1400 بهمن 14، 21:05
!Let's Not LOsE Without fIGHting
(1400 بهمن 14، 21:05)Tagon نوشته است: لغزش
(1400 بهمن 13، 21:49)Sorenajx نوشته است: خب خب خبداداش همینطوری پر قدرت رو به جلو
بریم سراغ اعلام وضعیت
Sorenajx ا/ 17 دی 1400 / 27 روز خوب
(1400 بهمن 14، 23:35)Amirali.d نوشته است: سلام به دوستان عزیز و گرامی
بنده دوباره به کانون برگشتم
خیلی خوشحالم از اینکه دوباره در کنار شما می خوام پاکی رو ادامه بدم
ممنون از اینکه به یادم بودید دکمه ورود رو که زدم وقتی واژه ۱۸ یادداشت جدید رو دیدم نمیدونستم از هیجان چکار کنم
خیلی دلم براتون تنگ شده بود
راستش انقدر لغزش کردم که دیگه نمیدونستم با چه رویی بیام کانون
راستی جای آقا آرمین خیلی خالیه خیلی ناراحت شدم که دیگه حامی استوا نیستن
ولی از طرفی هم خیلی خوشحالم که داداش مهدوی گل حامی جدیدمون شدن
خیلی متاسفم که نتونستم توی جشن قشنگ یک سالگی کانون شرکت کنم
راستی به تازه وارد های استوا هم خیلی خیلی خوش آمد میگم
هر چند که یکم دیر شده
خب بریم سراغ وضعیت پاکی....
تو این مدت که نبودم تا ته خ.ا و فیلم های پ... و اینجور چیزا رو متاسفانه رفتم.. ولی آخرش دیگه فهمیدم
چه سرش چه تهش و چه هر جور که انجام بشه هیییییچ لذتی نداره
بلکه همش ذلته . اینطوری شد که از این وضع خسته شدم و دوباره اومدم کانون تا دوباره بسازم.... هنه چی رو دوباره بسازم ..همه چیز
تو این مدت خیلی آسیب های جسمی از طرف خ.ا بهم وارد شده و امروز هم لغزش داشتم
آسیب های روحی هم خیلی بهم خورده. ولی خدا رو شکر وضعیت درسیم تغییر نکرده
خب الان من میخوام دوباره هنه چی رو از اول شروع کنم! اولین کاری که باید بکنم چی هست؟ میخوام این دفعه اصولی پیش برم
(1400 بهمن 15، 0:02)Sorenajx نوشته است:سلام سورنا جان(1400 بهمن 14، 23:35)Amirali.d نوشته است: سلام به دوستان عزیز و گرامی
بنده دوباره به کانون برگشتم
سلام آقا امیر علی
ما که آشنایی با هم نداریم چون من از اعضای جدیدم ولی خیلی خوشحالم که برگشتید به کانون و حظور مجددتون رو تبریک میگم
انشاالله که همه با کمک هم دیگه بتونیم این مسیر سخت و ناهموار رو هموار کنیم
(1400 بهمن 15، 12:11)Aryan_art نوشته است: سلام
چرا گروه کویره
خب بریم برای اعلام وضعیت
آرین/13بهمن 1400/سه روز خوب
(1400 بهمن 13، 18:58)سرباز گمنام نوشته است:(1400 بهمن 13، 17:27)پوزیترون نوشته است: سلام
لغزش اونم دو بار تو امروز
نمی دونم برای چی هرچی نقشه برای شهوت میرزم پنپه میشه باخودم قرار گذاشته بودم موقع تحریک زیان های شهوت بخونم و بیام اوژانس اما یک بار هم اینکار نکردم اصلا برای چی این حال بد بعد خ.ا میاد و قبلش نیست از همه بدتر وقتی میام اینجا که آب از سرم گذشته
پوزیترون جان سلام
داداش گلم امیدوارم تا الان غسل و توبه کرده باشی
بهت پیشنهاد می کنم یه نماز توبه بخون تا پاک پاک بشی
و از خدا بخواه که گناهانت رو ببخشه
داداش جان میدونی مشکل کجاست؟
خوندن مضرات خ.ا موقع تحریک اصلا تاثیر نداره
چون قدرت شهوت روی تو انقدر زیاده که اجازه نمیده به چیز دیگه ای فکر کنی
بلکه تو باید از قبل این آمادگی رو داشته باشی
میدونی مثالش مثل چی میمونه؟!
مثل اینه که به یه لشکر حمله شده، فرمانده لشکر وسط جنگ بره بخونه که چگونه با دشمن مقابله کنیم و بهترین استراتژی برای مقابله با دشمن چیه؟
خب معلومه موفق نمیشه
فرمانده خوب فرمانده ای هست که از قبل آماده هر اتفاقی باشه
حالا بهم بگو ببینم
برای تنهایی ات برنامه داری؟
براق استفاده صحیح از موبایل برنامه داری؟
پس کی میخوای اون خط امتیاز خوشگل زیر اسمت رو حرکت بدی؟
داداش جان استارت بزن
میدونی راز موفقیت ات چیه؟ اینه که فعالیت مستمر با برنامه ریزی توی کانون داشته باشی
همین که تو خودت به بقیه کمک کنی موجب میشه خودت هم پیشرفت کنی
(1400 تير 30، 17:55)karma نوشته است:(1400 تير 30، 9:49)alone heart نوشته است: من وقتی یه چیزی رو چند بار هی میگن و میگن اعصابم خورد میشهاین روشی که میخوام بگم برا درمان افسردگی و اضطراب به کار میره و طرز کار این دو تا هم تقریبا همینجورین و رو مخ میرن و ول کن نیستن برا همین اینو که دیدم یاد اون روش افتادم و گفتم شاید به درد بخوره برا افسردگی که تقریباً خوب جواب داده ولی رو وسوسه ها امتحان نکردم
خیلی از این بدم میاد مدل وسوسه های شیطان هم اینطوریه
میره رو اعصابم شدید
این ها که میگم از کتاب سیلی واقعیت نوشته دکتر راس هریس با ترجمه دکتر علی صاحبی و از انتشارات سایه سخنه
ببین اولین چیزی که باید بهش توجه کنی اینه که تو الآن غرق افکار و وسوسه ها شدی و داخلشون گیر کردی
درک این موضوع خیلی مهمه میشه گفت مهم ترین بخشه به این کار "جداسازی" میگیم ببین اکثر ماها وقتی وسوسه ها بهمون حمله میکنن باهاشون درگیر میشیم و سعی میکنیم اون ها رو رفع و سر کوب کنیم و این کار اولا انرژی خیلی زیادی از ما میگیره و ثانیا در طولانی مدت اصلا مناسب و کار آمد نیست بزار برات یه مثال بزنم فکر کن تو خونتون نشستی یه دفعه یه ماشین پر سرو صدا که چند تا جوون توش نشستن و بلند بلند آواز میخونن و صدای ضبط رو تا آخر بالا بردن از جلو خونتون رد میشه... به نظرت بهترین کار چیه؟ این که بری دم در و شروع کنی به داد و بی داد و دعوا کردن؟ این هم انرژی بره هم اعصاب خرد کن و هم نا کار آمد اون ها از رو لج تو باز فردا هم میان... یا میتونی چند دقیقه تحمل کنی و اجازه بدی رد بشه بدون توجه بهش.. این کاریه که می خواهیم و باید انجام بدیم
خب حرف من چیه وقتی وسوسه ها شروع میشه غرق اون ها نشو.. یه لحظه صبر کن و اون ها رو همون جوری که هستن ببین اون ها چیزی غیر از تصاویر و واژه ها و صدا ها و ترکیب این ها نیستن اون ها فقط فکرن همین برای این کار میتونی به 2 تا چیز توجه و فکر کنی:
1. ببین ذهنت داره چیکار میکنه
2. ببین تو چه جوری واکنش نشون دادی
برات یه مثال دیگه میزنم فکر کن یه فیلمی رو پلی کردی و داری نگاه میکنی و خب طبیعتا غرق داستان و فیلم میشی و هیجانش میگیرتت ( مثل وقتایی که وسوسه ها میان و ما با اون ها درگیر میشیم) و وقتی انقدر به فیلم نزدیکی فاصله بین مجاز و واقعیت از بین میره درسته؟ ولی اگه یه لحظه فیلم رو استپ کنی دیگه داخلش نیستی و اون رو به عنوان فیلم میبینی فقط یه سری تصاویر روی صفحه و دیگه در جریان و بطن داستان نیستی و از اون جدایی امیدوارم متوجه منظورم شده باشی
فرایند بعدی "نام گذاری" است و باعث میشه فاصله ما از اون موضوع باز بیشتر بشه یه مثال دیگه رو ببین
فکر کن یه خواب ترسناک دیدی و از جا پریدی اولین کاری که میکنی توجه به اینکه تو بیداری و تو رخت خواب هستی و بعد با خودت میگی اوه فقط یه "کابوس" بود و با خیال راحت بر میگردی به رخت خوابت... میبینی نام گذاری تو رو از اون ترس دور تر کرد... وقتی وسوسه شروع میشه بعد از جدا سازی بگو فقط یه "وسوسه" هست حتی لازم نیست خیلی جدی باشه مثلا بگو " اوه باز این وسوسه ها شروع شدن" یا بگو " باز این وسوسه های قدیمی و خسته کننده" اختیارش با خودته که هرچی دوست داری صداشون بزنی یا حتی میتونی روی چیزی که وسوسه ها رو شروع میکنه اسم بزاری مثلا خیلی هامون میگیم" شیطان" یا تو مثلا بهش بگو " قصه گو" یا هرچی که دوست داری یا حتی اسم کلی رو همش بزار مثلا" داستان من و ترک " و بعد از جداسازی این ها رو به خاطر بیار مثلا بگو که" اوه باز قصه من و ترک" شروع شد و فکر کنم منظور رو گرفتی
فقط یه نکته رو توجه کن که اسم ها نباید تحقیر آمیز باشن یا حست رو مسخره کنن.. این مهمه
پس چی شد
1. جداسازی : افکار رو فقط تصاویر ببین
2.نام گذاری: روی فکر ها اسم بذار و تا فاصلت باهاشون بیشتر شه