۩ مشاعره ۩

[silent scream]

یا رب تو چنان کن که پریشان نشوم

محتاج برادران و خویشان نشوم

بی منت خلق خود مرا روزی ده

تا از در تو بر در ایشان نشوم

[العبد المرحوم]

من از آغاز در خاکم نمی از عشق می‌بینم 
مرا می‌ساختند ای کاش ، از آب و گلی دیگر.

فاضل نظری

[محسنین]

رنگ جام ارچه گشت گوناگون/از چه افتاد بر وی این همه نام؟


از دو رنگی ماست این همه رنگ /ورنه یک رنگ بیش نیست مدام

عراقی

[silent scream]

من چ در وهم وجودم چه عدم، دل تنگم
از عدم تا به وجود آمده ام، دل تنگم

[Silent Voice]

من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی 

رهی معیری

[silent scream]

یک چند به گیر و دار بگذشت مرا
یک چند در انتظار بگذشت مرا

باقی همه صرف حسرت روی تو شد
بنگر که چه روزگار بگذشت مرا

[العبد المرحوم]

اگرچه شمعی و از سوختن نپرهیزی
نبینمت که غریبانه اشک می‌ریزی!

(هنوز غصه خود را به خنده پنهان کن
بخند ! گرچه تو با خنده هم غم انگیزی )

جناب فاضل

[Silent Voice]

یک لحظه بود این یا شبی کز عمر ما تاراج شد 
ما همچنان لب بر لبی نابرگرفته کام را 

سعدی

[ناحلهـ]

آسمان فرصت پرواز بلند است ولی 
قصه اینست که چه اندازه کبوتر باشی 

[ایرانا]

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم

گرد آن شمع طرب می‌سوختم پروانه‌وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم


#رهی_معیری

[Silent Voice]

من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی 


رهی معیری

[ایرانا]

یاران همنشین همه از هم جدا شدند
ماییم و آستانه دولت پناه تو


#حافظ (:

[آواتار]

• وه چه بیرنگ و بینشان که منم
  کی ببینم مرا چنان که منم
  

[العبد المرحوم]

من یکی مرغ غزل خوان تو بودم چه فتاد
که دگر گوش نداری به نوا خوانی من

[silent scream]

نابرده رنج گنج میسر نمی شود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد