کانون

(1396 ارديبهشت 19، 0:24)meep نوشته است: [ -> ]سلام بچه های عزیز رهروان
دوستان شرمنده یک سوال دارم خجالت میکشم بپرسم اما منو ببخشید و اگه تونستین جواب بدین
سوالم این هست که ایا عرق کاسنی در کاهش شهوت تاثیری داره؟! من روزی 3 لیوان عرق کاسنی مصف میکنم
واقعا نمیدونم این تاثیر عرق کاسنی هست یا واقعا دچار خیلی معذرت میخوام ببخشین دچار ناتوانی جنسی شدم؟!
اصلا روم نمیشه جایی اینو بگم برای همین گفتم اول از همه بیام از شما دوستان نظر بپرسم تقریبا 1 هفتست دارم عرق کاسنی مصرف میکنم تو این مدت دچار کاهش وحشتناک شهوت شدم طوری که حتی تحریکم نمیشم حتی امدی
شرمنده از این سوالم دوستان من الان در شرایط استرسی وحشتناکیم بلاخره انگار این همه خ ا کار دستم داد;(

اول اینکه داداش گروه پسرونه س هر چیزی غیر از توصیف واضح جنسی رو میشه اینجا نوشت. کاربر عضو جنس مخالف اگه بیاد که ما مسئول نیستیم فقط میمونه کاربرای مهمان که مثلا اگه مهمون جنس مخالف ناخواسته یا حتی از روی کنجکاوی اومده تو رهروان با دیدن حرفهای ما بیماریش تشدید نشه مدیران کانون جایی درست کردن به عنوان پسرانه خودم تا الان نرفتم ولی بچه هایی که رفتن میگن جای باحالیه رمزشو بگیر برو شاید اونجا جواب سوالاتت باشه و بقیه هم میان جواب میدن.
اما راجع به سوالت
چه چیز خوبیه این عرق کاسنی یادم باشه برم بگیرم  جدی گفتم tar: 
یه زمانی کپسول اموکسی سیلین خالی میکردم توش کافور میریختم روزی چند نوبت میخوردم تا چند ماه. چه بلایی سر معده و سیستم تناسلی آوردم خدا عالمه فقط میدونم همش به دلیل عذاب وجدان بیخودی بود این کارام. حتی یه زمانی که بچه تر بودم زخم میکردم خودم رو که دست نزنم باورتون میشه با تیغ خودمو میبریدم :
خدا رو شکر که منو از عدم سلامت عقل نجات داد و در مسیر بهبودی افتادم 
یه زمانی هم که پاکیم میرفت بالا دست ورزی میکردم میدیدم تحریک نمیشم بعد میرفتم یه فیلم خیلی بد میدیدم که تحریک شم مطمئن بشم سالمم. این شهوت چقدر موذیه
تو این کار رو نکنی ها
به نظر من که فکرتو درگیر این چیزا نکن. اگه فکر میکنی تاثیر زیادی گذاشته عرق کاسنی دیگه نخور به همین سادگی
.............................................................................................................................................................
راستش منم گاهی استرس میگیرم برا بعد از ازدواج ۱۰ الی ۱۵ سال به قول یکی از بچه ها مثه خروس دیدی یه دقیقه ای کارشو انجام میده مثه خروس بودم و تا یه ذره تحریک شدم تخلیه کردم الان کمری نمونده  
یادتونه روزای اول خودارضایی لذت داشت از نظر جنسی؟ الان دیگه لذت نداره؟ اینقدر مغز و ذهنو پر کردم از خیالبافی با جنس های مخالف گوناگون اینقدر فیلم و کلیپ دیدم و باهاشون ارضا شدم شاید تو ذهنم تا الان با ده هزار آدم مختلف بیشتر رابطه گذاشتم. تخلیه جنسی هم که بخش اعظمش روحی و جسمیه. منم فکر میکنم به این بلاهایی که سر خودم آوردم و مشکلاتی که ممکنه بعدا پیش بیاد استرس میگیرم.حالم بد میشه. ولی خب چندتا نکته وجود داره یکی اینکه جلوی ضرر رو هر زمان بگیری منفعته دوم اینکه ترس از آینده شهوت رو تغذیه میکنه سوم اینکه باید بپذیرم هر لذتی هر کار خطایی تاوانی داره که تو همین دنیا باید پس بدی و چهارم که از همه مهمتره: تا خدا هست امیدی هست.

سلام یادآوری مشکلات و آسیبها امروز ذهنمو درگیر خودش کرد حالمو خراب کرد تا اینکه به این متن یه دوست همدرد رسیدم:

من باختم..!
قبول، ولی آنها که بردند، هنوز به  باخت من نرسیده اند. 
خداوندا به پاس تمام تجربيات ارزشمندى كه از شكست ها, مشكلات، محروميتها, گرفتاريها و حقارت هايى كه نصيبم شد، سپاسگزارم.
در دوران پاکی چندین بار خواب شهوترانی دیدم ولی در دوران شهوترانی حتی یک بار هم خواب هشیارشدن ندیدم و این سند مرموز بودن بیماری من است.

خدایا شکرت

نتایج مسابقات رو دیدین؟
واقعا که.

(1396 ارديبهشت 19، 0:24)meep نوشته است: [ -> ]سلام بچه های عزیز رهروان
دوستان شرمنده یک سوال دارم خجالت میکشم بپرسم اما منو ببخشید و اگه تونستین جواب بدین
سوالم این هست که ایا عرق کاسنی در کاهش شهوت تاثیری داره؟! من روزی 3 لیوان عرق کاسنی مصف میکنم
واقعا نمیدونم این تاثیر عرق کاسنی هست یا واقعا دچار خیلی معذرت میخوام ببخشین دچار ناتوانی جنسی شدم؟!
اصلا روم نمیشه جایی اینو بگم برای همین گفتم اول از همه بیام از شما دوستان نظر بپرسم تقریبا 1 هفتست دارم عرق کاسنی مصرف میکنم تو این مدت دچار کاهش وحشتناک شهوت شدم طوری که حتی تحریکم نمیشم حتی امدی
شرمنده از این سوالم دوستان من الان در شرایط استرسی وحشتناکیم بلاخره انگار این همه خ ا کار دستم داد;(

من هم با بچه ها موافقم ، الان نگرانی چیزی رو درست نمی کنه.
ولی من فکر نمی کنم ، روزی چند لیوان عرق کاسنی بتونه همچین کاری بکنه.
اگر قطع بکنی احتمالا دوباره برگرده سر جاش.
اگر فکر می کنی مشکل پیدا کردی می تونی به پزشک مراجعه کنی. ولی کلا استرس رو بذار کنار.

نقل قول: یه زمانی کپسول اموکسی سیلین خالی میکردم توش کافور میریختم روزی چند نوبت میخوردم تا چند ماه. چه بلایی سر معده و سیستم تناسلی آوردم خدا عالمه فقط میدونم همش به دلیل عذاب وجدان بیخودی بود این کارام. حتی یه زمانی که بچه تر بودم زخم میکردم خودم رو که دست نزنم باورتون میشه با تیغ خودمو میبریدم :
خدا رو شکر که منو از عدم سلامت عقل نجات داد و در مسیر بهبودی افتادم 
یه زمانی هم که پاکیم میرفت بالا دست ورزی میکردم میدیدم تحریک نمیشم بعد میرفتم یه فیلم خیلی بد میدیدم که تحریک شم مطمئن بشم سالمم. این شهوت چقدر موذیه
تو این کار رو نکنی ها
به نظر من که فکرتو درگیر این چیزا نکن. اگه فکر میکنی تاثیر زیادی گذاشته عرق کاسنی دیگه نخور به همین سادگی

خب داداش بیشتر برامون توضیح بده که چطور شد ، چه کار هایی کردی که حالت بهتره الان؟
چیکار هایی کردی که پاکیت به شیش ماه هم رسیده؟
قبلا ها چقدر درگیر خ.ا بودی؟ واقعا بهش معتاد شده بودی یا این که نه خیلی کم درگیرش شدی و زودی به فکر ترک افتادی؟
البته من این ها رو می دونم ، می گم توضیح بده شاید تازه وارد ها خبر نداشته باشند.
از فواید مشارکت هم بگو ، شاید بچه ها بیشتر مشارکت کردن اینقدر ما اینجا مگس نپروندیم.

********************
بقیه ی ملت کجان؟
طاهر کجاست؟ مهدیار کجاست؟ آرمین کجاست؟ دریفت و دگرش و دریل و آرش و aliunknown و صبور و صدف  بقیه (ببخشید اسمی جا افتاد ، اگر جاافتاده حتما بچه ی خوبی هستین و مشارکت می کنید ) 
اینکه اینجا پست نمی زنید یعنی دارید توی مسیر پاکی تلاش می کنید؟ 
یا این که این جوری نالانید.

بقیه کجان ؟ قدیمی ها ؟‌
نمی دانم الان روی کشتیه یا رسیده خشکی؟
رامین بالاخره کچل شده یا نه؟
علیرضا۶۸ بالاخره زن گرفت؟

مجتبی خلبان هم که حتما الان درگیر زندگی و زن و بچه شده.
راستی به نظرتون محمد خان چی کار می کنه؟ مهدی چطور؟ گدای زهرا چطور؟

بازگشت به خاک و وجدان بیدار و رامتین و ما می توانیم و پشتکار و رزمجو و رند و ...

به یاد گذشتگان بخوانید من یقرا الفاتحه مع الصلوات

(1396 ارديبهشت 19، 12:53)همساده نوشته است: [ -> ]سلام یادآوری مشکلات و آسیبها امروز ذهنمو درگیر خودش کرد حالمو خراب کرد تا اینکه به این متن یه دوست همدرد رسیدم:

من باختم..!
قبول، ولی آنها که بردند، هنوز به  باخت من نرسیده اند. 
خداوندا به پاس تمام تجربيات ارزشمندى كه از شكست ها, مشكلات، محروميتها, گرفتاريها و حقارت هايى كه نصيبم شد، سپاسگزارم.

خدایا شکرت

یه جمله هم من اضافه می کنم.
تا وقتی که در مسیر باشم و دست از تلاش برنداشته باشم ، برنده خواهم بود.
شکست روزی است که ناامید بشی ، بقیه ی اتفاقات همه کسب تجربه است.

سلام آقا من هستم 

کاسنی خیلی خوبه
درسته طبعش سرد هست و حرارت و گرمی بدن رو از بین می بره، ولی در کل قوای جنسی رو تقویت می کنه:

نقل قول:

از جمله خواص عرق کاسنی, افزایش میل جنسی مردان است. از آن جایی که کبد می تواند هورمون ها را بررسی و متعادل کند, در تنظیم قدرت باروری نطفه و تقسیم کروموزوم‌های نر و ماده بسیار موثر است. از این رو مصرف عرق کاسنی در مردان, موجب افزایش حجم اسپرم می شود و این مسئله تاثیر به سزایی در باروری دارد.

میپ تو سالمی خیالت راحت 

عاشق من همین جاها هستم 

منم یک جمله بگم اندر باب مشارکت و فعالیت در جمع
شاعر که خودم باشم میفرماید: از برکات مشارکت در بحث همین بس که ادم خودش حالش میاد سر جاش  و چه چیزی بهتر از این؟؟!

شمارو نمیدونم ولی واقعا  من خودم وقتایی که حرف میزنم و اظهار نظری میکنم خودم حالم بهتر میشه
باور ندارید؟ شما هم امتحان کنید.
یک موضوعی رو که بهش فکر کردید یا ذهن تون درگیرش هست رو بیایید اینجا  بیان کنید
و بعدش ببینید چه تاثیر مثبت و شگفت انگیزی خواهد داشت
البته باید دقت کرد صرف طرح سوال برای بهتر شدن حالتون کمکی خاصی نمیکنه
منظور از مشارکت در بحث اینه که هرکسی بیاد ماحصل تفکرات ش رو بگه
انسان روزانه به موضوعات زیادی فکر میکنه و اتفاقات زیادی ذهنش رو درگیر میکنن
برای همین لازمه یک جایی باشه تا راجع به این مسائل صحبت کنه
وگرنه همه این موارد می مونن و در ذهن تلنبار میشن و ذهن انسان رو درگیر و خسته میکنن 
و در مواردی حتی ممکنه  دهن ادم رو سرویس کنن
خیلی حرف زده بودم مجبور شدم یکم به حرفام نمک بزنم که بلکه خوشمزه تر بشه
خلاصه دوستان من تا افکار تنلبار شده در ذهن تون کار دست تون نداده و  تا داد عاشق جان ما هم دوباره درنیومده مشارکت کنید
که بجا فرمود: مشارکت کنید مشارکت خوب است  




+ : یادم باشه منم برم عرق کاسنی بگیرم


ویرایش پست
چه همه باهم اعلام حضور کردیم
مشغول نوشتن این پست بودم بچه ها پست گذاشتن و من ندیدم

aliunknown من همینجام بخدا ....
فقط نمیدونم در مورد چی پست بزارم تو رهروان ... یچیزایی رو نمیشه گفت یچیزایی هم گفتنش سخته چیزایی هم که میشده بگی رو قبلا گفتم
( اصن چی گفتم اون بالا )
بهرحال من این چند روزه به یه نتیجه رسیدم ....
اون روشی که کار نداد هر چند که بد بود ولی یه درس بزرگی هم داشت برام
من روز 6 ام پاکی شکستم و بعدش به خودم تلقین کردم که نه تو اصن کاری نکردی و خ.ا نکردی .. و تایمر روز پاک رو 0 نکردم ...
و تا 8 روز اینجوری رفتم ( که در واقع بشه دو روز پاک خودمون ) در نهایت هم شکستم
خب این یعنی یه عادت شده ( حداقل برا من ) که هر چی روزای خوب بالاتر میره احساس خ.ا بیشتر میشه .....
منم تصمیم گرفتم فکر کنم هر روز دارم از نو شروع میکنم و روزای پاکم 0 هست ....
خیلی دست و پا شکسته توضیح دادم امیدوارم منظورم رو گرفته باشید

پی نوشت :
این چند هفته قبل از ماه مبارک رمضان مثل امتحان نهایی برای من میمونه ...
باید خیلی خیلی تلاش کنم ماه رمضون امسال رو پاک بمونم ....
پارسال که خراب کردم و سال قبلش هم خیلی خیلی خیلی بدجور خراب کردم .....

سلام آقا من همینجا هم جایی نرفتم نظاره گر نوشته های بچه ها،
امروز هشتادمین روز رو پشت سر گذاشتم  (هشتاد روز از ثبت نام تو ده روزه وگرنه دراصل تعدادش بیشتره  )و صبح پرنشاط،ظهر سردرد،شب بعد از حمام آب سرد قبراق(؟ درست نوشتم؟)الانم که خوب و عالی مشغول تایپ،
درمورد تجربه ات نوشتی منم مینویسم:اولا اینکه همین تپ رهروان بودن چندیدن بار باعث شد که جلومو بگیره که سایت های نادرست رو باز نکنم،همین عالی بود یعنی در نطفه خفه کردن،در ضمن تجربه من به من میگه:
اگر بعد از ترک شکست رخ بده روزهای بعدش پس لرزه های بدی داره که حتی ممکنه به سریالی شدن هم برسه چون هم روحی خرابیم هم جسمی،بعدش ممکنه چند روز ترک کنیم ،روزهای اول راحته بعدش کمی وسوسه هست که باید به ضرب زور و توکل به خدا ردش کرد چون هنوز هنوزاون لذت زودگذر رو ذهن میتونه مجسم کنه و همش میخواد که اونو دوباره تجربه کنه،بعدش به نظر شخصی من هرچه دورتر بریم بستگی به اینکه هر شخص چقدر طول میکشه که ذهنش اون لذت رو فراموش کنه و نتونه مجسم کنه وسوسه ها کمتر میشه و اوضاع بهتر میشه و حداقل میشه یک نفس راحتی کشید و یکم مثل آدمیزاد زندگی کرد

سرباز/18 اردیبهشت/1 روز خوب

✍ آیت الله مجتهدی تهرانی رحمة‌الله‌علیه: 

?برای اینکه بدانید اعمالی را که انجام میدهید مورد قبول خداوند قرار میگیرد یا نه ببینید بعد از هر عمل چه کاری را انجام میدهید:

✔۱- الطاعه بعد الطاعه دلیل علی قبول الطاعه ؛
?اگر طاعت پشت طاعت انجام میدهید دلیلی بر مورد قبول قرار گرفتن طاعت های شماست.

✔۲- الطاعه بعد المعصیه دلیل علی غفران المعصیه؛
?اگر بعد از معصیت و گناه، طاعتی انجام میدهید دلیلی بر بخشیده شدن آن معصیت است.

✔۳- المعصیه بعد الطاعه دلیل علی رد الطاعه؛
?اگر بعد از طاعتی، گناه و معصیتی انجام دهید، دلیلی بر عدم پذیرش و رد شدن آن طاعت شماست.

✔۴- المعصیه بعد المعصیه دلیل علی خذلان العبد؛
?اگر همینطور گناه و معصیت پشت گناه و معصیت انجام شود،
 وای به حال آن بنده که در زیانکاری وحشتناکی است❗️?

〰❁?❁❁?❁〰

(1396 ارديبهشت 20، 19:02)aliunknown نوشته است: [ -> ]هیچ تفاوتی با پارسالم ندارم .... در این لحظه
روزای ترک از 8 رسید به 6
و امروز هم از 6 رسید به 3
و کم کم بدتر هم میشه
با کوچکترین دستوری تو ذهنم میرم سراغش
یکی کمکم کنه .... :   

با سلام و شب بخیر. با اجازه مدیرا جسارتا دو کلوم در حمایت از علی آقا بگم.

علی آقا خدایی هر کسی که توی این سایت عضو هست، شک نکن که اولین قدمِ ترک گناه ینی نفرت از وضعیت کنونی و پشیمونی از گناه رو داره. پس ما از خیلیییا که هنوز دارن این گناهو مرتکب میشن و تصمیم به توبه ندارن جلوتر هستیم. تبریک میگم به شما و به خودم و بقیه اعضای این سایت . بیاین خداروشکر کنیم که این وضعیتمون ینی پشیمونی رو داریم. من همیشه به خودم میگم که روزی میرسه که بیای و اینجا بنویسی رضا/11اردیبهشت/100 روز خوب. همین چن کلمه خیلی برا من باز دارنده س. به امید رهاییمون موفق باشی داداش.

نقل قول: یک موضوعی رو که بهش فکر کردید یا ذهن تون درگیرش هست رو بیایید اینجا  بیان کنید
و بعدش ببینید چه تاثیر مثبت و شگفت انگیزی خواهد داشت
البته باید دقت کرد صرف طرح سوال برای بهتر شدن حالتون کمکی خاصی نمیکنه
منظور از مشارکت در بحث اینه که هرکسی بیاد ماحصل تفکرات ش رو بگه
انسان روزانه به موضوعات زیادی فکر میکنه و اتفاقات زیادی ذهنش رو درگیر میکنن
برای همین لازمه یک جایی باشه تا راجع به این مسائل صحبت کنه
وگرنه همه این موارد می مونن و در ذهن تلنبار میشن و ذهن انسان رو درگیر و خسته میکنن 
و در مواردی حتی ممکنه  دهن ادم رو سرویس کنن
خیلی حرف زده بودم مجبور شدم یکم به حرفام نمک بزنم که بلکه خوشمزه تر بشه
خلاصه دوستان من تا افکار تنلبار شده در ذهن تون کار دست تون نداده و  تا داد عاشق جان ما هم دوباره درنیومده مشارکت کنید
که بجا فرمود: مشارکت کنید مشارکت خوب است 

تکبیر  
منظورم این بود که خیلی نوشته ی بجایی بود.
من خودم هم این دوری یک دفتر خریدم و توش افکارم رو می نویسم.
یک چیزی شبیه معجزه هست. این تلنبار شدن فکر ها ، باعث گیجی و سردرگمی آدم میشه.
گیجی و سردرگمی که تهش به خودارضایی ختم میشه.  
حالا این که باهاش چطور می شه برخورد کرد ، شخص به شخص فرق می کنه.
فقط یه چیزی رو باور دارم :‌ ۸۰ درصد فکرهایی که ما رو اذیت می کنند ، پوچ و مضخرف و درون تهی هستند.
چیز های غیر واقعی که برای ما خیلی بزرگ شده اند.
این که پسر دایی گرام ، فلان کار رو کرده و مادر گرامی شما ایشون رو توی فرق سرتون می کوبه ، چیز واقعا مهمی نیست.
چون همون لحظه ، زندایی شما ، شما رو توی سر پسر دایی تون مثل پتک می کوبه.  

(1396 ارديبهشت 20، 19:02)aliunknown نوشته است: [ -> ]هیچ تفاوتی با پارسالم ندارم .... در این لحظه
روزای ترک از 8 رسید به 6
و امروز هم از 6 رسید به 3
و کم کم بدتر هم میشه
با کوچکترین دستوری تو ذهنم میرم سراغش
یکی کمکم کنه ....

داداش پست های این تاپیک رو بخون. مخصوصا پست های داداش مجتبی رو. خیلی کمک می کنه.
به من که خیلی کمک کرده.

بچه ها نمی دونین امروز چه بلایی سر من اومد.
یعنی له له شدم

از تهران تا کرج ، دو ساعت و نیم ، سوار تاکسی ، کنارم هم یه خانم بدحجاب.
توی گوشم هم گوشی گذاشته بودم ، سوره یوسف عبدالباسط رو گوش می دادم.
احساس می کردم الان زلیخا کنارم نشسته.

هیچی دیگه ، من تجربه های بدی توی تاکسی دارم. انصافا این یکی تقصیر خودم نبود. من نشسته بودم اون اومد کنارم.
فکر کنم با مترو برم بیام سنگین ترم.

الحمد لله ، سالم موندم ، اما حسابی آمپر چسبیده به سقف.


یه چیزی رو بهش رسیدم اینه که در شرایط عادی ذهنی و روحی (دور از خشم و استرس و غم و خوشحالی زیاد و ...)
اگر محرک های بیرونی رو کنترل کنیم ، کلی از راه رو رفتیم.
اینترنت و تلویزیون و چشم و گوش و محیطی که رفت و آمد می کنیم و اطرافیان و ...

من که الان خوش حالم ، چون دارم برای ترک تلاش می کنم.

سلام
بچه ها من نمیدونم چم شده...سریالی شدم به شدت....کمکم کنین

سلام

ممنونم از آقا رضا
خیلی خوب بود.
جسارت نیست و اتفاقاً همین خوبه که اگه تجربه ای داریم به هم منتقل کنیم

اگه بچه ها مشارکت کنن و مشکلاتشون رو بگن خیلی بهتر میشه به راهکار برسیم

علی جان
بیشتر تلاش کن

دگرش عزیز
پستایی که برادر همساده اینجا نوشته می تونه کمک کننده باشه

عاشق جان
ان شاء الله خدا کمکت کنه

اگر برنامه های من درست بشه از یکی دوماه دیگه زبان انگلیسی و ورزش رو میخوتم خیلی جدی دنبال کنم.
شاید تا پایان تابستون کتاب 504 و کتاب لغات ضروریتافل رو تموم کنم، بعدش برم یک کلاس خوب ،بعد از اون برم یک کلاس بهتر برای لحجه و همینطوری اگر برنامه های موازی دیگم خوب پیش بره شاید امیدی باشه یک حرکت انقلابی بزنم

سلام بچه ها خوب هستین ؟ 
من نمی دونم چرا هرچی میشینم برنامه ریزی میکنم برا ایندم نمیرم انجامش بدم و میرم سمت انجام یه کار دیگه که اصلا جز اهدافم نبوده  
نمیدونم از شاید از بی حوصلگی برای انجام اون کار 
اخه برا اونم نمیدونم چیکار کنم که حوصله داشته باشم برم سمت هدفم
ممنون میشم کسی کمکم کنه