امتیاز موضوع:
  • 11 رأی - میانگین امتیازات: 4.64
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید....قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
یا عباس
سلام

"در طریق عشق بازی امن و آْسایش بلاست

ریش باد آن در ک با دست تو خواهد مرهمی"


"ی " بده...53258zu2qvp1d9v

یاعلی.53
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

یک روز از هم میدرم این پرده ی تزویر را
یک روز میپیچم به هم سررشته ی تقدیر را


هذا من فضل ربی
[تصویر:  shaeeban.png]

اشک در چشمان من طوفان غم دارد هنوز = خنده برلب میزنم تاکس نداند راز من

[تصویر:  ko03_20557079926619101845.jpg]
نیازارم ز خود هرگز دلی را
که می ترسم در او جای تو باشد
دوش در حلقه ی ما قصه ی گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله ی موی تو بود


هذا من فضل ربی
[تصویر:  shaeeban.png]

این شعر به فقط به عشق مهرداد317

دراین سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشت پرملال ما پرنده پر نمی زند
مهرداد مطلب شعر رو گرفتی؟cheshmak
[تصویر:  ko03_20557079926619101845.jpg]
بعله بعله گرفتیم
دو عالم را به یک بار از دل تنگ
برون کردیم تا جای تو باشد


هذا من فضل ربی
[تصویر:  shaeeban.png]

دلا تا كي اسير ياد ياري؟
ز هجر يار تا كي داغداري؟
شاعرش را يادم نمي اد.
چند وقت بود تو مشاعره ست نزده بودم؟1744337bve7cd1t81
الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه
یک امروز است ما را نقد ایام
مرا کی صبر فردای تو باشد
خوش است اندر سر شوریده سودا
به شرط آنکه سودای تو باشد
سعدی


هذا من فضل ربی
[تصویر:  shaeeban.png]

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند ...
( حافظ )





پایداری، تا رستگاری ...




[تصویر:  05_blue.png]
در همه دیر مغان نیست چو من شیدای
خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی
دل که آینه ی شاهیست غباری دارد
از خدا میطلبم صحبت روشن رایی


هذا من فضل ربی
[تصویر:  shaeeban.png]

در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود
گهی بر درد بی درمان بگریم
                                  گهی بر حال بی سامان بخندم 




بودنم درد می کند از هبوط سخت آدم بر زمین..........
دیریست که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد


هذا من فضل ربی
[تصویر:  shaeeban.png]

ادم در اغوش خدا هیچ کم نداشت
در نزد حسرت هیچ بیش و کم نداشت
دل از خدا برید و بر زمین نشست
صد بار عاشق شد و دلش شکست
به هر طرف نگاه کرد در ها بسته بود

یادش امد یک روز دل خدا را شکسته بود.
فقط آنان که هم آیین یاسند
حسین و کربلا را می شناسند . . .


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان