میراکل جان خوش اومدی.
این جا چیزی که کم نیست هم دردره
همه ی ما یه درد مشترک داریم
علاوه بر اون ، خیلی ها هم هستند که موفق شدند و تونستند ، ترک کنند.
بعضی هاشون هم موندند و دارند به بچه ها کمک می کنند.
امیدوارم من هم بتونم و بمونم و کمک هم بکنم.
سلام به همه داداش های گلم
مرسی از حمایت هاتون ... میدونین چی شده ؟؟؟؟ یه اتفاق خوب ... رفتم توی 5 روز پاکی و این عالیه ... می دونین بعضی ها می گن 5 روز پاکی ولی خب توی این 5 روز فقط جسم پاک بوده ولی فکر همش در حال گناه بوده ولی من 5 روز تقریبا خیلی پاک داشتم .
گاهی شد که یه حوس هایی اومد سمتم ولی من خیلی سریع بلاکش کردم . اینکه می گن فکر آدم دست خودشه از نظر من واقعا درسته . ما خودمونیم که وقتی شیطان به ذهنمون رجوع کرد با تغییر مسیر اون می تونیم ازش فرار کنیم . یادم نیست کی بود ولی یکی از داداش هامون توی همین تاپیک گفته بود اگه بهش فکر نکنیم می تونیم ازش خیلی خیلی فاصله بگیریم . من اینو توی واقعیت دارم حس می کنم : ببینین وقتی اول صبح پامیشی و میگی خدایا به امید تو و بعد به کار های روزمره خودت می پردازی یهو می بینی که عه ساعت شد 11 شب و تو پنجمین روز پاکیت رو گذروندی و این واقعا از نظر خودم عالیه البته بازم می خوام یادآوری کنم 5 روزی که توش هم فکر و هم جسم پاک باشه به اون میگن 5 روز پاک ولی اگه حتی 1 دقیقه فکر و روح درحال گناه باشه مطمعن باشید که اون ترک آخر شکست می خوره چه 1 ساعت بعد و یا چه 1 سال بعد ولی تهش شکسته حالا اونی که 5 روز پاکی خالص داره حتی اگه این پاکی به 5 روز و یک ساعت هم برسه بازم با ارزش تر از اون یکی پاکیه . ببخشید که خیلی براتون حرف زدم فقط خواستم این نکته رو بگم که داداش باید هم روح (منظورم از روح همون روان وفکرمون هست) و هم جسمت پاک باشه پاکی جسم ارزش خیلی کمی داره . این همه زیاد حرف زدنم هم فقط به دستور آقا طاهر بود چون خیلی بهشون مدیونم . راستی برام دعا کنین که به 6 روز پاکی خالص هم برسم . یاعلی
دمت گرم داداشم ...
عالی بودی توی این پنج روز .....دمت گرم که داری پیش میری ....فکر کنم زود تر از من ده روزتو پر کنی.
همینجوری پیش برو منم پیشتم.
سلام اقا این مشکل من دیگه شورشو در اورده. میدونید که دست ورزی در خواب. البته خیلی کوتاه موقع خواب پیش میاد که تا متوجه میشم و به خودم میام دیگه اینکارا نمیکنم. و البته هر شب اینطوری نیست و شاید هفته ای دو شب این حالت پیش میاد.بعدش حس بدی به آدم دست میده. نمیدونم ایا باید روزام صفر بشن؟ من که آخه دست خودم نبوده.
اینم مشکله ما داریم؟ هییی
سلام داداشای گلم
از بچه های گروه معذرت میخوام
دیشب گشت وگذار های اینترنتی به جای بدی کشیده شد که البته منجر به خ.ا نشد ولی قانون مسابقه رو زیر پا گذاشتم...
JAMASB ا / گروه صبح پاکی / هفته سوم قرمز
بعد از خوندن مطلب داداش صادقین و بحث هایی که شد دارم سعی میکنم لذت گناه رو کم کنم اما ذهنم چون قبلا توش چرندیات باقی مونده نمیشه به این راحتی پاکش کرد و طوری شده از اتفاق ساده ای که میبینم چرندیات میسازه و کنترلش خیلی سخت شده و مقاومت نشون میده.
ولی خدارو شکراز 2 هفته پیش استفاده از اینترنتم رو کم و محدود کردم. از 200 تا بوکمارکی که برای مرورگرم بود الان شده به 30 تا .
درنهایت اینکه
به دعای داداشای گلم نیاز دارم
سلام
(1394 بهمن 22، 8:49)Deril نوشته است: [ -> ]سلام اقا این مشکل من دیگه شورشو در اورده. میدونید که دست ورزی در خواب. البته خیلی کوتاه موقع خواب پیش میاد که تا متوجه میشم و به خودم میام دیگه اینکارا نمیکنم. و البته هر شب اینطوری نیست و شاید هفته ای دو شب این حالت پیش میاد.بعدش حس بدی به آدم دست میده. نمیدونم ایا باید روزام صفر بشن؟ من که آخه دست خودم نبوده.
اینم مشکله ما داریم؟ هییی
دریل جان منم مدتی بد عود کرد بود... اما به حمدلله خوب شد...
نگران نباش.. ان شالله درست میشه...
همین که تا به خودت میای، قطعش می کنی کلی حرفه... آفرین به شما...
توصیه های 101 خیلی خوبه...
شب ها هم سعی کن چیزهای محرک کمتر بخوری...
به مرور زمان درست میشه...
نقل قول: دیشب گشت وگذار های اینترنتی به جای بدی کشیده شد که البته منجر به خ.ا نشد ولی قانون مسابقه رو زیر پا گذاشتم...
جاماسب عزیز همین که تصمیم گرفتی این گشت و گذارهای بی مورد رو کم کنی، خیلی اتفاق مثبتی هست...
وقتی روند روند مثبتی باشه، بالاخره به ثمر میرسه...
این هفته تجربه ای بود برای رد کردن خط قرمزها... که چه قدر راحت به پرتگاه می کشونتت...
از امروز سعی کن تو همون لحظه اول قوی باشی و مقاومت کنی...
همون یه ذره پیش رفتن، کلی کار آدم رو سخت می کنه...
اما از اول جلوش ایستان خیلی ساده تره...
سلام به همه
شکست . بالاخره اونی که نباید می شد ، شد. بالاخره این پنجشنبه جمعه ها آسیبی که همیشه بهم می زدن رو دوباره به من زدن و من دوباره شکستم .
از دست خودم خیلی ناراحتم و احساس پوچی می کنم ولی یه چیزی که از این تاپیک یاد گرفتم داشتن امیده . عیبی نداره از نظر خودم 5 روز پاکی برای کسی که یه هفتس اومده و قبل از اومدنش خیلی اوضاش بد بوده خوبه . در آخر اینکه برام دعا کنین من مجبورم دوباره از اول شروع کنم . یا علی گفتم و پاکی آغاز شد . یا علی
(1394 بهمن 22، 18:20)یا علی گفتم و نوشته است: [ -> ]سلام به همه
شکست . بالاخره اونی که نباید می شد ، شد. بالاخره این پنجشنبه جمعه ها آسیبی که همیشه بهم می زدن رو دوباره به من زدن و من دوباره شکستم .
از دست خودم خیلی ناراحتم و احساس پوچی می کنم ولی یه چیزی که از این تاپیک یاد گرفتم داشتن امیده . عیبی نداره از نظر خودم 5 روز پاکی برای کسی که یه هفتس اومده و قبل از اومدنش خیلی اوضاش بد بوده خوبه . در آخر اینکه برام دعا کنین من مجبورم دوباره از اول شروع کنم . یا علی گفتم و پاکی آغاز شد . یا علی
سلام محمد جان
میدونی نیمه پر لیوان چیه؟
اینکه تو میدونی از کجا ضربه میخوری
محصلی و از شنبه تا چهارشنبه سرت گرم درس و مشقته
پنج شنبه و جمعه سرت خلوت تره
خب برا این دو روز برنامه بریز
یه بازی خوب
یه کتاب خوب
یه گردش خوب
خیلی چیزای خوبه دیگه رو میشه تو این دو روز تجربه کرد
مگه نه؟
چند تا از این چیز خوبا رو ک میشه تو برنامه آورد خودت بگو
دلداری رو هم
به نحو احسنت و کاملا درست خودت به خودت دادی
و نیازی به دلداری من نیس
و خدا رو شکر ک از این انجمن اون چیز خوبه رو یاد گرفتی
امید داشتن و
امیدوار موندن حرف اول و اخر این مسیره
نذار امید تو دلت کم رنگ بشه
ک اون وقت دلت میشه لونه اونی ک نباید بشه
یاعلی
عاشق اباالفضل/گروه صبح پاکی/هفته سوم سبز
دوست عزیز راسخو و عاشق فاطمه زهرا و همچنین بابالنگ دراز سلام. از دوست عزیزم بابا لنگ دراز تعجب میکنم که چطور چند سال دارن با وزوز گوش سر میکنن چیزی که واقعا رو اعصاب خیلی تاثیر میزاره. بعدشم از همه دوستان سوال دارم. من تا چند وقت دیگه نامزد میکنم. اگر در زمان عقد یا ازدواج انزال اتفاق بیفته بازم که همون خود ارضایی میشه. چون انرژی زیادی از مردان خارج میشه. علت تمام این عوارض هم اینه که از بدن زیاد کار کشیدیم و به خودمون نرسیدیم و تقویت نکردیم خودمونو. چطور میشه که من ازدواج میکنم و انتظار داشته باشم این عوارض کاهش پیدا کنه ویا کلاا از بین بره. لطفا صادقانه و منطقی جواب بدید دوستان. به نظرات همه احتیاج دارم مخصوصا با تجربه ها و یا اونایی که متاهل هستن و شرایط منو گذروندن. تشکر از همتون. منتظرم دوستان.
و اصولا یک انسان مثل من و با شرایط من میتونه زندگی زناشویی سالمی داشته باشه یا خیر. نگرانم عزیزان.
کسی هست اینجا که ازدواج کرده و واقعا شرایطش بهتر شده؟ ضعف جسمانی، وزوز گوش، تاری دید و حساسیت چشم به نور، خستگی زود رس و ............ واقعا اینا با ازدواج درست میشه؟
ای خدااااا من دوباره جرأت نمیکنم بخابم. با اینکه چشام به زور بازن میترسم بخابم
(1394 بهمن 22، 23:37)miracle نوشته است: [ -> ]کسی هست اینجا که ازدواج کرده و واقعا شرایطش بهتر شده؟ ضعف جسمانی، وزوز گوش، تاری دید و حساسیت چشم به نور، خستگی زود رس و ............ واقعا اینا با ازدواج درست میشه؟
سلام میراث عزیز
بله ما اینجا دوستانی داریم بزرگوار و دلسوز که با همین کانون شروع کردن و خیلی مصمم و جدی کارشون رو پیش گرفتن و قدم به قدم با کانون ادامه دادن تا اینکه روزی به برکت پاکی های مدام و دعای اهل بیت علیها سلام بر پله ازدواج که از پله های سعادت و خوشبختی و رسیدن به آرامشه هست ، قدم گذاشتن .
رفع آثار سوء این عمل شیطان وار و شنیع باعث می شه ، از طرف ذات قدوس ربوبیت به کسی که تلاش کرده تا نفسش رو رام کنه ، هدیه ای تعلق بگیره . که همون سلامتیه حاصل از ترکه
اما خب این سلامتی مراتب داره ، به نظر من باید حل شد تو خدا
باید عاشق بشیم برادر
باید طاهر بشیم
باید خاضع و فروتن بشیم و کبر رو زمین بذاریم
باید بنده باشیم .
راهشم گفتنا ، پیروی از قرآن و عترت
اینا رو به خودم گفتم تا تکرار باشه و مرور تا یادم نره .
در پناه خدا