کانون

نسخه‌ی کامل: آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
کیا حاضرن؟
۱- عاشق
۲- aliunknown
۳ -  رضا
4- رضا حاضر (دریفت)

5- 39
(1396 آذر 22، 0:49)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]می دونین بچه ها؟ من از اولش هم هیچوقت هدفم این نبود که خودم به یه جایی برسم. البته وسوسه خیلی شدم توی این سال ها
اما یه ذره که فکر می کنم، می بینم خیلی بی معنیه...
فرض کن که اسمت هم توی تاریخ ماندگار شد و رفت کنار دانشمندای دیگه...
صد سال دیگه توی کتاب های دبیرستان ازت یاد کنن....
چه فرقی می کنه، وقتی توی زیر خروار ها خاک خوابیدی...؟


خب عاشق عزیز بحث زیبایی رو پیش کشیدی.. اولین چیزی که هممون میدونیم اینه که خدا توی قران میگه خلقت هیچ چیزی بی هدف نیست. البته اولش شروع میکنه و با بیان خلقت آسمانها و زمین که احتمالا همون کهکشان های خودمون باشن، یعنی شروع میکنه از خلقت های بزرگ صحبت میکنه و بعد ریز تر میشه و ریز تر و آخر قاعده کلی که میگه "هیچ چیز" رو بی هدف نیافریدم. نمیدونیم هدف انسان از آفریده شدن چیه ولی ما موظفیم راه خودمون رو به دریا پیدا کنیم. مثل اون لاکپشتی که به دنیا میاد و اولین کاری که میکنه رسیدن به دریاس.

توی زندگیهامون، خیلی وقتا پیش میاد که به پوچی میرسیم و هدف رو فراموش میکنیم. و این بدترین اتفاق برای آدم هست.. کسی که به پوچی برسه، براش دیگه مهم نیس امروز چند شنبه س، فردا کی رییس جمهور مملکتش میشه، ارزش تلاش توی زندگی از دست میره، انگیزه برای پیشرفت از آدم گرفته میشه، احساسهای روحی برای آدم بی معنی میشه و همه ی اینا به یه دلیل اتفاق می افته: اینکه آدم میگه بعد از مرگ، "من" زیر خروارها خاک هستم. یعنی تمام. یعنی تو خودتو هیچ فرض کردی.
این که گفتی "فرض کن اسمت ماندگار شد و رفت کنار دانشمندای دیگه.. چه فرقی میکنه" این بوی پوچی یا نهیلیسم میده. این یعنی روحِ خودتو باور نداری و انسان رو جسم و مادیتِش گرفتی. "تو" ی واقعی اونی هستی که اگه توی هزار تا پوسته ی دیگه(بدن) قرار بگیره، بازم همین تفکری رو داره که الان توی این زندگی داری. وقتی برای کسی فرقی نکنه که زمین رو جای بهتری برای زندگی انسان بکنه، آدم پیشرفت نمیکرد هرگز. 

به نظر من، انسان چیزی جز روحش نیست.. برای این روح هم یه واسطه ی مادی وجود داره که به وسیله اون بتونه روی این زمین زندگی کنه. جسم از بین بره چه اهمیتی داره وقتی اصلِ تو اونیه که از جنس خداس و به سمتش باز میگرده؟

پ.ن: نمیخام خدای نکرده حمله کنم به عقایدت و بگم که اشتباه میکنی... فقط سعی کردم نظر خودمو بگم. ناراحت نشی داداش
به نام خدا

خدا بخشنده س ولی بنده چرا پر رو میشه؟ چرا میگیم خدا که میبخشه پس بذار این یه بار فلان کارو بکنم. (توی همه ی جنبه های زندگی میگما)

دیشب که میرفتم سراغ عکس و فیلم و زیر پا گذاشتن قوانین خودم، مسئولیت مسابقه ی گروهی رو فراموش کردم. خودمو فراموش کردم، تلاشایی که تا الان توی کانون کرده بودم فراموش کردم. حرفایی که برای دلداری و امید دادن به بقیه میزدم، یادم رفت همش. 
من 224 روز خوب رو فراموش کردم 46 
تنها چیزی که یادم مونده بود غرور بود. 
" نه من که میتونم جلوی خودمو بگیرم"... 
بازم خداروشکر میکنم که شکست اتفاق افتاد. آخه دو سه ساعت قبلش داشتم دعا میکردم که خدایا کمکم کن غرور نداشته باشم. 
224 روز که هیچی .. دعا میکنم دیگه هرگز گرفتار غرور نشم. از این به بعد روزای کنترل نگاه و ذهنم رو هم به روزای پاکم اضافه میکنم

خدایا کمکم کن تا از غرور دور باشم.. خدایا دست ما رو رها نکن.
سلام بردار متاسفانه لحظه تلخیه که حتی ممکنه به سرخوردگی منجر بشه و خیلی باید مراقب پس لرزه هاش باشی،اینجور مواقع باید مراقب باشی با خودت نگی حالا که روزهام رفته پس یکم به خودم آزادی بدم دوباره روزامو جمع میکنم و تا اون وقع یکم از فصرت استفاده کنم،متاسفانه این چیزایی که گفتم پس لرزه ان،خیلی باید مراقب باشی،ولی دنیا به آخر نرسیده حتما چیزایی یاد گرفتی مثل کنار گذاشتن غرور و سعی کن جوری این غرور رو کنار بگذاری که بعد روزهای پاک اومدن بگی ارزشش رو داشت که چی از دست دادم و چی بدست آوردم،
مراقب خودت باش.
من دوتا چیز قشنگ یاد گرفتم از این شکست. 
1) چقدر خوشحالم که هوامو داشتین.. از پیا پروفایل بگیر تا اعتبار و پاسخ پستام بعد از شکست ودلداریا. اصن صد برابر قبل انگیزه دارم. و قراره خیلی به خودم سفت تر بگیرم. استراحت و این چیزام ینی اعتیادِ دوباره. حتی فکرشم نکن

2) اینکه یه شِمه ای از ضربه ی مهلکِ غرور دیدم.

همچین بدم نشدا.. البته بهتر بود نمیشکشتم ولی خب دوتا چیز ارزشمند جاش گیرم اومد
(1396 آذر 22، 1:22)drift نوشته است: [ -> ]کیا حاضرن؟
۱- عاشق
۲- aliunknown
۳ -  رضا
4- رضا حاضر (دریفت)

5- 39
خیلی هم عالی 53 
همین پنج نفری کل رهروان رو می ترکونیم 4chsmu1 
نقل قول: تشکرررر  [تصویر:  53.gif] بد نیستم
همونطور که گفتم فعلا قدم زنی و کلاس رفتن تو اولویتم قرار داره . هر روز سعی میکنم این دو کار رو انجام بدم . خیلی بیشتر از درس خوندن لذت میبرم ازشون ....
فشار درس ها بدتر از پارسال شده . دلم میخواد برگردم پارسال . اصننن هر چی فکر میکنم میبینم پارسال راحت تر بودن لامصباااااا
امسال معلما هم بدتر شدن خداروشکر  [تصویر:  khansariha (13).gif] البته ۲ تا معلم عالی داریم که خیلی عزیزن بین همه .... کاش همه مثل این ۲ تا بودن .... ولی نیستن دیگه  [تصویر:  4chsmu1.gif]
اگه جوابی پیدا کردی برای منم بگوووو چون خودمم نمیدونم واقعا 
برای دومی هم همینطور .
کلا از روزی که اومدم تو کانون چند دفعه گفتم سیستم آموزشی کشور داغوووونه ولی مگه مسئولین گرامی گوش میدن  [تصویر:  4chsmu1.gif] ( شوخی )
خب ما مجبوریم توی همین نظام آموزشی داغون رشد کنیم دیگه.... 37 
علی جون برات یه ماموریت درست و حسابی دارم...... Khansariha (69)
کل کار های ضروری ای که داری روی روی کاغذ بنویس (درسی و غیر درسی) Khansariha (56)
و برای انجامشون یه زمانی رو در طول هفته در نظر بگیر. 53258zu2qvp1d9v
مثلا این طوری:
کار های مهم :
- سه شنبه امتحان زبان
- دوشنبه : تحویل تکلیف های ریاضی
- شنبه : خریدن دفتر و خودکار
برنامه :
- شنبه و یک شنبه بعد از کلاس خوندن زبان
- جمعه : نوشتن تکلیف های زبان و ...
آخر هر روز هم می تونی توی دفترچه یادداشت کنی که چقدر به برنامه ات عمل کردی و دلایل شکست یا موفقیت چی بوده....
توی رهروان هم می تونی اعلام کنی که چه کردی..... Khansariha (69)
این طوری همین که این جا اعلام می کنی برات می شه یه انگیزه که کار هات رو درست انجام بدی. Khansariha (46)
یه چیزی: نگران صحبت های این و اون هم اصلا نباش.... تا یه حدی بهشون اهمیت بده...
یه تجربه ی خیلی مهم : اگر بخوای بر مبنای حرف این و اون زندگی کنیا، تا آخر عمر یه روز خوش هم نخواهی داشت.... 53258zu2qvp1d9v 


(1396 آذر 23، 20:37)rezaKy نوشته است: [ -> ]من دوتا چیز قشنگ یاد گرفتم از این شکست. 
1) چقدر خوشحالم که هوامو داشتین.. از پیا پروفایل بگیر تا اعتبار و پاسخ پستام بعد از شکست ودلداریا. اصن صد برابر قبل انگیزه دارم. و قراره خیلی به خودم سفت تر بگیرم. استراحت و این چیزام ینی اعتیادِ دوباره. حتی فکرشم نکن

2) اینکه یه شِمه ای از ضربه ی مهلکِ غرور دیدم.

همچین بدم نشدا.. البته بهتر بود نمیشکشتم ولی خب دوتا چیز ارزشمند جاش گیرم اومد

رضای ما قدرتمند تر از اونه که با این چیزا کم بیاره..... Muscular 
بهت ایمان دارم رضا جان ...... 302 
نمی خواد به خودت سفت و سخت بگیری...
کافیه ترکی که توی صد ایجاد شده رو پیدا کنی
یه ترک کوچیک رو می شه با یه مشت گل بر طرف کرد....

***************

بچه ها اصلا دقت کردین که چه بحث های مهمی توی رهروان شروع شده....
خیلی این بحث ها مهم هستن رهروان....
برای ما و هر انسان دیگه ای....

هدف اصلی شما از زندگی چیه؟
چه تصویری از ۱۰ سال آینده خودتون دارید؟
(1396 آذر 22، 0:49)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]می دونین بچه ها؟ من از اولش هم هیچوقت هدفم این نبود که خودم به یه جایی برسم. البته وسوسه خیلی شدم توی این سال ها
اما یه ذره که فکر می کنم، می بینم خیلی بی معنیه...
فرض کن که اسمت هم توی تاریخ ماندگار شد و رفت کنار دانشمندای دیگه...
صد سال دیگه توی کتاب های دبیرستان ازت یاد کنن....
چه فرقی می کنه، وقتی توی زیر خروار ها خاک خوابیدی...؟

نظر شما چیه بچه ها؟


بقیه کجان؟

نکته مهم : من جواب سوالی که توش سر در گم بودم رو حین نوشتن این پست شاید بهش رسیدم و در انتها درج کردم.

سلام من یک دست نوشته از خودم دارم که 2سال پیش نوشتم (11 مهر 1394),همه چیز در نظر بی ارزش می اومد , هرچیزی که برام دغدغه بود,زبانم رو برای دیدن سریال قوی کردم گفتم خب آخرش چی؟ گفتم به بالاترین مرتبه دانش برسم؟بازم گفتم آخرش چی؟؟ آخرش نوشتم که به دنبال کشف حقیقت آفرینشم,دنبال نزدیک شدن به خدا,دنبال هدف از خلقت,و نتونستم پاسخی برایش پیدا کنم چون تو وادی اش نرفتم,از اون موقع هم هدف های ریز و درشت (به قول خودت)کوتاه مدت و بلند مدت داشتم که به بعضی ها رسیدم و ارضاء شدم و به بعضی ها نرسیدم و به بعضی ها هم هنوز وقتش نرسیده برسم,واقعا نمیتونم ارضاء بشم.
با خودم بعضی وقتها میگم تفاوتی که انسانها باهم دارند,از نظر قیافه , قد, وزن,پول , شهرت(شهرت کسی که بچه ای در خانواده مشهور باشه یعنی ارثی و نه اکتسابی),هرکس دوست داره قد بلند و زیبا و رشید و پولدار باشه ولی همه که نیستند و اینها دست خود انسان نیست و چون خدا عادله پس این ویژگی ها نباید تاثیری در اون هدف غایی داشته باشه,چون از نظر خدا مساوات رعایت شده, پس کوله بار رو ببندیم و به کدوم سمت بریم ؟؟؟ این مقصد کجاست ؟؟؟ این هدف کجاست ؟؟ 


10 سال آینده ؟؟

10 سال آینده من به فرض اینکه هر سه اعضای خانواده زنده باشیم :
مادرم : قطعا از وضع فعلی اش بهتر نیست و کهولت سن بیشتر بر او چیره شده و افتاده تر شده , احتمالا نوه داشته باشه نهایتا 2 تا  
خواهرم : احتمال قوی ازدواج کرده و بچه ای داره یا نه .
خودم  : به احتمال قوی ازدواج کرده ام و یا زندگی خوبی دارم یا بخور و نمیر , اون روزها حاصل تلاش این روزهامه , الان هرکار کنم اون سالها برداشت میکنم و , چون همین الان کم کم حس میکنم اشتیاق به یادگیری مطلب جدید در من داره فروکش میکنه (مطلب جدیدی که برام تازه باشه نه اینکه راسته کارم باشه , مثل اینکه الان به مادرم بگم بیا میخوام بهت کار با کامپیوتر یاد بدم ؟ خب قطعا هیچ شوقی نداره هرچند که کار با کامپیوتر بسیار عالیه)

این سوال سنگینیه :
حالا یه جور دیگه جواب میدم :
10 سال آینده : 
مادرم : خیلی خوشحاله که نوه هاش در کنارشن , خداراشکر بزنم به تخته به لطف خدا و روحیه ای که داره خیلی خوب مونده , من و خواهرم هر دو ازدواج کردیم, من چه خانم خوبی دارم , چه داماد خوبی خدا بهمون داده , آخر هفته که هیچ هر یکی دو روز میایم خونه مادرم همه دور هم جمعیم و بخاطر کنار هم بودن خداراشکر میکنیم, الان میبینم زحمتایی که تو دوران مجردی برای بدست آوردن شغل کشیدم و این در و اون در زدم الان نتیجه داد,خداراشکر که خواهرمم دستشو یه جا بند کردم حداقل اونم سرگرمه , شکر خدا راضی ام درآمدم خوبه و من هر روز تصمیم دارم بیشترش کنم و بیشتر ازش ببخشم ,این همه به هدف زندگی فکر کردم شاید الان درست همین لحظه موقع تایپ این نوشته ها بگم شاید هدف زندگی ام این باشه که در زندگی خوشبخت باشم و یاد خدا در زندگی ام جاری باشه , و باعث کمک و خوشحالی و شادی دیگران باشم , در یک زندگی حلال .

بعضی وقتها همه چیز اتفاقی اتفاق می افته شاید همین سوال جواب سوال قبلمم داد.

میبینین چقدر نگرش انسان میتونه متفاوت باشه و اگربار روانی مثبت حاکم باشه چه بسا همش خوبی و فکرهای خوب و مثبت بیاد سراغت جوری که وقتی مغرت قفل کرده جواب سوال خودتو خودت بدی.
نقل قول: [تصویر:  hanghead.gif]  سخته رشد کردن ولی چاره ای نیسسست 1
چشم . سعی خودمو میکنم که انجام بدم . فعلا ۳ ساعت درس روزانه خیلی خوبه ولی بعضی چیزا نمیزاره مداوم این کارو انجام بدم . مخصوصاااا با اتفاقی که امروز افتاد تا یک هفته فکر کنم سراغ درس نرم  [تصویر:  4chsmu1.gif] . 
از فردا شروع میکنم و هر آخر هفته یه اعلام وضعیت کوچولو میزارم توی رهروان . امتحانا هم که در راهه و ...
دو جمله ی آخری خیلی عالی بود . خیلی کیف کردم 1  [تصویر:  53.gif]
نداشتیم ها Swear1 
چرا از شنبه، جمعه مگه روز خدا نیست؟ Swear1 
از همین امشب، اصلا از همین الان......
والا!!!!!!!!!!!! Swear1 
4chsmu1
(1396 آذر 24، 0:03)aliunknown نوشته است: [ -> ]
(1396 آذر 23، 23:55)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]
نقل قول: [تصویر:  hanghead.gif]  سخته رشد کردن ولی چاره ای نیسسست 1
چشم . سعی خودمو میکنم که انجام بدم . فعلا ۳ ساعت درس روزانه خیلی خوبه ولی بعضی چیزا نمیزاره مداوم این کارو انجام بدم . مخصوصاااا با اتفاقی که امروز افتاد تا یک هفته فکر کنم سراغ درس نرم  [تصویر:  4chsmu1.gif] . 
از فردا شروع میکنم و هر آخر هفته یه اعلام وضعیت کوچولو میزارم توی رهروان . امتحانا هم که در راهه و ...
دو جمله ی آخری خیلی عالی بود . خیلی کیف کردم 1  [تصویر:  53.gif]
نداشتیم ها Swear1 
چرا از شنبه، جمعه مگه روز خدا نیست؟ Swear1 
از همین امشب، اصلا از همین الان......
والا!!!!!!!!!!!! Swear1 
4chsmu1
117 والا منم گفتم از فردا . جایی نگفتم از شنبه . چون برا شروع هیچوقت دیر نیست . فکر کنم اشتباهییی شده دی:
از امشب نمیتونم شروع کنم چون واقعا حالم خوب نیست الان و خوندن مباحثی هم که هیچی ازشون نمیفهمم حالم رو بدتر بدتر میکنه ....

پیری و هزارتا دردسر 4chsmu1
شما ببخش ما رو 302

نقل قول: فعلا دو تاش مبهمه . اولی برام یکم معلوم شده ولی بازم مبهمه .
دومی هم که کلا سعی میکنم بهش فکر نکنم که قراره ۱۰ سال آینده چی بشه . (‌ یعنی کلاااا مبهمه برام )
 علی جون می فهمم چی می گی...
توی دوران مدرسه خیلی سخته در مورد این چیز ها فکر کردن.
چون آدم هنوز کنکور رو در پیش داره، هنوز نمی دونم آینده اش چی می شه، اصلا چه رشته ای قبول می شه...
اما این که آدم یه هدف داشته توی زندگیش، این می تونه به آدم انگیزه بده، جهت بده و آدم از سردرگمی در بیاد. 49-2

نقل قول: مادرم : خیلی خوشحاله که نوه هاش در کنارشن , خداراشکر بزنم به تخته به لطف خدا و روحیه ای که داره خیلی خوب مونده , من و خواهرم هر دو ازدواج کردیم, من چه خانم خوبی دارم , چه داماد خوبی خدا بهمون داده , آخر هفته که هیچ هر یکی دو روز میایم خونه مادرم همه دور هم جمعیم و بخاطر کنار هم بودن خداراشکر میکنیم, الان میبینم زحمتایی که تو دوران مجردی برای بدست آوردن شغل کشیدم و این در و اون در زدم الان نتیجه داد,خداراشکر که خواهرمم دستشو یه جا بند کردم حداقل اونم سرگرمه , شکر خدا راضی ام درآمدم خوبه و من هر روز تصمیم دارم بیشترش کنم و بیشتر ازش ببخشم ,این همه به هدف زندگی فکر کردم شاید الان درست همین لحظه موقع تایپ این نوشته ها بگم شاید هدف زندگی ام این باشه که در زندگی خوشبخت باشم و یاد خدا در زندگی ام جاری باشه , و باعث کمک و خوشحالی و شادی دیگران باشم , در یک زندگی حلال .
خیلی خوبه داداش. 53258zu2qvp1d9v

این که  اینقدر به فکر دیگرانی و خوشحالیشون رو می خوای نعمت خیلی بزرگیه....

همین که این نوشتن بهت کمک کرده نشون می ده که مشارکت کردن چقدر نقش پر رنگی داره....
چقدر می تونه به ترک انسان کمک کنه ، چقدر می تونه نظم بده به ذهن، چقدر می تونه مشکلات روحی و روانی رو برطرف کنه...
وقتی بدونی یه نفر هست که نوشته ات رو می خونه، خیلی خیلی فرق می کنه

انسان موجود عجیبیه واقعا!!!
خیلی عجیبه.


نقل قول: خب عاشق عزیز بحث زیبایی رو پیش کشیدی.. اولین چیزی که هممون میدونیم اینه که خدا توی قران میگه خلقت هیچ چیزی بی هدف نیست. البته اولش شروع میکنه و با بیان خلقت آسمانها و زمین که احتمالا همون کهکشان های خودمون باشن، یعنی شروع میکنه از خلقت های بزرگ صحبت میکنه و بعد ریز تر میشه و ریز تر و آخر قاعده کلی که میگه "هیچ چیز" رو بی هدف نیافریدم. نمیدونیم هدف انسان از آفریده شدن چیه ولی ما موظفیم راه خودمون رو به دریا پیدا کنیم. مثل اون لاکپشتی که به دنیا میاد و اولین کاری که میکنه رسیدن به دریاس.

توی زندگیهامون، خیلی وقتا پیش میاد که به پوچی میرسیم و هدف رو فراموش میکنیم. و این بدترین اتفاق برای آدم هست.. کسی که به پوچی برسه، براش دیگه مهم نیس امروز چند شنبه س، فردا کی رییس جمهور مملکتش میشه، ارزش تلاش توی زندگی از دست میره، انگیزه برای پیشرفت از آدم گرفته میشه، احساسهای روحی برای آدم بی معنی میشه و همه ی اینا به یه دلیل اتفاق می افته: اینکه آدم میگه بعد از مرگ، "من" زیر خروارها خاک هستم. یعنی تمام. یعنی تو خودتو هیچ فرض کردی.
این که گفتی "فرض کن اسمت ماندگار شد و رفت کنار دانشمندای دیگه.. چه فرقی میکنه" این بوی پوچی یا نهیلیسم میده. این یعنی روحِ خودتو باور نداری و انسان رو جسم و مادیتِش گرفتی. "تو" ی واقعی اونی هستی که اگه توی هزار تا پوسته ی دیگه(بدن) قرار بگیره، بازم همین تفکری رو داره که الان توی این زندگی داری. وقتی برای کسی فرقی نکنه که زمین رو جای بهتری برای زندگی انسان بکنه، آدم پیشرفت نمیکرد هرگز. 

به نظر من، انسان چیزی جز روحش نیست.. برای این روح هم یه واسطه ی مادی وجود داره که به وسیله اون بتونه روی این زمین زندگی کنه. جسم از بین بره چه اهمیتی داره وقتی اصلِ تو اونیه که از جنس خداس و به سمتش باز میگرده؟

پ.ن: نمیخام خدای نکرده حمله کنم به عقایدت و بگم که اشتباه میکنی... فقط سعی کردم نظر خودمو بگم. ناراحت نشی داداش
داداش حرفت خیلی قشنگ بود....

هیچ انسانی بدون دلیل خلق نشده.....

با یه دوستی صحبت می کردم، می گفت : من هر چی به زندگیم نگاه می کنم، اتفاق هایی که افتاده و کارهایی که انجام دادم و کمک هایی که خدا بهم کرده
و این که امروز در این جایگاه قرار دارم و .... رو وقتی بررسی می کنم، مطمئن می شم که برای یه کاری اینجا هستم و خدا برام برنامه داره...

نگرانی من همینه، این که آیا کاری که دارم انجام می دم، تلاشی که دارم می کنم، آیا در راستای اون هدفی که براش خلق شدم هست یا نه؟؟؟؟؟؟

به نظرم حداقلش اینه که جای تامل داره، یعنی این که آدم یه ساعت، دو ساعت، ده ساعت، بشینه و بررسی کنه، شرایط و اتفاقات رو ارزیابی کنه
اول ببینه که اصلا هدف اصلی انسان از خلقت چی بوده
(مثلا ما خلق شدیم که خداوند رو عبادت کنیم، در این راستا باید به هم کمک کنیم، سعی کنیم دنیا رو جای بهتری برای زیستن قرار بدیم و ...)
بعد ببینه چه استعدادها و توانایی هایی داره
(یکی صدای خوبی داره، یکی دانشی کسب کرده، یکی پول داره، یکی ذهن خوبی داره، یکی قدرت بدنی داره، یکی خوب می تونه حرف بزنه)
سوم هم این که ببینه از این توانایی هاش چطور می تونه در راستای اون هدفش استفاده کنه
(مثلا اونی که قدرت بدنی داره بهتره که بره ورزش کار کنه، یا مثلا کارگری کنه و ...)
چهارم هم نقص هاش رو بشناسه،
(یکی خیلی مال دوست و خسیسه، یکی خیلی وابسته هست به دنیا، یکی آرزو و امنیه داره که می تونه جلوش رو بگیره)

انکار نمی کنم که روی مرز پوچ گرایی قدم می زنم...
اما دوست ندارم از یه طرف بگم هدفم خدمت به بشریته، بعد فقط به فکر جیب و اعتبار و شهرت خودم باشم....
کیا حاضرن؟
۱- عاشق
۲- aliunknown
۳ -  رضا
4- رضا حاضر (دریفت)
5- حامدحامد هم حاضره
6- [تصویر:  39.gif]
انبیا گفتند نومیدی بدست***فضل و رحمتهای باری بی حدست
                                         ای بسا کارا که اول صعب گشت ***بعد از آن بگشاده شد سختی گذشت 
بعد نومیدی بسی امیدهاست***از پس ظلمت بسی خورشیدهاست
[تصویر:  25015384_701314086745845_6130585006336114688_n.jpg] 
و رضا جان
رضا جان
         ای دوست
           می دونم نه خودت و نه هیچکس انتظار شکستتو نداشت!!!!
داداش یادم نمی ره که سفرم با تو شروع شد
یادم نمی ره که
          پس از لحظه های دراز
                   بر درخت خاکستری پنجره ما برگی رویید
                  و نسیم سبزی تار و پود خفته ی مرا لرزاند
و هنوز من
رییشه های تنم را در شن های رویا فرو نبرده بودم
                                                          که به راه افتادم
 
صدای شکستن دلت اومد داداش
              کاش می شد عزا  گرفت و سالیان سال برای روزهای رفته بگرییم ولی زمانی نیست
برای این غم موزون چه شعرها که سرودند
                                                          ولی عبور باید کرد
داداش منم شکست خوردم ولی باید شروع کنیم دوباره
کفش هایم کو
            باید امشب برویم
        رو به آن وسعت بی واژه که همواره مرا می خواند .
باید بلند شد
           در امتداد وقت قدم زد باید دوید تا ته بودن
باید بود و رد روایت را تا متن سپید دنبال کرد
می گن تو چرا اینقدر پر رویی
 
ولی آیا راه دیگه ای داریم ؟
و هیچ راه دیگه ای نداریم جز این راه
                             و هیچکس جز خودت
 
اول کاین ملک بنامت نبود***وین ده ویرانه مقامت نبود
باز چو تنگ آیی ازین تنگنای***دامن خورشید کشی زیر پای
 
ولی زمانیکه اعلامتو دیدم
دیدم آن چهره را سخت مصمم.
و همینجور برو که سخت زیبا می روی
 
نقل قول: من دوتا چیز قشنگ یاد گرفتم از این شکست
1)
چقدر خوشحالم که هوامو داشتین.. از پیا پروفایل بگیر تا اعتبار و پاسخ پستام بعد از شکست ودلداریا. اصن صد برابر قبل انگیزه دارم. و قراره خیلی به خودم سفت تر بگیرم. استراحت و این چیزام ینی اعتیادِ دوباره. حتی فکرشم نکن

2)
اینکه یه شِمه ای از ضربه ی مهلکِ غرور دیدم.

همچین بدم نشدا.. البته بهتر بود نمیشکشتم ولی خب دوتا چیز ارزشمند جاش گیرم اومد
 

 
و مهمتر از اینا خودت یه درجه دیگه بزرگتر شدی و یه تجربه داری ،و می خوای به انسان زیباتری تبدیل بشی
و مطمئنم خوبی از بین نمیره ، کار خوبی که می کنی  و کردی و به خاطر بخشش حقیقی که انجام دادی وقتی از دارایی خود می بخشی چندان عطایی نکردی، بخشش حقیقی آن است که از وجود خود به دیگری می بخشی( دارایی تو چیزی نیست جز متاعی که ترس نیازهای فردا از آن نگهبانی می کنی. ).
و این بخششت و خوبی هات مثل فرشته ای است که کنار تو خواهد بود .
 
 
پرسیده بودی که بهشت و جهنم توی قرآن اومده واقعی است و به همون شکله
بهشت و جهنم به نظر من واقعیه ولی نه اون شکل قرآن فقط یه تشبیهیه از اون چیز واقعی .
 به نظر من بهشت و جهنم یه چیزیه که همینجا می تونی لذت ببری یا توش بسوزی.
مثلا وقتییه کار خوب انجام می دی ، لذتش همیشه با هات هست ، همیشه با یادش کلی کیف می کنی به نظرت این حوری نیست!!!!!
و اما جهنم مثل آتش حسد که تو را ذره ذره می سوزونه ، یا اصلا همین که می گن اونجا گناهکار ها تشنه میشن بهشون  یه آب متعفن می دن که تشنگیشون را هم رفع نمی کنه  چه مثال قشنگیه از این کار زشت ما ، که با اینکه ازش تنفر داریم انجامش می دیم ولی بازم تشنگیمون رفع نمیشه و تشنه ترم میشیم . به نظرت این جهنم نیست. یا مثلا ترس خودش یه جهنمه وقتی که ایمان نداریم بهش دچار میشیم ولی نمی دونم دیدی اینا که ایمان دارند که کارش را انجام می ده و نه ترسی داره پر از آرامشه و مطمئنه که به نظرم این آرامش همون بهشته.
 یا مثلا یه چیز زیبای دیگه ، وجودی به اسم زن که سرشار آرامش و شادی می تونه باشه و هدیه ای از طرف خداست ولی ما با اینکارمون به بدترین شکل از این هدیه استفاده می کنیم. از هدیه ای که برای آرامش روحی و جسمی ما اومده نا آراممون می کنه پس این برای ما جهنمه در حالی که برای یکی دیگه بهشته.
 
و به نظرم بهشت و جهنم چیزی نیست جز همون چیزی که اینجا روحمون به دست آورده .
 

نقل قول: آن کس که در اینجا اهلِ عیش و عشرت با حوریان و پریان صاحب جمال از عدل و انصاف و جوانمردی و شرافت و مروّت و حکمت و معرفت است در عالم آخرت نیز با همین فرشتگان و حوریان محشور خواهد شد و در حدیث آمده است که هر کس چیزی را دوست داشته باشد در عالم دیگر با همان چیز محشور خواهد شد و عجبا از مردمی که اینجا با دروغ و تزویر و آتش حرص و حسد عشق می ورزند و خواهند که در عالم دیگر به بهشت محبت و انسانیت راه یابند در حالیکه خداوند فرمود «هر که در عرصۀ این دنیا نابینا باشد در عالم آخرت نیز نابینا محشور خواهد شد».
و البته این نابینایی، نابیناییِ ظاهر نیست بلکه نابیناییِ باطن است که آدم چشم دیدن خوبی و زیبایی و فرشتگان عدل و احسان را ندارد. چنین کسی در عالم دیگر نیز از مشاهدۀ این حوریان محروم خواهد بود. بدین نگاه بهشت خوبان در همین جهان آغاز می شود چنانکه جهنم ناپاکان نیز از همین دنیا زبانه می کشد...


برگرفته از کتاب  در صحبت قرآن
به قلم حسین الهی قمشه ای

 
چه کار اندر بهشت آن مدعی را
که میل امروز با حوری ندارد
 
*  ما در حال گذر از يک زندگي به زندگي ديگر هستيم، و نمي توانيم فراتر از کردارهاي نيک مان باري حمل کنيم.
 
 
 
************************************************

نقل قول: سلام به همه دوستای خوبم، مخصوصا همگروهیام که این مدت خیلی شرمندشون شدم

خلاصه سرتونو درد نیارم من از این که با این کتاب به طور اتفاقی آشنا شدم به چشم یه نعمت نگاه میکنم و حین خوندن این کتاب خیلی به مشکلات خودم پی بردم و خیلی هاشو با عوض کردن طرز فکر اشتباهم درست کردم و هنوز هم در حال مطالعه هستم.اینقد موقع خوندنش فکر میکنم که هر ساعت فقط 2 صفحه میخونم

بگم که این مدت هم خیلی از وقتاش در حال جنگیدن با همین عادتم بودم و سعی میکردم طرز تفکرمو عوض کنم و سر هر مسئله ای خودم رو عذاب ندم و راحت زندگی کنم و همین که این مدت تونستم خودم رو با کتاب آروم کنم خیلی خوبه و به نظرم شروع خیلی خوبیه و هنوز هم در حال مبارزه ایم


 
سلام بر علیرضای عزیز
شرمنده چیه سربلندمون کردی داداش 49-2

ممنون که اومدی
و ممنون که دست پر اومدی
و با راهی که پیشرفت کردی با راهی که کمکت کرد موفق شی آشنامون کردی
فک کنم کتابه فروشش یه تکونی خورد اینقد که همه را جذبش کردی
موفق باشی داداش عزیز
 
*******************************************

نقل قول: سلام


سلام خدمت داداش عزیز
خوش اومدی Khansariha (8)
 
********************************************

نقل قول: اصلا دوره ی خوبی نبود برام این دوره و خیلی به خودم ضربه زدم ولی آروم آروم این اواخر به خودم اومدم و به فضل خدا هفته آخر رو سبز میمونم ...

 
هیچکس عزیز
خدارا شکر به خاطر بلند شدنت و به خاطر تلاش دوبارت
داداش عزیز
برای آرزو می کنم که قوی بشی
و دوباره پا شی و بهتر از قبل و زیباتر از قبل بشی
یه جوری که جهان حسرت مقاومتتو بخورن
 
با صد هزار زخم زبان زنده ام هنوز
                                                      گردون گمان نداشت به این سخت جانیم
 
به فضل خدا دلت همیشه سبز باشه
در آرزوی جوانه زدن و در تکاپوی  رشد
و در  هوای صعود
سبز سبز باشی 49-2
******************************************

نقل قول: نیاز شد که یه حضور غیاب کنیم.
1- عاشق
-2
aliunknown
۳رضا
  -4
رضا حاضر (دریفت)
-5
حامدحامد هم حاضره
-6

منم همیشه دیر می رسیدم تو مدرسم  همین بود
پس فعلا منو بنویسید تو تاخیری ها
ناظممون هر سری می گفت چند صدم از انظباطت کم می کنم نیم دونم باید 0 می شد اینقدر که تاخیر داشتم ولی بهم داد 18 ، خدا نگه دارش باشه هر جا که هست.
************************************

نقل قول: آقا یک سوال:
اگر میشه هرکس هدف از زندگیشو تو چند جمله بگه،همه مشارکت کنن لطفا؟؟
تصویری از خودتون توی ده سال آینده دارین؟ 

ده سال آینده کجا خواهید بود؟
 

 
این رضا هام چقدر سوالای خوب به ذهنشون می رسه !!!! داداش عاشق شما هم !!!! 4chsmu1
مغزای پر سشگری دارید ماشالا
منو یاد مادر انیشتین می ندازید ، می گفتن مامان انیشتین هر روز که انیشتین میومده خونه نمی پرسیده چی یاد گرفتی می پرسیده چه سوالی از معلمت پرسیدی. ایشالا خودتون و بچه هاتون آدمای بزرگی بشن که کلی به همه کمک کنن
کلا یه سوالایی می پرسین آدم باید بشینه ساعت ها فکر کنه ،
ممنون از سوالای خوبتون و فوق العادتون
حالا برای جوابش باید بشینم کلی فکر کنم
ولی علی الحساب چیزایی که به ذهنم می رسه را می گم ولی حتما باید فکر کرد اونم فکر عمیق
خوب راجع به هدف زندگیم ، چه چیزی می تونه باشه به جز شکوفا شدن
زندگی برای من دقیقا مثل یه گل می مونه که هدفش شکوفا شدنشه.
باید شکوفا بشم که هم خودم از زیباییم لذت ببرم و هم دیگران
قافله ایم که به سوی گوهر الهی ذات خویش در حرکتیم.
 
 
عمر ضایع مکن که عمر گذشت ***زرگری کن که کیمیا داری
هر سحر مر ترا ندا آید   ***  سوی ما آی که داغ ما داری
 
چه هدفی بزرگتر از اینکه  عاشق باشم ، عاشق خودم و کاری که می کنم
و چه هدفی بزرگتر از اینکه آدم بزرگی بشم و بمونم
                   نمی دونم معروف می شم یا نه ولی آدم بزرگ یعنی
به خاطر هیچکس و هیچ چیز از چیزی که بهش ایمان دارم ، از خوبی دست نکشم
یعنی به خاطر مقام یا اینکه یکی خوشش بیاد یا منو بزرگ حساب کنه دروغ نگم . یعنی بت نپرستم بت دروغ و ریا و غم را. یعنی اینقدر بزرگ که نخوام با اینچیزای کوچیک خودمو بزرگ کنم . و یا برای رسیدن به یه مقام( کوچیک) ظلم کنم.
و فراموش نکنم عظمت من در اتصال به آن عظیم است
 
و یکی از چیزایی که دوست دارم و باهاش شکوفا می شم کاره
باید یه کاری بکنم و هدفم اینه که کاری بکنم که عاشقش باشم
پول به نظرم خودش می آد ولی باید عاشق کارم باشم
نمی گم پول مهم نیست چرا اتفاقا اگه پول هم داشته باشم چه مشکلی داره که بتونم به خودم و به دیگران بیشتر کمک کنم. ولی هدفم نیست
دو تا آشپز را فرض کنید یکی فقط می خواد پول دربیاره و یکی عاشق این کاره
اولی هر روز فکر می کنه چه جوری قیمتو ببره بالاتر یا از چه چیزی از مواد بزنه که غذاش ارزونتر بشه
ولی دومی هر روز فکر می کنه چه جوری غذاش خوشمزه تر بشه و چه جوری کارش بهتر بشه
به نظرتون کدوم تو کارش موفق تر میشه ، کدومشون بیشتر از وجود خودش و زندگیش لذت می بره و کدومشون معروف تر میشه به نظر من دومی
پس می خوام حتی اگه بستنی فروش هم شدم 
شکوفا بشم ، عاشق کارم باشم
می دونید می تونم چقدر دل شاد کنم و آشتی بدم
با یه بستنی خوشمزه و با یه اخلاق عالی چقدر تاثیر بزارم
پس مهم نیست چه کاری ، مهم اینه که باعشق باشه.
 
 یاد یه صحبت بسیار زیبا از جبران خلیل جبران راجع به کار افتادم
نقل قول:  
 
کار,تجسم عشق است.
زندگی به حقيقت ظلمت است,مگر شوق و شور در ميان باشد.
و شوق وشور کور و بی هدف است,مگر دانش در ميان باشد. 
و دانش پوچ و بی حاصل است,مگر کار در ميان باشد.
و کار تهی و بی جان است,مگر عشق در ميان باشد.
و هنگامی که با عشق کار می کنی خود را با خود و با مردم و با خدا پيوند می دهی .
و اکنون با تو بگويم کار با عشق چيست؟
کار با عشق آن است که پارچه ای را با تار و پود قلب خويش ببافی,بدين اميد که معشوق تو آن را بر تن خواهد کرد.
کار با عشق آن است که خانه ای را با خشت محبت بنا کنی,بدين اميد که محبوب تو در آن زندگی خواهد کرد.
کار با عشق آن است که دانه ای را با لطف و مهربانی بکاری و حاصل آن را با لذت درو کنی,چنان که گويی معشوق تو آن را تناول خواهد کرد.
و بالاخره کار با عشق آن است که هر چيز را با نفس خويش جان دهی و بدانی که تمام پاکان و قديسان عالم در کار تو می نگرند.
کار,تجسم عشق است.
کار,عشق مجسم است.
اگر نمی توانی با عشق کار کنی,
اگر جز با ملامت و بيزاری کاری از تو بر نمی آيد,
بهتر است کار خود را ترک کنی و بر دروازه معبد بنشينی,
وصدقات کسانی را که باعشق کار می کنند بپذيری.
زيرا اگر بی عشق پخت کنی,
نانی تلخ از تنور به در خواهد آمد که گرسنه را نيم سير گذارد .
و اگر با صدای فرشتگان آواز بخوانی,
و تو را به آن آواز عشقی نباشد,
گوش آدميان را آشفته می کنی,
و آنان را از شنيدن آوای روز و نجوای شب محروم می داری.
برگرفته از کتاب پيامبر نوشته جبران خليل جبران
 

و اما هدفای ده سالم
خوب می دونید خدا به قلم سوگند خورده و می گن مرکب ارزشمند تر از خون شهداست
همونجوری که به پیامبرش بی هیچ سوادی گفت بخوان
پس دوست دارم دانشی کسب کنم ولی دانشی که به درد مردم بخوره
البته هر چقدر هم بخونم می دونم سواد خاصی ندارم و تا زمانی که او نگه بخوان نمی تونم
پس دوست دارم نویسنده بشم که با عشق بنویسم
برای معروفیت نمی نویسم ، ولی اینجا دوست دارم کتاب هام اگه خوب باشه معروف شن
البته اگه نوشته هام یکی را دلگرم کنه و. از اون عشق مطلق نوشته باشم
تا اگه تونستم به یکی امید بدم و ابلیس نباشم که از خودم حرف بزنم و بقیه را ناامید کنم
 
و همچنین به پزشکی علاقه دارم
دوست دارم بیشتر بدونم راجع بهش دوست دارم بتونم یکی را درمان کنم
شاید بشه و شاید نشه ولی من دارم مطالعاتمو می کنم و بهش علاقه دارم
 
و دوست دارم زبانم هم فوق العاده بشه
چون می تونم ارتباط با جهان داشته باشم و این ارتباطات هم بسیار مهمه برای انسان
 
دوست دارم یه کار خوب تو این ده سال پیدا کنم که دوستش داشته باشم ، یا به  یکی از این زمینه ها که دوست دارم مربوط باشه که بتونم شکوفا بشم.
 
آرزو ها موج می زند
و لذت شکوفه های آرزوست.
 
و مهمتر از همه دقیقا همونجوری که داداش رضا گفت نگرشم خوب باشه در بدتریم شرایط و به اون خوبی ایمان داشته باشم
ولی این نگرش زمانی خوبه و زمانی به هر اتفاقی دید مثبت دارم
که اولا خودم آدم خوبی باشم و کار خوبی انجام بدم و ایمان داشته باشم به خدای یگانه و خوبی ها
اینجوری امید دارم و همیشه مثبت نگاه می کنم به هر پدیده ای
چون هم خودم خوبم و هم به اون خوبی مطلق ایمان دارم که نتیجه ی این کار خوب جز خوبی نیست حالا اگه امروز نشد ، فردا میشه و اگر فردا نشه پس فردا میشه ( برعکس آدمایی که همیشه در ترسن )
 
 
*  ما در حال گذر از يک زندگي به زندگي ديگر هستيم، و نمي توانيم فراتر از کردارهاي نيک مان باري حمل کنيم.
 
 
فعلا همینقدر کفایت می کنه 4fvfcja
بعدا ایشالا باید کاملش کنم
توی دفتری بنویسم به قول داداش علی عزیز
*********************************************
 
 
15 صلوات برای
داداش هبوط گرامی امیدوارم همیشه صعود کنی و در جایگاه واقعی خودت برسی که لیاقتشو داری
داداش رضای عزیز ، همیشه این ظن و امید زیباتو حفظ کنی حتی در سخت ترین لحظات زندگی که همه ایمانشون را از دست می دن .
و حامد خان گرامی ، آرزوی اینکه رضایت و شادی در تک تک لحظاتت جاری باشه . موفق باشی
و آقا مجید گرامی، امیدوارم موفق بشی و سلامت و خیلی زود خبرای خوشی بشنویم ازت به خاطر مهربونی ممنون ازت
 
 
***************************************

نقل قول: چرا خسته اید؟ چرا داغون؟ چرا به هم ریخته؟

اینجا جایی برای تعامله.
راحت می تونید حرف های دل تون رو بزنید.
شما حرف بزنید بعد ببینید چقدر اتفاق های خوب براتون می افته.
چقدر فکرهای جدید. چقدر ایده جدید. چه خلاقیت ها که بروز نمی کنه.
 

با این حرفت کاملا موافقم داداش آرمان 128fs318181
یعنی نوشتن قدرت عجیبی به آدم می ده
خودم به جای همه حرف زدم نگران نباش
 
***************************************
امید 24/  گروه امید سبز / هفته ی پنجم قرمز
 
کارهای هفته ی پیش :
شکست داشتم و متاسفانه  نتونستم کار خاصی بکنم



امید 24/  گروه امید سبز / هفته ی ششم زرد
کارهای این هفته
این هفته که گذشت دوست داشتم یه کاری که نشد.  راستش این هفته اینگار یکی گرفته بود منو زده بود ، چند روز اول کوفته ی کوفته بودم !!
************************
 از صبح تا الان طول کشید نوشتنم ، خدا چیکار کنه داداشای عزیز که اینقد سوالای خوب به ذهنشون می رسهSwear1  دیگه دستم جون ندارهSwear1
امروز سهمیه ی  یه ماهم صحبت کردم ،
دیگه رفت تا یه ماه دیگه 4chsmu1
 
[تصویر:  24838920_176665216410889_3839430321418272768_n.jpg] 
 
 
این ما هستیم و همین فرصتِ یک‌باره‌ی زندگانی.
بیا تا پیش از آنکه زندگی برای‌مان، تنها سایه روشنِ خواب و خیالی محو در یک چرتِ کوتاهِ بعدازظهر نشده، و پیش از آنکه در سیاهی و سردیِ خاک، خودمان هم فراموش کنیم که روزی بر روی زمین راه می‌رفتیم و حرف می‌زدیم و سخت می‌گرفتیم،
راستی راستی زندگی کنیم.
 
سلام دوستان
عذر خواهی از اعضای کروه
من نمیتونم فعال باشم تو گروه برای همین این دوره از ادامه دادن انصراف میدم و تو همون مسابقه بهترین ها ادامه میدم. ایشالا اگه خدا بخواد دور بعد ثبت نام میکنم.
(1396 آذر 24، 10:28)Mr Degaresh نوشته است: [ -> ]سلام دوستان
عذر خواهی از اعضای کروه
من نمیتونم فعال باشم تو گروه برای همین این دوره از ادامه دادن انصراف میدم و تو همون مسابقه بهترین ها ادامه میدم. ایشالا اگه خدا بخواد دور بعد ثبت نام میکنم.


سلام خدمتت داداش دگرش
 فدای سرت
هر جوری که راحتی
هفته ی آخره اگر دوست داشتی بیا و اعلام وضعیت کن
وگرم نه هر جا دوست داشتی و خودت صلاح می دونی برو
هر جا که هستی برات آرزوی موفقیت می کنم داداش عزیز 49-2
و خدا پشت و پناهت
آقایان دمتون گرم بااابااااا. چقدر شلوغ پلوغ کردین رهروان رو ایول. 
نظراتی که راجع به هدف و 10 سال آینده داشتین همه رو خوندم و واقعا باید بگم دمتون گرم. خیلیا (تاکید میکنم خیلیا) حتی به فکرشون یک دفعه هم خطور نمیکنه که من چیکار دارم میکنم. ینی منظورم اینه که فکر نمیکنن که درحال حاضر کدوم کارشون وقت تلف کنیه و کدوم کارشون مفیده.
داش امید عجبب متنی. خدایی روز جمعه منو ساختی ...ممنون که ایینقد برای کانون وقت میذاری. خوش قلب هستی و باید بگم خوش به حال کسایی که توی دنیای واقعی باهاشون در ارتباطی.
داداش دریفت دید زیبایی که داری واقعا تحسین برانگیزه. خوشحالم که باهات آشنا شدم اینجا
داش عاشق مرسی که برای پرفروغ نگه داشتن اینجا اینقد زحمت میکشی.
داش علی اینقد کیف میکنم پست میدی.. خیلی بی ریا و خوشگله حرفات 4chsmu1
الف) اعلام وضعیت پاکی:      حامدحامد / فی سبیل الله/ هفته ششم سبز

ب) ارزیابی هفته ای که گذشت:     در مجموع هفته خوبی بود ولی کمی هم دست از پا خطا کردم و مواظب کارایی که می کنم نبودم. منظورم کارهای روزمره است. حواسم خیلی به دستام نبود. به پاهام نبود. به چشم ها و گوشام و از همه مهمتر به دلم نبود تا جایی که امروز خراب کردم.




پ) ارزیابی هفته هایی که گذشت: به نظر خودم خیلی می تونستم بهتر از اینا باشم.درسته که بعضی هفته ها در این مسابقه گروهی سبز بودم ولی حقیقتش این سبز بودن ها خیلی به دلم ننشست.مثلاً خودمو نگه داشته بودم ولی شاید اون معنویتی که از خودم انتظار داشتم بهش دست پیدا نکردم یا اون طوری که دوست داشتم،ورزش نکردم.

به نظرم باید پرداختن به معنویت یا ورزش یا مطالعه یا تفریح یا هرچیز دیگری که انجام میدم تا از این کار بد جلوگیری بشه، باید به حدی قوی باشه و به طور جدی بهش پرداخته بشه که باعث بشه آدم از خ.ا کنده بشه و احساس تنفر از اون کار به آدم دست بده.چیزی که از نظر معنویت یا ورزش یا مطالعه،من انجام دادم طوری بود که به خودم می گفتم این کار رو انجام میدم تا سرگرم بشم یعنی اگر تونستم با این سرگرم شدن، خ.ا نکنم که چه بهتر وگرنه اگر بازم خ.ا انجام دادم،انجام دادم دیگه و خیلی مهم نیست و سعی می کنم دفعه بعد انجامش ندم.

در واقع خ.ا بیشتر از اینکه به خاطر نیاز جنسیم باشه انگار شده برام یه جور عادت. بدترین چیزی هم که باعث این عادت بد میشه برای من، مواقعی هست که مشغولیت کاریم کم میشه و ساعت های بیکاریم زیاد میشه که چون برنامه ریزی واسه خودم ندارم،دست به این عمل شنیع می زنم. این که گفتید برای 10 سال آینده خودتون رو در چه جایگاهی می بینید،فکر می کنم اگر برنامه ریزی نباشه و اگر به بطالت گذراندن عمر باشه و اگر خ.ا باشه، خودمو می بینم که نه تنها درجا زدم بلکه به شدت عقب گرد کردم.باید برای کارها برنامه داشت.برنامه ای دقیق و حساب شده با هدف های بلند مدت و البته در کنار هدف بلند مدت،باید هدف های کوتاه مدت هم تعریف کنیم.اگر اینطوریه به نتیجه می رسیم وگرنه ول، علاف هستیم.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 220 221 222 223 224 225 226 227 228 229 230 231 232 233 234 235 236 237 238 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 250 251 252 253 254 255 256 257 258 259 260 261 262 263 264 265 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 306 307 308 309 310 311 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 323 324 325 326 327 328 329 330 331 332 333 334 335 336 337 338 339 340 341 342 343 344 345 346 347 348 349 350 351 352 353 354 355 356 357 358 359 360 361 362 363 364 365 366 367 368 369 370 371 372 373 374 375 376 377 378 379 380 381 382 383 384 385 386 387 388 389 390 391 392 393 394 395 396 397 398 399 400 401 402 403 404 405 406 407 408 409 410 411 412 413 414 415 416 417 418 419 420 421 422 423 424 425 426 427 428 429 430 431 432 433 434 435 436 437 438 439 440 441 442 443 444 445 446 447 448 449 450 451 452 453 454 455 456 457 458 459 460 461 462 463 464 465 466 467 468 469 470 471 472 473 474 475 476 477 478 479 480 481 482 483 484 485 486 487 488 489 490 491 492 493 494 495 496 497 498 499 500 501 502 503 504 505 506 507 508 509 510 511 512 513 514 515 516 517 518 519 520 521 522 523 524 525 526 527 528 529 530 531 532 533 534 535 536 537 538 539 540 541 542 543 544 545 546 547 548 549 550 551 552 553 554 555 556 557 558 559 560 561 562 563 564 565 566 567 568 569 570 571 572 573 574 575 576 577 578 579 580 581 582 583 584 585 586 587 588 589 590 591 592 593 594 595 596 597 598 599 600 601 602 603 604 605 606 607 608 609 610 611 612 613 614 615 616 617 618 619 620 621 622 623 624 625 626 627 628 629 630 631 632 633 634 635 636 637 638 639 640 641 642 643 644 645 646 647 648 649 650 651 652 653 654 655 656 657 658 659 660 661 662 663 664 665 666 667 668 669 670 671 672 673 674 675 676 677 678 679 680 681 682 683 684 685 686 687 688 689 690 691 692 693 694 695 696 697 698 699 700 701 702 703 704 705 706 707 708 709 710 711 712 713 714 715 716 717 718 719 720 721 722 723 724 725 726 727 728 729 730 731 732 733 734 735 736 737 738 739 740 741 742 743 744 745 746 747 748 749 750 751 752 753 754 755 756 757 758 759 760 761 762 763 764 765 766 767 768 769 770 771 772 773 774 775 776 777 778 779 780 781 782 783 784 785 786 787 788 789 790 791 792 793 794 795 796 797 798 799 800 801 802 803 804 805 806 807 808 809 810 811 812 813 814 815 816 817 818 819 820 821 822 823 824 825 826 827 828 829 830 831 832 833 834 835 836 837 838 839 840 841 842 843 844 845 846 847 848 849 850 851 852 853 854 855 856 857 858 859 860 861 862 863 864 865 866 867 868 869 870 871 872 873 874 875 876 877 878 879 880 881 882 883 884 885 886 887 888 889 890 891 892 893 894 895 896 897 898 899 900 901 902 903 904 905 906 907 908 909 910 911 912 913 914 915 916 917 918 919 920 921 922 923 924 925 926 927 928 929 930 931 932 933 934 935 936 937 938 939 940 941 942 943 944 945 946 947 948 949 950 951 952 953 954 955 956 957 958 959 960 961 962 963 964 965 966 967 968 969 970 971 972 973 974 975 976 977 978 979 980 981 982 983 984 985 986 987 988 989 990 991 992 993 994 995 996 997 998 999 1000 1001 1002 1003 1004 1005 1006 1007 1008 1009 1010 1011 1012 1013 1014 1015 1016 1017 1018 1019 1020 1021 1022 1023 1024 1025 1026 1027 1028 1029 1030 1031 1032 1033 1034 1035 1036 1037 1038 1039 1040 1041 1042 1043 1044 1045 1046 1047 1048 1049 1050 1051 1052 1053 1054 1055 1056 1057 1058 1059 1060 1061 1062 1063 1064 1065 1066 1067 1068 1069 1070 1071 1072 1073 1074 1075 1076 1077 1078 1079 1080 1081 1082 1083 1084 1085 1086 1087 1088 1089 1090 1091 1092 1093 1094 1095 1096 1097 1098 1099 1100 1101 1102 1103 1104 1105 1106 1107 1108 1109 1110 1111 1112 1113 1114 1115 1116 1117 1118 1119 1120 1121 1122 1123 1124 1125 1126 1127 1128 1129 1130 1131 1132 1133 1134 1135 1136 1137 1138 1139 1140 1141 1142 1143 1144 1145 1146 1147 1148 1149 1150 1151 1152 1153 1154 1155 1156 1157 1158 1159 1160 1161 1162 1163 1164 1165 1166 1167 1168 1169 1170 1171 1172 1173 1174 1175 1176 1177 1178 1179 1180 1181 1182 1183 1184 1185 1186 1187 1188 1189 1190 1191 1192 1193 1194 1195 1196 1197 1198 1199 1200 1201 1202 1203 1204 1205 1206 1207 1208 1209 1210 1211 1212 1213 1214 1215 1216 1217 1218 1219 1220 1221 1222 1223 1224 1225 1226 1227 1228 1229 1230 1231 1232 1233 1234 1235 1236 1237 1238 1239 1240 1241 1242 1243 1244 1245 1246 1247 1248 1249 1250 1251 1252 1253 1254 1255 1256 1257 1258 1259 1260 1261 1262 1263 1264 1265 1266 1267 1268 1269 1270 1271 1272 1273 1274 1275 1276 1277 1278 1279 1280 1281 1282 1283 1284 1285 1286 1287 1288 1289 1290 1291 1292 1293 1294 1295 1296 1297 1298 1299 1300 1301 1302 1303 1304 1305 1306 1307 1308 1309 1310 1311 1312 1313 1314 1315 1316 1317 1318 1319 1320 1321 1322 1323 1324 1325 1326 1327 1328 1329 1330 1331 1332 1333 1334 1335 1336 1337 1338 1339 1340 1341 1342 1343 1344 1345 1346 1347 1348 1349 1350 1351 1352 1353 1354 1355 1356 1357 1358 1359 1360 1361 1362 1363 1364 1365 1366 1367 1368 1369 1370 1371 1372 1373 1374 1375 1376 1377 1378 1379 1380 1381 1382 1383 1384 1385 1386 1387 1388 1389 1390 1391 1392 1393 1394 1395 1396 1397 1398 1399 1400 1401 1402 1403 1404 1405 1406 1407 1408 1409 1410 1411 1412 1413 1414 1415 1416 1417 1418 1419 1420 1421 1422 1423 1424 1425 1426 1427 1428 1429 1430 1431 1432 1433 1434 1435 1436 1437 1438 1439 1440 1441 1442 1443 1444 1445 1446 1447 1448 1449 1450 1451 1452 1453 1454 1455 1456 1457 1458 1459 1460 1461 1462 1463 1464 1465 1466 1467 1468 1469 1470 1471 1472 1473 1474 1475 1476 1477 1478 1479 1480 1481 1482 1483 1484 1485 1486 1487 1488 1489 1490 1491 1492 1493 1494 1495 1496 1497 1498 1499 1500 1501 1502 1503 1504 1505 1506 1507 1508 1509 1510 1511 1512 1513 1514 1515 1516 1517 1518 1519 1520 1521 1522 1523 1524 1525 1526 1527 1528 1529 1530 1531 1532 1533 1534 1535 1536 1537 1538 1539 1540 1541 1542 1543 1544 1545 1546 1547 1548 1549 1550 1551 1552 1553 1554 1555 1556 1557 1558 1559 1560 1561 1562 1563 1564 1565 1566 1567 1568 1569 1570 1571 1572 1573 1574 1575 1576 1577 1578 1579 1580 1581 1582 1583 1584 1585 1586 1587 1588 1589 1590 1591 1592 1593 1594 1595 1596 1597 1598 1599 1600 1601 1602 1603 1604 1605 1606 1607 1608 1609 1610 1611 1612 1613 1614 1615 1616 1617 1618 1619 1620 1621 1622 1623 1624 1625 1626 1627 1628 1629 1630 1631 1632 1633 1634 1635 1636 1637 1638 1639 1640 1641 1642 1643 1644 1645 1646 1647 1648 1649