1399 مهر 9، 9:42
ویرایش شده
نقل قول: حالا که ترک کردی، به مصرف دوباره هم فکر می کنی؟ گفت: لحظه ای نیست که بهش فکر نکنم
مو به تنم سیخ شد! یه وقتایی ما بعد چند وفت که پاک میشم یه صداهایی تو گوشمون میگه که حالا که پاک شدی دیگه بهش فکر نمی کنی
الانم مو به تن من سیخ شد!
یک احساس حقارت عجیبی جلوی ادمای پاک بهم دست میده که نمیتونم توضیحش بدم.
حالا که میبینم من کلا این مدلیم کلا ناامید میشم.
احساس میکنم به خاطر اینکه زمانی اعتیاد داشتم هیچوقت به پاکیه ادمای دیگه نمیشم!
من همیشه لکه دار میمونم!
مثل کسی که سیگاری بوده 10 سال پیش! ولی هنوزم تو کارنامش نوشته شده 10 سال پیش سیگاری بوده!
خیلی سخته تحملش.
اصلا میخوام یکی دیگه باشم!
نقل قول: بچه ها حقیقتش یه موضوعی امروز و دیشب بحث شد خیلی ذهنمو درگیر خودش کرده : یکی از جوونای شهرمون با یک خانم مطلقه ای که بچه هم داشتم ازدواج کرده. اون خانم سنش خیلی از پسره بیشتره و یخورده هم قضاوت های ناجوری نسبت بهش دارن و میگن مثلن قبلا ازواج موقت داشته و از این چیزا. این پسره هم خیلی خوش بر و رو هست و از قضا وضع مالی پدرش هم خوبه.
من که دیگه با توجه به اتفاقاتی که برام افتاده نمیتونم به حرف بقیه در این زمینه توجه کنم! بقیه هرچی میخوان بگن! مهم نیست!
شاید بقیه یه درصد اون احساسی که اون پسر داره رو ندارن.
اگه هم خدایی نکرده زمین بخوره شانسشو امتحان کرده و تلاششو کرده. بهتر از کسیه که میترسه و بر اساس حرف دیگران زندگی میکنه.
نقل قول: خیلی بده یک لحظه تصور کن اون لحظه که داری نسبت به اون شخص چنین فکرایی می کنی فکرت رو بفهمه؛ خیلی بده؛ خیلی قضاوت می کنم تازگیا روی زندگی زناشویی زن و شوهرا که از خدا میخوام این نواقصو ازم بگیره.
وای شوک دوم
اقا من دیگه فکر ناجور نمیکنم! خیلی کم میکردم . فکرای من همش عشقیه! طرف اگه بفهمه خودش میاد میگه خب چرا نمیای
خواستگاریم ؟ خلی؟!
. . . . . . . . . .
نقل قول: زندگی آزاد / 14 تیر 99 / 88 روز خوب
ما انسان ها ذاتا به همه کارا عادت میکنیم یکی نماز شده براش عادت و از سر عادت همش دُلا راست میشه و از مفهوم نماز هیچی حالیش نیست یکی به سلامتی یکی به سیگار عادت میکنه یکی هم به زنده بودن اصولا مغذ انسان تمایل داره فکر نکنه و فقط از روی عادت کار کنه که انرژی کمتری صرف کنه ولی بعضی وقت ها خدا این ذنجیره عادات رو میشکنه و به انسان میگه یکم تفکر کن و به خودت بیا مثلا انسان مریض میشه یا در معرض حجوم دشمن قرار میگیره و عادت امنیتش از بین میره ولی ما انسان ها تفکر که نمی کنیم هیچ همش یا دعا میکنیم خدایا این بلا رو از بین ببر یا اعوذ بالله کفر خدا رو میگیم.
سراسر زندگی انسان نشانه هایی از خداوند هست و برای تفکر کردن و امیر المومنین میفرماید بالاتربن عبادت ها تفکر کردن است بیایید کمی با عبادتی به نام تفکر آشتی کنیم
بسیار زیبا. این مطلب شبیه صحبتای دکتر احمدیان هست که ایشون در کتاب کوچولوشون خیلی کامل توضیح دادن .کتاب رو برای بقیه دوستان معرفی کنم :
مغز شما دشمن شماست! از دکتر علیرضا احمدیان
در تکمیل فرمایش شما میخواستم بگم که خوبه که بعضی وقتا خودمون اینکارو کنیم و طبق عادت پیش نریم.
اینکار در درمان بیماری های وسواس خیلی کاربرد داره که من بهش میگم خلاف جهت اب شنا کردن! یه روز در میون کاری رو بکنیم که ازش میترسیم یا به روش جدیدی روزمون
رو بگذرونیم تا ذهن قدرت انعطاف و تغییر و پیشرفتش بیشتر و بیشتر بشه.
. . . . . . .
افرا/ 16 شهریور/ 24 روزگی!
صبح افتضاح بودم. باز احساس حقارت. همش مقایسه !
-همه رفتن دنبال زندگیشون فقط تو موندی!
-بدبخت!
-این همه امکانات داری و هیچکاری نمیکنی!
-استعدادت هم حرف نداره ولی 1 درصدشو استفاده نمیکنی!
-خاک تو سرت!
-اخه تو چرا اینقد ترسویی؟!
قشنگ با اینا بمبارون شدم!