1401 مرداد 2، 14:06
(1401 مرداد 1، 21:31)محمّدرضا نوشته است:آقا محمدرضا جان.سلام ...بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به همه و مخصوصاً ابوالفضل جان، ببین داداش همهی ما این شکست ها رو داشتیم و همین الآن هم از اینکه باز شکست بخوریم میترسیم، ببین ابوالفضل جان من خودم به شخصه شاید نزدیک به صد بار بلکه بیشتر عهدی که با خدا بسته بودم رو شکستم و ناامیدِ ناامید شده بودم تا حدی که دیگه دوست نداشتم حتی زندگی کنم اما بالآخره یجایی دست خدا رو محکم گرفتم و تا الآن به لطف خدا ولش نکردم ولی خیلی میترسم که بازم لغزش کنم، ببین عزیزم این حس ناامیدی رو شیطان بهت القا میکنه سعی کن بهش توجه نکنی، چون خدا همیشه دستش به سمت بندهاش درازه و فقط از ما میخواد که دستش رو محکم بگیریم، بهت پیشنهاد میکنم مجموعه مستند صوتی شنود رو حتماً گوش بدی اینطوری بیشتر از پیش متوجه دشمنی شیطان با انسان میشی و ازش متنفرِ متنفر میشی، سعی کن وقتی نگاهت به نامحرم افتاد این ذکر رو بگی:((یا خَیْرً حَبیبٍ وَ مَحْبوبْ)) یعنی ای بهترین دوست و کسی که لایق دوست داشتن هستی، فقط و فقط خدا لایق دوس داشتن واقعی هست نه هیچ چیز دیگهای ولی برداشت اشتباه نشه ها! مثلاً عشق به پدر و مادر جلوهای از عشق به خدا هست، یا عشق به ائمه عليه اسلام، این ذکر توصیهی آیت الله بهجت هست درضمن ابوالفضل جان همین تلاشی که میکنی خیلی با ارزشه و خدا هم داره میبینه و مطمئن باش که تو رو میبخشه و دستت رو میگیره، تو زیارت جامعهی کبیره میخونیم که عشق و علاقهی ائمه به شیعیانِ خودشون از مادری که فرزند شیر خوارهشو دوست داره، خیلی خیلی بیشتره، پس خودت حساب کن که خدا چقدر بندگانش رو دوست داره، فقط کافیه ازش بخوای...
بهتونم بگم يه وقت فکر نکنید من آدم خوبی هستم و این حرفا...من خاک پای همتونم...التماس دعا، یاعلی
ممنونم از اینکه اهمیت دادی و وقتت رو برای نوشتن این متن طولانی برای من صرف کردی...
واقعا وقتی انسان های پاک و نجیبی مثل تو و بقیه ی عزیزان این سایت رو میبینم،با خودم میگم:یعنی میشه منم مثل این عزیزان بشم؟؟؟؟میتونم مثل اونها بر شهوت و نفس خودم غالب بشم و خودمو تو آغوش خدا بندازم.؟؟؟؟
وقتی همچین حرف هایی مشنوم ،امیدوار تر میشم .روحیه و انگیزه بیشتری برای پاکی و قدم برداشتن تو این راه میگیرم...
بازم ازت ممنونم.