امتیاز موضوع:
  • 21 رأی - میانگین امتیازات: 4.1
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گروه ۳ آقایان: سرو (حامی: مهدوی - سرپرست: )

بازم صفر
میبینم که دارم اینجا هم به بن بست میرسم
کلن یه جو ناامیدی و شکست همه حال و روز و زندگیم رو گرفته
همچی توش دخیله : نداشتن شغل درست حسابی، سرخوردگی هایی که با بالا رفتن سنم داره بوجود میاد ، گرفتار  روز مرگی شدن ، بی عدالتی های عجیب غریبی که تو مملکت میبینم ، و ....
اصلن خودم هم اصولن آدم برونگرا و شاد و سرزنده ای نبودم ولی دیگه دارم شورش رو در میارم
بی هدفی و ناامیدی یواش یواش دیگه کار دستم میده  khodahafez
ببخشید جز اینکه حال شماهم بد کنم اینجا کاری از دستم برنمیاد وگرنه باید باشما هم خداحافظی کنم ...
علیرضا اولندش اینجا گروه تو ام هست پس هرچقد بخوای میتونی حرف بزنی و خداحافظی و اینا نداریم

دومندش یعنی چی یواش یواش داره کار دستم میده Shy
نا امیدی چرا رفیق
بالا رفتن سن داره سرخوردگی به وجود میاره؟ مگه ۹۰ سالته دوست من؟
منم البته درگیر نا امیدی و اینا توی ماه های اخیر خیلی شدم و الانم به طور کامل ازش در نیومدم...
اگه میدونی خیلی افکار نا امیدیو اینا میاد سراغت و تنهایی داری نمیتونی از پسش بر بیای بهت پیشنهاد میکنم حتما یه نوبت مشاوره یا روانپزشکی بگیری‌.. منم خیلی حالم بد بود با کمک قرصایی که روانپزشک واسم نوشت بهتر از قبل شدم.
موفقیتایی که قبلا داشتی رو مرور کن... کارایی خوبی که انجام دادی رو به یاد بیار... از نماز کمک بگیر... به چیزای خوبی که داری فکر کن ، شکر گذاری ام ایده ی خوبیه... سعی کن مثبت فکر کنی و اصلا سمت منفی بافی نری چون مثل باتلاق هرچی بیشتر به منفیا فکر کنی سخت تر میتونی ازش در بیای ، کلی چیز خوب و قشنگ تو دنیا هست بیا به اونا فکر کنیم مطمئنم خیلی لذتبخشه...
لطفا سعی کن حال خودتو با چیزایی که دوست داری کم کم بهتر کنی...
بازم از حالت بگو ، این گروها واسه همینه که تنها نباشیم و تو سختیا حال همدیگرو کمک کنیم خوب کنیم و الا چه لزومی داشت گروهی سعی کنیم ترک کنیم؟
انشاءلله که روز به روز بهتر میشی علی جان cheshmak 53 Gol
با یاد خدا
ثبت نام دور چهل و سوم مسابقه گروهی
[تصویر:  jsi6_%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82%D9%8...8Cd-11.png]
1- Alireza98
2- ali123
3- افرا
5- abtin
6-53
.
.
اطلاعات بیشتر تو این پست هست.
قوانین مسابقه هم تو این پست هست.
بشتابید... [تصویر:  14.gif]
يادمان نرود گاهی با گناه به اندازه‌ی یک لايک فاصله داريم...
يادمان نرود فضای مجازی هم «محضر خداست» نکند که شرمنده باشيم؛ امان از لحظه‌ی غفلت که فقط خدا شاهد است و بس...
روی مانيتور بچسبانيم:«ورود شيطان ممنوع»
مراقب دستی که کليک می کند، چشمی که می بيند و گوشی که می شنود باشيم... و بدانيم و آگاه باشيم که خدا يک کاربر «هميشه آنلاين» است...
[تصویر:  05_blue.png]
(1399 شهريور 20، 18:36)Alireza98 نوشته است: بازم صفر
میبینم که دارم اینجا هم به بن بست میرسم
کلن یه جو ناامیدی و شکست همه حال و روز و زندگیم رو گرفته
همچی توش دخیله : نداشتن شغل درست حسابی، سرخوردگی هایی که با بالا رفتن سنم داره بوجود میاد ، گرفتار  روز مرگی شدن ، بی عدالتی های عجیب غریبی که تو مملکت میبینم ، و ....
اصلن خودم هم اصولن آدم برونگرا و شاد و سرزنده ای نبودم ولی دیگه دارم شورش رو در میارم
بی هدفی و ناامیدی یواش یواش دیگه کار دستم میده  khodahafez
ببخشید جز اینکه حال شماهم بد کنم اینجا کاری از دستم برنمیاد وگرنه باید باشما هم خداحافظی کنم ...
سلام علیرضا جان
هیچوقت ناامید نشو تجربه ای که من دارم نشون میده کسانی که بعد 20 تا 40 روز ترک لغزش میکنن دفعات بدی خیلی زودتر در چرخه خود ارضایی میافتند یه توصیه برات دارم محل کارم هم به مشتری هام میگم اینکه ما توی شرایط اقتصادی و سیاسی مملکتون هیچ کاری از دستمون بر نمیاد و اگر همش به اینجور چیزا فکر کنیم که آی خدا چرا وضع اینه پول بی ارزشه و... بیشتر خودمون رو تخریب میکنیم و به خودمون آسیب میزنیم به نظر من شما یک مدتی که در ترک هستی اخبار رو پیگیری نکن و اگر تونستی کلا تلوزیون نگاه نکن ترک رو بزار اولویت اول زندگیت و هر روز براش برنامه های جدید و آموزش های جدید داشته باش مطمعن باش ارزششو رو داره و بعد از یک مدت ذهنت به کار میافته و میتونی از پس مشکلات بر بیای فقط به خدا توکل کن و راه خودتو برو به حرف های دیگران هم کار نداشته باش زندگی خودت خیلی با ارزش تر از یک مشت اراجیف دیگرانه
یا علی
[تصویر:  2_3.png]
 گروه سرو  Khansariha (18)    کتابخونه  Khansariha (56) 
نام کاربری های قبلی : زندگی آزاد  -  یا امیرالمومنین
هومان/۱۸ شهریور/۲ روز پ ا ک
     در همه احوال
خداراشکر!!!!

[تصویر:  73z3_tenor_(6).gif]
سلام

فرید/16 خرداد/96 روز
تو خوب بمون، نذار خوبا تموم شن
نقل قول: بازم از حالت بگو ، این گروها واسه همینه که تنها نباشیم و تو سختیا حال همدیگرو کمک کنیم
 ممنون رفیق   53

نقل قول: سلام علیرضا جان

هیچوقت ناامید نشو
  53 53


سلام، کلن زندگیم خیلی فاصله گرفت از اون چیزی که میخواستم بشه ، خیلی فرصتا رو سوزوندم خیلی ....هیشکی انتظار نداشت که کار من به اینجایی که الان هستم بکشه ... از هرلحاظی گند زدم 
شدم یه آدم محدود ضعیف  و بی ارزه
من میتونم خیلی خیلی مفید باشم برا دیگران برا جامعه،اصلن بودم و خیلی هم ازم استفاده و سواستفاده کردن  ، از یه جایی به بعد واقعن روح آدم خسته میشه که می بینه کاری که میکنی و زحمتی که میکشی چندبرابر دیگرانه ولی صحبت مزدت که میاد ....نرخ اتحادیه رو بگی بهت میخندن
 باید اوج جوونیت جون بکنی تا تازه به زور بتونی حق بیمه ماهانتو پرداخت کنی چه برسه به ...
از بس دست زیاد شده ازبس بیکاری و کساد کارخونه ها تعطیل شدن و همه سر کردن تو شغلای که میشد روزگار گذروند و به پایین ترین قیمت فقط گرسنه نمونن
خیلی دوس دارم بدونم تو کشواری دیگم همینه؟

من کارم فنی هست و قاعدتن باید یه کم درآمد و ارج قربم بیشتر از یه کارگر افغان باشه ولی میبینم مث یه کارگر مهاجر که شهروند درجه دو حساب میشه دارم روزگار میگذرونم و حتی بدتر

البته میگم مقصر اول و اخر وضع فعلیم خودمم ...خیلیا هستن که همسن منن و قلقشو میدونستنو زندگیه مرفهی دارن ...
افرا/ 16 شهریور / 5 روز خوب

دیروز با یه حمله ی وحشت مزخرف دیگه رو به رو شدم که بعضی دوستان میدونن. تا حالا نتونسته بودم از فشارش بدون خ ا رد بشم!

الان هم نمیتونم بگم خوبم هنوز یکم بدنم میلرزه ولی خب جای خیلی ناجورشو قشنگ رد کردم. فقط کافیه چند ماه همینطوری ادامه بدم و 

مراقب باشم و بقیه اذیتم نکنن تا شرایطم عادی بشه.

مبارزه با افکار منفی سختیه خودشو داره ، افکاری که ابدا درست نیستن و زنجیر وار میوفتن پشت هم و روحیه رو تخریب میکنن مخصوصا وسط کار!

از شانسم الان همش تو کارم تنهام و قشنگ میتونم برم تو فکر! 

برنامه هامو نم نم دارم پیش میبرم تا به اون تداوم خیلی قشنگ برسم.

رفتیم مرحله بعد!

خدایا بازم کمک. 53
(1399 شهريور 21، 0:03)هومان نوشته است: هومان/۱۸ شهریور/۲ روز پ ا ک
م 53 ر 53 ح 53 ب 53 ا 

[quote pid='500295' dateline='1599772225']
فرید
سلام


فرید/16 خرداد/96 روز
[/quote]
سلام
الحمدلله دمت گرم روزشمار 100 روزت به شماره افتاده 317
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
زندگی آزاد / 14 تیر 1399 / 69 روز خوب
[تصویر:  2_3.png]
 گروه سرو  Khansariha (18)    کتابخونه  Khansariha (56) 
نام کاربری های قبلی : زندگی آزاد  -  یا امیرالمومنین
سلام Alireza98


ممنون از مشارکت صادقانه ت. وقتی یه دوست با شجاعت میاد از خودش و مشکلاتش میگه یکی از اثراتش اینه که ما هم نگاه خودمون میکنیم می‌بینیم که این مسائل رو تجربه میکنیم یا تجربه کردیم. ممنون علیرضا که نور میتابونی به گروه 303
تجربه مشابه من:
منم بارها تو چرخه مقایسه افتادم که تو سه دسته تقسیم میشن:
1- مقایسه خودم با یه فرد دیگه در کشور دیگه
 2-مقایسه با همسن و سالای خودم در آشنایان و دوستان و فامیل
3- مقایسه  وضع فعلی خودم با انتظاراتی که از خودم داشتم و بالقوه خودم با بالفعل خودم

نتیجه مقایسه اولی: نفرت از حکومت و سیاستمدار و خشم شدید نسبت به مسئولین 
نتیجه مقایسه دوم: حسادت نا خودآگاه نسبت به دیگران (یا درگیری برای به وجود نیومدن حسادت) و کاهش اعتماد به نفس
نتیجه مقایسه سوم: سوگواری دائمی برای گذشته ناامیدی به آینده و سرزنش روزانه خودم بابت حرام کردن فرصت ها

میگن که یه استاد پایان ترم دفترکلاسی رو باز میکنه و بدون توجه به نام دانشجوها شروع میکنه نمره دادن از 0 تا 20. دانشجوها اعتراض میکنن که این چه وضعشه میگه همینه که هست. میرن به رئیس گروه میگن به آموزش کل میگن  استاد مدعی میشه من بر اساس فعالیتهاشون نمره دادم. اونام پشت استاد رو خالی نمیکنن. دانشجوها بعد چند روز مستاصل میان پیش استاد میگن مگه ما چه کار بدی یا بی احترامی کردیم؟ میگه هیچی. 
میگن این عادلانه س؟ 
پاسخ میده : "زندگی غیرمنصفانه س، هر چی زودتر این مساله رو درک کنید بهتره." 

اتفاقات تقدیر و سرنوشت که تو زندگی پیش میاد لزوما به این معنی نیست که من بد یا خوبم. باید غم و اندوه و بدبختی رو با بیخیالی بپذیرم. شانس رو به رو شدن با موفقیت باور نکردنی و مصیبت جانکاه دقیقا به یک اندازه ست. زندگی رو همونطوری که هست بپذیرم و مشغول تیمار باغچه خودم بصورت روزانه بشم. محرک های هر سه دسته مقایسه رو حذف یا کمرنگ کنم: اخبار گوش ندم دنبال خوب و بد سیاستمدارها نگردم. همکلاسی‌ها و هم سن هامو کنترل نکنم و پیگیرش نشم و اینکه خودمو دوست داشته باشم و به آینده نگاه کنم نه خطاهای گذشته
.........
البته این روش و طرحی بود که به من سازگار بود و نیازمند تلاش فکری کمتری بود. یه طرح دیگه که مستلزم ایمان خیلی زیاد به خداست میشه مثه حضرت ایوب تو ناعادلانه ترین دنیای ظاهری معتقد بود که همه چی بر اساس یه طرح و نقشه عادلانه الهی داره پیش میره  و یا به قول فلاسفه ما در بهترین جهان ممکن زندگی می‌کنیم چون اساسا خدا دنیای بد خلق نمی‌کند.

 هر چند شاید نتیجه هر دو روش یکی باشه: مشغول شدن به کارهای روزانه و کنترل نکردن دیگران به قولی سرگرم شدن به کندن علفهای هرز باغچه ی کوچک خود 128fs318181
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
(1399 شهريور 21، 9:23)همساده نوشته است: سلام Alireza98


ممنون از مشارکت صادقانه ت. وقتی یه دوست با شجاعت میاد از خودش و مشکلاتش میگه یکی از اثراتش اینه که ما هم نگاه خودمون میکنیم می‌بینیم که این مسائل رو تجربه میکنیم یا تجربه کردیم. ممنون علیرضا که نور میتابونی به گروه 303
تجربه مشابه من:
.
.
.

من یه سؤالی برام پیش اومده آقای همساده. این مطالب متقن، دقیق و زیبا رو از خودت نوشتی یا از جایی کپی کردی؟ خیلی زیبا می نویسی. درود بر شما. من جای شما بودم، اینا رو تبدیلش می کردم به یه کتاب و منتشرش می کردم.
(1399 شهريور 21، 9:23)همساده نوشته است: سلام Alireza98


ممنون از مشارکت صادقانه ت. وقتی یه دوست با شجاعت میاد از خودش و مشکلاتش میگه یکی از اثراتش اینه که ما هم نگاه خودمون میکنیم می‌بینیم که این مسائل رو تجربه میکنیم یا تجربه کردیم. ممنون علیرضا که نور میتابونی به گروه 303
تجربه مشابه من:
منم بارها تو چرخه مقایسه افتادم که تو سه دسته تقسیم میشن:
1- مقایسه خودم با یه فرد دیگه در کشور دیگه
 2-مقایسه با همسن و سالای خودم در آشنایان و دوستان و فامیل
3- مقایسه  وضع فعلی خودم با انتظاراتی که از خودم داشتم و بالقوه خودم با بالفعل خودم

نتیجه مقایسه اولی: نفرت از حکومت و سیاستمدار و خشم شدید نسبت به مسئولین 
نتیجه مقایسه دوم: حسادت نا خودآگاه نسبت به دیگران (یا درگیری برای به وجود نیومدن حسادت) و کاهش اعتماد به نفس
نتیجه مقایسه سوم: سوگواری دائمی برای گذشته ناامیدی به آینده و سرزنش روزانه خودم بابت حرام کردن فرصت ها

میگن که یه استاد پایان ترم دفترکلاسی رو باز میکنه و بدون توجه به نام دانشجوها شروع میکنه نمره دادن از 0 تا 20. دانشجوها اعتراض میکنن که این چه وضعشه میگه همینه که هست. میرن به رئیس گروه میگن به آموزش کل میگن  استاد مدعی میشه من بر اساس فعالیتهاشون نمره دادم. اونام پشت استاد رو خالی نمیکنن. دانشجوها بعد چند روز مستاصل میان پیش استاد میگن مگه ما چه کار بدی یا بی احترامی کردیم؟ میگه هیچی. 
میگن این عادلانه س؟ 
پاسخ میده : "زندگی غیرمنصفانه س، هر چی زودتر این مساله رو درک کنید بهتره." 

اتفاقات تقدیر و سرنوشت که تو زندگی پیش میاد لزوما به این معنی نیست که من بد یا خوبم. باید غم و اندوه و بدبختی رو با بیخیالی بپذیرم. شانس رو به رو شدن با موفقیت باور نکردنی و مصیبت جانکاه دقیقا به یک اندازه ست. زندگی رو همونطوری که هست بپذیرم و مشغول تیمار باغچه خودم بصورت روزانه بشم. محرک های هر سه دسته مقایسه رو حذف یا کمرنگ کنم: اخبار گوش ندم دنبال خوب و بد سیاستمدارها نگردم. همکلاسی‌ها و هم سن هامو کنترل نکنم و پیگیرش نشم و اینکه خودمو دوست داشته باشم و به آینده نگاه کنم نه خطاهای گذشته
.........
البته این روش و طرحی بود که به من سازگار بود و نیازمند تلاش فکری کمتری بود. یه طرح دیگه که مستلزم ایمان خیلی زیاد به خداست میشه مثه حضرت ایوب تو ناعادلانه ترین دنیای ظاهری معتقد بود که همه چی بر اساس یه طرح و نقشه عادلانه الهی داره پیش میره  و یا به قول فلاسفه ما در بهترین جهان ممکن زندگی می‌کنیم چون اساسا خدا دنیای بد خلق نمی‌کند.

 هر چند شاید نتیجه هر دو روش یکی باشه: مشغول شدن به کارهای روزانه و کنترل نکردن دیگران به قولی سرگرم شدن به کندن علفهای هرز باغچه ی کوچک خود 128fs318181

جالبه من توی مقایسه هایی که برنده هم هستم بازم احساس خوبی ندارم! اصلا مقایسه با دیگران رو هرجوری حساب میکنم به درد نمیخوره.

اون قسمت رنگی اولش شاید دردناک باشه ولی بعدش باعث ارامشه.

اینقدر زیبا نوشتید که هیچ حرفی نمیمونه. قطعا باید بارها در موقعیت های مختلف خونده بشه. با اجازتون سیو میکنم برای خودم 53
نقل قول: برنامه هامو نم نم دارم پیش میبرم تا به اون تداوم خیلی قشنگ برسم.
 چه جمله قشنگی 53258zu2qvp1d9v
نقل قول: ممنون از مشارکت صادقانه ت.
 ممنون از شما داداش دلسوزم  53 
حرفاتون رو قبول دارم ولی چیزی که منو اذیت میکنه فرای مقایسه هست ، حسم اینه حداقل ها رو هم ندارم .... 


بچه ها یه شانسی برا کار تو شهرستان خودمون پیدا شده
هرچند پر چالشه و هفت خان رستم و باید بگذرونی ولی یه امیدی تو دنیام ایجاد شده
برام انگاری یه چالش و تجربه هست و کمی هیجان دوباره اومده تو زندگی
از امروز 45 روز فرصت دارم خودمو برا آزمون فراگیر آماده کنم
صبح تا الان که فهمیدم و ثبت نام کردم  یه رمقی و انرژی خوب پیدا شده دوباره
میخوام فقط تمرکز رو تلاش کردنم باشه و وظیفه خودمو انجام بدم ورای نتیجه...
 امیدوارم موفقیت های شما روزافزون باشه داداشای بزرگوارم Khansariha (8)
محیط اطراف ما روی ناخودآگاه ما در حال تاثیر گذاری هست که ما از اون ها بی خبر هستیم مثل صوت و تصویری که از تلوزیون ساطع میشه، بحث های افراد مختلف خانواده حتی صدا هایی که از بیرون خانه به گوش میرسه.
برای اینکه بتونیم افسار زندگی رو به دست بگیریم راهی نداریم جز کنترل ورودی های ذهن حالا فکر کنید اگر ما عوامل منفی رو بتونیم کمتر و کنترل شده تر کنیم و عوامل مثبت رو بتونیم وارد کنیم چی میشه.
ناخودآگاه انسان همانطور که از اسمش مشخصه دست ما نیست و اراده انسان در اون تاثیری نداره و جدای از اراده ماست که این خبر بد برای کسی هست که کنترلی نداره و خبر خیلی خوب برای کسی هست که میخواهد کنترل کنه، ناخود آگاه ما مثل یک بچه یا یک موجود دست آموزه هر چی بهش بگیم هم باور میکنه هم ما رو به اون سمت سوق میده حالا چرا ما از این نعمت اللهی که در وجود خودمون هست استفاده نکنیم؟
حالا روش استفاده به این صورته ما میام ناخود آگاه رو به نفع خودمون ازش استفاده میکنیم و اونو در راه منافع خودمون به خدمت میگیریم با استفاده از ورودی های مهندسی شده، که من یک لیست براتون آماده کردم که مربوط به ترک خود ارضایی هست (شما بعدا میتونید برای هر موضوعی برای خودتون جملات تاکیدی بسازید) شما این لیست از جملات تاکیدی رو میتونید هر روز با خودتون تکرار کنید یا میتونید ضبط کنید و هر جا رفتید با هدفون گوش کنید و تکرار کنید، سعی کنید در جای خلوت و ساکنی باشید که چیزی مزاحم شما نشه و با تمرکز تکرار کنید :
1_من تحت حمایت خداوند هستم
2-من خودم را دوست دارم
3-من قابلیت های روحانی و معنوی بالایی دارم
4-من همیشه حق انتخاب دارم
5-من احساس آرامش و صلح میکنم
6-ارزش روح من بینهایت هست
7-من از تجربه های جدید لذت میبرم
8-من یک فرد دوست داشتنی هستم
9-من از سختی هایی که تغییر کردن برایم ایجاد میکند استقبال میکنم
10-من ارزش دوست داشته شدن را دارم
11-من احساسی بسیار عالی نسبت به خودم و زندگیم دارم
12-من روابطی عالی با همسر، فرزند و خانواده دارم

من خودم از این تکنیک زیاد استفاده کردم و نتیجه های خوبی گرفتم قول میدم شما هم با اولین بار استفاده به قدرت این جملات پی میبرید.

یا حق
[تصویر:  2_3.png]
 گروه سرو  Khansariha (18)    کتابخونه  Khansariha (56) 
نام کاربری های قبلی : زندگی آزاد  -  یا امیرالمومنین

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان