عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
#61
یاد مرگ چیه؟ تا شقایق هست زندگی باید کرد... (کم بدبختی داریم کم افسرده ایم بشینیم به مرگ هم همش فکر کنیم! واقعا فکر کردن با یه مسئله ریاضی باعث میشه از وقتمون بهتر استفاده کنیم یا مرگ؟) وقت طلاست عزیز دل برادر!
#62
(1388 بهمن 4، 13:07)هدف مقدس نوشته است: یاد مرگ چیه؟ تا شقایق هست زندگی باید کرد... (کم بدبختی داریم کم افسرده ایم بشینیم به مرگ هم همش فکر کنیم! واقعا فکر کردن با یه مسئله ریاضی باعث میشه از وقتمون بهتر استفاده کنیم یا مرگ؟) وقت طلاست عزیز دل برادر!

مسئله اینه شقایقی در کار نیست 4fvfcja



فکر کردن به همه چی لازمه حتی مرگ که از خیلی چیزای دیگه مهم تره وقتی مردیم ریاضی نمیپرسن Smiley-face-cool-2

اجباری نیست این تاپیک واسه خوندن اگه بخونی نظر لطفته اگه نه اینم نظر لطفت هست !!!!
هدف حد نداره !
مرز و سد نداره !
-------------------------
PeOpLe WiTh GoAls Succeded, Because ThEy KnOw WheRe ThEy Are GoInG
#63
(1388 بهمن 4، 13:13)3pac نوشته است:
(1388 بهمن 4، 13:07)هدف مقدس نوشته است: یاد مرگ چیه؟ تا شقایق هست زندگی باید کرد... (کم بدبختی داریم کم افسرده ایم بشینیم به مرگ هم همش فکر کنیم! واقعا فکر کردن با یه مسئله ریاضی باعث میشه از وقتمون بهتر استفاده کنیم یا مرگ؟) وقت طلاست عزیز دل برادر!

مسئله اینه شقایقی در کار نیست 4fvfcja



فکر کردن به همه چی لازمه حتی مرگ که از خیلی چیزای دیگه مهم تره وقتی مردیم ریاضی نمیپرسن Smiley-face-cool-2

اجباری نیست این تاپیک واسه خوندن اگه بخونی نظر لطفته اگه نه اینم نظر لطفت هست !!!!

اتفاقا میپرسن! میگن زندگیت رو تو چه راهی هدر دادی! و به نظر من اگه بگی در راه علم کلی حال میکنن اما بگیم نشستم به مرگ فکر کردم... 13 خوب که چی؟
عزیز دل برادر میدونم اجبار نیست دارم نظرم رو بیان میکنم 53
همینه دیگه آدم به مرگ فکر کنه دیگه اینهمه شقایق تو دنیا رو نمیبینه اگه ببینه هم براش زشت میان..
و نظرم اینه آدم باید بشینه به یه چیز سازنده فکر کنه فکر میکنی چرا ما مسلمونا اینقدر عقب افتاده ایم؟
#64
والا من که از اسلام چیزی حالیم نشد قوانینش در حد تیم ملی هست اما کو کسی که عمل کنه یعنی خیلی سنگینه واسه افرادی خوبه که عارف باشن و اینکه اسلام تو اعراب ظهور کرد اما عربا الآن دارن کیف خر میکنن خداییش فقط حبیبی و شراب و اینجور حرفا میزنن بدن !!!!

آدم تو خیابون صحنه هایی میبینه مثل اینکه کسی آشغال رو میندازه زمین از خودم میپرسم چقدر باید خرج کنیم تا این طرف آدم بشه !!!!!!
هدف حد نداره !
مرز و سد نداره !
-------------------------
PeOpLe WiTh GoAls Succeded, Because ThEy KnOw WheRe ThEy Are GoInG
#65
(1388 بهمن 4، 13:38)3pac نوشته است: والا من که از اسلام چیزی حالیم نشد قوانینش در حد تیم ملی هست اما کو کسی که عمل کنه یعنی خیلی سنگینه واسه افرادی خوبه که عارف باشن و اینکه اسلام تو اعراب ظهور کرد اما عربا الآن دارن کیف خر میکنن خداییش فقط حبیبی و شراب و اینجور حرفا میزنن بدن !!!!

آدم تو خیابون صحنه هایی میبینه مثل اینکه کسی آشغال رو میندازه زمین از خودم میپرسم چقدر باید خرج کنیم تا این طرف آدم بشه !!!!!!

ببینم ناراحت نمیشی که داریم بحث میکنیم؟ من عاشق بحث کردنم Khansariha (8)

عربا کجا دارن کیف میکنن که من نمیدونم؟ اونا که از همه بدبخت ترن 17 این یه نمونه اش که دیروز تو خبرا بود: دختر 13 ساله عربستانی به دلیل بردن موبایل در مدرسه به 80 ضربه شلاق محکوم شد، زناشون حق رانندگی ندارن و ... خیلی چیزااااا
یه چیزی نفهمیدم حبیبی بده؟ یعنی دوست داشتن بده؟ 17
وای وای نگو چقدر آدم باید آشغال باشه که تو خیابون آشغال بندازه!!!! (با معذرت از تمام آشغال ریزان عزیز) (شووووووخی)
#66
به نظر من هر چيزي در حد تعادلش خوبه!
فكر كردن به مرگ واجب نيست، ولي به نظر من لازمه،
حضرت علي (ع) گفته كه هنگام انجام گناه،فكر كردن به مرگه كه طرف رو از انجام گناه باز ميداره
خدایا!
اضطراب های بزرگ، غم های ارجمند و حیرت های عظیم را به روحم عطا کن،
لذت ها را به بندگان حقیرت بخش و
درد های عزیز به جانم ریز.

دکتر شریعتی
#67
من مخالف بحث شما نیستم ولی بهتره به میزگرد منتقلش بدید
مردن پايان تو نيست، آغازی دگر بايد تو را
#68
بحث استمرار در یاد مرگ بودن:[color=#2F4F4F]
پیامبر اکرم(ص):
((همانا با هوش ترین مردم کسی ایست که بیشتر به یاد مرگ باشد و خود برای آن آماده کند))

این حدیث نشان دهنده ی دلیل نقلی برای استمرار در یاد مرگ بودن است

حالا دلیل عقلی:

یه سوال دارم؟
مثلا شما قراره به مدت یک ساعت در مکان "الف "بمونید
و بعد از یک ساعت شمارو به مکان "ب "انتقال بدن برای همیشه
حالا از لحاظ عقلی آیا درسته که شما برای خودتون در مکان "الف" کلی کار کنید و اصلا به فکر مکان" ب "که قراره تا ابد در اونجا بمونید نباشید؟!!!

فکر کنم هر عقل سالمی اینو قبول کنه که آدم باید به فکر آینده اش باشه
نه به فکر همون لحظه ای که تو اونه
تناسب این دنیا و آخرت هم همین طوره
یعنی 1 ساعت به ابد
:s:
waiting for the end...
#69
4fvfcja

این پست رو دقیقا میخواستم قبل پست 3pac جان طوری بذارم که بیاد اول صفحه ولی مشکل برام پیش اومد نشد زود بیام

قابل توجه هدف مقدس جان ،

یاد مرگ از بهترین نوع تفکر و اندیشه هست ، و باعث آرامش روح میشه و کاملن لذت بخشه ، چرا افسردگی ؟ اینکه ما به جاودانگیمون فکر کنیم افسردگی میاره ؟ یا چون نمیدونیم چی برامون پیش میاد ازش بترسیم ؟ همون علم هم تو هرچی بری جلو تر باز هم جلوترش چیزایی هست که نمیدونیم ، این دلیلی برای افسردگی و ترس نمیشه .
منظور از ترس توی این تاپیک ترس از خداست ، به جایی برسیم که از هیچ غیر خدایی نترسیم ، چه برسه چیزهایی درک نشدنی و چیزهایی که عقل نمیتونه درکشون کنه
........................................................................................................
از معتبر ترین کتاب شیعه یعنی کتاب "کافی" ج3 :


کتاب کافی ج3
حسن صیقل می گوید :از امام صادق پرسیدم این که مردم روایت می کنند که یک ساعت تفکر از یک شب تمام قیام و عبادت بهتر است ، چگونه بیندیشند ؟

امام صادق (ع) فرمودند:

از ویرانه ای بگذرد و بگوید :
کجایند کسانی که در تو سکونت داشتند ؟ کجایند آنهایی که تو را ساختند ؟ چه شده است تو را که دیگر سخن نمیگویند ؟
..........................................
.حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :


اى دنيا از من دور شو، مهارت را بر پشت تو نهاده، و از چنگالهاى تو رهايى يافتم، و از دامهاى تو نجات يافته، و از لغزشگاههايت دورى گزيده‏ام،

کجايند بزرگانى که به بازيچه‏هاى خود فريبشان داده‏اى؟ کجايند امتهايى که با زور و زيورت آنها را فريفتى؟ که اکنون در گورها گرفتارند! و درون لحدها پنهان شده‏اند.
ا....................................
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :


کجايند خوبان و صالحان شما؟ کجايند آزادمردان و سخاوتمندان شما؟ کجايند پرهيزگاران در کسب و کار؟ کجايند پاکيزگان در راه و رسم مسلمانى؟ آيا جز اين است که همگى رخت بستند و رفتند؟ و از اين جهان پست و گذران و تيره‏کننده عيش و شادمانى گذشتند؟ مگر نه اين است که شما وارث آنها بر جاى آنان تکيه زديد، و در ميان چيزهايى بى‏ارزش قرار داريد که لبهاى انسان به نکوهش آن مى‏جنبد؟ تا قدر آنها را کوچک شمرده و براى هميشه يادشان فراموش گردد. پس در اين نگرانيها بايد گفت: (انا لله و انا اليه راجعون). فساد آشکار شد، نه کسى باقيمانده که کار زشت را دگرگون کند، و يا از نافرمانى و معصيت باز دارد، شما با چنين وضعى مى‏خواهيد در خانه قدس الهى و جوار رحمت پروردگارى قرار گيريد؟ و عزيزترين دوستانش باشيد؟
هرگز! خدا را نسبت به بهشت جاويدانش نمى‏توان فريفت، و جز با عبادت، رضايت او را نمى‏توان به دست آورد،
نفرين بر آنان که امر به معروف مى‏کنند و خود ترک مى‏نمايند، و نهى از منکر دارند و خود مرتکب آن مى‏شوند.
.................
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :


اى بندگان خدا! کجایند آنان که ساليان طولانى در نعمتهاى خدا عمر گذراندند؟ از آفات و بلاها دورشان داشتند اما فراموش کردند، زمان طولانى آنها را مهلت دادند، نعمتهاى فراوان بخشيدند، از عذاب دردناک پرهيزشان دادند، و وعده‏هايى بزرگ از بهشت جاويدان به آنها دادند.
اى مردم! از گناهانى که شما را به هلاکت افکند، از عيبهايى که خشم خدا را در پى دارد، بپرهيزيد. دارندگان چشمهاى بينا، و گوشهاى شنوا، و سلامت و کالاى دنيا!
آيا گريزگاهى هست؟
يا رهايى و جاى امنى، پناهگاهى و جاى فرارى هست؟
آيا بازگشتى براى جبران وجود دارد؟
نه چنين است؟
پس کى باز مى‏گرديد؟
به کدام سو مى‏رويد؟
و به چه چيز مغرور مى‏شويد؟

همانا بهره هر کدام شما از زمين به اندازه طول و عرض قامت شماست!
آنگونه که خاک‏آلود بر آن خفته باشد. اى بندگان خدا! هم‏اکنون به اعمال نيکو پردازيد، تا ريسمانهاى مرگ بر گلوى شما سخت‏نشده، و روح شما براى کسب کمالات آزاد است، و بدنها راحت، و در حالتى قرار داريد که مى‏توانيد مشکلات يکديگر را حل کنيد. هنوز مهلت داريد، و جاى تصميم و توبه و بازگشت از گناه باقى مانده است. عمل کنيد پيش از آنکه در شدت تنگناى وحشت و ترس و نابودى قرار گيريد، پيش از آنکه مرگ در انتظار مانده، فرا رسد، و دست قدرتمند خداى توانا شما را برگيرد.

حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :

اى بندگان خدا! شما را به پرهيزکارى و ترس از خدايى سفارش مى‏کنم که شما را جامه‏ها پوشانيد، و وسائل زندگى شما را فراهم کرد، اگر راهى براى زندگى جاودانه وجود مى‏داشت، يا از مرگ گريزى بود، حتما سليمان بن داوود (ع) چنين مى‏کرد، او که خداوند حکومت بر جن و انس را همراه با نبوت و مقام بلند قرب و منزلت، در اختيارش قرار داد اما آنگاه که پيمانه عمرش لبريز و روزى او تمام شد، تيرهاى مرگ از کمانهاى نيستى بر او باريدن گرفت،
و خانه و ديار از او خالى گشت، خانه‏هاى او بى‏صاحب ماند، و ديگران آنها را به ارث بردند.
مردم! براى شما در تاريخ گذشته درسهاى عبرت فراوان وجود دارد،
کجايند عمالقه و فرزندانشان؟ (پادشاهان عرب در يمن و حجاز)
کجايند فرعونها و فرزندانشان؟ کجايند مردم شهر رس (درخت پرستانى که طولانى حکومت کردند) آنها که پيامبران خدا را کشتند، و چراغ نورانى سنت آنها را خاموش کردند، و راه و رسم ستمگران و جباران را زنده ساختند.
کجايند آنها که با لشکرهاى انبوه حرکت کردند؟ و هزاران تن را شکست دادند، سپاهيان فراوانى گرد آوردند، و شهرها ساختند؟
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
#70
4fvfcja

میدونین خود من با یاد مرگ چه حسی پیدا میکنم ؟ وقتی میبینم فرصت هام از دست رفت و از کفم رفت و کلی اصراف و گناه توی کارم کردم ، یاد مرگ باعث میشه به خودم بیام ، یکم بیشتر بجنبم ؟ چرا ؟
چون خدا گفته من جابرالمنکسرینم ، من خودم شکسته ها رو جمعشون میکنم و جبرانشون میکنم ، اگه از حالا توبه کنیم اگه از حالا به قول هدف مقدس بیشتر به کسب علم و دانش بپردازیم اگه از حالا بیشتر نیکوکاری کنیم ، خدا قبلیهامون رو هم پاک میکنه و خودش به جای قبلی ها یه چیزی از همین جنس تلاش های جدید مینویسه .
شاید بگیم ما از "گذشته" مون هم با یاد مرگ غصه میخوریم ، اما حالا خدا خودش جبران کننده هست ، و اینی که توی امضای احسان جان هست ، رو من کاملش میکنم :
گذشته فقط به این درد میخوره که ما ازش درس بگیریم ، وگرنه ارزش غصه و حسرت رو نداره ،


آدم یاد مرگ که میفته شاید بگه : ولی دیگه شاید فرصتی برای استفاده از اون تجربه نباشه ،
ولی اگه خدا رو خوب بشناسیم میبینیم که اگه اون ببینه و واقعا از گذشته مون درس گرفتیم و نیت استفاده از این تجربه رو در دل خالصانه داریم (چه وقت استفادش رو پیدا کنیم چه نکینیم )، توی نامه عملمون (جای اون شکست )یه تجربه ی موفق مینویسه و اینطوری جبران میکنه


...همین باعث میشه نه به اینده بیش از حد امیدوار و خوش خیال به "خودمون" باشیم ، و نه حسرت گذشته رو بخوریم ، همین طور با شجاعت توی دل حوادث و مصیبت ها و آزمایش ها بریم و از شکست و تجربه تلخ هم نترسیم ،

یعنی
یاد مرگ ما رو به مقام "ولا خوف علیهم و لا هم لا یحزنون " (نه حسرت گذشته را میخورند و نه از آینده میترسند) که خاص اولیای خداست میرسونه

اینها همش بخشی از اثرات یاد مرگه.
یاد مرگ دلبستگی ها و وابستگی ها رو کم میکنه ، این خیلی غیر منطقیه که ما به یه سایه زود گذر زیر درخت که میدونیم و میبینیم که برای همه مدتش تموم میشه ، "دلخوش" کنیم .
..........................................................................................
آیا کسی که ،(نه حسرت گذشته را میخورند و نه از آینده میترسند) آدم افسرده ایه ؟
آدم افسرده ، دقیقا بیشتر از بقیه حسرت قبل رو میخوره و وسواس و ترس از آیند ه اش داره ، طوری که امیدش کور شده


آیا یاد مرگ امید رو بیشتر نمیکنه ؟ یاد این نمی افتیم که دنیا "برنامه" ای داره ؟ بیشتر به خدا و کمکش نیاز مند تر نمیشیم ؟، (وقتی میبینیم مهلتمون دست اونه و میتونیم ازش طلب فرصت های بیشتر و بهتر رو بکنیم ) بیشتر اراده و تاثیرش رو حس نمیکنیم ؟
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
#71
مجتبی خان جان

در اینکه فکر به مرگ افسردگی میاره شک نمیشه کرد... دیگه خودمون رو نمیتونیم گول بزنیم که مثلا همین جمله خود من اینو خوندم واقعا تنها حسی که دارم ترس و افسردگیه
آيا گريزگاهى هست؟
يا رهايى و جاى امنى، پناهگاهى و جاى فرارى هست؟
آيا بازگشتى براى جبران وجود دارد؟

نمیدونم شاید سیستم من با شما ها فرق داره که شماها با خوندن این جملات آرامش پیدا میکنین... من هر چی فکر میکنم نمیدونم چیش آرامش بخشه و ضد افسردگی؟ من همیشه سعی میکنم صادق باشم و چیزی که در دل دارم به زبون بیارم...

یه چیزی که هست من معتقدم آدم نباید از خدا بترسه کی بهتر از خدا؟ من هیچوقت ازش نمیترسم حتی اگه گناهی انجام بدم شرمنده میشم میرم ازش معذرت خواهی میکنم اونم باهام مهربونه میگم دیگه تکرار نمیکنم اونم مطمئنم بهم لبخند میزنه و فکر نمیکنم آتش برام محیا کنه... راستش من نه عربم نه سواد عربی زیادی دارم که بدونم جابر المنکسرین و این حرفا یعنی چی من همیشه فکر میکنم خدا اینجوریه: مهربون و بخشنده و فوق العاده دوست داشتنی خدا بهترینههههههه
53 53
#72
4fvfcja
سوالهای حضرت علی (ع) رو
دقت کن ، در وصف همونها گفته که میگه رفتن و الان کجان ؟

کسایی که از غیر خدا ترسیدن و لی از خدا نترسیدن و بعد مردن ، میگه الان "مردن "


آيا گريزگاهى هست؟
آيا رهايى و جاى امنى، پناهگاهى و جاى فرارى هست؟
آيا بازگشتى براى جبران وجود دارد؟

..............................
4fvfcja این رو میگه که عبرت بگیریم ، چرا ؟
چون آلان برای ما گریزگاهی هست ! و هنوز مرگ نیومده سراغمون و وقت داریم
چون هنوز راه رهایی و جای امن و پناهگاه (یعنی خدا )و جای فرار از غیر خدا به سمتش وجود داره و وقت داریم
چون هنوز جای بازگشت برای جبران داریم .(خدا بهترین جبران کننده هست )

بعدش از "ما" می پرسه : پس کی باز میگردید؟
آیا بدون امید میشه بازگشت؟ مگه "امید" نیست که باعث میشه بازگردیم!
پس این جملات ما رو به حرکت و "امید" وا میداره ! به فکر ارتباط بهتر با خدا و نیکوکاری و خدمت و عشق بیشتر به خدا
....................
قران میگه :

هو الواحد القهار
یا الله شدیدالعقاب ! .
یا ان ربک لبالمرصاد ! (به یقین پروردگار در کمین گاه (ستمگران) است)

اینها صفات خدا توی قرآن هستن ،

خدا الرحمن الراحمین هم هست و رحمتش به عقابش سبقت داره ،
ترس از عذاب و امید به رحمت خدا دو چیز متضاد نیستن که نشه هر دو رو با هم جمع کرد ،
از خود خدا فقط میشه به خودش پناه برد ، و از عدلش هم به رحمتش پناه میبرن ،
کسی که بیشتر میترسه ، امیدش به خدا بیشتره ،
...........................................................................................
اگه عدالت بخواد در مورد من (مجتبی ) صورت بپذیره ! من رو باید عذاب کنن Tearsمجانی خودرم و خوابیدم و پوشیدم و نفس کشیدم و سرکشی کردم و گناه کردم و بعدم مغرور شدم ، بعدم برای اینکه دلم آروم بشه زبونی گفتم استغفرالله و بازم رفتم دنبال بیهودگی و اسراف و کاری که خدا ازم میخواست نکردم ، دروغی نماز خوندم ،و ووقتی میگفتم خدا از همه بزرگتر است ، "دروغ گفتم ، و اون رو خوار و کوچیک گرفتم و نظارتش و فرمانش رو در حد یه ابدارچی گرفتم نه فرمان یه پادشاه و مالک قهار

ولی اگه بخواد رحمت خدا در باره من جاری شه ، 53258zu2qvp1d9v شاید همین که به تقصیرم اعتراف کردم و به بخشش خدا حسن ظن داشتم ، و از دل دوستش داشتم و یادش که میفتادم لذت میبردم ، شاید اینطوری رحمت و بخشش خدا نجاتم بده ، راهم رو بم نشون بده و من رو بیشتر به سمت خودش بکشونه

....................................................................
خدا دلش خواست یه موجود رو آزاد خلق کنه ، که آگاهانه هرکاری کرد پای عملش وایسه ، انسان آزاد افریده شده ، هر کاری از روی اختیارش انجام بده تبعاتش با خودشه
ستمگر یا مغرور بدون اینکه از خدا کمک بخواد هر کاری و هر راهی رو که خواست رفت ، یه بار هم نگفت خدایا من رو به خودم وانگذار!
خدا هم میخواست اون آزاد باشه ، نا فرمانیش کرد ، و از خدا دور شد .
ستمگر و مغرور کاری با خودش کرد که قلبش تیره شد ،
دیگه قلبی براش نموند که وقتی نور خدا بش بتابه ، بیدار بشه .
...................................................................
دوری خدا و عقاب خدا با تصمیم خود انسان ستمگر انجام شد ، و قلبش تار شد و فرصتش تموم شد و راه برگشتی براش نموند .
.................................................
برای همین انسان از خدا میترسه ، و از غرور و ستمگریش به خدا پناه میبره و بلافاصله بعد اینکه ظلم یا سرکشی و ستمگری کرد به خدا پناه میبره ، چون فقط اون راه فراره و مکان امن و جبران کننده هست
چون فقط خود خداست که قلب رو بیدار میکنه ، دل رو زنده میکنه ، و تنها پناهه ، پس امیدشم بش بیشتر میشه .
.........................................................................................................
تازه ،
یاد مرگ ، قلب رو بیدار میکنه ، اندیشه ای که قلب رو بیدار کنه از هزاران سال عبادت بیشتره ،
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
#73
(1388 بهمن 5، 16:53)هدف مقدس نوشته است: مجتبی خان جان

در اینکه فکر به مرگ افسردگی میاره شک نمیشه کرد... دیگه خودمون رو نمیتونیم گول بزنیم که مثلا همین جمله خود من اینو خوندم واقعا تنها حسی که دارم ترس و افسردگیه
آيا گريزگاهى هست؟
يا رهايى و جاى امنى، پناهگاهى و جاى فرارى هست؟
آيا بازگشتى براى جبران وجود دارد؟

نمیدونم شاید سیستم من با شما ها فرق داره که شماها با خوندن این جملات آرامش پیدا میکنین... من هر چی فکر میکنم نمیدونم چیش آرامش بخشه و ضد افسردگی؟ من همیشه سعی میکنم صادق باشم و چیزی که در دل دارم به زبون بیارم...

یه چیزی که هست من معتقدم آدم نباید از خدا بترسه کی بهتر از خدا؟ من هیچوقت ازش نمیترسم حتی اگه گناهی انجام بدم شرمنده میشم میرم ازش معذرت خواهی میکنم اونم باهام مهربونه میگم دیگه تکرار نمیکنم اونم مطمئنم بهم لبخند میزنه و فکر نمیکنم آتش برام محیا کنه... راستش من نه عربم نه سواد عربی زیادی دارم که بدونم جابر المنکسرین و این حرفا یعنی چی من همیشه فکر میکنم خدا اینجوریه: مهربون و بخشنده و فوق العاده دوست داشتنی خدا بهترینههههههه
53 53

میدونی"هدف مقدس" جان،قضیه از چه قراره؟

یه حدیثی هست که به نظر خودم یکی از کلیدی ترین احادیث ائمه اطهاره:

مضمون روایت اینطوریه:

جوری برای دنیا تلاش کن که انگار تا ابد زنده میمونی

جوری هم برای آخرتت تلاش کن که انگار فردا میمیری
:s:
waiting for the end...
#74
4fvfcja
مثل جمله بی نام که گفت : "اگه کسی بگه من دوست ندارم از بقیه بهتر باشم در واقع دروغ میگه" !
میخواستم بش بنویسم و بگم پس من دروغ گو هستم !
من دیگه دوست ندارم از کسی بهتر باشم ، چون فهمیدم همچین چیزی نشدنیه ، از بی منطقی و بی عقلیمونه که بخوایم خودمون رو در هر زمینه ای که فکرش رو بکنی مقایسه کنیم که حالا عقب تر باشیم یا جلو تر ! ما باید همیشه خودمون باشیم و خودمون رو بهتر کنیم ، ما "یکی " هستیم . کسی مثل ما شرایط و امکانات و استعداد و ژن ما رو نداره !اول هم که بشی حتی توی اون زمینه این که تو نسبت به بقیه "بهتری " هیچ دلیل منطقی برای شاد شدن نداره !"بهتر بودن " دوست داشتنیه ، منتها نسبت به خودمون .
.............................................................................
حالا این جا هم میگم به قول هدف مقدس من دروغگو باید باشم ،(البته دروغگو هستمها! ) ولی از یاد مرگ افسردگی نمیگیرم! درسته تا چند سال پیش که از یاد مرگ حالم به هم میخورد و همین فکرها رو میکردم ، تا همین چند وقت پیش هم از کنارش سعی میکردم رد بشم ، الان هم اونطور نیستم که افسردگی بگیرم ، ولی اونطور هم نیستم که سر کیف بیام و شادمان بشم

، بلکه یکم "نشاط " میگیرم ، و دلم رو باش تازه میکنم .
.............................................................................
همینی که میگی من از خدا نمی ترسم ، (به نظر من )تو از خدا میترسی ،
از خدا میترسی به خاطر عدالتش

تو از عدالت خدا میترسی ولی به رحمتش امید داری
برای همین میگی خدایا ببخش !

از عدالت خدا فرار میکنی و به رحمتش پناه میبری ،
....................................................................................
خدا هم عادله و هم رحمتگر و مهربان ، پس هم ازش میشه ترسید و همزمان میشه بش امید داشت .
که رحمتش خیلی بیشتر از عدلشه ، :
امام ها میگن هرکی این دعا رو بعد نمازهاش بخونه ، مستقیم میره بهشت و نامه عملش رو هم حتی باز نمیکنن ! :

اللَّهُمَّ إِنَّ مَغْفِرَتَكَ أَرْجَى مِنْ عَمَلِي
خدایا به درستی که مغفرت تو شایسته تر از عمل من است

وَ إِنَّ رَحْمَتَكَ أَوْسَعُ مِنْ ذَنْبِي
و رحمت تو وسیع تر از گناه من است

اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ ذَنْبِي عِنْدَكَ عَظِيما فَعَفْوُكَ أَعْظَمُ مِنْ ذَنْبِي
خدایا اگر گناه من نزد تو بزرگ باشد ، پس بخششت بزرگتر از گناه من است

اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ أَكُنْ أَهْلا أَنْ أَبْلُغَ رَحْمَتَكَ فَرَحْمَتُكَ أَهْلٌ أَنْ تَبْلُغَنِي وَ تَسَعَنِي لِأَنَّهَا وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ‏ءٍ
خدایا اگر شایستگی آن را ندارم که به رحمتت برسم ، رحمت تو این شایستگی را دارد که به من برسد

لِأَنَّهَا وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ‏ءٍ
چرا که رحمت تو همه چیز را در بر میگیرد

بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
#75
.حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :


شناخت دنيا
آرى همانا دنيا خانه نابود شدن، رنج بردن از دگرگونيها، و عبرت گرفتن است، و از نشانه نابودى آنکه روزگار کمان خود را به زه کرده، تيرش به خطا نمى‏رود، و زخمش بهبودى ندارد، زنده را با تير مرگ هدف قرار مى‏دهد، و تندرست را با بيمارى از پا درمى‏آورد، و نجات يافته را به هلاکت مى‏کشاند دنيا خورنده‏ايست که سيرى ندارد، و نوشنده‏اى است که سيراب نمى‏شود، و نشانه رنج دنيا آنکه آدمى جمع‏آورى مى‏کند آنچه را که نمى‏خورد، و مى‏سازد بنايى که خود در آن مسکن نمى‏کند، پس به سوى پروردگار خود مى‏رود نه مالى برداشته و نه خانه‏اى به همراه برده است.

و نشانه دگرگونى دنيا آنکه، کسى که ديروز مردم به او ترحم مى‏کردند امروز حسرت او مى‏خوردند و آن کس را که حسرت او مى‏خوردند امروز به او ترحم مى‏کنند،

و اين نيست مگر براى نعمتهايى که به سرعت دگرگون مى‏شود، و بلاهايى که ناگهان نازل مى‏گردد، و نشانه عبرت‏انگيز بودن دنيا، آنکه، آدمى پس از تلاش و انتظار تا مى‏رود به آرزوهايش برسد، ناگهان مرگ او فرا رسيده، اميدش را قطع مى‏کند، نه به آرزو رسيده، و نه آنچه را آرزو داشته باقى مى‏ماند. سبحان الله! شادى دنيا چقدر فريبنده و سيراب شدن از آن، چه تشنگى زاست؟ و سايه آنچه سوزان است؟ نه زمان آمده را مى‏شود رد کرد و نه گذشته را مى‏توان باز گرداند،
پس منزه و پاک است خداوند، چقدر زنده به مرده نزديک است براى پيوستن به آن؟
و چه دور است مرده از زنده که از آنان جدا گشتند؟

سفارش به تقوى
اى بندگان خدا! شما را به تقواى الهى سفارش مى‏کنم، که زاد و توشه سفر قيامت است، تقوا توشه‏اى که به منزل رساند، پناهگاهى که ايمن مى‏گرداند، بهترين خواننده آن را به گوش مردم خوانده، و بهترين شنونده آن را فرا گرفت، پيامبرى که بهتر از هر کس سخن را به گوش مردم رساند. پس خواننده، دعوت خود را به خوبى شنواند، و شنونده خود را رستگار گرداند. اى بندگان خدا!
همانا تقواى الهى دوستان خدا را از انجام محرمات باز مى‏دارد، و قلبهايشان را پر از ترس خدا مى‏سازد تا آنکه شبهاى آنان با بى‏خوابى، و روزهايشان با تحمل تشنگى، و روزه‏دارى، سپرى مى‏گردد، که آسايش آخرت را با رنج دنيا و سيراب شدن آنجا را با تحمل تشنگى دنيا به دست آوردند، اجل و مرگ را نزديک ديده و در اعمال نيکو شتاب کرده‏اند، آرزوهاى دنيايى را دروغ خواندند و مرگ را به درستى نگريستند.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان