1398 آذر 10، 22:36
ویرایش شده
(1398 آذر 11، 0:56)atrisa نوشته است: چیزه راستش منم تردید دارم میرسم یا نه
(1398 آذر 11، 16:45)atrisa نوشته است: خدایی دیگه خسته شدم از خودم،زندگیم،از ذهنم،از شکست هام
بدجوری افسار از دستم در رفته تعداد دفعات درگیر شدنم ب پ و ر ن زیاد شده هم دارم دیوونا میشم هم عصبانیم از خودم هم میترسم.
کلا تموم حس های بد دنیا تو دلمه:(
فکر کنم باید ی مدتی کلا ببندم برم.ی ماهی اینا.
دوستان من و کنسل کمین.واقعا موندم چون.اگر نرسم شرمندتون میشم.
(1398 آذر 11، 16:45)atrisa نوشته است: خدایی دیگه خسته شدم از خودم،زندگیم،از ذهنم،از شکست هام
بدجوری افسار از دستم در رفته تعداد دفعات درگیر شدنم ب پ و ر ن زیاد شده هم دارم دیوونا میشم هم عصبانیم از خودم هم میترسم.
کلا تموم حس های بد دنیا تو دلمه:(
فکر کنم باید ی مدتی کلا ببندم برم.ی ماهی اینا.
دوستان من و کنسل کمین.واقعا موندم چون.اگر نرسم شرمندتون میشم.
(1398 آذر 12، 16:29)Jupiter نوشته است:من خوب نیستم(1398 آذر 12، 16:14)123Sanaz123 نوشته است: سلامسلام ساناز جان
خوبین
ممنون من خوبم خداروشکر تو چطوری؟
پستهایی ک توی اورژانس زدی رو خوندم. حالت بهتر شده؟
نقل قول: من خوب نیستمهمینه دیگه چون عادت شده ترکش سخته، ولی خب شدنیه
الانم تنهام
نمیدونم چرا ولی در مقابل وسوسه دارم مقاومت میکنم
دیگه انقدر این کار را کردم برام شده عادت
یه سوال بزرگی اومده تو ذهنم افرادی که به سیگار و مواد مخدر و الکل هم اعتیاد دارن مثل من انقدر بدبختن
یا ترک اونا راحت تره
کاش به یه چیز دیگه وابسته شده بودم
آخه این چه وضعیه