گروه ۴ آقایان: طوفان (غیر فعال) (حامی: آرمین - سرپرست: هادی، SR71، مهدوی)

[آبـی]

سلام به دوستای عزیز
شبتون خوش پیشاپیش :‌)
دیروز فرصت نشد پست‌های قبل تر از شروع مشارکت دوستانه رو بخونم...  

سعید / 8 خرداد/ باز هم شکست...

.
.
نمی دونم مثل این میمونه که خدا باهام دیگه حرف نمی زنه..یا من حال و حوصله ی حرف زدن باهاش رو ندارم..فقط اونه که میتونه نجاتم بده از این گرداب.

  خیلی خیلی ناراحت شدم سعید جان  
فکر کنم برای پ...، از اونجایی که گفتی با اکثرا با لپ‌تاپ به وب سر میزنی، خوندن این آموزش بتونه کمک کننده باشه
  عجیب اینکه منم همین حس رو دارم... نمیدونم حال و حوصله‌ی حرف زدن با خدا رو ندارم... در کل هیچ ایده‌ای ندارم چرا رابطه‌ام با خدا روز به روز داره کم رنگ و کم رنگ تر میشه...

۱- هدف‌های پاکیت رو بنویس. اگه نوشتی قبلا بازنگری کن و اصلاح‌شون کن.
امکان نداره ما هدفمند باشیم و این اهداف رو مدام مرور کنیم. بعد به راحتی دچار فراموشی بشیم.

فکر کنم این روزها اصلا هدفم از ترک کردن رو به کل فراموش کرده باشم...
یعنی حس میکنم اصلا هدفی ندارم... در این خصوص که چرا میخوام بزارمش کنار...
اما در عین حال خداروشکر میکنم که تونستم طعم پاکی رو حس کنم... مگه نه ممکن بود برای همیشه دست از ترک کردن بردارم...
فکر کنم اصلی ترین و تنها ترین هدفم در این لحظه، چشیدن دوباره‌ی طعم پاکی و حس و حال خوب اون روزها باشه....

۲- بنویس برامون که چه چیزهایی می‌تونن زمینه‌ساز این کار برات بشن.
دور چه چیزهایی رو باید خط بکشی؟
مشکل کنترل چشم هست یا فکر یا چی؟

اتفاقا کنترل چشم خیلی خوب پیش میره ( به لطف شرایط عجیب و دوری از سایتای بد بد )
فکرم فقط مواقعی که هوشیار نیستم خطا میره
و هوشیار نبودنم هم اکثرا بخاطر خواب کم و بد خواب شدن پیش میاد...
( امیدوارم وقتی شرایط زندگی به حالت عادی یا حداقل نزدیک به عادی برگشت، بیرون بودن از خونه اون مشکلات عجیب همیشگی رو برام به وجود نیارن... یکجور حس رهایی و آسودگی برام به همراه داشت و اصلا دوست ندارم یکدفعه دوباره از بین بره... )

و... تنها شدن لحظه ای هم خیلی بد نقطه ضعفی هست... :(
قبلا قابل کنترل بود. اما الان مثل ربات پیروی میکنم از دستورات و میگم چشم... میرم سراغش...

یه سری افراد هم برام مشکل ساز بودن که به لطف حذف /  فاصله گرفتن از شبکه های اجتماعی خود به خود حل شد!
( اصلا درک نمیکنم... طرف تا آنلاین میشدم برام پ... میفرستاد   )

۳- بنویس که چه کارهای خوبی رو می‌تونی در طول روز انجام بدی که بهت کمک کنن؟

چه عادت‌های خوبی رو لازمه به زندگیت اضافه کنی؟

نه گفتن
نه گفتن و بازم نه گفتن
این نه گفتن باید دوباره تقویت بشه
این کمال گرایی بیش از حد هم باید کنترل بشه.
یکدفعه یک برنامه‌های عجیبی برای خودم میریزم که فقط در صورتی انجام میشه که هر روز ۱۰۰ ساعت باشه  
و همچنان یک دوست خوب که پیدا نمیکنم... شاید اصلا لایقش نباشم... نمیدونم...

دفعه قبل گفتم هر موقع به جمع‌بندی رسیدی.
این سری میگم حتی اگه به جمع‌بندی هم نرسیدی، نتیجه رو اینجا بذار. 
کم‌کم پیش میریم. 

باز عادت کتاب خوندن از سرم افتاد
امشب میخوام ۱۰ دقیقه قبل خواب کتاب بخونم و دست کم تا قبل ۱ خواب باشم

اهمیت دادن به خودمون این جوری تعریف میشه:
۱- شناخت اهداف و اولویت‌هامون
۲- انجام کارهایی که ما رو به اهداف و اولویت‌هامون می‌رسونه
۳- دوری از هر چیزی که ما رو از اهداف و اولویت‌هامون دور می‌کنه

 

یه چیزیم درباره آبی عزیز..
من تازه ترکو جدی شروع کردم و تجربه خاصیم ندارم اما دوس دارم کمکت کنم
به نظرم خ.ا رو باید عین سیگار ترک کرد یهو بگی نه اینکارو نمیکنم و هر کسی هم براش یه دلیل غیر از میل جنسی داره. (برای من استرس زیاد) اول به نظرم دلیلشو پیدا کن. بعد یهو ترکش کن برای من سه روز اولش جهنم بود. اما بعدش خوب شد.
مهم ترین کار به نظرم اینکه که خودتو سرگرم کنی. یکی که مثل ما این مشکلو داره هیچوقت وسط جنگ به ذهنش همچین چیزی خطور نمیکنه!
اولش بگذره دیگه راحت تر میشه کنترلش کرد. شما که خودت استادی و مدت زیاد تری ترک کردی
امیدوارم یه کوچولو تونسته باشم کمک کنم.

  ممنونم از صحبت‌های خوبت علی جان
امیدوارم کنار هم بتونیم به نتایج خیلی خیلی خوب برسیم

---

  بازم یه نه گفتن جا انداختم و دیشب ۶ ساعت اضافه تر بیدار موندم و ۶ صبح خوابیدم...
امروزم حدودا ۳ ساعت گرفت ازم...
به جان خودم آبی... اگه یکدفعه دیگه کارای مسخره‌ای رو قبول کردی که شخص از پسش بر میاد و فقط بخاطر اهمال کاری داره اون رو به گردن تو میزاره، میـــــــزارم و میرم دلسوزی بیجا هم ممنوع خودت کم چالش نداری... بهش چالشای بیشتر اضافه نکن    

فردا احتمال زیاد روز سنگــــــینی باشه.....  

آبی / ۷ خرداد / دقیقا ۲ روز خوب

[Saman79]

سلام.
سامان 79 / 3 خرداد / 6 روز خوب

بچه ها امروز خیلییییییی وسوسه شدم. آزمون دادم و همیشه بعد آزمون قبل خواب ظهر خ.ا داشتم. امروز ظهر از وسوسه و... کلا از جام پاشدم و نخوابیدم.

درس نخوندم. خسته بودم حس کردم اگه برم بیشتر سراغ درس ممکنه بشکنه.
تا همین لحظه که دراز کشیدم و خستم همش داره وسوسه میاد سراغم و مقاومت میکنم. نمیدونم تا کی بتونم دووم بیارم. قشنگ عین دینامیت میمونم. اگه بشکنم مطمئنم به این زودیا نمیتونم اراده ای که الان پشت کارم گذاشتمو بدست بیارم واسه همین باید تمام سعیمو بکنم که نشکنه ولی واقعا امشب وضعیتم اورژانسیه.
تا اینجا به هیچ فکر و وسوسه ای مجال ندادم که خودشو توی ذهنم شاخ و برگ بده.
امروز از سخت ترین روزا بوده تا این لحظه. یه عادتو تکرار نکردم و تا شب وسوسه اش تو ذهنم بوده و هست.
امیدوارررررم امشب به خوبی و خوشی بگذره.
شب خوش

["سعید"]

سعید / 8 خرداد / یک روز خوب

رفقای طوفانی سلام.. امروز روز خوبی بود برام ..رفتم به دامان طبیعت و کلی احساس بد رو کنار گذاشتم تا بتونم با انرژی تازه ای شروع کنم..امیدوارم بتونم به هدفم که رهایی از شکست های سریالی و رسیدن 10 روز پاکه برسم.. فردا برنامم اینه که شکست های این چند بارم رو آنالیز کنم و بیام برنامه ی کارهایی که میخوام بکنم و محدودیت های جدید رو براتون بنویسم..شبتون خوش.

[آبـی]

سلام.
سامان 79 / 3 خرداد / 6 روز خوب

بچه ها امروز خیلییییییی وسوسه شدم. آزمون دادم و همیشه بعد آزمون قبل خواب ظهر خ.ا داشتم. امروز ظهر از وسوسه و... کلا از جام پاشدم و نخوابیدم.

درس نخوندم. خسته بودم حس کردم اگه برم بیشتر سراغ درس ممکنه بشکنه.
تا همین لحظه که دراز کشیدم و خستم همش داره وسوسه میاد سراغم و مقاومت میکنم. نمیدونم تا کی بتونم دووم بیارم. قشنگ عین دینامیت میمونم. اگه بشکنم مطمئنم به این زودیا نمیتونم اراده ای که الان پشت کارم گذاشتمو بدست بیارم واسه همین باید تمام سعیمو بکنم که نشکنه ولی واقعا امشب وضعیتم اورژانسیه.
تا اینجا به هیچ فکر و وسوسه ای مجال ندادم که خودشو توی ذهنم شاخ و برگ بده.
امروز از سخت ترین روزا بوده تا این لحظه. یه عادتو تکرار نکردم و تا شب وسوسه اش تو ذهنم بوده و هست.
امیدوارررررم امشب به خوبی و خوشی بگذره.
شب خوش

سلام بر علی عزیز

کلی تبریک بابت اینکه برای رسیدن به هدفت مصمم هستی  
الان خوب هستی؟
بهترین راه حل رو خودت گفتی. بی‌توجهی به وسوسه‌ها
با اراده، تلاش و پشتکاری که برادر علی ما داره، محاله وسوسه‌ها بتونن جان سالم به در ببرن
 
اما اگر خدایی نکرده... خدایی نکرده.... خداییییی نکرده.... حس کردی شرایط یه کوچولو قرمز شده، خوندن این پست و ادامه دادنش تا آخرین شماره رو حتما بر خودت واجب کن  
منم دارم میرم بخوابم. میخوام ۱۰ دقیقه‌اش رو کتاب بخونم
و ۱۰ دقیقه‌ی بعدش یکم ریلکس باشم... تو هم میتونی امتحانش کنی....
روی زمین صاف بخواب و چشم‌هات رو ببند... خودت رو فرض کن که روی زمین خوابیدی... از اطرافت آگاه شو...
و با یک نفس کشیدن ( یا دَم ) به اتفاقاتی که آزارت میدن یا اضافی‌ان با یک فکر کن. و با یک بازدم عمیق اون رو بیرون کن...
کمک میکنه ذهنت برای درس خوندن صبحگاهی آماده‌ی آماده بشه    

برات کلی انرژی مثبت و آرزوهای خوب میفرستم. لطفا مراقب خودت و خوبی هات باش  
و یادت نره که ما رو از حال خودت بی خبر نگذاری  

سعید / 8 خرداد / یک روز خوب

رفقای طوفانی سلام.. امروز روز خوبی بود برام ..رفتم به دامان طبیعت و کلی احساس بد رو کنار گذاشتم تا بتونم با انرژی تازه ای شروع کنم..امیدوارم بتونم به هدفم که رهایی از شکست های سریالی و رسیدن 10 روز پاکه برسم.. فردا برنامم اینه که شکست های این چند بارم رو آنالیز کنم و بیام برنامه ی کارهایی که میخوام بکنم و محدودیت های جدید رو براتون بنویسم..شبتون خوش.

سلام بر آقا سعید
چه خبر خوبــــی داداش جان  
بی صبرانه منتظر خوندن برنامه‌های پیش رو هستم  
روزای خیلی خیلی خوبی برای بچه‌های طوفان در راهه  
برات آرزوی بهترین ها رو دارم داداش عزیز. خیلی خیلی مراقب خودت باش

شب خوش

[تاج]

سلام.
سامان 79 / 3 خرداد / 6 روز خوب

بچه ها امروز خیلییییییی وسوسه شدم. آزمون دادم و همیشه بعد آزمون قبل خواب ظهر خ.ا داشتم. امروز ظهر از وسوسه و... کلا از جام پاشدم و نخوابیدم.

درس نخوندم. خسته بودم حس کردم اگه برم بیشتر سراغ درس ممکنه بشکنه.
تا همین لحظه که دراز کشیدم و خستم همش داره وسوسه میاد سراغم و مقاومت میکنم. نمیدونم تا کی بتونم دووم بیارم. قشنگ عین دینامیت میمونم. اگه بشکنم مطمئنم به این زودیا نمیتونم اراده ای که الان پشت کارم گذاشتمو بدست بیارم واسه همین باید تمام سعیمو بکنم که نشکنه ولی واقعا امشب وضعیتم اورژانسیه.
تا اینجا به هیچ فکر و وسوسه ای مجال ندادم که خودشو توی ذهنم شاخ و برگ بده.
امروز از سخت ترین روزا بوده تا این لحظه. یه عادتو تکرار نکردم و تا شب وسوسه اش تو ذهنم بوده و هست.
امیدوارررررم امشب به خوبی و خوشی بگذره.
شب خوش

سلام علی جان
میدونم کنکوری هستی هزار مشکل درسی و کنکوری داری اما مشکل استمنا هم درکنارش داری که باعث صدمه به دروس و کنکورت میشه اگر مهارش نکنی
راستش 10روز اول واقعا سخته واقعا یک غول هست
اگر این10روز خوب مقاومت کاری وکم کاری نکنی راحت تا20روز را میری  و یک هدف محکم برای خودت بزار که هر وقت به اون فکر کردی خودت وسوسه ات بپره من خودم یک هدفی دارم که هر جا و مکان هر کاری که میخواد باشه اگر بهش فکر کنم محدودیت هایم انگار برداشته میشن
تو میتونی

[Saman79]

سلام بچه ها. 
الان شب نشده اومدم انجمن چون از دیروز تا حالااااا خیلی وسوسه اومده سراغم خصوصا دیشب موقع خواب. زود به زود سر میزنم این مدت که یادم باشه نباید کم بیارم.
از دیروز تا حالا انقد جلوی وسوسه ها مقاومت کردم باورم نمیشد که این خودمم که دارم مقاومت میکنم. حس میکردم یکی دیگه جای منه! اصلا من و انقد اراده؟! تا حالا تو خودم ندیده بودم.
دیشب تو جمع اون دوستام که اینطوری بودن و مطمئن بودم برم اونجا فکرم میره سمت پ... نرفتم و از خودم از این بابت خیلی خوشحالم.
ولی واقعا کاش کم نیارم. خیلی تلاش میکنم.

خداکنه بازممممممم مقاومت کنم و به قول آقا عرفان 10 روز ادامه بدم تا حل شه.
مرسی از آبی جان و عرفان جان و کمکشون 

[آبـی]

  سلام علی جان
بهترین کار ممکن رو انجام میدی. اگر توی درس خوندن تداخلی ایجاد نمیکنه زود به زود سر بزن کانون
و مثل همیشه ما رو از حال خودت و وضعیت فعلی با خبر کن

میدونی؟ این نشون از اینه که علی واقعا می‌خواد تغییر کنه. علی می‌خواد زندگی جدیدی تجربه کنه و طعم پاکی رو حس کنه
وقتی طعم پاکی رو چشیدی غیر ممکنه ازش دست بکشی

همگی بهت افتخار می‌کنیم که نه بزرگی به نفس خودت گفتی و به اون جمع وسوسه انگیز ملحق نشدی
( به قول داداش آرمین :   )

روزهای خیلی خوب توی راهن
همینطور دوست‌های خیلی خوب که کمک میکنن پیشرفت کنی

کافیه به یاد هدفمون باشیم...

برات بهترین ها رو آرزو میکنم موفق باشی داداش جان

["سعید"]

سعید / 8 خرداد / دو روز خوب

علت شکست های سریالی: بی هدف بودن برای گرفتن پاکی - ناراختی از خودم به خاطر مسئولیت های زیادی که پذیرفته بودم و فرصت نمی کردم همه ی کارهایی که قبول کردم رو انجام بدم - نا امیدی از ساختار جدید کانون - نداشتن روش دیگری برای برآوردن هیجانات

محدودیت های من برای پیروزی:

1- شب ها تنهایی بیدار نمونم و زود برم بخوابم

2- هر وقت وسوسه شدم سه کار انجام بدم اول نیازم به هیجان رو با بازی های کامپیوتری جبران کنم..دوم مراجعه کنم به اورژانس..سوم از خونه بزنم بیرون

3- پاک کردن اینستاگرام و تلگرام و استفاده از شبکه های اجتماعی یک بار در روز از ساعت 12 تا 14

4- فیلتر کردن سایت ها در ویندوز برای کند کردن فرایند رفتن به سمت پ.و.ر.ن



چیزهایی که یاد گرفتم:

شکست های من معمولا ساعت 10 تا 11 صبح یا 12 تا 2 شب اتفاق می افته

همیشه با شروع تماشای پ.و.ر.ن راه فراری هست و اگر فرار کنم باز هم پیروز شدم.

["سعید"]

سلام بچه ها. 
الان شب نشده اومدم انجمن چون از دیروز تا حالااااا خیلی وسوسه اومده سراغم خصوصا دیشب موقع خواب. زود به زود سر میزنم این مدت که یادم باشه نباید کم بیارم.
از دیروز تا حالا انقد جلوی وسوسه ها مقاومت کردم باورم نمیشد که این خودمم که دارم مقاومت میکنم. حس میکردم یکی دیگه جای منه! اصلا من و انقد اراده؟! تا حالا تو خودم ندیده بودم.
دیشب تو جمع اون دوستام که اینطوری بودن و مطمئن بودم برم اونجا فکرم میره سمت پ... نرفتم و از خودم از این بابت خیلی خوشحالم.
ولی واقعا کاش کم نیارم. خیلی تلاش میکنم.

خداکنه بازممممممم مقاومت کنم و به قول آقا عرفان 10 روز ادامه بدم تا حل شه.
مرسی از آبی جان و عرفان جان و کمکشون 

علی جان حکایت روزهای اول پاکی با کانون رو در نوشته های بچه ها ببینی میفهمی که همه مثل تو بودن..اولش ذوق زده شدن که این تغییر رو کردن..ولی یه چیز رو بدون..خیلیها بودن اومدن با کانون یک ماه پاک بودن و تلاش کردن و بعد رفتن..مهم ترین راز استقامت و پایداریه..ببین اکثر روانشناس ها معتقدن بهترین راه ترک این کار ترک به صورت گروهی و انگیزه گرفتن از گروهه.. پس بدون که تو تنهایی امکان پاکی طولانی مدت وجود نداره..امیدوارم که ده روز اول رو با انرژی پیش بری..

[Saman79]

سلام
سامان 79 / 3 خرداد / 7 روز خوب

انقد حالم بده و دلم گرفته و پره که دوست داشتم میتونستم گریه کنم!
از 6 عصر تا حدودا 10 شب زدم بیرون که وسوسه نشم و نشدم. خیلی راه رفتم. خیلی خسته ام
اما از همه بیشتر دلم گرفته.
دقیقا نمیدونم چمه خودمم!
کلافم؟ از خودم عصبانیم؟ تحت فشارم؟ اصلا نمیدونم چه مرگمه فقط خیلی حال روحیم بده همین.

[Man Mitavanam]

سلام به همه عزیزان گروه طوفان
تبریک میگم استارت تغییرات جدید رو 
انشاالله به خوبی و با اقتدار پیش بره
چند روزیه نبودم هنوز با تغییرات سازگار نشدم 
و از طرفی هم زندگیم تغییرات داشته که تا به حال نتونستم باهاش سازش کنم
اما بی تفاوت کانون نبودم دغدغه اش رو داشتم هی میگفتم بیام اما نمیشد 
سعی میکنم زودتر هماهنگ بشم با تغییرات
----
مشارکت کنم

هادی 77 روز پاکی داره از 24 اسفند 98
هر روز این برام یه رکورده منی که تا به حال نتونسته بودم تا 40 روز برم امسال عزممو جزم کردم تا بیشتر مراقب خودم باشم حداقل آخر سال حال بد پاک نبودن رو نداشته باشم
البته اونقدر درگیر شدم که این خودش کمک کننده بود تا وسوسه کمتر بیاد سراغم


یه چندتا کار هست که باید هرچه زودتر تمومشون کنم به شدت ذهنمو درگیرکردند و الکی cpu ذهنمو به خودش درگیر کرده باید زودتر به اینا end task بزنم 

فعلا در همین حد
اگه تونستم یکی از کارهارو پیش ببرم بازم میام بیشتر از خودم بگم 
---
حال داداش های من چطوره؟
اوضاع چطور پیش میره؟

[تاج]

سلام
سامان 79 / 3 خرداد / 7 روز خوب

انقد حالم بده و دلم گرفته و پره که دوست داشتم میتونستم گریه کنم!
از 6 عصر تا حدودا 10 شب زدم بیرون که وسوسه نشم و نشدم. خیلی راه رفتم. خیلی خسته ام
اما از همه بیشتر دلم گرفته.
دقیقا نمیدونم چمه خودمم!
کلافم؟ از خودم عصبانیم؟ تحت فشارم؟ اصلا نمیدونم چه مرگمه فقط خیلی حال روحیم بده همین.

سلام
باید اینو بهت بگم که حتی اگرعصبانی هم باشی دلیلی بر خودارضایی نیست چون تجربه ثابت کرده که اوضاع بدتر هم میشه.
  میتونی اگه وضعت خیلی خرابه یک مشاوره حضوری بری چون کنکور هم داری  ما به تو ایمان داریم رتبه برتر خواهی شد

[آرمین]

              
به‌نام خدا

    اعلام وضعیت ها 


  لیست به‌روز شده  99/03/11   


     


AlwaysHope ا / 3 اسفند 98 / 97 روز خوب .............. در انتظار ستاره بیست و دوم 

     

new Aseman ا/ 16 شهریور 98 / 252 روز خوب ................ در انتظار ستاره هشتم

soshians ا/ 8 خرداد 99 / 2 روز خوب .............................. در انتظار ستاره هفتم

    

majid78 ا/ 3 فروردین 99 / 55 روز خوب .......................... در انتظار ستاره چهارم

هادی / 24 اسفند 99 / 77 روز خوب .................................. در انتظار ستاره دوم

    

عرفان./ 24 اردیبهشت 99 / 5 روز خوب ........................... در انتظار 30 روز خوب

آستیگمات ا/ 18 فروردین 99 / 14 روز خوب ...................... در انتظار 20 روز خوب

آبی / 7 خرداد / 2 روز خوب .......................................... در انتظار 10 روز خوب

Saman79 ا/ ؟؟ / 7 روز خوب ....................................... در انتظار 10 روز خوب

    

[آرمین]

مشارکت آرمین:
امروز یه درد جسمی خیلی بد رو تجربه می‌کنم.
از طرفی هم یه روز کار خیلی سخت رو سپری کردم.
یه روزهایی واقعا بد می‌گذره. 

شرکت یه پروژه جدیدی رو داره انجام میده و من وظیفه تست اون رو دارم.
خیلی دوست می‌داشتم یه کس دیگه‌ای اون رو تقبل می‌کرد. اما من تنها کسی هستم که از پسش برمیام.
با همه بی‌انرژی‌ بودنم الان که برگشتم خونه، باز هم باید شروع به کار کنم.  

کانون هم یه سری کار هست که باید انجام بدم و جان ندارم.
چه میشه کرد. بالاخره می‌گذره. 
 
اما خدا رو شکر پاکم.
آدم پاکی رو فقط برای روزهای خوبش نباید بخواد. برای روزهای بدش هم باید بخواد. 

[آرمین]

سلام
سامان 79 / 3 خرداد / 7 روز خوب

انقد حالم بده و دلم گرفته و پره که دوست داشتم میتونستم گریه کنم!
از 6 عصر تا حدودا 10 شب زدم بیرون که وسوسه نشم و نشدم. خیلی راه رفتم. خیلی خسته ام
اما از همه بیشتر دلم گرفته.
دقیقا نمیدونم چمه خودمم!
کلافم؟ از خودم عصبانیم؟ تحت فشارم؟ اصلا نمیدونم چه مرگمه فقط خیلی حال روحیم بده همین.

Saman79
داداشم اگه دلت گرفته و دوست داری گریه کنی اصلا اشکال نداره. 
این طور خالی میشی. 

ولی خیلی خوبه که به این فکر کنی که واقعا چته؟
کلافه‌ای؟ عصبانی؟ تحت فشار؟
و بعد برای اون موضوع تدبیر کنی.

اقدامت در خصوص رفتن به بیرون عالی بود. 

و
ما آدما بالا و پایین میشیم. 
تو این بالا و پایین‌ شدن‌ها سر اهداف‌مون بمونیم. 

آفرین به اراده‌ات برای پاکی.
چقدر حیفه از دست دادن این روزها.   

هادی 77 روز پاکی داره از 24 اسفند 98
هر روز این برام یه رکورده منی که تا به حال نتونسته بودم تا 40 روز برم امسال عزممو جزم کردم تا بیشتر مراقب خودم باشم حداقل آخر سال حال بد پاک نبودن رو نداشته باشم
البته اونقدر درگیر شدم که این خودش کمک کننده بود تا وسوسه کمتر بیاد سراغم

به به ببین کی اومده.

هادی کانون اومده.   

داداش داری رکوردها رو می‌شکنی و جابه‌جا می‌کنی.
همین جور دست خالی که نمیشه.   دفعه بعد با یه جبعه شیرینی بیا گروه.  

ماشاءالله هادی جان.
امیدوارم همین طور بدرخشی.
منتظر حضور پررنگ‌ترت هستیم.