۩ مشاعره ۩

[MohseN72]

ماه عباد تست و من با لب روزه دار ازین
قول و غزل نوشتنم بیم گناه کردنست

[mehdi68]

تا خدا بنده نوازست به خلقش چه نياز
ميكشم ناز يكي تا به همه ناز كنم

[مبارز]

من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی
عهد نابستن از ان به که ببندی و نپایی

[mehdi68]

ياري اندر کس نمي‌بينيم ياران را چه شد

دوستي کي آخر آمد دوستداران را چه شد

[مبارز]

در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود

[dorna_golbarg]

دانی که را سزد صفت پاکی ؟
آن کاو وجود پاک نیالاید
تا دیگران گرسنه و مسکین اند
بر مال و جاه خویش نیفزاید

[رند]

در ره سودای تو در باختم

کفر و دین و گرم و سرد و خشک و تر


من همی دانم که من چون مفسدم

ننگ می آید تو را از این بی هنر



عطار

[dorna_golbarg]

روزها فکر من اینست و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود
به کجا می روم آخر ننمایی وطنم

[رند]

ماه است روی خرمت،دام است زلف پر خمت

دلها چون مرغ اندر غمت از دامگاه آویخته


فرش بقا انداخته،کوس فنا بنواخته

میزان عزت ساخته،پیش سیاه آویخته


عطار

[dorna_golbarg]

تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف تو
زان سفر دراز خود عزم وطن نمی کند

[تنها ترین سردار]

دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست
تا نگویند رقیبان که تو منظور منی ...
( سعدی )

[سنــا]

یک شبی مجنون نمازش را شکست

بی وضو در کوچه ی لیلا نشست

[تنها ترین سردار]

ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم
با ما منشین اگر نه بد نام شوی ...
( حافظ )

[MohseN72]

یادباد آن که به خلوتگه وصلت شب و روز
دل سرا پرده‌ی صد راز نهان بود مرا

[رند]

یوسف اندر ملک مصری و سلطنت


دیده ی یعقوب نابینا شده