سلام
محمد
همه مون پیش میاد یه وقتا به هم میریزیم. بی دلیل و بادلیل.
شک نداریم که از این به بعدش رو می ترکونی.
ما می توانیم عزیز ممنون از محبتت.
آره واقعا گاهی اون قدر الکی الکی درگیر دنیا میشیم که حتا درست استفاده کردن از نعمات دنیوی رو هم فراموش می کنیم. توشه جمع کردن برای آخرت جای خود.
خدا قسمت همه بکنه.
-----------------
هم گروهی ها
نتایج رو دیدید؟
چیزی به قهرمانی نمونده.
حسابی مراقب خودمون باشیم این دو سه روز باقی مونده رو.
سلام تعطیلات عید فطره و منم کم کارتر از قبل . فعلا هم که پاکم و کمی تا قسمتی هوشیار داداش عاشق هم گفت که میخواد زندگیشو بسپره به نیروی برتر پس چی بهتر از یه پیام بهبودی خیلی عمیق و جالب و به فکر فرو برنده
پیام بهبودی
در مسیر بهبودی تصمیم گرفتیم که اراده و زندگیمان را به مراقبت و مدیریت پروردگاری كه خود درک می کردیم بسپاریم.
حال منظور چیست و چه کاری باید انجام دهیم؟
بگذارید در ابتدای مسیر برای فهم بهتر باهم توافقي بكنيم ،بیایید به جای کلمه اراده از "فکر" و به جای کلمه زندگی از "عمل" استفاده کنیم و بعد با جایگذاری این دو کلمه در جمله ی مذکور یک بار دیگر آنرا بخوانیم و از نو تحلیل کنیم.
در اینجا یک نکته باقی می ماند و آن هم مسئله ی "انگیزه" است: نیرویی که به صورت کاملا طبیعی به افکار و اعمالمان جهت می دهد.
به نظر می رسد تمرکز اصلیمان روی این نیروست و اینکه اساسا باید از کجا نشات بگیرد.
در حالیکه این نیرو در وجود انسان شهوتران صرف ارضا نمودن غرایز طبیعی می شود و از طرفی بنا به تحقیقات، انسان تنها موجودی است که می تواند غرایز خود را دستکاری کند و آنها را تحت مدیریت خویش در آورد. بطور مثال می تواند برای همیشه بترسد(اضطراب) ويا براي هميشه سكس كند (انحراف اخلاقي) و یا برای همیشه عبادت کند(تعصب) و مسائلي از اين دست ...
پس باید بکوشیم غرایزمان را تحت مدیریت و نظارت پروردگار قرار دهیم تا انگیزه ما برای زندگی آزاد شود.
سلام
واو...اینجا چقدر عوض شده
بعد مدتها اومدم کانون اون بالا نوشته بود:
اعلام وضعیت هفته پنجم مسابقه گروهی! اینجوری شدم
منم میخوام دور بعد شرکت کنم...ولی حالا تا چند هفته اس؟؟
سلام داداش علی به نظرم برای داشت اینه که اون الان اول کار هرچی کمتر بدونه به نفعش یا به قول معروف هرچی کمتر بدونی کمتر زجر میکشی به نظرم اصلا نباید از اون فیلم ببین داداشت که خوب با یه مدت نظارت رو کاراش (یعنی دیگه مو را از ماست بکشی)
حله و نکته مهمتر اینکه یه اصل مهم تو زندگی هست که میگه اگه کار خوب انجام ندی ناخوداگاه میری سمت انجام کار بد حالا یه وقت سوع تفاهم نشه که داداش شما کار خوب انجام نمیده ولی خوب من احتمال میدم چون که سرشا نمیتونه با چیزای دیگه گرم کنه میره سراغه این کوفتی ببین باید سرشا گرم کنی به ورزش تاکید میکنم ورزشی که وقتی میاد خونه دیگه حال نداشته باشه اب بخوره ویه راست بره بخوابه
یا مثلا با بچه های مسجد که فک میکنی بچه های خوبی هستن دوستشون کنی ویواش یواش بره تو کار کمک کردن به مسجد خلاصه باید انقد کارای خوب بهش پیشنهاد بدی که کلا از ذهنش بپره
وفقط فکرش مثبت بزنه چون اصلا نمیتونم فکر کنم وای خدا فکرشا بکن مثلا من اگه ۴ساله بودم و این کارا میکردم به معنای واقعی نابود میشدم
ببخشید دوشتان سرتونا درد اوردم موفق باشید
سلام حرفهای علی رو خوندم یاد یه خاطره افتادم
خیلی بچه تر از الانم بودم که بعد از اینکه داداشم از کامپیوتر استفاده کرد منم رفتم نشستم پای کامپیوتر(اون موقع کل خونه ما و افرادش از یه سیستم استفاده میکردیم). هر کاری که کردم سیستم به اینترنت وصل نمیشد به دوستم که خیلی آدم مذهبیه و خیلی با شخصیته و خیلی رو من حساب میکرد زنگ زدم بیاد درستش کن اومد مشغول ور رفتن با سیستم و اینترنت اکسپلورر شد که تاریخچه رو آورد بالاچشمتون روز بد نبینه پرش عکس های بالای ۱۸بود. من رو بگی سرخ شده بودم از خجالت اونم فوری بست صفحه رو آش نخورده و دهن سوخته خواستم بگم کار داداشم بوده
الان هنوز یکی از بهترین دوستامه و با هم بده بستون داریم. یه بارم تو ایام هوشیاری بودم یه فیلم گذاشتم تو دستگاه دی وی دی نگاه کنم گفتم قبلش یه دور تند بزنم صحنه نداشته باشه بعد با خیال راحت نگاه کنم.یه جاش رسید به صحنه خفن منم گفتم نه بابا نگاه نمیکنم دی وی دی رو خاموش کردم و نشستم به کتاب خوندن این دفعه داداشم اومد دستگاه رو روشن کرد از شانس من دستگاه سیستمش اینجور بود فیلم رو از نقطه ای که آخرین بار تموم کرده بود نشون میداد هیچی تا روشن کرد اون صحنه اومد
نکته جالبش اینه در هر دو مورد من به صورت آنی خجالت زده شدم و به شانسم لعنت فرستادم ولی زیاد به هم نریختم. میدونید حس اینکه بقیه تو رو گناهکار بدونن ولی خودت به خودت مطمئن باشی زیاد دردناک نیست یعنی طلا که پاکه چه منتش به خاکه
راستش من اگه به هوشیاری برسم و پاک بشم حتی شاید برم به صورت مستقیم به همه کسایی که فکر میکنم مبتلان از آشناهام کمک کنم. زیاد گمنامی واسم مهم نیست حاضرم تجربه مو در اختیار نزدیکترین افراد هم بزارم. کسی به دید بد به کسی که گناهی رو ترک کرده نگاه نمیکنه تازه خوششونم میاد. خدایا کمکم کن سرانجام پاک بشم
(1396 تير 6، 23:17)Hossain نوشته است: [ -> ]سلام
واو...اینجا چقدر عوض شده
بعد مدتها اومدم کانون اون بالا نوشته بود:
اعلام وضعیت هفته پنجم مسابقه گروهی! اینجوری شدم
منم میخوام دور بعد شرکت کنم...ولی حالا تا چند هفته اس؟؟
سلام حسین عزیز
خیلی خوشحالم از برگشت مجددت
امیدوارم این دفه قصد رفتن نکنی و پیش مون بمونی
در مورد مسابقه گروهی
باید بگم خیلییییییییی تغییرات داشته و نسبت به سری های قبلی خیلی بهتر شده
بچه ها فعال تر شدن و مشارکت می کنن
ختم صلوات واسه هم دیگه میگیریم
اعلام وضعیت ها مون کلا عوض شده و دیگه فقط به نیم خط سبز و قرمز اکتفا نمیشه
مدت مسابقه طولانی تر شده و بجای سه هفته شش هفته هست
این هفته هم آخرین هفته این دور هست
هفته بعدی ثبت نام سری بعدی هست
جوایز مسابقه هم ی تغییراتی داشته
خودت بگو این همه مدت نبودی چطور گذشت؟
سلام
در مورد مشکل علی
یه سر به اون سایتی که همیشه بهت دادم بزن بخش مشاوره
هم برای بی خوابی نصف شبت
هم مشکل داداش کوچولوت
قطعا جواب اونا بر حسب تجربه و تخصص هست
http://www.javab.ir/09640/
امیدوارم با راه حلی که میدن
زندگیت ارام بشه
14صلوات برای رزمجو عزیز
پاکیت ایدی
(1396 تير 6، 18:57)آرمین نوشته است: [ -> ]سلام
محمد
همه مون پیش میاد یه وقتا به هم میریزیم. بی دلیل و بادلیل.
شک نداریم که از این به بعدش رو می ترکونی.
-----------------
حسابی مراقب خودمون باشیم این دو سه روز باقی مونده رو.
سلام
ممنون دگرش جان ، حتما سعی می کنم که خالی نباشم این چند روز.
آرمین درسته ، اما نباید این اتفاق می افتاد.
تصمیم دارم بشینم یه دور مرور کنم این سی و هفت روز رو.
یه جور حساب رسی. ببینم کجا ها رو کج رفتم؟
به نظرت کار درستیه؟ اصلا ترک کردن پیچیده هست؟ یا ساده هست؟
مثلا این که بگیم من نگاه و ذهنم رو کنترل می کنم و سر خودم رو گرم می کنم.
همین کافیه؟
یا باید بگیم :
من تفریحم رو درست می کنم ، درسم رو درست می کنم ، رابطه ام رو با خانواده بهتر می کنم
نماز هام رو دقیق تر می خونم ، غذام رو به اندازه می کنم ، اخلاقم رو بهتر می کنم و ...
بچه ها فرض کنید من می خوام ترک رو استارت بزنم ، از کجا باید شروع کنم؟ در ادامه چه کار هایی باید انجام بدم؟
خب این ها بستگی به هر شخص داره ولی یه اصولی داره دیگه؟ این طور نیست؟
سلام.
ممنونم از داداشای عزیزم.
سلاام به همه رهروانی های عزیز
اول اینکه عذر میخوام از همه مخصوصا هم گروهی هام که نبودم این مدت، مخصوصا این هفته خیلی کم سر زدم، دلیلشم مشغله هایی بود که داشتم، از عروسی بگیییر تااا مسافرت. هفته ی خوبی بود خداروشکر
نقل قول: ببین اینکه تا حالا درگیر درس و این ها بودی حالا دلت بخواد یه ذره فیلم ببینی و استراحت کنی چیز بدی نیست.
اما همون طور که خودت گفتی
آدم قبل از هر چیز باید اولویت هاش رو شناسایی کنه.
تو اعلام برنامه ی هفته پیشت کلی چیز نوشته بودی.
واقعا برنامه نویسی و باشگاه رفتن اولویت تو محسوب میشه؟
بعدم به دستاوردها فکر کن
با برنامه نویسی چی عایدت میشه؟
باشگاه رفتن چطور؟ بهش نیاز داری؟ چه فایده ای برات داره؟
اینکه همین جوری دلمون یه چیزی بخواد، به اندازه ی کافی به ما انگیزه برای انجامش نمیده.
و اینکه همیشه قدم اول سخته. خصوصا اگه یه کاری رو مدت هاست می خواستیم انجام بدیم و پشت گوش انداختیم.
حس و حال انجام کار با بسم ا... گفتن و شروعش به وجود میاد.
باشگاه اسم بنویس، حس و حالش خودش میاد.
برنامه نویسی رو استارت بزنی، حس و حال انجامش هم میاد. (واسه خودت چک پوینت هم بذار. هر مقدار جلو میری یه جایزه واسه خودت بذار. به خودت انگیزه بده که ادامه بدی. نسبت به تلاش هات بی تفاوت نباش. ما خودمون خودمون رو بی انگیزه می کنیم که کارهای شروع کرده مون متوقف میشن.)
منتظرم ببینم چی کار می کنی.
آرمین خان، این متن خیلی عالی بود، چند بار از روش خوندم و فکر کردم بهش. مخصوصا این قسمت که گفتی باید استارت هرکاری رو بزنیم تا حس و حال انجامش هم بیاد. فقط چک پوینت نمیدونم چیه؟ این قسمت جایزه گذاشتن رو هم تاحالا انجام ندادم ولی سعی میکنم انجام بدم و نتیجشو میگم بهتون.
خداروشکر هر روز که بیشتر آدم پاک میمونه احساس میکنه دوباره داره به زندگی بر میگرده، می فهمه چقدر کار عقب افتاده داره که باید انجام بده
یکم دیر گذاشتم اینجا
پیامی که داخل اینستاگرام دیدم
اللهم اهل الکبریاء و العظمه...
دیروز...
سر نماز عید وقتی اون دعای سراسر عشق رو پشت سر حضرت آقا میخوندم مدام شیطان زیر گوشم داد می زد
تو که روزه هات رو خراب کردی ساکت شو
تو که شب قدرت رو خراب کردی ساکت شو
تو که قرآن خوندنت رو خراب کردی ساکت شو
...
دیروز شیطان زیر گوش همه همین رو می گفت
چون توی اون نماز میگیم خدایا همه ی بدی ها رو بگیر از من و همه ی خوبی ها رو به من بده
مثل دعای ماه رجب
مثل اربعین رفتن
مثل احیا ی شب قدر رفتن
مثل خیلی جا ها که خدا میگه اگر واقعا خواستی می بخشمت!
اگر اینطور بشه دیگه کاسبی شیطان کساد میشه
برای همین میخواد آدمو مایوس کنه...
بیاید بزرگترین گناهان رو انجام ندیم...
یاس از بزرگترین گناهانه...
بچه ها یه سوال می پرسم.
اگر ما حالمون خوب باشه ، ممکنه در برابر خ.ا کم بیاریم؟
(1396 تير 8، 16:18)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]بچه ها یه سوال می پرسم.
اگر ما حالمون خوب باشه ، ممکنه در برابر خ.ا کم بیاریم؟
سلام
شیطون کاملا به نقاط ضعف ما اشناست و یواشکی از همونجا وارد میشه
بی خود نیست ائمه معصومین فرمودند هرکس از نفسش حساب نکشه از ما نیست
دقیقا مثل یک مسابقه فوتبال
باید بشینیم خودمونو انالیز کنیم نقاط ضعف و قوتمون رو
شیطون حتی تو شادیا هم سراغمون میاد
ینی تو خوشیا
چه برسه به وقتی که مشکل داشته باشیم