باید تلاش کنیم تا تو معنویات رشد کنیم که بهترین راهش هم نماز هست. باید عمیق تر نگاه کنیم ، بریم سراغ احادیث و روایات تا معرفت و آگاهی بیشتری
نسبت به نماز پیدا کنیم. باید دید غلط مون نسبت به نماز عوض بشه.
________________
منبع: سخنان استاد پناهیان با تلخیص
[تصویر:  3603a504c71.png]

نوبهارم کن، نوبهارم
 سپاس شده توسط
#59



بسم الله الرحمن الرحیم

سلامKhansariha (46)


از حبیبم رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم شنیدم كه فرمود: امیدوار كننده ترین آیه در قرآن

این آیه شریفه است :

«وَأَقِمِ الصَّلاَةَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّـیِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِینَ»(هود 114)

و بپای دار نماز را هر دو سر روز و پاره هایی از شب
زيرا خوبيها بديها را از ميان مى‏برد اين براى پندگيرندگان پندى است (۱۱۴)

سپس پیامبر ـصلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود:

یا علی ، به خدایی كه مرا بشیر و نذیر قرار داد و مبعوث به رسالت گردانید، اگر یكی از شما به وضو قیام كند، گناهان و معاصی او از اعضای بدنش فرو می ریزد تا وقتی كه با صورت و قلب خود متوجّه قبله شود، از قبله و نمازش بر نگردد مگر آنكه جمیع گناهان او بریزد و هیچ گناهی بر صحیفه عملش باقی نماند همچون روزی كه از مادر متولد شده باشد و هرگاه ما بین دو نماز گناهی از او صادر شده باشد با خواندن نماز آمرزیده شود و از گناهان پاك گردد.


بگو ای بندگانم كه با گناه به نفس خود اسراف می ورزید. از رحمت خدا مایوس نباشید، چون خداوند جمیع گناهان را می آمرزد.

آنگاه پیامبر نمازهای پنجگانه را كه موجب آمرزش هستند، شماره كرد و فرمود: یا علی ، بدان كه منزلت نمازهای پنجگانه برای امّت من مانند نهری است كه بر در خانه یكی از شما باشد.

اگر شخصی بدنش چركین باشد و هر روز پنج بار در آن نهر شستشو كند آیا چیزی از آن چركها باقی خواهد ماند؟ سوگند به خدا، نمازهای پنجگانه برای امّتم چنین است كه تمام گناهانشان را پاك می كند و تیرگی قلبشان را می برد.


........................
یا غفور

Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


 سپاس شده توسط
#60
نماز کلید شفاعت ما در قیامت است
اینو امامان ما گفتن
عاقبت این عشق هلاکم کند

درگذر کوی تو خاکم کند......

[تصویر:  07165097414216144584.jpg]
[تصویر:  05_blue.png]


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان