۩ مشاعره ۩

[Amirali.d]

ای خدا ای فضل تو حاجت روا
با تو یاد هیچ کس نبود روا
قطره دانش که بخشیدی ز پیش
متصل گردان به دریا های خویش

فکر کنم از مثنوی معنوی مولوی هست

[فرید]

شادمانیم که در سنگدلی چون دیوار
باز هم پنجره ای در دل سیمانی ماست

[karma]

تار زلفت را جدا مشاطه گر از شانه کرد

دست آن مشاطه را باید جدا از شانه کرد  

پ. ن : شاعر بی اعصاب

[ایرانا]

درد‌مارا‌اَحــدۍ‌جز‌تو‌ندانست‌حسین
بہ‌فداۍ‌تو‌کہ‌هم‌دردۍ و‌هم‌درمان..!

[Amirali.d]

نبینی مرنجان دو بیننده را
نیابد بدو نیز اندیشه راه
که او بر تر از نام و از جایگاه
شاهنامه فردوسی

[ایرانا]

هر کجا مجلس حسین به پاست
مجلس اوست یادواره‌ے تو

نفس شیعه تا صف محشر
شعله‌ے ناله‌ے هماره‌ے تو


شاعرش رو نمیشناسم

[Amirali.d]

وزان پس ز آرام سردی نمود
ز سردی باز همان تری فزود
چو این چار گوهر به جای آمدند
ز بهر سپنجی سرای آمدند
فردوسی

[فرید]

درد دارم، درد، میدانی عزیزم درد چیست؟
درد بر دنیای من فرمانروایی می‌کند...

[Amirali.d]

دل روشن من چو برگشت از وی
سوی تخت شاه جهان کرد روی
که این نامه را دست پیش آورم
ز دفتر به گفتار خویش آورم
شاهنامه/حکیم ابوالقاسم فردوسی بزرگ

[خانوم لبخند]

مرا هرآینه روزی تمام کشته ببینی

گرفته دامن قاتل به هر دو دست ارادت


"سعدی "

[یا باب الحوائج]

توانا بود هرکه دانا بود                                         زدانش دل پیر برنا بود

شعری از : فردوسی

[ایرانا]

دیدن روی تو را دیده جان بین باید
وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است



#حافظ

[ناحلهـ]

تاب بنفشه می دهد طره مشک سای تو
پرده غنچه می درد خنده دلگشای تو 
حافظ

[ایرانا]

وه که گر من بازبینم چهر مهرافزای او

تا قیامت شکر گویم طالع پیروز را

#حافظ

[ناحلهـ]

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند 
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند