کانون

آقا مسابقه تون خیلی جذابه دور بعدیش کی شروع میشه

یه سلام پرانرژی به همه ی رهروانی های عزیز 
امیدوارم که حالتون خوب باشه

من برای داداش علی آن نون 14 صلوات رو چند روز پیش فرستادم اما فرصت نشد که اینجا اعلام کنم. 

(1396 خرداد 21، 0:59)aliunknown نوشته است: [ -> ]ولی با این حال هنوز توی گذشته گیر کردم .... دلیلش موقعیتی بود که برام توی سال 90 پیش اومد .... بیشتر از همیشه به خدا نزدیک شده بودم اما حیف که ندونستن این مسائل منو در عرض چند ماه بعد اون موقعیت به اندازه ی 100 سال از خدا دور کرد ... 

داداش شاید با یه مسئله به اندازه صد سال از خدا دور بشیم
اما با یه توبه ی خوب و خالصانه و از ته دل + تصمیم واقعی به عدم بازگشت + جبران گذشته و چیزهای از دست داده و تلاش تا جایی که برامون امکان داره
میشه به اندازه ی هزار سال به خدا نزدیک شد 
میشه به جاهایی رسید که هیچ موقع فکرش رو هم نمی کردیم
آدم عاقل حتا از اشتباهات فجیع گذشته اش هم به عنوان یه ابزار استفاده می کنه تا یه پرش بلندتر داشته باشه
مطمئن باش تو این پرش ها خدا هیچ چی کم نمیذاره. امتحان کن. امتحانش مجانیه.  
----------------------
از برنامه ختم صلوات نوبت به هم گروهی های من رسیده
لطفاً هواشون رو داشته باشید. به صورت سفارشی.   
14 صلوات واسه رضا کی وای عزیز. به نیت 14 معصوم. برای پاکی و سلامتی و درس و کار و زندگی و این دنیا و اون دنیاش. 
نمی دونم تا چه حد درسته. اما فکر می کنم این برادر رضای ما آدم منظمی باشه. این رو از فعالیت کانونیش حدس می زنم. 
رضا منتظرتیم بیای و برامون حرف بزنی. رازهای مگویی که می خوای بگویی. 
-------------------

(1396 خرداد 23، 15:16)engineer نوشته است: [ -> ]سلام به همه  
- برنامه برای مدیریت قبل از شکست و کنترل ذهن: 
    1- یه پست برای کنترل ذهن وقتی خیلی به سمت مسائل جنسی میره  تو قسمت آجیل مخصوص ترک از خانوم گلبرگ خوندم که وقتی این افکار به سراغ آدم میان می تونیم برای منحرف کردن ذهن از 1000 به پایین مثلا 7تا، 7تا کم کنیم.1000و 993، 986و..... این کار خیلی کمک میکنه بهم. اولاش که شروع میکنم به شمردن ذهنم میره سمت مسائل جنسی و بعدش دیگه کاملا از ذهنم بیرون میره.
   2- من وقتی اعصابم از مسئله ای خورد میشه به جای اینکه با اون مسئله یا مشکل روبرو بشم سعی میکردم برم مجازی و ازمشکلات فرار کنم وهمینم باعث میشد شروع به سرچ کنم..... تصمیم گرفتم هروقت برای هرموضوعی آرامش روان نداشتم اصلا به سمت لبتاب نرم.
_ برنامه مدیریت برای بعد ازشکست.
   خ.ا خیلی روی اعتماد بنفس من تاثیر میزاره و یه عادت بدی که دارم برای اولین بار که خ.ا بکنم ادامه پیدا میکنه وسریالی میشم. برای همین تصمیم گرفتم بعد از اولی خ.ا از خونه برم بیرون تا حال و هواش از سرم بپره. چون به محض اینکه سریالی بشم حتی اعتمادبنفس اینکه بخوام بیرون برم رو هم ندارم.
 

مهندس علیرضا 

ممنون که وقت گذاشتی و فکر کردی و برنامه های قبل و بعد از شکست رو نوشتی
(کم کم داشتم ناراحت میشدم و ناامید.  لطفا دفعه بعد نگرانی من نسبت به خودت رو هم مدنظر قرار بده.  مسئولین هم این هفته لطف کردن و با اینکه یک روز با تاخیر مشارکت کردی، اما امتیاز رو لحاظ کردن.)

خب من فکر می کنم فعلا تو کاری به مدیریت بعد از شکست نداری. این واسه اون هایی هست که قراره لغزش داشته باشن. نه واسه تو که فعلاً و حالاحالاها قرار نیست چنین اتفاقی بیافته.

واسه کنترل ذهن: کنترل در لحظه مهمه. اینکه 1 دقیقه فکر کنی و ذهنت درگیر بشه معلوم نیست کار به کجا بکشه. فکر رو باید همون لحظه ای که به سراغت اومد رد کنی بره. هر چند ثانیه که آدم جلوتر بره، احتمال نجات و سالم موندش کمتر میشه.
جدا از مورد خوبی که اشاره کردی، یه روش دیگه هم تغییر موقعیت و وضعیت هست. چه با محلی که درش قرار گرفتیم و چه با کاری که انجام میدیم.

واسه کنترل اعصاب (یه جوری میگم کنترل اعصاب انگار با یه بیمار اعصاب و روان مواجه هستم  ):
خیلی خوبه که آدم یه لیست برداره و مثلا یک هفته خودش رو زیر نظر قرار بده. ببینه تو چه موقعیت هایی اعصابش خورد میشه. با جمع بندی اون ها و فکر کردن به اون ها نتایج فوق العاده ای میشه ازش گرفت.
خوشحال میشم اگه این کار رو کردی لیستت رو اینجا هم بذاری تا با همدیگه در موردشون فکر کنیم.  
--------------
ماشاء الله به همه ی اون هایی که واسه پاکی شون تلاش می کنن.
به همه اون هایی که واسه خودشون ارزش قائلن. 

(1396 خرداد 24، 19:18)Saeed1396 نوشته است: [ -> ]آقا مسابقه تون خیلی جذابه دور بعدیش کی شروع میشه

سعید جان جای تاسف داره که تو این هفته ها کنارمون نیستی 

خوشحال میشم (و البته ممنون) که تو هم با اینکه تو مسابقه نیستی اما مثل باقی دوستان اعلام وضعیت و مشارکت داشته باشی.
آخر هر هفته بگی که هفته رو چطور گذروندی و برنامه ای که داشتی + گفتن از برنامه ی هفته ی آینده ات.
هم خودت فعالیت مفیدتری داری و هم ما از بودنت بیشتر بهره مند میشیم 

مسابقه بعدی میره تا یک ماه دیگه. اون موقع خیلی دیره. 

(1396 خرداد 24، 19:23)آرمــین نوشته است: [ -> ]

(1396 خرداد 24، 19:18)Saeed1396 نوشته است: [ -> ]آقا مسابقه تون خیلی جذابه دور بعدیش کی شروع میشه

سعید جان جای تاسف داره که تو این هفته ها کنارمون نیستی 

خوشحال میشم (و البته ممنون) که تو هم با اینکه تو مسابقه نیستی اما مثل باقی دوستان اعلام وضعیت و مشارکت داشته باشی.
آخر هر هفته بگی که هفته رو چطور گذروندی و برنامه ای که داشتی + گفتن از برنامه ی هفته ی آینده ات.
هم خودت فعالیت مفیدتری داری و هم ما از بودنت بیشتر بهره مند میشیم 

مسابقه بعدی میره تا یک ماه دیگه. اون موقع خیلی دیره. 

شانس منه همیشه یه قدم که چه عرض کنم 100 قدم عقبم  باشه  منم به عنوان یه گروه تک نفره به اسم نخودی اعلام وضعیت می کنم . 

یعنی خوشم می آد این تازه وارد های عزیزمون همه چی رو با همه چی اشتباه می گیرن.
مخصوصا ما مدیر های گروه های ترک رو که همه قرمزیم.
آقا من که این جوری می بینین این قدر باحال و خاکیَم‌ و با شلوارک اسمم عاشقِ ،
اون داداشمون که ادبی و کتابی و خوب می نویسه ، طاهرِ ، بر وزن بابا طاهر عریان.
اون برادرمون هم که کلا با دیسیپلین و نظمه و خیلی شیک و مجلسی ، کت و شلواری می آد و می ره ،‌ صادقینِ.

نقل قول: بَه بَه عاشق جان عجب سلیقه ای به خرج دادی داداش. ایول.
مرررررسسسیییی پویندگان.. الحق که اسم گروه به عملکردامون خیلی میاد. قهرمانی مال مااااس.عالیه

اول اینکه تشکر کنیم از صادقین که این عکس ها رو درست می کنه. سلیقه هم برای خودشه.
خداقوت صادقین جان.
دومین نکته هم این که برادر جان جوجه رو آخر پاییر می شمارن  

نقل قول: - بدم اینکه خییییلی خوشحااااالم که در مسابقه حساس با پیرمردا اوووول شددددیم

داداش فقط مسابقه سه هفته دیگه مونده ها ،
این یعنی این که گروه جهاد اکبر قراره اول بشه  

نقل قول: از طاهر عزیز ممنونم بابت اطلاع رسانیش در مورد برنامه ی ختم صلوات
و یادآوری که به من انجام داد 

ار فرصتی که در اختیار من هست دوست دارم استفاده کنم و نظرات تون رو بشنوم.

فرض کنید شرایط سختی دارید و می دونید تا یک سال آینده این شرایط سخت ادامه خواهد داشت.
این وضعیته که من دارم.

شرایط سخت وجود داره در هر حال.
اما شاید بشه با راهکارهایی اون رو قابل هضم کرد. طوری که لااقل تو این مسیر آدم خورد نشه. نشکنه. نبره.

حالا می خوام این رو بدونم
راهکارهای پیشنهادی شما چیه؟ شما جای من بودید چه کار می کردید؟ اصلاً شما خودتون تو شرایط سخت چی کار میکنید؟

این رو بیشتر در قالب سبک زندگی دوست دارم بدونم. نه یک روز و دو روز.

از کارهایی که تو این یک سال انجام میدید تا حال تون خوب بمونه و وضعیت قابل تحمل تر.
تا دوست ها و همراهانی که تو این مسیر یک ساله برای خودتون انتخاب می کنید.
تا نگرش و دیدتون نسبت به این یک سال.
تا هر چیز دیگه ای که شما می دونید و من به ذهنم خطور نمی کنه.

ممنون میشم نظرات تون رو بگید تا بتونم از اون ها ایده بگیرم و برای خودم استفاده کنم. 

چون خیلی کلی گفتی ، خیلی کلی جواب می دم.
چون خیلی بستگی داره شرایط سختش چی باشه.
باید ببینیم می شه کاری کرد؟ تلاشی می شه انجام داد برای راحت تر کردن شرایط؟
اصلا این شرایط سخت به خاطر چی ایجاد شده؟ شاید به خاطر آرزو ها یا خودخواهی های خودم ایجاد شده باشه.
من می خوام کنکور نفر اول بشم ، خودم رو مجبور می کنم یک سال خودم رو توی خونه حبس کنم تا درس بخونم. این هم یه نوع شرایط سخته.
که در این صورت باید سبک سنگین کرد که آیا چیزی که می خوایم بهش برسیم ، به سختیش می ارزه. 

اما در حالت کلی ، بر فرض این که مجبور باشیم یه شرایط سخت رو تحمل کنیم.
خب باید صبر کرد ، چاره ای نیست.
اما راهکار هایی هم هست:
۱- توکل کن ، وقتی خدایی هست ، وقتی آدم صاحب داره ، خودش می دونه که چی برای آدم خوبه ، چی بد.
۲- شرایط رو سخت تر نکن ، گاهی یه پرنده که توی قفس افتاده ، تلاشش برای رهایی ، فقط باعث شکستن بال هاش می شه.
۳- شرایط سخت رو بپذیر ، اگر یک دستت قطع شد ، بپذیر که تو الان آدمی هستی با یک دست و فکر کن آدمی با یک دست چه کار ها می تواند بکند.

داداش دیگه نهایت فشاری که به مغزم آورد همین ها به ذهنم رسید

سلام دوستان.میشه یک نفر کامل به من توضیح بده اینجا باید چی اعلام کنم.یا چی بگم.اصلا این مسابقه ها چیه.

عاشق جان خاک پاتم دمت گرم برادر اگه نبودی واقعا واقعا قافیه رو باخته بودم . خیلی ممنون کمکم کردی .
راستی بچه ها چرا گوشتونو به روی صدای من بستین .
هی میگم قرار عاشقی خالی شده کسی نمیاد . ولی من بی خیال نمیشم . انقد می گم ،یا بیاین یا منو از کانون بندازین بیرون .

سلام
امروز تعطیل بودم و داشتم خرابکاری میکردم...خدا به دادم رسید...الحمدالله به خیر گذشت. هر توصیه ای دارین خوشحال میشم بگین تا این وسوسه ادامه دار نشه

(1396 خرداد 25، 10:39)Mr Degaresh نوشته است: [ -> ]سلام
امروز تعطیل بودم و داشتم خرابکاری میکردم...خدا به دادم رسید...الحمدالله به خیر گذشت. هر توصیه ای دارین خوشحال میشم بگین تا این وسوسه ادامه دار نشه

سلام
یکی از مواردی که همه ما گرفتارشیم تنهایی و در کنارش بیکار بودنه

باید اولا تنها نباشی دوما بیکار نباشی
با دوستات برو گردش
یا اگه محصلی این سه ماه تعطیلی رو برنامه ریزی کن کلاس یا شغلی پیدا کن سرگرم باشی
اونی که از همه بهتر کمکت میکنه خودتی چون از ریز جزییات باخبری

این هفته شکر خدا  دوستان یکی یکی از وسط گود مبارزه با نفس پیروز دارن خارج میشن که باعث خوشحالی همه شده
پاکی تون ابدی

حالا فهمیدم اینجا چه خبره
این مسابقه جدید کی قراره برگزار بشه؟؟
من هم میخوام ثبت نام کنم
رضا222 / / / / 5خرداد///20روز

سلام بچه ها
ان شالله که همگی پاک پاک باشین .. مخصوصا این روزا که روز ها و شب های توبه و پاکیه ..

بچه ها شب های احیا منم یادتون نره .. شما ها دعاتون مستجاب میشه چون قلباتون پاکه ‌‌
منم دعا کنید .. خدا به هممون کمک کنه ..
و
اینکه فردا قراره شما رو دعوت کنم به یه اعلام وضعیت مشتی 
منتظر باشین ...

(1396 خرداد 22، 23:11)آرمــین نوشته است: [ -> ]شرایط سخت وجود داره در هر حال.
اما شاید بشه با راهکارهایی اون رو قابل هضم کرد. طوری که لااقل تو این مسیر آدم خورد نشه. نشکنه. نبره.
حالا می خوام این رو بدونم
راهکارهای پیشنهادی شما چیه؟ 

قبل از اینکه به پرسش آرمین جواب بدم
یک مطلبی براتون میذارم که تو حل مشکلات به درد مون میخوره

این مطلبی که میذارم برگرفته از چند جست وجوی ساده بعلاوه یمقدار افزودن و کاستن و پیرایش و ویرایش هست ، 
لطفا تا انتها با دقت بخونید چون کپی پیست صرف نیست.

در حالت کلی برای حل مشکل به مهارتی نیاز هست که به این مهارت روان شناس ها مهارت حل مساله می گویند. 

برای حل مسائلتان لازم است از این پنج تا گام بگذرید.






من همیشه بخودم میگه راه حل هست اما من حالش رو ندارم که به اونها عمل کنم!

گاهی اوقات این احساس به شما دست می دهد که بخش های ناخوشایند زندگی تان دیگر دارد به آخر می رسد. 
فرق نمی کند که در حال برخورد با مسائل مربوط به کار, مشکلات خانوادگی, یا شرایط پر تنش هستید, تعداد بسیار کمی از مشکلات برای یک عمر باقی خواهد ماند. 
پس بخاطر بسپارید, که همه چیز برای همیشه بد نخواهد بود.

یکی دیگر از مواردی که باید بهش توجه بشه اینه که "بسیاری از این مشکلات چند سال دیگر هیچ اهمیتی نخواهد داشت"
بسیاری از مشکلاتی که امروز نگران آن هستیم شاید در ۵ سال آینده هیچ اهمیتی برایمان نداشته باشند. 

مورد آخر هم اینکه به خودتون بگید از دل این مشکل چیز خوبی بیرون می آید
وقتی اتفاق بدی برایتان می افتد همیشه بدنبال نکات خوب قضیه بگردید.
شاید درس بگیرید که دیگر این اشتباه را در آینده تکرار نکنید .

یه چند روزی میشه که درست حسابی سر نزدم. دلمون تنگ شده بود براتونا

(1396 خرداد 25، 22:01)aliunknown نوشته است: [ -> ]اعتیاد به تلگرام کم کم داره برمیگرده
البته یجورایی نیاز بود بعد یه مدت طولانی یه چکی بزنم 
موندم چیکار کنم 

سلام
خب من ندیدم تلگرامتو
اگه میترسی رفیقات ببرنت تو گروه های بد
خب پاک کنی بهتره

چون کلا اونجا واسه سن شما چیز بدرد بخوری نداره
به جاش برو تو سایت مجله رشد که مخصوص سن شماست و نکات خوبی توش نوشته
شیطون نقاط ضعف مارو خوب بلده و قدم به قدم هلمون میده سمت پرتگاه

همین که نقششو پیش بینی کردی خیلی خوبه
موفق باشی
فقط تو این چند روز استراحتت حواست بهش باشه ها
اگه روزه ای شبا حتما یه پیاده روی یه چن متر دویدن و نقس عمیق کشیدن تو پارک ضرری نداره واست
کلا بیکار نباش
یا حق