1399 خرداد 12، 7:35
ویرایش شده
خیلی یهویی خواستم بشکنم و از روی عمدم تو اورژانس ننوشتم و اگاهانه رفتم سمت گناه .با بیخیالی.
اره خب،ورزش و نماز خیلی کک میکنند .
رتش برای تفریح من دوستی ندارم .یعنی دوستانم ی شهر دیگه هستند و من تنهام .تنهایی نمیدونم چ تفریحی میتونم داشته باشم.
دوستانی هم ک هستند و باهاشون رفت و امد دارم ب قول یکی کدهامون نمیخونه .من خیلی آرومم اون ها خیلی شلوغ و همش دنبال شلوغی های خیابونی هستند و من تو این برهه ی زمانی حوصله ی خودمم ندارم.
خانوادمم دیگه خسته شدم انقدر اذییتم میکنن
ب خاطر خ ا و استرس انقدر اشتهام کم شده و لاغر شدم ک دیگه همه گوشزد میکنن ک چته !
من تمام سعیم و میکنم ک حالم خوب باشه،مرسی ک هستین