1399 آذر 2، 20:37
(1399 آذر 2، 19:56)mohammadrg نوشته است:(1399 آذر 2، 18:52)آرمین نوشته است: سوالات من:
۱) در تمام این دو ماه آرامش نداشتی؟ یا الان فقط ۵ روزه که آرامش نداری؟
۲) نقطه شروع این درگیری ذهنی از کجا بود؟ چه اتفاق و چه چیزی استارتش رو زد؟
۳) جدای از درگیری ذهنی و وسوسهی ذهنی، آیا از نظر جسمی هم تحت فشار هستی؟
۴) معمولا در مواقعی که آرامش نداری، چه چیزی بهت آرامش میده؟
۵) حس میکنم داره همون روندی تکرار میشه که پارسال تکرار شده:
(1399 شهريور 3، 17:22)mohammadrg نوشته است: راستش من قبلا یعنی پارسال تقریبا ترک کرده بودم و تونستم که هفتاد روز خودمو پاک نگه دارم، ولی در آخر اون هفتاد روز خیلی به من فشار اومد و دوباره به روزای بد گذشته برگشتم
سوال پنجم اینه که شرایط الانت رو چقدر مشابه شرایط پارسالت میبینی؟
۶) تو این پنج روز چه کارها انجام دادی که به آرامش برسی؟
۷) تو این پنج روز به چه اندازه سراغ چیزهایی رفتی که نباید میرفتی؟
اتفاقا بعد از اینکه این پیامو فرستادم دیگه حالم خوب شد و الان عالیه عالی ام
حالا جواب سوالاتتون:
۱)فقط همین پنج روز و چهل روز پیشم یکی دو روز درگیر بودم
۲)داشتم یه پست تو اینستا میدیدم،از اینا که به خزوخیلای مجازی ری اکت میکنن،توش به یه دختری ام که با بدن نمایی فالور جمع کرده بودو مسخره میکرد و منم این فکر رفت رو مخم که برم عکسا و پیج همین یارو رو ببینم
۳)مشکل اصلیم درگیری جسمی بود و اینکه به شدت احساس سرما میکردم و لرز داشتم
۴)دوش آب داغ، سه چهار بارم امتحانش کردم، عالی جواب گرفتم، شایدم اصن همین منو تا الان نگه داشت
۵) فقط از لحاظ تعداد روز و تاریخ که جفتش تو پاییز بود جفتش تا دوماه و نیمو اومدم، ولی از لحاظ کلی خیلی فرق داره
۶)رفتم زیر دوش آب داغ و حالم بهتر شد(البته این خیلی حال میده ولی خیلیش خوب نیست چون آدمو اقیم میکنه)
۷)خیلی وسوسه شدم که برم تو سایتای پورن ولی نرفتم، با این حال یه سری شیطنتای ریزی داشتم که مجبور شدم روزشمار پورنوگرافی و چشممو صفر کنم
خدا رو شکر که وضعیت عالی شده اما محمد حواست باشه که ممکنه این وضعیت پایدار نباشه.
پس مراقبها و خط قرمزها خیلی قاطع و جدی باید ادامهدار باشه.
۱) پس تلاشهات در راستای رسیدن به هدفت که آرامش بوده، بیحاصل نبوده. بهت تبریک میگم که تا اینجا موفق عمل کردی و به هدفت رسیدی. وقتی در یک نگاه بلندمدت بهش نگاه کنیم میبینیم که نمیارزه به خاطر چند روز اذیت شدن، کل هدفمون رو نادیده بگیریم و خودمون رو غرق زشتیها و سیاهیها کنیم. تحمل میکنیم تا بگذره. تا موفیتی که حاصل شده، ادامهدار باشه.
۲) پس وسوسهها از آسمون نیومده. از یه جا ریشه گرفته. دفعات بعد هم ممکنه تو اینستا چنین مواردی ببینی. درسته؟ میخوای اینستا رو ادامه بدی؟ این دفعه به خیر گذشت. دفعات بعد هم به خیر میگذره؟
۳) معمولا همینجوریش هم دست و پات یخ هست؟ یا اینکه به خاطر وسوسهها این طور شدی؟ اگر به خاطر وسوسهها بوده که ببین چقدر اون داستان تو رو تحت تاثیر قرار داده که به چنین وضعیتی رسیدی.
۴) خیلی هم عالی. نظرت چیه موارد دیگهای هم برای آرامش گرفتن اضافه کنی؟ مثل مدیتیشن؟ مثل ارتباط با خدا و صحبت با اون؟ مثل گوش دادن به پادکستهایی که تو رو به آرامش برسونه؟ (مثلا علیرضا شیری یه سری فایل گوش نیوش داره که حال من رو خوب میکنه. صدها پادکست صوتی از صدها انسان دیگه هست که گوشدادنش آرامشدهنده هست و خوشایند انسان)
۵) از لحاظ تعداد روز یکی هست اما از لحاظ تجربه با پارسالت خیلی فرق کردی. درسته؟ پس یه آدم باتجربه، باید عملکردش هم به اندازهی تجربهاش باشه. یاد خودت بنداز که پارسال لغزش کردی و آخرش چی شد. به نظرت فایده داره؟ قشنگ نیم ساعت وقت بذار خودت رو یک دل کن برای ادامه مسیر. تو برای ادامه مسیر به یه روحیه جنگنده جدید نیاز داری. یه عهد دوباره و محکم.
۶) خدا رو شکر که مفیده اما کافی نیست. اگر کافی بود که تو این چند روز وضعیت ادامهدار نمیشد. پس به فکر موارد دیگه هم برای رسیدن به آرامش باش. موازی با دوش آب گرم.
۷) این همون چیزی هست که وسوسه رو ادامهدار کرده. وقتی قاطع جلوش نایستیم و شیطنت کنیم، شیطان هم یه قدم جلو میذاره میگه این قاطع نیست و میشه اغفالش کرد. دفعه بعد قاطع عمل کن و به محض دیدن چیزی ناخواسته، ازشون بگذر. اون وقت میبینی که وسوسه نهایت یک ساعت باهات هست و دیگه میره پی کارش. کار به چهار پنج روز هم نمیکشه.
محمد جان داداش عزیزم خیلی مراقب خودت باش. تو امید طوفانی.
و بدون شک لیاقتت هم خیلی بیش از اینهاست.