1392 آبان 23، 18:54
ویرایش شده
برنده دور دوازدهم مسابقه هفته به هفته
برنده این دور با 6 رای از 13 رای ( 47% آرا )
(1388 فروردين 2، 1:17)مجتبی نوشته است: دنیا یا آخرت؟ به نظر من اگر هر کدام را انتخاب کنید باید دور چیزی را خط بکشید. و آن یا او کسی نیست و چیزی نیست جز هرزه ای به نام نفس!
نفس بی پدر مادر ترین و حروم زاده ترین آدمیه که توی عمرم حسش کردم و فهمیدمش. اوست کسی که به قول سعدی: مبر طاعت نفس شهوت پرست که هر لحظه اش قبله ای دیگر است. اون حروم لقمه است یعنی سگیه که اگه بهش استخون بدی گرگ می شه می فهمی گرگ گرگ گرگ... گرگ که می دانی! گشنه شود شکمت را می درد. گرگ کسی است که با گرگان بد است اما وقتی غریبه ای به گرگ ها حمله می کند با هم متحد می شوند. گرگ که می دانی! سگ را می خورد. گرگ که می دانی اگر گرسنه هم نباشد پاره می کند. برای این که جلوی گرگی بایستی فرصتی برای انسان بودن نیست یعنی امان و مجال فکر کردنی وجود ندارد. تنها شیر می تواند جلوی گرگ بایستد. می فهمی شیر!
نفس کسی است که هنگامی تقاضایی دارد تو فکر می کنی که او نیازمند و مشتاق به آن تقاضا ست پس برایش جور می کنی. مثلا کمی گرسنه ای و داری از جلوی یک ساندویچی رد می شوی. اگر اسیرش باشی می روی تو اصلا نیازی به پرسیدن از تو نیست او می رود به سمت ساندویچی! می فهمی دوست شاید با آدم ادغام شده است. اینجا کثیف ترین دوران زندگی است اما زندگی ها با هم فرق دارند. می دانی چرا؟ چون کسی که نفس را انتخاب می کند وابسته به دنیا بوده و دنیای نفس ها و گرگ ها و حرامی ها بر یک چیز بند است:خواسته ی نفس.
پس بدان نفس هیچ خواسته ای ندارد جز فرماندهی! می فهمی؟ یکی می گفت اگر هر چیزی نخوریم یا هر چیزی نخریم عقده ای میشویم. نه نمی شویم چون نفس از بیان خواسته اش فرمانروایی یعنی گوش دادن حرف ما را می خواهد نه خود چیز را! هان اگر دنیا یا آخرت را می خواهی بدان باید با نفس مبارزه کرد. این یک جهاد اکبر است و بدبختی این جنگ را سازمان ملل هم نمی تواند تمام کند تا بوده همین بوده و الان هم همینه یعنی از وقتی دست چپ و راستت رو تشخیص دادی باهاته تا آخر عمر و هر گز نمی میرد. فاصله ی شکست وپیروزی از یک مو باریک تر است پس تو هر گز نمی بری. اگر به آینده فکر کنی یا گذشته به هیچ کدام نمی رسی. پس به حال فکر کن تا هم گذشته را بسازی و هم آینده را. بدان خوردن هندوانه ای هم مساله ای نیست مگر بحثی بر فر مانروایی نفس یا تو او عشق فرمانروایی است نه هندوانه . او این را دوست دارد که تو به حرفش گوش کنی. هر هدفی که داشته باشی چه دنیئپوی چه اخروی او مخالف است چرا که با تو مخالف است. او می خواهد فقط تفریح باشد. مواظب باش که هر حرمتی را پیش رویش بشکنی آن قضیه برای نفس است و باید انجام دهی! یعنی اگر غذای مشت بخوری غذا که نیز است را می گوید اگر ثکث کنی ثکث که نیاز است را می گوید. اما اگر مثلا بگویی من غذای بیرون به هیچ وجه نمی خورم و نخوری با غذای بیرون کاری ندارد اما به محض اینکه اولین غذای بیرون را بخوری او می گوید برگردیم؟ یعنی باز هم بخوریم و آنقدر می خورتت تا بخوری!
حرف آخر:برنامه ریزی حتی اگر تفریح داشته باشد هیچ مغایرتی با نفس کشی ندارد حتی برنامه ی نفس کشی هم وجود دارد. پس برنامه ریزی تلف کردن وقت نیست بلکه سرمایه گذاری در وقت است. آدم می تواند همه چیز داشته باشد ولی از اول نه! یعنی سنگ بزرگ نشونش نزدنه! یعنی برای عالی شدن اول باید معمولی بود