بچه های گروه نشات بیایید بگید چیکار می کنید با تنبلی هاتون؟
همین که این جا مقید باشید حرف بزنید خودش قدمه اوله.
من که حالم حسابی خوبه.
می دونید به چه نتیجه ای رسیدم؟
این که تفریح کردن ، تنبلی کردن نیست.
انسان به تفریح نیاز داره. وقتی شما تفریح نکنی به جاش تنبلی می کنی.
البته تفریح درست : صله ارحام ، ورزش کردن ، غذا درست کردن ، مسافرت رفتن.
تفریحاتی که بعدش خسته تر نشده باشید.
این چند روز کلی عید دیدنی رفتیم خونه فامیل و اقوام.
ملت کلی مشکل دارند و چقدر سختی زیادیه.
ناراحتی ها ، قهر ها و دشمنی ها ، فقر ها و بیماری ها
پیری ها و از کار افتادگی
و ما هم در قبال اقوام نزدیک و دور مسئولیم.
حداقل در حد سر زدن
الان کلی حس خوب دارم و کلی شارژ شدم و البته کلی ، کلی ، کلی هم کار دارم.
که ان شاء الله در وقت های خالی انجامشون می دم.
یه کاری که باید انجام بدم ، توی غذا خوردن باید دقت کنم.
توی یه دفترچه می خوام امتیاز بدم به ناهار و شامی که خوردم.
این طوری می تونم کنترل بیشتری داشته باشم روی پرخوری نکردن.
ما بریم.
یا علی
سلام
من فعلا برای مقابله با تنبلی سه تا کار روتین رو که خیلی ساده به نظر میان ولی من همیشه در انجام دادنشون مشکل داشتم انتخاب کردم:
۱- مسواک زدن
۲- شستن صورت با صابون صبح ها
3-قرآن گوش دادن شبانه
یواش یواش کارهای دیگه هم بهشون اضافه میکنم. فعلا اینا بسه
دوستان مواقعی که حس میکنیم در حال انفجار هستیم باید چکار کنیم؟
بنظرتون طبیعیه هر 2یا3 روز این حس تشدید بشه؟
راه مقابله باهاش چیه؟
سلام میپ جان عزیز ،
ترک کردن یعنی همین که نذاریم به اون مرحله ی ترکیدن برسیم .
اگه 2 یا 3 روز به اون حالت میرسی ، دنبال دلیلش بگرد ، خیلی به این چیزها فکر میکنی ؟ تنهایی ؟ غذای محرک خوردی این چند روزه ؟ بیکاری ؟
ج هر کدوم از اینها که مثبت باشه ، میتونه باعث بشه که به مرحله ترکیدن برسی ..
و اینکه نه ، طبیعی نیست این موضوع .. عرض کردم ، کسایی هستن که 400 روزه پاکن و به مرحله ی بی بازگشت هم نرسیدن تو این مدت
(1396 فروردين 9، 13:39)meep نوشته است: [ -> ]دوستان مواقعی که حس میکنیم در حال انفجار هستیم باید چکار کنیم؟
بنظرتون طبیعیه هر 2یا3 روز این حس تشدید بشه؟
راه مقابله باهاش چیه؟
بجان خودم روز چهارم عید بود که به حدی فشار روم بود به حالت جنون رسیده بودم. از لحاظ فیزیکی داشتم متلاشی میشدم. درد به مغز استخونم رسیده بود مثه دیوونه ها از این اتاق به اون اتاق میرفتم. به قول تو به حالت انفجار رسیده بودم.وقتی به اون روز فکر میکنم ترس برم میداره.ولی نزدم. تحمل کردم.شبش تو خواب محتلم شدم وقتی رفتم دوش بگیرم با اینکه همش لطف خدا بود کمک خدا بود اینقدر حس اعتماد به نفس کردم اینقدر حس خوبی بهم دست داد که میخواستم پرواز کنم. به جون خودم من مطمئنم که روز ۴ فروردین ۹۶ تو کارنامه اعمالم به صورت یه روز طلایی ثبت شده چون خدا اون روز خندید.همین الانم که دارم اینو واست مینویسم لبخند رضایت رو لبمه.
حمله میکنه شهوت یهو حمله میکنه به همه ما هم حمله میکنه. هر چقدر روزهای پاکیمون بیشتر بشه قدرت دفاعی ما ناخودآگاه زیادتر میشه. فقط باید سعی کنی پاکی جمع کنی. به نظرم تمرکزت رو از روی ترک خودارضایی بردار بزار روی ترک چیزای دیگه:
ترک محرک ها
چقدر جالبه که یه دوست بهبودی راهکار خواست هممون علاوه بر اینکه تجربه مشترک داشتیم تقریبا راهکار مشترک هم دادیم.
بچه ها بیاین محض خدا به دانسته هامون عمل کنیم.بلکه رها شدیم واسه همیشه.
(1396 فروردين 9، 13:39)meep نوشته است: [ -> ]دوستان مواقعی که حس میکنیم در حال انفجار هستیم باید چکار کنیم؟
بنظرتون طبیعیه هر 2یا3 روز این حس تشدید بشه؟
راه مقابله باهاش چیه؟
منم دیشب یه خرده حالم بد شد. یه فشار ریز.
صبحم احتملام و همچنان فشار ریز ادامه داره.
خب من به عنوان یه راهکار فشار درسی رو کم کردم.
رفتم با گوشی بازی کردم.
(اما سعی می کنم کار های اصلی رو عقب نذارم.)
دیشب که فشار زیاد شده بود ، یه لحظه از ته دلم به خدا توکل کردم.
نه با حرفی یا ذکری. فقط یه اطمینان حقیقی به این که واقعا هست و کمکم می کنه. خیلی تاثیر داشت.
می دونم چرا حالم خرابه. رعایت نکردن تغذیه ، پرخوری و البته خانم ها بدحجاب توی غریبه و آشنا. باید بیشتر دقت کنم.
میپ جان تنها کسی که می تونه به تو کمک کنه خودتی. ما ها همه فقط می تونیم حرف بزنیم و راهکار بدیم
در مورد این به حالت انفجار رسیدن.
من یه چیزی از بچه های کانون شنیدم ، این که توی روز هایی که ولادت یا شهادت امامی هست.
شیطان می خواد ما رو به گناه بندازه تا این طوری دل امام زمان رو بشکنه.
نمی گم این حرف درسته یا غلط ، می گم وقتی به حالت انفجار رسیدید تقویم رو یه نگاه بندازید ، حداقل توی روز هایی که برای ما مقدسه ، گناه نکنیم.
اگر هم می خوایم گناه کنیم بذاریم برای چند روز بعدش که احترام اماممون رو حفظ کرده باشیم.
فردا روز ولادت امام محمد باقر هست.
همچنین فردا شب لیله الرغایب و شب آرزو هاست ، روزه گرفتن هم فردا خیلی توصیه شده. برای همدیگه دعا کنیم فردا
(1396 فروردين 9، 22:34)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]در مورد این به حالت انفجار رسیدن.
من یه چیزی از بچه های کانون شنیدم ، این که توی روز هایی که ولادت یا شهادت امامی هست.
شیطان می خواد ما رو به گناه بندازه تا این طوری دل امام زمان رو بشکنه.
نمی گم این حرف درسته یا غلط ، می گم وقتی به حالت انفجار رسیدید تقویم رو یه نگاه بندازید ، حداقل توی روز هایی که برای ما مقدسه ، گناه نکنیم.
اگر هم می خوایم گناه کنیم بذاریم برای چند روز بعدش که احترام اماممون رو حفظ کرده باشیم.
فردا روز ولادت امام محمد باقر هست.
همچنین فردا شب لیله الرغایب و شب آرزو هاست ، روزه گرفتن هم فردا خیلی توصیه شده. برای همدیگه دعا کنیم فردا
میتونیم اینم در نظر بگیریم که هر روز هفته، روز یکی از معصومین (علیهم السلام) هست و به احترام هر معصومی که روزش هست گناه نکنیم. :
صقرا بن ابی دلف کرخی نقل کرده است، زمانی که متوکل امام هادی (علیه السلام) را به سامراء آورد و حبس نمود، روزی به خدمت آن حضرت رفتم تا خبری از احوال آن جناب بگیرم. حضرت فرمود: ای صقر! ناراحت نباش درحال حاضر از جانب متوکل به من آسیبی نمیرسد. گفتم! «الحمدلله» پس عرض کردم: ای مولای من!
حدیثی از رسول خدا (صل الله علیه و آله) روایت شده که معنا و مفهوم آن را نمیفهمم. فرمود: کدام حدیث است؟
عرض کردم: این حدیث که رسول خدا (صل الله علیه و آله) فرمود: «لاتعادوا والایام فتعا دیکم» با روزها دشمنی نکنید که آنها با شما دشمنی خواهند کرد.
حضرت فرمود: مقصود از این روزها و ایام ما (اهل بیت عصمت و طهارت) هستیم تا زمانی که آسمانها و زمین برقرار است.
روز شنبه به اسم رسول خدا (صل الله علیه و آله) است.
روز یکشنبه به نام امیرالمومنین علی(علیه السلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است.
روز دوشنبه به اسم حضرت امام حسن مجبتی (علیه السلام) و امام حسین سیدالشهداء (علیه السلام) است.
روز سهشنبه به نام امام سجاد (علیه السلام) و امام باقر(علیه السلام) و امام جعفرصادق (علیه السلام) است.
روز چهارشنبه: به اسم امام کاظم (علیه السلام) و امام رضا (علیه السلام) و امام جواد (علیه السلام) و به نام من امام هادی(علیه السلام) است.
روز پنجشنبه: به نام فرزندم امام حسن عسگری(علیه السلام) است.
و روز جمعه روز فرزند فرزندم قائم آل محمد حضرت مهدی صاحب الزمان (علیه السلام) است.و اهل حق به سوی او و زیر لوای او جمع میشوند و او کسی است که زمین را پس آنکه از ظلم و ستم لبریز شده، پر از عدل و داد میکند. این است معنی روزها و ایام، مبادا با آنها در دنیا دشمنی کنید که آنها نیز درآخرت با شما دشمنی خواهند کرد.
بحارالانوار، ج 50 ص 194
بچه ها با اجازتون من این چند تا پست آخری رو کپی می کنم توی تالار تجربیات.
چون این جا رو خانم ها نمی بینند. اگر دوست ندارین بهم بگین.
سلام دوستان
من از همگروهیهام معذرت میخوام که این چند وقته خیلی فعالیتم کم بوده سعی میکنم فعالتر باشم. خدا رو شکر سبزم. یا حق
(1396 فروردين 10، 15:46)aliunknown نوشته است: [ -> ]سلام بچه ها امیدوارم حالتون خوب باشه
یچیزی هست ندونستم کجا بیانش کنم
اگه یه بچه به صورت ناخواسته داره خ.ا میکنه چجوری بهش بگیم اینکارو نکنه !؟!؟!؟
ممنون میشم کمک کنید بچه ها
سلام
بستگی به سن و سال و موقعیت زندگی داره
چند سالشه؟
و چه طوری متوجه مشکلش شدی؟
ارتباطت باهاش چه جوریه؟
(1396 فروردين 10، 16:18)aliunknown نوشته است: [ -> ]4 سالش هست ...
ارتباط خوبی با هم داریم
و چند وقت پیش متوجه شدم که میره لا به لای پرده ها و یکارایی میکنه و بیشتر که دقت کردم متوجه شدم داره با ... بازی میکنه
بیشترم وقت هایی که تنها میشه اینکارو میکنه
خیلی نگرانش هستم یجورایی منو یاد خودم میندازه
ممنون میشم کمک کنید
و فقط یه سوال
برادرته درسته؟
اگه هست این موارد به ذهنم رسید
این جور که شما گفتی خودت می دونی توی این سن نیاز جنسی اصلاً مطرح نیست
و بچه ها حس کنجکاوی دارن. می خوان هر چیز جدیدی رو کشف کنند
اما بهتره که وقتایی که می بینیش به روی خودت نیاری و عادی رفتار کنی
چون ممکنه بیشتر کنجکاو بشه
و اگه مشکل تنهاییه که اصلاً نذار تنها باشه
باهاش بازی کن. ببرش بیرون قدم بزن. مسجد برو خلاصه سعی کن با اجتماع آشناش کنی
اگه هم مشکل خانوادگی دارید سعی کن نذاری اون مشکلات روی اون بچه تاثیر بذاره
داش علی سلام ،
آقا خیلی خیلی بده تو سن کم ، اگه جلوش گرفته نشه ، آینده خیلی مشکل ساز میشه براش . خصوصا اینکه تو سن رشده ، اعضای جنسی اش قراره رشد کنن و اینجوری طبیعی نمیشن .
به نظر من یه روز خیلی جدی بشین باهاش صحبت کن ، بگو اونجات یه جای خیلی خصوصی و حساسه ، و نباید اصن بهش دست بزنی وگر نه فلان میشه ، بهمان میشه ، (با توجه به سنش بترسونش دیگه ، مثلا خدا بدش میاد ، چشات از حدقه در میاد
(دور از جونش) و ... ) و آخرهم تهدیدش کن اگه این دفعه ببینم این کارو کردی به مامان بابا میگم ، یا میزنمت ، قول هم ازش بگیر ..
به نظر من شده حتی اگه یکی دوبار هم تنبیه فیزیکی بشه بهتر از اینه که آیندش رو به باد بده ..
چرا یه پلی استیشن ، یا یه گوشی براش نمیگیرن ؟ قشنگ تا 3-4 ساعت سرشو گرم میکنه