سلام دوستان خوبم میدونم من زیاد تو این تاپیک کمک یا فعالیتی نداشتم اما میخوام از همه شما تشکر کنم بخاطر اینکه حس میکنم این دعاهای شما دوستان پاک باعث شد من بتونم از اون اوضاع فاجعه بارم بیرون بیام و خدارو شکر میکنم و خوشحالم که حالم بهتره از دوست عزیز جناب صادقین گل هم که من رو از خواب بازی و هپروت بیدار کردن هم تشکر ویژه دارم که واقعا من یکی رو واقعا از خواب نجات داد و کمک کرد ارامشم رو بدست بیارم
من هم ان شالله از امروز اماده ام تا به دوستای شبیه خودم که میدونم دارن سختی میکشن کمک کنم ان شالله
سلام
صادقین / گروه ؟ / هفته اول: سبز
خدا رو شکر
اسم گروه تو دو تا از پستا متفاوت بود.
پس هر چی برادر مهاجر گفت همونو انتخاب می کنیم
دادا از بین مردان خدا و آینده ی زیبا یکی رو انتخاب کن
---
برادر میپ خوشحالم حالت بهتر شده
ان شاء الله این روند مثبت ادامه دار باشه
و اینکه من کاری نکردم همه اش لطف خداست
ان شاء الله خدا به تلاش و همت همه ی ما برکت بده
خیلی دوست داریم همه گروه ها هفته های دوم و سومشون سبز و پر برکت باشه
یا علی
(1395 اسفند 7، 14:03)صادقین نوشته است: [ -> ]سلام
صادقین / گروه ؟ / هفته اول: سبز
خدا رو شکر
اسم گروه تو دو تا از پستا متفاوت بود.
پس هر چی برادر مهاجر گفت همونو انتخاب می کنیم
دادا از بین مردان خدا و آینده ی زیبا یکی رو انتخاب کن
---
برادر میپ خوشحالم حالت بهتر شده
ان شاء الله این روند مثبت ادامه دار باشه
و اینکه من کاری نکردم همه اش لطف خداست
ان شاء الله خدا به تلاش و همت همه ی ما برکت بده
خیلی دوست داریم همه گروه ها هفته های دوم و سومشون سبز و پر برکت باشه
یا علی
سلام
سرگروه خوش قول گروه ؟ اومد
اسم گروه بعد ازگذشت یک هفته :
مردان خدا
امیدوارم خدایی رفتار کنیم
داداش صادقین که هفته اولش سبزه بحمدلله
داداش حسین هم هفته اولش سبزه بحمدلله
داداش مرتضی هم هفته اولش سبزه بحمدلله
داداش دریفت هم هفته اولش سبزه بحمدلله
امیدوارم با نشاط و پر انزرژی پیش برین
اینم وضعیت من:
مهاجر / گروه مردان خدا / هفته اول: سبز
خدا رو شکر
سلام بر داداشیا
داداش علی ممنون .. شما لطف داری .. ان شالله رای گیری بشه هرچی اومد ..
میتونی تک رای 5 به اسم من بدی
خیلی عادلانه ..
آخرین وضعیت : من امروز یه کم وسوسه اومد سراغم که خدا رو شکر رد شد ..
دلیلشم تنهایی بود ..
ان شالله دیگه تکرار نمیشه ..
پیش بسوی داشتن روز های خوب ...
(1395 بهمن 26، 21:58)Rise نوشته است: [ -> ] (1395 بهمن 26، 19:35)خدا بزرگه نوشته است: [ -> ]سلام عاشق های پاک
دوستان بعد از مدت ها دوری دوباره اومدم احساس میکنم دیگه نمیتونم ادامه بدم دوست دارم ازدواج کنم نه به خاطر صرفا نیاز جنسی ..........
دوست دارم بنده خوبی برایه خدا باشم خدایی که خیلی دوسم داره دوست ندارم گناه کنم دوست دارم خدا منو دوست داشته باشه اصلا حالم این قدر گرفته نباشه
به نظرتون تصمیم ازدواج اشتباه هستش یا درست هستش
دوستان کمک کنید التماس دعا درباره ازدواج منتظر نظراتتون هستم
سلام
خوشبخاته شما از یک نظر دیدتون به ازدواج خوبه و اوتم اینکه ازدواج رو مسئله شهوت تلقی نمی کنید...
و جواب من اینه اگه شرایطش رو دارید مثل کار ، شغل و درامد در کل مسائل مادی یعنی اینکه بعد از ازدواج وضعیتتون بهتر میشه نه اینکه یه مشکل دیگه اضافه بشه به شما و توانایی قبول و انجام مسئولیت دارید خب ازدواج کردن بهتره ولی اگه احساس می کنید بعد از ازدواج مشکل پیدا می کنید یکم صبر کنید و به توانایی کافی برای ازدواج داشته باشید بعد اقدام کنید...
ازدواج در کل یعنی قبول مسئولیت از نظری خوب و انسان سازه چون انسان را مستقل و کامل می کنه و به شکلی هم انسان رو زیر باز مسئولیت می بره که باید به طور کامل اون مسئولیت قبول کنه...
اشتباه بودنش که ازدواچ کردن اشتباه نیست چون یه امر طبیعی است ولی اگه شرایط محیا باشه بنظرم بهتره... منظودم از محیا بودن شرایط تنها مسائل مادی نیست داشتن امادگی روحی و...
ممنونم گل از لحاظ مالی دارم بهتر میشم ولی هنوز اوکی نیست
(1395 بهمن 26، 19:35)خدا بزرگه نوشته است: [ -> ]سلام عاشق های پاک
به نظرتون تصمیم ازدواج اشتباه هستش یا درست هستش
سلام برادر
خودت در مورد ازدواج چه فکری می کنی؟
سلام خدمت همه عزیزانم
اسم گروه ما هم شهید همت انتخاب میشه
به تاريخ 19/10/59 شمسي ساعت 10:10 شب چند سطري وصيت نامه مي نويسم : هر شب ستاره اي را به زمين مي کشند و باز اين آسمان غمزده غرق ستاره است ، مادر جان مي داني تو را بسياردوست دارم و مي داني که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهيدان داشت.مادر، جهل حاکم بر يک جامعه انسانها را به تباهي مي کشد و حکومت هاي طاغوت مکمل هاي اين جهل اند و شايد قرنها طول بکشد که انساني از سلاله پاکان زائيده شود و بتواند رهبري يک جامعه سر در گم و سر در لاک خود فرو برده را در دست گيرد و امام تبلور ادامه دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است. مادرجان، به خاطر داري که من براي يک اطلاعيه امام حاضر بودم بميرم ؟ کلام او الهام بخش روح پرفتوح اسلام در سينه و وجود گنديده من بوده و هست. اگر من افتخار شهادت داشتم از امام بخواهيد برايم دعا کنند تا شايد خدا من روسياه را در درگاه با عظمتش به عنوان يک شهيد بپذيرد ؛ مادر جان من متنفر بودم و هستم از انسانهاي سازش کار و بي تفاوت و متاسفانه جواناني که شناخت کافي از اسلام ندارند و نمي دانند براي چه زندگي مي کنند و چه هدفي دارند و اصلا چه مي گويند بسيارند. اي کاش به خود مي آمدند. از طرف من به جوانان بگوئيد چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخيزيد و اسلام را و خود را دريابيد نظير انقلاب اسلامي ما در هيچ کجا پيدا نمي شود نه شرقي - نه غربي؛ اسلامي که : اسلامي ... اي کاش ملتهاي تحت فشار مثلث زور و زر و تزوير به خود مي آمدند و آنها نيز پوزه استکبار را بر خاک مي ماليدند. مادر جان، جامعه ما انقلاب کرده و چندين سال طول مي کشد تا بتواند کم کم صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسانها بيرون ببرد ولي روشنفکران ما به اين انقلاب بسيار لطمه زدند زيرا نه آن را مي شناختند و نه باريش زحمت و رنجي متحمل شده اند از هر طرف به اين نو نهال آزاده ضربه زدند ولي خداوند، مقتدر است اگر هدايت نشدند مسلما مجازات خواهند شد . پدر و مادر ؛ من زندگي را دوست دارم ولي نه آنقدر که آلوده اش شوم و خويشتن را گم و فراموش کنم علي وار زيستن و علي وار شهيد شدن, حسين وار زيستن و حسين وار شهيد شدن را دوست مي دارم شهادت در قاموس اسلام كاريترين ضربات را بر پيكر ظلم، جور،شرك و الحاد ميزند و خواهد زد. ببين ما به چه روزي افتاده ايم و استعمار چقدر جامعه ما را به لجنزار کشيده است ولي چاره اي نيست اينها سد راه انقلاب اسلاميند ؛ پس سد راه اسلام بايد برداشته شودند تا راه تکامل طي شود مادر جان به خدا قسم اگر گريه کني و به خاطر من گريه کني اصلا از تو راضي نخواهم بود. زينب وار زندگي کن و مرا نيز به خدا بسپار ( اللهم ارزقني توفيق الشهادة في سبيلک) .
و السلام؛
محمد ابراهيم همت
(1395 اسفند 8، 0:43)Mortezaag37 نوشته است: [ -> ]دوستان یه سوال:جنب شدن ازبین میره بعد چند ماه پاکی؟اخه توسایتامستقیم چیزی نگفتن وهمچنین خمیدگی و گودی کمر چی؟
باز هم بحث جذاب جدول.
داداش این مسئله واقعا عارضه ی خ.ا نیست و طبیعیه.
مسئله اش هم واقعا خیلی پیچیده است. به بعضی ها توی ترکشون کمک می کنه به بعضی دیگه برعکس اذیتشون می کنه.
بعضی اصلا تا حالا براشون اتفاق نیافتاده ، بعضی ها هم هر هفته اتفاق می افته.
من خودم قبل از این که بدونم خ.ا چیه ، این حالت رو خیلی تجربه کرده ام.
دعا هم داره.
خلاصه این که الان دوستان متخصص جدول می آن راهنمایی می کنند.
دوستان یه سوال:جنب شدن ازبین میره بعد چند ماه پاکی؟اخه توسایتامستقیم چیزی نگفتن وهمچنین خمیدگی و گودی کمر چی؟
سلام داداش،حالا چرا از بین بره؟؟خب حتما لازم بوده که هست،بنظر من برای بدن لازمه،ضمنا بازهم بنظر من بعد از ترک این مورد کم میشه چون کمتر آدم به فکرش می افته،
هم گروهی ها در چه حال ان؟فکر کنم این دفعه اول ماییم.....
اینجا همه چیز خوب و عالیست،همچنان با تمام قدرت پیش میرویم و هر روز بهتر از دیروز
دل منم خواست.
همگروهی های ما چطورند؟ بچه های دژ آهنین.
خوب در حال جنگید؟
یا مثل من بازم خراب کردید؟
درسته که ممکنه این دور آخر بشیم ، ولی هیچوقت تسلیم نمی شیم.
به قول بچه ها گفتنی ، سر به دار می دهیم ولی تن به ذلت نه.
(1395 اسفند 8، 23:51)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]دل منم خواست.
همگروهی های ما چطورند؟ بچه های دژ آهنین.
خوب در حال جنگید؟
یا مثل من بازم خراب کردید؟
درسته که ممکنه این دور آخر بشیم ، ولی هیچوقت تسلیم نمی شیم.
به قول بچه ها گفتنی ، سر به دار می دهیم ولی تن به ذلت نه.
گردان دژ آهنین با قدرت از پاکی مقدس در برابر دشمن در حال مراقبتند
ما تسلیم نمیشم و پیروزی واقعی ما نزد پروردگار متعال خواهد بود...
ما سربه دارمیدهیم و تن به ذلت نمیدهیم....