گروه ۲ خانم‌ها: باران (حامی: شادن - سرپرست: Hanifa ، Roza.r)

[ویلو]

راستی ایرانا قیلم کروئلا رو دیدی؟
خیلی قشنگه من باهاش حال کردم.
درباره‌ی اینه که خانوما چه کارهایی که نمیتونن بکنن 

اخیرا فیلم قشنگی ندیدم
فقط فیلم نگهبان شب(ایرانی) رو دیده بودم که به نظرم قشنگ بود.


بچه‌ها کتاب متاب میخونید؟
از نمایشگاه خرید کردید؟

[یاقوت]

سلام ویلوی عزیز با عکس پروفایل دلبر
خوبی؟ 
میتونیم باهم پیش بریم ، میتونیم امروز که جمعه هست و از نو برنامه ریزی کنیم که اول به ده روز برسیم و بعد ۳۰ روز اول که بشه یک ماه . پایه ای ؟ هرروز میتونیم اعلام وضعیت کنیم .
_____
امسال سخت و جان کندنی 
__________
چون فعالیت آنچنانی وجود نداره به نظرم باز کردن تاپیک ها باعث پراکندگی میشه . میتونیم همین جا اعلام وضعیت کنیم و هربار که به تعداد روز بیشتر رسیدیم اعلام کنیم و مدال بگیریم 
منم دویت دارم روزانه گزارش ارسال کنم ، دوست دارم پادکست گوش بدم
______
در مورد کتاب هم 
من بن کتاب خودم و به علاوه ی سه تا بن دیگه اهدا کردم به یه کتابخونه ای   پیام هاش بهم رسید که حدود ۷ ۸ تا کتاب خریداری شده . احتمالا یک روزی به اونجا سر بزنم . شاید تابستون رفتم .
_______
فیلم صددام و خیلی ها دارن میرن ببینن ، حتی وقت نمیکنم برم سینما
اما سریال سووشون ، بامداد خمار و ، last of us و تو برنامم دارم که تابستون ببینم . 
اما خیلی وقته دیگه فیلم و سریالی نمیبینم و برام جذابیتی ندارند . 


___________

[ایرانا]

سلام خانوما
وقتتون بخیر  

امیدوارم حالتون خوب باشه، به به چه دوستای خوبی اینجا هستند
خوشحالم میبینمتون  

دوستان پیاما رو خوندم منتها روزای ۵شنبه و جمعه خیلی خیلی کمتر گوشی دست میگیرم و نشد به پیامهاتون پاسخ بدم.

امروز کارهای مفید خوبی انجام دادم ، به یک خانوم بچه بغل کمک کردم، کلاسی رو که مدت ها بود شرکت نکرده بودم رو شرکت کردم
یک کلاس دیگه با محوریت اخلاق رو دنبال میکنم، که برام مفیده و احساس خوبی میگیرم رو اخلاقمم تاثیر داره

امروز یه نفر برام خبرکشی کرد که تو فامیل چیا میگن ولی روم تاثیر چندانی نذاشت و ناراحتم نکرد ، راستش ته ذهنم یه لبخند ژکوند زدم و تونستم خارج از گود بدون به خودم گرفتن جواب بدم
دیگه به یک عزیزی کمک کردم 
گویا ۴۰ روز تا محرم باقی مونده، میخوام چله زیارت عاشورا بگیرم اگر کسی دوست داشت میتونه با من اعلام وضعیت کنه.، الان میرم بخونم  

فردا کارهای بیشتری قراره انجام بدم به امید پیشرفت..


پ.ن: مشکات قشنگم، امیدوارم تو این مسیر به خودآگاهی برسی
ویلو جانم، نه ندیدمش به نظر جالب میاد
یاقوت جانم، پادکست گوش کردن برام بسیااار بسیار سخته و دوست ندارم، ترجیحم بر اینکه شما اعلام کنی مثلا روزانه پادکست گوش کردی و منم مثلا زیارت عاشورا یا فعالیت های دیگم رو اعلام کنم.

[ویلو]

سلااام دوباره 

یاقوت جان من پایه‌ی برنامه ریزی برای پاکی هستم. بیا شروع کنیم
من‌امروز روز دوم پاکیمه 

گزارش روزانه ام‌خیلی خوب به نظر میادا
ببینم میتونم بنویسمش هر روز اینجا.

منم خیلی دلم میخواد وحشی و last of us رو ببینم.
زیارت عاشورا رو هم خیلی دلم میخواد بخونم.
ولی نمیدونم بشه چله بگیرم یا نه. همیشه چله‌هام نصفه میمونن

---

خب بریم‌ برای گزارش روزانه
شنبه:
امروز قرار بود صبح زود پاشم ولی زود پا نشدم.
و کارام عقب افتادن. تا ظهر کلی کار کردم و بعد رفتم دوستمو دیدم. توی راه خونه متوجه شدم کافه‌ی مورد علاقم داره بسته میشه و خیلی غمگین شدم.
خرید باید می‌کردم که خیلی سنگین شد و به سختی بردمشون خونه.
بعدم اومدم و تا همین الان که در خدمت شما هستم کار کردم.
بعضی وقتا فکر میکنم مغزم داره میسوزه دیگه.
ولی اخراشه
باید دووم بیارم.

اوضاع پاکی امروز خوب بود و وسوسه‌ای درکار نبود شکر خدا.
دیگه؟ همین 

[ویلو]

راستی ایرانا
من نمیدونستم که ازدواج کردی 
تبریک میگم

[یاقوت]

سلام از یاقوت 
_____
۲۸ اردیبهشت یک شنبه : 
پاکم .
خستم اما باید ادامه بدم . غذا آماده کردم ، چند ساعتی خوابیدم و علی رغم نیاز به خواب بیشتر قرص خوردم که بیدار بمونم . احتمالا تا نیمه شب بیدار بمونم .
_______

[یاقوت]

متاسفانه خیلی خیلی کار دارم و ترافیک کاریم زیاده و نمیتونم زیاد بنویسم اما دلم باهاتون هست و به فکرتون هستم .