۩ مشاعره ۩

[سها]

"مُردم از درد و نمی ایی ب بالینم هنوز

مرگ خود می بینم و رویت نمی بینم هنوز"

رهی معیری

"ز" بده...

[جناب خان :)]

زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم

طره را تاب مده تا ندهی بربادم

م بدین

[پسر رها]

ما ز بالاییم و بالا می رویم        ما ز دریاییم و دریا می رویم

[mojode_zamini]

می روی و گریه می آید مرا
ساعتی بنشین که باران بگذرد..
"د " بده

[جناب خان :)]

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد

مولانا

د بدین

[خانوم لبخند]

دوست می‌دارم من این نالیدن دلسوز را
تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را

[جناب خان :)]

ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
معشوق همین جاست بیایید بیایید

مولانا

د بدین

[هبوط]

در کاخ مجلل، خبر از عشق مجو

که سعادت همه در کلبه درویشان است

[می توانم]

تو غزال رمیده را مانی
من کمان خمیده را مانم
رهی معیری

[شازده کوچولو]

می خواهمت چنان که شب خسته خواب را
می جویمت چنان که لب تشنه آب را


محو توام چنان که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان آفتاب را

بی تابم آن چنان که درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را
.
.
.
قیصر امین‌پور

[جناب خان :)]

ای جان پیش از جان‌ها وی کان پیش از کان‌ها
                        ای آن پیش از آن‌ها ای آن من ای آن من

مولانا

[شازده کوچولو]

نازها زان نرگس مستانه‌اش باید کشید   ---   این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش
حافظ

[جناب خان :)]

شاه نشین چشم من تکیه گه خیال توست
           جای دعاست شاه من بی تو مباد جای تو

حافظ

[می توانم]

وای آن روزی که قاضی مان خدا بی
 
به میزان و صراطم ماجرا بی
بنوبت میروند پیر و جوانان
 
وای آنساعت که نوبت زان ما بی

[جناب خان :)]

یار آن بود که صبر کند بر جفای یار      
          ترک رضای خویش کند بر رضای یار


سعدی