۩ مشاعره ۩

[silent scream]

در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند

[العبد المرحوم]

دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

[silent scream]

افتد اگر نگاهم بر روی همچو ماهش
 از من سپردن جان وز دوست یک اشاره

[karma]

هر که خود داند و خدای دلش 
که چه دردیست در کجای دلش

[Roza_r]

شادمانیم که در سنگدلی چون دیوار/ هم چنان پنجره ای در دل سیمانی ماست

فاضل نظری

[silent scream]

[ناحلهـ]

وه که جدا نمیشود نقش تو از خیال من
تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من

[Amirali.d]

نا برده رنج گنج میسر نمیشود   مزد آن گرفت که جان برادر کار کرد

[مهدوی]

در پشیمانی چراغ معرفت روشن تر است
توبه کن! هرگز برای توبه کردن دیر نیست


فاضل نظری

[karma]

تا خرمن مو به دوش می اندازد 
بین همه جنب و جوش می اندازد

[ایرانا]

در مصطبه عشق تنعم نتوان کرد
چون بالش زر نیست بسازیم به خشتی



#حافظ☘

[العبد المرحوم]

یاد یاران یار را میمون بود
خاصه کان لیلی و این مجنون بود

[ایرانا]

در انتظار تو چشمم سپید گشت و غمی نیست..

اگر قبول تو افتد فدای چشم سیاهت

#شهریار ☘

[Roza_r]

تو را که درد نباشد ز حال ما چه تفاوت/ تو حال تشنه ندانی که بر کناره جویی

سعدی

[silent scream]

یک عمر جدایی به هوای نفسی وصل
گیرم که جوان گشت زلیخا، به چه قیمت؟