عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 21 رأی - میانگین امتیازات: 4.1
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گروه ۳ آقایان: سرو (حامی: مهدوی - سرپرست: )

(1400 فروردين 8، 21:01)yazahra نوشته است: سلام مجدد داداش ارمین گل
خسته نباشید میگم خدمتت عزیز دل
داداش حقیقت دنبال فیلتر سایت ها رفتم ولی نتیجه گرفتم برای فیلتر سایت ها بازم با یه سرچ ساده روش حذف فیلتر میاد وی پی ان هم حذف میکنم دوباره نصب میکنم
در واقع اطاقم جداست و راهت تنها میشم البته میتونم درا ببندم ولی سعی میکنم در اتاقما دیگه نبندم
الگو لغزش هم گل گفتی داداش خود خودشه 53 53

ممنونم ازت داداش خوبم.
خداقوت به خودت. ممنون که با بچه‌ها همراه هستی.  Khansariha (18)

باتوجه به این‌که الگوی لغزش اینه:
1 تنهایی --> 2 سر رفتن حوصله ---> 3 پرسه زدن بیهوده در اینترنت ---> 4 سردر آوردن از ناکجاآباد ---> 5 دست‌ورزی --> 6 لغزش

پس باید از تنهایی شروع کرد.
مهم‌ترین کاری که داری همین 1 توجه به تنهایی و نحوه مدیریت اون هست.

تا آخر عمر که نمیشه که هیچ موقع تنها نموند. اما تو روزهای اولیه خیلی خوبه که از حجم تنهایی‌مون کم کنیم. بیشتر کنار خانواده باشیم. در اتاق‌مون باز باشه. شب‌ها زودتر بخوابیم که تنهایی رو کمتر تجربه کنیم. و موارد این چنینی که کمک‌کننده هست.
بعدها که روزهای پاکیت زیاد شد می‌تونی یک هفته تنها باشی و اتفاق خاصی هم نمی‌افته.  128fs318181

در ادامه می‌رسیم به 2 سر رفتن حوصله. بعد ار تنهایی این در درجه دوم اهمیت قرار می‌گیره.
خب در حال حاضر تایم‌هایی که سر کار نیستی چه فعالیت‌هایی داری؟ چه تفریح‌هایی؟ اوقات فراغتت چه‌طور می‌گذره؟
نباید بذاری به وضعیت سر رفتن حوصله برسی.


و
در ادامه می‌رسیم به 3 اینترنت.
نیاز نیست سایت‌ها رو فیلتر کنی. اما همین که وی‌پی‌ان نداشته باشی و لازم باشه برای داشتنش جستجو انجام بدی، باعث میشه یه وقفه بیفته و خیلی اوقات ما به همین یک وقفه نیاز داریم تا هوشیار بشیم.
جدای از این، دو تا کار در این جور مواقع می‌تونی انجام بدی:
1) بیای کانون و تو اورژانس کانون درخواست کمک کنی.
2) سریع گوشیت رو خاموش کنی و یه طرف پرتش کنی.
کدومش رو می‌تونی انجام بدی؟ حاضری انجام‌شون بدی؟


و
اگه این 3 تا رو رد کنی به مورد 4 و 5 و 6 می‌رسی و همه چی به باد می‌ره.  53258zu2qvp1d9v
هنر تو چیه؟
این‌که تو مورد یک و دو موضوع رو جمع کنی که کار به جاهای خطرناک نرسه.  Khansariha (18)
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

(1400 فروردين 8، 21:33)Ragnar نوشته است:
نقل قول: همون‌طور که قبل‌تر هم گفتم راهبرد اصلی «پیش‌گیری از بحران» هست. باید این رو بررسی کنیم که چه کنیم که بتونیم پیش‌گیری بهتری داشته باشیم. من سوال کردم و بهم نگفتی. ممکنه بگی برنامه‌‌ی روزانه‌ات چیه؟ چه فعالیت‌هایی داری؟ چقدر وقت بیکاری داری؟ تفریحاتت چیه؟ آیا ورزشی انجام میدی؟ رو این قالب خیلی بهتر میشه راهنمایی کرد تا این‌که من یه سری توضیح الکی بدم که اصلا هیچ ربطی به شرایط واقعی تو نداره.  [تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]

والا فعالیت خاصی ندارم  Hanghead
موقع درس وسوسه ها زیاد میشن 65
ماشاالله هزار ماشاالله درس ها انقدر جذابن که آدم هر لحظه دلش میخواد غش کنه  37
و اینکه گفتید جلو گیری از بحران فکر میکنم بحران من همون موقع درس خوندنه امروز هم سر همون شکستم  که امروز یه سراغی گرفتم محدودیت های کرونا کم تر شده و کتابخونه ها باز شدن امروز عصر رفتم کتابخونه برا درس و روز های بعدی هم احتمالا همین کار رو بکنم و یه کم راحت تر بشه کارم  53258zu2qvp1d9v

رگنار جان

پس وضعیت عوض شد.

شاید الگوی لغزش تو این چنین باشه:
1 خواندن درس -> 2 خسته شدن و کلافه شدن -> 3 تلاش برای رهایی از این حالت از طریق تصویرسازی ذهنی آلوده -> 4 روی آوردن به فیلم‌های آلوده -> 5 لغزش

نمی‌دونم ها. مثال زدم.
لطفا خودت الگوی خودت رو قرار بده.

این رو هم بدون که فقط الزاما یک الگو وجود نداره.
هر شخص ممکنه دو الی سه الگو هم داشته باشه.
و
مهم اینه که همه‌ی این‌ها شناسایی بشه و براشون راهکار دیده بشه.  daghighan

تا زمانی که تمام الگوها رو شناسایی نکردی و به‌اندازه کافی برای مدیریت هر کدوم از الگوها راه‌های مختلف رو امتحان نکردی هیچ موقع حق نداری ناامید بشی.  128fs318181
کسی ناامید میشه که به در بسته خورده. تازه اونم بسته‌ای که می‌دونه باز نمیشه. نه بسته‌ای که می‌دونی و می‌دونم که حتما بالاخره باز میشه.  cheshmak


تو مرحله 1 درس خواندن گفتی که برم کتابخونه. خیلی هم عالی.
اما آیا نمیشه تایم‌های درسی رو جوری تنظیم کرد که کمتر خسته بشی؟ کمتر کلافه بشی؟ آیا به خودت فشار زیادی نمیاری که تایم زیاد مطالعاتی داشته باشی در صورتی که توانت کمتر از اونه؟ یا انتظار زیادی نداری؟ آیا بین تایم‌های درسیت استراحت درست داری؟ در کل چه تغییر مثبتی میشه داد؟ 

اما تو مرحله 2 خسته شدن و کلافه شدن هم باید راهکار داشته باشی. راهکار موثر.
دفعه بعد که سر درس خوندن حسابی اذیت شدی، با چی می‌تونی حالت رو خوب کنی؟
از الان باید مشخصش کنی.

اگه خدایی نکرده کار به 3 تلاش برای رهایی از این حالت از طریق تصویرسازی ذهنی آلوده رسید چی؟
اینجا هم باید یه راهکار اورژانسی داشته باشی.
نگو نمیشه. حتما میشه. 
می‌تونی سریع از جات پاشی و محلت رو عوض کنی. بیای تو کانون بچرخی و حواست رو پرت کنی. بری سراغ همون بازی کامپیوتری که دوست داری.

اگه وارد مراحل بعد بشی که دیگه اوضاع خراب میشه.  53258zu2qvp1d9v

هنر اصلی تو به همون مدیریت مراحل یک و دو هست.
اون جاست که باید خودت رو نشون بدی.


نقل قول: تفریح که کتاب میخونم فیلم میبینم بازی کامپیوتری، برنامه های مزخرف و کسل کننده تلویزیون  65
همینا دیگه 

این تجربه از داداش عاشق رو بخون.
میگه که باید برای تفریحات هم برنامه‌ریزی کرد.
حتی بیشتر از درس و کار.

آیا تفریحاتت تفریحاتی هست که واقعا لذت‌بخش باشه؟ یا صرفاً گذروندن اوقات فراغت هست؟
مثلا بخوای بهشون نمره از 0 تا 10 بدی هر کدوم چه نمره‌ای می‌گیرن؟

توجه داشته باش که مدام یه سری افکار آلوده به سراغت میان که درخواست دوپامین ازت دارن.
و تو اگه پاسخ مناسب این دوپامین رو از طریق دیگه‌ای ندی، به عادت قدیمی برمی‌گردی.
به خاطر همین لازمه که تفریحات دوست‌داشتنی سهم بیشتری از روزت رو به خودشون اختصاص بدن.



نقل قول: ورزش هم گاهی پیاده روی میرم   65

آیا این ورزش، ورزشی هست که حالت رو خوب کنه؟
پر از انرژی کنه تو رو؟
شاد و سرحال بشی؟
و
اگه پاسخ مثبته، چه برنامه‌ منظمی می‌تونی براش بریزی؟


نقل قول:
نقل قول: نوشته است:لطفا تو کانون هم تو تاپیک‌ها قرار بده که من ببینم.

این یه مورد رو شرمنده تو کانون نمیذارمشون...


اصلا مشکلی نیست.  Khansariha (18)

به این خاطر گفتم که خیلی‌ها اهداف اشتباه دارن و یا اهداف غیرمحکم. 
سال‌ها تلاش می‌کنن برای چیزی که از پایه اشتباه هست و اصلا نشدنی.
یا باورهای اشتباه دارن که خب معلومه با باورهای اشتباه نمیشه نتیجه نگرفت.


نقل قول:
نقل قول: نقل قول: این رو باید خیلی جدی باشی که چطور می‌تونی ذهنت رو پاک کنی.

چطور میتونم ذهنم رو پاک کنم؟؟؟  [تصویر:  39.gif] مگه میشه اصلا؟


بله حتما میشه.
کار اصلی رو زمان انجام میده.
گذشت زمان کمک می‌کنه که روز به روز یه چیزهایی از ذهن ما کم‌رنگ بشه و چیزهای دیگری برامون پررنگ بشه.

اما ما می‌تونیم به زمان کمک کنیم.
چطور؟

1) چیزهایی که نباید ببینیم رو دیگه نبینیم. هر باری که یه فیلم آلوده ببینیم تمام چیزهایی که داشتن کم‌رنگ میشدن دوباره پررنگ میشن.

2 به چیزهای آلوده آگاهانه فکر نکنیم و لذت نبریم. هر باری که فکر کنیم داریم همون چیزهایی که نمی‌خوایم رو پررنگ می‌کنیم.

3) چیزهای خوب ببینیم. مثل صفحات قرآن. مثلا طبیعت بکر و درختان و گیاهان و گل. مثل دیدن چهره مبارک پدر و مادر.

4) برای خودمون دغدغه‌‌های فکری خوب بسازیم تا جایگزین موارد قبلی بشن. وقتی ما هیچ دغدغه فکری خوبی نداشته باشیم، چطور انتظار داریم تغییر در افکارمون رخ بده؟ این دغدغه‌های فکری رو می‌تونی از طریق خوندن یه کتاب پیدا کنی و در طول روز دنبالش کنی. از طریق خوندن ترجمه قرآن یا تفسیر قرآن و دنبال کردن‌شون. یا راه‌های دیگه.

5) گوش کردن به پادکست صوتی یا سخنرانی یا کتاب صوتی که فکر رو درگیر می‌کنه. شاید چشمت هم بسته باشه موقع شنیدن. اما همین صوت فکر رو درگیر می‌کنه.

6) انجام هر کاری که فکر رو به سمت دیگه پرت می‌کنه هم به زمان اجازه میده کارش رو بهتر انجام بده. وقتی داری خندوانه می‌بینی و می‌خندی ذهنت جای دیگه میره، در واقع داری به زمان کمک می‌کنی که بگذره و پاک‌سازی رخ بده.

7) استفاده از عبارات تاکیدی هم به کمک ما میان که داستان خودش رو داره و حالا بازش نمی‌کنم.
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

یادآوری 3
( سه سال دبیرستان و کنکور)
اوضاع روحی ام خیلی خراب بود تو این دوره، مشکلات خانوادگی به اوج رسیده بود و همش استرس و جنگ و دعوا. دشمن پاکی هم همیناست دیگه.
چیزی که خیلی خوب یادمه اینه که خیییللللی خوابم میومد سر کلاس ها. یه قسمت اش واسه خ.ا بود. الانم همین طورم ، مواقع لغزش خوابم به هم میریزه. خیلی بی حال بودم، از همکلاسی هام بدم میومد و جز یکی دو تاشون رابه خوبی نداشتم با بقیه شون. دیگه خبری از اون شارمین درس خون و باهوش نبود. معمولیِ معمولی شده بودم. 
دیگه اینجا قشنگ معتاد شده بودم، فک کنم تقریبا یه روز در میون لغزش داشتم. خیلی پیش میومد که خونه تنها بودم و بدتر میکرد اوضاع رو. 
فیلم دیدن هم از همین دوره شروع شد. درس ها هم خیلی خوب نبود وضعیت. 
یه وویس رسید دستم از یه کارشناس که درباره خ.ا صحبت می کرد. هیچ وقت یادم نمیره اون روز رو .. بدنم یخ کرده بود وقتی این داشت از عوارض خ.ا میگفت. گریه ام گرفته بود و همش فک میکردم چرا کسی با من در این باره حرف نزده بود. اون روز تصمیم گرفتم دیگه نکنم این کار رو ( آره جون عمه ات 4chsmu1 )
بود اینجوری تا کنکور. اینجا جایی بود که من بیشترین ضربه رو خوردم از خ.ا
به عنوان کنکوری، 50% سال رو روزی یکی دوساعت درس میخوندم. 50% بقیه رو هم روزی 4-5 ساعت که برای تهران قبول شدن اصلا کافی نیست. آزمون های قلم چی رو یکی در میون شرکت میکردم. هر مسخره بازی شما بگی میکردم برای خوندن ولی فایده ای نداشت. یه مدت میرفتم مدرسه درس میخوندم که خونه تنها نباشم. 
دو تا مشاور داشت مدرسه مون. یکی جوون، یکی پیر. 
یه روز رفتم پیش آقا پیره و گفتم درس نمیخونم و تو خونه مشکل داریم و اینا. بهم گفت ببین تو تنبلی ! باید بپذیری، مشکلات تو خونه هم کاری اش نمیشه کرد، من بچه ام رو یه جوری عادت دادم با سر و صدا هم بخوابه ( یعنی تو هم عادت کن کاری به جو خونه نداشته باشی و کارتو بکنی) بعدم گفت کمتر ماست و بیشتر فلفل بخور!  Khansariha (13) Khansariha (13)
بعد دیدم این دقیق نفهمید مشکل من رو ، رفتم پیش جوونه و آی دی یاهوشو گرفتم. با بدبختی رفتم کافی نت و شروع کردم باهاش چت کردن. دیگه رک و پوست کنده گفتم آقا مشکل من خ.ا هست. پرسید چقدرِه مصرفت ؟  Gigglesmile گفتم مثلا هفته ای 2-3 بار . این یکی گفت خیلی طبیعیه و باید باشه. اونایی که میگن نباشه همونایی ان که بعدا 4 تا 4 تا زن میگیرن. فقط بعدش ویتامین و مواد مغذی بخور که سریع ریکاوری کنی برای درس خوندن  Khansariha (13) هیچی دیگه، فروش مولتی ویتامین محلمون یهو 200% بیشتر شد  Khansariha (13)

آخرای کنکور کمتر شد لغزش هام و شد مثلا هفته ای یه بار. یه رفیق پیدا کرده بودم باهاش میرفتم کتابخونه. ولی همش پیش خودم میگفتم الان میخونم ولی میذارم برای سال بعد. امسال دیگه خراب شد و اینا. حتی سر جلسه کنکور هم همین فکر و داشتم و برگه مو تقریبا خیلی زود دادم. اصلا درست حسابی سوالا رو هم نخوندم.  عمومی ها رو خیلی خوب زدم فقط. ریاضی 13%  65

هیچی دیگه. نتایج اومد و من تهران قبول نشده و یکی از شهرستانا قبول شدم و مسیر زندگی به طور کلی عوض شد! 
داستان من
سلام دوستان، حالتون خوبه؟
شرمنده اگه پرحرفی میکنم تو گروه، یه سری هاشو برا خودم مینویسم که منظم شه ذهنم یه ذره.
من امروز لغزش داشتم (دیروز در واقع چون الان بامداده) دو بار هم این این اتفاق افتاد و متاسفانه یه بارش هم کنترل نگاه از دستم در رفت. 
پیش خودم فک میکردم این دفعه حتما میرم تا 10 روز ولی نشد
و مشکل هم همینه که دقیقا بر میگردم به همون میانگین روزی 1 بار ! یعنی 2 روز پاکی، 2 بار لغزش ! 

چی شد؟
دفعه ی اولش شب از خواب بیدار شدم و توی اون حالت خواب و بیدار شکستم. در حالی که دو روز پیش تا حالا هییییییچ گونه تصویر ناجور نبوده، نه مجازی نه یوتیوب . هیچچچچی ! دفعه ی دومش ولی می تونستم بگیرم جلوی خودم رو  Hanghead یعنی اولم رفتم توی سایت اش، مقاومت کردم و اومدم بیرون. ولی بعدش مجدد وارد شدم و شکستم. تنهایی عامل دفعه ی دوم بود. 

چی کار کنم تکرار نشه؟
الف) ساعت خوابم رو تنظیم کنم. (دیگه شب ها نهایتا 1 بخوابم)
ب) پیاده روی کنم که شب خسته تر باشم. (ورزش رو شروع کن دیگه تنبل!)
ج) قبل خواب هییییییج ***** تو اتاق نباشه. 
د) نماز بخونم قبل خواب و ازش کمک بخوام.

این کار ها رو باید بکنم. 
الف) بازنویسی پروتوکل مواقع اورژانسی
ب) روتین شبانه
ج) تنظیم ساعت خواب
د) نوشتن و تکمیل یادآوری ها
ه) روتین کانونی

پ.ن: یه سرچ کردم دیدم رکورد پاکی ام توی این مدت 5 روز بوده. گفتم حالا که 10 روز انقدر زیاده،
من هدفم رو میذارم روی رکورد قبلی. اگه تونستم 6 روز کامل پاک بمونم یه پیتزا مهمون خودم به حساب مهدوی !   9

شارمین/ 8 فروردین / شروع مجدد مبارزه برای ترک کاملِ خ.ا

پ.ن2: آقا چه میکنه پورنگ !!!!!!!!  49-2 Khansariha (46)
داستان من
[تصویر:  %D8%AC%D8%AF%D9%88%D9%84_9_%D9%81%D8%B1%...%D9%86.jpg]
امیدوارم جدول خوبی شده باشه! اگه خوب نیست یا مشکل داره بگین درستش کنم.


2uge4p4 نیمه شعبان مبارک 2uge4p4

----------------------------
اگر فکر میکنی 
 که
میتوانی
قطعا 
Khansariha (69) میتوانیییییی Khansariha (69)
----------------------------
حالا بشین با خودت فکر کن ببین
 فکر میکنی ؟ 
---------------------------------
 سپاس شده توسط
سلام به همه دوستای گل
عیدتون مبارک

سلام و خدا قوت .. ممنونم آرمین جان عزیز .. خدا رو شکر من حالم خوبه و کارا هم به نسبت احوال عید خوبه شکر خدا .. خدا تو و همه همگروهیا رو حفظ کنه .. دمت گرم .. کمکهات به ما عالیه و برای همه مفید و خوندنیه

سلام پاورفول جون .. جدول عالی شده .. قشنگ با یه نگاه میتونی وضعیت رو توش ببینی .. من که ب شخصه سلیقه ات رو پسندیدم .. از روش مرتب سازی خاصی هم استفاده کردی در اکسل؟ یا فقط برای درج اطلاعات استفاده کردی؟
(1400 فروردين 9، 0:52)شارمین نوشته است: سلام دوستان، حالتون خوبه؟
شرمنده اگه پرحرفی میکنم تو گروه، یه سری هاشو برا خودم مینویسم که منظم شه ذهنم یه ذره.
من امروز لغزش داشتم (دیروز در واقع چون الان بامداده) دو بار هم این این اتفاق افتاد و متاسفانه یه بارش هم کنترل نگاه از دستم در رفت. 
پیش خودم فک میکردم این دفعه حتما میرم تا 10 روز ولی نشد
و مشکل هم همینه که دقیقا بر میگردم به همون میانگین روزی 1 بار ! یعنی 2 روز پاکی، 2 بار لغزش ! 

چی شد؟
دفعه ی اولش شب از خواب بیدار شدم و توی اون حالت خواب و بیدار شکستم. در حالی که دو روز پیش تا حالا هییییییچ گونه تصویر ناجور نبوده، نه مجازی نه یوتیوب . هیچچچچی ! دفعه ی دومش ولی می تونستم بگیرم جلوی خودم رو  Hanghead یعنی اولم رفتم توی سایت اش، مقاومت کردم و اومدم بیرون. ولی بعدش مجدد وارد شدم و شکستم. تنهایی عامل دفعه ی دوم بود. 

چی کار کنم تکرار نشه؟
الف) ساعت خوابم رو تنظیم کنم. (دیگه شب ها نهایتا 1 بخوابم)
ب) پیاده روی کنم که شب خسته تر باشم. (ورزش رو شروع کن دیگه تنبل!)
ج) قبل خواب هییییییج ***** تو اتاق نباشه. 
د) نماز بخونم قبل خواب و ازش کمک بخوام.

این کار ها رو باید بکنم. 
الف) بازنویسی پروتوکل مواقع اورژانسی
ب) روتین شبانه
ج) تنظیم ساعت خواب
د) نوشتن و تکمیل یادآوری ها
ه) روتین کانونی

پ.ن: یه سرچ کردم دیدم رکورد پاکی ام توی این مدت 5 روز بوده. گفتم حالا که 10 روز انقدر زیاده،
من هدفم رو میذارم روی رکورد قبلی. اگه تونستم 6 روز کامل پاک بمونم یه پیتزا مهمون خودم به حساب مهدوی !   9

شارمین/ 8 فروردین / شروع مجدد مبارزه برای ترک کاملِ خ.ا

پ.ن2: آقا چه میکنه پورنگ !!!!!!!!  49-2 Khansariha (46)

سلام شارمین جان. 
آقا من تعجب میکنم از تو.  آخه تو که همش توی کانون هستی و اینقدر وقت میذاری و خاطرات دبیرستان و مینویسی,  آخه پس چجوری پس وسوسه میشی؟  
یه چیزی بگم ببین من اولین باری هست که تصمیم به ترک گرفتم و فکر میکنم همین اولین بارو نباید لغزش کنم.  چون اگر لغزش کنم واسم عادی میشه و دوست ندارم اصلا این اتفاق واسم بیوفته. 
فکر میکنم مشکل شما هم اینه که این مساله لغزش و واسه خودت عادی کردی. 
حالا یه پیشنهاد واست دارم,  چون احساس میکنم کانون دیگه واست عادی شده هی صفرش میکنی. 
یه انجمنی هست به اسم  اس ای.  یه سرچی بکنی میتونی پیداش کنی. شماره تلفن داره و میتونی جلساتشون شرکت کنی. اگر واقعا تصمیم به ترک داری اون و بهت پیشنهاد میکنم,  چون میبینم میخوای ولی نمیتونی. 
ببخش فضولی کردم. 
امیدوارم جشن پاکیه 1 سالگیتو ببینم
صبح همگی بخیر
پورنگ هستم / 18 اسفند 99/ 21 روز خوب
آرمین عزیز سلام.  
خواستم بهت بگم واقعا احساس میکنم یه باری از روی دوشم برداشته شده,  من سیستم بدنم یه جوریه که به هیچ چیز عادت نمیکنم و وابسته نمیشم.  از سیگارو قلیون بگیر تا به مشروب. 
دوست داشتم سیگاری بشم چون همه دوستام سیگارین ولی هیچ وقت نشدم.  خیلی باهاشون کشیدم ولی خوب سیستم بدنم یه جوریه که معتادش نشدم . قلیونم همینطور.  یه وقت میبینی هر روز میکشم یه وقتم میبینی 3 ماه هم نمیکشم.  مشروبم دقیقا همینطور. 
اما.... 
این مساله خ ا فرق میکرد.  من خیلی دیر شروع به این کار کردم.  اولین بار دانشجو بودم و یکی از هم دانشگاهیام باعث شد.  همیشه به من میگفت من باور نمیکنم یه پسر تا این سن همچین کاری نکرده باشه.  هر روز بهم میگفت.  میومد میگفت دیروز تنها شدم خ ا کردم.  آخه تو چطور؟؟؟؟ 
خلاصه سرت و درد نیارم اینقدر گفت تا من برای اولین بار انجام دادم و دیگه نتونستم توی 16 سال بذارمش کنار و واقعا هم به معنای واقعیه کلمه معتادش شدم.  ولی همش به خودم میگفتم بدن من به چیزی معتاد نمیشه آخه چطور این لعنتی و نمیتونم بذارم کنار. ولی واقعا هیچوقت تصمیم جدی, برای کنار گذاشتنش نگرفته بودم چو دوست داشتم. تا 18 اسفند که دیگه تصمیم خودم و گرفتم و خدارو شکر میکنم که 21 روزه پاکم و خیلی راضیم از این موضوع.  اینقدر راحت بود این کار واسم که دوباره به این باور رسیدم که بدنم به هیچ چیزی معتاد نمیشه . این مساله 16 سال طول کشید چون خودم نمیخواستم ولش کنم لذت میبردم.  وقتی خواستم تونستم. 
هر روزی که میگذره وسوسه کمتر میاد به سراغم. 
به دوستای گلم پیشنهاد میکنم زیاد به فکر این عدد و ارقام نباشن که تا 10 برسونم و تا 20 برسونم.  یه جورایی فکرتون رو باید آزاد کنین از این موضوع.  من اینجوری نتیجه گرفتم.  به نماز و غسل و این چیزا هم به شخصه اعتقادی ندارم و این داستانا واسم بازدارندگی ایجاد نمیکنه.  خلاصه این داستان من بود.  ببخشید سرتونو درد آوردم. 
به امید روز های پاک برای تمام مردم دنیا
سلام دوستان

 Mr Degareshا/ 4 فروردین 1400 /5 روز خوب
(1400 فروردين 9، 1:33)Powerful نوشته است:
[تصویر:  %D8%AC%D8%AF%D9%88%D9%84_9_%D9%81%D8%B1%...%D9%86.jpg]
امیدوارم جدول خوبی شده باشه! اگه خوب نیست یا مشکل داره بگین درستش کنم.


2uge4p4 نیمه شعبان مبارک 2uge4p4


سلام داداش خسته نباشید عالیه به نظرم باید برا خودم یکی درست کنم تا انگیزم بره بالا Khansariha (46) 53 53 53 53
 سپاس شده توسط
(1400 فروردين 8، 21:59)آرمین نوشته است:
(1400 فروردين 8، 21:01)yazahra نوشته است: سلام مجدد داداش ارمین گل
خسته نباشید میگم خدمتت عزیز دل
داداش حقیقت دنبال فیلتر سایت ها رفتم ولی نتیجه گرفتم برای فیلتر سایت ها بازم با یه سرچ ساده روش حذف فیلتر میاد وی پی ان هم حذف میکنم دوباره نصب میکنم
در واقع اطاقم جداست و راهت تنها میشم البته میتونم درا ببندم ولی سعی میکنم در اتاقما دیگه نبندم
الگو لغزش هم گل گفتی داداش خود خودشه 53 53

ممنونم ازت داداش خوبم.
خداقوت به خودت. ممنون که با بچه‌ها همراه هستی.  Khansariha (18)

باتوجه به این‌که الگوی لغزش اینه:
1 تنهایی --> 2 سر رفتن حوصله ---> 3 پرسه زدن بیهوده در اینترنت ---> 4 سردر آوردن از ناکجاآباد ---> 5 دست‌ورزی --> 6 لغزش

پس باید از تنهایی شروع کرد.
مهم‌ترین کاری که داری همین 1 توجه به تنهایی و نحوه مدیریت اون هست.

تا آخر عمر که نمیشه که هیچ موقع تنها نموند. اما تو روزهای اولیه خیلی خوبه که از حجم تنهایی‌مون کم کنیم. بیشتر کنار خانواده باشیم. در اتاق‌مون باز باشه. شب‌ها زودتر بخوابیم که تنهایی رو کمتر تجربه کنیم. و موارد این چنینی که کمک‌کننده هست.
بعدها که روزهای پاکیت زیاد شد می‌تونی یک هفته تنها باشی و اتفاق خاصی هم نمی‌افته.  128fs318181

در ادامه می‌رسیم به 2 سر رفتن حوصله. بعد ار تنهایی این در درجه دوم اهمیت قرار می‌گیره.
خب در حال حاضر تایم‌هایی که سر کار نیستی چه فعالیت‌هایی داری؟ چه تفریح‌هایی؟ اوقات فراغتت چه‌طور می‌گذره؟
نباید بذاری به وضعیت سر رفتن حوصله برسی.


و
در ادامه می‌رسیم به 3 اینترنت.
نیاز نیست سایت‌ها رو فیلتر کنی. اما همین که وی‌پی‌ان نداشته باشی و لازم باشه برای داشتنش جستجو انجام بدی، باعث میشه یه وقفه بیفته و خیلی اوقات ما به همین یک وقفه نیاز داریم تا هوشیار بشیم.
جدای از این، دو تا کار در این جور مواقع می‌تونی انجام بدی:
1) بیای کانون و تو اورژانس کانون درخواست کمک کنی.
2) سریع گوشیت رو خاموش کنی و یه طرف پرتش کنی.
کدومش رو می‌تونی انجام بدی؟ حاضری انجام‌شون بدی؟


و
اگه این 3 تا رو رد کنی به مورد 4 و 5 و 6 می‌رسی و همه چی به باد می‌ره.  53258zu2qvp1d9v
هنر تو چیه؟
این‌که تو مورد یک و دو موضوع رو جمع کنی که کار به جاهای خطرناک نرسه.  Khansariha (18)
عزیز دلی اقا ارمین گل
سعی کردم تنها نباشم و به راهنمایی شما و دوستان عمل کنم و دراتاقما باز میزارم کمتر میام  اینترنت و بیشتر کنار خانوادم اوقات فراغت هم بیشتر کلا یا دانلود فیلم از تلوبیون هستم و توکانونم سعی کردم جاهای دیگه الکی نچرخم Confetti Confetti Confetti Confetti 53 53 53 53 53 53 53
 سپاس شده توسط
(1400 فروردين 9، 9:00)Mr Degaresh نوشته است: سلام دوستان

 Mr Degareshا/ 4 فروردین 1400 /5 روز خوب

سلام داداش خداقوت Confetti Confetti
(1400 فروردين 9، 8:31)poorang نوشته است: آرمین عزیز سلام.  
خواستم بهت بگم واقعا احساس میکنم یه باری از روی دوشم برداشته شده,  من سیستم بدنم یه جوریه که به هیچ چیز عادت نمیکنم و وابسته نمیشم.  از سیگارو قلیون بگیر تا به مشروب. 
دوست داشتم سیگاری بشم چون همه دوستام سیگارین ولی هیچ وقت نشدم.  خیلی باهاشون کشیدم ولی خوب سیستم بدنم یه جوریه که معتادش نشدم . قلیونم همینطور.  یه وقت میبینی هر روز میکشم یه وقتم میبینی 3 ماه هم نمیکشم.  مشروبم دقیقا همینطور. 
اما.... 
این مساله خ ا فرق میکرد.  من خیلی دیر شروع به این کار کردم.  اولین بار دانشجو بودم و یکی از هم دانشگاهیام باعث شد.  همیشه به من میگفت من باور نمیکنم یه پسر تا این سن همچین کاری نکرده باشه.  هر روز بهم میگفت.  میومد میگفت دیروز تنها شدم خ ا کردم.  آخه تو چطور؟؟؟؟ 
خلاصه سرت و درد نیارم اینقدر گفت تا من برای اولین بار انجام دادم و دیگه نتونستم توی 16 سال بذارمش کنار و واقعا هم به معنای واقعیه کلمه معتادش شدم.  ولی همش به خودم میگفتم بدن من به چیزی معتاد نمیشه آخه چطور این لعنتی و نمیتونم بذارم کنار. ولی واقعا هیچوقت تصمیم جدی, برای کنار گذاشتنش نگرفته بودم چو دوست داشتم. تا 18 اسفند که دیگه تصمیم خودم و گرفتم و خدارو شکر میکنم که 21 روزه پاکم و خیلی راضیم از این موضوع.  اینقدر راحت بود این کار واسم که دوباره به این باور رسیدم که بدنم به هیچ چیزی معتاد نمیشه . این مساله 16 سال طول کشید چون خودم نمیخواستم ولش کنم لذت میبردم.  وقتی خواستم تونستم. 
هر روزی که میگذره وسوسه کمتر میاد به سراغم. 
به دوستای گلم پیشنهاد میکنم زیاد به فکر این عدد و ارقام نباشن که تا 10 برسونم و تا 20 برسونم.  یه جورایی فکرتون رو باید آزاد کنین از این موضوع.  من اینجوری نتیجه گرفتم.  به نماز و غسل و این چیزا هم به شخصه اعتقادی ندارم و این داستانا واسم بازدارندگی ایجاد نمیکنه.  خلاصه این داستان من بود.  ببخشید سرتونو درد آوردم. 
به امید روز های پاک برای تمام مردم دنیا

ماشاءالله داداش Khansariha (46)
سلام  303

خیلی وسوسه داشتم این بار برای پورن دیروز که شکستم پورن ندیدم امروز هی ذهنم میگه برو ببین ولی خب جلوش وایسادم تا حالا و اگه بشکنم سریالی میشم و.... بقیه ماجرا Hanghead Shy
گفتم بیام بگم میگن که اگه در میون بزاری شدت وسوسه ها کم تر میشه  53258zu2qvp1d9v

آقا آرمین پست شما رو هم حتما شب با اعلام وضعیتم جواب میدم  53

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان