گروه ۶ آقایان: استوا (غیر فعال) (حامی: مهدوی - سرپرست: محسنین)

**an_313nafar2** · 1399 اسفند 8، 11:37

با عرض سلام

امثال انتخاب رشته کردم و به دانشگاه دولتی راه یافتم

رشته ای که انتخاب کردم اقتصاد هست و الان ترم 2 هستم

دلیل اینکه میخوام ترک کنیم این هست که اولا گناه کبیره هست ثانیا باعث سستی میشه چون قبل از اینکه با این گناه آشنا بشم من نفر اول کلاس بودم ولی بعدش اوفت شدید درسی کردم

و هر موقع که ماهی رو از آب بگیری تازه هست.

من دنبال حکمت هستم نه علم چرا؟

چون علم با خودسازی میشه حکمت و کمک به بشریت ولی علم تنها آثارش میشه هروشیما

من تا 40 روز هم پیش رفتم ولی به خود مغرور شدم.

من روی این گناه خیلی ضربه خوردم و می تونستم به جاهای خیلی خوبی در درس برسم ولی نشد.

اما حالا با تمام توان در این رشته بسیار مهم کارم رو پیش میبرم تا قدمی برای بشریت برداشته باشم

**محمّدرضا** · 1399 اسفند 8، 11:57

(1399 اسفند 8، 10:53)مهدوی نوشته است:
سلام

عضو جدید ، آقای HEART به گروه استوا پیوستند.

با آرزوی موفقیت و آرامش برای ایشان و همه اعضا

با تشکر

مدیریت گروه‌های ترک

سلام به قلب گروه استوا ، خوش اومدی داداش Welcome (1)

.
.
.
داداش مهدوی ممنون بابت معرفی اون انجمن 302

**محمّدرضا**

بچه ها من یه ایده دارم که فکر کنم همه میدونن و به ذهنشون رسیده ولی بازم میگم شاید برای کسی جالب و موثر باشه.
خب بریم سر وقت ایده:
.
.
.
به نظرم هرکس دوست داش میتونه آیه ی ۱۴ سوره ی عَلَقُ،رو دیوارِ اتاقش بچسبونه و یا اینکه اون رو به عنوان تصویر زمینه ى گوشی یا کامپیوترش انتخاب کنه،اینطوری هر وقت وسوسه ای اومد سراغمون با نگاه کردن به اون عکس به کلی اون وسوسه ها از بین میره 4chsmu1

‌.
.
.

.
.
.

[تصویر: 90b304f34b806f55eaf1e940407f0f7d_L.jpg]

.
.
.

[تصویر: f80a70980647507907ec9e46366818f1.jpg]

**محمّدرضا** · 1399 اسفند 8، 12:28

در ضمن رفقا اگه کسی دوست داش،میتونه هر چقدر در حد توانش هست برای کمک به زلزله زدگان سی سخت به این شماره واریز کنه.
البته شرمنده که جسارت کردم داداشای گلم،چون میدونم همتون به فکرید و تا الآن کمکای زیادیم کردید در حد توانتون،ولی گفتم شاید کسی هنوز مثل من خبر نداشته باشه و یا ندونه که چطوری باید کمک کنه،به خاطر همین این حرفا رو زدم،بازم شرمنده،روم سیاه
.
.
‌‌.
[تصویر: Screenshot_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B1%DB%B...ternet.jpg]

[تصویر: Screenshot_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B1%DB%B...ternet.jpg]

**محمّدرضا**

بچه ها یه سری به این سایت بزنید چند تا کتاب درباره ی فضائل حضرت علی معرفی کرده،هرکس وقت داش میتونه کتابا رو تهیه کنه و بخونه البته هر سوالیم که درباره ی احکام یا دین داشته باشید اگه بپرسید،دو سه روزه بهتون جواب میدن،خیلی سایت خوبیه من خودم چند بار ازشون کمک گرفتم حتی تو حوزه ی مشکلات خانوادگیم بهتون کمک میکنن مثل یه مشاور 302

**محسنین** · 1399 اسفند 8، 19:51

(1399 اسفند 8، 19:49)SR71 نوشته است: اعلام وضعیت یادم رفت

sr71ا/21بهمن/17روز پاک

یک هفته پاک سپری شد
بریم سراغ هفته بعدی
هفته بعد چندین کار هست که باید انجام بدم
برنامه ریزی سالانه 1400 و ثبت در تاپیک مربوط
منظم تر شدن توی درس خواندن
پایپند به هدف تعیین شده

تا هفته بعد بدرورد

سلام .
ماشاالله .
هفته بعد منظورت فرداست دیگه ؟

**مهدوی** · 1399 اسفند 8، 22:49

سلام به شیک پوشان استوایی Smiley-face-cool-2

بریم نتایج این هفته رو با هم ببینیم

فعالیت های گروهی استوا

لازم به ذکر است که این هفته 6 روز در نظر گرفته شده؛ یعنی از شنبه تا پنجشنبه

درسیجات

Molana با 6 اعلام وضعیت [تصویر: khansariha%20(46).gif]

سپهرر با 6 اعلام وضعیت [تصویر: khansariha%20(46).gif]

mahdimontazer با 6 اعلام وضعیت Khansariha (46)

Sr71 با 5 اعلام وضعیت Khansariha (46)

مکتبخونه

Molana با 6 اعلام وضعیت Khansariha (46)

Sr71 با 5 اعلام وضعیت Khansariha (46)

برنامه‌ريزی روزانه Nevisandeh

Molana با 6 اعلام وضعیت Khansariha (46)

سپهرر با 6 اعلام وضعیت Khansariha (46)

mahdimontazer با 5 اعلام وضعیت 49-2

Sr71 با 4 اعلام وضعیت

هدف های من از ترک خودارضایی

SR71
mahdimontazer
Molana
Memah
nipo1382

خب؛ این هفته نتایج یه جوری بود که قیافه ام اینجوری شد 0_o

ببلللهههه

مثل هفته های گذشته، مولانا جان علاوه بر فعالیت اصلی، دو فعالیت انتخابی رو هم انجام داده.

اما به این اکتفا نکرد و اهداف پاکی خودش رو هم نوشت ☆☆☆

مولانا جان بهت افتخار میکنیم 317

به پاس این مشارکت فعالانه، سه اعتبار مثبت بابت انجام سه فعالیت انتخابی و یک اعتبار مثبت برای نوشتن اهداف پاکی به داداش عزیزمون تعلق میگیره 317

ماشاءالله به این همه تلاش haha

اما؛ یه نفر دیگه هست که بازم حسابی گل کاشته و علاوه بر فعالیت اصلی، یکی از فعالیت های انتخابی رو به خوبی به انجام رسونده 49-2

داداش عزیزمون آقا سپهر گل و گلاب که هم توی تاپیک درسیجات و هم برنامه ریزی روزانه اعلام وضعیت کاملی داشت
البته به خاطر کسالتی که براش به وجود اومده چند روزیه که نتونسته درس بخونه اما همچنان به اعلام وضعیت خودش متعهده و این فوق‌العاده ست 49-2

امیدواریم حال داداش سپهرمون خیلی زود خوب بشه و به میادین برگرده 49-2

به خاطر این مشارکت فعالانه در دو تاپیک و کسب امتیازات بالا دو اعتبار مثبت به این برادر عزیزمون تعلق میگیره 2uge4p4

هنوز تموم نشده!

یکی دیگه از استوایی های عزیز هم هست که علاوه بر فعالیت اصلی، توی دوتا فعالیت انتخابی هم مشارکت داشت 317

بعله!
آقایSR71 شیک و درجه یک ما، در هر سه تاپیک فعالیت داشت Khansariha (69)

و علاوه بر این مشارکت، اهداف پاکیش رو هم توی تاپیک "اهداف من از ترک خودارضایی" نوشته 49-2

این فعالیت ها خیلی ارزشمنده؛ سه اعتبار مثبت بابت مشارکت در فعالیت های انتخابی و یک اعتبار مثبت به خاطر نوشتن اهداف پاکی به داداش گلمون تعلق میگیره که ان شاءالله قراره هفته آینده مثل این هفته بدرخشه ☆

ها؟! چیه؟! لابد فکر کردید لیستمون تموم شده Swear1

نخیییر
هنوزم قهرمان داریم 4chsmu1

برادر گلمون آقای mahdimontazer توی این یک هفته مشارکت ارزنده ای داشت و علاوه بر فعالیت اصلی(در تاپیک درسیجات)، در تاپیک برنامه ریزی روزانه هم اعلام وضعیت داشت 317

به پاس این مشارکت خوب، دو اعتبار مثبت بابت اعلام وضعیت در دو تاپیک درسیجات و برنامه ریزی روزانه و یک اعتبار مثبت به خاطر نوشتن اهداف پاکی به ایشون اعطا میشه 317

ولیییی
دوتا قهرمان دیگه داریم که اهداف پاکیشونو نوشتن و این عالی بود☆
بلهههه
برادران عزیز، آقایان Mrmah و nipo1382 طی این هفته که گذشت اهداف ارزشمند پاکیشونو برامون نوشتن و بابت این کار و فعالیت مثبت، به هر کدوم یک اعتبار مثبت تعلق میگیره Khansariha (46)

فعالیت های گروهی هفته بعد

بعد از مشورتی که در طول گردهمایی صورت گرفت به این نتیجه رسیدیم:

از آنجایی که داریم ماه آخر سال رو سپری میکنیم، پس چطوره که طی یه حرکت دسته جمعی و گروهی برنامه ای برای سال جدید تدوین کنیم.

البته برنامه برای هر کس به صورت انفرادی و توسط خود شخص چیده میشه، منتها ما در طول این هفته میخواییم درباره این مسئله صحبت کنیم که چطوری یه برنامه بریزیم و اینکه چه اهدافی را انتخاب کنیم و چگونه هدف گذاری کنیم.

پس این شد:

بحث درباره برنامه‌ریزی برای سال جدید رو خواهیم داشت

ان شاءالله که هفته ای پر از امید و آرامش در انتظار همگان باشه

☆☆☆

**مهدوی** · 1399 اسفند 8، 23:16

سلام

عضو جدید، آقای Capitan Amir به گروه استوا پیوستند.

با آرزوی موفقیت و آرامش برای ایشان و همه اعضا 303

با تشکر

مدیریت گروه‌های ترک

**سپهرر** · 1399 اسفند 8، 23:42

سپهر/28دی99 /41 روز خوب
خداروشکر امروز با گوشی فقط 3 ساعت کار کردم و همین طور دارم بهتر میشم

**محمّدرضا**

بابا دمتون گرم بچه ها به همتون تبریک میگم،آفرین به همتون

317

**محمّدرضا** · 1399 اسفند 9، 6:39

به مناسبت وفات شهادت گونه ی عقیله ی بنی هاشم،حضرت زینب (س) یه مقاله براتون میذارم،حتما بخونید بچه ها 809197ps94ijjhwg

.
.
.
به گزارش خبرنگار معارف گروه علمی فرهنگی هنری خبرگزاری صدا و سیما ، حضرت زینب(س) بانویی که نه تنها در زنان، بلکه در مردان عالم، کمتر نظیرش را می‌توان دید. بانویی توانا که عالی‌ترین نمونه‌ای از شهامت و دلیری، دانش و بینش، کفایت و خردمندی، قدرت روحی و تشخیص موقعیت بوده و هر وظیفه‌ای از وظایف گوناگون اجتماعی را که به عهده گرفت، به خوبی انجام داد.

در تاریخ وفات حضرت زینب کبری(س) سومین فرزند امیرمومنان حضرت علی(ع) اختلاف نظر وجود دارد، اما مشهور این است که آن حضرت در 15 رجب سال 62 هجری روز یکشنبه وفات کرده است.

یکی از سوالاتی که در ارتباط با حضرت زینب(س) ،آن بانوی بزرگوار و بی مثال مطرح می‌شود که البته محققان و پژوهشگران تاریخی به آن پاسخ داده‌اند درباره چگونگی وفات ایشان است.
باید گفت: براساس برخی از نوشته‌ها آن حضرت بیمار شد و به طور طبیعی وفات کرد1" و این احتمال طبیعی‌تر به نظر می‌رسد چون آن حضرت آن همه سختی و مصیبت دید و در سایه آن‌ها بیمار شد.

براساس برخی از احتمالات حضرت زینب کبری توسط عوامل یزید مسموم شد و به شهادت رسید که این احتمال هم دور نیست چون حضرت زینب همه وقایع کربلا را دیده و وجود او یادآور مصائب کربلا و یادآور فجایع حکومت یزید است و یزید نمی‌تواند او را تحمل کند. البته دشمن در انجام این کارها سند به دست کسی نمی‌دهد و در خفا و پنهانی دست به این اعمال می‌زنند2".
در تاریخ و روز وفات آن حضرت هم اختلاف است.

مشهور این است که آن حضرت در 15 رجب سال 62 هجری روز یکشنبه وفات کرده است.

در ادامه گوشه‌هایی از تاریخ پر فراز و نشیب زندگانی آن حضرت از بدو ولادت تا وفات را به این بهانه مرور می‌کنیم:

ولادت، همسر و فرزندان حضرت زینب(س)

حضرت زینب کبری (س) در روز پنجم جمادی الاولی سال پنجم یا ششم هجری قمری در شهر مدینه منوّره متولّد شدند. نام مبارک آن بزرگوار زینب، و کنیه گرامی‌شان ام الحسن و ام کلثوم و القاب آن حضرت عبارتند از: صدّیقة الصغری، عصمة الصغری، ولیة اللّه العظمی، ناموس الکبری، شریکة الحسین علیهالسّلام و عالمه غیر معلّمه، فاضله، کامله و ...

پدر بزرگوار حضرت زینب(س)، اوّلین پیشوای شیعیان حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) و مادر گرامی آن بزرگوار، حضرت فاطمه زهرا (س) می‌باشد. همسر گرامی آن حضرت، عبداللّه فرزند جعفر بن ابیطالب، بود. در کتاب اعلام الوری برای آن بانوی بزرگوار سه پسر به نام‌های علی، عون، و جعفر و یک دختر به نام ام کلثوم ذکر شده است.

هوش و ذکاوت بی نظیر حضرت زینب(س)

صاحب کتاب اساور من ذهب درباره حافظه و ذکاوت آن بانوی بزرگوار چنین می‌نویسد: در اهمیت هوش و ذکاوت آن بانوی بزرگوار همین بس که خطبه طولانی و بلندی را که حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا (س) در دفاع از حق امیرالمؤمنین (ع) و غصب فدک در حضور اصحاب پیغمبر اکرم (ص) ایراد فرمودند، حضرت زینب(س) روایت فرموده است.

و ابن عباس با آن جلالت قدر و علو مرتبه در حدیث و علم، از آن حضرت روایت نموده و از آن حضرت به عقیله تعبیر می‌کند. چنانچه ابوالفرج اصفهانی در مقاتل می‌نویسد: ابن عباس خطبه حضرت فاطمه (س) را از حضرت زینب (س) روایت کرده و می‌گوید: حدثتنی عقیلتنا زینب بنت علی علیه‌السّلام..» دقت کنیم که حضرت زینب علیها السلام با اینکه دختری خردسال (یعنی هفت ساله و یا کمتر) بود، این خطبه عجیب و غرّاء که محتوی معارف اسلامی و فسلفه احکام و مطالب زیادی است را با یک مرتبه شنیدن حفظ کرده، و خود یکی از راویان این خطبه بلیغه و غراء می‌باشد.

علاقه ویژه حضرت زینب به امام حسین (ع)

علامه جزایری در کتاب ( الخصائص الزینبیه)می‌نویسد: وقتی که حضرت زینب (س) شیرخوار و در گهواره بود، هرگاه برادرش حسین (ع) از نظر او غایب می‌شد، گریه می‌کرد و بی قراری می‌نمود. هنگامی که دیده‌اش به جمال دل آرای حسین (ع) می‌افتاد، خوشحال و خندان می‌شد. وقتی که بزرگ شد، هنگام نماز قبل از اقامه، نخست به چهره حسین (ع) نگاه می‌کرد و بعد نماز می‌خواند.

پس از حادثه کربلا حضرت زینب (س)، حدود یک سال و شش ماه زندگی کرد

با حسین بودن شرط ازدواج زینب (س ) با عبدالله

گفته‌اند: حضرت امیرالمؤمنین (ع) هنگامی که زینب (س) را به پسر برادرش عبدالله بن جعفر تزویج کرد، در ضمن عقد، شرط نمود هر گاه زینب خواست با برادرش حضرت امام حسین (ع) سفر رود، او را از آن منع نکرده و باز ندارد، و چون عبدالله بن جعفر خواست حضرت امام حسین (ع) را از سفر عراق باز دارد و حضرت آن را نپذیرفت و عبدالله مایوس و نومید گردید، دو فرزندش عون و محمد را فرمان داد که به همراه آن بزرگوار به عراق روند و در برابر آن حضرت جهاد و کارزار کنند.

شجاعتی نظیر امام حسین (ع)

درباره حضرت زینب(س) ، آن بانوی بی نظیر بیشتر راجع به حضور ایشان در کربلا و همراهی برادر بزرگوارشان و همچنین سرپرستی اسرای کربلا و ابلاغ پیام عاشورا سخن گفته شده است. شجاعت حسین (ع) در خواهرش زینب (س) هم بود؛ یا زینب (س) هم در مقام شجاعت قطع نظر از جهت امامت، چیزی کم از حسین (ع) ندارد قوت قلبش به برکت اتصالش به مبداء تعالی راستی محیرالعقول است.

شیخ شوشتری می‌گوید: اگر حسین (ع ) در صحنه کربلا یک میدان داشت، مجلله زینب (س) دو میدان نبرد داشت: میدان نبرد اولش مجلس ابن زیاد، و دومی مجلس یزید پلید. اما تفاوت‌هایی که از حیث ظهور دارد، نبرد حسین (ع) با لباسی که از پیغمبر به او رسیده بود، عمامه پیغمبر بر سر و جبه او به دوش، نیزه به همراه و شمشیر به دستش سوار بر مرکب رسول خدا (ص) گردید با عزت و شهامت وارد نبرد مشرکین گردید تا شهید شد.

زینب از راحتی دنیا گذشت

حضرت زینب(س) در خانه شوهرش از کمال وسایل موجود به بهترین وجهی برخوردار است، غلام‌ها و کنیزها و وسایل راحتی، غرض زینب در چنین خانه‌ای زندگی می‌کند که هیچ کسری ندارد ناگهان می‌بیند حسین (ع) می‌خواهد حرکت کند تمام خوشی‌ها و راحتی‌ها را رها می‌کند و خود را در دریای ناراحتی‌ها و ناملایمات می‌افکند اگر جریان را نمی‌دانست، مهم نبود، لیکن از همان شب 28 رجب که به اتفاق برادرش با ترس و هراس ‍از مدینه فرار کرده به سمت مکه حرکت نمودند، برای آنچه جدش ‍ رسول خدا (ص) و پدر و مادرش گزارش داده بودند از مصیبت‌ها آماده شد.
او با علم به این معنی، و یقین به این که در بلاهای سخت سخت می‌رود، برای مثل زینبی که دختر سلطان حقیقی و ظاهری و همسر عبدالله است برود در یک دستگاهی که آخرش اسیری است، آواره بیابان‌ها و زحمت مسافرت‌ها گردد؟

زینب از حسین(ع) جدا نمی‌شود

حضرت زینب کبری (س) از سوم شعبان سال 60 هجری در مکه بود. چون سربازان یزید می‌خواستند در مکه و در حرم امن الهی امام حسین (ع) را مخفیانه بکشند، لذا امام روز ترویه که روز هشتم ذی الحجه است، مکه را به سوی عراق ترک کرد. زینب (س) نیز در این کاروان حضور داشت. ابن عباس گفت: یا حسین! اگر خود مجبور به رفتن هستی، زنان را با خود همراه مبر. زینب (س) چون این سخن را شنید، سر از کجاوه بیرون کرد و گفت: ابن عباس! می‌خواهی مرا از برادرم حسین جدا کنی؟! من و جدایی از حسین؟!هرگز.

رمز ماندگاری قیام عاشورا و اسارت افتخار حضرت زینب (س)

"پس از حادثه کربلا حضرت زینب (س)، حدود یک سال و شش ماه زندگی کرد. حضرت در کاروان اسیران، همراه دیگر بازماندگان قافله کربلا به کوفه و سپس به شام برده شد. اگر چه رهبری بازماندگان بر عهده امام سجاد بود، زینب کبری (س) نیز سرپرستی را برعهده داشت.
سخنرانی قهرمانانه زینب (س) در کوفه، موجب دگرگونی افکار عمومی شد. وی در برابر نعره مستانه عبیدالله بن زیاد، آن گاه که به پیروزیش می‏‌نازید و می‏‌گفت: "کار خدا را با خاندانت چگونه دیدی؟!" با شهامت و شجاعت وصف ناپذیری گفت: جز زیبایی چیزی ندیده‏‌ام. شهادت برای آنان مقدر شده بود. آنان به سوی قربانگاه خویش رفتند به زودی خداوند آنان و تو را می‏‌آورد تا در پیشگاه خویش داوری کند».

آن گاه که ابن زیاد دستور قتل امام سجاد را صادر کرد، زینب (س) با شهامت تمام، برادر زاده‏‌اش را در آغوش گرفت و گفت: اگر خواستی او را بکشی مرا هم بکش. به دنبال اعتراض زینب (س)، ابن زیاد از کشتن امام پشیمان شد.
کاروان آزادگان به دمشق رفت. در شام نیز زینب (س) توانست افکار عمومی را دگرگون نماید. جلسه‏‌ای یزید به عنوان پیروزی ترتیب داده بود و در حضور بازماندگان واقعه کربلا، سربریده حسین (ع) را در تشت نهاد و با چوب‌د‌ستی به صورتش می‏‌زد، زینب کبری (س) با سخنرانی خویش غرور یزید را در هم کوفت و او را از کرده خویش پشیمان کرد. سرانجام یزید مجبور شد کاروان را با احترام به مدینه برگرداند.

در مدینه نیز زینب (س)، پیام آور شهیدان، ساکت ننشست. او با فریادش مردم مدینه را بر ضد حکومت یزید شوراند. حاکم مدینه در پی تبعید حضرت زینب (س) برآمد. به نوشته برخی حضرت به شام سفر نمود و در همان جا درگذشت. برخی دیگر گفته‏‌اند: حضرت به مصر هجرت نمود و در تاریخ پانزدهم رجب سال 62 هجری درگذشت3،4".

منابع:
1- منتخب التواریخ، ص 67
2- زینب الکبری من المهد الی اللحد، ص 592
3- لهوف، ص 218؛ مقرم،‌ مقتل الحسین، ص 324؛ ارشاد، ج2، ص 144.
4- ارشاد، ص 116 117؛ بحار الانوار، ج 45، ص 117.