1401 دي 29، 12:17
که من از خوبش روم چون تو ز در بازآیی
کاش از مادر آن ترک بپرسند که تو
گر نیی از پریان از چه پری می‌زایی
قاآنی.
فقط معنی مصراع ۳ و ۴
که من از خوبش روم چون تو ز در بازآیی
کاش از مادر آن ترک بپرسند که تو
گر نیی از پریان از چه پری می‌زایی
قاآنی.
فقط معنی مصراع ۳ و ۴
1401 دي 29، 14:57
ویرایش شده
اگر هستی که بسم الله، در تأخیر آفات است
مرا محتاج رحم این و آن کردی، ملالی نیست
تو هم محتاج خواهی شد، جهان دار مکافات است...
ز من اقرار با اجبار می گیرند، باور کن
شکایت های من از عشق ازین دست اعترافات است
میان خضر و موسی چون فراق افتاد، فهمیدم
که گاهی واقعیت با حقیقت در منافات است
اگر در اصل، دین حُبّ است و حُبّ در اصل دین، بی شک
به جز دلدادگی هر مذهبی، مُشتی خرافات است...
فاضل نظری
دیوانه تر از خویش کسی می‌جستم
دستم بگرفتند و به دستم دادند..
.
دستم بگرفتند و به دستم دادند..
.
1401 دي 30، 12:25
عشق چون در سینه ام بیدار شد
از طلب پا تا به سر ایثار شد
این دگر من نیستم،من نیستم
حیف از آن عمری که با من زیستم
فروغ فرخزاد
1401 بهمن 1، 7:57
صبر کم و بی‌تابی بسیار و دگر هیچ...
در حشر چو پرسند که سرمایه چه داری؟
گویم که غم یار و غم یار و دگر هیچ
دیوانه تر از خویش کسی می‌جستم
دستم بگرفتند و به دستم دادند..
.
دستم بگرفتند و به دستم دادند..
.
1401 بهمن 1، 17:21
آنچه نادیدنی است آن بینی
هاتف
1401 بهمن 2، 17:25
دیدار یار نامناسب، جهنم است
سعدی
سپاس شده توسط
1401 بهمن 3، 0:19
ز کوی میکده برگشته ام ز راه خطا/ مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز
#حافظ❤
#حافظ❤
1401 بهمن 3، 22:18
تمنای وفاداری مرا هرگز نبود از تو
ولی ای بی‌وفا از بی‌وفا هم انتظاری هست!
فاضل نظری
از همہ گر رها شوم ، از تو جدا نمیشوم
تا تو زمین سجده‌اے ، سر بہ هوا نمیشوم
من تو بگو فدا كنم ، تن تو بگو فدا كنم
گر همہ را رها كنم ، تارك ِ ما نمیشوم
... 
1401 بهمن 4، 15:49
وعده ی وصل اگر دهد طاقت اتظار کو؟
سپاس شده توسط
1401 بهمن 7، 13:40
با خاک کوی دوست به فردوس ننگریم
حافظ
سپاس شده توسط
1401 بهمن 7، 13:44
ما را به رندی افسانه کردند
پیران جاهل شیخان گمراه
از دست زاهد کردیم توبه
و از فعل عابد استغفرالله"
1401 بهمن 7، 21:02
همچنان در پاسخ دشنام می‌گویم سلام
عاقلان دانند دیگر حاجت تفسیر نیست
فاضل نظری
از همہ گر رها شوم ، از تو جدا نمیشوم
تا تو زمین سجده‌اے ، سر بہ هوا نمیشوم
من تو بگو فدا كنم ، تن تو بگو فدا كنم
گر همہ را رها كنم ، تارك ِ ما نمیشوم
...
1401 بهمن 9، 21:40
عمری گذشت بی تو و در حسرتم هنوز
تو خوب بمون، نذار خوبا تموم شن
سپاس شده توسط
1401 بهمن 10، 0:01
ویرایش شده
وز سر پیمان برفت با سر پیمانه شد
حافظ
سپاس شده توسط
1401 بهمن 10، 0:38
در این بازار بی‌رونق، من آن ساعت شدم محتاج
که با ثروت عوض کردم غنای تنگدستی را
فاضل
از همہ گر رها شوم ، از تو جدا نمیشوم
تا تو زمین سجده‌اے ، سر بہ هوا نمیشوم
من تو بگو فدا كنم ، تن تو بگو فدا كنم
گر همہ را رها كنم ، تارك ِ ما نمیشوم
...