به نام خدا
دوستان سلام
رضا هستم یه معتاد جنسی؛
درگیری های دیروز همه ی خانواده مون رو رنجوند اما چیزی نگذشت که همه چی به روال عادی اش برگشت.
امروز طبق معمول رفته بودیم باغ (28 کیلومتری از خونه مون فاصله داره و هوای خیلی باصفایی داره ) خلاصه اینقدر هواش خوب بود که تا ظهر هم اونجا خوابیدم
البته ساعتای 7 حرکت کردیم
.
توی باغ خیالم راحته که سرگرمم و میتونم انرژیمو تخلیه کنم البته اگه نزنم به در تنبلی و حال داشته باشم
امان ار بیکاری؛ یعنی هرچی میکشیم از این بیکاریه. یاد حرف یه فرزانه ای افتادم:
وقتی کاری ندارید، پرنده ی خیال به هر سو پرواز میکنه.
یعنی من اگه کار داشتم و رفتن به اون کار اجباری بود خیلی خیلی درگیری هام کمتر بود. این دیگه واسه هممون بدیهیه.
قبلا هم گفتم من عاشق کلنگم !
اصن نمیدونم چرا ؟ ولی بهر حال عاشقشم. راستی کلنگ مذکر یا مونث ؟! :smily man:
پس از مدت ها یکم کار کردم. جاتون خالی سیر برداشت میکردیم.
واقعا بدبختیه در آوردن سیر از زمین !
بازم جاتون خالی یه تنی به آب زدم. آب سرد ... اصلا آب یه چیز دیگست، آدم زنده میشه.
وسوسه او اینا؛ یخورده داشتم. دلیلش این بود که شنبه گذشته که اومدیم بودیم باغ از یه جا اعصابم خورد شد و همون جا به خودم قول دادم رسیدم خونه خودارضایی کنم. فرار کردن از نزاع ها و مشکلات عادت ما بود و فقط دنبال مسکنی بودیم برای اینکه از مسئولیت خود دست بکشیم. هفته پیش خودارضایی کردم و نمیدونم چه حسی داشتم. نمیدونم چندمین فیلمی بود که نگاه میکردم کاملا تحت تاثیر آن ها قرار گرفته بودم. هدف این فیلم ها آموزش تجاوز و نشون دادن زن ها بعنوان ابزار هستند. اگر همین طور ادامه بدیم چون فکر میکنیم باید مثل اون فیلم ها عمل کنیم قطعا در رابطه های دیگه مون هم به مشکل برمیخوریم چون اساس هر رابطه محبت و علاقه است ولی این تنها چیزی است که توی اون فیلم ها رد میشه.
من اینو میدونم که در صورتیکه هوشیار نشم و به رفتار گذشته ام ادامه بدم عاقبتی جز بیمارستان، تیمارستان و مرگ نخواهم داشت. بدون این برنامه و مراقبه بعد از مدتی دیگه احساس گناه نخواهم کرد و ممکنه برام عادی بشه. اونوقت دیگه خودارضایی جوابمو نمیده و من دلیلی برای ترکش نمیبینم و میرم سراغ لذت کوتاه مدت دیگه. بابت اینکه الان اینجا هستم همواره سپاسگذار خداوند هستم.
این روزا دارم راجع به انتخاب رشته ام فکر میکنم، خدا رو شکر بدون هیچ بحثی در خانواده نظرمو مطرح میکنم و همه چیز طبق خواسته من پیش میره. میدونم که بحث و دعوا هیچ چیزی رو حل نمیکنه و من فقط باید مذاکره کنم و حرف بزنم. سال هایی است از این روش استفاده میکنم و خیلی خیلی احساس بهتری پیدا میکنم.
سعی میکنم
فقط برای لحظه پاک باشم و نگاهم به پاکی
ناشی از نداشتن آن نباشد زیرا این باعث لغزش و شکست من میشه. امروز بلطف خدا روز خیلی عالی و با نشاطی بود. خدا رو شکر
. ممنون که به حرفام گوش کردید