۩ مشاعره ۩

[RaNg!N KaM00N]

این همه رنج کشیدیم و نمی دانستیم
که بلاهای وصال تو کم از هجران نیست

[تنها ترین سردار]

.

 تو کز سرای طبیعت نمی روی بیرون

 کجا به کوی طریقت گذر توانی کرد ...


 (حضرت حافظ )

[سها]

سلام

"داد من یک روز می‌بایست دادن بعد از آن


هرچه می‌شایست از بیداد، می‌بایست کرد"

"د" بده...

یاعلی.

[parastoo]

دل به دلبر گر سپاری دل بری

دل بری کن تا بیابی دلبری

[parastoo]

یوسف گمگشته باز اید به کنعان غم مخور

کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور

[Alireza 68]

روز ها فکر من اینست و همه شب سخنم ............. که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

[RaNg!N KaM00N]

مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده

ولیکن با که گویم راز چون محرم نمی بینم؟

[گل سرخ]

مکن کاری که بر پا سنگت آیه

جهان با این فراخی تنگت آیه

چو فردا نامه خوانان نامه خوانند

تو را از نامه خواندن ننگت آیه

[تنها ترین سردار]

.

 هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظر است 


 عشق بازی دگر و نفس پرستی دگرست ... 



( سعدی علیه الرحمه )

[parastoo]

تا توانی دلی به دست اور
دل شکستن هنر نمیباشد

[parastoo]

دل میرود زدستم صاحبدلان خدارا

دردا که راز پنهان خواهد شد اشکارا

[اميد فردا]

اگر دشنام فرمايي و گر نفرين،دعا گويم
جواب تلخ مي زيبد  لب لعل شكرخا را

[تنها ترین سردار]

.

 الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه 

 که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم ... 



( حضرت حافظ )

[Milad milano]

من آن مرغم که افکندم به دام صد بلا خودرا
به یک پرواز بی هنگام مبتلا کردم خودرا
وحش بافقی

[Alireza 68]

آتش دوست اگر در دل ما خانه نداشت

عمر بی حاصل ما این همه افسانه نداشت