عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
Gol بسم الله الرحمن الرحیم Gol
. «أُوصِیکُمْ بِذِکْرِ الْمَوْتِ وَ إِقْلاَلِ الْغَفْلَةِ عَنْهُ، وَ کَیْفَ غَفْلَتُکُمْ عَمَّا لَیْسَ یُغْفِلُکُمْ، طَمَعُکُمْ فِیمَنْ لَیْسَ یُمْهِلُکُمْ! فَکَفَی وَاعِظًا بِمَوْتَی عَایَنْتُمُوهُمْ، حُمِلُوا إِلَی قُبُورِهِمْ غَیْرَ رَاکِبِینَ، وَ أُنْزِلُوا فِیهَا غَیْرَ نَازِلِینَ، فَکَأَنَّهُمْ لَمْ یَکُونُوا لِلدُّنْیَا عُمَّارًا، وَ کَأَنَّ الاْخِرَةَ لَمْ تَزَلْ لَهُمْ دَارًا. أَوْحَشُوا مَا کَانُوا یُوطِنُونَ، وَأَوْطَنُوا مَا کَانُوا یُوحِشُونَ، وَ اشْتَغَلُوا بِمَا فَارَقُوا، وَ أَضَاعُوا مَا إِلَیْهِ انْتَقَلُوا. لاَ عَنْ قَبِیحٍ یَسْتَطِیعُونَ انْتِقَالاً، وَ لاَ فِی حَسَنٍ یَسْتَطِیعُونَ ازْدِیَادًا. أَنِسُوا بِالدُّنْیَا فَغَرَّتْهُمْ، وَ وَثِقُوا بِهَا فَصَرَعَتْهُمْ. فَسَابِقُوا رَحِمَکُمُ اللهُ إِلَی مَنَازِلِکُمُ الَّتِی أُمِرْتُمْ أَنْ تَعْمُرُوهَا، وَ الَّتِی رَغِبْتُمْ فِیهَا، وَ دُعِیتُمْ إِلَیْهَا. وَ اسْتَتِمُّوا نِعَمَ اللهِ عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ عَلَی طَاعَتِهِ، وَ الْمُجَانَبَةِ لِمَعْصِیَتِهِ، فَإِنَّ غَدًا مِنَ الْیَوْمِ قَرِیبٌ. مَا أَسْرَعَ السَّاعَاتِ فِی الْیَوْمِ، وَ أَسْرَعَ الاَْیَّامَ فِی الشَّهْرِ، وَ أَسْرَعَ الشُّهُورَ فِی السَّنَةِ، وَ أَسْرَعَ السِّنِینَ فِی الْعُمُرِ!» (نهج البلاغه، خطبۀ ۱۸۸)

..شما را به یاد کردن مرگ و کاستن بیخبری‌تان از آن سفارش می‌کنم. چگونه از چیزی غافلید که شما را رها نمی‌کند و از شما غافل نیست؟ چگونه از کسی که مهلت نمی‌دهد (ملک الموت) مهلت می‌طلبید؟ برای پند دادن به شما مردگان بسنده‌اند که آنان را دیدید. بر دوش‌ها به گورهایشان بردند، نه خود سوار بودند؛ در گورهایشان فرود آوردند، نه خود فرود آمدند. گویی آنان آباد کننده دنیا نبودند، و گویی همیشه آخرت خانه‌هایشان بود، و پیوسته در آن غنودند. آنچه را وطنِ خود گرفته بودند، از آن رمیدند؛ و در آنجا که از آن می‌رمیدند، آرمیدند. بدانچه از آن جدا شدند، سرگرم گردیدند؛ و جایی را که بدان رفتند، تباه گردانیدند. نه از زشتی، باز گردیدن توانند؛ و نه بر کارِ نیک، افزودن. به دنیا خو گرفتند و آنان را فریفته ساخت؛ و بدان اعتماد کردند و بر خاکشان انداخت. پس بر یکدیگر پیشی گیرید خدایتان بیامرزد! در خانه‌هایتان که شما را آباد کردنِ آن فرموده‌اند، و بدانچه خواهان آنتان ساخته‌اند و بدان خوانده‌اند. و با شکیبایی بر طاعتِ خدا و دوری گزیدن از معصیتِ او، کامل ساختن نعمتهایش را بخواهید، که فردا به امروز نزدیک است، و چه شتابان گذرد ساعتها در روز، و روزها در ماه، و ماه‌ها در سال، و سال‌ها در دورانِ زندگانیِ کوتاه.
می‌گویند غم همزاد بشر است، همزاد من به شکلی با من عجین شده که حتی یک دم از من فاصله نمی‌گیرد...
 سپاس شده توسط
      53 بسم الله الرحمن الرحیم53 
حضرت علی علیه السلام در نامه ای 
خطاب به مردم مصر میفرمایند:
..ای بندگان خدا! همانا از مرگ گریزی نیست. پس قبل از آنکه شما را دریابد، از آن بیم دارید و ساز و برگ آن را فراهم دارید، زیرا در هر حال شما شکار مرگید. اگر در جای خود بمانید، به سر وقتتان آید، و اگر از آن بگریزید، شما را دریابد. و [بدانید که] این مرگ از سایه شما با شما همراه‌تر است. مرگ بر پیشانی شما نگاشته شده است و دنیا پس از شما نیز در نوردیده خواهد شد. پس هر گاه شهوت‌ها به شما روی آوردند، مرگ را بسیار یاد کنید که یاد مرگ برای پندآموزی بسنده است. رسول خدا (ص) اصحاب خود را پیوسته به یادآوری مرگ سفارش می‌کرد و می‌فرمود: مرگ را بسیار یاد کنید که همانا مرگ بر هم زننده لذّتها و جدا کننده شما از شهوتهاست.
می‌گویند غم همزاد بشر است، همزاد من به شکلی با من عجین شده که حتی یک دم از من فاصله نمی‌گیرد...
53    بسم الله الرحمن الرحیم  53
سلام علیکم 
خدمت تمامی خواهران و برادران یاد مرگ  ehteram
امروز یه پیشنهاد عالی برای شما دارم 
که هم موضوعات جالب و سرگرم کننده و البته جدی رو یاد 
میگیرید هم مشغول میشید و یاد مرگ وآخرالزمانهستید
و هم سطح مطالعتون بالا میره .
و خیلی کمتر وسوسه میشید، من خودم هر موقع وسوسه دارم این کتاب رو میخونم مثل معجزست.
نقل قول: [تصویر:  %DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B1%DB%B0%DB%B1%DB%...%DB%B3.jpg]

نقل قول: [تصویر:  Screenshot_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B1%DB%B...allery.jpg]


سربلند و موفق باشید 303
می‌گویند غم همزاد بشر است، همزاد من به شکلی با من عجین شده که حتی یک دم از من فاصله نمی‌گیرد...
[تصویر:  %DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B1%DB%B0%DB%B1%DB%...%DB%B1.jpg]
می‌گویند غم همزاد بشر است، همزاد من به شکلی با من عجین شده که حتی یک دم از من فاصله نمی‌گیرد...
.عصر رسول خدا (ص) بود. بانویی دردمند و رنجور از دنیا رفت، هر کس با خبر می‌شد طبق معمول می‌گفت: آن زن از دنیا راحت شد، چنانکه روزمره شنیده می‌شود که اگر کسی در این دنیا بسیار در رنج و درد باشد و بمیرد می‌گویند راحت شد، بلال حبشی نیز بر این اساس، به حضور رسول خدا (ص) آمد و گفت: «ماتَت فُلانَه فَاستَراحَت فلان زن مرد و راحت شد.» پیامبر (ص) از این سخن بلال خشمگین شد و به او فرمود: «إنَّما إستَراحَ مَن غُفِرَلَهُ؛ بدان که کسی راحت شود که مورد آمرزش قرار گیرد».
می‌گویند غم همزاد بشر است، همزاد من به شکلی با من عجین شده که حتی یک دم از من فاصله نمی‌گیرد...
.مرگ‌های ناگهانی


در کنار مصائب جمعی و گروهی بلایای شخصی و فردی وجود دارد که نه قابل پیش بینی است و نه قابل پیش گیری بی خبر و به طور ناگهانی می‌آید و برق آسا به زندگی خاتمه می‌دهد در روزگار گذشته این قبیل وقایع بسیار روی داده که بعضی از آن‌ها در تاریخ ثبت گردیده و برخی به دست فراموشی سپرده شده است در اینجا یک مورد از حوادث فردی ذکر می‌شود. یعقوب بن داود وزیر مقتدر و نافذ الکلمه مهدی عباسی بود برادری داشت به نام عمر بن داود که او نیز به اعتبار برادرش مورد توجه مردم بود. روزی عمر تصمیم گرفت با جمعی از دوستان و بستگان خود به گردش بروند وسایل آسایش فراهم آمد و مقدار لازم، خوراک و میوه های گوناگون آماده شد. اما در آن روز به طور ناگهانی عمر در گذشت و همه بستگان به شگفت آمدند. علت مرگ این بود که سبدی از انگور نزد وی بروند، او دو حبه از خوشه ای برگرفت و به دهان افکند بدون اینکه بر حبه‌ها دندان بزند و پوستشان را بشکافد، به پایین فرستاد، اما حبه‌ها در گلو ماندند نه فرو رفتند و نه بیرون آمدند تا نفس عمر قطع شد و از دنیا رفت. برادر زاده‌اش داود بن علی در عزای او ضمن شعاری گفت: «عمر صبح در کمال سلامتی و خوشی با دوستان و بستگان به سر برد، امام اکنون میت خانواده است و در قبری نزد آرامگاه پدرش که از توده های سنگ و ریگ پوشیده شده، آرمیده است. 
303
می‌گویند غم همزاد بشر است، همزاد من به شکلی با من عجین شده که حتی یک دم از من فاصله نمی‌گیرد...
یه داستان زیبا براتون آوردم دو دقیقه طول نمیکشه بخونیدش !
.حضرت ابراهیم (ع) از کنار دریایی گذشت. لاشه ای را دید که گوشه ای از آن در دریا و قسمت دیگرش در خشکی قرار داشت و حیوانات دریایی و صراییو پرندگان بر سر آن ریخته و هر ذره ای از آن را یک نوع حیوانی می‌خورد، همین که این منظره را دید از خدا پرسید که روز قیامت چگونه مردگان را زنده می‌کنی (ذرات این لاشه در دریا و صحرا و فضا پخش شد و هر قسمت بدنش جزء بدن حیوان دیگری گردید) خداوند از ابراهیم پرسید آیا ایمان به معاد و قدرت من نداری؟ گفت چرا این با مشاهده عینی آرامش دل پیدا می‌کنم (آری استدلال و منطق تنها مغز را آرام می‌کند ولی تجربه و مشاهده دل را) خداوند به ابراهیم فرمود چهار نوع پرنده را بگیر و پس از ذبح گوشتشان را درهم مخلوط کن و بر سر چند کوه بریز یک یک آن‌ها را صدا کن؛ ببین چگونه ذرات مخلوط از هم جدا می‌گردد و در کنار هم قرار می‌گیرد و پرنده اولی ساخته می‌شود حضرت ابراهیم (ع) خروس و کبوتر و طاووس و کلاغ را گرفت و ذبح نمود و گوشتشان را کوبیده و در هم مخلوط کرده و بر سر کوه نهاد، سپس هر کی از آن پرنده‌ها را صدا زد تمام ذرات گوشت آن که بر سر هر قله کوهی بود به هم متصل شد و در برابر چشمان او به صورت یک پرنده کامل در آمد. آری خداوند برای مثال ابراهیم‌ها که در کلاسه‌ای ابتدائی و متوسطه قبول شده‌اند مرحله بالاتر دارد و آنان را به آزمایشگاه های مخصوص خود در نظام هستی می‌برد ولی برای کسانی امثال ما که از پله های اول هم بالا نرفته‌ایم از مقام شهود و حضور و معراج و ملکوت و یقین خبری نیست.

موفق باشید 53
می‌گویند غم همزاد بشر است، همزاد من به شکلی با من عجین شده که حتی یک دم از من فاصله نمی‌گیرد...
.مرگ اندیشی


اسکندر ذوالقرنین در مسافرت‌های طولانی خود با یک جمعیت فهمیده برخورد کرد که از پیروان حضرت موسی (ع) بودند و زندگی آنان در آسایش توأم با عدالت و رستگاری بود. خطاب به آنان گفت: ای مردم! مرا از جریان زندگی خود آگاه سازید که من سراسر زمین را، صحرا و دریایش را، جلگه و کوهش را محیط نور و ظلمتش را، مانند شما را ندیدم به من بگویید! چرا قبرهای مردگانتان را در حیاط خانه های شماست!؟ برای آن که مرگ را فراموش نکنیم و یاد مرگ از قلبمان خارج نشود. پرسید: چرا خانه‌های شما در ندارد؟ گفتند: به خاطر این که در میان ما افراد دزد و خائن وجود ندارد و همه ما درستکار و مورد اطمینان یکدیگریم. پرسید: چرا حاکم و فرمانروا ندارید؟ گفتند: چون به یکدیگر ظلم و ستم نمی‌کنیم تا برای جلوگیری از ظلم نیازی به حکومت و فرمانروا داشته باشیم ... اسکندر پس از پرسش‌ها چند گفت: ای مردم به من بگویید! که آیا پدرانتان همانند شما رفتار می‌کردند؟ در پاسخ پدرانشان را چنین تعریف کردند: آنان به تهیدستان ترحم داشتند، با فقرا همکاری می نمودند و اگر کسی ستم می‌دید او را مورد عفو و گذشت قرار می دادند و از خداوند برای وی آمرزش می می‌خواستند. صله رحم را رعایت می‌کردند، امانت را به صاحبانشان بر می‌گردانند و خداوند نیز در اثر این رفتار پسندیده کارهای آن‌ها را اصلاح می‌نمود ذوالقرنین به آن مردم علاقمند شد و در آن سرزمین ماند تا سرانجام از دنیا رفت.
می‌گویند غم همزاد بشر است، همزاد من به شکلی با من عجین شده که حتی یک دم از من فاصله نمی‌گیرد...
فکر میکنید طولانیه ولی اولشو بخونید تو دو دقیقه تمومش میکنید 53258zu2qvp1d9v
گفتم دو سه تا داستان بزارم از یه دید دیگه به یاد مرگ باشیم .
.گزارش از جهنم Khansariha (66)

حضرت عیسی (ع) با پیروانش سیاحت می‌کرد به دهکده ای رسید که تمام ساکنین آن در بین راه خانه‌هایشان مرده بودند حضرت عیسی (ع) فرمود: اینان به مرگ طبیعی نمرده اند و قطعاً گرفتار غضب الهی شده‌اند اگر غیر از این بود همدیگر را دفن می کردند پیروانش گفتند: ای کاش ما می‌دانستیم قضیه اینان چه بوده است! به عیسی (ع) خطاب رسید مردگان را صدا بزن! یک نفر از آنان تو را جواب خواهد داد. حضرت عیسی (ع) صدا زد: ای اهل قریه! یکی از آنان پاسخ داد: بلی! چه می‌گویی یا روح الله؟

1.حالتان چگونه است و قضیه شما چه بوده است؟

2.ما صبحگاه با کمال سلامتی و آسوده خاطر سر از خواب برداشتیم و شبانگان امام همه در هاویه افتادیم!

3.هاویه چیست؟

4.دریایی از آتش است که کوه‌های آتش در آن موج می‌زند.

5.به چه جهت به این عذاب گرفتار شدید؟

6.محبت دنیا و اطاعت از طاغوت‌ها را چنین گرفتار نمود.

7.چه اندازه به دنیا علاقه داشتید؟

8.مانند علاقه کودک شیرخوار، به پستان مادر!

9.هر وقت دنیا به ما روی می‌آورد خوشحال می‌شدیم و هرگاه روی بر می‌گرداند غمگین می‌گشتیم.

آن گاه حضرت عیسی (ع) مکثی کردند و سپس پرسیدند:

1.تا چه حد از طاغوت اطاعت می‌کردید؟

2.هرچه می‌گفتند اطاعت می‌کردیم.

3.چرا از میان مردگان فقط تو جوابم دادی؟
4.زیرا آن‌ها دهانشان لجام آتشین زده شده و ملائکه تندخو و سختگیری مأمور آنان هستند، من در میان آنان بودم ولی در رفتار از ایشان پیروی نکردم. هنگامی که عذاب خداوند نازل شد مرا نیز فرا گرفت؛ و اکنون من با یک موی کنار جهنم آویزان هستم، می‌ترسم در میان آتش بیفتم! عیسی (ع) رو به جانب پیروانش کرد و گفت: در زباله دان خوابیدن و نان جوین خوردن شایسته خواهد بود، اگر دین انسان سالم بماند.  303
می‌گویند غم همزاد بشر است، همزاد من به شکلی با من عجین شده که حتی یک دم از من فاصله نمی‌گیرد...
53258zu2qvp1d9v
نمیدونم دیشب بود
یا پریشب
اومدم بخوابم
گفتم بگذار قبلش قرآن بخوانم
بعد گفتم اصلا حوصلم نیست
سعی کردم بخوابم
چشمام را که گذاشتم رو هم
یکی تو گوشم گفت بیا قبل مرگت یه صفحه قرآن بخوان
53258zu2qvp1d9v
حالا که دارم مینویسم احساس میکنم باید میترسیدم
ولی من اون شب قرآن را خواندم و از اینکه بمیرم اصلا نترسیدم
یاد مرگ خیلی هم ترسناک نیست انگار

الان وسوسه داشتم
یاد اون شب افتادم
گفتم بیام اینجا تا وسوسه از سرم بره
بسی زیاد کیف کردم
بسی زیاد تشکرات ویژه
اجرتون با خدا 53
هدف از ترک  / حس خوب ۱۵۷ روز /علت شکست 157 روز/   علت شکست 10 روزه  /  اهرم رنج و لذت / 1401   Khansariha (58)

دلایل وسوسه  / هدف از ترک تاثیر پاکی
خدایا چنان کن سرانجام کار  Confetti تو خشنود باشی و ما رستگار 317 بهترین خدای دنیا Khansariha (63) دعا میکنم بشم بهترین بنده دنیا برات  Khansariha (2)  الحمدلله رب العالمین Thankyou خداوندا مرا پاکیزه بپذیر  fly2  صبر داشته باش  خدا با صابران است  49-2  خداوند توبه کنندگان را دوست دارد Khansariha (84)  

 امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمى کند و از چشم خدا مى افتد.  Hanghead
53 بسم الله الرحمن الرحیم 53
       وحشت حیوانات از عذاب قبر کافر

جابر می‌گوید، پیامبر(ص) فرمود: قبل از آن که به مقام پیامبری برسم، شتر و گوسفند می‌چراندم (هیچ پیامبری نیست مگر این که چوپانی کرده است) گاهی می‌دیدم شتر و گوسفند در جای خود مستقر هستند و هیچ ‌چیزی در اطراف آن‌ها نیست که آن‌ها را بترساند و ناگهان می‌دیدم آن‌ها یک‌باره، هراسان از جای خود حرکت می‌کردند و به هوا می‌جستند، با خود می‌گفتم: «راز هراس و جست ‌و خیز ناگهانی این حیوانات چیست؟» هنگامی ‌که به مقام پیامبری رسیدم جبرئیل برای من چنین گفت:
«وقتی ‌که کافر بمیرد، چنان ضربه‌ای به او می‌زنند که تمام مخلوقاتی که خدا آفریده است، از آن ضربه وحشت‌زده می‌شوند، مگر «طایفه‌ی جنّ و انس»، گفتم: پس این اضطراب ناگهانی حیوانات، به خاطر ضربت خوردن کافر است.
«فَنَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ عَذَابِ اَلْقَبْرِ.»
«پس پناه می‌بریم به خدا از عذاب قبر.»[٧]
فروع کافی، ج ۳، ص ۲۳۳.

_______________________________________
می‌گویند غم همزاد بشر است، همزاد من به شکلی با من عجین شده که حتی یک دم از من فاصله نمی‌گیرد...
 سپاس شده توسط
[تصویر:  Screenshot_2021_02_02_12_50_01.png]
بسم الله الرحمن الرحیم
~~~~~~~~~~^^^^^~~~~~~~~~~
وَ أَنْ لَیْسَ لِْلإِنْسانِ إِلاّ ما سَعی وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُری. (النّجم: 39 و 40)

رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم‏)‏:
هرگاه نماز می‌گزاری آن‌گونه باش که گویی آخرین نماز توست.

حضرت علی(ع):
«ریشه قوت قلب، توکّل بر خدا است».
فردی از امام رضا(ع) می پرسد حد و مرز توکل چیست؟
حضرت می فرمایند: «توکل آن است که با اتکای به خدا از هیچ کس نترسی...»

امام سجاد (ع):
«بار الها!مرا به سوی تو حاجتی است که برای
رسیدن به آن طاقتم طاق شده و رشته ی چاره جویی هایم در برابر آن گسسته است، ...
بار الها بر محمد و الش رحمت فرست و دعای مرا پذیرنده، و به ندایم التفات کننده، و به زاریم رحم آورنده و صوتم را نیوشنده باش، و رشته ی امیدم را از خود مگسل، و پیوند توسلم را از خویش قطع منمای، و مرا در این حاجت و حاجات دیگرم به غیر خود حواله مکن... .»
 سپاس شده توسط
(1399 بهمن 14، 2:09)_رعنا_ نوشته است: 53258zu2qvp1d9v
نمیدونم دیشب بود
یا پریشب
اومدم بخوابم
گفتم بگذار قبلش قرآن بخوانم
بعد گفتم اصلا حوصلم نیست
سعی کردم بخوابم
چشمام را که گذاشتم رو هم
یکی تو گوشم گفت بیا قبل مرگت یه صفحه قرآن بخوان
53258zu2qvp1d9v
حالا که دارم مینویسم احساس میکنم باید میترسیدم
ولی من اون شب قرآن را خواندم و از اینکه بمیرم اصلا نترسیدم
یاد مرگ خیلی هم ترسناک نیست انگار

الان وسوسه داشتم
یاد اون شب افتادم
گفتم بیام اینجا تا وسوسه از سرم بره
بسی زیاد کیف کردم
بسی زیاد تشکرات ویژه
اجرتون با خدا 53

سلام خواهر کانونی 
چه اتفاق جالب و خوبی 
قرآن عظمت خیلی خیلی بزرگی داره شما خیلی خوش شانسی که قبل خوابت قرآن خوندی قدرش رو بدون خواهر کمتر کسی قدرش رو میدونه
بله مرگ برای مومن مثل در آوردن لباس کثیف و سنگین و پوشیدن لباس تازه و تمیزه اما سعی کنید همینطوری دیدتون نسبت به مرگ 
خوب باشه 
متاسفانه بعضی از بچه ها بخاطر اینکه روحیشون خراب نشه یا حالا هر چی
تاپیک یادمرگ نمیان ولی ما نمیخایم اینجا کسی رو بترسونیم
اینجاییم که اولا گناهانمون پاک شه با یاد مرگ وسوسمون از بین بره
بیشتر یاد خدا باشیم و بهش نزدیک شیم
و از همه مهم تر وقتی که وقت ما فرا برسه ( انشالله که همگی عمر طولانی و درازی خواهیم داشت) مرگ ما راحت میشه
و اونجا بهترین اتفاق زندگیمون اتفاق میفته 
خیلی خوشحالم که تونستید از اینجا استفاده کنید و گول شیطان رو نخورید.
خیلی ممنون از پستتون خواهر 
اینجا متعلق به همه ی شماست هر وقت دوست داشتید 
خوشحال میشیم سر بزنید .
در پناه حق.
می‌گویند غم همزاد بشر است، همزاد من به شکلی با من عجین شده که حتی یک دم از من فاصله نمی‌گیرد...
 سپاس شده توسط
 .بسم الله الرحمن الرحیم.
مرگ حقیقتی قطعی و غیرقابل انکار برای هر موجود زنده می باشد که خداوند چشیدن طعم آن را به عنوان یک قانون کلّی بیان نموده، می فرماید: «كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْت»؛ همه کس چشنده مرگ است.
(سلام خواستم یه کم بیشتر شمارو با مرگ و آثارش آشنا کنم که به طور صحیح و درست بتونید از این تاپیک استفاده کنید).
مرگ حقیقتی است که هر روز به طور آشکار آن را مشاهده می کنیم و یا چیزی در رابطه با آن می شنویم؛ امّا انسانی که علاقمند به زندگی دنیایی است و به بازی های دنیایی سرگرم شده و گمان می کند که مرگ نابودی است و زندگی بعد از آن هرگز معنایی ندارد، از یاد مرگ می ترسد و از نشانه های آن فرار می کند؛ در حالی که خداوند چنین انسانهایی را مورد خطاب خویش قرار داده، می فرماید: «أَيْنَما تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ في‌ بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ»؛ هر کجا باشید، مرگ شما را فرامی گیرد؛ اگر چه در کاخهای بسیار محکم باشید.
یاد مرگ، نقشی بسیار سازنده در زندگی انسان دارد به گونه ای که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به یادآورندگان آن را، هم درجه شهدا معرفی می کند: قِیلَ یا رَسُولَ اللّه هَلْ یُحْشَرُ مَعَ الشُّهَداءِ اَحَدٌ. قالَ نَعَمْ مَنْ یَذْکُرُ الْمَوْتَ بَیْنَ الْیَوْمِ وَاللَّیْلَةِ عِشْرِینَ مَرَّةً؛ به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کردند: آیا کسی با شهدا محشور خواهد شد؟ فرمود: بلی، کسی که در شبانه روز بیست مرتبه مرگ را یاد کند.
فکر کردن در مورد مرگ به قدری دارای تأثیرات مفید است که از برترین اندیشه ها و برجسته ترین عبادت ها شمرده شده است؛ همچنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید: اَفْضَلُ الْعِبادَةِ ذِکْرُ الْمَوتِ وَاَفْضَلُ التَّفَکُّرِ ذِکْرُ الْمَوتِ؛ برترین عبادت یاد مرگ است و برترین تفکر یاد مرگ است.
(بسیار یاد مرگ کردن، به معنای از دست دادن شور و نشاط برای فعالیت های دنیایی نیست و نباید چنین برداشتی از آیات و روایات مزبور کرد؛ بلکه اگر با این مقوله درست برخورد شود، سبب می گردد تا اعمال و رفتار ما جهت صحیح خود را بیابد و نه تنها در کارزار زندگی و فعالیت ها سست نشویم بلکه نشاط مضاعف داشته باشیم؛ همان طور که معصومین علیهم السلام و بزرگان با وجود این که زیاد به یاد مرگ بودند و همیشه خود را مهیّای این امر می نمودند، در عین حال هیچگاه از تلاش، حرکت و فعالیت های خود نمی کاستند.)
خب بچه ها همونطور که دیدید ما اصلا نباید از مرگ بترسیم یا یاداون باعث افسردگی ما بشه.
شما باید یاد بگیرید چطور از آیات و احادیث به نفع خودتون استفاده کنید .
وقتی تو میدونی به سمتش میری چرا به بهترین نحو ممکن نری ؟
اصلا چرا بعد از انجام این کار عذاب وجدان میگیری ؟
بخاطر اینکه حتی خودتم بخای گناه کنی خداوند در روح تو یک قسمت خوب قرار داده که میدونه با گناه کردن چه اتفاقات بدی برات خواهد افتاد 
به یاد مرگ باش همیشه خوشحال باش 
اگه شما با یاد مرگ ناراحت عصبی و... شدید یا هنوز توبه نکردید 
که میترسید 
یا طرز فکرتون اشتباه و قضیه رو نفهمیدید.
همونطور که دیدید خواهر کانونی اولش از مرگ ترسیده بود 
ولی کم کم متوجه شد اینطوری نیست .
و وسوسه رو از بین برد.
بچه ها لطفا هر تجربه سخن یا متن خوبی رو دیدید توی این تاپیک قرار بدید ما باید با کمک هم این تاپیکو جلو ببریم و کلی پیشرفت کنیم .
موفق باشید 303
می‌گویند غم همزاد بشر است، همزاد من به شکلی با من عجین شده که حتی یک دم از من فاصله نمی‌گیرد...
 سپاس شده توسط
سلام علیکم  303
ادامه مطلب 
نکیر و منکر ، بشیر و مبشر
.نَکیر و مُنْکَر یا بَشیر و مُبَشِّر، نام دو فرشته‌ای است که در شب اول بعد از دفن، وارد قبر شده و از اعتقادات و اعمال مُرده سؤال می‌کنند. اگر شخص درگذشته کافر باشد، این فرشتگان چهره‌ای مخوف داشته و نکیر و منکر خوانده می‌شوند و اگر درگذشته مومن باشد، این فرشتگان با روی زیبا با او روبه‌رو می‌شوند که در این صورت به آن ها بشیر و مبشر گفته می‌شود.
.نکیر و منکر

پس از به خاکسپاری میت، دو فرشته که مأموران بررسی اعتقادات شخص تازه‌در‌گذشته هستند، وارد قبر می‌شوند. در برخی روایات از این دو فرشته به «دو نگهبان قبر» تعبیر شده است. یکی در جانب راست و دیگری در جانب چپ متوفی قرار گرفته و شروع به پرسیدن سؤالاتی از او می‌کنند. چنانچه فرد کافر یا گناهکار باشد، آن دو ملک با چهره‌هایی وحشتناک بر او وارد می‌شوند و پس از آشکار شدن باطن میت، با عذابی شکننده از ناحیه آن دو که «نَکیر و مُنکَر» نام دارند مواجه شده و قبرش پر از آتش خواهد شد.

.بشیر و مبشر

فرشتگانی که وارد قبر مؤمن می‌شوند با چهره‌هایی زیبا با او برخورد می‌کنند و پس از سؤال وجواب، به او بشارت بهشت داده و قبرش را با نعمتهای الهی گسترش می‌دهند. از این دو فرشته با نامهای«بَشیر و مُبَشِّر» یاد شده است.

.عوامل آسان‌کننده جواب

تعابیری همچون «شرّ نکیر و منکر» یا «هول نکیر و منکر» که در روایات آمده است نشانگر ترس و اضطرابی است که با دیدن این دو فرشته، به سراغ میت می‌آید؛ خواندن سوره ملک، برای خلاصی از ترس و وحشت پس از مرگ سفارش شده است؛ در برخی دعاها نیز خلاصی از این مرحله دشوار طلب شده است.

همچنین به نزدیکان میت سفارش شده پس از خاک‌سپاری میت، او را تنها نگذارند و با تلقین، خواندن قرآن و دعا، مونس او بوده و در پاسخ‌دادن به سئوالات نکیر و منکر یاری‌اش دهند.

علاوه بر اعتقادات صحیح و اعمال خیر انسان، زیارت اهل بیت به ویژه امام حسین(ع) که باطن آن شفاعت ایشان است نیز در یاری میت تأثیر زیادی دارد.
می‌گویند غم همزاد بشر است، همزاد من به شکلی با من عجین شده که حتی یک دم از من فاصله نمی‌گیرد...


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان