۩ مشاعره ۩

[شاهین 70]

لعلی از کان مروت برنیامد سال​هاست


تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد


شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار


مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد.


حافظ

[mehrdadbaby]

دعای هر شبم این است ای خدا! کمرم
شکسته باد و مبادا به زیر بار خودی

[گل سرخ]

یک شب به شتاب رفتنم را دیدی
دل را به افق سپردنم را دیدی
...
تا آمدم از مهر تو تقدیر کنم
شب رفت و به چشم مردنم را دیدی

[اهورا]

يا رب من بدانم چيست مراد يار من
بسته ره گريز من برده دل و قرار من
مولانا ، ديوان شمس( ؟)

[گل سرخ]

نیل مراد بر حسب فکر و همت است
از شاه نذر خیر و ز تو توفیق یاوری
حافظ غبار فقر و قناعت ز رخ مشوی
کاین خاک بهتر از عمل کیمیا گری

[اهورا]

يا رب من بدانمي تا به كجام مي كشد
بهر چه كار مي كشد هر طرف عنان من.
مولانا،ديوان شمس.
بيت دوم پست قبلي من هست

[گل سرخ]

نفس برآمد و کام از تو بر نمی آيد
فغان که بخت من از خواب در نمیاد
صبا به چشم من انداخت خاکی از کويش
که آب زندگيم در نظر نمی آيد

[اهورا]

ديدم به خواب دوش كه ماهي برامدي
كز عكس روي او شب هجران سرامدي
حافظ (تقلب كردم

[گل سرخ]

یا رب آن شاهوش ماه رخ زهره جبین
در یکتای که و گوهر یک دانه ی کیست

[اهورا]

تاب بنفشه مي دهد طره مشك ساي تو
پرده غنچه مي درد خنده ي دلگشاي تو
حافظ

[گل سرخ]

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن

[اهورا]

نيست شب سياه رو جفت و حريف روز من
نيست خزان سنگ دل در پي نو بهار من
مولانا

[گل سرخ]

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد

عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد

[Amirhossein18]

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

(سعدی)

[RaNg!N KaM00N]

می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان

مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم

سعدی