(1395 آبان 14، 14:52)honesty نوشته است: [ -> ]صداقت / گروه جنگجویان خشن / هفته ی اول قرمز
شرمنده ی دوستان شدم جبران میکنم هفته های آینده من ۲ روز پیش شکست خوردم
داداش صداقت چرا شرمنده؟
هنوز دو هفته باقی مونده و فرصت جبران هست.
فقط یه نکته ، آدم اول که می خواد استارت ترک رو بزنه خیلی ممکنه تلاش کنه.
همین داداش منشور گل گلاب یادمه یه شبایی به خاطر این که نشکنه نشسته می خوابید.
یا اصلا آدم بعضی شبا رو نمی خوابه تا نشکنه. چون از خ.ا بیزار شده و به تمام معنا حالش از اون کار بهم می خوره.
نمی دونم چرا؟ ولی وقتی یه خرده از ترک می گذره انگار همه چیز رو فراموش می کنیم. قبول داری؟
(1395 آبان 14، 20:34)چشم های خاکستری نوشته است: [ -> ]سلام بچه ها!!!
خوبید؟؟
آقا همین اول بگم من این هفته قرمز بودم!!!
یه اتفاق بد!!!
اما بعدش کلی اتفاقات خوب افتاد که به خاطرش خدا رو شاکرم!
ایول داداش! نه به خاطر قرمز بودنا، به خاطر حال خوبت.
داداش خیلی باید تلاش کنیا ، منتظرم هفته ی دیگه بیای بگی که سبز بودی.
(1395 آبان 14، 22:32)بازگشت به خاک نوشته است: [ -> ]من از صبح تا الان قسم به جان خودم به جان رسول الله و خود خدا
بیش از 100 بار تو 24 ساعت وسوسه شدم
که مقاومت کردم
والله انصاف نیست !
خدایا چه خاکی بر سرمون بریزیم با این امتحان سختی که داری میگیری
امروز نتونستم درس بخونم - به خاطر طراحی سختی که برای این دنیا داشتی
آخه فدات شم من که میرم میام تو خاک میوفتم برای تو روزی 50 بار تو سجده ام
چرا آخه اینقدر سخت !
به زور قرآن و آیه و حدیث خودم رو نگه داشتم
اگر نیازی رو به اجبار قرار دادی - حلالشم بده و حرامشم همچنین
کسی رفت سمت حرام - حالش رو بگیر
نه اینکه دنیایی پر از میلیون ها حرام و بدون هیچ حلال
اصلا سر در نمیارم
داداش طاقت بیار ، حتما نتیجه ی مثبتش رو می بینی.
نمی دونما ، ولی نمی تونی یه جوری جریان رود رو عوض کنی؟
انگار بعضی مواقع ما می افتیم وسط یه رودخونه قوی که می خواد ما رو ببره سمت خ.ا
هر چقدر هم که مقاومت کنیم ، جریان رود قطع نمی شه.
نمی دونم شاید باید یه جوری موقعیت رو عوض کرد.
داداش به خودت یادآوری کن چقدر این پاکی برات عزیزه و چقدر براش تلاش کردی.
..........................
داداش محمد۶۸ دارمت ، ممنون که به بچه ها روحیه می دی.
منم خیلی خوبم
اصلا همین که می بینم پشتکار در نرفته کلی خودش یعنی شانس
ولادت امام باقر هم که هست ، یعنی نور علی نور.
بچه ها می دونید چی به ذهنم رسیده؟
این که ما همین که بخوایم با خ.ا مقابله کنیم ، همین خودش یعنی چیزی وجود داره و ما باهاش باید مقابله کنیم.
و این خودش شاید باعث وسوسه و تحریک بشه. پس شما اصلا نباید برای مقابله با خ.ا کاری بکنی.
شما باید روی اراده ی خودت کار کنی. باید برای آدم خوبی بودن تلاش کنی.
برای انجام کارهای روزانه و تعهدات و تکلیفات و تمرینات و پروژه و ... تلاش کنی.
باید برای پاکی چشم و ذهن تلاش کنی.
نه این که برای مقابله با وسوسه برنامه نداشته باشی. اگر یه دفعه ای تحریک شدی باید برنامه از پیش تعیین شده داشته باشی.
ولی اگر فکر کنی قراره شب قبل از خواب وسوسه بشی ، خودش باعث می شه که اتفاق بیافته.
شما توی ذهنت باید همیشه توی ذهن به صورت دیفالت (default) وسوسه نشدن رو بذاری.
در کل به خ.ا فکر نکی. انگار که چیزی بلد نیستی و اصلا بهش علاقه نداری.
آقا من از خ.ا حالم به هم می خوره و این کار کثیف ترین و پست ترین و زشت تری کار دنیاست.
و این که آدم بشینه و فیلم های مستهجن نگاه کنه ، عملا انگار داره خودش رو می ندازه توی چاه و دنیا و آخرت خودش رو خراب می کنه.
و این خیلی بی کلاسیه که آدم توی خیابون به دختر مردم نگاه کنه و خیلی بی جنبگی و بدبختی آدم رو نشون می ده و اصلا توی شخصیت ماها نیست.