امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نماز شب (سرپرست: .آرام.)

لیست نماز شب جمعه 1389/9/19
از ساعت 23:08 تا 05:26 در تهران





- ((دیگه تمومه))
- هادی
- تولد40
53
ای طلیعه هشتم!
 من آمدم تا دلم را بر ضریح تو حلقه زنم و به دور کعبه عشق تو طواف دهم.
آمدم تا اشک چشمانم را دخیل سقا خانهات کنم.
آمدم تا از کبوتران حرمت گردم تا به هر صبح به دور گنبد طلائیت به پرواز درآیم
 مولایم! ای طبیب دردمندان!
53
سلام منم هستم ای خوشا به حال شما دوستای خوبم

لیست نماز شب جمعه 1389/9/19
از ساعت 23:08 تا 05:26 در تهران





- ((دیگه تمومه))
- هادی
- تولد40
-اول زندگی 7
هرگز هنگام گام برداشتن به سوی آرمان بزرگ ، نگاهت به آنانی که دستمزد خویش را پیشاپیش می خواهند نباشد ! تنها به توانایی های خود اندیشه کن . ارد بزرگ

53317
سلام منم هستم برای نماز من تازه عضو شدم می شه منم جزء لیستتون باشم ممنون میشم Khansariha (46)
قدم بر می دارم. بلند بلند قدم بر می دارم.

فكر می كنم.

ساعت در حال گذر است.

وقت نیست.

باید تندتر بروم.

قدم هایم را سریع تر می كنم.

به جای یك موضوع، به چند موضوع هم زمان فكر می كنم.

شاید این طوری در وقت صرفه جویی كنم.

انگار باز هم وقت نیست.

تصمیم می گیرم بدوم.

به نفس نفس می افتم.

انقدر مشغول بازیابی تنفسم بودم كه یادم رفت فكر كنم.

تصمیم می گیرم دویدن، بازیابی تنفس و فكر كردن را با هم انجام دهم.

دارم از شدت خستگی تلو تلو می خورم.

تمام تنم خیس عرق است.

اگر نایستم، از هوش خواهم رفت.

روی یك صندلی می نشینم.

تنگی نفس می گیرم. تند تند نفس می كشم.

كمی نفسم سر جایش می آید.

اما تمام این مدت كه من روی صندلی نشسته بودم...

من نه تنها زمان را از دست دادم...

نه تنها رشته ی افكارم پاره شد...

نه تنها لباس های تمیزم را با لباس هایی خیس عرق،‌ عوض كردم...

بلكه قدم هایم نیز متوقف شد و روی یك صندلی نشستم.

شاید اگر همان قدم های اولیه ام را برمی داشتم...

و اگر نمی خواستم از زمان سبقت بگیرم...

الان ساكن و متوقف نمی شدم.

مشكل از آن جایی شروع شد كه تصمیم گرفتم بدوم.


5353


لیست نماز شب جمعه 1389/9/19
از ساعت 23:08 تا 05:26 در تهران




- ((دیگه تمومه))
- هادی
- تولد 40
- اول زندگی 7
- رهایی از نفس
-
.


لیست نماز شب جمعه 1389/9/19
از ساعت 23:08 تا 05:26 در تهران




- ((دیگه تمومه))
- هادی
- تولد 40
- اول زندگی 7
- رهایی از نفس
- امیرعلی
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله


لیست نماز شب جمعه 1389/9/19
از ساعت 23:08 تا 05:26 در تهران




- ((دیگه تمومه))
- هادی
- تولد 40
- اول زندگی 7
- رهایی از نفس
- امیرعلی
- شاینی

[تصویر:  23e325e16617.png]
[تصویر:  nasimhayat.png]



الهي، من به حور و قصور ننازم، اگر نفسي با تو پردازم از آن هزار بهشت مي‌سازم.
الهي، مي‌پنداشتم كه ترا شناختم، اكنون آن پنداشت و شناخت را در آب انداختم.
الهي، همه شاديها بی ياد تو غرور است، و همه غمها با ياد تو سرور.

اِلـهی.... وَرَبّی.... مَنْ لی غَیْرُکَ ...
الهی ... حالا دیگه من و تو و عبدَک ... (:
سلام
من هم هستم 53258zu2qvp1d9v
[تصویر:  montada.rasoulallah.net-1315334274-U2520.gif]

«وَ اصْبِرْوا انَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ»

و صبر كنيد كه خدا با صابران است. (سوره انفاق، آيه 46).


[تصویر:  nasimhayat.png]
من این هفته را نمی تونم اما از هفته دیگه هستم عا317لیه
:varzesh:درنبرد بین روزهای سخت و انسان سخت این انسان سخت است که می ماندKhansariha (46)
سلام من خوندم برای همه و پاکی همه ی بچه های کانون دعا کردم الهی العفو31741
قدم بر می دارم. بلند بلند قدم بر می دارم.

فكر می كنم.

ساعت در حال گذر است.

وقت نیست.

باید تندتر بروم.

قدم هایم را سریع تر می كنم.

به جای یك موضوع، به چند موضوع هم زمان فكر می كنم.

شاید این طوری در وقت صرفه جویی كنم.

انگار باز هم وقت نیست.

تصمیم می گیرم بدوم.

به نفس نفس می افتم.

انقدر مشغول بازیابی تنفسم بودم كه یادم رفت فكر كنم.

تصمیم می گیرم دویدن، بازیابی تنفس و فكر كردن را با هم انجام دهم.

دارم از شدت خستگی تلو تلو می خورم.

تمام تنم خیس عرق است.

اگر نایستم، از هوش خواهم رفت.

روی یك صندلی می نشینم.

تنگی نفس می گیرم. تند تند نفس می كشم.

كمی نفسم سر جایش می آید.

اما تمام این مدت كه من روی صندلی نشسته بودم...

من نه تنها زمان را از دست دادم...

نه تنها رشته ی افكارم پاره شد...

نه تنها لباس های تمیزم را با لباس هایی خیس عرق،‌ عوض كردم...

بلكه قدم هایم نیز متوقف شد و روی یك صندلی نشستم.

شاید اگر همان قدم های اولیه ام را برمی داشتم...

و اگر نمی خواستم از زمان سبقت بگیرم...

الان ساكن و متوقف نمی شدم.

مشكل از آن جایی شروع شد كه تصمیم گرفتم بدوم.


5353

شرمندهTearsTears
نشدTears
53
ای طلیعه هشتم!
 من آمدم تا دلم را بر ضریح تو حلقه زنم و به دور کعبه عشق تو طواف دهم.
آمدم تا اشک چشمانم را دخیل سقا خانهات کنم.
آمدم تا از کبوتران حرمت گردم تا به هر صبح به دور گنبد طلائیت به پرواز درآیم
 مولایم! ای طبیب دردمندان!
53
(1389 آذر 18، 16:33)اخر دنیا نوشته است: من این هفته را نمی تونم اما از هفته دیگه هستم عا317لیه
اسمتو می نویسم cheshmak

(1389 آذر 19، 6:46)Rahayi.aznafs نوشته است: سلام من خوندم برای همه و پاکی همه ی بچه های کانون دعا کردم الهی العفو31741
317317


(1389 آذر 19، 9:03)تولد40 نوشته است:
شرمندهTearsTears
نشدTears
عیب نداره، همین که قصد خوندنشو داشتی خدا کلی بهت حال میده 53258zu2qvp1d9v ببین اگه بخونی دیگه چقد تحویلت می گیره Khansariha (46)Khansariha (48)


این آخر هفته روزای خاصیه

بشتابید که از دست دادنش موجب پشیمانیست


لیست نماز شب جمعه 26/9/1389
از ساعت 23:14 تا 05:36 در تهران



53 اخر دنیا
53

.

لیست نماز شب جمعه 26/9/1389
از ساعت 23:14 تا 05:36 در تهران




1-اخر دنیا
2- تولد40
3-53





--------------------------------------------------------------------------------
53
ای طلیعه هشتم!
 من آمدم تا دلم را بر ضریح تو حلقه زنم و به دور کعبه عشق تو طواف دهم.
آمدم تا اشک چشمانم را دخیل سقا خانهات کنم.
آمدم تا از کبوتران حرمت گردم تا به هر صبح به دور گنبد طلائیت به پرواز درآیم
 مولایم! ای طبیب دردمندان!
53
لیست نماز شب جمعه 26/9/1389
از ساعت 23:14 تا 05:36 در تهران




1-اخر دنیا
2- تولد40
3-رهایی از نفس
4- زینب


4141
قدم بر می دارم. بلند بلند قدم بر می دارم.

فكر می كنم.

ساعت در حال گذر است.

وقت نیست.

باید تندتر بروم.

قدم هایم را سریع تر می كنم.

به جای یك موضوع، به چند موضوع هم زمان فكر می كنم.

شاید این طوری در وقت صرفه جویی كنم.

انگار باز هم وقت نیست.

تصمیم می گیرم بدوم.

به نفس نفس می افتم.

انقدر مشغول بازیابی تنفسم بودم كه یادم رفت فكر كنم.

تصمیم می گیرم دویدن، بازیابی تنفس و فكر كردن را با هم انجام دهم.

دارم از شدت خستگی تلو تلو می خورم.

تمام تنم خیس عرق است.

اگر نایستم، از هوش خواهم رفت.

روی یك صندلی می نشینم.

تنگی نفس می گیرم. تند تند نفس می كشم.

كمی نفسم سر جایش می آید.

اما تمام این مدت كه من روی صندلی نشسته بودم...

من نه تنها زمان را از دست دادم...

نه تنها رشته ی افكارم پاره شد...

نه تنها لباس های تمیزم را با لباس هایی خیس عرق،‌ عوض كردم...

بلكه قدم هایم نیز متوقف شد و روی یك صندلی نشستم.

شاید اگر همان قدم های اولیه ام را برمی داشتم...

و اگر نمی خواستم از زمان سبقت بگیرم...

الان ساكن و متوقف نمی شدم.

مشكل از آن جایی شروع شد كه تصمیم گرفتم بدوم.


5353
لیست نماز شب جمعه 26/9/1389
از ساعت 23:14 تا 05:36 در تهران




1-اخر دنیا53
2- تولد4053
3-رهایی از نفس 53
4- زینب 53
5- امیرعلی 53
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله
[quote='امیرعلی' pid='67184' dateline='1292157209']
لیست نماز شب جمعه 26/9/1389
از ساعت 23:14 تا 05:36 در تهران




1-اخر دنیا53
2- تولد4053
3-رهایی از نفس 53
4- زینب 53
5- امیرعلی 53
6-هادی
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
[تصویر:  87267819991958480523.jpg]

حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما


موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان