1399 آبان 29، 10:49
بند رو آب دادم و بازم حال خراب و.....خسته ام خیلی...از خودم..از عدم توانایی در کنترلش
سلام
Mr Degaresh ا/ 29 آبان 99 /0 روز خوب
بحث شیطان شد.....شیطان به نظرم عدم توانایی ما در کنترل ذهن و به تبع اون رفتار ماست....شیطان و فرشته خود ما هستیم و مبنا هم اخلاق. من همیشه از دو جدا ضربه میخورم......یکی احساس دیر شدن ازدواج و از دست دادن میل جنسی و بی انگیزه شدن و دیگری فشار دوستان و همکاران برای ازدواج که بیشتر تحریکم میکنه...وقتی همکارم که تحصبل کرده هم هست و 50 سال سن داره میگه من نمیتوتنم دو هفته از خانمم فاصله بگیرم و نیاز دارم و این حرفهای مزخرف....خوب منم آدمم یا به خودخوری میرسم تهش یا تحریک...ته اعصاب خرابی هم میشه بدبختی با خ.ا
شیطان منم شیطان فکر خراب منه....شیطان پرده ای است که جلو واقعیات زندگی قرار میدیم و نمیذاریم درست فکر کنیم........شیطان نامیدی است و نا امیدی شیطان است.....
مثل همیشه خوب نطق میکنم ولی خودم دو هفته هم به زور نمیتونم خودمو کنترل کنم....
ولی چه کنم...
دوباره استارت میزنم...
سعی میکنم نماز رو حتما با قدرت دنبال کنم و تایم آزاد برای فکرهای مزاحم رو به حداقل برسونم
توکل به خدا
وقتی خدا میگه نا امیدی بزرگترین گناه و از رحمت من نا امید نشین من چرا نا امید بشم....
شیطان درونم رو نمیتونم بکشم ولی سعی میکنم لالش کنم