کانون

نسخه‌ی کامل: آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
آیا استمنا حرام است؟
پاسخ آیت الله مکارم شیرازی
گرچه بعضى از «پزشکان بى خبر» و «روان شناسان غیر محقّق» سعى دارند که عمل زشت و شوم «استمنا» را در نظر برخى از جوانان بى ضرر جلوه دهند، امّا نامه هاى فراوانى که از مبتلایان به ما رسیده، و مشاهدات حسّى و خارجى کاملا گواهى مى دهد که این سخن در واقع یک نوع انکار حقایق حسّى و اغفال مسلّم جوانان است.
در این جا مقاله مستدل و محقّقانه اى را از نظر خوانندگان عزیز مى گذرانیم که اقتباس از مقاله یکى از روان پزشکان معروف (دکتر چهرازى) در شماره 13 مجله دانشمند و پاسخ زنده اى براى این سؤال است.
نوجوانان با مسائل غامضى روبه رو هستند که از آن جمله «موضوع جنسى» است. در حقیقت در این مرحله از سن که تمایلات جنسى، به خود شکل مى گیرد و نوجوان پس از یک دوره کنجکاوى، به واقعیّت این غریزه آگاه مى گردد، هر گونه تشویق و تحریک جنسى آتش شهوت را در نهاد نوجوان شعلهور مى سازد.
سابقاً تحت تأثیر «تربیت مذهبى و آداب و رسوم اجتماعى» نوجوانان پایبند به اصولى بودند که به هنگام روبه رو شدن با غریزه جنسى، سختى و فشار را بر خود هموار مى کردند و با خویشتن دارى کمتر درصدد تحریک جنسى بر مى آمدند.
ولى امروز(1) مناظر سکسى در کوچه و خیابان و منزل و آگهى هاى تبلیغاتى و مشاهده عکس هاى لخت و مجلات و روزنامه ها و فیلم هاى سینمایى و تلویزیونى و داستان هاى سرگرم کننده، در بیدار کردن و بر انگیختن و تحریک این غریزه اثر فوق العاده اى دارد و در نتیجه در زندگى جدید، نوجوانان با تمایلات شدید و طغیانگر جنسى دست بگریبانند.
در این گیرو دار است که نوجوان به سبب پیشامدى با ارائه طریق به وسیله هم سن و سال ها، یا در خواب و مانند آن دچار انزال مى شود و چون از آن لذّت مى برد، درصدد تجدید عوامل آن بر مى آید و کم کم به استمنا منجر شده و مشکل بزرگى در زندگى نوجوان پدید مى آید.
برخى از پزشکان و روانشاسان معتقدند استمنا یک امر طبیعى است و نیاز به آن را نزد انسان و حیوانات یک امر عادى تصوّر مى کنند.
ولى این افراد غافلند که اگر این کار تکرار شود و به دفعاتى چند در هفته برسد باعث چه زیان هایى از نظر رشد جسمى و روانى نوجوانان خواهد شد (و متأسّفانه معمولا این عادات تدریجاً شدّت مى یابد و چون وسایل آن به آسانى در دسترس نوجوانان قرار دارد، زود به آن معتاد مى شود و به دفعات متعدّدى در فواصل کوتاه منتهى مى گردد).
عواقب شوم این عادت زشت و ناتوانى جنسى
با بررسى هایى که در سال هاى اخیر صورت گرفته، مخصوصاً با بررسى ها و مطالعاتى که ما روى متجاوز از هزار جوان نموده ایم مسلّم گردیده است که موضوع استمنا را نباید ساده تلقّى نمود. (دقّت کنید)
براى روشن شدن این مطلب لازم است بدواً فیزیولوژى غدد جنسى را متذکّر شویم:
یکى از نشانه هاى بلوغ، ترشّح «منى» از سلول هاى غدد بیضه ها مى باشد. هر قطره منى داراى میلیون ها تخم نر «اسپرماتوزوئید» و مایع لزج مخصوصى است که از غدّه هاى بیضه ترشّح مى شود و به وسیله مجراى منى وارد کیسه منى که در پشت کیسه مثانه جاى دارد، مى گردد.
کیسه منى تدریجاً پر مى شود و قسمتى از آن جذب بدن مى گردد و در رشد و نمو اندام نوجوان مؤثّر است و محرّک تمایلات جنسى مى باشد; ولى قسمت عمده آن باید تخلیه شود و در راه تولید مثل به کار رود.
در جوانانى که خود را کمتر در معرض تحریکات جنسى قرار مى دهند و معتقدات مذهبى و بهداشتى، آنها را از تحریکات نادرست باز مى دارد، هنگامى که کیسه منى پر شد معمولا در موقع خواب به صورت احتلام دفع مى گردد و تعادل بیولوژیکى برقرار مى شود و از این رو هیچ گونه نگرانى در مورد آنان نیست.
امّا نزد جوانانى که عوامل تحریک جنسى فراوان است و در محرومیّت به سر مى برند، تشبّث به استمنا تنها راه فراغ خاطر، پنداشته مى شود و چون آرامش خود را پس از هر تحریک، در استمنا مى بیند غالباً این عمل تکرار مى گردد; و هنگامى که تکرار شد و به هفته اى چند بار (یا بیشتر) رسید وضع روانى و جنسى نوجوان از حال طبیعى دگرگون خواهد شد و به اختلال نظم در مدار جنسى که علامت مهمّ آن ناتوانى جنسى است دچار مى گردد.
توضیح این که: هنگامى که ارضاى غریزه جنسى از راه طبیعى و ازدواج صورت مى گیرد، نوجوان از طریق مشاهده و لمس و سایر حواس، مرکز تحریکات جنسى او در مغز برانگیخته شده و از جهت فیزیولوژى تأثیراتى که از چشم و لمس و مانند آن به مراکز مغزى منتقل مى گردد انعکاس جنسى را مى سازد و عمل جنسى به صورت طبیعى انجام مى گیرد.
امّا در مورد استمنا قضیه کاملا برعکس است و این راه دگرگون مى شود و تخیّل و تصوّر مناظر خاص و لمس موضعى، جانشین عوامل تحریک طبیعى مى گردد و به این طریق یک سیستم انعکاسى انحرافى در مدار جنسى ایجاد مى شود.
هنگامى که این عمل تکرار گردد و «انعکاس انحرافى» در وجود جوان تثبیت شود، سبب مى گردد که وقتى بخواهد عمل جنسى را بطور طبیعى انجام دهد، نتواند; زیرا سیستم طبیعى راه ارضاى غریزه جنسى در او مختل شده است و به همین دلیل خود را در کامیابى به هنگام ازدواج ناتوان مى بیند.
این کیفیت شدیداً او را منقلب و ناراحت مى سازد و تکرار آن سر از یک نوع ناراحتى روانى بیرون مى آورد و ادامه آن شخصیت و روان او را تحت تأثیر قرار مى دهد (البتّه وحشت و نگرانى و دستپاچگى نوجوان در این حالت، خود نیز عامل تشدید آن خواهد بود در حالى که اگر عادت زشت خود را بکلّى ترک گوید و خونسردى خود را حفظ کند و عادت خوبى را جانشین آن عادت سازد، کاملا درمان پذیر خواهد بود).
اختلالات جسمى در مبتلایان به استمناء
نکته مهمّ دیگرى که در این جا باید بدان توجّه داشت این که: همان طور که گفتیم قسمتى از موادّ مترشّحه جنسى (منى) جذب بدن مى شود و سبب رشد و نمو نوجوان مى گردد، نه تنها در رشد و نمو جسمى او مؤثّر است بلکه در رشد روانى او نیز اثر بسیار دارد.
هنگامى که بر اثر استمناى مکرّر، این مواد بیرون مى ریزد، گذشته از پیدایش اختلال در رشد کامل جنسى، لاغرى، ضعف شخصیّت، ضعف اراده، کمى قدرت، حجب بسیار و کمرویى و تقلیل نیروى روانى را سبب مى گردد.
براى روشن شدن این دو موضوع بد نیست به چند نمونه از گفتار مبتلایان که پس از ازدواج ناکام شده اند یا از همسر خود لذّت نمى برند یا به سرد مزاجى و ناتوانى جنسى گرفتار هستند توجّه کنیم:
جوان متأهّلى اظهار مى داشت: «همسرم را تا سر حد پرستش دوست دارم ولى متأسّفانه از معاشرت با وى لذّت نمى برم و این امر مرا رنج مى دهد».
بانویى مى گفت: «سه ماه است ازدواج کرده ام امّا نمى دانم چرا در نظر شوهرم مانند یک تکّه چوب خشک هستم».
مرد جوانى اظهار مى داشت: «از هنگام بلوغ مکرّر این عمل زشت را انجام مى دادم; بعداً در تماس با همسر توفیقى حاصل نمى کنم، امّا هنگامى که تنها هستم فکر و خیال مرا تحریک مى کند.»
دو نفر جوان دیگر هنگام مراجعه اظهار مى داشتند: «به علّت تکرار این کار از آمیزش با همسر خود عاجزند و از این باب سخت شرمنده اند»
جوان دیگرى اظهار مى داشت: «شش ماه است همسر خود را عقد کرده امّا متأسّفانه به علّت ابتلا به این عادت بد، توفیقى به دست نیاورده و کامیاب نشده ام.»
این نکته نیز لازم به تذکّر است که جوانان گوشه گیر و عزلت طلب بیشتر در معرض ابتلاى این عادت زشت هستند و به همین دلیل لازم است جوانان از گوشه گیرى بى دلیل بپرهیزند و با انتخاب دوستان خوب و با ایمان براى خود، این عامل را از میان بردارند.
ضعف شخصیّت و وسواس
ضرر دیگرى که از این عادت زشت دامن جوانان را مى گیرد این است که غالب آنها پس از انجام این کار نادم و پشیمان مى شوند و با خود عهد و میثاق مؤکّد مى بندند که این عمل را تکرار نکنند; امّا متأسّفانه پس از فراهم شدن موجبات این کار، آن را تکرار مى کنند.
این توالى و تکرار «ندامت» و «اقدام»، روان آنها را به شدّت آزار مى دهد و سبب مى شود که نوجوان به ضعف شخصیّت، سستى اراده، شکّ و تردید، وسواس و «نورز جنسى» دچار گردد.
کوتاه سخن این که: عمل استمنا با منحرف ساختن سیستم انعکاس روانى در مسائل جنسى، احساس لذّت و توانایى را مختل مى سازد و به سرافکندگى و عقده حقارت و اختلال شخصیّت منجر مى شود و از این گذشته به رشد جسمى جوانان نیز ضربه وارد مى سازد. (پایان گفتار آقاى چهرازى)
یادآورى لازم: براى جلوگیرى از بروز این خطرات باید نوجوانان و جوانان، در عین این که ترس وحشت و دستپاچگى بى جهت به خود راه ندهند، با شدّت و جدیّت و امیدوارى کامل با این عادت شوم به مبارزه برخیزند.
نخست کوشش کنند که وسایل تحریک مصنوعى از قبیل عکس هاى لخت، رمان هاى عشقى، فیلم هاى گمراه کننده سینما و مطبوعات مبتذل را از دسترس خود خارج سازند و با تصمیم و همّت گِرد آنان نگردند.
سپس با انتخاب دوستان خوب و پرهیز از گوشه گیرى و حتّى خوابیدن در اطاق تنها و انتخاب ورزش هاى مفید و سرگرمى هاى سالم، اوقات فراغت خود را پر کنند بطورى که وقت بیکار نداشته باشند.
از معاشرت با افراد منحرف به شدّت بپرهیزند و با ساختن یک سلسله عادات خوب به جاى این عادت زشت، آن را از خود دور سازند.
هرگز فریب پاره اى از نوشته هاى مسموم و گفته هاى بعضى از اطّباى بى مطالعه و روان شناسان بى خبر که احیاناً جوانان را نسبت به این عمل شوم تأمین مى دهند، نخورند!
براى پیشگیرى افرادى که مبتلا نشده اند و هم براى ترک اعتیاد افرادى که گرفتارند، علاوه بر آن چه در بالا گفته شد، بحث مشروح ما را در کتاب «مشکلات جنسى جوانان» مطالعه نمایید.
1. منظور زمان قبل از انقلاب اسلامى است.
منبع: http://www.makaremshirazi.org/persia...ticle&sid=1324
حتما باید ما رو ببرن توی قبر تا از شهوات و خ.ا. و .... جدا شیم ؟
نمیشه خودمون وقتی زنده هستیم عقلانیت و عاقبت اندیشی رو پیش بگیریم؟
مگه نمیدونیم همنشین اموات خواهیم بود ؟
مگه نمیدونیم پول و خانواده و موبایل و کامپیوترو ماشین و ساعت و ... همه رو از ما میگیرن ؟
مگه نمیدونیم همنشین اعمالمون خواهیم بود؟
آدم همنشین خ.ا. ها و چشم چرونی و گناهانی که کرده بشه خوبه ؟
یا همنشین مشقت تقوا ؟ یا همنشین زجر تن ندادن به شهوات ؟ یا همنشین ترجیح خدای معنوی به هوس های مادی ؟


[تصویر:  htkm_screenshot_(44).png]
سلام به رهروان همیشه بیدار و همیشه در صحنه
آقا روز شنبه خطر مرگ رو از بیخ گوش ما رد شد
به این دلیل بود که حضور نداشتیم و گرنه مگه می شه من نباشم 317 
(1395 بهمن 9، 15:25)Mahdyar نوشته است: [ -> ]
(1395 بهمن 8، 21:20)مهدی‌یار نوشته است: [ -> ]سلام به بر و بچه ها
به دلاورا
به باغیرتا
به اونا که قدر خودشون رو میدونن
به اونا که امید و توکلشون به خداست.

"من احمد متوسلیان هستم."

مهدی یار/ هفته اول/ گروه پر افتخار ایستاده در غبار/ سبز
شکرت خدا!
گند زدم  117 
بعد از یه هفته دقیقا بعد از یه هفته 2
لعنتی  Swear1

اه لعنتی Swear1 
خوب داشتی پیش می رفتیا.
یه بار دیگه با دقت بیشتر. Khansariha (69) 
قبلا هم گفته بودم ،‌ سر یه هفته باید حواست رو جمع کنی. بعدش یه چند روزی استراحت بعدش جنگ. این جوری موفق می شی. Khansariha (46) 
(1395 بهمن 9، 12:46)abtin نوشته است: [ -> ]بچه ها از دیاموند کسی خبر نداره
نه والا ، من که خبر ندارم. 65 
(1395 بهمن 9، 17:08)هادی نوشته است: [ -> ]سلام بر بچه های لشکر ۲۱ رهروان Khansariha (58)

با تاخیر  65
هادی / گروه قدرتمند ایستاده در غبار /هفته اول سبز Khansariha (46)
دروود بر سرگروه گل گروهمون و اعضای قهرمان ایستاده در غبار 49-2 
این هفته اوضاع به خوبی پیش رفت البته چاشنی وسوسه زیاد بود و دلیل اون هم عدم کنترل ذهن و نگاه بود ولی این هفته انشاالله مراقب این دو مورد خواهم بود Khansariha (69)

درود بر تو 53 53 
گروه ایستاده بر غبار به داشتن اعضایی چون شما می باله. 302 
بچه ها موافقین گروه ایستاده در غبار رو قهرمان کنیم بره ، چه کاریه این همه مسابقه بدیم. 317 
(1395 بهمن 10، 15:20)چشم های خاکستری نوشته است: [ -> ]سلام...
نمیدونم چرا دستم نمیره که بنویسم
همین
اومدیم بگیم بد جور کشیدیم خاکی Hanghead
وضعیت در حال نوسانی دارم
یه لحظه خوب
چند لحظه بعد بد!
(1395 بهمن 10، 16:07)meep نوشته است: [ -> ]داش چشم ها منم دقیقا همینطورم از دیشبه شروع شده این وضعیت نوسانی که خیلی اذیت کننده هست
دوستان کسی تجربشو در اختیار نمیزاره؟ Hanghead
خب خیلی سخته از این حالت آدم در بیاد.
من تجربه ی خودم رو می گم. زیاده ها ولی بخونش.
معمولا این که وسوسه می شم علت خاصی داره.
یا استرس دارم یا کارام عقب افتاده یا مثلا یه صحنه ی بدی رو ناخواسته دیده ام
یا به صورت طبیعی هورمون های جنسیم زیاد شده (مثلا موز زیاد خوردم Khansariha (13) )
حالا قبل از هر چیز باید توکل کنی. نه این که یه کلمه بگی توکلت علی الله ، از ته دل خدا رو در نظر بگیری و بهش همه چی رو بگی و به اون بسپاری.
(شاید بگی خب خدا می دونه ولی نمی دونم این گفتنش چه خاصیتی داره که مثل آب رو آتیشه)
بعد اون علت هایی که می شه رفع کرد و رفع می کنی ، برای علت های طبیعی هم باید آدم بره روزه بگیره. یعنی تا جایی که می شه رفع کنی علت ها رو.
بعدش این قدر تلاش کنی تا به حال خوب ، نشاط و خوش حالی برسی که دیگه نری سمت خ.ا.
توجه کن این رو برای حال نوسانی گفتما و گرنه مواقع اورژانسی که باید فوری موقعیتت رو عوض کنی و کار های خاص خودش.
حالا این قلق من بود ، هر کی باید قلق خودش رو پیدا کنه.

مثال می زنم قشنگ روشن شی.
من دارم زندگیم رو می کنم و مثلا شب می خوام بخوابم یه دفعه فکرای بد می آد توی ذهنم ، بعدش این اندیشه می آد که برم فیلتر شکن دانلود کنم فیلم بد نگاه کنم که حال بده (اه اه ، خاک بریزم روی همه ی این فیلم های کثافتی که آشغال و لجن و هزار تا فحش بد دیگه هستن Swear1 ) خب این جا باید شاخک هام به صدا در بیاد که این یعنی خطر.
بعدش باید بلند شم و موقعیت رو فورا عوض کنم. مثل برم یه لیوان آب بخورم (من خودم مواقع اورژانسی ممکنه گر بگیرم و آب خیلی کمک می کنه)، صلوات بفرستم ، قدم بزنم ، برم بیرون رو نگاه کنم ، دو رکعت نماز بخونم
چند آیه قرآن و تا حالم عوض شه. (اینجاست که آدم خودش رو گول می زنه ، مثلا میره دو رکعت نماز می خونه و وقتی حال بدش ادامه پیدا می کنه می گه ، خدایا دیدی من نماز خوندم حال بدم نرفت؟ پس من تلاشم رو کردم و نشد. نه دیگه این طوری نه ، هر کاری که می تونی رو باید انجام بدی تا حال بد بره ، شده از خونه بزنی بیرون ، بری توی جمع ، بابات رو بیدار کنی و اذیت کنی و ...)
بعد از این که از حال اورژانسی در اومم ، باید بشینم فکر کنم که این حال از کجا اومده.
بعد از کلی فکر یادم می آد که مثلا امروز با پدرم دعوام شده و اصلا تو خونه کلی اعصابم خورد شده و کلی استرس و ...
از اون طرف ، از خ.ا قبلی هفت روز گذشته و الان بدنم هم به صورت طبیعی اسپرم تولید کرده و ...
خب حالا باید خوشحال باشم ، چون احتمالا علتش پیدا شده. حالا باید سعی کنم علت هاش رو رفع کنم. که این هم کلی ظرافت می خواد. Khansariha (66) 
...........................

این پست داداش V.A رو توصیه می کنم همه بخونن. خیلی خوب نوشته شده.
مخصوصا داداش میپ شما حتما بخون ، خیلی به مسائلی که توی انجمن شبانه روزی داریم بحث می کنیم نزدیکه حرفاش و جواب داده چرا ازدواج نمی تونه باعث ترک خ.ا بشه (حداقل به سادگی)
کمی تأمل

أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ﴿یس،آیه 60﴾
اى فرزندان آدم مگر با شما عهد نكرده بودم كه شيطان را مپرستيد زيرا وى دشمن آشكار شماست؟

وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ ﴿یس، آیه 61﴾
و اينكه مرا بپرستيد اين است راه راست

وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ ﴿یس، آیه 62﴾
و [او] گروهى انبوه از ميان شما را سخت گمراه كرد آيا تعقل نمیکرديد؟
حسین / سریع و خشن / هفته اول سبز

معذرت میخوام بایت تاخیر در اعلام وضعیتم...
سلام
گویا رفیق از سفر برگشته داریم...
به افتخار صادقین...  317

پ.ن: چند وقتی هست صوت سوره ی یس رو گوش می کنم.
میگن هر چیزی قلب داره. قلب قرآن سوره ی یس هست.
فکر کنم صادقین هم این سوره رو دوست داره...

شما به سوره ی خاصی از قرآن علاقه مند هستید؟
ایده مستند دوباره زندگی چه زمانی و چطور مطرح شد؟
این ایده برای اولین بار در سال ۸۸ مطرح شد و همان سال هم با آن موافقت شد اما با مخالفت‌های زیادیروبه‌رو بود. مدیران می‌گفتند پرداختن به موضوع مرگ تلخ است. مردم شادی می‌خواهند اما با تمام این اوصافبرنامه ساخته شد و به پخش رسید. در سال گذشته یعنی اواخر سال ۹۴ نیز ایده سری دوم برنامه مطرح شدکه از شش مدیر، پنج مدیر مخالف بودند اما من گفتم اگر بودجه‌ای را برای این کار در نظر نمی‌گیرید. از بودجهشخصی‌ام برنامه را می‌سازم و در آپارات و شبکه‌های اینترنتی می‌گذارم. من منتظر نمی‌مانم که کسی از منحمایت کند؛ رسالتی دارم و می‌خواهم به بهترین شکل ممکن انجامش بدهم. مرگ دغدغه من است و چونیکی از عزیزانم را از دست دادم با این موضوع کاملا آشنا هستم. من آدم افسرده‌ای نیستم و به‌شدت عاشقزندگی‌ام اما دغدغه‌ام مرگ است و با این برنامه خواستم بدانم افراد معروف و معمولی واکنششان به مرگچیست. با این مستند کاری می‌کنم که ما دوبار به سمت مرگ برویم و یک بار آن را با پای خودمان برویم وبرگردیم. من فقط با دغدغه‌ام از ابزار رسانه استفاده می‌کنم که یک کار را حرفه‌ای جلو ببرم. من فقط یکبرنامه‌ساز نیستم. شش سال است که در این زمینه پژوهش می‌کنم و در سایت «دوباره زندگی» پرسش‌نامهطراحی کردیم و روانشناس داریم و حتی در این زمینه قصد دارم، کتاب چاپ کنم و به‌شدت در این زمینهموشکافی می‌کنم.
پس با این همه مخالفت چطور شد که مدیران را قانع کردید تا سری دوم این مستند را بسازید؟
ما مدیران را قانع کردیم که قرار است درباره راهی حرف بزنیم که همه ما باید برویم و حتی از مدیران خواستیمکه شما هم در این برنامه شرکت کنید و منتظر هستیم ببینیم خودشان هم در این برنامه شرکت می‌کنند.
پرداختن به مقوله مرگ آن هم در روزهایی که مردم آماده تغییر و تحول هستند بهتر است یا درایام دیگر سال؟
من موافق نیستم که این برنامه حتما در ماه رمضان پخش شود. خود مدیران به این نتیجه رسیدند که در اینایام روی آنتن برود. مگر ما فقط باید در ماه رمضان به یاد خدا باشیم؟ این تکرار نمازها در طول روز نشان ازیادآوری است، من هم این رسالت را دارم که این مقوله را در سال یادآوری کنم و این حرف‌های من به اینمعنی نیست که من فرشته خدا بر زمین هستم. خودم این تجربه را به‌دست می‌آورم و روزی بیست دقیقه بهمقوله مرگ فکر می‌کنم. کسی که با من هم عقیده است می‌تواند برنامه ما را ببیند و کسی که با این یادآوریاذیت می‌شود می‌تواند «خندوانه» را ببیند و اجباری در کار نیست.
آیا برای اینکه مردم به مرگ فکر کنند، درست است که با این شکل مخاطب را تحت فشار قراربدهیم؟
نمایش تصاویری که ما در مستند «دوباره زندگی» نشان می‌دهیم فشار بر روح مخاطب نیست. خدایی نکردهکسی که عزیزی را از دست بدهد نمی‌تواند اجازه ندهد که سوار آمبولانس بهشت زهرا نشود یا روی مردهخاک نریزند چون قلبش ضعیف است یا مگر می‌شود به خدا گفت که بنده‌ات را نکش چون طاقت نداریم. اینحرف‌ها خنده‌دار است، من گاهی دلم می‌سوزد که مردمم این‌گونه فکر می‌کنند. کسانی که این اندازه ازحقیقت فرار می‌کنند دوست دارند برنامه‌هایی را ببینند که صرفا سرگرم‌کننده باشد و چیزی به آنها اضافه نکند.معنی واقعی زندگی کجا رفته است؟ چطور می‌شود به ما مسلمان گفت. مگر غیر از این است که تمام رسالتانبیا، مرگ‌آگاهی بوده و به ما گفتند این جهان فانی است.
اینها درست است اما جوری که شما به موضوع میپردازید؛ شاید این مرگآگاهی تبدیل به یکترس شود.
من به کاری که می‌کنم بسیار ایمان دارم چون احساس می‌کنم اگر به مرگ فکر کنم دیگر دروغ نمی‌گویم.دیگران را اذیت نمی‌کنم و اگر کسی را دوست داشته باشم به او می‌گویم و دوست داشتن را برای روز مباداذخیره نمی‌کنم. اتفاقا من خوشحال هستم که از خودم قبر و کفن دارم اما به زندگی‌ام هم بها می‌دهم، ورزشمی‌کنم، سالی چندبار مسافرت می‌روم و خانه من پر از رنگ است. لباس‌هایی که می‌پوشم رنگی است ودنیای من پر از موسیقی و عشق است. متاسفم برای کسانی که فکر می‌کنند زندگی به معنی یاس وناامیدی است و مرگ اتفاق سختی است. فقط با کمی تامل می‌شود فهمید که مرگ بخشی از زندگی است.البته ما مقصر نیستیم، کسی نبوده است که این حرف‌ها را به ما بزند. از بس موعظه شنیدیم گوش‌هایمان پرشده و به کسی که به مدت بیست دقیقه و سالی یک بار راجع به این پدیده صحبت می‌کند، اعتراض می‌کنندو می‌گویند مردم نباید غمگین شوند و قلبشان ضعیف است. مردم دوست دارند شاد باشند و کسانی کهاین‌طور فکر می‌کنند سطحی‌نگر هستند. خوشحال هستم افرادی مثل شهاب حسینی، جعفری جوزانی وکسانی که صاحب تفکر هستند مثل فاضل لنکرانی برنامه را دیدند و دوست داشتند و با آن ارتباط برقرار کردند.من خوشحال هستم افراد اهل تفکر و فلسفه با برنامه «دوباره زندگی» کنار آمدند. من امیدوار هستم که بااین برنامه مردم به یاد خودشان بیفتند و خلوتی برایشان درست کند که بیشتر به خود و خالقشان فکر کنند.
چقدر آدمهای شناخته شده با شما همراه میشوند و همکاری میکنند؟
من نزدیک به صد نفر را به قبر آوردم و در سال ۸۸ از احسان علیخانی، امین حیایی، سردار طلایی، سرداررویانیان دعوت کردم من حتی دنبال کسی بودم که اختلاس کرده است و دنبال نمایندگان مجلس بودم که آنهارا به برنامه دعوت کنم و اصلا قصدم سوءاستفاده از ستاره‌ها نبود و نیست. من حتی به دنبال قاتل‌ها بودم و بهسازمان زندان‌ها نامه نوشتم که در راستای مرگ‌آگاهی به ما چند قاتل را معرفی کنند تا برای چند دقیقه درقبر بنشینند. من دغدغه‌مندم و عاشق کارم هستم. به پول فکر نمی‌کنم سازمان صداوسیما برای این برنامهدقیقه‌ای ۱۸۰ هزار تومان می‌دهد@@@؛ یعنی هر بیست دقیقه سه میلیون و خورده‌ای که اگر زیر پل پارکوی گردو می‌فروختم درآمدم بیشتر بود. در گروه ما همه عاشقانه کار می‌کنند و صرف این‌که یک آمبولانسنشان دادیم ما را قضاوت نکنید.
شما در طول این سالها به چه صورت در رسانه کار میکردید؟
من در ایران بزرگ نشدم، سال‌ها در خارج از کشور زندگی کردم و نزدیک به سی کشور را دیده‌ام. در واقع همدر ایران بودم هم نبودم. ۱۶ سال خارج از ایران زندگی کردم اما هیچ‌گاه زادگاه، وطن و هویتم را فراموش نکردمو هرکجا بودم به ایرانی بودنم افتخار کردم و در اوج مشکلات اقتصادی ایران در هرکجا که بودم، خودم را ایرانیمعرفی کردم. بعضی‌ها می‌گویند که علی سجادی آمده است تا مردم ایران را ناراحت کند. من اگر در کشوریکه کمتر به این مسائل بها می‌دهند برنامه بسازم طرفدار بیشتری خواهم داشت، البته من به مردم حقمی‌دهم که غمگین باشند و این به یک برنامه تلویزیونی ربط ندارد. می‌گویند شرقی‌ها غم‌پرست هستند و باهر آهنگی معمولا گریه می‌کنند. این غم انگار در کشور ما ریشه‌دار است. از جنگ گرفته تا فشارهای مالی،هوای آلوده و مشکلات خانوادگی که مردم را غمگین کرده است. مشکل از ماست. مشکل از مرگ نیست،مرگ عاری از این مشکلات است. من در مرگ روزنه‌ای پیدا کردم که عشق و امید است.
بازتابهایتان چقدر مثبت بوده و چقدر منفی؟
کامنت‌های اینستاگرام من را بخوانید. متوجه می‌شوید که مردم پیگیر برنامه هستند و نگاه بعضی از آنها با اینبرنامه عوض شده است. گرچه مخالف هم زیاد داریم به پیج بهنوش بختیاری سر بزنید و پستی که راجع بهآمدنش به برنامه گذاشت. پنجاه هزاربار دیده شده است. مردم اعتراض کردند که چرا این برنامه را ساختید.سیستم پول داده است که مردم را ناراحت کنید اما بهنوش بختیاری که دیده می‌شود و نگاهش به زندگیمثبت و پر انرژی است. وی به مرگ نگاه زیبایی دارد.
به شکل دیگری از مستندسازی برای روایت مرگ فکر کرده بودید؟
شکل اول طراحی ما برای این برنامه قبر بود که خودم قبول دارم شاید زود بود با این میزانسن برنامه را شروعکنیم. ما در سری جدید در قسمتی مرده را در شب، وسط خیابان گذاشتیم و از رهگذران کمک خواستیم کهجنازه را بلند کنند اما تعداد زیادی امتناع می‌کردند. مردم از جنازه فراری هستند، وقتی عده‌ای ترسو هستنددیگر مشکل برنامه‌ساز نیست. در این سری یک مرحله قبل‌تر از قبر را روایت کردیم.
«دوباره زندگی» را چه زمانی ادامه میدهید؟
احتمال دارد تا من زنده باشم این برنامه ادامه داشته باشد اما ممکن است در سری‌های بعد نه قبر باشد و نهآمبولانس و با یک فضای شادتری برنامه را بسازم زیرا فضای من پر از زندگی است و مرگ هم جزیی از آنمحسوب می‏شود. من به این مسئله ایمان دارم. جالب است برایتان بگویم که ایده اول برنامه زمانی به وجودآمد که من نهج البلاغه را از اول تا انتها خواندم و در آن زمان ایران نبودم اسم من میلاد بود، اسمم را به علیتغییر دادم زیرا هیچ سفری و هیچ کشوری و هیچ فردی به اندازه حضرت علی(ع) نتوانست من را تغییر بدهد واین شد که من شناسنامه‌ام را عوض کردم. در زمانی که سری اول دوباره زندگی را می‌ساختم ۲۴ سالم بوداما حالا ۳۲ ساله هستم و من و گروهم تغییر کرده‌ایم. از نظر من آن برنامه که در قبر بود برنامه‌ای معمولی بوداما این برنامه پخته‌تر شده است.
برنامه چقدر سانسور داشت؟
سانسورها در حد ممیزی تلویزیون است مثل حجاب یا آقایی که گردنش چاقو خورده بود و گفتند نمی‌شودپخش کرد وگرنه ما مشکلی نداریم.
در میان دعوتشدگان به برنامه، چه کسانی دعوت شما را نپذیرفتند؟
احمدی نژاد و ضرغامی. من تنها کسی هستم که شماره‌ام را در تلویزیون پخش کردند و شش کاندید را درسال ۹۲ دعوت کردم که برای مناظره به قبر بیایند و هیچ‌کس قبول نکرد و کامران نجف‌زاده چندبار این موضوع رااز شبکه خبر پخش کرد که مستند‌سازی کاندیدها را به مناظره در قبر دعوت کرد. من برنامه تلویزیونی همنداشتم ایده‌ام را به شبکه خبر دادم و گفتم من ایده‌ای دارم که می‌خواهم بدانم رییس جمهوری که انتخابمی‌کنم، چطور آدمی است. کسی که به مرگ فکر می‌کند از نظر من آدم درستی است چون فردی که به رفتنفکر می‌کند قابل اعتماد است و می‌شود به او پول غرض داد. کسانی که مدام به زندگی فکر می‌کنند اتفاقا بایدبه دینشان شک کرد چون متریالیستی یا نیهلیستی‌ها فقط به این دنیا فکر می‌کنند.
کسانی هم بودند که به برنامه شما بیایند و با دیدن فضای برنامه عصبانی بشوند و بروند؟
بله اما اجازه بدهید اسمشان را نبرم چون آبرویشان می‌رود. یکی از صفات خدا ستارالعیوب است و برای کسیکه راجع به مرگ برنامه می‌سازد این بی‌اخلاقی است.
معیار انتخاب مهمانهایتان بر چه اساسی است؟
بداهه؛ ما معیار انتخاب مهمان‌هایمان این‌طور نیست که روی قشر خاصی تمرکز کنیم؛ مثلا روزی در خیابان،محمدرضا شریفی‌نیا را دیدیم و از او خواستیم که به برنامه بیاید اما قبول نکرد حتی فیلمش را گرفتیم و پخشکردیم. مشکل ما با برنامه «دوباره زندگی» و مرگ و آمبولانس نیست، مشکل ما ترس است.
هدیه مالی برای مهمانهایتان در نظر میگیرید؟
بله؛ گلدان شمعدانی! چون هدف داریم و می‌خواهیم در باغچه بکارند و هر روز به آن نگاه کنند.
(1395 بهمن 11، 1:11)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]
سلام به رهروان همیشه بیدار و همیشه در صحنه
آقا روز شنبه خطر مرگ رو از بیخ گوش ما رد شد
به این دلیل بود که حضور نداشتیم و گرنه مگه می شه من نباشم 317 
(1395 بهمن 9، 15:25)Mahdyar نوشته است: [ -> ]
(1395 بهمن 8، 21:20)مهدی‌یار نوشته است: [ -> ]سلام به بر و بچه ها
به دلاورا
به باغیرتا
به اونا که قدر خودشون رو میدونن
به اونا که امید و توکلشون به خداست.

"من احمد متوسلیان هستم."

مهدی یار/ هفته اول/ گروه پر افتخار ایستاده در غبار/ سبز
شکرت خدا!
گند زدم  117 
بعد از یه هفته دقیقا بعد از یه هفته 2
لعنتی  Swear1

اه لعنتی Swear1 
خوب داشتی پیش می رفتیا.
یه بار دیگه با دقت بیشتر. Khansariha (69) 
قبلا هم گفته بودم ،‌ سر یه هفته باید حواست رو جمع کنی. بعدش یه چند روزی استراحت بعدش جنگ. این جوری موفق می شی. Khansariha (46) 
(1395 بهمن 9، 12:46)abtin نوشته است: [ -> ]بچه ها از دیاموند کسی خبر نداره
نه والا ، من که خبر ندارم. 65 
(1395 بهمن 9، 17:08)هادی نوشته است: [ -> ]سلام بر بچه های لشکر ۲۱ رهروان Khansariha (58)

با تاخیر  65
هادی / گروه قدرتمند ایستاده در غبار /هفته اول سبز Khansariha (46)
دروود بر سرگروه گل گروهمون و اعضای قهرمان ایستاده در غبار 49-2 
این هفته اوضاع به خوبی پیش رفت البته چاشنی وسوسه زیاد بود و دلیل اون هم عدم کنترل ذهن و نگاه بود ولی این هفته انشاالله مراقب این دو مورد خواهم بود Khansariha (69)

درود بر تو 53 53 
گروه ایستاده بر غبار به داشتن اعضایی چون شما می باله. 302 
بچه ها موافقین گروه ایستاده در غبار رو قهرمان کنیم بره ، چه کاریه این همه مسابقه بدیم. 317 
(1395 بهمن 10، 15:20)چشم های خاکستری نوشته است: [ -> ]سلام...
نمیدونم چرا دستم نمیره که بنویسم
همین
اومدیم بگیم بد جور کشیدیم خاکی Hanghead
وضعیت در حال نوسانی دارم
یه لحظه خوب
چند لحظه بعد بد!
(1395 بهمن 10، 16:07)meep نوشته است: [ -> ]داش چشم ها منم دقیقا همینطورم از دیشبه شروع شده این وضعیت نوسانی که خیلی اذیت کننده هست
دوستان کسی تجربشو در اختیار نمیزاره؟ Hanghead
خب خیلی سخته از این حالت آدم در بیاد.
من تجربه ی خودم رو می گم. زیاده ها ولی بخونش.
معمولا این که وسوسه می شم علت خاصی داره.
یا استرس دارم یا کارام عقب افتاده یا مثلا یه صحنه ی بدی رو ناخواسته دیده ام
یا به صورت طبیعی هورمون های جنسیم زیاد شده (مثلا موز زیاد خوردم Khansariha (13) )
حالا قبل از هر چیز باید توکل کنی. نه این که یه کلمه بگی توکلت علی الله ، از ته دل خدا رو در نظر بگیری و بهش همه چی رو بگی و به اون بسپاری.
(شاید بگی خب خدا می دونه ولی نمی دونم این گفتنش چه خاصیتی داره که مثل آب رو آتیشه)
بعد اون علت هایی که می شه رفع کرد و رفع می کنی ، برای علت های طبیعی هم باید آدم بره روزه بگیره. یعنی تا جایی که می شه رفع کنی علت ها رو.
بعدش این قدر تلاش کنی تا به حال خوب ، نشاط و خوش حالی برسی که دیگه نری سمت خ.ا.
توجه کن این رو برای حال نوسانی گفتما و گرنه مواقع اورژانسی که باید فوری موقعیتت رو عوض کنی و کار های خاص خودش.
حالا این قلق من بود ، هر کی باید قلق خودش رو پیدا کنه.

مثال می زنم قشنگ روشن شی.
من دارم زندگیم رو می کنم و مثلا شب می خوام بخوابم یه دفعه فکرای بد می آد توی ذهنم ، بعدش این اندیشه می آد که برم فیلتر شکن دانلود کنم فیلم بد نگاه کنم که حال بده (اه اه ، خاک بریزم روی همه ی این فیلم های کثافتی که آشغال و لجن و هزار تا فحش بد دیگه هستن Swear1 ) خب این جا باید شاخک هام به صدا در بیاد که این یعنی خطر.
بعدش باید بلند شم و موقعیت رو فورا عوض کنم. مثل برم یه لیوان آب بخورم (من خودم مواقع اورژانسی ممکنه گر بگیرم و آب خیلی کمک می کنه)، صلوات بفرستم ، قدم بزنم ، برم بیرون رو نگاه کنم ، دو رکعت نماز بخونم
چند آیه قرآن و تا حالم عوض شه. (اینجاست که آدم خودش رو گول می زنه ، مثلا میره دو رکعت نماز می خونه و وقتی حال بدش ادامه پیدا می کنه می گه ، خدایا دیدی من نماز خوندم حال بدم نرفت؟ پس من تلاشم رو کردم و نشد. نه دیگه این طوری نه ، هر کاری که می تونی رو باید انجام بدی تا حال بد بره ، شده از خونه بزنی بیرون ، بری توی جمع ، بابات رو بیدار کنی و اذیت کنی و ...)
بعد از این که از حال اورژانسی در اومم ، باید بشینم فکر کنم که این حال از کجا اومده.
بعد از کلی فکر یادم می آد که مثلا امروز با پدرم دعوام شده و اصلا تو خونه کلی اعصابم خورد شده و کلی استرس و ...
از اون طرف ، از خ.ا قبلی هفت روز گذشته و الان بدنم هم به صورت طبیعی اسپرم تولید کرده و ...
خب حالا باید خوشحال باشم ، چون احتمالا علتش پیدا شده. حالا باید سعی کنم علت هاش رو رفع کنم. که این هم کلی ظرافت می خواد. Khansariha (66) 
...........................

این پست داداش V.A رو توصیه می کنم همه بخونن. خیلی خوب نوشته شده.
مخصوصا داداش میپ شما حتما بخون ، خیلی به مسائلی که توی انجمن شبانه روزی داریم بحث می کنیم نزدیکه حرفاش و جواب داده چرا ازدواج نمی تونه باعث ترک خ.ا بشه (حداقل به سادگی)



ممنون که تجربه خودتون رو کامل شرح داده بودید.من کامل خوندم 53
سلام 
این چند روزه فکر این خدمت لعنتی داره دیوونم میکنه. اصلا اعصاب هیچی رو ندارم.  شما وقتی اعصابتون از یه چیزی خورده چه کار میکنید؟
(1395 بهمن 11، 18:36)آرمــین نوشته است: [ -> ]سلام
گویا رفیق از سفر برگشته داریم...
به افتخار صادقین...  317

پ.ن: چند وقتی هست صوت سوره ی یس رو گوش می کنم.
میگن هر چیزی قلب داره. قلب قرآن سوره ی یس هست.
فکر کنم صادقین هم این سوره رو دوست داره...

شما به سوره ی خاصی از قرآن علاقه مند هستید؟


سلام بررهروانی های گل و 
یه سلام مخصوص خدمت رفیق شفیق داداش صادقین و آرمین عزیز  302 Khansariha (18)

آرمین داداش من یه بار به سی دی اموزشی قران داداشم گوش میکردم 
همون سی دی هایی که از مدرسه میدن 
اتفاقی سوره ای رو باز کردم 
استاد مشاری العفاسی قرائت میکردند و چه صدای دلنشینی داشت 
قبلا نمیشناختمشون
اون لحظه نقطه عطف بود و من گشتم و نسخه کامل قران و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه رو با صدای ایشون پیدا کردم که هم ترجمه داره هم شرح و تفسیر تو یه سی دی نرم افزار
هر از گاهی باصدای ایشون زمزمه میکنم قران رو
و هر سوره یه جور خاصی به دل مینشینه
و ازسالهای راهنمایی علاقه ی خاصی به سوره ی یوسف (ع) داشتم و دارم 53
تو برنامم هست که بعد این هفته یه بار شرروع کنم قرائت قران رو 
انشاالله که خدا یاری کنه 53258zu2qvp1d9v



(1395 بهمن 11، 1:11)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]
سلام به رهروان همیشه بیدار و همیشه در صحنه
آقا روز شنبه خطر مرگ رو از بیخ گوش ما رد شد
به این دلیل بود که حضور نداشتیم و گرنه مگه می شه من نباشم 317 

(1395 بهمن 9، 17:08)هادی نوشته است: [ -> ]سلام بر بچه های لشکر ۲۱ رهروان Khansariha (58)

با تاخیر  65
هادی / گروه قدرتمند ایستاده در غبار /هفته اول سبز Khansariha (46)
دروود بر سرگروه گل گروهمون و اعضای قهرمان ایستاده در غبار 49-2 
این هفته اوضاع به خوبی پیش رفت البته چاشنی وسوسه زیاد بود و دلیل اون هم عدم کنترل ذهن و نگاه بود ولی این هفته انشاالله مراقب این دو مورد خواهم بود Khansariha (69)

درود بر تو 53 53 
گروه ایستاده بر غبار به داشتن اعضایی چون شما می باله. 302 
بچه ها موافقین گروه ایستاده در غبار رو قهرمان کنیم بره ، چه کاریه این همه مسابقه بدیم. 317 
باعث افتخار و عزیزدلی برادر Khansariha (18) 
منم کاملا موافقم  Khansariha (69)
والا چه کاریه اصلا Gigglesmile
(1395 بهمن 11، 22:39)Deril نوشته است: [ -> ]سلام 
این چند روزه فکر این خدمت لعنتی داره دیوونم میکنه. اصلا اعصاب هیچی رو ندارم.  شما وقتی اعصابتون از یه چیزی خورده چه کار میکنید؟

الان منم خوب نیستم وقتی اعصابم خورده سعی میکنم به یجایی برم که تنها باشم و باخودم خلوت کنم اگه کسی دوربرم باشه تو این حس و حال من، یا خودش به اون حال دچار میشه یا تو ذوقش میزنم یا میرنجونمش 
خلوت کن برادر باخودتو خدای مهربونت 53258zu2qvp1d9v
(1395 بهمن 11، 22:39)Deril نوشته است: [ -> ]سلام 
این چند روزه فکر این خدمت لعنتی داره دیوونم میکنه. اصلا اعصاب هیچی رو ندارم.  شما وقتی اعصابتون از یه چیزی خورده چه کار میکنید؟

پست قبلی من رو بخون. همون ها رو که گفتم ته تجربیات من بود. 4chsmu1
و این که امروز یه اتفاق جالبی برام افتاد. یه نفر یه ایرادی از من گرفت.
کلا آدمی هستم که اگر ازم ایراد بگیرین دوست دارم نصفتون کنم. Khansariha (13)
و امروز کلی رنجیده خاطر شدم ، ولی بعد پنج دقیقه سعی کردم موضوع رو هضم کنم : ((من هم آدمی هستم پر از اشتباهات))
رفتم با طرف مقابل صحبت کردم و آشنا شدیم دیدم چه پسر خوبی هم هست. 317
و کلی با هم دوست شدیم و دیگه رنجشی نبود.
خدا رو شکر Khansariha (46)
اقا یه موضوعی رو بی پرده بگم 
جدای از همه عوامل لغزش 
وقتی بعد چند روز از پاکی میگذره طبیعتا احتلام رخ میده
و یکی از عمده مشکل بزرگ من در پاکی همین وسوسه های بزرگ بعد احتلامه 
نمیدونم از کجا میاد این صحنه ها ولی تو خواب ادم گاهی صحنه هایی رو میبینه که تو بیداری به عقلشم نمیرسه اونا
دوستان شما هم این مشکل رو دارین؟
(1395 بهمن 11، 23:06)هادی نوشته است: [ -> ]اقا یه موضوعی رو بی پرده بگم 
جدای از همه عوامل لغزش 
وقتی بعد چند روز از پاکی میگذره طبیعتا احتلام رخ میده
و یکی از عمده مشکل بزرگ من در پاکی همین وسوسه های بزرگ بعد احتلامه 
نمیدونم از کجا میاد این صحنه ها ولی تو خواب ادم گاهی صحنه هایی رو میبینه که تو بیداری به عقلشم نمیرسه اونا
دوستان شما هم این مشکل رو دارین؟
آخ گفتی.
یکی از مشکلات من هم همینه.
بازگشت به خاک گفته که اگر قبل خواب یه سری دعا ها رو بخونیم مشکل کمتره.
واقعا هم خدا باید کمک کنه.

فکر می کنم در طول روز اصلا نباید به اون خواب اهمیت بدیم و سعی کنیم حواس خودمون رو پرت کنیم.
ولی من تجربیات خوبی در این زمینه ندارم 65
شاید بقیه بچه ها بتونن بهتر کمک کنند. 302
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 220 221 222 223 224 225 226 227 228 229 230 231 232 233 234 235 236 237 238 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 250 251 252 253 254 255 256 257 258 259 260 261 262 263 264 265 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 306 307 308 309 310 311 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 323 324 325 326 327 328 329 330 331 332 333 334 335 336 337 338 339 340 341 342 343 344 345 346 347 348 349 350 351 352 353 354 355 356 357 358 359 360 361 362 363 364 365 366 367 368 369 370 371 372 373 374 375 376 377 378 379 380 381 382 383 384 385 386 387 388 389 390 391 392 393 394 395 396 397 398 399 400 401 402 403 404 405 406 407 408 409 410 411 412 413 414 415 416 417 418 419 420 421 422 423 424 425 426 427 428 429 430 431 432 433 434 435 436 437 438 439 440 441 442 443 444 445 446 447 448 449 450 451 452 453 454 455 456 457 458 459 460 461 462 463 464 465 466 467 468 469 470 471 472 473 474 475 476 477 478 479 480 481 482 483 484 485 486 487 488 489 490 491 492 493 494 495 496 497 498 499 500 501 502 503 504 505 506 507 508 509 510 511 512 513 514 515 516 517 518 519 520 521 522 523 524 525 526 527 528 529 530 531 532 533 534 535 536 537 538 539 540 541 542 543 544 545 546 547 548 549 550 551 552 553 554 555 556 557 558 559 560 561 562 563 564 565 566 567 568 569 570 571 572 573 574 575 576 577 578 579 580 581 582 583 584 585 586 587 588 589 590 591 592 593 594 595 596 597 598 599 600 601 602 603 604 605 606 607 608 609 610 611 612 613 614 615 616 617 618 619 620 621 622 623 624 625 626 627 628 629 630 631 632 633 634 635 636 637 638 639 640 641 642 643 644 645 646 647 648 649 650 651 652 653 654 655 656 657 658 659 660 661 662 663 664 665 666 667 668 669 670 671 672 673 674 675 676 677 678 679 680 681 682 683 684 685 686 687 688 689 690 691 692 693 694 695 696 697 698 699 700 701 702 703 704 705 706 707 708 709 710 711 712 713 714 715 716 717 718 719 720 721 722 723 724 725 726 727 728 729 730 731 732 733 734 735 736 737 738 739 740 741 742 743 744 745 746 747 748 749 750 751 752 753 754 755 756 757 758 759 760 761 762 763 764 765 766 767 768 769 770 771 772 773 774 775 776 777 778 779 780 781 782 783 784 785 786 787 788 789 790 791 792 793 794 795 796 797 798 799 800 801 802 803 804 805 806 807 808 809 810 811 812 813 814 815 816 817 818 819 820 821 822 823 824 825 826 827 828 829 830 831 832 833 834 835 836 837 838 839 840 841 842 843 844 845 846 847 848 849 850 851 852 853 854 855 856 857 858 859 860 861 862 863 864 865 866 867 868 869 870 871 872 873 874 875 876 877 878 879 880 881 882 883 884 885 886 887 888 889 890 891 892 893 894 895 896 897 898 899 900 901 902 903 904 905 906 907 908 909 910 911 912 913 914 915 916 917 918 919 920 921 922 923 924 925 926 927 928 929 930 931 932 933 934 935 936 937 938 939 940 941 942 943 944 945 946 947 948 949 950 951 952 953 954 955 956 957 958 959 960 961 962 963 964 965 966 967 968 969 970 971 972 973 974 975 976 977 978 979 980 981 982 983 984 985 986 987 988 989 990 991 992 993 994 995 996 997 998 999 1000 1001 1002 1003 1004 1005 1006 1007 1008 1009 1010 1011 1012 1013 1014 1015 1016 1017 1018 1019 1020 1021 1022 1023 1024 1025 1026 1027 1028 1029 1030 1031 1032 1033 1034 1035 1036 1037 1038 1039 1040 1041 1042 1043 1044 1045 1046 1047 1048 1049 1050 1051 1052 1053 1054 1055 1056 1057 1058 1059 1060 1061 1062 1063 1064 1065 1066 1067 1068 1069 1070 1071 1072 1073 1074 1075 1076 1077 1078 1079 1080 1081 1082 1083 1084 1085 1086 1087 1088 1089 1090 1091 1092 1093 1094 1095 1096 1097 1098 1099 1100 1101 1102 1103 1104 1105 1106 1107 1108 1109 1110 1111 1112 1113 1114 1115 1116 1117 1118 1119 1120 1121 1122 1123 1124 1125 1126 1127 1128 1129 1130 1131 1132 1133 1134 1135 1136 1137 1138 1139 1140 1141 1142 1143 1144 1145 1146 1147 1148 1149 1150 1151 1152 1153 1154 1155 1156 1157 1158 1159 1160 1161 1162 1163 1164 1165 1166 1167 1168 1169 1170 1171 1172 1173 1174 1175 1176 1177 1178 1179 1180 1181 1182 1183 1184 1185 1186 1187 1188 1189 1190 1191 1192 1193 1194 1195 1196 1197 1198 1199 1200 1201 1202 1203 1204 1205 1206 1207 1208 1209 1210 1211 1212 1213 1214 1215 1216 1217 1218 1219 1220 1221 1222 1223 1224 1225 1226 1227 1228 1229 1230 1231 1232 1233 1234 1235 1236 1237 1238 1239 1240 1241 1242 1243 1244 1245 1246 1247 1248 1249 1250 1251 1252 1253 1254 1255 1256 1257 1258 1259 1260 1261 1262 1263 1264 1265 1266 1267 1268 1269 1270 1271 1272 1273 1274 1275 1276 1277 1278 1279 1280 1281 1282 1283 1284 1285 1286 1287 1288 1289 1290 1291 1292 1293 1294 1295 1296 1297 1298 1299 1300 1301 1302 1303 1304 1305 1306 1307 1308 1309 1310 1311 1312 1313 1314 1315 1316 1317 1318 1319 1320 1321 1322 1323 1324 1325 1326 1327 1328 1329 1330 1331 1332 1333 1334 1335 1336 1337 1338 1339 1340 1341 1342 1343 1344 1345 1346 1347 1348 1349 1350 1351 1352 1353 1354 1355 1356 1357 1358 1359 1360 1361 1362 1363 1364 1365 1366 1367 1368 1369 1370 1371 1372 1373 1374 1375 1376 1377 1378 1379 1380 1381 1382 1383 1384 1385 1386 1387 1388 1389 1390 1391 1392 1393 1394 1395 1396 1397 1398 1399 1400 1401 1402 1403 1404 1405 1406 1407 1408 1409 1410 1411 1412 1413 1414 1415 1416 1417 1418 1419 1420 1421 1422 1423 1424 1425 1426 1427 1428 1429 1430 1431 1432 1433 1434 1435 1436 1437 1438 1439 1440 1441 1442 1443 1444 1445 1446 1447 1448 1449 1450 1451 1452 1453 1454 1455 1456 1457 1458 1459 1460 1461 1462 1463 1464 1465 1466 1467 1468 1469 1470 1471 1472 1473 1474 1475 1476 1477 1478 1479 1480 1481 1482 1483 1484 1485 1486 1487 1488 1489 1490 1491 1492 1493 1494 1495 1496 1497 1498 1499 1500 1501 1502 1503 1504 1505 1506 1507 1508 1509 1510 1511 1512 1513 1514 1515 1516 1517 1518 1519 1520 1521 1522 1523 1524 1525 1526 1527 1528 1529 1530 1531 1532 1533 1534 1535 1536 1537 1538 1539 1540 1541 1542 1543 1544 1545 1546 1547 1548 1549 1550 1551 1552 1553 1554 1555 1556 1557 1558 1559 1560 1561 1562 1563 1564 1565 1566 1567 1568 1569 1570 1571 1572 1573 1574 1575 1576 1577 1578 1579 1580 1581 1582 1583 1584 1585 1586 1587 1588 1589 1590 1591 1592 1593 1594 1595 1596 1597 1598 1599 1600 1601 1602 1603 1604 1605 1606 1607 1608 1609 1610 1611 1612 1613 1614 1615 1616 1617 1618 1619 1620 1621 1622 1623 1624 1625 1626 1627 1628 1629 1630 1631 1632 1633 1634 1635 1636 1637 1638 1639 1640 1641 1642 1643 1644 1645 1646 1647 1648 1649