کانون

نسخه‌ی کامل: آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سلام
بنده هم پیگیر رهروان هستم. امیدوارم هیچ وقت نا امیدی بر ما غلبه پیدا کنه.
همیشه نقطه نهایی امید رو در نظر داشته باشیم و قطع نکنیم. در واقع توکل کنیم به خدا.

فرارسیدن سال جدید رو تبریک عرض می کنم. ان شاء الله که سالی پر خیر و برکت در پیش رو باشهGol
عارف بالله اسماعیل خانِ دولابی:

هی نگو من گنهکارم...

این را ادامه نده تا خودت هم به این یقین برسی. 

روی صفات خوب و کارهای خوبت کار کن تا روی اونها به یقین برسی.

معصیت را به یقین نرسان.

ایمان را به شک تبدیل نکن.

تاثیر زبان این است که اگر چهار مرتبه بگویی بیچاره ام و عادت کنی، اوضاع خیلی بی ریخت می شود... 

همیشه بگویید الحمدلله، شکر خدا.
 
بلکه بتوانی دلت را هم با زبانت همراه کنی.

اگر پکر هستی دو مرتبه همراه با دلت بگو الحمدلله. 

آن وقت غمت را از بین می برد...
(1396 اسفند 22، 23:35)آرمین نوشته است: [ -> ]سلام
آقایون رهروان ما چطورن؟
من که عالی. در حد بوندسلیگا.  317
بسیار مصرانه در حال طی مسیر پاکی. با برنامه و مراقبت دائمی.  Khansariha (69)

داداش محمد ما یه دونه باشه.
عاشق جان انشاءالله این بار مردونگی به خرج میدی و قدرت و درایت و جدیت خود واقعی محمد رو نشون میدی.
منتظریم ببینیم چه می کنی.  Khansariha (18)
به به ببین کی اومده رهروان؟ 4chsmu1
راه گم کردی..

«رضا، داداش پاشو اون کهنه ی خیس رو بده من خاک این صندلی رو پاک کن آرمین بشینه 4chsmu1 »
دوستان رهروان، امتیاز مسابقه ی گروهی رو که دیدم کلا پاشیدم به دیوار 4chsmu1

بابا کجان شیر های رهروان؟ کجان اون ها که شیطون رو نفله می کردن؟ Hanghead
برید دور های قبل رو نگاه کنید ببینید چه غوغایی می شده رهروان ...

نقل قول: معصیت را به یقین نرسان.

ایمان را به شک تبدیل نکن.

تاثیر زبان این است که اگر چهار مرتبه بگویی بیچاره ام و عادت کنی، اوضاع خیلی بی ریخت می شود... 

همیشه بگویید الحمدلله، شکر خدا.
 
بلکه بتوانی دلت را هم با زبانت همراه کنی.

اگر پکر هستی دو مرتبه همراه با دلت بگو الحمدلله. 

آن وقت غمت را از بین می برد...
کاملا درست.
هفته ی سوم هم تموم شد Hanghead
هفته ی سختی بود واقعا...میزان تنهایی و افکار منحرف فوق العاده زیاد بود... مریض هم شده بودم باز دیگه به زمین و زمان بدو بیراه میگفتم....
تحت فشار و استرس هم بودم به خاطر مسائل مالی و ازدواج Hanghead این اخری از همه بدتره...
ولی با همه اینا سبز بودم....
خیلی احساس شرمندگیم در برابر خدا بیشتر شده.... 
ای کاش میشد گذشتم رو پاک کنم....
شدیدا به یه نفر برای مشورت احتیاج دارم...اونقد تجربه ی هرچیزی رو ندارم که جرات داشته باشم خودم تنهایی همه ی راه رو برم....
ترس خیلی بده...
حالا نکات مثبت....
یه چیز مهمی که یاد گرفتم اینه که خدا واقعا هست... فال حافظ درسته... عشق هم وجود داره....
الان شاید سوال بشه بگن مگه تا الان قبول نداشتی؟ منظورم اینه که احساسشون نکرده بودم.... راهش هم اینه که 
خودت بخوای...انگار که خوده خدا میخواد تا ما بخواییم حالمون خوب بشه....
اخه چقد مقاومت؟
خیلی لذت بردم که حس کردم ازینکه یکم به خدا نزدیک شدم....
هرچقد هم نزدیکتر بشی دور بودنتو راحت تر میبینی....

درخشنده/ سه هفته سبز    53
سلام بچه ها... یه چندی است که رهروان کم فروغ است. عیب نداره عوضش خب همدلی هست.
میخاستم بگم نماز رو اگه پخش کنیم در روز، خیلی بهتر جواب میده. اینکه ظهر و عصر رو با هم میخونیم و مغرب و عشاء رو با هم، انگار سه نوبت همش یاد خدا رو میکنیم. من خودم دارم ظهر رو طرفای 12 میخونم و عصر رو طرفای 3
صبحم که سرجاش، مغرب همون دم اذان، عشاء هم طرفای 10
برنامه‌ی ختم صلوات گروهی

«رهروان پاکی»
[تصویر:  jsi6_%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82%D9%8...8Cd-11.png]
عاشق فاطمه زهرا: تاریخ 96/12/12
درخشنده: تاریخ 96/12/28
آقای اراده:
mohsen73:

rezaKy:
همـت:
majid78:
سلام
متاسفانه برنامه ی ختم صلوات کلا در حد نابودی توسط بچه ها پیگیری شده.
کلا که مسابقه گروهی نابود داره جلو می ره. 4chsmu1 
حالا چجوری این نابود تبدیل به بود بشه سواله. 4chsmu1 

ان شاء الله برنامه ی ختم صلوات درخشنده ادامه می دیم.
من تاریخ ها رو پاک کردم که به صورت دینامیک برنامه رو جلو ببریم. ان شاء الله 53 

درخشنده جان یکشنبه منتظرت هستیم برای این که بیای این جا و صحبت کنی برامون 53258zu2qvp1d9v 


(1396 اسفند 26، 0:11)rezaKy نوشته است: [ -> ]سلام بچه ها... یه چندی است که رهروان کم فروغ است. عیب نداره عوضش خب همدلی هست.
میخاستم بگم نماز رو اگه پخش کنیم در روز، خیلی بهتر جواب میده. اینکه ظهر و عصر رو با هم میخونیم و مغرب و عشاء رو با هم، انگار سه نوبت همش یاد خدا رو میکنیم. من خودم دارم ظهر رو طرفای 12 میخونم و عصر رو طرفای 3
صبحم که سرجاش، مغرب همون دم اذان، عشاء هم طرفای 10

داداش خیلی کار خوبی می کنی.
من هر وقت خواستم این طوری نماز بخونم یادم رفته مثلا نماز عصر رو بخونم 65 
خیلی به نماز عادت دارم، اگر نخونم انگار یه چیزی کم شده.
این عادت اصلا خوب نیست، چون نماز عملا بی معنی می شه، فقط گفتن چند تا کلمه و آیه به صورت روزانه.
ولی خوب از طرفی تحت هر شرایطی باید نمازم رو بخونم.
نمی دونم چطوری نماز رو از یه عادت برای خودم تبدیل کنم به یه عبادت.

داداش یه پیشنهاد، تو که داری این کار رو می کنی، می تونی اول وقت هم بخونی نماز هات رو....
می تونی اوقات شرعی رو اینجا ببینی
همه رو کامل نوشته، اذان ظهر، اذان عصر، اذان مغرب، اذان عشا و ....
14 تا صلوات برای درخشنده عزیز امیدوارم زندگی براش شیرین باشه و سلامتی داشته باشه

عاشق جون برای اوقات شرعی، من از بادصبا استفاده میکنم. اون چطوره؟  دقیق هست؟
(1396 اسفند 26، 22:58)rezaKy نوشته است: [ -> ]14 تا صلوات برای درخشنده عزیز امیدوارم زندگی براش شیرین باشه و سلامتی داشته باشه

عاشق جون برای اوقات شرعی، من از بادصبا استفاده میکنم. اون چطوره؟  دقیق هست؟
فکر می کنم مشکلی نداشته باشه.
سر نماز هات ما رو هم دعا کن.... 53
عاشق جان و رضای عزیزم خیلی لطف کردید....
عاشق راست میگه یکم ضعیف شدیم... دوباره باید اعصابم خورد باشه Swear1 هی یاد قبلنام میوفتم چقد حرص میخوردم! Gigglesmile
همچنان پاک.......
بچه ها پست بیشتر بزنید...
(1396 اسفند 27، 20:32)درخشنده نوشته است: [ -> ]عاشق جان و رضای عزیزم خیلی لطف کردید....
عاشق راست میگه یکم ضعیف شدیم... دوباره باید اعصابم خورد باشه Swear1 هی یاد قبلنام میوفتم چقد حرص میخوردم! Gigglesmile
همچنان پاک.......
بچه ها پست بیشتر بزنید...


آره واقعا، یادم میاد که چه خشونتی به خرج می دادی. 4chsmu1
جدا نیازه که یه گوشمالی حسابی به همه ی بچه های رهروان بدیم 4chsmu1

ایده های شما رو خریداریم.

*****

آنتی اسپم :
الحمد لله من هم این هفته همچنان پاک.
امروز رفتم کوه خیلی خوب بود.

ذهنم حسابی درگیره، یه شک عجیبی وجود رو فرا گرفته.
همیشه بعد از خ.ا این جوری می شه.

یا نه، همیشه همراهمه و شاید ربطی به خ.ا نداره.....
از خودم می پرسم این کاری که می کنم آیا درسته؟
نکنه غلط باشه....

این که درس می خونم؟ این که مثلا کلاس قرآن می رم، این که تی ای سخت گیری هستم توی دانشگاه، این که فلان و بهمان....
البته همین جوری همین جوری هم نیست.... هر کاری که می خوام انجام بدم یه تعدادی همیشه هستن که مخالف باشن.

بعد من از خودم می پرسم، این ها که مخالفن و بهم اعتراض می کنن، حتما یه جای کارم می لنگه...

خیلی مسخره به نظر میاد ولی وقتی می خوام به خودم بگم بیخیال،
بعدش به ذهنم می رسه که چقدر آدمای زیادی هستن که کارای اشتباه انجام می دن،
اون ها هم اگر به خودشون بگن بی خیال پس چطور باید درست کنن خودشون رو؟ و این طوری می افتم توی یه سیکل معیوب.

چند وقت پیش دریفت بهم گفته بود که باید حساسیت خودت رو کمتر بکنی و تجربه های خودش رو از کار روی ساختمون گفته بود.
به خودم گفتم که چهل روز، فقط چهل روز خودم می زنم بی خیالی و بعدش که پاکی جمع کردم می شینم و درست و درمون و بنیادی فکر می کنم که اصلا به صورت بنیادی کارهام مشکل داره یا نه؟مثلا این درسی که می خونم درسته یا غلط..
اون چند وقتی که حساسیت خودم رو کمتر کرده بودم، خیلی خیلی خیلی شاد تر شده بودم.
بعد از چهل روز دوباره اون حس و حال برگشت و دور نیست بگم که شکستم هم یه علتش این بوده.
الان که می خوام برنامه ی سالانه بریزم برای خودم دوباره این احساس ها میاد توی ذهنم.

همین !!!!
به نام خدا

اعلام وضعیت مسابقات گروهی گروه رهروان مهر

وضعیت پاکی: زرد Shy (همون 21 اسفند بود) 

برنامه های هفته گذشته:
متاسفانه هیچکدومش درست انجام نشد چون سفر بودم. ولی این هفته میتونم همه رو جبران کنم. به امید آینده

برنامه های هفته آینده:
موسیقی: تمرین درس موردنظر و قطعه های بهار دلنشین، گیم آف ترونز و آهنگ مکس پین
زبان : مرور لغات و حل تمرینها تا جایی که درس داده شده و دیدن فیلمهای آموزشیش

این هفته خیلی کوتاه شد اعلام وضعیتم و همچنین خیلی دیر... عذر خواهی از همه. 
آقا راسیییی عیدتون مبااارک. برای عید چه برنامه ای دارین؟
(1396 اسفند 27، 21:11)rezaKy نوشته است: [ -> ]به نام خدا

اعلام وضعیت مسابقات گروهی گروه رهروان مهر

وضعیت پاکی: زرد Shy (همون 21 اسفند بود) 

برنامه های هفته گذشته:
متاسفانه هیچکدومش درست انجام نشد چون سفر بودم. ولی این هفته میتونم همه رو جبران کنم. به امید آینده

برنامه های هفته آینده:
موسیقی: تمرین درس موردنظر و قطعه های بهار دلنشین، گیم آف ترونز و آهنگ مکس پین
زبان : مرور لغات و حل تمرینها تا جایی که درس داده شده و دیدن فیلمهای آموزشیش

این هفته خیلی کوتاه شد اعلام وضعیتم و همچنین خیلی دیر... عذر خواهی از همه. 
آقا راسیییی عیدتون مبااارک. برای عید چه برنامه ای دارین؟

۱۴ صلوات برای درخشنده ی عزیز

برای عید برای خاصی ندارم. شاید یه چند باری برم کوه، یه چند باری برم سینما.
برای لحظه ی  تحویل هم مزار شهدا و دیدار اهل قبور فکر می کنم گزینه ی خوبی باشه.

نمی دونم تجربه کردین یا نه، خیلی احساس خوبی داره. Shy
انگاری اهل قبور هم مراسم گرفتن. Gigglesmile

ملت هم شیرینی و شکلات پخش می کنن و بعضی ها هم هفت سین میارن.
کلا جمع باحالیه اون جا دم عید.
سلام ۱۵ صلواتبرای درخشنده جان به امید موفیقیت و سلامتی
عاشق جان واقعا آدم هرچی به خودش سخت بگیره سخت تر میشه و حساسیت زیاد واقعا خوب نیست
چند روزه درگیر ساخت یک مرجع پی دی اف برای خودم هستم که اتفاقا قلم تبلت رو دست دوم خریدم ولی مثل نوست(زنگ زدم شرکت گفتم قلم میخوام اینقدر پیچیده ش کرد گفت کاش خودتون اینجا بودین تست میکردین و ... بعد گفتم چیز پیچیده ای نیست که تو یوتوب چنتا ویدئو دیدم بعدقلم قدیمی ای رو با یمت خیلی مناسب خریدم و الان کارمو خیلی خوب راه میندازه به همین راحتی و درگیر حساسیت و آپشن و اینا نشدم ،مثلاً رو قلم دکمه آندو نداره خب نداشته باشه 4chsmu1 من پولم همین قدر بود دستمو حرکت میدم آندو رو میزنم )
خلاصه دیروز که مشغول بودم وسط کار تبلت کم آورد چون فایل پی دی افش سنگین شده بود(حدود ۱ گیگ) و ۶۰۰ صفحه ؛
هر کارمیخواستم کنم با تاخیر خیلی زیادی انجام میداد خودمم سرماخوردم و دیروز اوجش بود که سوزش بینی آبریزش و سردردم داشتم که تبلت وسط کار خوابید تقریبا دو ساعتی بی وقفه درگیر بودم که فایلها رو سبک کنم(برنامم عقب افتاد انرژی هم که نداشتم بدتر اینجا انرژیم گرفته شد) ولی بجای اعصاب خوردی یه ربع استراحت کردم تمرکزم برگشت و ادامه دادم کار رو به همین راحتی که شب از خستگی نفهمیدم چجوری خوابیدم،
یه جنسی رو پستی میخواستم تو دیوار بفروشم طرف روز آخر دبه کرد من حتی تو یک کاغذ نوشتم مبارک باشه و تو جعبش گذاشتم،بعد طرف دیگه ازش خبری نشد حتی برگه رو برنداشتم گفتم حساب میکنم خودم به خودم کادو دادم  4chsmu1

واقعا وقتی با دید دیگه ای بشه مسائل رو جلو برد چرا آدم برای خودش اعصاب خوردی درست کنه،

واقعا حیفم میاد وقت با ارزشم صرف جر وبحث و اعصاب خوردی بیهوده تلف بشه که اوقات بعدی ام هم تلخ بشه

یک نمونه دیگه من با یکی کار میکردم بدحساب و مال مردم خور بود ،گفتم دیگه به من زنگ نزن من باهات همکاری نمیکنم(چون ثابت کرده بود وعده هاش سر خرمنه)گفت دردت چیه میخوای بری ،گفتم خداحافظ ... به استرس و اعصاب خوردی و ... پایان دادم و حتی وارد مذاکره نشدم که حتی قیمتم رو بالا ببرم،با کسب تجربه و شناخت قبلی از طرف بهترین کار برای من خداحافظی بود.

پست طولانی بود ولی اگر کسی تا انتها خوند خیلی خوبه آدم دیدش رو عوض کنه.یک پست دیگه در ادامه میزنم با این ترکیب نشه بهتره چون فرق داره.
اون مدت که عاشق دختری شده بودم : نظر بقیه رو در مورد این موضوع میپرسیدم،جالب بود چند دختر اینطوری نظر دادن 

اگر دلایلی برای دوست داشتن پیدا کردی و حالا نیمتونی طرف رو فراموش کنی دلایلی برای دوست نداشتن پیدا کن.
اگر قصدت ازدواجه از این به بعد معیارهای خودت رو برای ازدواج تو کاغذ بنویس و به کسی که معیارهای تو رو نداره اصلا نزدیک (به معنای صمیمیت) نشو .
و بعلاوه اینکه :
خودمم که جای قبلی که باهاش کار میکردم دردم این بود فراموشش که میکردم وقتی روز پروژه همش با من بود تمام معادلاتم به هم میریخت،و باز زخمم تازه میشد،اگر سر پروژه نمیرفتم باز ویدئوهاشو به خودم میدادن باز میدیدمش،با مشکلی که با کارفرما داشتم جمعا تصمیم گرفتم قطع همکاری کنم و به فراموشی ۹۹ درصدی منجر شد،

در ادامه تصمیم گرفتم
هر وقت وضع مالی به کف قابل قبول رسید
اون موقع  تصمیم به ازدواج گرفتم
اول ببینم گزینه های روی میز چه کسانی هستند ومظر بزرگترها چیه و چه کسانی رو معرفی میکنند
اگر بعد از سبک سنگین کردن موارد کلی پیشنهادی تصمیم به اون خانم شد
اون خانم معیارهای من رو داره یا نداره ،
اون موقع اگر روی کاغذ بطور نسبی برام قابل قبول بود
بعد تحقیق خیلی زیاد انجام بدم
بعد اگر از تحقیق سربلند بیرون اومد
بعد اگر خودشون قبول کردن بریم خواستگاری و 
بعد اگر حرفهامون رو زدیم و به توافق رسیدم بعد وصلتی صورت بگیره،
اینطوری منطقی ترین تصمیم گرفته میشه و دلبستگی های بی مورد پیش نمیاد کسی هم ضرر نمیکنه،
اصلشم همینه حالا اگر این روند نصفه نیمه که کلی گفتم انجام بشه رو مقایسه کنید با حالتی که دونفر هم دیگه رو بنابه شرایطی میبینن و فکر میکنن میتونن با هم زندگی کنن و قبل از هرچیزی دلباخته هم میشن و روی تمام مراحل بالا خط بطلان میشکن،حالا شاید تا آخر هم مشکلی نداشته باشن و زندگی خوبی هم داشته باشن و خوشبخت بشن ولی میشه شانسی،مثل خیلی وقتها که آدم کاری رو انجام میده و شانسی(یا هرچیزی اسمشه) موفق میشه ولی ازدواج جای ریسک وو شانس نیست،
من در زندگی معتقدم آدم باید قوای فکری شو کار بندازه بعضی وقتها مثل پست قبل عقل حکم میکنه سخت نگیری،
گاهی مثل بالا عقل حکم میکنه سخت بگیری،
جدا کردن مسائل هم به عهده عقل سلیمه
واقعا فکر چیز خیلی خوبیه که خداوند به رایگان در اختیار انسان قرار داده.
مرسی عاشق جان که راهنمایی کرد باید چکار کنم...
ظاهرا امروز باید من بنویسم...
حرف که زیاد دارم... اونقدر زیاد شده که وقتی میخوام توضیح بدم خودم خسته میشم یا اینکه همش ازین شاخش میپرم اون شاخه...
امروز که خیلی نزدیک بود بشکنم.....
اصلا همینکه تا نزدیکش رفتم انرژیمو کم کرده...
میگم من خوب نیستم که تا اینجاهارو میام بعد بیخیال میشم.... هر موردی که میاد اخرش میخواد ذره ایی از اعتماد به نفس رو کم کنه.
تحریک میشی==> تو به درد نمیخوری!
توی درامدت دچار مشکل میشی==>تو هیچی بلد نیستی!
فکرشو کنید یه ادم 2 سال دنبال عشق زندگیش نباشه به خاطر اعتماد به نفسش ...بگه من در حد اون نیستم!
البته الان عمق فاجعه رو فهمیدم و این حرفارو میزنم....
در مورد ازدواج هم توی درد دلا یه چیزایی نوشتم.... اینکه این روزا کلا گیجم نمیدونم چکار کنم.
بعضی از اطرافیام و دوستام میدونن که توی بیمارستان و بعضی جاها پیشمن.از رو رفتارم فهمیدن که علاقه دارم به طرف! 
یا اونا خیلی روانشناس بودن یا من خیلی تابلو بودم!
اون چند نفر میدونن...خونوادم هنوز چیزی نمیدونن...خوده طرف شک کرده چون براش یه چیزایی خریده بودم ....
خیلی خیلی ساده مینویسم که بالاخره به نتیجه برسم....
من 2 ساله که میخوام باهاش ازدواج کنم ولی یه سری مانع توی کار میبینم....یکی سنم هست که 24 ساله
دومی وضعیت مالیه... سه تا کار مختلف بلدم یکیش که همون رشتمه و کارش هم ریخته همه جا با درامد حدود 3 تومن هر شیفت.
پدر هم قول دادن کمک کنن برای شروع...
سربازی هم معافم به احتمال 90-80 درصد....
وضعیت کار کردنم هم مثل تمرین کردنمه... صبح تا نصف شب هم برم مشکلی ندارم...یعنی رفتم که میگم نه اینکه از خودم حرف بزنم
یه توضیحی هم در مورد خونواده ها بدم....
خونواده ی ما مذهبی نیستن ولی خودم هستم...خونواده ی اونا مذهبین و اینو دوس دارم...
طرفم شدیدا سخت گیره در برابر دوستی و این کارا که برام ارزش داره....
هر دو طرف همدیگرو قبول داریم از نظر اخلاقی... چون من اخلاقم سنگینه و اونم همینطور....
اینا یه سری توضیحات خیلی کلی در مورد وضعیت بود....
همش دارم خوبیای ازدواج توی این موقعیت رو با بدیاش مقایسه میکنم.....
عاشق جان هم پیشنهاد کتاب دادن که دارم میخونم ببینم این عید میتونم نتیجه بگیرم که برم جلو بهش بگم یا نه....
------------
وضعیت ترک هم که گفتم... بعد از یک و نیم سال همچنان تحریکات سر جاشونن...(اگه نبودن باید به خودم شک میکردم...) دلم میخواد هرچی بیشتر به 
خدا نزدیک بشم...
ولی این تحریکا منو هی دور میکنه....
مثلا یه فکر بد میاد تو ذهنم میگم خدا ازم ناراحته دیگه نگام نمیکنه...
دیدید بچه کوچولوهایی که مامانشون باهاشون قهر میکنه چقد میرن تو خودشون؟!
اصلا بعد ازینکه یکم فکرام منحرف میشه خودمو توی جایگاهی نمیبینم که بخوام با خدا صحبت کنم...
--------
چقد حرف زدم...
مرسی به خاطر همه ی صلوات ها ...جبران میکنم 302
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 220 221 222 223 224 225 226 227 228 229 230 231 232 233 234 235 236 237 238 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 250 251 252 253 254 255 256 257 258 259 260 261 262 263 264 265 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 306 307 308 309 310 311 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 323 324 325 326 327 328 329 330 331 332 333 334 335 336 337 338 339 340 341 342 343 344 345 346 347 348 349 350 351 352 353 354 355 356 357 358 359 360 361 362 363 364 365 366 367 368 369 370 371 372 373 374 375 376 377 378 379 380 381 382 383 384 385 386 387 388 389 390 391 392 393 394 395 396 397 398 399 400 401 402 403 404 405 406 407 408 409 410 411 412 413 414 415 416 417 418 419 420 421 422 423 424 425 426 427 428 429 430 431 432 433 434 435 436 437 438 439 440 441 442 443 444 445 446 447 448 449 450 451 452 453 454 455 456 457 458 459 460 461 462 463 464 465 466 467 468 469 470 471 472 473 474 475 476 477 478 479 480 481 482 483 484 485 486 487 488 489 490 491 492 493 494 495 496 497 498 499 500 501 502 503 504 505 506 507 508 509 510 511 512 513 514 515 516 517 518 519 520 521 522 523 524 525 526 527 528 529 530 531 532 533 534 535 536 537 538 539 540 541 542 543 544 545 546 547 548 549 550 551 552 553 554 555 556 557 558 559 560 561 562 563 564 565 566 567 568 569 570 571 572 573 574 575 576 577 578 579 580 581 582 583 584 585 586 587 588 589 590 591 592 593 594 595 596 597 598 599 600 601 602 603 604 605 606 607 608 609 610 611 612 613 614 615 616 617 618 619 620 621 622 623 624 625 626 627 628 629 630 631 632 633 634 635 636 637 638 639 640 641 642 643 644 645 646 647 648 649 650 651 652 653 654 655 656 657 658 659 660 661 662 663 664 665 666 667 668 669 670 671 672 673 674 675 676 677 678 679 680 681 682 683 684 685 686 687 688 689 690 691 692 693 694 695 696 697 698 699 700 701 702 703 704 705 706 707 708 709 710 711 712 713 714 715 716 717 718 719 720 721 722 723 724 725 726 727 728 729 730 731 732 733 734 735 736 737 738 739 740 741 742 743 744 745 746 747 748 749 750 751 752 753 754 755 756 757 758 759 760 761 762 763 764 765 766 767 768 769 770 771 772 773 774 775 776 777 778 779 780 781 782 783 784 785 786 787 788 789 790 791 792 793 794 795 796 797 798 799 800 801 802 803 804 805 806 807 808 809 810 811 812 813 814 815 816 817 818 819 820 821 822 823 824 825 826 827 828 829 830 831 832 833 834 835 836 837 838 839 840 841 842 843 844 845 846 847 848 849 850 851 852 853 854 855 856 857 858 859 860 861 862 863 864 865 866 867 868 869 870 871 872 873 874 875 876 877 878 879 880 881 882 883 884 885 886 887 888 889 890 891 892 893 894 895 896 897 898 899 900 901 902 903 904 905 906 907 908 909 910 911 912 913 914 915 916 917 918 919 920 921 922 923 924 925 926 927 928 929 930 931 932 933 934 935 936 937 938 939 940 941 942 943 944 945 946 947 948 949 950 951 952 953 954 955 956 957 958 959 960 961 962 963 964 965 966 967 968 969 970 971 972 973 974 975 976 977 978 979 980 981 982 983 984 985 986 987 988 989 990 991 992 993 994 995 996 997 998 999 1000 1001 1002 1003 1004 1005 1006 1007 1008 1009 1010 1011 1012 1013 1014 1015 1016 1017 1018 1019 1020 1021 1022 1023 1024 1025 1026 1027 1028 1029 1030 1031 1032 1033 1034 1035 1036 1037 1038 1039 1040 1041 1042 1043 1044 1045 1046 1047 1048 1049 1050 1051 1052 1053 1054 1055 1056 1057 1058 1059 1060 1061 1062 1063 1064 1065 1066 1067 1068 1069 1070 1071 1072 1073 1074 1075 1076 1077 1078 1079 1080 1081 1082 1083 1084 1085 1086 1087 1088 1089 1090 1091 1092 1093 1094 1095 1096 1097 1098 1099 1100 1101 1102 1103 1104 1105 1106 1107 1108 1109 1110 1111 1112 1113 1114 1115 1116 1117 1118 1119 1120 1121 1122 1123 1124 1125 1126 1127 1128 1129 1130 1131 1132 1133 1134 1135 1136 1137 1138 1139 1140 1141 1142 1143 1144 1145 1146 1147 1148 1149 1150 1151 1152 1153 1154 1155 1156 1157 1158 1159 1160 1161 1162 1163 1164 1165 1166 1167 1168 1169 1170 1171 1172 1173 1174 1175 1176 1177 1178 1179 1180 1181 1182 1183 1184 1185 1186 1187 1188 1189 1190 1191 1192 1193 1194 1195 1196 1197 1198 1199 1200 1201 1202 1203 1204 1205 1206 1207 1208 1209 1210 1211 1212 1213 1214 1215 1216 1217 1218 1219 1220 1221 1222 1223 1224 1225 1226 1227 1228 1229 1230 1231 1232 1233 1234 1235 1236 1237 1238 1239 1240 1241 1242 1243 1244 1245 1246 1247 1248 1249 1250 1251 1252 1253 1254 1255 1256 1257 1258 1259 1260 1261 1262 1263 1264 1265 1266 1267 1268 1269 1270 1271 1272 1273 1274 1275 1276 1277 1278 1279 1280 1281 1282 1283 1284 1285 1286 1287 1288 1289 1290 1291 1292 1293 1294 1295 1296 1297 1298 1299 1300 1301 1302 1303 1304 1305 1306 1307 1308 1309 1310 1311 1312 1313 1314 1315 1316 1317 1318 1319 1320 1321 1322 1323 1324 1325 1326 1327 1328 1329 1330 1331 1332 1333 1334 1335 1336 1337 1338 1339 1340 1341 1342 1343 1344 1345 1346 1347 1348 1349 1350 1351 1352 1353 1354 1355 1356 1357 1358 1359 1360 1361 1362 1363 1364 1365 1366 1367 1368 1369 1370 1371 1372 1373 1374 1375 1376 1377 1378 1379 1380 1381 1382 1383 1384 1385 1386 1387 1388 1389 1390 1391 1392 1393 1394 1395 1396 1397 1398 1399 1400 1401 1402 1403 1404 1405 1406 1407 1408 1409 1410 1411 1412 1413 1414 1415 1416 1417 1418 1419 1420 1421 1422 1423 1424 1425 1426 1427 1428 1429 1430 1431 1432 1433 1434 1435 1436 1437 1438 1439 1440 1441 1442 1443 1444 1445 1446 1447 1448 1449 1450 1451 1452 1453 1454 1455 1456 1457 1458 1459 1460 1461 1462 1463 1464 1465 1466 1467 1468 1469 1470 1471 1472 1473 1474 1475 1476 1477 1478 1479 1480 1481 1482 1483 1484 1485 1486 1487 1488 1489 1490 1491 1492 1493 1494 1495 1496 1497 1498 1499 1500 1501 1502 1503 1504 1505 1506 1507 1508 1509 1510 1511 1512 1513 1514 1515 1516 1517 1518 1519 1520 1521 1522 1523 1524 1525 1526 1527 1528 1529 1530 1531 1532 1533 1534 1535 1536 1537 1538 1539 1540 1541 1542 1543 1544 1545 1546 1547 1548 1549 1550 1551 1552 1553 1554 1555 1556 1557 1558 1559 1560 1561 1562 1563 1564 1565 1566 1567 1568 1569 1570 1571 1572 1573 1574 1575 1576 1577 1578 1579 1580 1581 1582 1583 1584 1585 1586 1587 1588 1589 1590 1591 1592 1593 1594 1595 1596 1597 1598 1599 1600 1601 1602 1603 1604 1605 1606 1607 1608 1609 1610 1611 1612 1613 1614 1615 1616 1617 1618 1619 1620 1621 1622 1623 1624 1625 1626 1627 1628 1629 1630 1631 1632 1633 1634 1635 1636 1637 1638 1639 1640 1641 1642 1643 1644 1645 1646 1647 1648 1649