عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

وسواس و درمان آن (سرپرست: آبی آسمانی)

#31
کیا حاضرن هر روز به توصیه آیت الله بهجت برای عاقبت بخیر شدن عمل کنیم؟

1- سفیر بهشت
2_یازهرا
منم پایم داداش اصلا این کار انقدر حال دل ادما خوب میکنه که نگو من یه مدت 13روزه انجامش دادم اصلا وسوسه گناه نیومد سراغم ولی حیف ترکش کردم
#32
علل وسواس (فکری یا عملی)

اگر چه عوامل ژنتیکی در همه اختلالات و بیماریهای جسمانی و روانی زمینه ساز است اما کمتر بیماری است که به خودی خود بروز نمایند مگر آنکه عوامل آشکار سازی وجود داشته باشند تا بیماری بروز نماید. به اعتقاد من از جمله عوامل وسواس و افکار مزاحم افسردگی است و خود افسردگی هم به دلیل وقایع تلخ و ناگوار زندگی، عدم اعتماد به نفس و کمرویی و همچنین طرز تفکر و توقعات فرد از محیط می تواند عامل بوجود آورنده وسواس باشد.
آدلر ،وسواس را ناشي از «احساس بي کفايتي» مي دانست. وي عقيده داشت که وقتي کودکان به خاطر وجود والديني بيش از اندازه مسلط يا حمايت کننده، از پرورش احساس «کفايت» در خود باز مي مانند در آنها حالا تي موسوم به عقده حقارت شکل گرفته و به طور ناهشيار به آداب و تشريفات وسواسي روي مي آورند تا براي خود «قلمرويي» ايجاد کنند که بر آن کنترل داشته و بتوانند احساس سودمندي و کفايت کنند. آدلر بيان مي دارد که عمل وسواسي به شخص اين امکان را مي دهد تا بالا خره بر «چيزي» تسلط داشته باشد.

تجارب نشان داده‏اند آنهایى كه در زندگى شخصى حساس‏ترند امكان ابتلایشان به بیمارى وسواس بیشتر است و غلبه وسواس بر آنها زیادتر است. در بین فرزندانى كه والدینشان معمولاً محكومشان مى ‏كنند این بیمارى بیشتر دیده مى ‏شود

منبع  



وسواس به دلیل سابقه ی خانوادگی :

تحقیقات بسیاری نشان داده است، وراثت یکی از عوامل مهم در بروز وسواس است.  . البته معمولا کسانی که سابقه خانوادگی وسواس دارند، زمانی دچار وسواس شدید می شوندکه به دلیل مشکلات محیطی یا سبک تربیتی ناکارآمد دچار استرس باشند.

۲حوادث استرس زا در زندگی وعوامل محیطی:



اگر شما به شدت به استرس واکنش نشان دهید یا در برابر عوامل استرس زا آسیب پذیر باشید، ممکن است خطر ابتلا به اختلال وسواس در شما افزایش یابد. گاهی اختلال وسواس، بر اثر عادتهای رفتاری که با گذشت زمان، آموخته و در درون فرد نهادینه میشود، به وجود میآید.

۳سروتونین ناکافی:

برخی محققان اعتقاد دارند اختالل وسواس، درنتیجه ی تغییرات شیمیایی در بدن است و ممکن است علت زیستی داشته باشد.
 سِروتونین از انجام کاری به طور مکرر توسط فرد، جلوگیری به عمل می آورد. فرد مبتلا به این مشکل ممکن است میزان کافی سِروتونین در مغز نداشته باشد. بعضی از این افراد با استفاده از داروهایی که میزان سِروتونین را در مغز افزایش می دهد، تقریباً بهبود می یابند.
اما سروتونین نیز پاسخ کامل نیست. به طور یقین عوامل دیگری نیز وجود دارندکه در بروز این اختلال نقش دارند.

۴عوامل محیطی:

 به طور کلی سبک های فرزندپروری بسیار سختگیرانه که در آن، والدین قوانین سخت اعمال می کنند و انتظاراتی بیش از حد توان بچه ها را دارند، می تواند زمینه ساز وسواس شود. تجربه نشان داده است افرادی که والدینشان از آنها بیش از حد انتظار داشته اند، معمولا خودشان هم از خود انتظار غیرواقع بینانه ای دارند و در زندگی به خودشان و شاید اطرافیانشان بسیار سخت می گیرند و به همین دلیل معمولا با اینکه افراد موفقی هستند، از زندگی شان چندان لذت نمی برند. افرادی که اصطلاحا کمال گرا نامیده می شوند، معمولا دسته ای از این افراد هستند.
از دیگر عوامل مهم، الگوبرداری، از فرد دچار وسواس است.کودکانی که در کودکی شاهد رفتارهای وسواسی والدین یا یکی از اطرافیان نزدیک خود بوده اند، ممکن است بر اثر مشاهده، این رفتار را آموخته باشند.
وقتی مادر یا پدر پس از بیرون آمدن کودک از دستشویی، از او می پرسد دست هایت را شستی؟و او جواب می دهد بله اما از او خواسته می شود برود و تمیزتر بشوید، به تدریج این مطمئن نبودن در خود بچه هم شکل می گیرد. البته این امر فقط مربوط به کودکی نیست.


۶ ایمنی شناسی عصبی:
عفونت استرپتوکوکی در بروز اختلال وسواسی – جبری تاثیر مثبتی دارد.
۷ عوامل روان پویشی:
بینش روان پویش در درک علت بیماری تاثیر به سزایی دارد. برخی افراد برای
گرفتن نتیجه و یا جلب توجه اطرافیان دست به کارهایی می زنند تا موجب جلب توجه اطرافیان شود و حتی اعضای خانواده برای کاستن از استرس فرد و پیشگیری از خشم او روش های معمول زندگی خود را با بیمار سازگار و انطباق می دهند

منبع
Wink 
#33
آیا وسواس درمان پذیر است ؟ چگونه ؟ 



درمان اختلال وسواس

موفق‌ترین درمان برای اختلال وسواس به کار بردن ترکیب دارودرمانی و روان‌درمانی‌ست. گاهی افسردگی یا یک بیماری دیگر علاوه بر اختلال وسواس در فرد وجود دارد و درمان آن بیماری، به کنترل وسواس بسیار کمک می‌کند.
تکنیک‌های روان‌درمانی متعددی برای کمک به درمان مبتلایان به وسواس وجود دارد. مهم است در مرحله نخست، بیمار آموزش لازم را درباره ماهیت وسواس و درمان‌ها دریافت کند و حمایت لازم را از خانواده، دوستان و گروه های حمایتی بگیرد
منبع
#34
راه های غلبه بر وسواس فکری :

مدیتیشن و ذهن آگاهی انجام دهید

وقتی وسواس فکری هجوم می‌آورد، تمرینات تنفس عمیق را انجام دهید. به آرامی نفس بکشید تا چهار بشمارید، نفس را با شمارش چهار نگه دارید و سپس دوباره تا ۴ بشمارید و نفس خود را خارج کنید.
تمرینات نشسته نیز می توانند به شکستن چرخه نشخوار فکری کمک کنند. روی پاهای خود تمرکز کنید که در زمین محکم شده اند و به این ترتیب خود را به زمان حال متصل کنید. اطراف را با تمام حواس خود تحت نظر بگیرید و به نوبه خود پنج موردی که می بینید، می شنوید، بو می‌کنید، مزه می کنید و احساس می کنید را شناسایی کنید تا در زمان حال حاضر بمانید.

ارتباط خود را با خانواده و دوستان حفظ کنید

وسواس فکری و عملی می‌تواند آنقدر وقت شما را بگیرد که به مرحله‌ انزوای اجتماعی برسید. انزوای اجتماعی نشانه ‌های OCD را بدتر می‌کند. وقت گذاشتن برای خانواده و دوستان بسیار مهم است. صحبت رو در رو با آنها درباره‌ نگرانی‌ها و تمایلات ‌تان، می‌تواند از شدت آنها کم کند.

بنویسید

نوشتن به شما کمک می کند تا با افکارتان روبه رو شوید ولی مراقب باشید در حین انجام آن کار این سیستم مشکل دار ذهنی که در شما وجود دارد مورد سرزنش و اعتراض قرار ندهید. یادتان باشد با هر چیزی که بجنگید آن را در وجودتان تقویت می کنید. پس اعتراضی نکنید و بنویسید. دوره روانشناسی نوشتن روزانه در این خصوص میتواند به شما کمک شایانی کند.

خواب کافی داشته باشید

اضطراب و نگرانی نه تنها باعث بی‌خوابی می‌شود، بلکه کمبود خواب هم می‌تواند افکار و احساسات اضطراب‌آور را تشدید کند. وقتی به اندازه‌ی کافی بخوابید و استراحت کنید، حفظ تعادل احساسی بسیار آسان‌تر خواهد بود.

از ترس ‌هایتان دوری نکنید

دوری از موقعیت‌ هایی که افکار وسواس‌ گونه‌ شما را تحریک می‌کنند شاید کار هوشمندانه ‌ای به نظر برسد، اما هر چه بیشتر از این موقعیت ‌ها دوری کنید، برای شما ترسناک ‌تر می‌شوند. به جای دوری از آن افکار، خودتان را در معرض محرک ‌های OCD قرار بدهید، سپس سعی کنید در برابر تمایل‌ به انجام الگو های مکرر و وسواس ‌گونه‌، مقاومت کنید یا انجام آنها را به تأخیر بیندازید.
به طور منظم ورزش کنید

ترشح سالم اندورفین در بدن برای سلامتی و متابولیسم کلی بسیار مهم است. ورزش یکی از بهترین و ساده ترین راه برای تقویت این مواد شیمیایی در بدن است، بنابراین ورزش را 3 الی 5 بار در هفته انجام دهید تا ترشح اندورفین بالا بیاید.
با نگه داشتن بدن خود به شکل خوب و استفاده از انرژی اضافی که ذخیره کرده اید، احتمال بیشتری برای اجتناب از رفتارهای وسواسی دارید. ورزش همچنین برای سلامت روان و همچنین تنش طبیعی استرس مفید است.
 سپاس شده توسط
#35
راه های غلبه بر وسواس 

[b]1. تکنیک اول استفاده ازتنش زدایی (ریلکسیشن) است؛ با توجه به اینکه ریشه نشخوار فکری، اضطراب است و تنش زدایی ضد اضطراب است، آموزش و بکارگیری این تکنیک می تواند در کاهش اضطراب و در نتیجه کاهش نشخوار فکری شما تأثیر زیادی داشته باشد. پژوهشگران در پژوهش های خود پیرامون این تکنیک کاربردی که در سایت های معتبر قابل رویت است، اثبات کرده اند که بکار گیری این تکنیک در بسیاری از موقعیت های اضطراب زای زندگی تأثیر بسزایی در کاهش اضطراب دارد. این محققان به حدود سی و پنج مشکلی که با بکار گیری این تکنیک برطرف می شود اشاره کرده اند. شما می توانید با مراجعه به یکی از مراکز مشاوره و روان درمانی نسبت به آموزش یکی از روش های آن اقدام نمایید. من در زیر برخی از مشکلاتی که با این تکنیک می توان برآنها غلبه کرد را بر می شمارم :
[/b]
- سردرد ناشی از انقباض عضلات جمجمه، سردرد های مزمن تنشی به دلیل تنش بیش از حد در عضلات اسکلتی سر و گردن آغاز می شوند و آموزش تنش زدایی تدریجی در تقلیل سردرد تنشی اثر غیر قابل انکاری دارد.



2. دومین راهکار پیشنهادی ما در خصوص مشکل تان استفاده از «تکنیک انحراف فکر» است؛ این تکنیک به این صورت انجام می پذیرد که یک کش دور مچ خود بیندازید و وقتی چنین فکری به ذهنتان آمد این کش را گرفته و رها کنید و سپس یک عدد پیچیده مثل 958354 را در ذهن خود مجسم کنید و هفت تا هفت تا از آن کم کنید تا به کوچکترین عدد غیر قابل تقسیم برسید. 

3. پیشنهاد دیگر ما استفاده از «تکنیک تأخیر فکر» است؛ یعنی شما برای آمدن اینگونه فکرها به ذهنتان وقتی تعیین کنید و وقتی این افکار خواستند به ذهنتان وارد شوند به آنها بگویید که بروند و در فلان ساعتی که به آنها اختصاص داده اید بیایند و تدریجاً با گذشت ایام، این ساعات را محدود تر کنید. فلسفه این تکنیک بر اینست که شما سازنده افکارتان هستید و بنابراین ارباب و صاحب اختیار آنها محسوب می شوید و در واقع آنها نوکر شما هستند و شما صاحب اختیار آنها می باشید؛ ولی در وسواس فکری آنها تبدیل به ارباب می شوند و جای شما را می گیرند و شما به نوکری آنها در می آیید و آنها به راحتی به شما امر و نهی می کنند که این امری بسیار منفی و مشمئز کننده و به دور از عزت و غیرت انسانی است! و لذا ما با این تکنیک می خواهیم شما را به جایگاه اصلی خویش برگردانیم و دوباره شما را اختیار دار و رئیس افکارتان کنیم تا آنها طبق اراده و میل شما و با اجازه شما بیایند و بروند، نه اینکه هر وقت دلشان خواست بیایند و هر وقت دلشان خواست بروند. هدف اصلی ما آموزش مدیریت افکار تان به شما است. تا با قاطعیت تمام به مدیریت آنها بپردازید و به آنها بگویید که ذهن من طویله نیست که سرتان را بیندازید پایین و بدون اجازه بیایید و بروید، بلکه ذهن من ستاد فرماندهی است که همه چیز آن روی نظم و نظام است و حتی پشه هم برای پریدن در آن باید از من مجوز بگیرد!

4. سومین پیشنهاد ما در این خصوص استفاده از تکنیک «توقف فکر» است؛ یعنی وقتی شما قدرت کافی در کنترل و مدیریت افکار خود پیدا کردید می توانید به راحتی دستور توقف به آنها بدهید و با ضرب مهر ورود ممنوع بر روی آنها، برای همیشه آنها را از ورود به ذهنتان محروم سازید.

5. تکنیک دیگر «تکنیک تبدیل فکر» است؛ یعنی وقتی این افکار به ذهنتان می آید به یک قدم قبل از آمدن این فکر به ذهنتان فکر کنید به این معنی که به این فکر کنید که به چه چیزی فکر می کردید که این فکر به ذهنتان آمد و وقتی آن را پیدا کردید دو باره به این فکر کنید که چه چیزی این فکر را به ذهنتان آورد و همین طور سلسله وار عمل نمایید و در مورد فکری قبل از فکر دیگر فکر کنید، تا به سرچشمه نهایی برسید؛ به زودی خواهید دید که استفاده از این روش، قدرت مدیریتی زیادی به شما برای کنترل افکارتان می دهد.

6. از جمله کارهایی که شما می توانید برای رهایی از وسواس‌تان به آن متوسل شوید مشغول کردن خودتان به کارهای اجتماعی و ورزش و تفریحات جمعی است؛ تا آنجا که می‌توانید از تنهایی بپرهیزید و خود را به کارهای مختلف مشغول کنید تا افکار وسواسی فرصت پیدا نکنند که به ذهن شما وارد شوند.

7. از آنجا که معمولاً افکار مزاحم در تنهایی به ذهن افراد وارد می شود، حتی المقدور از ماندن در مکان های خلوت به مدت زیاد اجتناب کنید و حتی سعی کنید مطالعات خود را در کتابخانه های عمومی انجام دهید.

8. با کارهای مختلف به تقویت ارادة خود بپردازید تا بتوانید به برخی از کارهایی که بصورت اجباری انجام می دهید یک نه بزرگ بگویید.

9. همیشه این ذکر را با توجه به معنی آن بر زبان و قلب خود جاری کنید : «بِسم الله و بِالله، تَوکَلتُ علی الله، اعوذُ بِالله السمیعُ العلیم مِن الشیطانِ الرجیم».

10. «توجه برگردانی فعال»؛ به صورت ارادی به چیزی توجه کنید که مثبت است. پژوهش ها نشان داده اند، افرادی که از این شیوه استفاده می‌کنند، طول مدت افسردگی آنها خیلی کمتر از کسانی است که از شیوه‌ مقابله‌ با نشخوار فکری استفاده می‌کنند.

11. با در پیش گرفتن فعالیت ذهنی دیگری موقتاً از آن حالت کناره گیری کنید. شما می‌توانید به بازی های فکری بپردازید. تلویزیون ببینید. یک فایل صوتی بشنوید که مستلزم به کارگیری فکر شماست. تلفن را بردارید و به دوستان و فامیل زنگ بزنید. خلاصه فقط ذهنتان را بی دلیل و یا با هر چیز کوچکی مشغول به هرچیزی کنید غیر از آن فکر منفی.

12. قلم و کاغذ به دست گیرید و همگی افکار منفی خود را بنویسید؛ نوشتن بار سنگین افکار را سبک کرده و گاه با خواندن نوشته ها ممکن است شما را به خنده یا شگفتی از افکار غیرمنطقی خود وادارد. در عین حال وقتی فکرتان را نوشتید راحت تر می‌توانید آن را بررسی کنید و خطاهایش را شناسایی نمایید.

13. دست زدن به یک فعالیت؛ افراد در حالت افسردگی حوصله‌ هیچ کاری ندارند و دچار نوعی کندی و رکود هستند. با دست زدن به یک فعالیت که شما را در حالت برانگیختگی قرار دهد می‌توانید از حالت نشخوار فکری فاصله بگیرید. ورزش، فعالیت های اجتماعی، پرهیز از تنهایی، پرهیز جدی از بیکاری، سرزدن به خویشان و دوستان، تعمیر و به اصطلاح ور رفتن با وسایلی که علاقه به تعمیر آنها دارید، ساختن وسایل الکترونیکی ساده، همه و همه از فعالیتهایی هستند که می توانند از انحراف فکر شما به سوی افکار نشخواری جلوگیری نمایند.

15. هرگاه احساس تنهایی کردید، با دیگران ارتباط برقرار کنید.

16. ارتباط خود را با افراد با نشاط و شاد و اجتماعی بیشتر کنید و از گوشه گیری و تنهایی بپرهیزید.

17. اوقات فراغت خود را به ورزش مخصوصاً ورزش های دسته جمعی ، مطالعه، کارهای هنری و ... اختصاص دهید.

18. برای اوقات شبانه روز خود جدولی تهیه کنید و کارها و فعالیت های شبانه روزی خود را در آن یادداشت نموده و سعی نمایید که زمان خالی نداشته باشید. البته برنامه های تدوین شده باید متناسب با توانایی های جسمی و روانی شما باشد. این جمله ی طلایی را بیاد داشته باشید که: «وسواس از فکر زائد ناشی می شود و فکر زائد مال وقت زائد است» لذا با مشغول کردن خود به فعالیتهای مختلف وقت زائد برای خود باقی نگذارید.

19. تقویت اعتماد به نفس و توجه شدید به ارزش ها؛ هر قدر اعتماد به نفس بیشتر شود، اضطراب های ناشی از وسواس های فکری کاهش می یابد.

20. غیر منطقی بودن این افکار را به خود یادآوری کنید و سعی کنید ذهن خود را به امر دیگری متمرکز کنید؛ البته استفاده از جملات مثبت جایگزین هم موثر است.

21. اگر در محیط های خاصی دچار این افکار می شوید، سعی کنید از این محیط ها دوری کنید.

22. به افکار مزاحم توجه نکنید و نسبت به آنها بی اعتنا باشید.

23. عجولانه تصمیم نگیرید، زیرا ممکن شکست بخورید و شکست هم زمینه وسواس را بیشتر می کند.

24. هنگام تصمیم گیری ها تردید نکنید.
[b]25. و باید بدانید درمان وسواس فکری نیاز به حوصله و صبر و پشتکار شما دارد و در مواقعی هم نیاز به یک مشاور و روان شناس می باشد که بهبودی شما را تسریع کند.[/b]
 سپاس شده توسط
Rainbow 
#36
سلام و درود خدمت دوستای گل کانونی 

امیدوارم که حال دلتون عالی باشه  53

تو پست های قبل درباره ی وسواس و انواع آن و روش های غلبه برآن صحبت کردیم .
خوشحال میشیم که اگر شما هم مطلبی داشتی برام بذاری ( اعتبارت محفوظه  4chsmu1 )

اما حالا وقت عمل کردنه ...
چه جوری ؟؟  106


خب همونطور که متوجه شدید وسواس انواع مختلفی داره ...
همچنین روش های غلبه برآن هم متفاوته  128fs318181
از طرفی شرایط آدما ها هم متفاوته ...
پس باتوجه به مطالب گفته شده هرکس راه های غلبه بروسواس ویژه ی خودش رو انتخاب میکنه و میاد میگه و مثلا :
آبی آسمانی / راهکار های ویژه ی من : مدیتیشن + پرش افکار + ورزش + نوشتن افکار منفی + تبدیل فکر + افزایش اعتماد به نفس
و هرشب میاد و گزارش کار روز رو میده ...
مثلا :
آبی آسمانی / روز اول فعالیت / دچار افکار وسواسی شدم اما بلند شدم و ورزش کردم یا دچار افکار شدم و متاسفانه در افکار غرق شدم ...

به ازای هر سه روز اعلام وضعیت یک اعتبار مثبت 

دوست عزیز ! برای درمان این بیماری محکم گام بردار  Khansariha (69)
اگر لازمه از دارو درمانی استفاده کنی ، استفاده کن  128fs318181
اگه احتیاج به مشاوره  داری برو  Khansariha (69)
میتونید از چالش ها و مشکلاتتون هم برامون بگید  128fs318181
و اما کلام آخر 
از غرزدن و انرژی منفی دادن واقعا بپرهیزید 
وسواس رو به عنوان چالش توی زندگیتون بپزیرید 
در صورت مشاهده ی پست با محتوای غر زدن 
اعتبار منفی داده میشه  Khansariha (51)

موفق باشید  49-2
 سپاس شده توسط
#37
ارتباط خودارضایی و وسواس 


روانشناسی: ارتباط خود ارضایی با وسواس فکری عملی چیست؟


ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 22 ساله )

با عرض سلام وخسته نباشید خدمت مشاورین محترم راسخون سوال بنده این هستش که ایابین ocdوخودارضایی ارتباطی وجودداره چون همون طور که میدونید اختلال وسواس فکری وعملی رابطه ی تنگاتنگی نیز باافسردگی داره ایا افرادی که این اختلال وسواس فکری وعملی وافسردگی شدید رودارن ممکنه به خودارضایی ناخواسته مبتلا بشن ووابستگی که در اینچنین افراد وجود داره میتونه این عمل رومتوالی بکنه وفردازسروابستگی اینکار روانجام بده یابه رابطه نامشروع با فرد دیگه دست بزنه دست اخر این رو اضافه کنم انجام گناه هیچ وقت باعث توجیه اون بااوردن نام اینکه فرد مبتلا به اختلالی هست نمیشه ولی با این وجود میخاستم بدونم این از نظر علوم روانشناسی ثابت شده یانه؟و این عمل فرد در فرزندانش هم تاثیر گذار هست یانه؟باتشکر


مشاور: خانم موحدنساج

سلام به شما پرسشگر محترم و سپاس بابت اعتمادتان به راسخون، امیدوارم این پاسخگویی زمینه ای باشد برای رفع مشکل شما.
دوست عزیز، اینگونه که از شواهد امر پیداست، آشنایی نسبتا خوبی در رابطه با اختلالات روانشناختی دارید. ولی این گونه مشکلات به یک دلیل مشخص ایجاد نمی شوند، بلکه زنجیره ای از زمینه ها باعث شکل گیری این گونه اختلالات می شود. مثلا در رابطه با خود ارضایی ما با سلسله ای از عوامل جسمانی، روانی مواجه هستیم که به مرور و پله پله فرد را به این سمت می کشاند. اکثر افرادی که با این مشکل مواجه می شوند، در کودکی از مشکل جسمانی که منجر به حساس شدن ناحیه تناسلی، اضطراب فراوان، تثبیت در مراحل رشدی، برخورد نامناسب والدین با اولین مشاهده گری ها و ... رنج می بردند. از آنجایی ما با برخورد اشتباه و عکس العمل های تند، کودکان را وادار به مخفی کاری می کنیم، این کودکان در ابتدا شروع به پنهان کردن خودارضایی خود می کنند، تا جایی که این عمل در آنها تثبیت شده، و وقتی والدین به آن پی می برند که مدتی است کودک به آرامش کسب شده از این عمل عادت کرده است. در همه وسواسها  و خودارضایی ما شاهد اضطراب فراوان هستیم. افسردگی جزء علائم ثانویه این دو اختلال است، یعنی با مجاورت زیاد فرد با خودارضایی یا وسواس، به دلیل عدم رضایت فرد از خود، به مرور شاهد شکل گیری افسردگی در این افراد هستیم. در حالی که اضطراب جزء عوامل زمینه ساز وسواس و خود ارضایی است. پس امکان دارد که شخصی هم دچار وسواس باشد و هم خود ارضایی، ولی دلیلی بر لزوم همراهی آنها وجود ندارد. تا جایی که تحقیقات نشان داده اند، به دلیل زمینه نسبتا مشترک روانی آنها در برخی موارد شاهد همراه بودن دو اختلال با هم هستیم. اما تفاوت زمینه شکل گیری این اختلالات از دیدگاه زیستی یا عوامل ژنتیکی و فیزیولوژیکی است. وسواس جزء مشکلات ژنتیکی شناخته می شود، و در اکثر موارد ما شاهد بروز آن در خانواده هایی با سابقه فامیلی هستیم. در حالی که خودارضایی از لحاظ فیزیولوژیک به میزان گرم مزاجی فرد، حساسیت ناحیه تناسلی و ... بر می گردد. درباره سوال دوم شما در رابطه با احتمال ایجاد وابستگی در شرایط افسردگی یا عادت متوالی به خود ارضایی باید گفت که این عمل به شدت اعتیادزاست. در واقع فرد به دلیل آرامش آنی، ترشح آدرنالین ، لذت، فراموشی نسبی مشکلات در لحظه، حساس تر شدن ناحیه تناسلی به دلیل تداوم این عمل و... به آن معتاد می شود. هر اعتیادی در زمان افسردگی و ناامیدی به نقطه اوج خود می رسد و تکرار به مجاورت با آن برای فرار از خود افزایش می یابد. پس با افزایش افسردگی یا حتی تکرار مداوم بدون افسردگی، ما انتظار افزایش این رفتار را داریم. و باز هم تاکید می کنم افکار وسواسی شاید با عمل خود ارضایی همراه شوند ولی دلیل آنها اضطراب مشترک است، در واقع وسواس لزوما دلیل خود ارضایی نیست، اما در برخی از انواع آن با توجه به شکل گیری نوعی تفکر می توان انتظار افزایش خودارضایی را داشت. خودارضایی به شکلی غیرواقعی میل جنسی را افزایش می دهد، که البته این افزایش بیشتر از بعد روانی و وابستگی به لذت است و حساس شدن ناحیه تناسلی. در حالی که اکثر آنها از لحاظ هورمونی و جسمی توانایی این توالی تکرار را ندارند، و به همین دلیل با تکرار، بدنشان ضعیف می شود.پس حتی این میل به ارتباط نامشروع هم غیر واقعیست، و با درمان خود ارضایی رفع می شود. تاثیر هر نوع اعتیاد بر فرزندان کاملا مشهود است، که می توان آن را در افراد مبتلا به خودارضایی نیز شاهد بود، پس نیاز به مداوای سریع دارند تا از صدمات احتمالی به روابط اجتماعی و خانوادگی و ضربات غیر قابل جبران به فرزندان جلوگیری شود.
 

ناشناس
من دانشجوی ممتاز رشته مهندسی کامپیوتر هستم و در دانشگاه در کانون های مذهبی و علمی فعالیت داشتم و عزم جدی برای شرکت در آزمون ارشد دارم اما به دلیل مبتلا شدن به عمل زشت خودارضایی از لحاظ روحی به شدت پژمرده شده ام چون احساس می کنم در مقابل خدا و ائمه قرار گرفته ام و همچنین این عمل عزم و اراده ام را با اختلال رو به رو کرده و وقتی به نحوی توانایی ترک این عمل را در خودم نمی بینم و هر با تصیم میگیرم به شکست منتهی میشود. این اتفاق باعث از بین رفتن ارده ام و درنتیجه امکان اتفاق بدترین شکست ممکن برایم و نتیجه نگرفتم در آزمون ارشد دارد
من تمامی عوارض و مقالات ترک این روش را مطالعه کردم اما نمیدانم چرادر لحظه عمل همه چیز را به باد فراموشی می گیرم
کمکم کنید

مشاور 
تجارب بالینی ما نشان می دهد افراد مضطرب و با هوش به خاطر پردازش بالای ذهنی از رگه های از وسواس فکری بی بهره نیستند و فکر و رفتار خود ارضایی در آنان از مکانیزم وسواس فکری - عملی پیروی می کند. یعنی همان گونه فرد وسواسی همواره در فکر آب کشیدن چند باره یک طرف می باشد و ذهنش درگیر شست و شو و ابکشی می باشد ذهن فرد خودارضا نیز ذهنش به صورت مداوم به فکر خودارضایی می باشد. افراد مبتلا به وسواس فكري ناخواسته به صورت مكرر به پردازش افراطي داده ها و اطلاعات ذهني (كه معمولا محتوايي منفي و اضطراب زا دارند) مي پردازد.
اين افراد معمولا از ضريب هوشي نسبتا بالايي برخوردارند و همين ضريب هوشي بالا سرعت و حجم پردازش ذهني آن ها را بالا مي برد.
اين افراد معمولا به رشته هاي كه زياد با پردازش داده ها و ديتاها سروكار دارد گرايش دارند و ناخودآگاه يا خودآگاه به سمت رشته هاي مانند حسابداري رياضي برنامه نويسي و .... مي روند.
افراد مبتلا به وسواس فكري دائما با خود درگير هستند و همواره شاهد نزاع و اشوب داده ها در ذهن خود هستند.
همان طور که در پیش گذشت به احتمال زياد خودارضايي شما به شكل وسواس گونه در آمده است كه در اين صورت ترك آن متوقف بر از كار انداختن چرخه معيوب وسواسي آن است.
با اين وصف چه بسا خود درماني شما بي ثمر باشد و شما براي جلوگيري از پيامدهاي بسيار منفي آينده راهي جز مراجعه به يك روانپزشك و روان شناس باليني نداشته باشيد يك دارو درماني سبك و موقت به شما كمك خواهد كرد كه افسار خودارضايي خود را به دست بگيريد و ان را از حالت وسواس زده خارج كنيد متوجه باشيد كه نيازي به هيچ گونه خود افشايي نيست و شما بايد صرفا به بيان روحيات ناآرام و مضطرب خود بپردازيد.
يك روان شناس باليني نيز مي تواند به صورت كاملا برنامه ريزي شده و با آموزش يك سري تكنيك هاي شناختي و رفتاري به درمان تخصصي خودارضايي شما بپردازد ورزش سنگين و منظم ارتقا سطح دينداري و معنويت و همچنين يك رژيم غذايي كم محرك (كه از طريق مراجعه به متخصصين تغذيه يا فروشندگان داروهاي گياهي قابل اخذست مي توانيد به اين بلاي خانمان سوز پايان دهيد.
در مورد خودارضایی و ترک آن توجه شما را به مطالب کلی ذیل جلب می کنیم:
1- اضطراب نقش مؤثری در تشدید قوای جنسی دارد. در تولید نیاز جنسی کاذب سهم به سزایی دارد. ارضای جنسی تا حدودی برای کاهش اضطراب مفید است. اگر ارضای جنسی از طریق حرام (مانند استمنا) صورت گیرد، با این که به صورت موقت از اضطراب می‌کاهد، ولی پس از مدت کوتاهی به خاطر تشدید احساس گناه سطح اضطراب را دو چندان می‌کند. با این وصف اضطراب هم علت و هم معلول استمنا محسوب می‌گردد. کلافگی به هم ریختگی و عصبانیت شما ریشه در اضطراب بالا دارد.
2ـ همان طور که اضطراب در گرایش به خودارضایی مؤثر است، کاهش اضطراب از طریق ورزش سنگین منظم، تنفس عمیق 25 تا 30 بار در روز، تن‌آرامی (ریلکسیشن) و داروهای گیاهی و شیمیایی سهم بسزایی در کاهش میل به خودارضایی دارد.
3ـ به هیچ وجه خود را ناپاک ندانید. پسر مؤمنی هستید که به هر دلیلی دچار یک کژ رفتاری گشته‌اید. هیچ‌گاه خودتان مساوی با رفتار ناشایست خود ندانید. بنده خدا هستید و خداوند بنده ای را که به سویش آید ،طرد نمی کند. برای جبران گناهان ریز و درشت راه روی همه بندگان باز است؛ زیرا رحمت و بخشایش الهی بسیار بزرگ و گسترده تر از هر گناهی است.
4ـ احساس گناه اگر چه به معنای بیداری وجدان و نفس سرزنش گر انسان و مطلوب است، اما احساس افراطی به هیچ وجه مطلوب خدا و دین نیست، بلکه احساس گناه فزاینده در راستای وساوس شیطانی است. احساس گناه یکی از بزرگ‌ترین منابع اضطراب‌زاست. می‌توان دریافت که احساس گناه بیش از حد زمینه‌ای برای خودارضایی بیش تر فراهم می‌آورد، پس با بالا بردن سطح عزت نفس و اعتماد به نفس و امید به لطف و بخشش بیکران الهی به تعدیل احساس گناه بپردازید.
5ـ مانند یک محقق دست به تحقیق در زمینه افکار، احساسات و رفتارهای انگیزاننده میل به خودارضایی در خود بزنید. در طی مدت یک ماه مراحل آغاز تا پایان یک وهله خودارضایی را در برگه‌ای یاد داشت نمایید . این کار را برای وهله‌های دیگری که اتفاق می‌افتد، تکرار کنید. زمان و مکان و شرایط جسمی و روحی در قبل و بعد از خودارضایی را ثبت نمایید. در طی یک ماه ببینید یک وهله خودارضایی با چه فکری آغاز می‌گردد، سپس این فکر مزاحم چه احساس در شما برمی‌انگیزد و این احساس چگونه به رفتار خودارضایی در شما می‌انجامد، همچنین معمولاً در چه زمانی‌هایی و در چه مکان‌هایی و در چه شرایط جسمی ـ روحی میل به خودارضایی در شما تشدید می‌گردد.
پس از پایش و رصد روانی یک ماهه به تجزیه و تحلیل و جمع‌بندی نتایج بپردازید . از نتایج این تحقیق می‌توانید راهکارهای کارآمد ترک یا لااقل تعدیل خودارضایی را استخراج نمایید، مثلاً وقتی که اعصاب تان خرد است، وقتی که دوستان متأهل خود را می‌بینید، وقتی که با مادرتان جر و بحث می‌کنید، وقتی که اضطراب امتحان دارید، یا وقتی که به دختر یا فیلم یا تصویر خاصی می‌اندیشید.
عیناً همین قضیه در زمینه مکان‌های تحریک‌زا تکرار می‌گردد. وقتی در اتاق خواب هستم، وقتی تنها در خانه هستم، وقتی دستشویی می‌روم و...
از سوی دیگر نگاهی موشکافانه به پرونده گذشته خودارضایی خویش بیفکنید، ببینید در چه شرایطی توانسته‌اید بر خودارضایی فایق آیید. با چه تکنیک‌های فاصله بین وهله‌های خودارضایی را افزایش داده‌اید، چه زمانی برای ترک کوتاه مدت یا دراز مدت خودارضایی موفق بوده‌اید.
در این مرحله نیز تحقیق نیز به تجزیه و تحلیل و جمع‌بندی نتایج بپردازید. پایش روانی دست شما را برای اتخاذ یک راهکار مناسب باز می‌کند.
6 ـ خودارضایی نوعی اعتیاد روانی محسوب می‌گردد. در برخی جهات شباهات زیادی با انواع دیگر اعتیاد (مانند مواد مخدر و الکل و...) دارد.
همه متخصصان درمان اعتیاد در این موضوع هم‌عقیده اند که بازگشت ناخواسته به شرایط قبل امری طبیعی و یکی از مراحل درمان محسوب می‌گردند. بسیاری از معتادانی که اقدام به ترک کرده‌اند، در طول فرایند درمان ناخواسته دچار لغزش‌های رفتاری می‌گردند. لغزش‌های رفتاری به هیچ وجه به معنای شکست درمان نیست. یکی از علت هایی غلطیدن دوباره به اعتیاد قبلی، قرار گرفتن در محیطی است که در آن جا اعتیاد زیاد اتفاق افتاده بود.، مثلاً یاد‌آوری یک صحنه خاص، یا قرار گرفتن در مثلاً حمام و هنگام شستن آلت و... به همین خاطر بسیار توصیه می شود که در آن شرایط خاص قرار نگیرند.
در هر حال لغزش‌های غیر اختیاری طبیعی است . نباید به بزرگ‌نمایی آن پرداخت. متأسفانه در افرادی که به خود درمانی اعتیاد می‌پردازند و از نعمت هدایت درمانگر محرومند، هر گونه بازگشت را به منزله شکست قطعی در درمان تلقی می‌کنند. این باعث توهم عدم کنترل و بی‌ارادگی فرد می گردد. این تصور آسیب‌زا، فرد را از ادامه درمان مأیوس می‌سازد، در حالی که درصد پیشرفت درمان فرد بسیار بالاست.
اگر نیک بنگرید، با کمی واقع‌نگری می‌توانستید لغزش‌های هر از گاهی خود را با دیدی مثبت‌تر مدیریت نمایید.
7 ـ منصف باشید . همان طور که به تنبیه ذهنی ـ عملی خودارضایی خویش می‌پردازید، به تشویق ذهنی ـ عملی موفقیت‌هایی هرچند اندک خود در ترک خودارضایی بپردازید.
اگر حتى یک روز هم در ترک موفق بودید، با کمال سخاوت به تشویق خود بپردازید. خود تشویقی می‌تواند علاوه بر ارتقای سطح اعتماد به نفس و عزت‌نفس به کاهش اضطراب شما کمک شایانی کند. خود تشویقی می‌تواند به صورت کلامی یا غیر کلامی (مانند خرید یک بستی یا دیدن یک فیلم جذاب یا سجده شکر و ...) باشد.
8ـ با پرهیز از هر گونه خودسرزنشی و خود ملامت‌گری به یادداشت نکات مثبت خود بپردازید. هزاران نکته مثبت دارید که نباید با بزرگ نمایی نکات منفی‌تان به بوته فراموشی سپرده شود. ارزشمندی تان نسبت به خود کمک موثری در ترک این گناه فراهم می آورد.
9ـ برای 24 ساعت خود برنامه‌ریزی سبک و سهل الوصول انجام دهید. با اشتغال ذهنی به امور مثبت از هر گونه اشتغال فکری به تفکرات تحریک‌زا پرهیز نمایید. وقت فراغت برای خود قرار ندهید و بی خود در جاهای تحریک کننده مانند اینترنت پرسه نزنید. با وجود آماده بودن شرایط محیطی و...ترک گناه بسیار مشکل و حتی نامقدور است.
10ـ سعی نمایید از تکنیک‌های انزجار درمانی و شرطی‌زدایی استفاده کنید. لذت کاذب خود ارضایی را با یک امر منزجر کننده ذهنی مانند تصور صحنه تهوع‌آور یا خوردن داروی تلخ پیوند بزنید و با آن تداعی نمایید یا آن که فرایند شرطی شده (اضطراب - خودارضایی) را به (اضطراب - ورزش یا تفریح سالم، تنفس عمیق، رفتن به سر یخچال و آب خوردن و...) تبدیل نمایید.
11ـ به هیچ وجه خود را دست و پا بسته فرض نکنید. بدانید صدها هزار توانسته‌اند که ترک کنند و شما از آنان مستثنا نیستید.


منبع
 سپاس شده توسط
#38
سلااام

ممنون آسمان جان بابت مطالب خوبی که قرار دادی

من زمینه ژنتیکی وسواس رو دارم. تو سنین خاصی از زندگیم وسواس عملی شدت داشت. و خوشبختاته به لطف خدا خیلی کمتر شد. طوری که دیگه مختل کننده زندگی من نیست. (وسواس عملی در زمینه طهارت داشتم) البته هم چنان تایم حمام کردنم یا ظرف شستنم در مقایسه با دیگران بالاست. امااا قبلا بدتر بود 4chsmu1 الان ممکنه کسی که از وسواس قبلی من خبر نداشته باشه طرف شستنمو ببینه و متوجه نشه وسواس دارم. حس کنه فقط یه مقدار فس فس میکنم Gigglesmile یا حرفه ای انجامش نمیدم. اما درمورد وسواس فکری فکر میکنم من اون موردی که گفته به کارهای گذشته و تصمیمات آیتده و درستی و نادرستیش فکر میکنند رو الان بیشتر دارم. منتها هر روزه نیستند کاااملا بستگی به شرایط دارند بنابراین اعلام روزانه نمیتونم بکنم. 

فایده ی تاپیک برای من این بود که اول سعی کنم زمان حمام کردنم رو کوتاه تر کنم و دوم اینکه من برخلاف وسواس عملی که به خوبی قبول داشتم وسواس دارم  خود این پذیرش برای کنار گذاشتن کم و بیشش کمکم کرد، به خوبی توجه ندتشتم که بیش لز حد فکر کردن و سبک   سنگین کردنم برای تصمیم گیری ها و درستی و غلط بودنشون وسواس فکریه. باید توجهمو نسبت به این مسئله زیاد کنم.
ز کوی میکده برگشته ام ز راه خطا/ مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز
#حافظ❤

 سپاس شده توسط
#39
(1400 ارديبهشت 29، 14:07)Roza_r نوشته است: سلااام

ممنون آسمان جان بابت مطالب خوبی که قرار دادی

من زمینه ژنتیکی وسواس رو دارم. تو سنین خاصی از زندگیم وسواس عملی شدت داشت. و خوشبختاته به لطف خدا خیلی کمتر شد. طوری که دیگه مختل کننده زندگی من نیست. (وسواس عملی در زمینه طهارت داشتم) البته هم چنان تایم حمام کردنم یا ظرف شستنم در مقایسه با دیگران بالاست. امااا قبلا بدتر بود 4chsmu1 الان ممکنه کسی که از وسواس قبلی من خبر نداشته باشه طرف شستنمو ببینه و متوجه نشه وسواس دارم. حس کنه فقط یه مقدار فس فس میکنم Gigglesmile یا حرفه ای انجامش نمیدم. اما درمورد وسواس فکری فکر میکنم من اون موردی که گفته به کارهای گذشته و تصمیمات آیتده و درستی و نادرستیش فکر میکنند رو الان بیشتر دارم. منتها هر روزه نیستند کاااملا بستگی به شرایط دارند بنابراین اعلام روزانه نمیتونم بکنم. 

فایده ی تاپیک برای من این بود که اول سعی کنم زمان حمام کردنم رو کوتاه تر کنم و دوم اینکه من برخلاف وسواس عملی که به خوبی قبول داشتم وسواس دارم  خود این پذیرش برای کنار گذاشتن کم و بیشش کمکم کرد، به خوبی توجه ندتشتم که بیش لز حد فکر کردن و سبک   سنگین کردنم برای تصمیم گیری ها و درستی و غلط بودنشون وسواس فکریه. باید توجهمو نسبت به این مسئله زیاد کنم.


سلام رزا جان  303

میدونی وسواس فکری یه چیزه نشخوار فکری هم یه چیز 
ممنون که مطالب رو خوندی ...
clapping تفاوت وسواس و نشخوار ذهنی  clapping
 سپاس شده توسط
#40
با این تفاسیر من بیشتر مبتلا به نشخوار ذهنی میشم گاهی. 53258zu2qvp1d9v و البته جالبه که نشخوار ذهنی میتونه زمینه ساز وسواس باشه. اینو تجربه کردم زمانی که در موقعیت های این چنینی بودم وسواس عملی در من تشدید میشه. 

دوستانی که وسواس عملی دادند به نظرم یکی از موثرترین روش ها که روی خود من خیلی جواب داده همون تاخیر انداختن افکاره. یکی دیگه هم که امتحان کردم این متقابل عمل کردنه. حالا عنوانشو نمیدونم تو نوشته هایی که آبی گذاشته چیه 4chsmu1

یه تحقیقی چند سال پیش برای پایان نامه یکی از روانپزشکان در شهر ما انجام شد. افرادی که وسواس در زمینه طهارت داشتن با طی کردن یکسری جلسات آموزشی توسط روحانی وسواسشون خیلی بهتر شده بود. یعنی افراد وسواسی رو جمع کردند و چون این افکار بعضی وسواس هاشون مشترکه، مثلا حاصل دقت بیش از حد به مسایل هست که از نظر دینی صحیح هم نیست در زمینه هایی که درگیری داشتند اموزش هایی بهشون دادند. نتیجه بخش هم بود. در کل اولین قدم برای رفع وسواس  عملی از این دست پذیرشه. کتاب ایت الله مظاهری در زمینه وسواس هم میتونه برای افرادی که وسواس طهارت دارند خیلی کمک کننده باشه.
ز کوی میکده برگشته ام ز راه خطا/ مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز
#حافظ❤

#41
گزارش روزانه 

آبی آسمانی / روز اول / امروز روز خوبی بود ... مدیتیشن انجام دادم واقعا بهم کمک کرد خیلی اضطرابم رو کم کرد + پیاده روی کردم + نقاشی کشیدم و باعث شد غرق افکار نشم + تمرین تبدیل فکر هم که عالی بود واقعا انجامش دادم 1
 سپاس شده توسط
#42
سلام واقعا مدیتیشن خیلی موثره هم تو ترک کمک میکنه هم تو کاهش استرس و اضطراب
 سپاس شده توسط
#43
سلام دوستان 

دوست دارم تفکرات وسواسی ام رو درمیون بذارم ...

درسته که خودم میدونی الکیه ...

ولی به نظرم اگر از زبون افراد دیگه هم بشنوم 
بیشتر کمکم میکنه ...

پیشاپیش از کمک هاتون متشکرم  302


1) امروز حس کردم دیدم نسبت به خودارضایی عوض شده ....
و حتی این موضوع هم عذابم داد .

2) حس میکنم دارم آدم تنبل و خوشگذرونی میشم ...

3) حس کردم کودک درونم به بالغ درونم غلبه کرده

البته میدونم منشائ ش چیه ...
چون دارم سعی میکنم کمتر فکر کنم ...
این ترس به این شکل برام ظاهر شده که تو داری قدرت تفکرت رو از دست میدی ...

دیروز هم به خودم گیر داده بودم که دچار مهر طلبی شدی ...
 سپاس شده توسط
#44
(1400 خرداد 1، 12:02)ذهن سرکش نوشته است:
(1400 خرداد 1، 11:48)آبی آسمانی نوشته است: سلام دوستان 

دوست دارم تفکرات وسواسی ام رو درمیون بذارم ...

درسته که خودم میدونی الکیه ...

ولی به نظرم اگر از زبون افراد دیگه هم بشنوم 
بیشتر کمکم میکنه ...

پیشاپیش از کمک هاتون متشکرم  302


1) امروز حس کردم دیدم نسبت به خودارضایی عوض شده ....
و حتی این موضوع هم عذابم داد .
نقل قول: خب چه دیدی؟
دیتا   ها را در میان بزارید تا به یک جنع بندی برسیم

حس کردم دوست دارم بشکنم ...

2) حس میکنم دارم آدم تنبل و خوشگذرونی میشم ...
نقل قول: ادم  بی تدبیر و  خوش گزران 
یا کسی  از شادی درونی  بهره دارد.
اینم تعبیر قشنگیه ...

3) حس کردم کودک درونم به بالغ درونم غلبه کرده
نقل قول: خب فک کنم این در دختر ها طبیعی باشه 
بعد هم مگه ادم کودک درونش زنده باشه مگه بده؟؟؟؟؟؟؟¿¿¿¿¿¿¿¿¿

من که خودم باهاش خیلی حال می کنم
Khansariha (13)
نه دخترا خیلی اینجوری نیستن . حداقل من و اطرافیانم ... از این بابت میگم بده که ممکنه یهو تو دنیای کودکی بمونم و از موضاعت جدی کناره بگیرم ...

البته میدونم منشائ ش چیه ...
چون دارم سعی میکنم کمتر فکر کنم ...
این ترس به این شکل برام ظاهر شده که تو داری قدرت تفکرت رو از دست میدی ...
نقل قول: قدرت تفکر؟؟؟؟؟؟؟؟ Khansariha (7)
توهم زدید. فک کنم یکم استراحت کنید
منظورم قدرت تحلیل و حل مسائل خودم ...

دیروز هم به خودم گیر داده بودم که دچار مهر طلبی شدی ...

نقل قول: مهر طلبی؟
خب این بیشتر باز کنید و اگه براتون این موضوع تابو هست بشکنید تا  به یک جمع بندی برسیم
من متوجه شدم نسبت به ترس هام حالت وسواسی دارم ...
ترس از خودارضایی 
ترس از کافر شدن ( چون خیلی احساس تنهایی میکنم و فکر میکنم فقط خدا رو دارم ، و میگم اگه خدا رو هم از دست بدم چی ؟ )
ترس از مهرطلب شدن ( چون یه مدت خیلی ازش ضربه خوردم )
 سپاس شده توسط
#45
سلام 
من امروز دارم میرم دکتر برای دارودرمانی
التماس دعا


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان