کانون

سلام به همه  
ارزیابی هفته ای که گذشت:
- مطالعه رو آخرشبا قبل از خواب انجام دادم
- زبان رو نخوندم اصلا این هفته

(1396 مرداد 14، 23:04)engineer نوشته است: [ -> ]سلام به همه  
ارزیابی هفته ای که گذشت:
- مطالعه رو آخرشبا قبل از خواب انجام دادم
- زبان رو نخوندم اصلا این هفته

- تمرین های برنامه نویسی رو تا حدی پیگیری کردم

- ثبت نام باشگاه و تداوم

- تنظیم خواب هم بد بود ولی آخرهفته بهتر شد

 در کل متوسط رو به بالا بود و راضی ام

برنامه هفته آینده :

همون برنامه های قبلی باید با قدرت بیشتر انجام بدم و تغذیه رو هم در اولویت کارم قرار میدم
سوال
 تقریبا 70 روز از پاکیم می گذره،‌ تو این مدت به هیج صورتی تخلیه نشده بودم و دیشب تو خواب شدم،  جالب بود برام که برای اولین بار تو خواب اینطوری  شدم و حسش کردم یعنی بیدار شدم
و آیا مشکلی نداره که من این مدت طولانی تخلیه نشده بودم؟ ( البته شاید هم تو خواب بود من حسش نمی کردم )

تبریک 70 روز پاک  ولی داداش زیاد رو تخیله حساس نباش طبیعتش تا اونجا که میدونم میگن 25 روزه  یکباره  و بدن وقتی کیسه بیضه پر میشه اتوماتیک خالی میشه ولی بدن هر کدومم باهم فرق داره  و ممکنه بعضی کارها انجام بدی این عمل رو به تاخیر بندازه مثلا اگر   فعالبت ورزشی زیاد انجام بدی تخیله دیر تر انجام میشه

سلام به همه دوستان
رضا////گروه عطرخدا///هفته سوم سبز
ببخشید که دیر وضعیتمو اعلام کردم اینترتم خیلی ضعیف بود واسه همین نشد هفته ای که گذشت تونستم چند تا از کارهای شخصی مهم انجام بدم ولی خب فکر میکنم شرایطم بهتر بشه میتونم بیشتر پیشرفت کنم یکی از برنامه هایی که قرار بود اگه تونستم انجامش بدم بگم خوندن یک صفحه روزانه قرآن بودم که تونستم انجامش بدم و امیدوارم بتونم این هفته هم ادامه بدم و همچنین زندگیم روال طبیعی تری داشته باشه روز های چالش انگیزی تو راهه.
ممنون از آقا آرمین که به فکرمون بودن

سلام .بلاخره بعد چند روز روحیه ام بهتر شد ولی از خودم زیاد راضی نبودم چون برنامه هام وناقص انجام دادم ولی خوب به امید خدا بهترمی شه  بچه ها یه چی هم یاد گرفتم اینه که  ما دو اهرم تو وجودمون داریم  یکی لذت ویکی دیگه هم رنج نباید باهاشون بجنگیم بلکه ازشون به سود خودمون استفاده کنیم یعنی این که  اگه می خواستید یه اشتباه کنید به جای اینکه احساس کنید به دام افتادید سعی کنید از نیروی رنج به سود خودتون استفاده کنید یعنی اینکه فکر کنید بعد انجام دادن خ.ا چه حال افتضاحی بهتون دست می ده ویا اینکه تو کل زندگی تون چه اثر منفی داشته واین رنج رو با چنان  شدتی احساس کنید شما رو وادار کنه اون کار رو نکنید وهمیشه این وتو رو روز تکرار کنید روزی چند نوبت وبعد از اون احساسی که بدون انجام خ.ا دارید واون دوره که پاک بودید رو به یاد بیارید وبا تمام وجود احساس کنید این هم روزی چند نوبت انجام بدید این جوری  مغزتون کم کم به مرور زمان شرطی می شه که انجام دادن خ.ا باعث رنج وانجام ندادنش باعث خوشحالی می شه این نکته رو  از کتاب راز موفقیت آنتونی رابینز واسه خ.ا پیاده اش کردم

به نام خدا

کارت بانكيم رو به فروشنده دادم و با خيال راحت منتظر شدم تا كارت بكشه، ولى در كمال تعجب، دستگاه پيام داد:
"موجودى كافى نميباشد! " ?
امكان نداشت، خودم مي دونستم كه اقلا سه برابر مبلغى كه خريد كردم در كارتم پول دارم.

با بيحوصلگى از فروشنده خواستم كه دوباره كارت بكشه و اين بار پيام آمد:
"رمز نامعتبر است".

اين بار فروشنده با بيحوصلگى گفت:
آقا لطفا نقداً پرداخت كنيد، پول نقد همراهتون هست؟?
فكر كنم كارتتون رو پيش موبايلتون گذاشتين كلاً سوخته...
....
در راه برگشت به خانه مرتب اين جمله ى فروشنده در سرم صدا ميكرد؛
"پول نقد همراهتون هست"؟


?خدايا...
ما در كارت اعمالمان كارهاى بسيارى داريم كه به اميد آنها هستيم مثلا عبادت هايى كه كرديم ، دستگيرى ها و انفاق هايى كه انجام داديم و ... .

نكند در روز حساب و كتاب بگويند موجودى كافى نيست و ما متعجبانه بگوييم:
مگر ميشود؟ اين همه اعمالى كه فكر مي كرديم نيك هستند و انجام داديم چه شد؟؟
و جواب بدهند:
 اعمالتان را در كنار چيزهايى قرار داديد كه كلاً سوخت و از بين رفت... !

كنار «بخل»
كنار «حسد»
كنار « ريا»
كنار «بى اعتمادى به خدا»، كنار «دنيا دوستى»  و ...

نكند از ما بپرسند:
نقد با خودت چه آورده اى؟ و ما كيسه‌هایمان تهى باشد و دستانمان خالى... .

خدايا !
از تمام چيزهايى كه باعث از بين رفتن اعمال نيكمان مي شود به تو پناه مي بریم

سلام

(1396 مرداد 13، 23:06)طاهر نوشته است: [ -> ]برای ختم صلوات فردا هم نوبت بنده هست
ان شالله حضور بهم خواهم رسوند 

باید دیروز میومدم ولی خواستم بیشتر فکر کنم ببینم چه موضوعی بیشتر دغدغه ذهنی من هست
و منو گرفتار خودش کرده
برای همین مقداری طول کشید

یک مشکلی که من در گذشته و در حال حاضر زیاد ازش زخم خوردم
و باعث رنجش و ناراحتی من شده و ذهن منو درگیر خودش کرده
مقایسه کردن خودم با دیگران بوده و نتیجه این کار که سرکوفت زدن به خودم بوده

هنوز نتونستم این رو بپذریم که 
هرکسی شرایط خاص خودش رو در زندگی داره و باید باهاش کنار بیاد

شما تا حالا به این موضوع فکر کردین
راهی برای رهایی از این معضل به ذهن تون میرسه؟

چطور میشه انسان در زندگی به این غنا برسه که خودش رو بی نیاز از مقایسه با دیگران بدونه؟ 

---

و دیگه اینکه احساس میکنم هر چقدر از شروع مسابقات فاصله میگیریم شرکت در ختم صلوات ها کم میشه
این کمی باعث ناراحتی هست

آروزی موفقیت برای حج آقا طاهر عزیز
در مورد سوالی که پرسیدی، به جواب خاصی نرسیدم و اگه بخوام چیزی بگم بیشتر مشکل رو باز و مطرح میکنم تا اینکه جواب داده باشم و بنظرم این که در اروپا و دیگر کشورای خارجی پیشرفته مشاور خانواده دارن و از همون دوران کودکی، هم بچه و هم پدر و مادر آموزش می بینن خیلی کمک میکنه بهشون و از یکی از عیب های عدم آموزش دیدن والدین ما، مقایسه ما با بقیس ( همون بچه مردم )  که خیلی صدمه میزنه.

سلام اقا طاهر عزیز ایشالله که مشکلاتت به زودی حل شن و  ۲۸صلوات به نیتت اگه دیروز اعلام نکردم 
خوب باید یه نکته ای یا خدمتت عرض کنم نیاز های انسان خیلی زیادن و اگه یکی از نیاز ها انسان رفع بشن ناخوداگاه چه از لحاظ کیفیت و چه از لحاظ کمیت رو به رشد میرن مثلا من الان یه دمپایی دارم ولی میخوام برم مهمونی ونیازدارم به کفش پس میرم یه کفش میخرم یه مدت باهاش سر میکنم بعد میبینم که کفش چرم  دوست دارم و چون بهش نیاز دارم میرم  کفش چرم میخرم خوب تو اینجا اول من رفتم اول نیازما رفع کردم و بعد رفتم که یه اپشن بهش کنم این یعنی اینکه نیاز من رو به رشد و تعالی رفته پس میتونیم نتیجه بگیریم که نیاز های ما هیچ موقع تموم نمیشن یا سعی میکنیم تعدادشونا زیاد کنیم یا کیفیتشا ببریم بالا 
اگه هم بخواییم از نظر اسلام نگاه بکنیم اسلام انسان را از حسد و بخل دور کرده و نهی کرده این کارا و گفته که نسبت به چیزایی که دیگران دارن غبطه بخورین من خودم امتحان کردم مثلا توی دوران نوجوانی دوره اولم دوستی داشتم که خداراشکر از نظر مالی خانواده لارجی بودن همش لباسای نو میخرید مثلا توی یه ماه حد اقل ۳تا لباس میخرید من  خیلی حسودی میکردم تا بعد از یه مدتی یه نکته ای خوندم که اگه غبطه بخورم احتمال زیاد خدا به منم کمک میکنه منم اونا داشته باشم الان خداراشکر هم اوضاع مالی بهتری داریم وهم خوب طبعا نیازهام راحت تر برطرف.میشه 
حرف دیگه ای ندارم ببخشید  سرتونا در اوردم

سلام
از دوستانی گرامی که برای این جانب صلوات فرستادن تشکر میشه
و همچنین از مهندس و مجید بابت صحبت هایی که در مورد موضوع مطرح شده کردن تشکر میشه
مهندس: چقد جای افسوس داره جای خالی آموزش در زندگی ماها
مجید: به نکته خوبی اشاره کردی اتفاقا خودم هم اینو یبار نوشتم
ولی بعدش پاک کردم... حرص و طمع انسان سیری ناپذیره 
و نمیشه این صفت رو از بین برد بلکه باید اون رو جهت دهی کرد تا در مسیر درستی قرار بگیره
اون وقت همین ویژگی میشه مایه رشد و پیشرفت انسان
-------------
و امــــــاااااااااا در ادامه برنامه ختم صلوات فردا نوبت میرسه به مهندس علیرضا هم گروهی پرانرژی و قَدَر من
که بیاد و در مورد موضوع مد نظرش صحبت کنه
مهندس فردا در همین جا منتظرت هستیم
همین امشب نیایی ها
فردا بیاوو

---

برنامه ختم صلوات برای روزهای آینده
آرمین:  
 ما می توانیم91:  
aliunknown:  
رضا222:  

rezaKy:  
omid 24:  
mohammad_93:  
یه روز سخت:

طاهر:
engineer: تاریخ 96/05/16
sabour: تاریخ 96/05/18
mehdi68: تاریخ 96/05/21

عاشق فاطمه زهرا: تاریخ 96/05/23
drift: تاریخ 96/05/25
همـت: تاریخ 96/05/28
روزبه: تاریخ 96/05/30

قاصدک: تاریخ 96/06/01
Mr Degaresh: تاریخ 96/06/04
mohsennia: تاریخ 96/06/06
Saeed1396: تاریخ 96/06/08

(1396 مرداد 14، 23:04)engineer نوشته است: [ -> ]سلام به همه  
ارزیابی هفته ای که گذشت:
- مطالعه رو آخرشبا قبل از خواب انجام دادم
- زبان رو نخوندم اصلا این هفته

- تمرین های برنامه نویسی رو تا حدی پیگیری کردم

- ثبت نام باشگاه و تداوم

- تنظیم خواب هم بد بود ولی آخرهفته بهتر شد

 در کل متوسط رو به بالا بود و راضی ام

برنامه هفته آینده :

همون برنامه های قبلی باید با قدرت بیشتر انجام بدم و تغذیه رو هم در اولویت کارم قرار میدم
سوال
 تقریبا 70 روز از پاکیم می گذره،‌ تو این مدت به هیج صورتی تخلیه نشده بودم و دیشب تو خواب شدم،  جالب بود برام که برای اولین بار تو خواب اینطوری  شدم و حسش کردم یعنی بیدار شدم
و آیا مشکلی نداره که من این مدت طولانی تخلیه نشده بودم؟ ( البته شاید هم تو خواب بود من حسش نمی کردم )

سلام مهندس جان
همیشه این تخلیه از طریق خواب انجام نمی شه.
گاهی خود به خود و از طریق ادرار تخلیه انجام می شه.
کلا بهش فکر نکن. بدن انسان پیچیده تر و کامل تر از این ها تعبیه شده.
مخصوصا بخش های خودکارش.

-----
14 صلوات برای برادر عزیزم طاهر

بچه ها من این چند روز کمتر هستم ، دعوام نکنید یه وقتا

15 تا صلوات برای علیرضای گل. ایشالا سالم باشی و خوشحال باشی و دوپامینت همیشه 100 باشه. ایشالا خانواده ت همیشه در کنارت باشن و زندگیت روی روال و کیفت کوک باشه عزیز

(1396 مرداد 15، 19:42)یه روز سخت نوشته است: [ -> ]سلام اقا طاهر عزیز ایشالله که مشکلاتت به زودی حل شن و  ۲۸صلوات به نیتت اگه دیروز اعلام نکردم 
خوب باید یه نکته ای یا خدمتت عرض کنم نیاز های انسان خیلی زیادن و اگه یکی از نیاز ها انسان رفع بشن ناخوداگاه چه از لحاظ کیفیت و چه از لحاظ کمیت رو به رشد میرن مثلا من الان یه دمپایی دارم ولی میخوام برم مهمونی ونیازدارم به کفش پس میرم یه کفش میخرم یه مدت باهاش سر میکنم بعد میبینم که کفش چرم  دوست دارم و چون بهش نیاز دارم میرم  کفش چرم میخرم خوب تو اینجا اول من رفتم اول نیازما رفع کردم و بعد رفتم که یه اپشن بهش کنم این یعنی اینکه نیاز من رو به رشد و تعالی رفته پس میتونیم نتیجه بگیریم که نیاز های ما هیچ موقع تموم نمیشن یا سعی میکنیم تعدادشونا زیاد کنیم یا کیفیتشا ببریم بالا 
اگه هم بخواییم از نظر اسلام نگاه بکنیم اسلام انسان را از حسد و بخل دور کرده و نهی کرده این کارا و گفته که نسبت به چیزایی که دیگران دارن غبطه بخورین من خودم امتحان کردم مثلا توی دوران نوجوانی دوره اولم دوستی داشتم که خداراشکر از نظر مالی خانواده لارجی بودن همش لباسای نو میخرید مثلا توی یه ماه حد اقل ۳تا لباس میخرید من  خیلی حسودی میکردم تا بعد از یه مدتی یه نکته ای خوندم که اگه غبطه بخورم احتمال زیاد خدا به منم کمک میکنه منم اونا داشته باشم الان خداراشکر هم اوضاع مالی بهتری داریم وهم خوب طبعا نیازهام راحت تر برطرف.میشه 
حرف دیگه ای ندارم ببخشید  سرتونا در اوردم

قشنگ موافق حرفاتم مجید جان. ماها نیاز هامون تمومی نداره و باید بتونیم اونا رو برطرف کنیم. 
راجب این غریزه ی جنسی حالا یه نکته بخام اضافه کنم، نیاز وجود داره و ما باید فقط اون نیاز رو چفتش کنیم توی مسیرِ درست. ینی توی مسیر درست رفعش کنیم. مثل چفت کردن چرخ دنده ها توی هم. خدا به هممون کمک کنه که حرص رو برای رفع نیازامون دور کنیم و از همه چی به اندازه ی درستش استفاده کنیم.

rezaKy: 14
omid 24: 14
mohammad_93: 14
یه روز سخت: 14

طاهر: 14
engineer: 14

نقل قول: چطور میشه انسان در زندگی به این غنا برسه که خودش رو بی نیاز از مقایسه با دیگران بدونه؟

سلام طاهرجان ، من برای در امان موندن از آسیب ها و اثرات منفی این قضیه ی مقایسه با دیگران ، یه مطلبی دارم که میگم برات شاید مؤثر باشه (البته اگه تکراری نباشه) :
ما نباید به این قضیه به صورت خطی نگاه کنیم ، بلکه باید اون رو به صورت جامع تر ، چند بعدی و منظومه وار نگاه کنیم : مثلا من اگه میبینم سر کلاس درس ، فلانی خیلی زودتر از من مطالب رو یاد میگیره و هوش اش بیشتره ، نباید ناراحت بشم که من دیگه ازون آدم ضعیف تری هستم و در کل آأم کوچک تری هستم ، نه ، آدما ابعاد مختلفی دارند و شاید در یک شاخه از یکی از این ابعاد (مثلا هوش بیشتر و سرعت یادگیری در درس مثلثات یکی از مباحث دروس  پایه و ریاضیات) اما شما علاوه بر اینکه در علوم با شاخه های متعددی مواجه هستید که ممکن هست هوش و سرعت یادگیری شما در اون بخش ها متفاوت باشه ، جدا از این ها ، باید در نظر داشته باشید که ما بخش های مختلف دیگری در وجودمون داریم اعم از استعداد و توانایی در زمینه ها و عرصه های مختلف هنری (شعر ، موسیقی ، نمایش ، نویسندگی . ...) ، روابط اجتماعی ، آداب معاشرت و مهارت های مختلف فنی و  خلاصه کلی توانایی دیگه ...
بنابراین ممکنه انسان های مختلف در یه بخش هایی ضعیف تر باشند نسبت به افرادی و در عوض در یه جنبه هایی قوی تر باشند نسبت به اونها ، ما نباید فقط از یه زاویه به مقایسه ی افراد بپردازیم ، بهتره که از بالاتر با زاویه نگاه کلان تری این سنجش رو رقم بزنیم.
همچنین یه نکته ی دیگه هم در این قصه لازم به یادآوری هستش ، زندگی انسانها در بازه و خطی از زمان اتفاق میفته و معمولا فراز و نشیب هایی داره ، باز شما نباید به عنوان مثال ده یا بیست سال از عمرتون رو با یه فرد دیگه مقایسه کنید و نتیجه بگیرید که شما تا پایان این مهلت و این بازه زمانی ، عقب خواهید ماند و بازنده هستید نسبت به اون فرد ، بلکه ممکن هستش معادلات تغییر بکنه در شرایط زمانی پیش رو .
خلاصه با این نوع تحلیل ها ، اولین کاری که برای خودتون رقم می زنید این هستش که شما امکان تغییر و امکان موفقیت و پیروزی و پیشرفت و برتری رو نسبت به هر کسی می تونید به نحو عقلانی برای خودتون توجیه کنید.
البته قبول دارم که گذشته در آینده تأثیر داره و خیلی سریع ممکنه به ذهنتون بیاد که خب کسی که بیست سال از عمرش رو اینجوری سپری کرده ، خیلی راحت میتونه الباقی اش رو هم گند بزنه ... ولی نکته ی اساسی اینجاست که اول از همه بتونیم بفهمیم که امکان بازگشت برای ما فراهم هستش و هیچ چیزی محال نیست.
برای امثال ماها که گرفتار چنین موضوعی بودیم ، این قضیه یه تجربه ی خیلی بزرگ و گرانبهاست که اون رو با خودمون داریم و به یک معنا باید از این تهدید یه فرصت بزرگ بسازیم. شما می دونید که اگرچه فردی که مبتلا به این ماجرا نشده ، خیلی خوش به حالش بوده و از این ایام عمرش بهره ی خیلی لذیذ تری برده ، اما این رو هم باید بدونید که با توجه به اعتقادات ما بالاخره شیطون برای هرکسی دام مخصوص خودش رو پهن می کنه و اون آدم غیرمعتاد به این اعتیاد هم گرچه با امنیت از این دام گریخته ، اما تله های شیطون کماکان پیش روی اون هستش و باید خودش رو آماده کنه ... و چه بسا که او هم در یک دام دیگر غلتیده باشه و ما بی خبر باشیم ...
به هر حال اون فرصتی که ما باید قدردان و غنیمت شمارش باشیم این هستش که ما با این تجربه و ان شا الله مبارزه و ترک این بلا ، درس های زیادی می آموزیم ، مثل درس نفس شناسی ، چگونگی کنترل نفس اماره ، چگونگی مدیریت خواسته ها و امیال ، یافت فهم دقیق از جایگاه اراده ، پشتکار و امید در زندگی ، چگونه برنامه ریزی کردن برای زندگی ، چگونه کنترل کردن ذهن و نگاه ، شیطان شناسی و شناخت جامع یکی از نقشه های عظیم شیطان در فریب آدمیان یعنی شهوت و هوس ...
مطمئنا این درس ها ، در مراحل دیگه ی زندگی خیلی به دردمون میخوره و ما رو پخته تر و آب دیده تر میکنه ، دوباره اون جمله رو تکرار می کنم خطاب به شیطان و نفس اماره که مهم ترین دشمنان ما هستند :
طوری زندگی کن که دشمنانت از افتادنت هم بترسند. چون می دانند که بعد از بلند شدنت قدم های محکم تر و استوارتری برمی داری

خب پس به طور کلی خلاصه حرفام این شد که : (برای اونایی که حوصله ندارند کلش رو بخونند   )
* در قباس خودمون با بقیه ، خطی نگاه نکنیم ، بلکه کلان نگر و جامع نگر آدم ها رو ببینیم (که البته لحاظ این نکته باعث میشه دیگه کلا مقاییسه نکنیم ، چون شناخت جامع از آدما نداریم)
* در قیاس خودمون با بقیه آدما ، فقط به عملکرد فعلی نگاه نکنیم ، آینده ای در انتظار هر یک از دو طرف مقایسه است. ( و باز چون ما از اون آینده بی خبریم  ، سبب میشه که دست به مقایسه نزنیم)
* ما اگرچه ظاهرا شکست خورده و عقب مونده هستیم ، اما اگه بلند بشیم ، اگه ترک کنیم با کوله باری از تجربه و با عزمی راسخ تر از قبل مثل یه شیر زخم خورده به سوی هدف مون راهی میشیم و به عبارتی این تهدید رو به فرصت تبدیل می کنیم.

در پایان یه نکته : این صحبت ها نباید باعث ایجاد رقابت و خدای نکرده حس حسادت در بین ما با بقیه اطرافیان مون بشه ، ما از خدا میخوایم که همه رو خوب کنه و خوب به سمت خودش هدایت کنه ، گفتن این حرفها به خاطر اینه که اعتماد به نفس امثال خودم برگرده و یه خورده بهتر فکر کنیم و صحنه رو ببینیم ...!

نقل قول: rezaKy: 14
omid 24: 14
mohammad_93: 14 
یه روز سخت: 14 

طاهر: 14 
engineer: 14

بچه ها من این پست های روزبه رو میبینم حرصم در میاد   
دوس دارم بزنمش  ، آخه دیگه از این مختصر تر اصلا هیشکی نمیتونه منظورش رو برسونه ،
روزبه جان ، عزیزم ، زحمت نده به خودت ، همون عدد رو به ترتیب بنویس ، دیگه خودمون میفهمیم برا کیا فرستادی ... عدد 14 رو هم زحمت نده به خودت عزیزم ، آخه چه کاریه ، تایپش کلی از وقت شریفت رو میگیره داداش گلم ، شما همون 14 رو یه بار بنویسی کافیه ، اصلا میخوای از این به بعد ننویس کلا ، یه صد تا برا همه بفرست تو پست بعدی اعلام کن و خودت رو خلاص کن     
روزبه عزیز ما منتظر حضور گرم و بیان گرم ترت هستیم داداش 

نقل قول: و امــــــاااااااااا در ادامه برنامه ختم صلوات فردا نوبت میرسه به مهندس علیرضا هم گروهی پرانرژی و قَدَر من

این بار دیگه روزبه از منم سبقت گرفته ، فک کنم هنوز وارد شونزدهم نشدیم ، صلوات هارو هدیه کرده به مهندس جان و رفته   
خب منم 20 تا صلوات برای خوشی مهندس جمع مون در همه چیز از پاکی بگیر تا سلامتی و طول عمر و عاقبتش می فرستم ، امیدوارم موفق باشی در مسیر مهندس عزیز

[quote pid='395604' dateline='1501537349']

(1396 مرداد 8، 22:55)موری نوشته است: [ -> ]یکی نیس بگه اخه لامصب وقتی سی ،چهل دقیقه تو تل دنبال کانال و فیلمی معلومه ک خ.ا میکنی دیگه لعنتی 
دیشب ساعت ۴:۳۰ دوباره خراب کردم 

موری عزیز بدیه ما اینه که همیشه میذاریم سرمون به سنگ بخوره بعد به خودمون بیاییم
تو که درد رو میدونی چرا اجازه میدی کار به اونجا بکشه؟
همت کن نذار هر وسوسه ای تو رو به سمت کانال های مستهجن بکشونه
چون اگر نکنی همین آش هست و همین کاسه
و هیچ راهکار و درمان دیگه ای هم وجود نداره
و یک توصیه
سعی بکن مثل بقیه بچه ها از بستری که تو سایت ایجاد شده استفاده کنی
هم در رهروان و بحث های مسابقه گروهی
و هم در بخش مسابقات ترک
این میتونه یه انگیزه ای باشه

[/quote]
سلام داداش طاهر...راستش تازه پیامتو دیدم منم ب دلایلی (بیشتر بخاطر غرور و اخلاق مسخره ای که بیشترش برا خ.ا) از کانون رفتم (یواشکی ولی سرک میکشیدم)
هم اون شب هم دیشب همون موقع که داشتم کانالارو سرچ میکردم در جریان حوادث بعدشم بودم ولی...حتی از دو ساعت قبل خ.ا میدونستم که چند ساعت بعد شروع میکنم ب سرچ کانال و بعد ...ولی خوب شاید از خ.ا خوشم میومد برا همین پا نمیشدم ...ی مشکل دیگه هم هست دقیقا ی کانال هست ک اول از همه سرچش میکنم همیشه وقتی تو تل هستم (ایدیش دیگه حک شده تو مغزم) ولی امروز دیگه ی راه درست حسابی پیدا میکنم و تو رهروانم میگم ببینم اگه بچه ها اون راه و روش رو رفتن چجور نتیجه گرفتن
از این به بعد دیگه بیشتر میام رهروان

14 صلوات برای اون عزیزی که امروز نوبتش هستش ایشاالله چه تو این راه و چه تو راه های دیگه زندگی موفق باشه